امروز: پنج شنبه 09 فروردين 1403 برابر با 29 مارس 2024

خبرگزاري آريا ـ «ناظم دباغ» نماينده حکومت اقلیم کردستان در ايران بر آمادگي ارتش و مردم عراق براي مقابله با گروههاي تروريستي تأکيدکرد.

 

به گزارش خبرگزاري آريا به نقل از واحد برون‌مرزي، «ناظم دباغ» نماينده اقلیم کردستان عراق در تهران گفت: پيروزي ارتش عراق در مقابل گروه تروريستي داعش در مناطق آزادشده از جمله تکريت به دليل شرکت تمام نيروها و گروه‌هاي مختلف در عراق بود.

 

وی در ادامه افزود: نيروهاي مردمي و ارتش عراق توانايي مقابله و ايستادگي مقابل گروه تروريستي داعش را دارند.

 

به گفته نماينده اقلیم کردستان عراق در ايران، طيف هاي مختلف مردم عراق اعم از شيعه و سني در کنار يکديگر براي مبارزه و مقابله با داعش تلاش مي کنند.

 

«ناظم دباغ» نماينده حکومت اقلیم کردستان در ايران، در پایان تأکيد کرد: نقش مرجعيت شيعه در تحولات عراق در ايجاد وحدت و همبستگي موثر و نتيجه بخش بوده است.

ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران گفت‌وگو با روزنامه جام‌جم گفت: به جرأت می‌توانم بگویم قدرت اطلاعاتی و همکاری مردم و ساکنان منطقهT باعث پیشروی گروه تروریستی داعش در بسیاری از مناطق شده است.

 

داعش روز یکشنبه در بیانیه‌ای از تصرف کامل شهر الرمادی در غرب عراق پس از درگیری‌ با لشکر هشتم ارتش عراق خبر داد. این خبر واکنش‌های گسترده‌ای داشت و رئیس شورای استانداری الانبار آن را فاجعه‌بار خواند. در همین رابطه با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران گفت‌وگو کرده‌ایم که مشروح آن را می‌خوانید:

 

خبرهای موجود حکایت از سقوط شهر الرمادی به دست داعش دارد، دلایل سقوط این شهر را توضیح می دهید؟

 

ارتش عراق اقدامات لازم را برای مقابله با داعش انجام نداده است و به جای مقاومت به این گروه تروریستی قدرت داده است. داعش تعداد قابل توجهی تانک و موشک انداز ارتش در الانبار را به غنیمت گرفته بود و حتی ساختمان فرماندهی ارتش عراق در غرب این کشور موسوم به «عملیات الانبار» را تحت کنترل خود درآورد. گسترش نفوذ داعش در عراق تا به آن حد است که نخست وزیر عراق در پی اعلام اشغال شهر الرمادی به دست این گروه تروریستی از نیروهای داوطلب مردمی خواست تا برای مشارکت در درگیری های الانبار آماده شوند.

 

این گروه تروریستی نفوذ قابل توجهی در مناطق سنی نشین دارد، اما نکته مهم این است که سقوط الرمادی خطری برای عراق بوده و اگر این گروه تروریستی بتواند این شهر بزرگ را در اشغال خود نگهدارد احساس قدرت بیشتری خواهد کرد و می تواند مشکلات فراوانی را برای دیگر شهرهای عراق به وجود آورد. حتی باید محتمل دانست که داعش اگر به نحو پیشروی کند بغداد را هم تصرف نماید.

 

تقریبا یک سال از حمله داعش به عراق و دیگر شهرهای این کشور می گذرد، چرا دولت و نیروهای مردمی تاکنون موفق به شکست این گروه تروریستی نشده اند؟

 

وجود اختلافات گسترده میان رهبران عراقی باعث شده تا این افراد احساس خطر را درک نکرده و تلاشی برای تقویت وحدت بین خود نکنند. اگر رهبران عراقی خطر داعش در منطقه را درک می کردند، اقدامات قابل توجهی را در این زمینه انجام می دادند، اما واقعیت این است که هر کدام از گروه‌ها تنها به فکر منافع خود بوده و با یکدیگر همدل و یکصدا نیستند. اگر این رهبران به فکر یک عراق دموکرات و قوی بودند، مانع پیشروی داعش می‌شدند و هرگز شاهد رویدادهای موجود در عراق نبودیم.

 

اهل تسنن تا این لحظه نتوانسته حتی وحدت لازم را میان خود به وجود آورد یا یک فرد را به عنوان نماینده خود معرفی کند. گروه‌های دیگر نیز موفق به معرفی نماینده خود نشده‌اند و نتوانسته‌اند تشکیلاتی را ایجاد کنند که از حقوق اهل تسنن و گروه‌های دیگر دفاع کند.

 

گفته می‌شود یکی از دلایل سقوط الرمادی کنارزدن نیروهای مردمی (حشد الشعبی) است، آیا این استدلال درست است یا خیر؟

 

داعش با نفوذ در ارتش، پلیس و مردم منطقه توانسته حملات خود را گسترش دهد، چنانچه اولین ابزار قدرت لزوما نظامی نیست. به جرأت می‌توانم بگویم قدرت اطلاعاتی و همکاری مردم و ساکنان منطقه، باعث پیشروی این گروه تروریستی در بسیاری از مناطق شده است.

 

نقش آمریکا در این میان چیست؟

 

آمریکا ظاهرا با انجام حملات هوایی به ارتش کمک می‌کند. چیزی که برای ما مهم است این که داعش اگر حمایتی در عراق نداشت، به این قدرت نمی‌رسید.

 

پنتاگون ادعا می‌کند می‌تواند به دولت عراق در بازپس گیری الرمادی کمک کند. ایالات متحده تا چه حد قادر است به این ادعا جامه عمل بپوشاند؟

 

ارتش عراق از آمریکا درخواست کمک کرده و ایالات متحده اگر جدی باشد و بخواهد اقدامی را انجام دهد، با توجه به دارابودن تسلیحات عظیم می‌تواند. هم اکنون وضعیت عراق بشدت نگران کننده شده است.

 

هنوز چه مناطقی از عراق در دست داعش است؟

 

یک سوم از عراق در دست داعش است که از جمله می‌توان به مناطق فلوجه، سامرا، حویجه و نینوا اشاره کرد.

 

 

روزنامه جام‌جم، سه‌شنبه 29 اردیبهشت ماه 1394، سال شانزدهم، شماره 4261، صفحه 6.

 

 

 

 

«ناظم دباغ» نماينده حکومت اقليم كردستان عراق در ايران در گفت‌وگو با روزنامه اعتماد اظهار داشت: اكنون در منطقه كردستان عراق نزديك به يك و نيم ميليون آواره وجود دارد و ٢٥ هزار نفر شهروند رمادی نيز به بقيه آوارگان مي‌پيوندند.

  ميثم سليماني /  پس از پيروزي‌هاي پي‌درپي نيروهاي مردمي به همراه ارتش در استان صلاح‌الدين و آزاد‌سازي تكريت در عراق، بسياري اميدوار بودند كه ارتش عراق با پيشروي سريع، موصل قلب حكومت خود خوانده اسلامي را نيز هدف قرار دهد. اما اين رويا زماني رنگ باخت كه با آغاز عمليات آزاد‌سازي استان انبار، دولت بغداد تصميم گرفت نيروهاي مردمي را كه اكثر آنها را شيعيان عراق تشكيل مي‌دادند و نقش مهمي در پيروزي‌هاي گذشته ايفا كرده بودند، از عمليات آزادسازي انبار حذف كند و نقش آنها را به نيروهاي تازه نفس محلي بسپارد. درباره اينكه چرا اين اقدام با شكست مواجه شد قطعا نظرهاي گوناگوني وجود دارد اما به هر حال داعش كه قبلا در عراق در حال احتضار بود، جان دوباره‌اي گرفت و در نهايت توانست مركز استان انبار يعني رمادي را تصرف كند. اين شكست باعث شد تا دوباره «حيدر عبادي» نخست‌وزير عراق تصميم بگيرد نيروهاي مردمي را به عمليات فرا بخواند. اين موضوع بهانه‌اي شد تا با «ناظم دباغ» نماينده اقليم كردستان عراق در ايران گفت‌وگويي داشته باشيم و نظرات وي را در اين خصوص جويا شويم.

 

پس از پيروزي ارتش و نيروهاي مردمي بر داعش در منطقه تكريت و پيروزي نيروهاي پيشمرگ كُرد در كردستان عراق اين اميد به وجود آمد كه نيروهاي محلي به كمك ارتش بتوانند استان انبار را نيز از وجود داعش پاكسازي كنند اما در روزهاي اخير شاهد پيروزي مجدد داعش در منطقه رمادي بوديم، به نظر شما چرا  اين اتفاق  رخ داد؟

پيروزي ارتش عراق در مناطق آزاد شده از جمله تكريت به دليل شركت تمام نيروها و گروه‌هاي مختلف در كل عراق بود. اما وقتي اين پيروزي‌ها به دست آمد عده‌اي جنگ طايفه‌اي را به راه انداختند كه پيروزي‌ها به نام يك گروه خاص تمام شود اينجا نقطه‌اي بود كه باعث ايجاد اختلاف شد و باعث شد كه دولت عراق تصميم به حذف برخي نيروهاي مردمي از عمليات بگيرد كه اين به نفع داعش شد و اين گروه تروريستي با استفاده از اين شرايط توانست تجديد قوا كند. داعش در اين مدت، فشار خود را روي منطقه‌اي گذاشت كه اكثر آنها اهل سنت هستند. در حالي كه دولت، يك بار ديگر تنها به پليس و ارتش اعتماد كرده بود و امنيت مناطق به دست آمده در استان انبار را به آنها سپرده بود. اين‌گونه شد كه يك بار ديگر تجربه موصل در رمادي تكرار شد. حالا شرايطي به وجود آمده است كه بايد عراق به شكل واحد فكر كند. اكنون نياز به يك وحدت وجود دارد. خوشبختانه بار ديگر پس از شكست رمادي شاهد آن هستيم كه همه گرد هم آمده‌اند تا بتوانند داعش را در رمادي شكست دهند در اين بين حتي نيروهاي ايراني و امريكايي نيز در كنار نيروهاي عراقي قرار گرفته‌اند و تصميم دارند  داعش را به بيرون از استان انبار   برانند.

 

يعني اينكه شكست رمادي باعث ايجاد اتحاد دوباره ميان نيروهاي عراقي شد؟

به نظر من اين اتفاق رخ داد. اما بايد تأكيد كنم كه اگر اين‌بار هم پس از شكست داعش نيروهاي عراقي از يكديگر جدا شوند منجر به شكست كل عراق مي‌شود. نمي‌شود كه هر زمان شكست به وجود مي‌آيد گرد هم بياييم و پس از آن از يكديگر جدا  شويم.

 

آماري كه سازمان ملل ارايه داده حاكي از آن است كه نزديك به ٢٥ هزار شهروند رمادي آواره شده‌اند. شرايط را چگونه    مي‌بينيد؟

مساله آوارگان و شرايط آنها براي امروز نيست. اكنون در منطقه كردستان عراق نزديك به يك و نيم ميليون آواره وجود دارد و اين ٢٥ هزار نفر نيز به بقيه آوارگان مي‌پيوندند. ما بايد به فكر از بين بردن دلايل به وجود آمدن اين شرايط باشيم.

 

اين دلايل را چه مي‌دانيد؟

دليل اصلي برهم ريختن وضعيت عراق در شهرهاي مختلف است. همه روزه چندين نفر در عراق جان خود را از دست مي‌دهند. عراق طي سال‌هاي گذشته هزينه‌هاي بسياري انجام داد تا براي تقويت ارتش و پليس خود اسلحه و تجهيزات خريداري كند ولي اكنون شاهد آن هستيم كه اين اسلحه‌ها به دست داعش افتاد و باعث تقويت اين گروه تروريستي شد. حالا مي‌بينيم هواپيماهاي خارجي مي‌آيند تا اين اسلحه‌ها را از آنها بگيرند و تانك‌هايي كه ميليون‌ها دلار براي آن هزينه شده و به دست داعش افتاده است را تبديل به آهن قراضه مي‌كند و به دست دولت عراق مي‌دهد و بايد دوباره دولت همين مهمات را خريداري كند كه اين تبديل به منفعت براي كشورهايي مي‌شود كه اسلحه و مهمات به اين كشور مي‌فروشند و بازار خود را تقويت مي‌كنند. اگر اين هزينه‌هايي كه اينچنين صرف شده است خرج زيرساخت و خدمات براي مردم مي‌شد شايد داعشي هم به وجود نمي‌آيد. دليل عمده به وجود آمدن داعش در عراق ضعف در زمينه‌هاي رفاه اجتماعي، سياسي، اقتصادي، مذهبي و... بود كه اكنون شاهد ظهور چنين گروه تروريستي در عراق هستيم.

 

طايفه‌گري چقدر در شكست نيروهاي محلي دخيل بود، مگر بنا نبود نيروهاي محلي با كمك ارتش انبار را پاك‌سازي كنند؟

متأسفانه قدرت‌ها و نيروهاي مختلف عراقي در آهنگ طايفه‌گرايي افتادند. اين روند در عراق وجود دارد. در ميان كردهاي عراق شيعه، سني، ايزدي و... حضور دارند و اختلافي در اين خصوص وجود ندارد، اما در مركز  عراق اين نوع اختلاف‌ها ميان گروه‌هاي مختلف بسيار زياد است. شيعيان با وجود مرجعيت واحدي كه آيت‌الله سيستاني دارند در شرايط خاص با وجود اختلافات زير يك پرچم قرار مي‌گيرند اما در اهل تسنن نه رهبري، نه وحدت و نه نمايندگي خاصي وجود ندارد كه بتواند اين گروه‌ها را گرد هم بياورد.

 

خبرها حاكي از آن است كه نيروهاي مردمي بناست به كمك ارتش براي پاكسازي رمادي بيايند آيا آنها موفق خواهند شد؟

من به شما مي‌گويم همين فردا نيروهاي مردمي مي‌توانند رمادي را بازپس گيرند ولي اگر قدرت حفظ كردن مواضع و مديريت وجود نداشته باشد همين شرايط كنوني حاكم خواهد بود و تعقيب و گريز ميان نيروهاي نظامي و داعش ادامه خواهد داشت.

 

روزنامه اعتماد، بخش «گفت‌وگو روز»، چهارشنبه 30 اردیبهشت ماه 1394، سال دوازدهم، شماره 3248، صفحه 6.

«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران در گفت‌وگو با «دیپلماسی ایرانی» بیان می‌کند اگر دولت مرکزی عراق پایبند به قانون اساسی به منظور حمایت از نیروهای پیشمرگه برای مقابله با داعش باشد، نیازی به چنین طرحی از سوی آمریکا نیست.

 

دیپلماسی ایرانی: کنگره آمریکا پیش نویس طرح تسلیح پیشمرگه‌ها و گروه‌های سنی در عراق را تصویب کرد که جنجال های فراوانی را در این کشور برپا کرد. طبق این طرح دولت آمریکا به طور مستقل با کردها و عشایر عراقی رابطه برقرار و آنها را مسلح خواهد کرد. نخست وزیر عراق بر مخالفت دولت فدرال با طرح کنگره آمریکا برای تسلیح نیروهای پیشمرگه و عشایر اهل سنت، مستقل از بغداد تأکید کرده است. دفتر «حیدر العبادی» در بیانیه‌ای اعلام کرد: هرگونه کمک‌های تسلیحاتی به عراق باید بر اساس برنامه‌ریزی‌های نظامی و تنها از طریق دولت مرکزی عراق انجام گیرد. اما مسئولان اقلیم کردستان عراق، این موضوع را متوجه دولت مرکزی دانسته و بیان می‌کنند در صورتی که دولت عراق به اصول قانون اساسی پایبند باشد و نیروهای پیشمرگه را جزو نیروهای عراقی بدانند، نیازی به کمک‌های خارجی نیست. البته این طرح، شروطی نیز دارد که باید به آن توجه شود. در این باره با «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران گفت‌وگویی داشتیم که می‌خوانید:

 

آیا تصویب طرح کنگره آمریکا مبنی بر اینکه بدون اجازه دولت مرکزی عراق، می‌توانند کمک‌های نظامی به منطقه اقلیم کردستان داشته باشند، نقض قوانین داخلی عراق است؟

 

این مسأله از دو جنبه کردی و حقوقی مورد بررسی است. نخست آنکه اگر دولت مرکزی عراق پایبند به قانون اساسی به منظور حمایت از نیروهای پیشمرگه برای مقابله با داعش باشد، نیازی به چنین طرحی از سوی آمریکا نیست. دوم آنکه در طرح مصوب کنگره آمریکا برای ارسال کمک‌های نظامی به اقلیم کردستان شروطی تعیین شده است. از جمله آنکه این کمک‌ها توسط دولت مرکزی عراق ارسال می‌شود. دوم آنکه اگر دولت مرکزی یا اهل تسنن به نیروهای پیشمرگه به منظور مقابله با داعش کمک نکنند، کمک‌های نظامی بدون واسطه ارسال می‌شود. اما باز در این طرح تأکید شده که ارسال کمک‌های نظامی به اقلیم کردستان نباید بر مساله تجزیه عراق اثرگذار باشد.

 

تصویب چنین طرحی در کنگره آمریکا با واکنش دولت مرکزی عراق مواجه شده است، اقلیم کردستان برای حل این موضوعی چه اقدامی خواهد کرد؟

 

به نظر می‌رسد حکومت عراق دچار سوءظن شده است. اگر چنین سوءظنی وجود ندارد، تصویب چنین طرحی با واکنش روبه‌رو نمی‌شد. همه ما و حتی آمریکا در موقعیت مبارزه با داعش هستیم. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به جنگ با داعش است. اگر دولت عراق نسبت به اقلیم کردستان حسن ظن داشته باشد، باید به جای واکنش منفی اعلام می‌کرد که همه ما عراقی و متحد هستیم و نیروهای پیشمرگه نیز جزو نیروهای دفاعی عراق به حساب می‌آیند. بنابراین هر اقدامی که برای ارتش و پلیس امنیت عراق صورت می‌گیرد برای نیروهای پیشمرگه نیز انجام می‌شود. در این صورت نیاز به دخالت خارجی نیست. اما متأسفانه تا این لحظه، مسئولان عراقی نتوانستند وحدت و ذهنیت یکپارچه‌بودن عراق را به‌وجود آورند. ما به عنوان کُرد و اهل تسنن وقتی مشاهد می‌کنیم که خارج از دولت مرکزی عراق، افرادی آمادگی ارسال کمک برای مبارزه با داعش را دارند، به طور حتم از گام‌های اولیه برداشته شده استقبال می‌کنیم و پس از آن وارد بررسی شرایط آنها می‌شویم.

 

 

زمان حمله داعش به منطقه اقلیم کرستان، تنها کشوری که به درخواست‌های اقلیم پاسخ داد، ایران بود. آیا اقدام آمریکا به منظور جبران عدم پاسخ به درخواست‌های اقلیم صورت می‌گیرد یا در مقابل همکاری‌های نظامی ایران است؟

 

هر واکنش، دخالت و کمکی که برای اقیلم کردستان فرستاده شد، به دور از واکنش از سوی این منطقه نبوده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در روز اول نقش خود را ایفا و آقای بارزانی نیز از اقدام ایران تشکر کرد. به طور حتم همسایه نزدیکتر بوده و جزو وظایف همسایگی این است که وظیفه خود را زودتر انجام دهد. به نظرم امروز آمریکا به منظور تقویت نفوذ و حضور خود در منطقه به دنبال اجرای اینگونه اقدام‌هاست.

 

آیا این مصوبه زمینه‌ساز چالش میان همکاری‌های نظامی ایران و آمریکا که هر کدام با اقلیم دارند، نخواهد شد؟

 

بستگی دارد و نمی‌دانم نتیجه چه خواهد شد. در کل امروز شرایط مشترکی بین ایران و آمریکا به منظور مبارزه با داعش وجود دارد. اینکه در چه وضعیتی و تحت چه شرایطی کمک‌های آمریکا چه اثری دارد، عراق چنین شرایطی را وضع نکرده است. تأکید دولت عراق همواره بر این بوده که برای مبارزه با داعش به آنها کمک کنند و مورد حمایت قرار گیرند تا مناطقی که تحت تصرف داعش است، آزاد شود.

 

تا چه حد ممکن است اقدام کنگره به همکاری‌های نظامی میان ایران و آمریکا برای مبارزه داعش بیانجامد؟

 

به نظر می رسد بعد از نزدیکی میان ایران و آمریکا در پرونده هسته‌ای، شرایط به گونه‌ای فراهم شده که نزدیکی تهران ـ واشنگتن بیشتر شود. البته باید به مشروط بودن طرح کنگره آمریکا و مسلح کردن نیروهای پیشمرگه توجه ویژه کرد و اگر دولت عراق به قانون اساسی پایبند باشد؛ نیازی به کمک مستقیم آمریکا به پیشمرگه‌ها نیست.

 

 

 

«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران گفت: اقلیم کردستان از استقرار تسلیحات استقبال نمی‌کند اما از تقویت نیروهای پیشمرگه در چارچوب منظومه دفاعی عراق استقبال می‌کند.  

 

«ناظم دباغ» در گفت‌وگو با خبرنگار بین‌الملل خبرگزاری آنا درباره موضع اقلیم کردستان درباره طرح کنگره آمریکا مبنی بر مسلح کردن پیشمرگه‌‌ها و عشایر سنی‌ عراقی که با مخالفت مقام‌ها و نهادهای ملی این کشور از جمله نخست‌وزیر و پارلمان روبه‌رو شده و بسیاری ‌آن را طرحی برای تجزیه عراق توصیف کرده‌اند، گفت: اقلیم از این موضوع و این طرح استقبال می‌‌کند.

 

او ادامه داد: عراق باید همیشه عراق باشد و به همه گروه‌ها در این کشور نگاه یکسانی وجود داشته باشد. به‌خصوص این نگاه در قبال پیشمرگه‌‌ها از اهمیت بسیاری برخوردار است.

 

او اضافه کرد: اقلیم کردستان در جنگ روزانه با داعش است و تنها منطقه‌ای بود که توانست با اتکا به نیروهای پیشمرگه‌ مناطق تحت تصرف داعش را آزاد کند.

 

دباغ گفت: امروز نیروهای‌ پیشمرگه‌باید طبق قانون اساسی عراقی جزء منظومه دفاعی این کشور محسوب شوند و این یعنی هر کمکی نظامی، مالی و مشورتی که برای جنگ با داعش به عراق ارسال می‌شود؛ باید در اختیار پیشمرگه‌‌ها نیز قرار بگیرد.

 

او با اشاره به طرح اخیر کنگره آمریکا، می‌گوید: این کمک نظامی و مسلح کردن نیروهای کُرد و سنی در چارچوب قانون اساسی عراقی است. البته این طرح و کمک تسلیحاتی به پیشمرگه‌‌ها مشروط است.

 

وی در توضیح طرح کنگره آمریکا اضافه می‌کند: اگر دولت عراق بخشی از کمک‌های ارسالی را در اختیار پیشمرگه‌‌ها قرار نداد، آمریکایی‌ها مستقیما این کار را خواهند کرد و ما از این پروژه استقبال می‌کنیم. اما پیش از کمک مستقیم آمریکا، انتظار داریم دولت عراقی حقوق کامل پیشمرگه‌‌ها ا را طبق قانون اساسی در نظر بگیرد.

 

نماینده اقلیم کردستان در ایران تاکید کرد: نیروهای پیشمرگه‌ نیروهای قانونمندی هستند و از مرز منطقه اقلیم کردستان محافظت می‌کنند بنابراین باید جزء منظومه دفاعی عراقی به‌شمار روند.

 

وی بیان کرد: طرح کنگره آمریکا هم به این مسائل اشاره کرد و کمک تسلیحاتی را مشروط به این کرده که اگر دولت مرکزی عراق پیشمرگه‌‌ها را در حوزه نظامی ـ دفاعی خود قرار نداد، آمریکا مستقیما این کمک‌ها را در اختیار آنها قرار می‌دهد.

 

دباغ در پاسخ به این سوال که این طرح آمریکا آیا منجر به تجزیه عراق نخواهد شد، اظهار کرد: اگر دولت مرکزی

 

به قانون اساسی پایبند باشد به تقویت عراق کمک خواهد در غیر این صورت پیشمرگه‌‌ها برای مبارزه با گروه‌های تروریستی نیاز به کمک‌های خارجی دارند.

 

وی تاکید کرد: اقلیم کردستان از استقرار تسلیحات استقبال نمی‌کند اما از تقویت نیروهای پیشمرگه‌در چارچوب منظومه دفاعی عراق استقبال می‌کند.

 

او درباره احتمال مخالفت ایران به این طرح کنگره گفت: تأکید می‌کنم کمک‌های مطرح در این طرح مشروط است و اگر دولت عراقی به قانون اساسی پایبند باشد نیازی به کمک مستقیم آمریکا به پیشمرگه‌‌ها نیست.

 

وی بیان کرد: مگر ایران کمک نظامی و مشورتی برای اقلیم کردستان نفرستاده است. خوب دولت عراقی هم باید به وظیفه خود عمل کند.

 

نماینده اقلیم کردستان در تهران در پایان گفت: باید به مشروط بودن طرح کنگره آمریکا و مسلح کردن نیروهای پیشمرگه‌توجه ویژه کرد. متأسفانه در این مدت به این مسأله توجه نشده است.

 

 

 

 

«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران در همایش گردشگری اقلیم کردستان و ایران گفت: برای حمایت و پشتیبانی از تمام پروژه‌های سرمایه‌گذاری دوستان ایرانی در اقلیم کردستان و بویژه مسأله گردشگری درمانی آمادگی کاملی داریم.

همایش گردشگری شرکتهای مسافرتی و گردشگری اقلیم کردستان و شرکتهای مسافرتی و گردشگری ایران با حضور «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در تهران، «مولوی جبار وهاب» رییس سازمان گردشگری اقلیم کردستان عراق و هیئت همراه، «ابراهیم پورفرج» رئیس هیئت مدیره جامعه تورگردانان ایران، «اکبر غمخوار» عضو هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر گردشگری استان تهران، «کاظم خلدی‌نسب» مدیرکل دفتر تبلیغات و بازاریابی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری و تعدادی از شرکتهای مسافرتی و گردشگری اقلیم کردستان و ایران در سالن همایش‌های هتل آزادی تهران برگزار شد.

در این همایش «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در تهران در سخنانی اظهار داشت: جای بسی خوشحالی است که بین مجموعه گردشگری اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران به این شیوه همایشی در این سطح برگزار می‌شود. میهمانان عزیز همانطور که اطلاع دارید،  بین جمهوری اسلامی ایران و بویژه شاید بهتر بگوییم ایران و اقلیم کردستان رابطه تاریخی وجود دارد. در کنار این رابطه‌ای که ما در طول تاریخ با یکدیگر داشته‌ایم، مرز جغرافیایی مشترکی نیز با همدیگر داریم؛ همچنین ما از لحاظ نژادی، فرهنگی، اجتماعی و حتی از نظر تاریخی مشترکات زیادی با یکدیگر داریم.   

وی همچنین گفت: در اینجا می‌توانیم به موارد بیشتری اشاره کنیم و برای نمونه می‌توان بیشتر از مسائل گردشگری استفاده کرد؛ مخصوصاً در شرایط امروزی که در اقلیم کردستان وجود دارد می‌توانیم به کمک و همکاری دوستان کُرد و دوستان اقلیم کردستان افتخار کنیم که می‌توان گفت در اقلیم کردستان امنیت خوبی برقرار است. در کنار این امنیتی که در کردستان برقرار است برای سرمایه‌گذاری ایرانیان در فضای گردشگری و مواردی که نیاز داریم؛ شرایطی هم فراهم شده است. یکی از این موارد، بخش سرمایه‌گذاری و به نظر بنده گردشگری واقعاً از شرایط خاص و ویژه‌ای برخوردار است؛ که می‌توان با اتکا و اعتماد به دوستانی مثل شما واقعاً آن را گسترش داد.   

نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در تهران در ادامه تأکید کرد: همچنانکه دوستمان آقای «مولوی جبار وهاب» به آن اشاره کردند اقلیم کردستان آمادگی کاملی دارد برای این‌که این پروژه را حمایت بکند؛ این نه تنها به نفع اقلیم کردستان بلکه منفعت دو طرف را دربرمی‌گیرد و به طور کلی به نفع بشیریت است که در زندگی کنونی نیاز به تفریح و گردش به خوبی احساس می‌شود و مسئله دیگر که امروزه ضروری به نظر می‌رسد گردشگری درمانی، تفریحات و دیگر مسائلی از این دست است.

وی افزود: مورد دیگری که در اینجا به تأیید آن نیاز است، در اقلیم کردستان ما شرایطی را فراهم کرده‌ایم و مسئله ویزا را مخصوصاً به خاطر ایرانیان برداشته‌ایم؛ در آنجا هر ایرانی که نیاز داشته باشد به اقلیم کردستان سفر کند به محض این‌که چه از راه زمینی و چه از راه هوایی وارد مرز کردستان شود؛ به صورت آزادانه به ایشان ورودی می‌دهند و می‌تواند که در اقلیم کردستان بماند.

«ناظم دباغ» با اشاره به محدودیت‌های ایران برای ویزا تصریح کرد: در اینجا خواهشی که داریم و باز هم آن را تکرار می‌کنیم و در چندین برنامه دیگر نیز که این مسأله را مطرح کرده‌ایم؛ از دوستان جمهوری اسلامی ایران در این شرایط می‌خواهیم که فضایی برای گردشگری و هموارکردن سفر مردم اقلیم کردستان به ایران و مخصوصاً مسئله ویزا فراهم شود. همانطور که ما در آنجا به خاطر کمک و همکاری‌ها و فعال‌کردن این مسأله، ویزا را برای شهروندان ایرانی برداشتیم؛ از دوستانمان در جمهوری اسلامی ایران نیز می‌خواهیم که این مسأله رعایت شود. نه تنها این مسأله، بلکه از لحاظ قیمت نیز، اگر با ترکیه و دیگر کشورها مقایسه کنیم؛ متأسفانه قیمت آن نیز بالاست.

وی همچنین گفت: بیشتر از این نمی‌خواهم وقت شما را بگیرم چون این کار، یک کار تخصصی است و نیاز به متخصصان و کارشناسان دارد؛ تنها چیزی که به بنده مربوط می‌شود این است که به عنوان نماینده اقلیم کردستان عراق در جمهوری اسلامی ایران اعلام کنم که برای حمایت و پشتیبانی از تمام پروژه‌های سرمایه‌گذاری دوستان ایرانی در اقلیم کردستان و همچنین رایزنی در این زمینه و بویژه مسأله گردشگری درمانی آمادگی کاملی داریم.

«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در تهران در پایان سخنانش خاطرنشان ساخت: امیدوارم که این همایش در کارها و برنامه‌های خود موفق باشد و به دستاوردهای جدیدی برسیم که واقعاً به آنها افتخار بکنیم؛ از  برگزارکنندگان این جلسه تشکر و قدردانی می‌کنم.

 

 

 

 

«ناظم دباغ» نماینده دولت اقلیم کردستان عراق در ایران با تقدیر از مواضع کشورمان گفت: نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم، مثبت و فعال بوده است.

«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران در گفت‌وگو با پایگاه اطلاع‌رسانی دومین کنگره بین‌المللی 17000 شهید ترور، ضمن تمجید از برگزاری این کنگره بین‌المللی گفت: برگزاری چنین کنفرانس‌هایی همیشه برای همگرایی بیشتر دیدگاه‌ها و به‌ویژه قدردانی از قربانیان و آسیب‌دیدگان، مفید بوده است.

دباغ با اشاره به ضرورت همسویی و همکاری کشورهای منطقه برای مواجهه با خطر تروریسم افزود: تروریسم در حال‌حاضر دیگر تنها یک خطر برای یک مجموعه یا  یک کشور نیست؛ بلکه خطری برای همه منطقه و حتی کشورهای جهان است؛ لذا این تهدید ضرورت همگرایی را بیش‌ازپیش می‌کند.

وی افزود: درک منطقی این موضوع که تروریسم همه ما را تهدید می‌کند و نباید براساس منافع خاص خودمان با آن برخورد کنیم تنها راه همسوکردن تلاش‌ها علیه تروریسم است.

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در پاسخ به پرسشی مبنی بر این‌که اقلیم کردستان چه تلاش‌هایی را برای احقاق حقوق ملت کُرد عراق که قربانی جنایات صدام و منافقین بوده‌اند انجام داده است گفت: دولت اقلیم تلاش می‌کند تا موضوع کشتارهای جمعی علیه کردها و هدف قرارگرفتن آن‌ها به‌وسیله تروریسم را به‌طورمستمر در محافل بین‌المللی مطرح کند.

دباغ با دوگانه‌خواندن رفتار کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم و ناچیزدانستن کمک برخی کشورهای دیگر، از نقش کشورمان در این عرصه تقدیر کرد و گفت: تاکنون شاهد نقش مثبت و فعال جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم بوده‌ایم و دولت عراق و اقلیم کردستان نیز بر آن تأکید داشته‌اند و از کمک‌های ایران به ملت عراق و کردستان تشکر می‌کنیم.

دباغ در پایان ضمن کم‌رنگ‌دانستن نقش گروهک تروریستی منافقین در فضای فعلی عراق گفت: گروهک منافقین دیگر مانند گذشته در عراق تأثیرگذار نیست و کردها نیز عملیات جنایتکارانه آن‌ها در حق ملت کُرد را، هنگامی‌که این گروه در نزدیکی مرزهای اقلیم کردستان بود، محکوم کرده‌اند و بر حق‌وحقوق خود پافشاری می‌کنند و پیگیر آن هستند.

مهدی الیاسیـ در سال‌های اخیر و به خصوص بعد از وقایع موسوم به بهار عربی ، خاورمیانه دست خوش تحولاتی شگرف شد. رشد فزاینده گروه‌های تروریستی  و‌ايجاد بلوک بندی‌های تازه در میان دولت‌های منطقه، شرایط تازه‌اي را در خاورمیانه رقم زد. اقلیم کردستان عراق هم از مناطقی بود كه از آسیب‌های‌اين تحولات در امان نماند. برای تحلیل‌اين رویدادها ، با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران، به گفت‌وگو نشستیم. مطالعه ‌اين گفت‌وگو را به همه علاقه‌مندان به مسائل منطقه و کردستان پیشنهاد مي‌کنیم:

 

 به نظر مي‌رسد در سال‌های اخیر مسائل سیاسی و حتی اقتصادی اولویت خود را در خاورمیانه از دست داده و مسائل امنیتی به مسئله اول دولت‌های منطقه تبدیل شده‌اند. رشد گروه‌های تروریستی که فاقد کشور مشخصی هستند به یک مشکل منطقه‌اي تبدیل شده است. توصیف و روایت شما از‌اين رویدادها چیست؟

 

 مصداق عینی گروه‌هایی که مي‌گویید گروه داعش است. داعش، زاده امروز نیست و علی‌رغم‌اين که ‌اين روزها رو به ضعف مي‌رود اما از بین نمي‌رود. داعش از بین هم برود گروه‌های دیگری با همین مشخصات و با رویکرد سلفی‌گرایانه جایگزین آن خواهند شد. مسائلی که شما در خصوص اولویت پیداکردن امنیت بر اقتصاد و سیاست گفتید درست است اما باید توجه داشت که درست که از یک سو امنیت اولویت پیدا کرده اما دلیل پیداشدن داعش نبود امنیت است. یعنی داعش محصول فراهم شدن فضایی است که در آن کنترل و تسلط نیروهای امنیتی بر اوضاع ، تضعیف شده بود. دلیل‌اين که نیروهای امنیتی کنترل و تسلط خود بر اوضاع را از دست مي‌دهند‌اين است که مدیریت امنیت در کشورهای خاورمیانه تمرکز ندارد و در اختیار یک نهاد مشخص نیست.در بعضی کشورها مثل عراق ، سوریه ، یمن ، لیبی و بعضی کشورهای دیگر خاورمیانه ،‌اين حس در افکار عمومي‌وجود ندارد که حکومت ‌اين کشور بر اوضاع مسلط است.‌اين طور نیست که یک نهاد و ارگان امنیتی، به طور مشخص مسئول امور باشد و تعدد مراکز و ارگان‌های تصمیم گیری امنیتی وجود دارد. هر تشکیلاتی ، هر رهبری و هر حزبی، هم نیروی مسلح و هم تشکیلات امنیتی مخصوص به خودش را دارد. به همین دلیل و در یک خلاء امنیتی، داعش رشد کرد و توانست مثلا د رعراق ، یک سوم کشور را به سلطه خود در بیاورد.

 

البته امروز با تلاش دوستان و هم پیمانان توانستیم مناطقی از اقلیم کردستان عراق که در اختیار داعش بود را آزاد کنیم و حدود 95 درصد مناطق اقلیم کردستان  که در دست داعش بود اکنون آزاد شده است. در ضمن ارتش عراق با کمک سایر گروه‌ها توانست منطقه تکریت را آزاد کند. مرحله سوم آزادسازی موصل است. دیروز آقای حیدر العبادی به منطقه اقلیم کردستان تشریف آوردند و با آقای بارزانی ملاقات داشتند. در‌اين دیدار برنامه‌ریزی شده که طرحی برای آزادکردن موصل تهیه شود که در آن نیروهای پیشمرگ کُرد قرار است شریک ‌اين عملیات باشند. یعنی فقط قرار نیست که همکاری کنند بلکه شریک در آزاد کردن موصل باشند.در ‌اين قبیل عملیات‌ها ممکن است ارتش عراق، پیروزي‌هایی را نیز به دست بیاورد اما مهم‌تر از آن، ‌اين است که یک مرکزیت مشخص امنیتی باید ‌ايجاد بشود. هم در عراق و هم در کشورهای دیگر منطقه.

 

 

 

در سال‌های اخیر دولت‌های تعدادی از کشورهای منطقه در اثر اتفاقاتی مثل بهار عربی یا حمله نظامي‌آمریکا ، ضعیف شدند و در برخی موارد فرو پاشیدند. تضعیف و تجزیه حاکمیت ملی در کشورهای منطقه بود که به تضعیف و پراکندگی سازمان امنیت‌اين کشورها و در نتیجه عدم کنترل و رشد گروه‌های تروریستی منتهی شد.

 

شاید بعضی از قدرت‌های دنیا و بعضی از رهبران منطقه، بدون‌اين که اوضاع را به درستی بررسی کرده باشند وارد ‌اين بازی‌ها شدند. گفتند بهار عربی! تصور مي‌کردند بهار عربی به بهاری شدن منطقه منجر مي‌شود. ولی تنها بهار نشد که حتی پاییز هم نشد. بلکه زمستان به منطقه آمد. هم خود‌اين رهبران و دولت‌ها آسیب دیدند و هم رهبرانشان آسیب دیدند. به نظر اتفاقاتی که در منطقه مي‌افتد به دلیل دید کوتاه مدت برخی دولت‌هاست. همین الان هم فقط به فکر‌اين هستند که داعش را مثلا از فلان شهر بیرون کنند. ولی اگر ملاحظه کنید مدت‌هاست که مي‌گویند داعش از فلان جا بیرون رانده شد اما یک هفته بعد مي‌بینید در همان جنگ و درگیری است. یعنی نمي‌توانند‌ اين پیروزی را حفظ کنند. ما باید به فکر پیروزی‌های بلند مدت و پایدار باشیم. ‌اين مسئله چگونه حاصل مي‌شود؟ با وحدت و به وجود آوردن نهادی که تمرکز حفظ امنیت را موجب بشود.

 

 

 

به مشکل تعدد و تکثر نهادهای امنیتی و عدم یکپارچگی آنها در کشورهای منطقه و در عراق اشاره کردید.‌ اين مسئله اقلیم کردستان عراق چگونه است؟ در کردستان عراق هم اتحادیه میهنی و حزب دموکرات هر کدام سازمان امنیت خاص خود را دارند. چرا ‌اين مشکل در اقلیم کردستان حل نشده است؟

 

 این خصلت در تمام خاورمیانه وجود دارد. چه کردستان باشد، چه عراق باشد. حتی در ‌ايران هم‌، اين تعدد وجود دارد. مشکل ‌اين است که‌اين نهادهای متعدد امنیتی از سوی یک نهاد مشخص رهبری نمي‌شود.

 

 

 

در حال حاضر گروه‌های تروریستی در یک کشور مشخص فعالیت نمي‌کنند بلکه بعضا در چند کشور به فعالیت مشغول هستند و مناطقی در چند کشور را به اشغال در آورده‌اند. در واقع، ‌اين گروه‌ها عموم کشورهای منطقه را درگیر خود کرده‌اند.  آیا برای مقابله با ‌اين قبیل گروه‌ها ، ضروری نیست که کشورهای منطقه وارد یک پیمان امنیت جمعی شوند و سازمان‌های اطلاعاتی منطقه، چیزی شبیه به ناتو را در حوزه امنیت‌ايجاد کنند؟   

 

ما وقتی درباره اتفاق‌های منطقه صحبت مي‌کنیم نباید آن اتفاق را یک جغرافیای محدود در نظر بگیریم. در ضمن باید اثرگذاری آن رویداد در آینده را هم در نظر بگیریم. متاسفانه امروز شاهد هستیم وقتی یک مشکل امنیتی برای یکی از کشورهای منطقه ‌ايجاد مي‌شود کشورهای همسایه تصور مي‌کنند در سیاستشان پیروز شده‌اند و برای آن کشور مشکل ‌ايجاد کرده‌اند. به‌اين فکر نمي‌کنند که اگر  فلان گروه تروریست در فلان کشور پیروز شد، بعدش چه مي‌شود؟

 

به نظر من شرایط منطقه بعد از توافقات ‌ايران و 1+5 بسیار تغییر مي‌کند و یک وضعیت جدید ‌ايجاد مي‌شود. ‌اين وضعیت جدید را مي‌توان به یک بهار واقعی برای برقرار کردن امنیت و آسایش در منطقه تبدیل کرد. قبل از ‌اين توافق، برخی به فکر ‌اين بودند که منطقه را شلوغ کنند تا مثلا فلان کشور پیشرفت نکند تا در آینده تبدیل به تهدید نشود. امروز که میان ‌ايران و قدرت‌های جهانی توافقاتی صورت گرفت، ‌اين توافق تنها محدود به توافق‌ ايران و آمریکا یا‌ ايران و کشورهای 1+5 نیست. توافق باید تبدیل شود به توافق ‌ايران با تمام کشورهای منطقه و دنیا. چرا؟ چون وضعیت پیش از توافق بر روابط ‌ايران با همه کشورها اثر گذاشته بود. به نظر من رهبران کشورهای منطقه باید به ‌اين نتیجه برسند که جنگ و تنش فایده‌اي ندارد. اما یک مسئله هم وجود دارد و آن‌اين است که شرکت‌هایی که از وضعیت جنگ و ناامنی در منطقه سود مي‌برند مانع تراشی مي‌کنند. ولی به نظر من در ‌اين مدت ‌اين قدر جنگ و ویرانی در منطقه رخ داده که ‌اين شرکت‌ها هم تا یک مدت طولانی مي‌توانند سود ببرند!

 

از گذشته‌های دور ( قبل از پیروزی انقلاب اسلامي‌در‌ ايران ) تا کنون در خاورمیانه،‌ ايران، عربستان، ترکیه و اسراییل به عنوان چهار قدرت منطقه‌اي با یکدیگر به رقابت‌های منطقه‌اي مشغولند که رقابت‌ها گاه صورت خصم آمیز و دشمنی هم پیدا کرده است. هر یک از کشورها نوعی بلوک‌بندی در منطقه را هم شکل داده اند و کشورهای کوچک تر منطقه، حول‌اين چهار قدرت، اتحادهایی را‌ايجاد کرده اند. اقلیم کردستان عراق در‌اين بلوک بندی‌ها چه وضعیتی را برای خود متصور است؟ آیا اقلیم کردستان تلاش کرده به یک قدرت منطقه‌ای خاص گرایش پیدا کند؟ در سال‌های اخیر اقلیم کردستان وارد برخی اتحادهای منطقه‌اي شده که‌اين اتحادها سویه‌های ضد‌ايرانی هم داشته است.

 

شاید در ‌اين شرایطی که شما فرمودید ما آسیب دیده باشیم، نه ‌اين که منفعت برده باشیم.‌ اين برای ما هم تجربه‌اي شده است. در منطقه شما از چهار قدرت اسم بردید: عربستان،‌ ايران، ترکیه و اسرائیل. گاهی اوقات‌اين چهار کشور، چهار محور را شکل نمي‌دهند. در سال‌های اخیر دو محور شکل گرفت. یک محور، ‌ايرانی بود و یک محور، علیه ‌ايران بود. یعنی نقطه مشترک دشمنی با ‌ايران، سه قدرت دیگر را تا حد اتحاد با یکدیگر پیش برد. البته ‌اين اتحاد ضد‌ايرانی سه رهبر دارد: عربستان، اسرائیل و ترکیه.

 

عربستان و ترکیه رهبری محور اهل سنت را برعهده دارند و ‌ايران هم محور شیعه را هدایت مي‌کند. در ‌اين وضعیت خاورمیانه کردها شرایط خاص خودشان را دارند. کردستان به چهار منطقه تقسیم شده. کردستان عراق، ‌ايران، ترکیه و سوریه. در میان چهار منطقه کردنشین، مطقه‌ای که قدرت سیاسی و مدیریتی و تا حدی تصمیم‌گیری دارد اقلیم کردستان عراق است. سیاست اقلیم کردستان عراق در ‌اين شرایط‌اين است که اولا باید منافع خودش را در چارچوب قانون اساسی عراق حفظ کند. یعنی سیاست اقلیم کردستان عراق باید با سیاست دولت مرکزی عراق تا حدی همخوان باشد. دوم‌ اين که برای کردها منفعت در‌ ايجاد صلح و آرامش در پیرامون شان است. کردها همیشه از تنش‌ها در منطقه زیان دیده‌اند. ما طرفدار صلح و آشتی همه قدرت‌های منطقه هستیم. در حال حاضر مهمترین مسئله ‌اين است که ما کردها بتوانیم در توافقاتی که در منطقه شکل مي‌گیرد، شریک باشیم. مثلا اگر ‌ايران و آمریکا با یکدیگر در منطقه توافقی مي‌کنند ما هم برای اجرای‌ اين توافق، همکار باشیم. ما باید در توافقات منطقه‌اي فعال باشیم چون در غیاب ما ، همه کردها آسیب مي‌بینند. ترکیه و ‌ايران و عراق و سوریه آسان مي‌توانند برعلیه کردها توافق کنند اگر کردها در منطقه شریک و همکار نباشند.

 

 

در اوج مخاصمات منطقه‌اي شاهد سفر آقای اردوغان به تهران بودیم. به نظر مي‌رسد توافق هسته‌اي ‌ايران تحولات جدیدی را در منطقه رقم خواهد زد. آقای روحانی هم در سخنانی که به مناسبت ‌اين توافق داشتند تاکید کردند که قصد ‌ايران صرفا توافق اتمي ‌با قدرت‌های جهانی نیست بلکه فراتر از حل پرونده هسته‌اي به گسترش همکاری‌های ‌ايران با همه کشورها و قدرت‌ها مي‌اندیشند. به نظر مي‌رسد از‌ اين پس شاهد تغییر در موازنه قدرت در منطقه باشیم.‌ ايران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقه‌اي با مشکل اپوزیسیون کردی مواجه هستند که اپوزیسیون کردی در برخی مواقع به یک مسئله امنیتی حاد برای ‌ايران و ترکیه تبدیل شده اند. موضع دولت اقلیم کردستان عراق نسبت به گروه‌های اپوزیسیون کردی ‌ايران و ترکیه که عموما در کردستان عراق مستقر هستند، چیست؟ و چه نوع رابطه‌اي میان اقلیم کردستان عراق با‌ اين گروه‌ها برقرار است؟

 

 در منطقه نژادهای گوناگونی زندگی مي‌کنند. فارس، ترک، عرب، ترکمن، یهودی و غیره. اعراب تعداد زیادی کشور در منطقه دارند. ما هم کرد هستیم. زمانه و روزگار ما را در چهار کشور تقسیم کرد. به هر حال‌ اين تقسیم صورت گرفته است. وقتی کشوری در یکی از ‌اين مناطق با کردهای خودش مشکل دارد ما نمي‌توانیم در ‌اين میان دخالتی کنیم. مخصوصا امروز که اقلیم کردستان عراق به نوعی استقرار دارد. حضور اقلیم کردستان عراق در سایر مناطق کردنشین صرفا در چارچوب مقررات و قوانین بین‌المللی و پروتکل‌ها و موافقت‌های دو یا چند جانبه منطقه صورت مي‌گیرد. مثل اتفاقی که در کوبانی افتاد. کوبانی یک شهر کردنشین سوری بود. ما در اقلیم کردستان عراق، نیروهایمان را برای حمایت به کوبانی فرستادیم. ولی ‌اين دخالتی که کردیم کاری نبود که بر علیه ايران باشد. کاری نبود که بر علیه ترکیه باشد. کاری نبود که بر علیه دولت مرکزی عراق باشد. اگر کشورهای منطقه اجازه ندهند ما دخالت نمي‌کنیم.

 

در حال حاضر دو مسئله در منطقه وجود دارد. یکی اسراییل و آینده اسراییل است. دیگری موقعیت کردها در منطقه است. کردها نشان داده‌اند که مي‌توانند بخشی از راه حل مشکلات منطقه باشند نه ‌اين که خودشان ‌ايجاد کننده مشکل باشند. در گذشته شاید کردها ‌ايجاد کننده برخی مشکلات امنیتی در منطقه بودند. چون دنبال حقوقشان بودند. اما امروز حقوق شان محقق شده. شاید ‌اين حقوق به اندازه دلخواه نباشد ولی خوب است. هم باید ‌اين حقوق را حفظ کنیم و هم به تدریج آن را گسترش بدهیم. در چارچوب ‌اين سیاست باید قوانین بین‌المللی رعایت بشود. در طول تاریخ جنبش کردی در عراق ‌اين سیاست را نسبت به سایر کردهای منطقه داشته‌ایم. اقدامي ‌علیه کردهای سایر کشورها انجام نمي‌دهیم اما حمایتی هم از اقدامات گروه‌های کردی علیه کشورهای منطقه نمي‌کنیم. به همین دلیل اجازه ندادیم و نخواهیم داد که از زمین ما، دو طرف علیه یکدیگر استفاده‌اي کنند. با ‌اين سیاست توانستیم آرامش مرزهایمان با ‌ايران و ترکیه و سوریه را حفظ کنیم.

 

در پیش از پیروزی انقلاب و در دوران محمدرضا پهلوی ، یک جنبش کردی با حمایت‌ايران در عراق شکل گرفت. رئیس وقت ساواک، آقای پاکروان، از ‌اين حرکت پشتیبانی مي‌کرد و عیسی پژمان نماینده ساواک و دولت‌ ايران برای حمایت لجستیک و امنیتی از جنبش مسلحانه کردی در عراق بود. بعد قرارداد الجزایر یک وقفه‌اي در پشتیبانی‌ايران از جنبش مسلح کردی در عراق‌ ايجاد شد اما بعد از انقلاب بار دیگر حمایت‌ايران از ‌اين حرکت آغاز شد و در طول دوران صدام حسین ادامه پیدا کرد.‌ايران به عنوان کشوری که حمایتش از جنبش  کردی قدمتی تاریخی دارد و ذی‌حق است که توقع داشته باشد حرکت کردی علیه خودش به کار گرفته نشود.

 

من مي‌خواهم گفته شما را تصحیح کنم. به جنبش کردی در قرارداد الجزایر خیانت شد. اگر ما به محمدرضا شاه وابستگی داشتیم که جنبش کردی باید کاملا متوقف و متلاشی مي‌شد. درست است، حرکت مسلحانه متوقف شد ولی به محض‌ اين که فضا فراهم شد دوباره حرکت آغاز شد. اگر ما دستپخت شاه و ساواک بودیم چرا جمهوری اسلامی‌ ايران آمد و سیاست شاه در خصوص جنبش مسلحانه کردی را تصحیح کرد؟ جمهوری اسلامي ‌اولا کلا از کرد حمایت کرد. دوم ‌اين که تا امروز شاهد همکاری‌ها و حمایت‌ها و کمک‌های جمهوری اسلامی ‌ايران به کردها هستیم. در جنبش کردی در عراق شاهد حرکت‌ها و گروه‌های مختلف و متفاوتی بودیم. گروه اسلامي‌ بودند، گروه‌های ناسیونالیستی بودند، گروه‌های کمونیستی بودند و غیره. ولی جمهوری اسلامي‌ همه اينها را به عنوان کرد دیده و فرقی در حمایت ‌ايجاد نشد و دوستی و هم پیمانی باقی ماند. ما به عنوان اقلیم کردستان عراق تمام قرارداد الجزایر را رد نمي‌کنیم. آن بخشی که به ما مربوط است را قبول نداشتیم. ‌ايران بعد از انقلاب اسلامي‌هم اگر مي‌خواست به قرارداد الجزایر پایبند باشد، نباید به کرد‌ها کمک مي‌کرد در حالی که برعکس، ‌ايران کاملا کمک کرد. بعد از انقلاب، سیاست‌ ايران در خصوص حمایت از کردها تغییر نکرد. فقط گام به گام پیش رفت. ما هم بعد از انقلاب به تدریج برای ‌ايرانی‌ها ‌ايجاد اعتماد کردیم. ما سیاستی حکیمانه را پیش گرفتیم. نیامدیم به خاطر کمک به فلان گروه علیه یک مجموعه اقدام کنيم. پرنسیب‌ها را حفظ کردیم.

 

پس تایید مي‌کنید که دولت اقلیم کردستان عراق اجازه نمي‌دهد سرزمین، اقلیم و امکانات اقلیم کردستان عراق در اختیار گروه‌های تروریستی که به عنوان گروه‌های کردستان‌ايران در اقلیم کردستان عراق مستقر هستند، قرار بگیرد و علیه‌ايران  به کار گرفته شود؟

 

 قطعا اجازه نمي‌دهیم. ‌اين هم مربوط به دورانی نیست که حکومت اقلیم کردستان عراق ‌ايجاد شده است. قبل از آن که حکومت اقلیم کردستان به وجود بیاید هم همین طور بود.  ما حتی در دورانی که خودمان حکومت نداشتیم هم اجازه نمي‌دادیم هیچ گروه اپوزیسیون ‌ايرانی چه کُرد و چه غیرکُرد ، در خاک ما علیه ‌ايران اقدامي ‌انجام دهد. مثلا سازمان مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب در منطقه تحت تسلط اتحادیه میهنی کردستان حضور داشتند.  ما به آنها اجازه فعالیت علیه ‌ايران را ندادیم. وقتی سازمان مجاهدین خلق شرایط ما را نپذیرفتند ما آنها را از منطقه خودمان بیرون کردیم. «بیرون راندن» به معنی واقعی کلمه. یعنی به سراغشان رفتیم و بسیار قاطع و جدی گفتیم به سرعت باید از ‌اين منطقه خارج شوید. گفتیم یا باید مسائل مدنظر ما را رعایت کنید یا باید بروید.

 

دولت اقلیم کردستان عراق نسبت به روندی که آقای اردوغان برای صلح با کردها و پ ک ک اعلام کرده‌اند، چه موضعی دارد؟

 

دولت اقلیم کردستان عراق هر روندی که به صلح و سازش بینجامد را ساپورت و پشتیبانی مي‌کند. و اگر چنین روندی وجود نداشته باشد، همکاری می‌کند که آن  را به وجود بیاورد. چون که صلح به منفعت کردهاست. جنگ برای ما منفعتی ندارد. وقتی که حکومت ترکیه در زمان تورگوت اوزال  نیاز خودش به صلح را نشان داد، در آن زمان آقای طالبانی از ‌اين خواسته پشتیبانی و نقش مثبت ‌ايفا کرد. بعد از آن هم آقای بارزانی به عنوان رئیس منطقه اقلیم کردستان تا کنون از ‌اين روند حمایت کرده است. الان در منطقه اقلیم کردستان عراق هم پادگان ارتش ترکیه وجود دارد و هم پادگان پ ک ک. ولی منطقه آرام است. ولی نباید نادیده گرفت که افرادی در گروه‌ها و همین طور دولت هستند که نمي‌خواهند برخی اتفاقات در منطقه روی دهد که ‌اين افراد یا گروه‌ها در آن اتفاق منفعتی نداشته باشند. به همین خاطر دنبال خرابکاری مي‌روند. من گمان نمي‌کنم ترکیه نیز سیاست عاقلانه‌اي که ظاهرا  در خصوص کردها مطرح کرده است را عملیاتی کند. اما به هر حال ما سیاست صلح را تایید مي‌کنیم و حاضریم برای پیشبرد آن، همکاری کنیم.

 

 

 

گفته مي‌شود دولت اقلیم کردستان عراق قصد دارد نقش برادر بزرگ‌تر را برای سایر کردهای منطقه‌ايفا کند. در نتیجه مایل نیست که سایر کردهای گروه‌های کردی منطقه تحت کنترل و سلطه دولت اقلیم باشند. آیا چنین نگاهی به سایر کردها دارد؟

 

 ببینید! برادر بزرگ‌تر به اين معنا نیست که ما حاکم مطلق تمام کردها باشیم. برادر بزرگ‌تر به ‌اين معناست که ما به عنوان کسی که تجربه‌اي بیشتر دارد مي‌خواهیم کردهای سایر مناطق را راهنمایی کنیم.‌ اين به آنها بستگی دارد که چقدر از راهنمایی ما را مي‌پذیرند. در ‌اين چارچوب ، رهبری کردستان عراق به مسئله کرد در خاورمیانه نگاه مي‌کند. هدف اصلی ما ‌اين نیست که بخواهیم حاکم کل کردها باشیم. هدف ما ‌اين است که نشان دهیم بهترین نیرو برای هدایت کردها هستیم.

 

 

 

خلاصه گفت‌وگو:

 

ـ داعش زاده امروز نیست و علی‌رغم این که این روزها رو به ضعف می‌رود اما از بین نمی‌رود.

 

ـ متاسفانه امروز شاهد هستیم وقتی یک مشکل امنیتی برای یکی از کشورهای منطقه ایجاد می‌شود کشورهای همسایه تصور می‌کنند در سیاست شان پیروز شده‌اند.

 

ـ در منطقه شما از چهار قدرت اسم بردید: عربستان ، ایران، ترکیه و اسراییل. گاهی اوقات این چهار کشور، چهار محور را شکل نمی‌دهند.

 

ـ ایران کاملا کمک کرد. بعد از انقلاب، سیاست ایران در خصوص حمایت از کردها تغییر نکرد. فقط گام به گام پیش رفت.

 

ـ ما هم بعد از انقلاب به تدریج برای ایرانی ها ایجاد اعتماد کردیم. دولت اقلیم کردستان عراق هر روندی که به صلح و سازش بینجامد را ساپورت و پشتیبانی می‌کند.

 

 

 

عكس: عميد فراهي

 

 

 

روزنامه قانون، دوشنبه 24 فروردین ماه 1394، سال دوم، شماره 491، صفحات 1و 6.

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی