چاپ این صفحه

  • تاملي بر پيشينه و چشم‌انداز روابط ايران و اقليم كردستان عراق
تهران ـ اربيل، از فرصت سوزي تا فرصت‌سازي

دكتر «محمدصديق جگرخون» ـ يكي از مهم‌ترين رويدادهاي سال‌هاي اخير خاورميانه تشكيل حكومت منطقه‌يي در كردستان عراق به سال 1992 بوده است. بدين‌سان كرد هاي عراق در چارچوب فدراسيون عراق از يك ساختار سياسي ويژه- اگرچه محدود- بهره‌مند شد. پيداست كه اين موجوديت جديد از نتايج سال‌ها مبارزه مداوم، قرباني شدن صدها هزار انسان بي‌گناه و ادامه نهضت‌هاي آزادي‌بخش ملي كردستان عراق به‌ويژه قيام ملي 11 سپتامبر سال 1961 با رهبري زنده‌ياد «ملا‌مصطفي بارزاني» رهبر بزرگ كردها بود. منطقي است كه در چنين شرايطي بازيگران عمده و ذي‌نفع و نفوذ در عراق از جمله همسايگان آن، وضعيت موجود را بار ديگر مورد ارزيابي و تامل قرار دهند و شايد اين مهم براي هيچ كشوري به اندازه جمهوري اسلامي ايران قابل توجه نباشد. طي سال‌ها پژوهش در زمينه همگرايي، امروزه انديشمندان روابط بين‌الملل بر نقش مولفه‌هاي معنايي در اين فرآيند چند‌بعدي اشاره دارند. اين رويكرد توسط سازه‌انگاران اجتماعي ارائه شده كه در آن به عواملي نظير معاني بين‌ذهني، قواعد و هنجارها، دگرگوني هويت‌ها، نقش ايده‌ها، زبان و گفتمان‌هاي سياسي و... تاكيد ويژه شده است. از نظر آنها مناطق گسترده‌يي است كه مردم آن اگرچه در حاكميت‌هاي گوناگون، اما با يكديگر احساس تعلق به يك انگاره هويتي دارند. طبيعي است كه هر چقدر اشتراكات در اين مولفه‌هاي معنايي بيشتر باشد زمينه همكاري و همگرايي بيشتر است. چنين وضعيتي درباره ايران و كردستان عراق كاملا صدق مي‌كند.

پيوندهاي عميق و تاريخي

درست به نظر نمي‌رسد اگر كسي كه ادعا كند ايرانيان و كردها دو ملت متمايز هستند. چنين كسي نيز نبايد انتظار داشته باشد در هيچ مناظره‌يي براي اثبات اين مدعا كامياب باشد. تاريخ گواهي مبرهن است از پيوندهاي عميق اين دو. به لحاظ جمعيت‌شناختي كردها از نژاد آريايي هستند. بسيارند كردهايي كه ايران (سرزمين آريايي‌ها) را موطن خود مي‌دانند و براي اين سرزمين بزرگ جايگاهي وزين در ذهن و قلب خود قائلند. از اين روست كه براي آنها ايراني «خودي» است. پيوندهاي آنها به قدري گسترده است كه حتي مي‌توان درباره آن چندين جلد كتاب به رشته تحرير درآورد. با اين حال بيشترين پيوندها را مي‌توان در حوزه فرهنگي يافت؛ جايي كه مواردي چون آيين‌هاي باستاني مشترك، زبان، رسوم اجتماعي مشابه به‌ويژه در برگزاري مراسم جشن نوروز، جلوه‌گري بيشتري دارد. بودند و هستند شاعران برجسته كرد كه به فارسي شعرها سرودند و مي‌سرايند. در واقع از نظر كردها، ايران اساسا هويت تمدني دارد و نه نژادي و فرقه‌يي. ايرانيان و كردها از غنا و پيشينه تمدني مشترك خود احساس خرسندي و شادماني مي‌كنند و از تاثير و خدماتي كه به تمدن‌هاي ديگر، و حتي تمدن اسلام داشته‌اند، به خود مي‌بالند.

ايران پناهگاه كردهاي عراق

تا پيش از سرنگوني دولت بعثي عراق، ايران زمين چون پناهگاهي براي مبارزان و ملت كرد عراق بوده است. ايران در شناساندن ظلم‌هاي فراواني كه به ملت كرد در عراق شده همچون فاجعه بمباران شيميايي حلبچه به جهانيان و نيز كمك به مصدومان و قربانيان اين تراژدي تلخ بشري و پناه دادن به ميليون‌ها آواره كرد در سخت‌ترين شرايط سركوب، نسل‌كشي و رفتارهاي ضد‌بشري نظام بعثي، نقشي بي‌بديل را ايفا كرده است. هر بار كه سركوب بعثيون فزوني مي‌يافت، مبارزان كرد به جانب ايران مي‌آمدند و حتي رهبران كرد همچون آقايان مسعود بارزاني (رياست اقليم كردستان)، آقاي جلال طالباني (رييس‌جمهوري عراق فدرال)، هوشيار زيباري (وزير خارجه عراق) و نيچيروان ادريس بارزاني (نخست وزير اقليم كردستان) سال‌ها در ايران زيسته‌اند. به همين دليل است كه رهبران و ملت كرد عراق نگاه ويژه‌يي نسبت به ايران دارند و هيچگاه اين نگاه تاريخي سرشار از ‌ميهمان نوازي و سخاوتمندي، مهرباني، عطوفت، ايثار و نوع‌دوستي دولت و ملت ايران در قبال خود و در شرايطي كه گاه در معرض نابودي كامل بودند را از ياد نخواهند برد. سخني به گزاف نيست اگر گفته شود وجود چنين احساسات صميمانه و قدر‌شناسانه كردهاي عراق، مولفه‌هاي ارزشمندي براي تهران است تا در عرصه‌هاي گوناگون اقليم كردستان عراق حضور شايسته يابد.

جدي نگرفتن ظرفيتي بزرگ

اما به جرات مي‌توان گفت تهران تا همين اواخر علاقه جدي به حضور موثر در اين عرصه نداشته است. بعد از سال‌هاي طولاني سلطه حكومت‌هاي اقتدار‌گرا در عراق، از زمان تاسيس حكومت اقليم كردستان تاكنون، اين منطقه به مانند حوزه‌يي بي‌جايگزين براي فعاليت‌هاي چندبعدي جمهوري اسلامي ايران تعريف شده است. لذا هنگامي كه اقليم كردستان از سال 1992 داراي حاكميت اوليه و منطقه‌يي خود شد گويي در منطقه شرايط مطلوبي ايجاد شد كه براي ايران فرصت‌هاي گوناگون و جديدي در پي‌داشت. اما طي اين دو دهه ايرانيان نتوانسته‌اند از اين فرصت بهره مناسبي ببرند و تاكنون توجه چنداني به پتانسيل‌هاي گسترده اين سرزمين نكرده‌اند و متاسفانه مي‌بينيم امروزه حضور امريكا و كشورهاي اروپايي، تركيه و حتي كشورهاي عربي و شرق آسيا در عرصه‌هاي گوناگون اقليم به مراتب بيشتر از ايران است. از سال 2003 كه حكومت بعثي عراق به دست ائتلاف بين‌المللي تحت رهبري امريكا سرنگون شد برآورده كردن منافع آنان به شكل نوين بنا شده بود روي آرامش به خود نديده‌اند و به همراه كردها، حقوق ابتدايي آنها توسط اقليتي تماميت‌خواه و نژاد‌پرست براي بيش از يك سده ناديده گرفته شده بود. با اين‌حال ايران يكي از فعال‌ترين بازيگران در عراق پس از 2003 است كه حضورش براي اين سرزمين پرآشوب در مواقعي بسيار مفيد و سازنده بوده است؛ اما ايران در ساير عرصه‌ها به اندازه حوزه مديريت بحران عراق در فضاي پس از بعث چندان ابتكار و فعاليتي نداشته است. اينچنين بود كه فرصت‌ها همچون آب رودهايي بي‌بند به هدر رفت. نداشتن نگاهي راهبردي و پررنگ بودن يك نگرش امنيتي به مساله كردستان عراق، در كنار تاكيد و تمركز بيش از حد بر موضوعات جزيي و كم‌اهميت موجب شده تا با وجود علاقه‌مندي كردهاي عراق، چندان فرصت‌ها از قوه به فعل درنيايند. به جز مناسبات سياسي خوب كه در چارچوب منافع ملي تعريف مي‌شود و مي‌توان آن را به روابط گريز‌ناپذير تعبير كرد (شايد اگر نبود واقعيات و الزامات اجباري برقراري روابط بين دو همسايه و پيوندهاي ناگسستني بين مردم، چه بسا انفعال دامنگير اين حوزه هم مي‌شد!) طي اين سال‌ها روابط و همكاري‌هاي اقتصادي، نه چندان كارآمد و دامنه‌دار و همكاري‌هاي فرهنگي هم بسيار محدود بوده است.

فرصت‌هاي پيش‌رو

در واقع جمهوري اسلامي ايران و حكومت اقليم كردستان عراق مي‌توانند انگيزه‌هاي عديده‌يي براي توسعه روابط دو جانبه داشته باشند. علاوه بر پيشينه فرهنگي- تمدني و هويتي، موضوعات كنوني مربوط به دو طرف يا حتي شرايط منطقه‌يي، ارتباط بيشتر مسوولان را بيش از پيش ضروري ساخته است. وجود فرصت‌ها و تهديدات سياسي و امنيتي، اقتصادي، فني و اجتماعي- فرهنگي به اندازه كافي محرك هستند. بديهي است مسوولان ايراني هرچه تدبير كنند در راستاي منافع ملي ايران است و هم از اين روست كه اقليم كردستان عراق براي آنها حايز اهميت مي‌شود. در حوزه سياسي- امنيتي موضوعاتي چون تنش‌زدايي در مرزهاي مشترك، مقابله با افراطي‌گري، ايجاد زمينه مناسب براي حل بحران‌هاي موجود و مديريت و حل و فصل مسائل عراق امروز، همكاري درباره بحران‌هاي منطقه‌يي چون سوريه (با عنايت به مواضع تقريبا نزديك دو طرف در اين زمينه) را مي‌توان برشمرد.

روابط اقتصادي و سرمايه‌گذاري‌هاي زيربنايي

در حوزه اقتصادي نيز عرصه كاملا براي شركت‌ها، تجار و فعالان اقتصادي ايراني جهت حضور در كردستان عراق فراهم است. اقليم كردستان سرزميني با منابعي بسيار غني و گنجينه‌يي از فرصت‌ها به‌شمار مي‌رود. ايراني‌ها مي‌توانند در حوزه‌هايي كه بسيار توانمند هستند، همچون ساخت پالايشگاه، سد‌سازي، راه و تونل‌سازي، پل‌سازي، كشاورزي، پزشكي، بهداشت و آموزش عالي... در اقليم فعاليت داشته باشند. اين اقدام براي آنها هم سود مناسب و قابل توجهي خواهد داشت تا دولت و ملت ايران نيز منتفع شوند. در مقابل كردستان عراق مي‌تواند با شرايط بسيار بهتري از توانمندي‌هاي ارزشمند ايران بهره‌مند شود و نيازهاي خود را در اين زمينه از اين راه تامين كند.

عرصه بزرگي به نام آموزش عالي

مباحث مربوط به آموزش عالي و دانشگاه‌ها بخش ديگر و بسيار مهمي است كه طرفين مي‌توانند در آن همكاري‌هاي مشترك قابل توجهي داشته باشند. دولت اقليم كردستان سالانه صدها دانشجو را با صرف هزينه‌هاي گزاف براي ادامه تحصيل در دوره‌هاي تحصيلات تكميلي به كشورهاي اروپايي و امريكا اعزام مي‌كند، در حالي كه دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالي ايران توان بالايي در جوابگويي به اين نيازهاي علمي دارند. يعني بسياري از اين دانشجويان مي‌توانند در شرايطي كاملا مناسب و با مشكلات كمتري در جمهوري اسلامي ايران به تحصيل بپردازند، اما متاسفانه چنين شرايطي در ايران براي متقاضيان فراهم نشد. حتي در يك مورد كه عده‌يي با اخذ پذيرش معتبر از دانشگاه‌ براي تحصيل به ايران آمده بودند با شرايط دشواري مواجه شدند و به خاطر عدم هماهنگي‌هاي لازم جهت صدور ويزاي تحصيلي و اقامت دانشجويي توسط مسوولان مربوطه در حالي كه دو ترم از تحصيلات‌شان را سپري كرده بودند، به صورت گروهي مجبور به ترك ايران شدند! متاسفانه وجود چنين برخوردهاي غيرمسوولانه در برخي موارد انعكاس بسيار نا‌مطلوبي در رسانه‌ها و بين مردم اقليم كردستان داشته است كه بديهي است با افزايش همكاري‌ها مي‌بايست هماهنگي‌ها نيز در وضعيت مطلوب‌تري قرار گيرد. چرا كه به‌طور مثال يكي از اثرات كوتاه‌مدت اين رفتارها و اخبار‌ها گرايش به ادامه تحصيل در كشورهاي ديگر است. در اين زمينه حتي گاه با كمال تعجب ديده شده علاقه‌مندان به تحصيل در رشته زبان و ادبيات فارسي از ترس شرايط دشوار و برخوردهاي احتمالي از اين جنس به كشورهاي ديگر غير از ايران‌- از جمله استراليا- سفر كرده‌اند!

فرهنگ؛ معدن طلاي روابط دو طرف

شايد جدا از حوزه‌هاي سياسي و اقتصادي، در هيچ حوزه‌يي به اندازه فرهنگ زمينه همكاري فراهم نباشد. مخصوصا كه اين مورد را مي‌توان در عرصه‌هاي علمي پيگيري كرد. تاسيس شعب دانشگاه‌هاي ايراني در اقليم يكي از اين راهكارهاست كه تاكنون هيچ‌گونه رغبتي در اين زمينه مشاهده نشده است؛ در حالي كه بسياري از كشورهاي ديگر در اين زمينه در كردستان عراق سرمايه‌گذاري كرده‌اند. همين‌طور همكاري با موسسات تحقيقاتي و پژوهشي با موضوعات گوناگون در حوزه علوم طبيعي، تجربي، اجتماعي و انساني را هم مي‌توان مدنظر داشت. همچنين شكل‌دهي زمينه‌هاي همكاري و مراوده ميان انديشمندان دو طرف درباره زبان و ادبيات غني فارسي و ادبيات بكر كردي با توجه به نزديكي بسيار زياد آنان، از ديگر ملاحظات است. زمينه خوبي هم براي همكاري‌هاي رسانه‌يي وجود دارد. از همه اينها گذشته ارتباطات گسترده كردهاي دو كشور موضوع حفظ سنت‌هاي خاص فرهنگي و قومي را مطرح مي‌كند كه خود زمينه‌يي است مناسب و پر‌اهميت براي همكاري انديشمندان و علاقه‌مندان از هر دو طرف.

ضرورت تغيير نگرش‌ها

بدون شك براي توسعه روابط طرفين تغيير نگرش سياستمداران ايراني نسبت به اقليم كردستان عراق ضروري است. همان‌طور كه اشاره شد اين نگرش تا حد زيادي متاثر از ملاحظات سياسي و امنيتي (هر چند تا حدي قابل درك) و البته طبيعي است كه با غلبه اين نگرش حضور ايران در ساير زمينه‌ها آنقدر پر رنگ نشود كه حداكثر فرصت‌ها مورد بهره‌برداري قرار گيرد. در حالي كه علاقه‌مندي به توسعه روابط چه در سطح تصميم‌گيران و رهبران سياسي و چه در ميان مردم اقليم كردستان كاملا وجود دارد و لذا بستر‌هاي ياد شده كردستان عراق را به عنوان جايگاهي بي‌بديل و ويژه براي بخش‌هاي دولتي و خصوصي، همچنين انديشمندان و فرهنگ دوستان ايراني معرفي مي‌نمايد. با اين حال اين همكاري‌ها تحقق نخواهد يافت مگر با برداشتن گا‌م‌هاي موثر در اين عرصه و اينكه شرايط شكل‌دهي آنها از سوي رهبران سياسي در دو سوي مرزها هموار شود. مطمئنا چنين همكاري‌هايي نه‌تنها به ضرر هيچ كشوري نيست بلكه زمينه‌يي مناسب براي ايجاد همگرايي منطقه‌يي فراهم آورده و مي‌تواند مبنايي استوار براي توسعه دموكراسي و برقراري صلح و امنيت پايدار به نفع همه ملل منطقه باشد. به اميد روزي كه روابط جمهوري اسلامي ايران و حكومت ا قليم كردستان عراق به بيشترين رشد و توسعه خود برسد و در سايه آن صلح، امنيت، توسعه و دوستي بسيار بيشتري ميان مردمان هم‌نژاد در دو سوي مرز ايجاد شود تا تبديل به نماد و الگويي درخشان از همكاري‌هاي عالي منطقه‌يي براي ساير كشورها شود.

 

روزنامه اعتماد، دوشنبه 25 آذرماه 1392، 16 دسامبر 2013، سال یازدهم، شماره 2852، صفحه 11.

 

 

 

کد خبر: 235