امروز: چهارشنب 05 ارديبهشت 1403 برابر با 24 آوریل 2024

استاندار کردستان گفت: دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره حامی کُردهای عراق بوده؛ ارتباط ریشه‌ای، فرهنگی و پیشینه تاریخی یکسان بین دو طرف بوده است، چراکه مردم این دو منطقه به یکدیگر تعلق دارند.

«عبدالمحمد زاهدی» استاندار کردستان در دیدار با اعضای سازمان نظام مهندسی استان کردستان و اقلیم کردستان عراق با ابراز امیدواری از اینکه ارتباطات این دو سازمان غیردولتی به نتایج قابل قبول و رضایت بخشی منجر شود، اظهار کرد: باید به گونه‌ای عمل کنیم تا هیچ وقت شرایط گذشته در عراق پیش نیاید و مردم اقلیم کردستان به عنوان توریست و برای تفریح و تجارت به ایران سفر کنند.

وی گفت: دلیل اینکه جمهوری اسلامی ایران همواره حامی کُردهای عراق بوده ارتباط ریشه‌ای، فرهنگی و پیشینه تاریخی یکسان بین دو طرف بوده است، چراکه مردم این دو منطقه به یکدیگر تعلق دارند.

استاندار کردستان در ادامه تصریح کرد: اقلیم کردستان، کردستان ایران و کل ایران به لحاظ فرهنگی و تاریخی قابل تفکیک نیستند و ریشه مشترک دارند و قوم کُرد چه در کردستان ایران و چه در کردستان عراق خدمات فراوانی به ادبیات و فرهنگ فارسی کرده‌اند که این خدمات شایسته تقدیر است.

وی با اشاره به اینکه خوشبختانه بعد از سقوط رژیم صدام شرایط بهتری در منطقه ایجاد و حکومت اقلیم کردستان و ایران منافع مشترک بسیاری دارند که باید در جهت تقویت آنها اقدام کنیم، اظهار امیدواری کرد: شرایطی که اکنون در عراق به وجود آمده توسط خود مردم عراق، دولت مرکزی و حکومت اقلیم کردستان مدیریت شود تا آسیبی به کشور همسایه عزیز ما وارد نشود.

استاندار کردستان با اعلام اینکه ما منافع مشترک زیادی داریم که باید آن را در منطقه دنبال کنیم افزود: ما به اقلیم کردستان صرفا به عنوان یک بازار توانمند نگاه نمی‌کنیم و فقط به دنبال سود بیشتر نیستیم بلکه ما همسایه و بالاتر از آن اقوام و فامیلی هستیم که باید به یکدیگر کمک کنیم.

زاهدی در ادامه گفت: ما می‌توانیم در زمینه مبادله خدمات آموزشی، فنی، مهندسی و حتی سرمایه‌گذاری مشترک در دو طرف، همکاری خوبی داشته باشیم و مهمتر از سرمایه‌های مادی، سرمایه‌های انسانی است که در اختیار داریم و این سرمایه‌های انسانی می‌توانند در قالب نظام مهندسی و بسیاری تشکل‌ها و سازمان‌های تخصصی دیگر، توان یکدیگر را افزایش دهند.

استاندار کردستان با تأکید بر اهتمام دولت آقای روحانی بر حمایت از سازمان‌های مردمی و تشکل‌های غیردولتی افزود: دولت‌ها باید روش‌هایی به کار بگیرند که نهادهای مردمی، خود بتوانند ارتباطات را برقرار کنند و کارها را پیش ببرند از این رو، دولت ایران به دنبال تقویت سازمان‌هایی مانند نظام مهندسی است تا آنها این ارتباطات را افزایش دهند.

وی افزود: دولت یازدهم بنا دارد سازمان‌ها و نهادهای مردمی و تشکل‌های تخصصی را به خصوص در راستای افزایش مبادلات فنی و مهندسی با کشورهای همسایه حمایت کند.

استاندار کردستان با اشاره به اینکه هم اکنون دست‌اندرکاران امر در دولت در حال تدوین مقرراتی هستند تا این ارتباطات را تسهیل و مشکلات گذشته را برطرف کنند، خاطرنشان کرد: دولت‌ها باید بیشتر روش‌هایی را به کار ببرند که نهادهای مردمی حضور پررنگ‌تری در این عرصه داشته و کار مبادلات بین دو طرف را انجام دهند.

وی گفت: همان طور که در گذشته وظیفه خود را در برابر برادران کُرد انجام داده‌ایم در حال حاضر و آینده نیز در راستای تقویت روابط دو طرف تلاش می‌کنیم.

«عبدالمحمد زاهدی» در پایان، امضای قرارداد و شیوه‌نامه فی‌مابین نظام مهندسی استان کردستان و اقلیم کردستان عراق را سرآغاز خوبی برای افزایش مبادلات دو جانبه اقتصادی و اجتماعی عنوان کرد و گفت: امیدواریم سفر مردم اقلیم کردستان عراق به ایران نه برای پناه گرفتن بلکه برای مسافرت، تفریح و تجارت باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

سلفی‌گری حمله به موصل و حضور داعش در منطقه خاورمیانه، چیز جدیدی نیست. با فروپاشی رژیم بعث سابق و طالبان در افغانستان، پدیده تندروی و اسلامگرایی متعصبانه سلفی اوج گرفت. پس از تاسیس دولت جدید در عراق، قدرتی که در عراق مسلط بود، بیشتر شیعیان و کردها بودند و البته مشارکت طیفی از اهل تسنن هم به چشم می‌خورد.

بنابراین کسانی که نمی‌خواستند شیعه و کرد در عراق قدرتمند باشند به دنبال توطئه‌ای رفتند تا وضع عراق به هم بخورد.  به اضافه این‌که منافع کشورهای بزرگ در خاورمیانه و منطقه (به خاطر حفاظت از بازار منطقه) و تامین انرژی سوخت و نفت باعث شده آنها درصدد این باشند که استقرار در کشور عراق ایجاد نشود و بنابراین عراق به حمایت آنها نیاز داشته باشد. داعش در این چارچوب در حال استفاده از فضای به وجود آمده است.

دیدید که وقتی مساله سوریه به وجود آمد دولت‌های قدرتمند اروپایی، آمریکا و منطقه‌ای به بهانه حمایت از دموکراسی و علیه دولت سوریه، به اپوزیسیون کمک کردند. اپوزیسیون که متشکل از نیروهای تندرو اسلامی چون اخوان و سلفی در سوریه بود در ادامه منافع مشترک بین گروه‌های سلفی منطقه به انضمام حمایت کشورهایی که مدعی حقوق اهل تسنن و سنی‌گرایی بود به این جریان کمک کرد.

به همین دلیل امروز شاهد آن هستیم که گروه‌های مسلح متشکل از تشکیلات مختلف در این اتفاقات حضور دارند و همه در چارچوب دولت اسلامی شام ـ عراق متحد شده‌اند. امثال بعثی‌ها، نصرت‌الاسلام، جند الاسلام و... با هم متحد شده‌اند و کمک‌های خارجی هم به آنها رسید.  ظاهرا با ماندنی شدن بشار اسد در انتخابات اخیر سوریه و ماندن قدرت در دست شیعیان عراق، قدرت‌های خارجی جماعت اپوزیسیون را تحریک کردند تا به طرف موصل بیایند. 

اگر به عقبه تاریخی افراط‌گرایی برگردیم، می‌رسیم به دولت سعودی و قطر. اگر بخواهیم کمی دورتر برویم باید زمانی را درنظر آوریم که «اسامه بن‌لادن» به ‌عنوان یک سعودی به افغانستان رفت و بنیادگرایی اسلامی را بنیان نهاد و با ارزش‌های غربی شروع به مبارزه کرد.

از سوی دیگر شاید اشتباهات دولت‌های قدرتمندی مثل شوروی، چین و حتی خود آمریکا وقتی خواستند از اسراییل حمایت کنند در این امر تاثیرگذار بود. در آن شرایط کشورهای فوق‌الذکر به جای وارد شدن خودشان، با مطرح‌کردن مسائل ایدئولوژی تدین را به میدان آوردند. مثلا به بهانه اسلامگرایی، چنین جریان‌هایی را وارد میدان جنگ کردند.

اخیرا این جریان‌ها بلای جان کسانی شد که در ابتدا به تحریک آنها پرداختند. مثال کاملش را می‌شود در افغانستان مشاهده کرد. بعدا شوروی از آن‌جا رفت و طالبان مستقر شد. در ادامه صدام حسین که به کمک کشورهای اروپایی قدرت پیدا کرد، آن‌قدر برای کسانی که به او میدان دادند مشکل درست کرد که خودشان مجبور شدند دخالت کنند و باعث سقوط او شدند.

به نظر من نتیجه داعش هم این‌گونه است. هر کشوری و هر مجموعه‌ای که در حال حمایت از آنهاست باید بداند ایده و استراتژی گروه‌هایی مثل داعش در ادامه برای خود آن مجموعه یا کشور هم خطرناک است. 

متاسفانه مردم و سیاستمداران منطقه در برخی مواقع شرایط بروز این جریان‌ها را فراهم می‌کنند. وقتی دعوا و جنگی به‌وجود می‌آید و خبری از صلح و اتحاد نیست، زمینه را برای گروه‌هایی همچون داعش فراهم کرده‌اند. در اهل تسنن خیلی‌ها هستند که با این جریانات تکفیری موافقتی ندارند اما به خاطر وجود برخی نارضایتی‌های انتخاباتی و ... رفتاری می‌کنند که باعث می‌شود بروز چنین رفتارهایی تقویت شود. این‌گونه است که آنها توانسته‌اند با تعداد ۳۰۰۰نفر، یک شهر ۲‌میلیون نفری را در مدت چند ساعت کنترل کنند. 

آنچه باید انجام بگیرد، اتحاد نظری و عملی برای جمع‌کردن قدرت است تا بتوانیم مقابل این پدیده مقاومت و در ادامه آن را نابود کنیم. همان‌گونه که در روز اول کشورها و دولت‌های منطقه برای سقوط صدام حسین متحد شدند، برای مبارزه با داعش هم باید از عنصر اتحاد استفاده کرد. امروز داعش یک صدام دیگر است.

بنابراین کشورهای منطقه باید متحد شوند و از مسائل شخصی، تشکیلاتی و متعصبانه دوری کنند و حقوق را هم در نظر بگیرند. اگر به گذشته برگردیم، باید بگویم این اتحاد وجود ندارد اما اگر به فکر آینده و ضرورت‌های موجود باشیم، به نظر می‌رسد که وقت متحد شدن رسیده است. باید بدانیم فدا کردن مسائل کلی در راه رسیدن به مسائل شخصی و گروهی عاقلانه نیست.

 

روزنامه شهروند، یادداشت اول، سه‌شنبه 27 خردادماه 1393، سال دوم، شماره 307، صفحه 9.

 

 

 

 

 

 

 

هنوز نتایج انتخابات پارلمانی عراق مشخص نشده است و ائتلاف شیعیان عراق نیز نظر واحدی در مورد کاندیدای خود ندارد. اما بر اساس توافقی که از زمان سقوط «صدام‌حسین» دیکتاتور سابق عراق، صورت گرفته است، به دلیل شرایط ترکیبی عراق سه ‌مسوولیت اساسی این کشور میان سه ‌گروه تشیع، تسنن و کردها تقسیم شده است. بر اساس این توافق، نخست‌وزیری به شیعیان، ریاست‌جمهوری به کردها و ریاست پارلمان به اهل تسنن واگذار می‌شود؛ اما در تقسیمات حاکمیتی فقط ریاست‌جمهوری برای کردهاست و باقی پست‌ها میان دو گروه دیگر تقسیم می‌شود. با این وجود گروه‌های کردی به این توافقات پایبند هستند و امیدواریم همه گروه‌ها و تشکیلات سیاسی عراق به این توافق وفادار باشند. به خاطر حفظ وحدت ملی عراق، همه گروه‌ها باید پایبند قانون اساسی و توافقات صورت‌گرفته باشند. با این حال باید منتظر نتایج نهایی انتخابات بود و از حالا نمی‌توان پیروزی «نوری المالکی» نخست‌وزیر عراق را قطعی حساب کرد. حق مسلم همه احزاب و تشکیلات سیاسی عراق است که حکومتی مشارکتی داشته باشند و انتظار ما این است که شراکتی حقیقی صورت گیرد. ما تابع شراکتی حقیقی هستیم و نه شراکت‌هایی که مانند گذشته مشکلات بسیاری را برای عراق به وجود آورده است. با این حال ما جامعه کردهای عراق به قانون اساسی احترام می‌گذاریم و اگر تشکیلات شیعیان کرسی‌های بیشتری را در پارلمان به‌دست آورد، حق آنهاست که نخست‌وزیر از آن طیف باشد.

 

روزنامه شرق، نگاه درون، یکشنبه 21 اردیبهشت ماه 1393، سال یازدهم، شماره 2013، صفحه 15.

 

 

 

 

 

 

 

روابط جمهوری اسلامی ایران با کردهای عراق، پیشینه‌ای طولانی دارد. اما از سال 1992با استقرار حکومت منطقه‌ای کردستان، روابط دوطرف وارد فضای جدیدی شده است. از این‌رو زمینه برای طراحی و اجرایی‌شدن روابط ساختارمند و باثبات میان طرفین فراهم آمده است. روشن است روابط تهران و اربیل در ابعاد اقتصادی و فرهنگی به اندازه ابعاد سیاسی و امنیتی توسعه نیافته است. به نظر می‌رسد عوامل چندی در حدوث آن تاثیرگذار بوده‌اند. اگر از رویکرد سیاسی به این مقوله نظر کنیم می‌توان مهم‌ترین مولفه در وجود چنین سطحی از روابط را عدم توجه سیاستمداران به توسعه روابط در سایر حوزه‌ها دانست. به‌ویژه به نظر می‌رسد نگرش تهران به اقلیم کردستان، ملهم از رویکردی امنیتی- رئالیستی است. مقامات ارشد حکومت اقلیم کردستان عراق بارها از ایران دیدار داشته‌اند و با مقامات ارشد ایرانی ملاقات کرده‌اند. اما مراودات رسمی ایران بیشتر با دولت مرکزی عراق انجام می‌شود. چندی پیش آقای مسعود بارزانی، رییس اقلیم کردستان عراق، به ایران آمد و با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دیدار کرد. در این دیدار رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران همه اقوام و مذاهب عراق را برادران نزدیک ایران و دارای روابط ریشه‌دار تاریخی با مردم ایران دانستند. جناب آقای بارزانی نیز ایران را کشور دوست و بسیار نزدیک مردم عراق خواندند و گفتند ما هیچ‌گاه لطف و کمک‌های دولت و مردم ایران را در روزهای سخت فراموش نخواهیم کرد. همچنین آقای نیچیروان بارزانی نخست‌وزیر حکومت اقلیم، در مراسم تحلیف آقای دکترروحانی شرکت داشته‌اند. این موارد گواه روشنی از تداوم دیدارها در سطوح عالی دوطرف است. اما چیزی که همچنان مبهم مانده است اینکه چرا این دیدارها موجب افزایش سطح روابط در سایر عرصه‌ها نشده است، بدون شک برای درک این موضوع نیازمند بررسی آسیب‌شناسانه وضعیت روابط ایران و اقلیم هستیم. اربیل تمایل داشته که روابط خود را با تهران در همه زمینه‌ها توسعه دهد؛ اما گاه در مقابلِ دیدگاه صرفا سیاسی ایران، موضعی مشابه در پیش گرفته است. در چنین شرایطی در اذهان دولتمردان دو طرف همواره ملاحظات ویژه‌ای شکل گرفته است که توسعه روابط شاید به جای ایجاد شرایطی بهتر و سودمند، نتایج معکوس و غیرقابل پیش‌بینی به وجود آورد. ایران به‌عنوان پشتیبانی بزرگ و خاستگاه تاریخی کردها، اصولا نباید از به‌وجودآمدن شرایط نوین برای کردها در سایر کشورهای همسایه احساس نگرانی داشته باشد. چراکه در ایران ظرفیت‌های بالایی برای اثرگذاری بر بخش‌هایی از کردستان وجود دارد که مشخصا دیگر کشورهای همسایه اقلیم کردستان از آنها بی‌بهره‌اند و از سوی دیگر کردها نیز به‌خوبی می‌دانند که در طول تاریخ، بزرگ‌ترین کمک‌ها را ایران به آنها رسانده است و نباید حضور تهران را با نگرانی ارزیابی کنند. تهران نشان داده است که به شکلی عملی از ثبات در عراق حمایت می‌کند. برجسته‌ترین و بارزترین نمونه آن، نقش ایران در ایجاد ائتلاف سیاسی میان شیعیان و کردها به‌عنوان عنصری ضروری برای استقرار ثبات در عراق است.
آشکار است که چنانچه ایران متمایل به حمایت از یک گروه خاص باشد، این رویداد تبعاتی را بر توازن قومی و متعاقبا اوضاع امنیتی عراق بر جای خواهد گذاشت. بنا بر دلایل عدیده، توسعه روابط طرفین برای دو ملت، ثمرات ارزنده‌ای خواهد داشت بنابراین منطقی است راهکارهایی را برای تحقق آن جست‌وجو کرد. نفوذ رقبای منطقه‌ای و بازیگران فرامنطقه‌ای در اقلیم کردستان، چندان به‌نفع تهران نیست. متقابلا حکومت اقلیم کردستان عراق نیز در چنین شرایطی و به‌ویژه با فقدان حضور موثر ایران چندان منتفع نخواهد شد؛ چراکه عدم حضور ایران در اقلیم، گزینه‌های استراتژیک آن را محدود و دسترسی‌های آن را در سیاست توازن راهبردی در روابط با بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای کمتر می‌کند. بنا بر موقعیت راهبردی و جایگاه اقلیم کردستان در ساختار سیاسی عراق، پیشبرد هرگونه سیاستی در این کشور بدون مراوده با حکومت اقلیم دشوار خواهد بود. در حوزه اقتصادی نیز دو طرف فرصت‌های مناسبی برای یکدیگر پدید خواهند آورد. علاوه بر اینکه، شاید در هیچ حوزه‌ای به اندازه حوزه فرهنگی، زمینه همکاری وجود نداشته باشد. وجود تشابهات و اشتراکات تاریخی و تمدنی بین طرفین بر کسی پوشیده نیست. یقینا توسعه مناسبات در این حوزه می‌تواند به رشد و بالندگی دو ملت یاری رساند. الگوی جاری از توسعه مناسبات ملت‌ها، به‌گونه‌ای است که حوزه سیاست پیش می‌رود تا زمینه را برای توسعه مناسبات در سایر حوزه‌ها فراهم کند؛ به عبارت رساتر، این دولت‌ها هستند که از طریق برقراری تماس‌ها و نشست‌ها با یکدیگر زمینه همکاری در حوزه‌های اقتصادی و فرهنگی را فراهم می‌کنند. اما در شرایطی که دولت‌ها چندان به این سازوکار اهتمامی نمی‌ورزند، می‌توان از راهبرد معکوسی نیز بهره برد. مخصوصا در فضای نوین ارتباطات و تحولات شگرف اجتماعی و فرهنگی در جامعه جهانی، زمینه روابط خارج از سازوکار‌های سنتی ِدولتی فراهم آمده است. بنابراین توسعه روابط بیش از آنکه منتظر حوزه سیاست باشد می‌تواند از سوی گروه‌های غیردولتی و مدنی، با توجه ویژه به ملاحظات و حساسیت‌های دولت‌ها، شکل گیرد و مدیریت شود؛ تا جایی که حوزه سیاست را برای تحرک بیشتر بینگیزد. با عنایت به وجود پیوندها و اشتراک‌های فرهنگی، زمینه مناسبی برای گسترش روابط دو طرف از سوی خواص دانشگاهی، نخبگان،
دانشجویان و پژوهشگران وجود دارد. تاسیس برخی شعب دانشگاه‌ها، پژوهشگاه‌ها و مراکز تحقیقاتی ایرانی در اقلیم، تبادل استاد و دانشجو، تاسیس کرسی زبان کردی در دانشگاه‌های ایرانی و توجه بیشتر به گسترش رشته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه‌های اقلیم کردستان و مراودات میان شعرا و ادبا و هنرمندان دوطرف و نیز اهتمام به حوزه نشر، از جمله راهکارهای مورد نظر در این زمینه است. همکاری در زمینه گردشگری، مناسبات فرهنگی همچون جشن‌های نوروز یا اعیاد مذهبی مشترک، برگزاری مسابقات ورزشی، همکاری میان خبرگزاری‌ها و از جمله تاسیس دفاتر خبرگزاری‌ها در خاک طرفین برای پوشش و انعکاس مطلوب اخبار و رویدادهای گوناگون به شکلی صحیح راهکارهای مناسبی تصور می‌شود. برای تاکید بر ضرورت حضور رسانه‌های دو طرف می‌توان از انعکاس گاه نامطلوب اخبار جمهوری اسلامی ایران و استفاده از منابع دست‌دوم و غیرمعتبر در برخی رسانه‌های کردستان اشاره کرد.
در نقطه مقابل، فقدان رسانه‌های اقلیم در ایران و همچنین پوشش خبری اندک و کمرنگ رویدادهای اقلیم کردستان در رسانه‌های ایران، چنین می‌نمایاند که گویی این سرزمین هزاران کیلومتر از ایران فاصله دارد. در صورت تحکیم چارچوب‌های روابط فرهنگی در زمینه‌های موضوعی یادشده، بستر لازم برای ورود همکاری‌ها به حوزه‌های اقتصادی فراهم خواهد آمد. در این چارچوب، همکاری‌های اقتصادی نیز می‌تواند با توجه ویژه دنبال شود و به سطح کلان توسعه یابد. همچنین می‌توان زمینه‌های دیگری را برای گسترش روابط و مناسبات دوجانبه پیدا کرد. یقینا غلبه رویکرد مبتنی بر خوش‌بینی، فرصت‌شناسی و بلندهمتی، احترام و اعتماد متقابل بیش‌ازپیش در اربیل و تهران، سطوح کنونی روابط را به سطوح مطلوب‌تر و سودمندتری هدایت خواهد کرد.

 

روزنامه شرق ـ پنجشنبه 18 اردیبهشت ماه 1393، سال یازدهم، شماره 2011، صفحات 1 و 2.

 

 

 

 

 

 

 

«ناظم دباغ» در گفت‌وگو با «ایران ـ کُرد»  اعلام کرد: در طول تاریخ، ایران پناهگاه امنی برای حرکت آزادیخواهانه کردها در  اقلیم کردستان بوده است؛ کردها و ایرانیها از یک نژاد هستند و بیشترین نزدیکی بین ما وجود دارد.

«ناظم دباغ» نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در تهران در گفت‌وگو با مجلة «ایران ـ کُرد» در مورد روابط تاریخی کردها در کردستان عراق با ایران گفت: مسائل فرهنگی و اجتماعی، امروزه واژه‌های غریبی برای جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان نیستند چرا که؛ کردها و ایرانیها از یک نژاد هستند و بیشترین نزدیکی بین ما وجود دارد.

وی همچنین گفت: در طول تاریخ، جمهوری اسلامی ایران پناهگاه امنی برای حرکت آزادیخواهانه کردها در  اقلیم کردستان عراق بوده است و همین روابط نیز از یک سو سبب توسعه روابط فرهنگی بین دو طرف شد. فرهنگ ما کردها در عراق با فرهنگ ایرانی اگر یکی هم نباشند اما فامیل و وامدار همدیگر می‌باشند. برای نزدیکی این دو فرهنگ باید تلاش بیشتری صورت گیرد و زمینه‌های این تقویت فرهنگی نیز به همکاریهای هنری و حرفه‌ای و حتی امر تحصیل برمی‌گردد.

نماینده اقلیم کردستان در ایران در پایان این گفت‌وگو تأکید کرد: این سه حوزه می‌توانند تأثیر بسیار بالایی بر نزدیکی بیشتر فرهنگی بین دو طرف بگذارند. اما متأسفانه مشکلاتی وجود دارد که در این حوزه‌ها باید حل و فصل گردند. به طور خاص می‌خواهم از مشکل تحصیل دانشجویان کردستان عراق در جمهوری اسلامی ایران یاد بکنم. پیشنهادم برای توسعة روابط فرهنگی حل مشکلات این حوزه می‌باشد.

 

ملاحضه: این گفت‌وگو قبل از حل مشکل دانشجویان اقلیم کردستان که در دانشگاههای ایران تحصیل می‌کنند؛ انجام شده است. به فاصلة چند روز بعد از این گفت‌وگو، تمام مشکلات این دانشجویان حل شد.     

 

مجلة ایران ـ کُرد، شماره اول، فروردین 1393، صفحة 35.     

 

 

 

 

 

 

 

عراق در یک ماهه اخیر با تحولات و دگرگونیهایی روبر بوده است. نوشتار ذیل توسط ناظم دباغ نمانیده کردهای عراق در مورد رویکرد های کنونی و نگاه  اقلیم کردستان به رخدادهای داخلی و روابط خارجی عراق است:

  اقلیم  کردستان و مسائل داخلی عراق:

بعد از شروع فعالیت القاعده و بخصوص بعد از جنگ عراق و کویت، روز به روز القاعده و ترور در منطقه پخش شد و گسترش یافت. در کنار این‌ها، رژیم طالبان در افغانستان و رژیم بعث در عراق سقوط کردند، ولی بازمانده‌های نیروهایشان به دفاع از خود پرداختند و در منطقه پخش شدند.  بعد از آغاز انقلابهای یکی پس از دیگر بر علیه رژیم‌های تعدادی از کشورهای عربی به نام «بهار عربی» (که می‌توان از آن به «بهار پاییزی» نیز نام برد)  نیروهای وابسته به اخوان المسلمین، القاعده و سلفی‌ها در اکثر کشورها این قیام‌ها را به نفع خود تصرف کردند و به شیوه دیگری گسترش دادند. در نهایت نیز به نام «اپوزیسیون» در سوریه بر علیه سوریه قیام کردند و در این کشور به نام جبهه النصره، القاعده و ارتش آزاد به میدان آمدند. در این راستا کشورهای منطقه و تعدادی از کشورهای عربی همچون؛ ترکیه، قطر و عربستان با آنها همکاری کردند. اهداف ترکیه تنها سقوط سوریه نبود بلکه تضعیف و از بین‌بردن جنبش ملی کُرد در سوریه و بعد از آن، با همکاری عربستان و قطر نوعی از سنی‌گرایی برای مقاومت در برابر علوی‌ها و شیعه در منطقه بود.

 

در سایه این همکاری‌ها و لشکرکشی بر علیه سوریه، نیروهای نصره، القاعده و سلفی‌ها رشد کردند. واضح است که اینها به این هم بسنده نکردند؛ القاعده در سوریه و در عراق به اتفاق همدیگر، دولت اسلامی عراق و شام تحت عنوان «داعش» را تشکیل دادند که در هر دو کشور نیرو داشتند.  در این بین پتانسیل دولت سوریه و پشتیبانی ایران، فشار زیادی به داعش و النصره وارد آورد. نبایستی هم فراموش کنیم که کُردها با زیرکی توانستند از این فرصت برای پاسداری از مناطق خودش از دست سوریه استفاده کنند و از نفوذ داعش و نصره به مناطقشان جلوگیری نمودند.  

 

سه سال قبل، ترکیه و کشورهای دیگر براین باور بودند که در مدت یک ماه، بشار اسد سقوط می‌کند، ولی بعد از گذشت سه سال این اتفاق نیفتاد، و بایستی در اینجا به این اشاره کنم در عراق، تنها «جلال طالبانی» (مام جلال) رئیس جمهور عراق بود که پیش‌بینی کرد که سوریه سقوط نمی‌کند و ترس از آینده از دست القاعده و سلفی‌ها را هشدار داد. البته مطرح کردن به کاربردن سلاح شیمیایی از طرف سوریه و تهدیدکردن کشورهای ابرقدرت و به کاربردن نیرو بر علیه سوریه، ترس از سلفی‌ها و ترور و القاعده؛ نوعی از مشکلات را به نفع سوریه تغییر داد، بخصوص اینکه سوریه با همکاری روسیه موافقت نمودند که در این کشور سلاحهای شیمیایی از بین برده شود. همه این‌ها باعث شدند که میدان نبرد و سرکشی‌های داعش از سوریه به داخل عراق منتقل شود که به دلیل وجود نیروهای القاعده و داعش در عراق، زمینه آن فراهم بود.   

 

همچنین بهره گرفتن از این خلل امنیتی که در عراق وجود دارد و ناهماهنگی و اختلاف میان طرف‌های مذهبی، حکومتی، سیاسی و … متأسفانه بر قدرتمندشدن داعش، القاعده و ترور در عراق تأثیرگذار بوده است. این امر باعث شده است که آمریکا و قدرتهای خارجی برای پشتیبانی اپوزیسیون سوریه و نیروهای نصره و ارتش آزاد شیوه ‌ای دیگر را در ذهن بپرورانند. یعنی ترس از نیروهای سلفی تندرو و القاعده، خیلی خطرناکتر است. به همین دلیل، اگر بخواهیم مقابل ترور بایستیم و از گسترش داعش جلوگیری کنیم؛ ضروری است که حکومت عراق قبل از هر چیزی به مطالبات بحق مردم رسیدگی نماید که می‌توان به رفاه، آبادانی و تأمین امنیت هموطنان اشاره نمود. این مهم با همفکری سیاسی و حل مشکلات بر سر راه گفت‌وگو و با همبستگی نیروهای سیاسی و جریان‌های مذهبی به تحقق می‌پیوندد. این امر هم توسط عراقی فدرال، دموکرات و متحد به سرانجام می‌رسد که در آن حکومتی متشکل از همه احزاب و گروهها به دور از خودپرستی، مصالح شخصی و حزبی تشکیل شود. در این حال بایستی به اصولی برگردیم که در آغاز تأسیس عراق جدید با تشکیل همپیمانی کُرد، شیعه و برادران سنی ـ که در زمان رژیم بعث بر اثر مبارزاتشان متضرر شده بودند ـ به آن پایبند بودیم. اتحادی که میان کُرد و عرب برای پاسداشت عراق شکل گرفت. مشخص است اتحاد کُرد و شیعه در عراق برای حفظ و نگهداری امروز و آینده عراق نقش اصلی را ایفا می‌‌کند و این اتحاد، با همبستگی شیعه‌ها و احزاب و گروههای کُردی حفظ می‌شود. بنابراین معتقدم هر خللی که در این همپیمانی به‌وجود بیاید؛ اختلافات موجود، به نفع دشمنان کُرد و شیعه به سرانجام می‌رسد.

 

آینده جایگاه ریاست جمهوری عراق:

 

عراق جدید با همت و مساعدت کُرد و شیعه و بخشی از سنی‌ها تشکیل شد، و براساس جایگاه احزاب و گروههای سیاسی عراق و قانون اساسی، پست‌های اصلی بین کُرد، سنی و شیعه تقسیم شدند. چنانچه پست رئیس جمهوری عراق به کردها رسید و در میان کُردها نیز «جلال طالبانی» متصدی این پست شد که این هم به نگاه آنها برای دفاع از یکپارچگی خاک عراق و ارتباط میان کُردها و عربها برمی‌گردد. ضرورت دارد که این پست تنها به کُردها اختصاص داده شود و نبود «مام جلال» هم تاکنون به خوبی احساس می‌شود. تغییری در پایگاه کُردها در عراق و بغداد بوجود آمده است و روز به روز نیز به مشکلات میان عراق و اقلیم کردستان افزوده می‌شود. به همین دلیل، وجود یک رئیس جمهور کُرد در بغداد برای حل مشکلات و حفظ یکپارچگی عراق ضروری است.

 

روابط بین دولت اقلیم کردستان و دولت بغداد:

 

در اختلافاتی که بر سر قانون نفت، پیشمرگه، بودجه و ماده ۱۴۰ میان دو طرف وجود دارد، نحوه ارتباطات اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق نشان می‌دهد که اختلاف بر سر قانون نفت، بیشتر از دیگر مشکلات دو طرف برجسته‌تر است که آن را هم می‌توان از طریق گفت‌وگوی سیاسی و قانون اساسی حل نمود. به همین دلیل، در مواقع ضروری هیئت حکومت اقلیم کردستان به بغداد سفر می‌کند و به طور مداوم در فکر حل آن از طریق گفت‌وگو و مذاکرات است.  

 

اقلیم کردستان و  اعتراض­ها و مخالفت­ها در مناطق سنی‌نشین غرب عراق:

 

حکومت اقلیم کردستان به دید همکاری و مسئولیت به مشکلات نگاه می‌کند. بخصوص امروزه در عراق در مخالفت با حکومت، نارضایی و اعتراض مشاهده می‌شود، این نارضایی‌ها و اعتراضات دو چیز را به ما نشان می‌دهد. در بخش نخست، خواست مردم برای تأمین رفاه و آبادانی و همچنین یکسانی گفتار سیاسی عراق است که از آن حمایت می‌شود و در بخش دوم نیز کنار نهادن خواست واقعی و مسلم مردم به سمت خشونت و ترور است که در پیشانی آن داعش، القاعده و سلفی‌ها قرار دارد. لذا به طور قطع بایستی در مقابل آن ایستاد، به همین دلیل بهتر است که حکومت عراق آن را درک کند و آن‌ها را از همدیگر جدا نماید.

 

نگاه اقلیم کردستان به روابط خارجی عراق:

 

نگاه حکومت اقلیم کردستان بر اساس روابطش، به طور کلی به شیوه‌ای است که در ابتدای تشکیل جنبش آزادیخواهی ملت کُرد این ضرورت را درک کرده است که بر پایة موقعیت جغرافیایی ارتباط خوبی با همسایگانش چه ترکیه و یا ایران و سوریه تا دیگر روابط بین‌المللی و با کشورهای جهان داشته باشد. ولی این ارتباط با حفظ استقلال و لحاظ‌ نمودن مصلحت‌ها است. به همین دلیل می‌توان گفت امروزه حکومت اقلیم کردستان براساس قانون و استراتژی عراق فدرال و همچنین مصالح ملی و کلان عراق با همسایگان و دنیای بیرون ارتباط خوبی دارد.

 

نقش عراق در سوریه و کردستان سوریه:

 

حکومت اقلیم کردستان در چهارچوب عراق فدرال به مصالح خود پایبند است و به هیچ شیوه‌ای در مسائل کشورهای دیگر چه در سایة ملی و چه در سایة منطقه‌ای دخالت نمی‌کند. آنچه که امروزه در سوریه روی داده است، آتش آن نیز عراق را در برگرفته است و دور از انتظار نیست که دامن کردستان را نیز بگیرد. به همین دلیل برای روبروشدن با ترور و القاعده نبایستی تعلل کرد و عراق هم در این چهارچوب نقش خواهد داشت. در اینجا این بحث به میان می‌آید که نقش اقلیم کردستان بر روی کردهای سوریه چیست؟ واضح است که ما تنها نقشی که در این میان ایفا می‌کنیم همکاری معنوی و انسانی و نشان‌دادن راه دفاع و اتحاد میان آنها در مقابل ترور و القاعده است که در نهایت به خودشان برمی‌گردد که در چهارچوب قانون کشورشان چه راه حلی برای آن پیدا کنند.

 

روابط عراق با کشورهای عربی:

 

متأسفانه نمی‌توانیم بگوییم ارتباط عراق با کشورهای عربی در حد طبیعی قرار دارد.  عراق در تلاش برای بهبود روابط و بازگرداندن آن به وضعیت مطلوب بوده است، ولی متأسفانه تاکنون دیدگاه‌های مذهبی و ملی در آن تأثیر داشته است. برای بهبود این ارتباط، به نظر من اکثر کشورهای عربی به شیوه‌ حزب بعث و رژیم ساقط شدة عراق فکر می‌کنند و وانمود می‌شود که در عراق کُرد و شیعه قدرت را در دست گرفته‌اند و سنی‌ها را به حاشیه رانده‌اند و معتقدند بایستی عراق همچون گذشته در دست اقلیت سنی اداره شود و یک بار دیگر عراق به عقب برگردد. در حالی که عراق فدرال، دموکرات و تکثرگرا می‌تواند بر روی پاهای خود بایستد و نه عراق تک رو و دیکتاتور.

 

روابط با قدرت­های بزرگ و آمریکا:

 

همچنانکه گفته شد برای عراق و اقلیم کردستان، ارتباطات خارجی در چهارچوب قانون اساسی عراق و استراتژی مشخص در کنار حفظ استقلال، تقویت و بهبود همه نوع روابط همسنگ با کشورهای قدرتمند، آمریکا و همسایگان، جایگاه و اهمیت خاص خود را داراست. همچنان که با همکاری همگان عراق جدید تشکیل شد و رژیم بعث صدام از میان رفت و همه در تأسیس عراق جدید مشارکت کردند. به همین دلیل برای زنده نگه داشتن، بازسازی عراق، آبادانی و تأمین آرامش و امنیت منطقه، یک ارتباط همسنگ با همسایگان و دنیای بیرون مهم و ضروری است.

 

 

 

 

یک روزنامه فرانسوی مدعی شده است چنانچه روند فعلی ادامه داشته باشد اقلیم کردستان در آینده به یکی از ده کشور ثروتمند جهان تبدیل خواهد شد و از نظر تولید نفت رتبه چهارم را در جهان به خود اختصاص می دهد.

به گزارش خبرگزاری کردپرس به نقل سایت خبری رادیو نوا، روزنامه تریبون چاپ فرانسه در گزارشی پیرامون میزان ذخایر نفتی اقلیم به نقل از کارشناسان می نویسد: با روند رو به رشد صادرات نفت اقلیم این منطقه به یکی از ده کشور ثروتمند جهان مبدل خواهد شد.
این روزنامه با اشاره به همکاریهای نفتی میان اقلیم و ترکیه می نویسد: این همکاری دلیلی بر تزلزل اوضاع سیاسی در منطقه خاورمیانه است.
تریبیون می افزاید: طلای سیاه اقلیم کردستان نعمت بزرگی برای ترکیه است زیرا این کشور در گذشته برای تأمین نیازهای سوختی خود و نیز انرژی موردنیاز به ایران، روسیه و آذربایجان چشم دوخته بود.
این روزنامه فرانسوی مدعی شد که در صورتی که برنامه های نفتی اقلیم تحقق یابد این منطقه در آینده نزدیک چهارمین تولید کننده نفت جهان می شود.
لازم به ذکر است که قرار است از آغاز سال جدید میلادی روزانه 300 هزار بشکه نفت خام از طریق خط لوله جدید که میان اقلیم کردستان عراق و ترکیه احداث شده به خارج اقلیم صادر و سالیانه ده میلیارد مترمکعب گاز نیز از طریق همین خط لوله روانه بازارهای جهانی شود.

 

 

 

 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی