امروز: پنج شنبه 09 فروردين 1403 برابر با 28 مارس 2024

«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در گفت‌وگو با روزنامه ایران گفت: در جنگ کردها با داعش در سوریه، برای نخستین بار کردها صدای اعتراضی و مقاومت خود را به گوش جهانیان رساندند و در نتیجه سمبل مقاومت و شجاعت در سوریه شدند.

نیکنام ارشدنیا ـ کردها بعد از سال 2012 و خروج نیروهای اسد از منطقه، سریعاً با استقرار نیروهای نظامی، کنترل منطقه‌شان را به دست گرفته‌اند و بنا به گزارش‌ها اکنون حدود 15 درصد خاک سوریه را در اختیار دارند. این گروه امروز در سطح داخلی با حفظ اتحاد با دولت اسد پیروزی درخشانی کسب کرده‌اند و در سطح بین‌المللی هم از حمایت دو قدرت ذینفع جهانی یعنی آمریکا و روسیه نیز برخوردار است. همین امر سبب نگرانی‌های امنیتی برای دولتمردان ترکیه شده است. در خصوص دلایل نقش کلیدی کردها در گفت‌و‌گو با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران و از کارشناسان ارشد مسائل کردی، ریشه‌های بحران کردی و قدرت‌گیری آنها را مورد بحث قرار داده‌ایم.

 

از دیدگاه شما چه دلایل و عواملی منجر به قدرت‌گیری کردها در جریان تحولات سوریه شد؟

کردها بعد از ظهور پدیده داعش و اپوزیسیون سوریه، فرصت تنفس و اظهار وجود پیدا کردند. آنها از شرایط جدید شکل گرفته به دنبال احقاق حقوق تضییع یافته‌شان رفتند. در این مسیر، مبارزات نظامی خود را علیه تروریست‌ها و نیروهای مداخله‌گر آغاز کردند. آنچه متمایز‌کننده مبارزات نیروهای کُردی سوریه از سایر نیروهای فعال در این کشور است، اخلاص، شهامت و بی‌باکی‌شان است. این امر به عینی‌ترین شکل ممکن در جریان تهاجم داعش به کوبانی نشان داده شد. در این جنگ کردها برای نخستین بار صدای اعتراضی و مقاومت خود را به گوش جهانیان رساندند و در نتیجه سمبل مقاومت و شجاعت در سوریه شدند.

 

به نظر می‌رسد گروه‌های کردی در سوریه با نگاهی رئالیستی به تحولات، به گزینه همکاری با دولت اسد روی آورده‌اند؛ از دیدگاه شما دوام این همکاری تا چه مدت خواهد بود؟

 از دیدگاه کردهای فعال در سوریه، نگاه واقع بینانه، شیوه انقلاب و اعتراض و هر آنچه که باشد، در چارچوب قانون اساسی هدف اول محافظت از موجودیت سیاسی و نظامی‌شان است. پس از اینکه جنگ و درگیری میان نیروهای مخالف با دولت بشار اسد آغاز شد، کردها به جای طرفداری از طرفین به اتخاذ گزینه دفاع از قلمرو خودشان پرداختند. از این‌رو سیاست پرهیز از جنگ و تنش با نظام سوریه را در پیش گرفتند که اقدامی سنجیده و حساب شده بود. در این میان به نظر می‌رسد زمانی که تهدید داعش و جبهه النصره در سوریه ادامه یابد، کردها نیز از منازعه با دولت سوریه خودداری کنند. امروز نیروهای کردی بر این امیدند که با از بین رفتن خطر تروریست‌ها، یک جامعه‌ای امن و آرام در سوریه شکل بگیرد که در آن تمامی گروه‌ها از حق و حقوق‌شان بهره‌مند شوند. از این‌رو کردها آمادگی همکاری با دولت سوریه را در دوران پس از منازعه دارند.

 

با توجه به ارتباط نزدیک ایدئولوژیک و نظامی میان نیروهای کردی حاضر در سوریه با حزب کارگران کُرد ترکیه، آنکارا به گزینه سخت نظامی روی آورده است، تداوم این سیاست را چگونه می‌بینید و آیا آنکارا به واقعیت کردها در سوریه تن خواهد داد؟

در خصوص نزدیکی کارگران ترکیه با کردهای سوریه باید گفت که این دو گروه از اشتراکات فراوان ایدئولوژیکی و ساختاری برخوردار هستند. حزب کردی سوریه شاخه‌ای منشعب شده از کارگران ترکیه است.

 با این حال باید گفت که این گروه‌ها به قانون اساسی کشورشان پایبند هستند و همکاری آنها به مفهوم قهر با نظام‌های سیاسی‌شان نیست. این امر بخصوص برای کردهای سوریه بیشتر صدق می‌کند. در رابطه با ورود سخت افزارانه ترکیه هم لازم به اشاره است که آنکارا دچار اشتباهات جدی استراتژیک در میدان تحولات سوریه شد و آنها بدون توجه واقعی به ریشه‌های بحران، با اقدامات نسنجیده‌شان سوریه را امنیتی کردند.

دولتمردان آنکارا با عبرت از درس‌های تاریخی این نکته را بپذیرند که نزاع با کردها نه تنها اهدافشان را در منطقه محقق نمی‌سازد بلکه وجهه آنها را نزد قدرت‌های جهانی خراب می‌سازد.

 

از دیدگاه شما با توجه به حمایت مسکو و واشنگتن از کردهای سوریه، ایده تشکیل دولت خودمختار کُرد در سوریه همانند عراق چه میزان محتمل است؟

حمایت مسکو و واشنگتن از کردهای سوریه تاکنون جنبه نظامی و حفظ منافع داشته است. این حمایت‌ها هنوز از مرحله نظامی به سیاسی کشیده نشده است. تا زمانی که این مهم انجام نگیرد؛ حل بحران در سوریه نیز با دشواری مواجه خواهد شد.

پرسش بعدی که در این میان مطرح است، این است که همگرایی مسکو ـ واشنگتن در دوران پس از بحران مشخص نیست چگونه خواهد بود و آیا آنها به طرفداری از حاکمان سیاسی خواهند پرداخت یا اینکه از قومیت و گروه‌ها نیز حمایت خواهند کرد.

 

روزنامه ایران، ستون گفت‌وگو، سه‌شنبه 4 اسفند 1394، سال بیست و دوم، شماره 6158، صفحه 20. 

 

 

 

 

هفته گذشته انفجاری در شهر سوروچ ترکیه رخ داد که گفته می‌شود محل اقامت صدها جوان بود که برای تبادل‌نظر در مورد بازسازی شهر کوبانی سوریه گرد هم جمع شده بودند. این حادثه غم‌انگیز بازتاب گسترده‌ای داشت و با اعتراض‌ها و نا‌آرامی‌هایی در دیگر شهرهای ترکیه به‌ویژه شهرهای کردنشین این کشور در مرز سوریه همراه شد.

آفتاب: سرویس سیاسی ـ پس از این حادثه ترکیه سرانجام وارد مقابله جدی نظامی با داعش شده و جنگنده‌های ترکیه‌ای مواضع داعش را در مرز سوریه بمباران کردند و انتظار  می‌رود به مواضع گروه‌های تندرو در داخل سوریه نیز حمله کند. «ناظم عمر دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران معتقد است در صورتی که بمب‌گذاری در شهر سوروچ سناریوی از پیش تعیین شده نباشد، ورود ترکیه برای مقابله جدی با داعش را باید به فال نیک گرفت. وی همچنین تلاش ایران برای حمایت از کردها و مقابله با داعش را ستودنی توصیف کرد و امیدوار بود منطقه بتواند از تجریه ایران در مذاکرات استفاده کرده و مشکلات را با مذاکره و نه جنگ حل و فصل کند.

«ناظم عمر دباغ» نماینده اقلیم کردستان در ایران با بیان این که جمهوری اسلامی ایران در طول تاریخ همیشه رابطه مثبتی با کرد ها به ویژه کرد های عراق داشته و در شرایط بسیار سخت به کردها کمک کرده است به خبرنگار «آفتاب» گفت: حتی می‌توان گفت ایران از کردها حمایت کرده است. چه حمایت نظامی و چه بشر دوستانه. ما در شرایط سخت به ایران پناهنده می‌شدیم، مخصوصاً در جنایت حلبچه نقشی که ایران ایفا کرد در خاطر کرد‌ها باقی مانده است. ایران مرزهای خود را  به روی خانواده‌های آواره و هم برای خبرنگارهای بین‌المللی باز کرد تا بیایند و به چشم خود واقعیت تلخی را که در حلبچه رخ داده بود، ببینند. ما توسط ایران توانستیم این عمل جنایتکارانه صدام را که به مردم خود کرد به گوش جهان برسانیم که واکنش‌های خوبی را هم به دنبال داشت.

وی ادامه داد: ما با جمهوری اسلامی ایران چندین مرز داریم که در آن‌ها تبادلات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی صورت می‌گیرد. مرز پیرانشهر، مرز با شماخ که در مریوان و سنندج بوده و پرویزخان که در قصر شیرین است. در این مرزها سالانه نزدیک به 5 میلیارد دلار تبادلات بازرگانی صورت می‌گیرد. البته مدتی به خاطر داعش افت پیدا کرد که در حال حاضر در حال بازگشت به شرایط قبل بوده و شاید از گذشته نیز وضعیت بهتری پیدا کند.

«ناظم دباغ» با اشاره به بمب‌گذاری در کوبانی و مرگ جوان‌های کرد که آمادگی داشتند به کُرد کوبانی و کُرد سوریه کمک کنند، گفت: متاسفانه این انفجار شهید و زخمی‌های زیادی بر جای گذاشت، که اگر سناریویی از طرف برخی نباشد، موجب شد ترکیه هم متوجه شود که داعش برای آن‌ها نیز خطر ایجاد می‌کند‌. در حال حاضر هم شاهد بودیم جنگنده‌های ترکیه مواضع داعش را بمباران کردند. ولی متاسفانه این کار ترکیه موجب شد آتش بس به هم بخورد چون عملیات جنگنده های ترکیه در مرز عراق و اقلیم کردستان موجب شد در شهر های ترکیه، مخصوصا بین کردها آشوب به وجود بیاید.

وی ادامه داد:  توصیه من این است که به فکر جنگ نباشند چون جنگ به نفع هیچ کس نیست. لازم به ذکر است که از تجربه مذاکرات هسته‌ای ایران و 1+5 باید استفاده کنند. بر سر میز مذاکره نشستن بهتر از این است که جنگ در بگیرد.

دباغ با تأکید بر این که کمک ایران به کردها در چارچوب سیاست جمهوری اسلامی ایران است  و در تمامی دولت‌ها این سیاست تغییر نکرده است، گفت:‌ به ویژه در مساله داعش مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان نامه تشکر ویژه برای دکتر روحانی فرستاد که در آن اشاره شده، اولین کشوری که به اقلیم برای مقابله با داعش کمک رساند ایران بود.

وی ادامه داد‌: در کل سیاست دولت روحانی به پشتوانه رهبر ایران تا کنون نتیجه مثبتی داشته است و امیدوارم که در سال‌های آینده برنامه‌هایی که برای انتخابات دارند نیز به نتیجه برسد.

نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران با بیان این که دولت‌های جهانی این درک را داشته باشند که داعش خطری برای جهان، بشریت و تمدن است، گفت: داعش حتی به مناطق باستانی نیز رحم نمی‌کند.‌ داعش حالت ترس و خوف از سوی اسلام را برای مردم ایجاد کرده است. درخواست من این است که برای انتقام‌گیری از  یک کشور نباید از داعش بلکه باید از ابزارهای دیگری استفاده کرد. شاید اولین چیزی که باعث ایجاد داعش شد این بود که پس از سقوط صدام حسین در عراق فکر کردند که بشار اسد را می‌توان با داعش ساقط کرد و داعش هم از همان جا رشد کرد.

وی ادامه داد: سوءمدیریت دولتمردان گذشته در عراق موجب شد که بعثی‌های عراق، جنبش‌های اسلامی عراق، جنبش‌های اسلامی قاعده شام و نصرت الاسلام متحد شوند و داعش شکل بگیرد. اگر شرایط به وجود آمدن داعش از بین نرود، داعش از بین رفتنی نیست. داعش زاده شرایطی است که به وجود آمد.

 

دباغ با بیان این که خوشبختانه ترکیه هم که در مسیر مبارزه با داعش نبوده و مرز اصلی و تردد داعش هم  در ترکیه قرار دارد، امروز وارد مبارزه با داعش شده است، گفت: خواهش داریم ترکیه در مسیر مبارزه با داعش جدی بوده و وسیله ای برای پروژه های دیگر نشود. چون در وحله اول برای ساقط کردن بشار اسد شکست خوردند و در وحله دوم تصور کردند داعش مرز سوریه  و ترکیه را کنترل می کند. اما امروز به واسطه کردها در سوریه توانستند داعش را از خط مرزی با ترکیه خارج کنند و حالا به جای داعش کردها در منطقه هستند و ترکیه شاید در اینجا احساس نا امنی کند.

بعد از جنگ ‌جهانی ‌اول و سقوط امپراتوری عثمانی، کردستان که قبلا بین دو قدرت عثمانی و ایران تقسیم شده بود، به چهار بخش تقسیم شد و یکی از این بخش‌ها به کشور جدیدالتاسیس سوریه ملحق شد که متاسفانه حکومت این‌کشور، کردها را از تمام حقوقشان محروم کرد. کردها هم بر اساس شرایط و مقاطع مختلف، شروع به مبارزه آزادیخواهانه کردند و البته این مبارزه، بیشتر در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی بود که این مساله تا زمان سقوط رژیم بعث عراق و بروز بهار عربی در منطقه تداوم داشت. مردم کُرد سوریه قبل از تحریم آن کشور، فقط در حوزه‌های سیاسی و فرهنگی فعالیت داشتند، اما برای حفظ امنیت مناطق و مردم از تهدیداتی که از هر طرف با آن روبه‌رو بودند و همزمان با تشکیل گروه‌های اپوزیسیون و ارتش آزاد و جبهه النصره اسلامی و چندین‌گروه دیگر همچون؛ اخوان و سلفی و فرار بعثی‌های سابق عراق به سوریه، کردها فعالیت‌های خود را افزایش و به حوزه‌های دیگر نیز گسترش دادند. در این مرحله بود که فعالیت نظامی نیز آغاز و اتحاد کردها موجب شد که بتوانند مناطق تحت تسلط خود را به‌خوبی حفظ کنند و اولین بخش از کشور سوریه باشند که برای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر به میدان می‌آیند.

روزبه‌روز هم اختلافات و دشمنی میان این گروه‌ها و حکومت بشار اسد بیشتر می‌شد و در این بین، کردها از فرصت پیش‌آمده استفاده کرده و مبارزه و قیام خود را تداوم بخشیدند.

آنچه شایسته توضیح است، این نکته است که نیروهای اپوزیسیون سوریه ظاهرا یک‌نفر از کردها را به‌عنوان رهبر خود انتخاب کردند اما در عمل آماده نبودند هیچ‌کدام از حقوق کردها را به‌رسمیت بشناسند؛ برای همین کردها در سوریه خود را سازمان دادند و مناطق کردنشین را به شیوه کانتون اداره کردند. حکومت سوریه نیز در قبال بی‌طرف‌کردن کردها و عدم اتحاد آنها با نیروهای مخالف دیگر، از در جنگ با کردها درنیامد، البته تا الان نیز حاضر نشد معترف به حقوق کردها شود. به‌علت دخالت کشورهای بیگانه و همسایه و مخالفت آنها با حکومت بشار اسد، چندین‌ نقشه و برنامه و کمک برای ارتش آزاد و جبهه النصره و گروه‌های دیگر روانه شد. یکی از این نقشه‌ها مخالفت با خواسته‌های کردها و ایجاد داعش بود که از گروه‌های تروریستی و بعثی‌های سابق، جبهه النصره و القاعده عراق، سوریه، کتائب‌العشرین و مجاهدین‌الانصار، نقش‌بندی‌ها و... ایجاد شد. در اینجا اینها فقط به‌دنبال مخالفت با حکومت بشار اسد نبودند، بلکه به‌دنبال اجرای اهداف حامیان خود برای به‌هم‌زدن تغییراتی که در شرف انجام بود، بودند؛ از جمله پروسه سیاسی عراق جدید و آینده کردها و مقابله با قدرت تشیع و نفوذ ایران در منطقه. یکی از برنامه‌های داعش، الحاق ولایت موصل سابق به حوزه تحت تسلط خود بود. مشخصا نیز کوبانی به‌عنوان کانتونی کردی تنها شهری بود که در میان منطقه‌ای قرار گرفته بود که تحت تسلط داعش در سوریه بود؛ همچنین با کردستان ترکیه نیز هم‌مرز بود.  تنها بخشی از مرزهای کوبانی که داعش در آن حضور نداشتند، مرز شمالی این شهر بود که مرز ترکیه بود، برای همین معتقد بودند حمله به کوبانی آنها را به دو هدف می‌رساند:

١- فاصله میان مناطق تحت نفوذ خود را پر کنند.

٢-منطقه‌ کردی در مرز ترکیه برداشته ‌شود.

اما مبارزان کُرد در کوبانی از زن و مرد، مقاومتی جانانه از این شهر کردند و کوبانی را از تمام مناطق دیگر متفاوت ساختند، در حالی‌که این شهر مورد یورش و هجوم و محاصره بود، نیروهای مدافع خلق و مدافع زنان تبدیل به نماد مقاومت شدند و زنان با سلاح مردانشان و دختر و پسر با سلاح پدران به جنگ تروریست‌ها رفتند و راه آینده را به‌روشنی ترسیم کردند. این رویداد تاریخی در کوبانی چنان انعکاسی داشت که کردها از تمام دنیا به حمایت و پشتیبانی از آن پرداختند و بعدا نیز حکومت اقلیم کردستان تمام مرزهای تاریخی را درنوردید و نیروی پشتیبانی پیشمرگه را به کوبانی اعزام کرد که البته این علاوه ‌بر کمک‌های انسانی‌ای بود که قبلا نیز صورت گرفته بود. ورود نیروهای پیشمرگه و کمک‌های آنها نیرو و توان مقاومت را و تاثیرات خود را نشان داد و کوبانی که به سقوط نزدیک بود، آزاد شد و کاملا به تسلط کردها درآمد. نقشه و برنامه‌ای که داعش در سوریه، عراق و اقلیم‌کردستان داشت، به سمت شکست همه‌جانبه می‌رود و اهدافی که از تشکیل دولت اسلامی عراق و شام و الحاق ولایت موصل داشتند نیز به‌سمت شکست رفته که البته هزینه این اقدام به به‌هم‌زدن تجربه کردها، پروسه سیاسی جدید عراق و نزدیک‌شدنشان به مرزهای ایران در منطقه منجر شد. مشخص است که داعش به کردها و عراق آسیب رساند؛ از جمله به‌تعویق‌انداختن آرزوهای کردها در اعلام دولت کردی، اما موجب شد اتحاد کردها را در مقابله با تروریست‌ها و دشمنان به دنیا نشان دهد. همچنین به نظر من حکومتی که الان در عراق با مشارکت تمام عراقی‌ها شکل گرفته است، نتیجه رفتارهای داعش در منطقه بود. همچنین داعش موجب تغییر سیاست در عراق قبل از تصرف موصل و بعد از آن شد؛ عراق منزوی و عراق بدون سنی و کُرد جای خود را به عراق برای تمام عراقی‌ها داد. مساله‌ای دیگر که در این میان رخ داد، این بود که هجوم داعش به سمت اقلیم کردستان و تهدید این منطقه و نزدیکی آنها به مرز ایران، موجب شد ایران سریعا وارد میدان شود و اولین کشوری بود که به حمایت کردها برخاست که بعدا نیز کشورهای دیگر از جمله آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... به حمایت از کردها برخاستند و مهم‌تر از همه نیز این بود که تهدید داعش اتحاد گفتمانی میان کردها را ایجاد کرد. البته همچنان‌که همه مطلع هستند، داعش علاوه ‌بر کوبانی در مناطق دیگر نیز از ربیعه و سنجار گرفته تا مناطق مخمور، کرکوک، سعدیه و جلولا و... با مقاومت دلیرانه فرزندان کردستان روبه‌رو شد و همچون کوبانی اتحاد نیروهای کردستان و حضور نیروی پیشمرگه توانست این مناطق را از دست داعش در امان بدارد و به این اطمینان برسد که داعش در اجرای نقشه‌های شومش ناکام خواهد بود. بنابراین لازم است کُرد بیش از پیش از گذشته درس بگیرد، باید بداند با وجود تمام کمک‌ها و حمایت‌ها تنها راه ضمانت و حفظ و تداومش اتحاد و همبستگی صفوف داخلی خود اوست که با گفتمان واحد سیاسی و اتحاد نیروهای مدافع پیشمرگه تحقق می‌یابد که می‌تواند آینده‌ای روشن و منسجم برای خود رقم بزند و بتواند در بازی‌های سیاسی برنده باشد و با منطق کردبودن به تحولات بنگرد و از منافع زودگذر حزبی و شخصی بپرهیزد.

 

روزنامه شرق، شنبه 9 اسفند 1393، سال دوازدهم، شماره 2248، صفحه 11.

خبرگزاری تسنیم: کارشناسان و تحلیلگران مسائل ترکیه و عراق در نشست «بررسی رویکرد ترکیه در قبال عراق و منطقه» بر این باورند که ترکیه بیش از این ظرفیت ندارد تا در مسائل منطقه بازی کند و دوره تنزل ترکیه بعد از تحولات سوریه آغاز شده است.

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از شروع بحران در سوریه از سال 2011 و سرازیر شدن تروریست‌ها از بیش از 80 کشور دنیا ترکیه با داشتن بیش از 800 کیلومتر مرز زمینی با سوریه به‌اعتراف بسیاری از کشورهای دنیا حتی همپیمانان آنکارا محور ترانزیت تروریست‌ها به سوریه بوده است. دبیرخانه گروه موسوم به ائتلاف معارضان خارج‌نشین سوریه در این کشور قرار دارد. آنکارا در جریان حمله اخیر گروه تروریستی داعش به منطقه کُردنشین عین العرب (کوبانی)، بارها از ورود کمک به سوریه برای این شهر کُردنشین خودداری کرد. ترکیه در حمایت تسلیحاتی، آموزش، مداوا و امدادرسانی به گروه‌های مسلح مخصوصاً در استان حلب واقع در شمال این کشور نقشی محوری داشته، این کمک تا آنجا رسید که یک جنگنده ارتش سوریه را نیز با شلیک موشک سرنگون کرد. مسئولان ترک همیشه مسئله ایجاد منطقه حائل و پرواز ممنوع را در مرزهای خود با سوریه مطرح کرده‌اند که کارشناسان آن را تلاشی برای ایجاد حاشیه امن برای آموزش و تحرکات گروه‌های مسلح مخالف نظام سوریه می‌دانند. ترکیه اخیراً با آمریکا قراردادی را برای آموزش آنان که معارضان معتدل سوریه می‌خواند، امضا کرده است.

 

بر همین اساس، خبرگزاری تسنیمنشستی را با حضور سه تن از کارشناسان مسائل ترکیه و عراق از جمله؛ «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران، «جگرخوین» جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در ایران و همچنین دکتر «جعفر حق‌پناه» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه در خصوص رویکردهای آنکارا در قبال بغداد برگزار کرد که متن کامل این میزگرد به‌صورت پرسش و پاسخ در اختیار کاربران قرار می‌گیرد.

 

تسنیم:پس از سقوط صدام ما شاهد بروز مشکلات زیادی در روابط ترکیه و عراق هستیم، شما سیاست آنکارا در قبال بغداد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دکتر جعفر حق‌پناه: در مورد سیاست ترکیه در قبال عراق باید به این نکته اشاره کنم که ترکیه تا سالهای گذشته

سیاست خاورمیانه‌ای خاصی را به‌عنوان اولویت خود مدنظر قرار نداده بود. البته رویکرد نگاه به غرب در تمام دولت‌های ترکیه وجود دارد، حتی در سالهای نخستین دولت حزب عدالت و توسعه وجود داشت. عراق هم تحت الشعاع سیاست‌های کلان ترکیه در قبال غرب قرار داشت. نگاه به خاورمیانه به‌خصوص در دوره روی کار آمدن اوغلو تغییر کرد.

ترکیه نگاه عمیق‌تری به شرق و به اطراف خود پیداکرد، نگاه به عراق هم معنادار شد که این امر با تحولات اقتصادی ترکیه همراه گشت. به‌تدریج نگاه به عراق هم جدی‌تر شد. ترکیه در سالهای نخستین بعد از صدام کنسولگری‌های کمی در عراق داشت اما الآن افزایش پیدا کرده است. ترکیه تا سال 2008 مسائل امنیتی را در نگاه به عراق دنبال می‌کرد اما با خروج نیروهای آمریکایی فضا برای ایفای نقش ترکیه فراهم شد. بعد از خروج نیروهای آمریکایی اهل‌سنت و افراط گرایان با دولت مرکزی جنگ خود را آغاز کردند. ترکیه به‌تدریج که سیاست‌های مذهبی را نیز دنبال می‌کرد، سعی کرد که این گروه‌ها را تحت حمایت خود قرار دهد.

همین طور به‌موازات حل شدن مسائل کردی در داخل دولت ترکیه نگاه امنیتی آنکارا به کردستان عراق هم به‌تدریج کاهش پیدا کرد، نگاه منفی‌ای که ترکیه به حکومت اقلیم کردستان داشت، رنگ باخت و اینک یک شراکت راهبردی با اقلیم کردستان دارد. حضور چندین هزار شرکت ترکیه‌ای در کردستان عراق، سفرهای دوجانبه و افتتاح کنسولگری‌های آنکارا نشان می‌دهد که نگاه ترکیه تغییر پیدا کرده است.

آنکارا بعد از تحولات خاورمیانه که از آن به‌عنوان بهار عربی تعبیر می‌کند، احساس کرد که موقعیتی برای نقش‌آفرینی پیدا کرده و دروازه‌های ورود به عراق و سوریه بازشده است. از آنجایی که جریان‌های اسلام‌گرا در دیگر کشورها به قدرت می‌رسیدند، ترکیه هم سعی کرد بدیلی در عراق برای آنها پیدا کند لذا اهل‌تسنن عراق را پیدا کرد. اکنون ماجرای حمایت ترکیه از داعش به اوج خود رسیده و این روند فعلاً ادامه دارد.

 

تسنیم:بعد از جنگ 1990 که آمریکا صدام را تضعیف کرد، ترکیه کمربند امنیتی در شمال عراق تشکیل داد. زمانی که آمریکا می‌خواست عراق را اشغال کند، آنکارا پایگاه‌ اینجرلیک خود را در اختیار نظامیان آمریکایی قرار نداد، بعد هم سیاست خصمانه‌ای در قبال عراق اتخاذ کرد که سبب بروز شکاف بزرگی در روابط دو کشور شد. به‌رغم سفرهای دوجانبه‌ و سخنان دیپلماتیکی که مقامات آنکارا ــ بغداد مطرح کرده‌اند، آیا تیرگی روابط دو کشور کاسته خواهد شد؟ سرانجام ترکیه با در نظر گرفتن موضوع سوریه و کردها چه سیاستی در قبال عراق در پیش خواهد گرفت؟

دکتر حق‌پناه: در مرحله اول یعنی مخالفت آنکارا با آمریکا و همراهی نکردن با اشغال عراق مورد استقبال نخبگان عراقی که برخی از آنها از معارضان صدام بودند، قرار گرفت. با وجود این، ترکیه در آن زمان سیاست خاصی را دنبال نمی‌کرد. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم، روابط بین کشورهای منطقه در قبال عراق صرفاً شامل معادلات دوجانبه نیست. برداشت کلی من این است که خاورمیانه به پیک بحران خود رسیده است و فقط به جنگ نرسیده است. در تئوری بحران گفته می‌شود که وقتی بحران به اوج رسید باید چاره‌ای اندیشید. همان‌گونه که عربستان تصمیم به بازگشایی سفارت خود در عراق گرفت، ترکیه نیز به‌تدریج همین کار را خواهد کرد. به‌نظر من اول باید حمایت‌های کشورهای منطقه از داعش کاهش یابد تا بازی برد ــ برد محقق شود، در غیر این صورت بحران عراق می‌تواند به کشورهای دیگر سرایت پیدا کند. همه کشورها در معرض بحران عراق قرار دارند.

 

تسنیم: آقای دباغ، یکی از مشکلات عراق رابطه بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان است. دولت مرکزی می‌گوید قراردادهای نفتی که بین اقلیم کردستان عراق و ترکیه منعقد شده است، بدون اطلاع دولت بغداد است؟

 

دوره تنزل ترکیه بعد از تحولات سوریه آغاز شده

 

ناظم دباغ: قبل از اینکه پاسخ سؤال شما را بدهم، در رابطه با مسائلی که شما با آقای حق‌پناه مطرح کردید، باید بگویم نفوذ ترکیه در عراق به بعد از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد، یعنی بعد از استقرار دولت سکولار در ترکیه؛ آنکارا همواره در این اندیشه بود که یک موقعیتی در اروپا پیدا کند چون راه پیشرفت را اروپا می‌دانست. آنکارا در این زمینه خیلی تلاش کرد ولی نتیجه‌ای نگرفت، به‌خاطر اینکه اروپا می‌گفت ترکیه باید اصلاحاتی انجام دهد تا بتواند به اتحادیه اروپا بپیوندد. هنگامی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه قدرت را به دست گرفت علاوه بر ایجاد تغییراتی در رهبری این کشور، سناریوهای خاصی برای خود مطرح کرد؛ به‌ویژه بعد از سقوط صدام. در این زمان، نفوذ اهل‌سنت در منطقه شمال عراق رو به ضعف گذاشت. ترکیه هم برای اینکه موقعیت اقتصادی و سیاسی خود را در منطقه تقویت کند، شروع به اجرای برنامه کرد تا بتواند منفعتش را ببرد.

به‌نظر من مسائلی که در منطقه رخ داده بیشترین سود را ترکیه برده است. این کشور بازی خودش را کرد و اکنون دوره تنزلش به‌ویژه بعد از تحولات سوریه شروع شده است. در زمان بحران سوریه شنیدیم که «احمد داود اوغلو» می‌گفت نظام «بشار اسد» طی 30 روز سقوط خواهد کرد. اما اکنون 30 روز، وارد چهار سال خود شده است. ترکیه هم خواست از ابزار دیگری استفاده کند که موقعیت اقلیم کردستان عراق بود. وقتی دولت بغداد تشکیل شد، تلاش کردند که موقعیت اهل‌تسنن و ترکمن‌ها در عراق و کردستان تقویت شود.

 

ترکیه به‌دنبال مهار کردهاست

 

تسنیم:آیا این درخواست با حمایت ترکیه است؟

ناظم دباغ: به‌نظرم اکثریت با ترکیه است. اقلیم کردستان چهار تا موقعیت دارد: کردستان ایران، ترکیه، عراق، سوریه. به‌نظر من ترکیه از دولت‌هایی است که اگر بتواند به مسائل حقیقی کردها اعتراف نمی‌کند. بنده معتقدم، آنکارا به‌دنبال این است که از طریق راهکارهای اقتصادی یک‌طوری کردها را مهار کند، البته در زمان صدام توانست موافقت رژیم بعث عراق را بگیرد و به‌عنوان ایجاد یک مرز امنیتی در داخل عراق وارد شمال این کشور شود.

خوشبختانه با قیام و انتفاضه کردستان تا حدی توانستیم اختیارات ترکیه را که بعد از سقوط صدام به دست گرفته بود، مهار کنیم. با وجود این، ترکها وارد اقتصاد و نفت شمال عراق شدند. این یک تیغ دولبه بود که هم به‌ نفع و هم به ‌ضررشان است. ترکیه از یک لحاظ نفت اقلیم کردستان عراق را تحت کنترل خود قرار داد و ما راه دیگری نداشتیم و اعلام کردند: از 2014.1.1 صادرات نفت را از طریق لوله ترکیه شروع می‌کنیم. بنده هم گفتم آمریکایی‌ها و ترکها از این وضعیت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق استفاده کردند و پروژه‌های نفتی خود را تکمیل ساختند. حفاری‌ها به‌عهده شرکت‌های آمریکایی و ترکیه‌ای و غربی قرار گرفت.

حال، آیا بیشتر آمریکایی‌ها سرمایه گذاری کرده‌اند یا ترکها؟ من نمی‌توانم دقیق بگویم. شرکت‌های ترک، آلمانی، روس، آمریکایی ولی آمریکایی‌ها بیشتر است. در مجموع، ترکیه می‌خواهد از طریق این لوله نفت با عراق وارد معامله شود زیرا اقلیم کردستان نقطه مشترک بین ترکیه، ایران و سوریه و عراق است. به‌هرحال، امیدوارم توافقاتی انجام شود که همه موافق باشند.

اما درباره اینکه کردها نیز از ورود ترکیه به اقتصاد و نفت شمال عراق منفعت بردند باید بگویم وقتی که دولت بغداد با شیوه قبلی با کردها برخورد می‌کند، ما چاره‌ای نداریم جز اینکه براساس منافع خودمان عمل کنیم. این در حالی است که الآن «اردوغان» و «اوغلو» حرفشان این است که تشکیل "دولت کرد" در منطقه تهدیدی علیه آنکاراست. وزیر خارجه عراق در کنفرانس مشترک با وزیر نفت ترکیه گفته است: ما خواهش می‌کنیم در روابط نفتی خود با اقلیم کردستان عراق تجدید نظر کنید. ترکیه کشوری است که در منطقه اهمیت خود را دارد، به‌اندازه ایران، سوریه، به‌اندازه خود دولت عراق اهمیت دارد. برخی به آرامی سیاست خود را پی می‌گیرند برخی هم به‌شیوه دیگری دارند.

 

کردها با سقوط موصل احساس خطر کردند

 

ناظم دباغ: کردها نمی‌توانند بدون رعایت سیاست‌ کشورهای منطقه اقدامات لازم را انجام دهند. کشورهای غربی،

اروپایی و سایر کشورهای جهان هر اقدامی که انجام می‌دهند برای حفظ منافع خودشان است. من هم به‌عنوان یک کُرد، منافع خودم را در نظر می‌گیرم. وقتی داعش در پاریس عملیات انجام داد بعد فرانسه مبارزه با داعش را آغاز کرد. هنگامی که داعش موصل را اشغال کرد، کردها خطر را احساس کردند اما کسی که از ما کمک خواست با ما صادق نبود، چون کردها نمی‌پذیرفتند که دولتی سیاه‌پوش مثل داعش همسایه آنها باشد. اما وقتی که ترکیه سناریوهایی را طراحی می‌کرد، در این اندیشه بود، از طریق این مسائلی که در عراق وجود دارد، شاید بتواند خلافت عثمانی را باز کند.

هنگامی که این پدیده "داعش" هم پیدا شد، قطر و عربستان کنار کشیدند. اردن هم اعلام آمادگی کرد تا نظامیان خود را برای مبارزه علیه داعش به عراق اعزام کند. اهل‌سنت عراق هم برای مبارزه با این گروه دست به سلاح بردند. در چنین وضعیتی چه‌ کسی از کردها حمایت خواهد کرد؟ من به‌عنوان یک کُرد می‌گویم در شرایط سیاسی کنونی باید به فکر حفظ منافع خودم در چارچوب جغرافیایی باشم که بتوانم روی پای خویش بایستم و منافع خودم را حفظ کنم. واقعیتش را بخواهید در مسئله داعش رهبری کرد تأکید کرد: ما عراق فدرال و پایبند قانون اساسی می‌خواهیم. به همین خاطر تنها راه این است که ما در چارچوب سیاستی که پایبند حق تعیین سرنوشت باشد، حرکت کنیم.

 

ترکیه نگاه ابزاری به کردستان عراق دارد

 

دکتر حق‌پناه: در قرن بیست و یکم این‌طور نیست که گروه قومی مانند کردها بازنده اصلی در این میدان باشند. در وضعیت کنونی حکومت اقلیم کردستان وضعیتش تثبیت خواهد شد، همان طوری که الآن شده است. پدیده جهانی شدن و سایر عوامل به این وضعیت کمک می‌کند. شاید در کوتاه‌مدت درگیری‌هایی پیش بیاید اما در شرایط جدید، وضعیت منطقه رو به ثبات بیشتری خواهد رفت و ترکیه هم باید این وضعیت را بپذیرد.

ترکیه نگاهی ابزاری به کردستان دارد. حزب عدالت و توسعه اعتقادی به هویت کردی در ترکیه و کردستان عراق ندارد اما به‌دلیل ملاحظات جهانی، موازین کپنهاک را رعایت می‌کند تا به اتحادیه اروپا ملحق شود، بنابراین، نگرانی کمتری نسبت به حکومت اقلیم کردستان دارند. پیوند هویتی بین کردها و ترکیه وجود ندارد. سابقه جنگ و درگیری بین آنها وجود دارد. با همه این احوال، ترکیه نمی‌تواند صرفاً ابزار فشاری داشته باشد. باید به حکومت اقلیم کردستان که به فدرال تبدیل شده نگاه جدیدی داشته باشد.

 

ترکیه ظرفیت ایفای نقش بیشتر در منطقه را ندارد

دکتر حق‌پناه: ترکیه باید این واقعیت را بپذیرد، همه کشورهای منطقه این را خواهند پذیرفت، وقتی عربستان می‌گوید "باید در اربیل کنسولگری داشته باشیم" نشان دهنده این است که این واقعیت را پذیرفته است. در این شرایط ملتهب با پیش‌بینی آقای دباغ موافقم که ترکیه بیش از این ظرفیت ندارد تا در مسائل منطقه بازی کند. ترکیه اقتصادش بسیار آسیپ پذیر است، به صادرات و توریسم وابستگی دارد. ترکیه موقعیت‌های سالهای 2008 و 2010 را ندارد. با عربستان به‌خاطر اخوان المسلمین و مصر درگیر است. قدرت نرم خود را در کشورهای عربی از دست داده است و اختلاف جدی با اروپا و آمریکا دارد. بنابراین، ترکیه نمی‌تواند در چند جبهه انرژی خود را مصرف کند.

در داخل هم که اختلافات و مسائل داخلی حاد دارد، ترکیه با اقلیت 20 میلیونی علویان مواجه است که نیمی از آنها کُرد هستند و نیمی ترک که اینها مشکل جدی هستند که از بسیاری از حقوق خود محروم هستند. رؤیای جاه‌طلبانه عثمانی هم که وجود دارد. علویان و شیعیان؛ وضعیتشان را ببیند. مشکل هویتی در ترکیه خیلی وجود دارد. این سیاست‌های خارجی تهاجمی ترکیه به‌خاطر سرپوش گذاردن بر مسائل داخلی خود است. توریستی‌ترین مناطق ترکیه نزدیک سوریه و مناطق درگیری است. حقیقت این است که ترکیه از ژئوپولیتیک به ایدئولوژیک چرخش پیدا کرده است.

 

کردستان عراق به ترکیه نگاه مثبتی ندارد

 

دکتر حق‌پناه: آنکارا به استفاده از جنگهای نیابتی روی آورده است که توانش را ندارد. این ظرفیت را ایران دارد و عربستان هم دارد اما ترکیه این ظرفیت را ندارد. اما ترکیه معلوم نیست که بتواند این قضیه را جبران کند. دیر یا زود به بن‌بست خواهد خورد. حکومت اقلیم کردستان یکی از بازیگرانی است که نسبت به سیاست‌های ترکیه دیگر نگاه مثبتی ندارد. ترکیه به‌خاطر حمایت از داعش مورد سوءظن اقلیم کردستان است.

تسنیم: جناب محمد صدیق (جگرخوین)، یکی از مشکلاتی که در روابط ترکیه و اربیل شاهد آن بودیم این بود که آنکارا اجازه نداد نیروهای کُرد به حمایت از کردهای سوریه وارد عمل شوند و این موضوع سبب شد تا کردها خیلی ناراضی شوند، با در نظر گرفتن این موضوع شما آینده مناسبات اربیل ــ آنکارا را چگونه می‌بینید؟

محمد صدیق (جگرخوین): اقلیم کردستان موجودیت سیاسی نسبتاً مستقلی است و این امری پذیرفته شده برای کشورهای منطقه و جامعه بین‌المللی است. به‌منظور بررسی رابطه این اقلیم با ترکیه باید آن را به چند حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی تقسیم کرد. در بعد سیاسی نزدیکی اقلیم کردستان و ترکیه به‌ویژه بعد از فروپاشی [نظام]  صدام و تحولاتی که در ترکیه به وجود آمد، با شرایط جدیدی همراه شد.

با توجه به نگاه ترکیه به فرصت‌های اقتصادی جدید به‌وجود آمده در اقلیم کردستان، مناسبات اقتصادی توسعه پیدا کرد، بالطبع این مناسبات برای آنکارا بسیار سودآور بود اما در حوزه‌های سیاسی و امنیتی موضوع بسیار حساس‌تر می‌شود. مشکلات دولت ترکیه در مدیریت بحران "مسئله کُرد" به اوج خود رسیده بود و آنکارا در راستای برداشتن گامهای مؤثر برای تسریع پروژه پیوستن به اتحادیه اروپا ناگزیز از اتخاذ نگاهی جدید و روشهای مؤثرتر برای حل مسئله کُرد بوده است. همزمان با این تحولات در ترکیه در عراق نیز سیاست‌های انعطاف پذیری در قبال اقلیم کردستان در پیش گرفته شد.

اینها تمام دلایلی بود که روند توسعه روابط همه‌جانبه را سرعت بخشید، اما با وجود فضای سیاسی نوین، به نظر می‌رسید که ترکیه به نتایج مطلوب خود نرسیده است. وقوع بهار عربی اوضاع امنیتی غیرقابل پیش‌بینی برای همه و بالطبع برای ترکیه به وجود آورد؛ به‌طوری که آنکارا وادار به اتخاذ تصمیمات آنی در قبال بحران به وجود آمده کرد که دستاوردهای روشنی برای ترکیه به‌همراه نداشت. ترکیه علاقمند بود نظام بشار اسد در زمانی کوتاه سقوط کند، البته این خواسته آنها محقق نشد.

 

آنکارا تسهیلات لازم را برای کمک به مدافعان کوبانی فراهم نکرد

 

محمد صدیق (جگرخوین): در خصوص پدیده داعش که به‌تصور بنده یک تروریسم ارتقایافته است، نمی‌توان مشخصاً هیچ کشوری را به حمایت از داعش متهم کرد ولی می‌توان گفت طرف‌های متعددی وجود دارند که از ظهور داعش سود بردند. پیروزی‌های داعش در منطقه، در سوریه و در عراق موجب شد تا ترکیه نیز با شرایط بغرنجی روبه‌رو شود که به‌آسانی نمی‌توانست خود را با آن تطبیق دهد. با توجه به این شرایط جدید، آنکارا در زمان مورد انتظار ما، تسهیلاتی برای اعزام نیروی پیشمرگ برای کمک به رزمندگان کُرد مدافع کوبانی در اختیار اقلیم کردستان عراق نگذاشت.

اما در عین حال اگر شما تصمیم گیرنده ترکیه‌ای باشید در چنین وضعیتی تصمیم‌گیری برای شما سخت خواهد بود؛ از سویی ملاحظات امنیتی خود را دارید، از طرف دیگر انتظارات فزاینده داخلی و نیز جامعه بین‌المللی و متحدان خود را. به همین خاطر، ترکیه سعی کرد سیاستی بینابینی با کمترین ریسک را در پیش بگیرد و در این راستا و به‌دنبال درخواست ریاست اقلیم کردستان آقای بارزانی و همچنین ائتلاف بین‌المللی اجازه داد تا گروه محدودی از پیشمرگ‌ها به کوبانی اعزام شوند. به‌دنبال این رویداد، می‌توان گفت انتقادات ما از ترکیه کمتر شد. همچنین در داخل عراق بعد از تشکیل دولت «حیدر عبادی» شاهد تحولات مثبتی در روابط ترکیه و عراق بودیم، اقلیم کردستان از پیشرفت روابط دو کشور استقبال می‌کند.

توسعه روابط ترکیه و عراق مادامی که هدف آن رفع مشکلات موجود به‌وسیله گفت‌وگو و در جهت سعادت دو ملت باشد، به‌هیچ‌وجه خلاف منافع اقلیم کردستان نیست و ما علاقمندیم این روابط تقویت شود. شرایط به‌گونه‌ای است که ترکیه و همچنین کشورهای دیگر نمی‌توانند موقعیت کنونی کردها را نادیده بگیرند. قبل از فروپاشی [نظام] صدام و چند سال قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در آنکارا ما شاهد دو رژیم اقتدارگرای نظامی در ترکیه و عراق بودیم، این رژیم‌ها همواره مشکلات خود را با تکیه بر نگاه منحصراً امنیتی حل می‌کردند.

اما نگاه دولت ترکیه به حل مسئله کرد دگرگون شده است. دولت بغداد نیز نگاه متفاوتی نسبت به گذشته دارد. با این همه، تصور می‌کنم شرایط التهابی منطقه به حد بالای رسیده است. شاید کشورهای درگیر در بحران حس می‌کنند که بیش از این نتوانند این درجه از التهاب را تحمل کنند. عزم جدی جامعه بین‌المللی و کشورهای منطقه به‌ویژه برای فرونشاندن بحران تروریسم داعش بسیار لازم است.

به‌هرحال، در شرایط کنونی فکر نمی‌کنم روابط کردها با آنکارا به‌سمت سراشیبی پیش برود. سیاست اقلیم کردستان این است که با مشارکت همسایگانش و متحدانش بتواند شرایطی به وجود آورد که با حفظ منافع مشروع همه طرفها خطر جنگ و تروریسم از منطقه از بین رفته و با استقرار صلح  شرایط باثباتی در منطقه به وجود آید.

 

ناظم دباغ: من تأکید می‌کنم موقعیت کردها در خاورمیانه موقعیتی مثبت است. ما در چارچوب قانون اساسی عراق به‌دنبال حل مسئله خود هستیم. شرایط جدید در منطقه به‌وجود آمده است؛ کردها وزنه تعادل شده‌اند. کردها در حال جنگ با داعش هستند. از یک طرف، برای خودشان و از طرف دیگر، به‌جای دیگران می‌جنگند، نمی‌توان این مسئله را نادیده گرفت.

 

محمد صدیق (جگرخوین): ما کردها نیز قاعدتاً باید به فکر امنیت مردم خودمان  باشیم. بدون شک عراقی باثبات به‌نفع همه ماست و عراق سراسر آشوب به‌نفع ما و ملت عراق و هیچ کس دیگر نیست. پس باید به‌دنبال یافتن راهکارهای مناسب و مسالمت‌آمیز برای گذار از این شرایط بحرانی بود.

 دکتر حق‌پناه: دوستان به هویت عراقی اشاره کردند، عراق از ابتدا به‌خاطر استعمار مشکل هویتی داشت، تأکیدم بر ضعف فرهنگ سیاسی مشارکتی در کل عراق است. این مفهوم در برگیرنده یک تفرقه‌گرایی، حزب‌گرایی و شخصیت‌مداری در رفتار سیاسی عراق است، شیعه و کُرد و سنی نمی‌شناسد. میان این سه طایفه اصیل کُرد، شیعه و عرب اهل‌سنت بیشتر یک فرهنگ عشیره‌ای و حزب‌گرایی رخ داده که بسیار هم در طول تاریخ نهادینه شده است که مبتنی بر حذف دیگری بوده و در طول تاریخ این امر به‌شکلی رخ داده که اینها صرفاً برای مواردی به‌صورت مقطعی به‌سمت فاصله گرفتن از یکدیگر حرکت می‌کردند.

البته به‌صورت تاریخی همین فرهنگ سیاسی موجب شده که گروه‌های مظلوم با هم یک دیدگاه‌های مشترکی داشته باشند، مثل ائتلاف تاریخی که بین کردها و شیعه در عراق شکل گرفت. به‌رغم از بین رفتن رژیم دیکتاتوری عراق هنوز بقایای این نگاه است. الآن همه مردم در عراق از این جنگ و خونریزی به ستوه آمدند و می‌بینند که این بازی هیچ برد و باختی ندارد. الآن هم کردها هم شیعیان هم اهل‌تسنن از خواسته‌های خود کوتاه آمدند که دولت ائتلافی عراق را به وجود آورد که جامعه بین‌الملل هم روابط خوبی با این دولت دارد. بنابراین، دولت عراقی جدید دولتی کم و بیش ملی است و از مقبولیت بیشتر بین‌الملل برخوردار است، این نقطه خوبی است. دوستان کُرد هم نقاط قوت بیشتری دارند و به آسیب پذیری‌های خود واقفند و می‌توانند در موضوع قدرت تعامل داشته باشند.

 

ترک‌ها بالاتر از ظرفیت خود در منطقه وارد عمل شدند

 

ناظم دباغ: ضمانت حقوق کُرد و شیعه عراق دو چیز است، اول وحدت کُرد ــ کُرد و وحدت شیعه ــ شیعه و دوم وحدت کُرد و شیعه.

 

محمد صدیق (جگرخوین): البته من معتقد به وحدت کُرد و شیعه و سنی‌های معتدل و میانه‌رو هستم. سخن آخرم در خصوص ترکیه این است که ترکها سعی کردند برای تأثیرگذاری بر رویدادهای منطقه بالاتر از ظرفیت‌های خود عمل کنند که موفقیت چندانی برایشان به‌همراه نداشت، دولت‌مردان آنکارا برای حل مشکلات به وجود آمده و گذار از بحران کنونی باید نگاه منطقی‌تری داشته باشند، ارزش‌های اخلاقی فراگیرتری را در نظر بگیرند و سیاست‌های مناسب‌تر و جامع‌تری را دنبال کنند.

نیما راد: هنگامی که هیولای «داعش» از میان آتش جنگ سوریه سربرآورد، کمتر کسی تصور می‌کرد پرچم این گروه تروریستی در عرض چند ماه، بخش عمده‌ای از خاک سوریه و عراق را سیاه پوش کند. ماشین کشتار داعش اما هر روز وسعت «خلافت خودخوانده» را افزایش می‌داد و همه منتظر بودند، سیاه پوشان تکفیری به دروازه‌های بغداد و دمشق برسند.

سایه ترسناک داعشی‌ها روزگار سیاهی را برابر جهان قرار داده بود. هیولاهایی که کمترین جنایتشان هزار سر بریده بود و میراثشان، غارت، تجاوز و فروش برده. اما هیمنه تاریکِ داعش جایی میان مرز سوریه و ترکیه فرو ریخت. در نقطه‌ای سفید میان نقشه سیاه داعش؛ در کوبانی.

محاصره گام به گام کوبانی بیش از یک سال پیش آغاز شد و اوایل پاییز عملا تنها گذرگاهی کوچک با ترکیه تنها راه ارتباط مردم این شهر با دنیای خارج بود. فوج تروریست‌ها و سلاح‌های گرانقیمت داعش پشت دروازه‌های کوبانی زمین‌گیر شد و آتش‌باری بی وقفه شهر، روزها و شب ها ادامه یافت اما شهر سقوط نکرد.

جهان، متعجب تر از همیشه به زنان و مردان کردی می‌نگریست که با سلاح‌های سبک و شجاعتی عجیب، یکی از بی سابقه‌ترین نمونه‌های مقاومت را تصویر کردند. مقاومتی که همه می‌پرسند چگونه؟ می‌پرسند کوبانی چگونه توانست؟ چگونه است که هیولای داعش نمی تواند از دیوار این مقاومت عبور کند؟ می‌پرسند پشت خاکریزهای کوبانی و در رویاهای زنان و مردانش چه می گذرد؟

ناظم دباغ، پاسخی روشن برای این سوال ها دارد. او کوبانی را «حیثیت» کردها می‌داند و معتقد است مردان و زنان کوبانی اهمیت این حیثیت را به خوبی درک می کنند.

نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران، نزدیک به نیم قرن پیش به مبارزه کردها علیه حکومت بعثی عراق پیوست و چند دهه از عمرش را به جنگ و مقاومت گذراند. شاید همین تجربه طولانی است که او را مجاب می‌کند بی پروا از آمیخته شدن خانه و خط مقدم جنگ، در کوبانی بگوید . از زنانی بگوید که نه تنها برای مرگ عزیزانشان مویه نمی‌کنند، بلکه اسلحه به دست می‌گیرند و برای «حیثیت» می‌جنگند. از شهری بگوید که برابر سیاهی ایستاده است.

 

کردهای سوریه از اواخر دهه ۵۰ میلادی در حال مبارزه برای استیفای حقوق خود هستند. آیا مقاومتی که در دو سال اخیر علیه گروه‌های تکفیری و تروریستی در مناطق کرد نشین سوریه صورت گرفته ادامه و تکامل یک مبارزه تاریخی است یا در واکنش به تحولات سه سال اخیر سوریه صورت گرفته است؟

در مجموع مبارزه و مقاومت کرد‌ها در خاورمیانه، در طول تاریخ وجود داشته است. اگر تاریخ را بررسی کنید یکی از مظلومیت کرد‌ها این است که قرن‌ها پیش میان دو امپراتوری عباسی و عثمانی تقسیم شد. متاسفانه بعد از فروپاشی دولت عثمانی کردستان به چهار قسمت تقسیم شد و علاوه بر این بسیاری از کرد‌ها در کشورهای دیگر آواره شدند. کردستان سوریه بر عکس قسمت‌های دیگر کردنشین که از حقوق شهروندی در کشورهای خود برخوردار بودند حتی از حق تبعیت محروم بود. به دلیل محرومیت‌ها و مظلومیت، کردهای سوریه به جز انقلاب و قیام مسلحانه از روش‌های دیگر اعتراض و مقاومت استفاده کردند. بسیاری نیز از سوریه مهاجرت کردند. حدود ۳۵ سال پیش پ ک ک در ترکیه تشکیل شد اما این تشکیلات اعتقاد داشت دولت کردی باید در تمام مناطق کردنشین تشکیل شود. کلا حضور پ ک ک همجوار با کردهای سوریه یکی از دلایلی بود که روی رشد مبارزه، مقاومت و تفکر ملی کردی در سوریه اثر گذاشت.

 

یعنی حضور پ ک ک را نقطه عطفی در مسیر مبارزه کردهای سوریه می‌دانید؟

نظر شخصی من این است که حضور پادگان‌های پ ک ک در مناطق مشترک لبنان و سوریه و ارتباط این گروه با دولت سوریه می‌تواند یکی از دلایلی باشد که جلوی قیام و شورش کردهای سوریه را گرفته باشد ولی پس از خروج اوجالان از سوریه شرایطی جدید در روابط سوریه و ترکیه شکل گرفت و کردهای سوریه از آزادی عملی نسبی برخوردار شدند و تحرکات سیاسیشان افزایش یافت.

به جز این، در جامعه کرد سوریه تشکل‌های متنوعی وجود داشت. پس از فروپاشی حزب بعث در عراق و پس از بیداری اسلامی در منطقه فضایی دیگر در سوریه رقم خورد. لازم به ذکر است که در سوریه حرکت اخوان المسلمین و سلفی سابقه‌ای طولانی در مخالفت با حکومت خاندان اسد داشته‌اند اما برخورد دولت سوریه با این گروه‌ها به حدی شدید بود که امکان رشد و توسعه را از این گروه‌ها گرفته بود اما در ۱۵ سال اخیر فضایی به وجود آمده که هم در سوریه و هم در عراق تحرکات جنبش‌های سیاسی، اسلامی و بازمانده بعثی‌های عراقی افزایش یافت. به نظر من عملکرد بشار اسد در مواجهه با این جریان‌ها اشتباه بود نمی‌توان این مساله را مطرح نکرد که نتیجه اشتباه او به نفع کرد‌ها بود اما این عملکرد موجب اتحاد گروه‌هایی مانند جبهه النصره، القاعده، سلفی‌ها شد.

مساله دومی که مسیر تحولات سوریه را تغییر داد دخالت خارجی در سوریه بود که بیشتر از سوی برخی کشورهای منطقه صورت ‌گرفت. منافع سیاسی و منطقه‌ای، تلاش برای مهار نظام سوریه، مساله فلسطین و اسرائیل، هم چنین نفوذ ترکیه به عنوان حامی منافع اهل سنت در منطقه و کمک کشورهای دیگر عربی فضایی در سوریه ایجاد شد که در مدتی کوتاه موجب شد شورش علیه بشار اسد ایجاد شود. در این فضا چون جامعه کردهای سوریه آمادگی قبلی برای مبارزه را داشت، پس از سال‌ها قیام کرد و در مدتی کوتاه مناطق کردنشین یا با اکثریت کرد در اختیار جریان‌های سیاسی کرد قرار گرفت. از آنجا که در سوریه بین ارتش آزاد و گروه‌های تندرو تکفیری اختلاف ایجاد شد لذا رهبری کرد در سوریه توانست منافع کرد‌ها را تامین کنند.به دلیل شرایطی که در آنجا به وجود آمد، رهبران کرد گفتند ما دخالتی در جنگ با نظام سوریه نداریم و از همکاری با مخالفان سرباز زدند.

 

دلیل این اقدام چه بود؟

متاسفانه از سال ها پیش،  تعصب و شوونیسم عربی اجازه نداد که حتی حق تبعیت را برای بخش بزرگی از کردهای سوریه قائل شوند پس رهبران کرد سوریه می‌گفتند ما مطالباتی داریم و می پرسیدند حمایت از هر یک از طرفین جنگ چه اثراتی بر زندگی ما خواهد داشت. در اینجا کردهای سوریه آینده کشور را ناروشن دیدند، چه با ادامه حکومت اسد یا پیروز شدن هر یک از بخش‌های مخالفان. هنوز هم مشخص نیست که سرانجام سرنوشت سوریه به کدام سمت می‌رود و حکومت در اختیار چه کسی قرار می‌گیرد. در این حرکات گروه‌های تندرو و تکفیری مانند القاعده شام و عراق، جبهه النصره، کتائب الاسلام و... گروه‌های تکفیری دیگر با هم متحد شدند و با همکاری بعثی‌های سابق دولت اسلامی شام و عراق یا‌‌ همان داعش را ایجاد کردند. ایدئولوژی و تفکر و جهالت داعش برای همه روشن است بنابراین امروز مشخص شده که کردهای سوریه به درستی از همکاری با این گروه‌ها سرباز زدند و آینده کرد‌ها با ظهور این تروریست‌ها خطرناک‌تر از آینده‌ای است که ممکن است ادامه رژیم کنونی سوریه برای آنان رقم بزند.

من فکر می‌کنم دولت سوریه از بی‌طرف ماندن کرد‌ها استقبال کرد. تمام مناطقی که کاملا کردنشین بود یا اکثریت کرد داشت تحت کنترل کانتون‌ها و ادارات محلی قرار گرفت.

 

تشکیل کانتون ها نقطه عطفی در تحولات سوریه بود. اما سوال این جا است که کانتون‌ها تنها به کوبانی محدود نبود و دیگر کانتون ها نیز برابر حملات تروریست‌ها مقاومت می‌کنند. سوال این است که چرا کوبانی توجه جهانیان را به سوی خود جلب می کند؟

کوبانی جزیره‌ای است که سه طرف آن در اختیار داعش است و طرف دیگر نیز مرز ترکیه است. سیاست ترکیه برابر کردهای ترکیه و سوریه که مشخص است. آن‌ها داعش را تحریک کردند که چرا باید در قلمرو داعش جزیره‌ای به نام کوبانی باقی بماند. نکته دوم این است که کوبانی نقطه‌ای حساس برای اقلیم کردستان است.

ببینید پیش از جنگ جهانی اول در مناطق کردنشین یعنی مرز ترکیه، سوریه و عراق تعدادی از ارمنی‌ها سکونت داده شدند. در واقع مرزهای جغرافیایی با این حائل انسانی ترسیم شد. در واقع وقتی مناطق غیر کردنشین در کردستان ایجاد شد هیچ کردی نمی‌توانست ادعای یک پارچگی کردستان را مطرح کند چون در این صورت مجبور بود ارمنی ها را آواره کند. بر اساس همین تفکر برخی کشور‌ها می‌خواستند همین ایده را درباره کوبانی اجرا کنند. یعنی کوبانی از اختیار کرد‌ها خارج شود. فراموش نکنید تفکرات داعش به غیر از بعد تکفیری و سلفی، تفکر بعثی را نیز نمایندگی می‌کند. این بحث را بدین دلیل مطرح می‌کنم که پس از کودتای جمال عبدالناصر در مصر و همزمان قدرت گرفتن حزب بعث در سوریه و عراق؛ این تفکر ایده عربستان متحد را مطرح کرد. این ایده در سه کشوری که ذکر کردم پیگیری شد حتی اگر ملاحظه کنید سه ستاره‌ای که روی پرچم سوریه و عراق وجود دارد بیان گر همین ایده است. ولی صدام حسین پس از چند سال برای بقا و ادامه حکومت، خود را شخصی معتقد به اسلام معرفی کرد و «الله اکبر» را با دست خط خود به پرچم عراق اضافه کرد. این شیطنت او به قدری دقیق انتخاب شده بود که پس از سقوط صدام هیچ کس جرات نکرد تغییری در پرچم ایجاد کند و تنها نوع نگارش این الله اکبر را تغییر دادند.

سال‌ها پس از قدرت گرفتن تفکر بعثی و شوونیسم عربی، گروهی بر پایه‌‌ همان ایده‌ها خود را «دولت اسلامی شام و عراق» می‌نامد، در دایره نفوذ حزب بعث در سوریه و عراق دست به این جنایات می‌زند.

 

اما حملات داعش در عراق از موصل آغاز شد. چرا داعش موصل را به عنوان نخستین محل قدرت نمایی در عراق انتخاب کرد؟

در تاریخ اسلام، سوریه معادل شام است نام عراق نیز سابقه‌ای تاریخی دارد. آن‌ها برای زنده کردن خلافت موصل را انتخاب می‌کنند. ولایت موصل نیز معنایی تاریخی دارد. منطقه‌ای که در تاریخ خلافت اربیل، کرکوک و سلیمانیه را شامل می‌شده است.

 

در این شرایط چرا باید کوبانی برای داعش آن قدر با اهمیت شود که حجم گسترده‌ای از نیروهای خود را در آن جا متمرکز کند و چرا کوبانی در این شرایط به مهم ترین نقطه در مقاومت کردها برابر داعش تبدیل می‌شود؟

مجموعه مسائلی که مطرح کردم اهمیت کوبانی را برای کرد‌ها افزایش می‌دهد و آن را به «حیثیت کرد‌ها» تبدیل می‌کند. اگر کوبانی سقوط کند مثل این است که رمز مقاومت کردهای سوریه سقوط کرده است. به خاطر همین به غیر از این حیثیت، شجاعت مردم کوبانی قابل اهمیت است. چه مرد، چه زن و چه کهنسالان. این حیثیت، کوبانی را تبدیل به نماد مقاومت می‌کند. کوبانی تبدیل به حیثیت مقاومت می‌شود این حیثیت، به رغم اختلاف‌ها تمام کرد‌ها را در کشورهای مختلف متحد می‌کند.

من همیشه می‌گویم داعش زیان‌ها و خسارت‌های زیادی ایجاد کرده است با وجود این نباید این موضوع را کتمان کنیم که ظهور این پدیده شوم مسیر کرد‌ها را تغییر داد.

 

پیش‌تر اشاره کردید کردهای سوریه با عدم اعتمادی تاریخی با گزینه‌های پیش روی خود مواجه شدند. از ابتدای اوج گرفتن جنگ سوریه، کرد‌ها ساختاری به نام «کانتون» در مناطق تحت تسلط خود ایجاد کردند که می‌توان آن را یک آلترناتیو برای تمام مناطقی نامید که در ۴ سال اخیر درگیر خیزش‌های مردمی و عوارض آن بوده‌اند. تعریف جدید «جنسیت» در تصمیم گیری‌های حکومتی و جنگ در جریان همین آشوب و حمله‌های سنگین داعش شکل می‌گیرد. آیا فقط تبدیل شدن کوبانی به حیثیت کرد‌ها موجب این مقاومت می‌شود یا مدل حکومت در مناطق کردنشین و به خصوص کوبانی انگیزه چنین مقاومت و توجه کرد‌ها و افکار عمومی جهان می‌شود. مسلما فاجعه‌ای که در سنجار رخ داد کم اهمیت‌تر از آنچه در کوبانی رخ داده نیست؟

مساله کوبانی و سنجار در برخی لحاظ به یکدیگر شبیه است. اما تفاوت این است که سنجار بخشی ازاقلیم کردستان و مناطق کردنشین در عراق است اما کوبانی برای کرد‌ها همانند اربیل است. به عنوان مثال اگر اگر تمام مناطق دیگر اقلیم کردستان آزاد باشند اما اربیل در معرض سقوط باشد یا سقوط کند آزاد بودن سایر نقاط دیگر اهمیتی ندارد. آن حیثیت که من به آن اشاره کردم تنها حیثیت اخلاقی نیست. حیثت سیاسی، حیثیت اجتماعی، حیثیت فکری مذهبی و ملی و جغرافیایی است. مساله کوبانی یک نماد است. من اعتقاد دارم اگر کوبانی سقوط می‌کرد یا خدای نکرده در آینده سقوط کند مقاومت ادامه خواهد داشت. مرزهای کانتون‌ها در سوریه مرزهایی متصل به هم نیست. این فاصله به خاطر همین سیاست‌هایی که پیش‌تر در عراق اجرا شد و میان کرد‌ها، اعراب و سایر قومیت‌ها سکونت داده شدند. در عراق، حضور اعراب در میانه مناطق کردنشین به سقوط برخی از مناطق کمک کرد.‌‌ همان گونه که در موصل رخ داد. در موصل، تکریت و سامرا بیش از ۱۰۰ هزار نیروی مسلح عراقی وجود داشت اما داعش توانست در عرض چند ساعت بر این مناطق مسلط شود. در کانتون کوبانی نیز همین گونه است. در داخل کوبانی اکثریت کرد هستند اما مقاومت می‌کند. این را فراموش نکنید اگر کرد‌ها اجازه تسلط بر کوبانی را به داعش می‌دادند این گروه به سادگی می‌توانست پشتیبانی لجستیکی خود را در موصل و سایر مناطق افزایش دهد.

 

شما اشاره کردید خروج اوجالان از سوریه آزادی عمل بیشتری به گروه‌های کرد سوریه داد. امروز نزدیک به ۱۵ سال از بازداشت اوجالان می‌گذرد اما با گذشت این سال‌ها نیز هنوز کسی به مساله بی‌تابعیت بودن ده‌ها هزار کرد و هم چنین فجایعی مانند قامشلی پاسخ نداده است. آیا می‌توان گفت روح ملی‌گرایی که اوجالان آن را تبلیغ می‌کرد، حالا به شکلی تکامل یافته یا اصلاح شده در مناطق کردنشین سوریه حاکم شده است؟

در مجموع اوجالان شخصیت و سیاستمدار برجسته کرد هست و خواهد بود، چه از لحاظ تفکر و چه از لحاظ پراتیک و عملگرایی. از حرف من این گونه برداشت نکنید که آزادی کرد‌ها به خروج اوجالان از سوریه مرتبط است. من به عنوان کرد عراقی مجبور بودم برای مقابله با صدام با دولت‌های ایران و ترکیه ارتباط داشته باشم. اوجالان و پ ک ک نیز برای مقابله با دولت ترکیه ناچار به برقراری ارتباط با دولت سوریه بودند. کردهای سوریه به خاطر حفظ اوجالان «سکوت» را رعایت کردند و به فعالیت سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پرداختند. فراموش نکنید در سیاست برخی رویداد‌ها اجتناب ناپذیر هستند و تنها ممکن است برخی شرایط آن‌ها را به عقب بیندازد. امری که می‌توان آن را به خواب زمستانی تشبیه کرد. یعنی زمستان به خواب می‌روی و آماده بهار می‌شوی.

 

بیش از ۱۰۰ سال است که کرد‌ها در عراق دست به مبارزه و مقاومت زده‌اند. شما در دهه ۶۰ میلادی به همراه جلال طالبانی در شکل‌ها و سطح‌های مختلف، مبارزاتی را علیه حکومت عراق ساماندهی می‌کردید.‌‌ همان زمان خانمی به نام مارگریت جرجیس، به عنوان یک زن کرد آشوری، نماد مقاومت و مبارزات زن کرد علیه شووینسیم عربی بود. از زمان مارگریت جرجیس تا آسیه عبدالله چه تغییری در مقاومت زنان کرد رخ داده است؟

همیشه زن در مقاومت کرد‌ها نقشی موثر داشته و این مساله به چند دلیل بوده است. در مجموع حضور زن در مناطقی که پیشمرگ‌ها درگیر جنگ و مقاومت بودند، زیاد بوده. وقتی در روستایی زندگی می‌کنید، زن‌ها هم حضور دارند. وقتی هواپیمایی آن روستا را بمباران می‌کند یا توپخانه شلیک می‌کند، اگر زن‌ها مقاومت نمی‌کردند، آن شرایط را نمی‌پذیرفتند و با برادرانشان، پدرانشان و همسرانشان همراهی نمی‌کردند، شرایط جنگ برای پیشمرگه‌ها بسیار دشوار می‌شد. در جنگ بسیار پیش می‌آمد که زنان به مبارزان کمک رسانی می‌کردند. این حضور به اشکال مختلف تا امروز ادامه پیدا کرده ولی شاید به اندازه امروز این نقش پررنگ نبوده است. خانم هیرو ابراهیم، همسر جلال طالبانی را مثال می زنم. ایشان همه جا با آقای طالبانی همراه بودند. همسر خود من نیز همین طور، زن‌ها و خواهران بسیاری از مبارزان کرد نیز به همین صورت. همیشه در تشکیلات سیاسی کرد‌ها زنان حضور داشته‌اند. اما کوبانی رویدادی جدید بود که مجموعه زنان وارد صحنه شدند. امروز فرماندهی مقاومت و جنگ با داعش را زنان در اختیار دارند. تا امروز این گونه نبوده که فرماندهان زن در جبهه جنگ حضور داشته باشند. اما امروز در کل کردستان سوریه و عراق، وقتی زنی خبر شهادت پدرش، برادرش یا همسرش را شنیده، سیاه نمی پوشد و مویه نمی کند بلکه لباس رزم بر تن کرده و اسلحه مردان خانواده را در دست گرفته و به جبهه مقاومت می رود.

 

این روحیه ناشی از چیست؟

ما همیشه می‌گوییم هر وقتی که ظلم بیشتر می‌شود، مقاومت نیز قوی‌تر می‌شود. ما زمانی علاقه نداشتیم در میدان نبردی که بیشتر در کوه‌ها بود، زنان همراه ما باشند و ترجیح می‌دادیم زنان در شهر‌ها و روستا‌ها بیشتر در تحرکات لجستیکی ما را یاری دهند. امروز کوبانی یک شهر است؛ شهری که تمام زندگی مردمش با جنگ درگیر شده و خانه‌هاشان به خط مقدم جنگ و مقاومت تبدیل شده و مرزی بین خانه و خط مقدم وجود ندارد.

 

یعنی یکی شدن زندگی و جنگ در کوبانی دلیل این مقاومت بی‌سابقه است؟

خطر داعش برای کرد‌ها این اعتقاد را ایجاد کرده است که اگر برابر این گروه مقاومت نکنند زندگیشان نابود خواهد شد. ببینید مردم کوبانی به سادگی می‌توانند به کشورهای دیگر پناهنده شوند ولی وقتی می‌بینند عزیزانشان در راه مقامت شهید می‌شوند دیگر زندگی در آوارگی معنایی نخواهد داشت. از سوی دیگر وقتی مرد و زنی در کوبانی به مفهوم شهادت برای مرگ عزیزانشان اعتقاد دارند، خود را وارث روحیه شهیدان می‌دانند و به مقاومت ادامه می‌دهند.

 

فکر می‌کنید این روحیه به تمام مناطق کردنشینی که در خطر حمله داعش قرار دارند تسری پیدا می‌کند؟

به نظر من این اتفاق رخ داده اما هنوز خود را علنا نشان نداده است.

 

بیش از ۵ دهه از آغاز مبارزه شما علیه حکومت بعث می‌گذرد. آیا در این نیم قرن هیچ‌گاه نگرانی‌هایی بیشتر از امروز درباره سرنوشت کرد‌ها داشته‌اید؟

من همیشه نگرانم اما خوشبین هم هستم. نگرانی من از این است که شرایط سیاسی و جغرافیایی کرد‌ها در منطقه مانند جنگلی است در محاصره آتش؛ اگر کرد‌ها این آتش سهمگین را به دقت رصد نکنند ممکن است یک جرقه آتش تمام جنگل را آتش بزند. مثال من بدین معنا نیست که کشورهایی که مناطق کردنشین در آن قرار دارند مصداق آتش هستند بلکه شرایط سیاسی خاورمیانه مانند آتش است. ما پیش‌تر تنها در کرکوک نفت داشتیم اما امروز مشخص شده تمام اقلیم کردستان بر روی مخازن نفت قرار دارد. این «بلای نفت» امروز کرد‌ها را تهدید می‌کند چرا که هر نقطه‌ای که نفت دارد محل طمع کشورهایی می‌شود که نیاز به این انرژی دارند.

 

ماهنامه ایران فردا، دوره جدید، شماره 8، دوشنبه 15 دی ماه 1393، صفحات 19 و 20.

 

 

 

تهران-ایسکانیوز: «ناظم دباغ» نماينده اقليم كردستان عراق در ايران پیرامون وضعیت پیچیده منطقه و حملات مستمر گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامی عراق و شام (داعش) به مناطق کُردنشین سوریه، گفت: اتفاقات اخیر و پیدایش داعش در منطقه خاورمیانه تداوم خصومتهای گذشته بین بلوک شرق و غرب و همینطور مشکلات پیش آمده از جنگ اول جهانی اول تا به امروز است.

 

وی ادامه داد: رشد گروه داعش در عراق بود. پیش از این هم گفته شده بود که داعش در موصل و یا الانبار نخواهد ایستاد و به سمت بغداد و کردستان پیشروی خواهد کرد.

 

دباغ در گفت‌وگو با ایسکانیوز با اشاره به کمک‌های ویژه ایران به کردستان عراق و جلوگیری از پیشروی داعش به سمت کردستان عراق، گفت: فعالیت‌های ایران در منطقه اثر مثبتی بر زمین‌گیر کردن و توقف داعش در پیشروی به سمت کردستان عراق داشته است و حتی توانستیم بخشی از مناطق را از دست داعش آزاد کنیم.

 

وی در ادامه اظهار داشت: کشورهای منطقه و فرامنطقه‌ای که منافع خاصی را در درگیرهای اخیر دنبال می‌کنند و بیش از پیش به ایجاد و تسلیح داعش کمک کرده‌اند امروز در کوبانی نه بخاطر کُردنشین بودن آن که به دلیل شرایط ویژه این منطقه و امکان نفوذ از آن به خاک سوریه مورد توجه قدرت‌های منطقه‌ای قرار گرفته است.

 

وی با تشریح موقعیت ویژه کوبانی در شمال سوریه و در مرز مشترک با ترکیه، عنوان داشت: با پیروزی داعش در کردستان تغییرات جدی در منطقه رخ خواهد داد که مطلوب برای حضور منطقه‌ای برخی از دولت‌ها است و بر ضد عراق، سوریه و بویژه کردستان است.

 

دباغ با اشاره به کمکهای ایران به کردستان عراق و همینطور به مناطق دیگر کردنشین مانند کوبانی اظهار داشت: جمهوری اسلامی ایران سیاست مستقل خود را در منطقه دنبال کرده است. همینطور که ایران به لبنان و فلسطین کمک‌های فراوانی می‌کند در کردستان نیز کمک‌های فراوانی داشته است.

 

وی در ادامه اضافه کرد: داعش نه تنها برای عراق، ایران و سوریه است بلکه برای تمامی کشورهای جهان خطر بزرگی است.

 

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در پاسخ به پرسشی پیرامون اختلافات فراوان کشورهای منطقه و حتی اختلافات برخی مناطق کردنشین با هم برای کمک رسانی به مناطقی مانند کوبانی، اظهار داشت: کشورهای منطقه باید با یکدیگر هم پیمان باشند تا بتوانند در مقابل داعش با یکدیگر همکاری داشته باشند. کشورهای منطقه باید برخی مشکلات و اختلافات گذشته خود را کنار بگذارند و در کنار یکدیگر در مقابل داعش بایستند. نباید از هر کمکی در هر منطقه‌ای که نیاز باشد در مقابل داعش ایستادگی شود، پرهیز کرد.

 

دباغ در پاسخ به پرسشی در مورد موضع ترکیه و تقابل آن با سیاست‌های ایران در منطقه کردستان سوریه گفت: اشتباه بزرگ ترکیه این است که رئیس جمهور آنها می‌گوید فرقی میان داعش و پ.ک.ک نیست. پ.ک.ک در ترکیه طرفدار دارد و این گروه در اقلیم کردستان عراق با داعش جنگیده است.

 

وی ادامه داد: ترکیه نباید بخاطر اختلاف، منافع زودگذر یا نابود کردن گروهی مانند پ.ک.ک اجازه رشد و تصرف کوبانی بدست داعش را بدهد. این اشتباه بزرگی است. این امتحان بزرگی برای رهبران ترکیه خواهد بود که به خاطر منافع کوتاه مدت و مقطعی آیا اجازه خواهند داد داعش کوبانی را تصرف کند یا خیر.

 

وی در ادامه عنوان داشت: سیاست‌های ایران در کردستان عراق و سوریه بر خلاف برخی کشورهای دیگر مثبت و تأثیرگذار بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح ـ  IPSC ـروابط ایران با کردهای عراق به گذشته برمی‌گردد. حضور کردها در مرز مشترک با ایران و پیوندهای نزدیک فرهنگی و نژادی کردهای عراق با ایران و ارتباطات فرهنگی، سیاسی، امنیتی و اقتصادی بین دو طرف ادامه روابط فی‌مابین را باعث شده است. در این حال، رویدادهای اخیر در منطقه خاورمیانه بیش از پیش به نگرانی مشترکی منجر شده است که همواره از ثبات و آرامش در منطقه استقبال کرده‌اند. در این بین، خطر گروه‌های تکفیری و داعش روز به روز بیشتر می‌گردد. در همین حین نیز جدا از نامه «مسعود بارزانی»، رئیس اقلیم کردستان عراق به دکتر «حسن روحانی» رئیس جمهوری اسلامی ایران و تشکر از ایران، وزیر خارجه ایران نیز سفری به اربیل داشت و با مقامات کُردی اقلیم، دیدارهایی داشت به همین منظور برای بررسی بیشتر پیامدهای دور جدید روابط ایران با اقلیم کردستان گفت‌وگویی با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران داشته‌ایم:

 

واژگان کلیدی: دور نوین روابط ایران و اقلیم کردستان، ایران و اقلیم کردستان، ایران ، اقلیم کردستان،

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: «محمدجواد ظریف» عالیترین مقام ایرانی است که به منطقه کردستان عراق سفر خواهد کرد. اهمیت این سفر برای اقلیم کردستان چیست؟

وزیر امور خارجه ایران یکی از مقامات بلندپایه جمهوری اسلامی ایران است و سفر مقامی بلندپایه در این سطح، چه از نظر سیاسی و چه از نظر همکاری‌های فی‌مابین اهمیت خاص خود را دارد؛ به‌ویژه اگر این سفر رسماً از سوی آقای «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان و همچنین از سوی نخست وزیر حکومت اقلیم کردستان عراق مورد استقبال رسمی قرار گیرد. و این بدین معناست که در کلیه مقاطع و به‌ویژه از نظر برقراری و استقرار آسایش و امنیت، همیشه عراق و اقلیم کردستان برای ایران حائز اهمیت بوده است. این همکاری و هماهنگی بین دو طرف بیشتر در مقابله با دشمنی تروریست­ها و بخصوص گروه‌ تروریستی داعش در منطقه ضروری است و همچنین از بُعد

دیگر قضیه، ایران از برطرف شدن مشکلات بین اقلیم کردستان و دولت عراق حمایت می‌کند.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: با توجه به خطر داعش چرا سفر ظریف در این این شرایط زمانی صورت گرفت؟

سفر وزیر امور خارجه ایران در این برهه زمانی همانطور که اطلاع دارید؛ بعد از حملات داعش در عراق به سمت اقلیم کردستان و همچنین بعد از انتخاب رئیس پارلمان، رئیس جمهور عراق و همچنین تعیین آقای «حیدر عبادی» برای تشکیل کابینه دولت جدید عراق صورت می‌گیرد. و این نقش و جایگاه ویژه و بااهمیت ایران و حمایت این کشور از تشکیل حکومت جدید در عراق و مقابله با گروه‌های تکفیری و تروریست‌های داعش در عراق و اقلیم کردستان نشان می‌دهد.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: نگاه احزاب گوناگون کردی در اقلیم کردستان به سفر اخیر دکتر ظریف به اقلیم کردستان چیست؟

کلیه احزاب اقلیم کردستان عراق نظر و نگاه مثبتی به این سفر داشتند و به‌عنوان سفر مهمی مورد ارزیابی قرار گرفت؛ به‌ویژه این‌که ایران چه از نظر همدردی و همکاری‌های مختلف با ملت عراق و به‌ویژه اقلیم کردستان در این برهه حساس کوتاهی نکرد و سنگ تمام گذاشت و در مقابله با یورش تروریست‌های داعش از این مردم دفاع کرد و در زمینه‌های مختلفی به عراق و به‌ویژه اقلیم کردستان کمک و یاری رساند. این کمک‌های قابل توجه ایران توسط رئیس اقلیم کردستان عراق به دو شیوه از جمله؛ با ارسال نامه به ریاست جمهوری محترم ایران و همچنین در کنفرانس خبری مشترک با وزیر امور خارجه ایران، مورد تقدیر ویژه قرار گرفت و به‌خوبی مشخص شد که ایران اولین کشوری بوده که با ملت کردستان همکاری نموده و از هرگونه کمک به اقلیم کردستان دریغ نورزیده است.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: مهمترین خواسته‌های کنونی رهبران اقلیم کردستان از جمهوری اسلامی ایران چیست؟

با توجه به حجم آوارگان و مشکلاتی عدیده‌ای که در این زمینه با آن روبرو هستیم و همچنین مقابله با گروه تروریستی داعش، درخواست‌های حکومت اقلیم کردستان از جمهوری اسلامی ایران ادامه خواهد داشت، تا این لحظه نیز ایران همانند همیشه به‌خوبی از مردم عراق و به‌ویژه اقلیم کردستان حمایت کرده است و در مقابله با حملات و یورش‌های مداوم تروریست‌ها و اطلاع‌رسانی در زمینه جنایات و کشتار مردم بی‌گناه و بی‌دفاع شنگال (سنجار)، ایزدی ها و مسیحی‌های عراق همکاری‌های قابل توجهی ارائه داده است.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: حضور آقای ظریف تا چه حد بر کاهش تنش میان کردها و شیعیان در داخل عراق کمک خواهد کرد؟

به طور یقین حضور آقای ظریف در میدان سیاسی عراق و حمایت ایشان از شیوه برطرف شدن مشکلات کنونی بین گروه­های عراقی، کردها، سنی‌ها و شیعیان نقش مثبتی خواهد بود. همچنان که ایشان فرمودند؛ از حل کلیه مشکلاتی که در تفاهمنامه‌ها و قراردادها بین اقلیم کردستان و دولت عراق و گروه­های عراقی وجود دارد حمایت می‌کنیم و به قانون اساسی عراق پایبند خواهیم بود و این‌که احترام به همپیمانی توسط گروه‌های عراقی به کمترشدن مشکلات کنونی این کشور، نتایج مثبتی در پی خواهد داشت و همچنین به این مهم اشاره کردند که ایران از برطرف شدن مشکلات و اختلافات کنونی حمایت می­کند؛ نه اینکه به عمیقترشدن آنها کمک نماید.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: آیا این سفر می‌تواند همکاری‌ها و کمک‌های بیشتر ایران به اقلیم کردستان را در پی داشته باشد؟

من بر این باورم که سفر آقای ظریف، به همکاری‌های بیشتر بین اقلیم کردستان، عراق و ایران منجر خواهد شد.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: تاثیر سفر دکتر ظریف بر اقلیم کردستان و دوری از استقلال از عراق و تداوم همکاری‌ها با دولت مرکزی چیست؟

مواضع سیاسی و آینده اقلیم کردستان وابسته به شرایط سیاسی می‌باشد و نه خواسته‌ها، زیرا وضعیت کنونی که در عراق به‌وجود آمده نتیجه مدیریت غلط در شیوه اداره کردن کشور بوده است و هر زمان که این علتها تغییر کند نتیجه آن نیز تغییر خواهد کرد. کردها به قانون اساسی عراق پایبند هستند و عمل‌کردن به تفاهمنامه‌های بین کُردها و دولت عراق و گروه‌های عراقی که جناب وزیر امور خارجه ایران مورد تأکید قرار دادند؛ باعث می‌شود که مشکلات کنونی حل شود و بنانهادن عراقی جدید، مشترک و فراگیر، بهترین ضمانت برای تمامی گروه‌ها خواهد

بود.

 

مرکز بین‌المللی مطالعات صلح: پیامدهای این سفر منطقه­ای برای کردهای ترکیه، سوریه و ایران چه خواهد بود؟

پیام این سفر، تأکید بر دوستی و همپیمانی کُرد، دولت عراق و ایران بود و تأکید بر این پیام که کُردها می‌توانند در چارچوب قانون اساسی کشور خود به حق و حقوق خویش دست یابند؛ به شرطی که حکومت مرکزی به آن توجه داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

به‌دنبال قتل و عام مردم بی‌دفاع غزه، بار دیگر دستان پلید قدرتهای شیطانی از آستین گروهک تروریستیبعثی داعشی درآمده و با توحشی بی‌سابقه ضمن حمله به مردم بی‌دفاع در شهرهای شنگال عراق و کوبانی سوریه، باعث آوارگی صدها هزار انسان و مرگ دردناک صدها زن و کودک بیگناه شده‌اند.

جامعه کردهای مقیم مرکز ضمن محکومیت شدید این تجاوز آشکار و جنایت دهشتناک از تمامی انسانهای آزاده درخواست می‌نماید که در مقابل این گروهک سیه فکر اهریمنی به پاخواسته و از هر طریقی که مقدور است به یاری این ملت ستمدیده بشتابند.

 

ضمنا از مجامع بین‌اللملی، گروههای مدافع حقوق بشر، دولتها و سازمانها در خواست می‌نماید ضمن محکومیت این جنایتها، در اسرع وقت برای متوقف نمودن گروهک تروریستی داعش اقدامات قاطع انجام دهند.

 

 

 

 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی