امروز: جمعه 07 دی 1403 برابر با 27 دسامبر 2024

«جگرخوین» جانشین نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در تهران در گفت‌وگو با کُردپرس اظهار داشت: ایران همسایه‌ای مهم و بزرگ ماست. رهبران اقلیم کردستان به نمایندگی از مردم کردستان عراق همیشه قدردانی خود را از حمایتها و کمکهای بی دریغ ملت و دولت ایران ابراز داشته و می‌دارند.

کردپرس:«محمد صدیق احمد» (جگرخوین) که‌ در ایران بزرگ شده‌ و تحصیلات آکادمیک خود را در رشته های اقتصاد و روابط بین الملل از مقطع کارشناسی تا دکترا در دانشگاههای ایران و تهران سپری کرده است، چند سالی است به عنوان جانشین نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در تهران بدنبال گسترش روابط میان ایران و اقلیم کردستان عراق است. جگرخوین که فارسی را بسیار سلیس و با لهجه مرکزنشینان ایرانی تکلم می کند در گفتگویی اختصاصی با کردپرس به بررسی مسائل مختلفی از جمله مشکلات سیاسی و اقتصادی و ریشه های آن در اقلیم کردستان و عراق، چرایی حضور کمرنگ ایران در بازار اقلیم کردستان در مقایسه با ترکیه و سپس روابط تاریخی ـ سیاسی ایران واقلیم کردستان عراق و سرانجام لزوم گسترش روابط فرهنگی و علمی میان دو طرف پرداخت. مشروح این گفتگو در ادامه خواهد آمد:

 

کردپرس- اقلیم کردستان عراق اینک با بحران اقتصادی و جنگ داعش روبروست. استراتژی شما در خصوص عبور از این بحران چیست؟

بحرانها در بردارنده مجموعه ای از تهدیدات و فرصتها هستند. همه ما اذعان داریم که عراق و اقلیم کردستان عراق شرایط سختی را تجربه می کنند. اما ما بخوبی توانسته ایم با اراده ملی و کمک های دوستان وهمپیمانانمان این شرایط ویژه را تاحد زیادی پشت سربگذاریم. در خصوص جنگ با تروریسم شبه دولتی داعش، نیروهای پیشمرگ موفق شده اند با مقاومت شجاعانه تروریستها را تقریبا از تمامی مناطقی اشغال شده بیرون برانند و در تمامی جبهه های جنگ اکنون ابتکار عمل در دست نیروهای نظامی پیشمرگه است. اما در خصوص بحران مالی باید تاکید کنم که مسبب بحران اقتصادی کنونی بدون شک دولت قبلی عراق بود که البته حمله تروریستهای داعش سهم عمده ای در تشدید آن داشته است. بالطبع مشکلاتی بود که در اینجا نمیخواهم به جزئیات آنها اشاره کنم، چراکه عموماً به این مساله پرداخته می‌شود. بجاست که به حد توان بدنبال راه حل گذار از این شرایط بحرانی در اقلیم کردستان و عراق باشیم. همانگونه که همواره رهبران ما اعلام داشته اند، راهبرد اقلیم کردستان عراق گفتگو و مذاکرات جدی و موثر است و برای رسیدن به نتایج مطلوب و مثبت، آنگونه که تصور من است اقلیم کردستان به راهکار دیگری روی نخواهد آورد. عراق و کشورهای منطقه تبعات زیانبار رویارویی با خواست و اراده واقعی مردمشان را به عینه می بینند. ما همه باید آموخته باشیم مادامیکه بر اساس اراده ملتهایمان حرکت نکنیم چه فجایع بزرگی امکان وقوع می یابند. البته از سوی دیگر در مبارزه با تروریستها، همکاری و مذاکره نتایج مفید خود را نشان داده است.

 

در مقاطعی، شاید اندکی بتوان نتایج تاریخی را جعل کرد، اما هیچگاه نمی توان تاریخ را جعل کرد. نتیجه نهایی تقسیم ناعادلانه ملتها در خاورمیانه توسط استعمارگران، بحرانی بودن همیشگی این منطقه حساس بوده است. هیچگاه اراده ملتهای مظلوم منطقه در مسائل آن دخیل نبود. این مورد را می توان در بحرانهایی چون جنگ های اعراب و اسراییل گرفته تا جنگ عراق علیه ایران، به عنوان طولانی ترین جنگ متعارف در سده بیستم مشاهده کرد.در این میان عراق شاید جایگاه منحصر به فردی داشته است. استعمارگران وقتی کشور عراق را ساختند، حتی یک نفر از مردم این سرزمین را شایسته رهبری آن ندانستند و با رفتاری حقارت آمیز شاهزاده ای عربستانی را به پادشاهی آن برگزیدند. این نشانه همه تعهدی بود که آنها در قبال مردم عراق برای خود قایل بودند در نتیجه نوع ترسیم مرزهای سیاسی و استقرار دولتی دست نشانده و غیرمردمی توسط استعمارگران (بریتانیا) هیچگاه یک هویت ملی واحد در عراق بوجود نیامد، چرا که ابزارهای آن وجود نداشت. در عراق فرایند جامعه پذیری یعنی شکل گرفتن هویت و منافع طی نشده است. سرزمین بین النهرین بعنوان یکی از نخستین تمدنهای شناخته شده بشری، تاریخی پر افتخار را با خود همراه دارد. اما چرا این خاستگاه دیرین تمدنهای باشکوه بشری اینچنین دچار بحرانهای عدیده شده است.

 

البته باورنداشتن به رفتار استعمارگران لزوماً به معنای تجدید نظر در مرزها ی ترسیم شده سیاسی نیست. گرچه همه میدانیم هیچ مرزسیاسی ازلی و ابدی وجود ندارد.اما میتواند با اجرای عدالت و به رسمیت شناخته شدن حقوق اساسی، ذاتی و واقعی مردم همراه باشد تا به فروکش کردن بحرانهای داخلی یاری رسانده و به خشونتهای در حال رشد پایان دهد. همه میدانیم وضع موجود عراق به شکلی است که بقای فیزیکی آن با مشکلات  اساسی روبروست. عراق جدید برای بقا باید بسیار متفاوت از گذشته باشد، باید تمام ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی به کار گرفته شود کشور عراق مشکلات ساختاری اساسی دارد و این واقعیت انکار ناپذیر است لذا لازم است نهاد های دیگری بوجود آید و از همه مهمتر برای گذار از این شرایط بحرانی باید به منطق احترام متقابل و همکاری (رابطه دولت اقلیم کردستان عراق و دولت فدرال) روی بیاوریم.

 

کردپرس- با توجه به قانون صادرات نفت و مقداری که اقلیم کردستان می تواند نفت صادر کند، آیا  شما  علاوه بر مسیر ترکیه در صورت ایجاد مشکل به مرز دیگری برای تجارت نفتی اندیشیده اید؟

خط لوله احداث شده کنونی از ترکیه می گذرد. اما بدون شک اقلیم کردستان از تمامی توانمندی های خود در این زمینه بهره خواهد گرفت. مستحضر هستید که اخیرا یک هیئت عالیرتبه اقتصادی از جمهوری اسلامی ایران به ریاست آقای رستم قاسمی رئیس ستاد توسعه اقتصادی ایران و عراق و مشاور عالی معاون اول ریاست جمهوری اسلامی ایران به اربیل سفر کردند تا زمینه همکاریهای اقتصادی و بازرگانی را مورد بررسی قرار دهند. در دیدارهای که این هیئت با مقامات ارشد بویژه نخست وزیر اقلیم کردستان داشت، همکاری در حوزه انرژی هم مورد بحث و بررسی قرار گرفت و توافقاتی در این زمینه بعمل آمد. دولت اقلیم کردستان تلاش می کند همواره در تصمیمات خود به گونه ای مسئولانه عمل کرده و نگاهی متوازن به برقراری روابط سیاسی و اقتصادی با کشورهای دیگر و بویژه همسایگان خود داشته باشد و در این راستا با توجه به ظرفیتها، توانمندیها و انتخابهای ممکن برنامه ریزی و سیاستگذاری می‌کند.

 

کردپرس- جمهوری اسلامی و جمهوری ترکیه مرز زمینی گسترده ای با اقلیم کردستان عراق دارند. بنا به آمارها نزدیک به 500 شرکت ترکیه ای و خیلی کمتر از این مقدار شرکت های ایرانی در اقلیم کردستان عراق مشغول بکارند. دلیل این استقبال شرکتهای ترکیه ای و کم استقبالی شرکت های ایرانی را در چه می بینید؟

حضور کم حجم شرکتهای ایرانی را من میتوانم با یک سفر ترافیکی مقایسه نمایم. کسی که صبحگاه برای رفتن به سرکار تنها چند دقیقه دیر حرکت کند، ممکن است مدت زمان زیادی را در انبوه خودروها و پشت چراغ قرمزها بماند و بسیار دیر به مقصد میرسد. اما اگر اندکی زودتر حرکت کند زود و به موقع به مقصد خواهد رسید. ایران به هر دلیل بسیار دیر به بازار مناسب و سودآور اقلیم کردستان وارد شد. جای تاسف دارد که در کنار پیوندها و اشتراکات گسترده تاریخی، فرهنگی و اجتماعی که با یکدیگر داریم و با اینهمه توانمندی اقتصادی علمی و صنعتی که در ایران سراغ داریم، شرایط ناخواسته و نامطلوبی بوجود آمده که ما نیز از این ظرفیتهای فراوان که مزیتهای اقتصادی خوبی نیز به همراه دارند نتوانسته ایم سود ببریم.

 

کردپرس- با شروع جنگ داعش گویا راهبردهای استراتژیک حزب دموکرات کردستان عراق در خصوص استقلال و آینده اقلیم کردستان دچارتغییر شده است. این تغییر رویکرد بخاطر همراهی نکردن نگاه داخلی بوده یا نگاه منطقه ای و جهانی در آن دخیل است؟

درست است که بنده عضو حزب دمکرات کردستان عراق هستم، اما در اینجا بعنوان نماینده ای از دولت اقلیم کردستان جواب شما را میدهم. آقای مسعود بارزانی ریاست اقلیم کردستان در آخرین مصاحبه شان به روشنی به این سوال پاسخ دادند. ایشان فرمودند: این پروسه همچنان معتبر است اما درگیریها با داعش این روند را عقب انداخت و این بدان معناست که ما از آن صرف نظر نمی کنیم، اما میخواهیم بدون بکارگیری قوه قهریه و جنگ خونریزی به آن دست پیدا کنیم؛ با اتحادمان و با تحقیق، تعقل و دیالوگ با بغداد.

 

کردپرس-گفته می شود حزب دموکرات کردستان (پارتی) از لحاظ سیاسی و اقتصادی با کشور ترکیه مراودات بهتری دارد و حزب اتحادیه میهنی (یه‌کیتی) از نظر رابطه های دوجانبه با ایران بهتر عمل می‌کنند این گفته تا چه حد درست است؟

این دیدگاه بسیار مطرح میشود که بنده آنرا به این شکل نمی پذیرم. البته روابط اقلیم کردستان با ترکیه و ایران و سایر کشورها دیگر از حالت حزبی خارج شده و شکلی رسمی و تقریباً دیپلماتیک به خود گرفته است. دستگاه روابط خارجه اقلیم در انحصار هیچ حزبی نیست و کاملاً ملی عمل میکند. اگرچه ممکن است الزامات جغرافیایی ویژگیهایی و شرایط خاصی را در روابط بوجود آورد. شاید بتوان مبادلات اقتصادی مرزی را تا حدی بر پایه این الزامات دید. همانگونه که عرض شد روابط حزبی با احزاب اقلیم کردستان شکل سنتی خود را به روابط رسمی دولتی داده، اما از نظر من چنانچه گاه حزبها بتوانند در چارچوبهای قانونی، نقش مثبت برای پیشبرد و تقویت روابط دو ملت و دو کشور در راستای منافع ملی ایفا کنند نه تنها اشکال ندارد بلکه خوب هم هست اما لازم است یاداور شوم که سیاستگذاری و اجرا روابط خارجی اقلیم کردستان در حوزه اختیارات ریاست اقلیم کردستان، پارلمان و

دولت است و نه هیچ حزبی.

 

کردپرس- با توجه به حمله داعش به عراق بنا به گفته ریاست اقلیم کردستان عراق، جناب آقای مسعود بارزانی، ایران اولین کشوری بود که به عراقیها و کردها کمک کرد آیا حضور داعش باعث شد رابطه حزب دموکرات کردستان عراق با جمهوری اسلامی ایران که احساس می شد کمی سرد بود گرمتر شود یا حضورعوامل دیگری موثر بوده است؟

ایران همسایه ای مهم و بزرگ ماست. رهبران اقلیم کردستان به نمایندگی از ملت کردستان عراق همیشه قدردانی خود را از حمایتها و کمکهای بی دریغ ملت و دولت ایران ابراز داشته و می دارند. می توان گفت پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بجز یک مقطع بسیار کوتاه چند ماهه در سالهای بسیار دور، در همه مقاطع رابطه ما با ایران همواره گرم و نزدیک بوده است. ایران پناهگاه مطمئن ما کردها در طول تاریخ مبارزاتی جنبش آزادیخواهی در کردستان عراق بود. شناسایی فاجعه حلبچه به جهانیان از دریچه ایران بود و کمکهای مردمی و دولتی ایرانیان به خانواده های قربانی این فاجعه عظیم بشری فراموش ناشدنی است. آوارگی میلیونی مردم کردستان در بهار سال 1370 به ایران و استقبال بی نظیر دولت و ملت ایران از انبوه آورگان را هیچگاه ملت کرد از یاد نخواهد برد. اینها همه نشان از پیوندهای عمیق و ناگسستنی ایران و کردستان دارد. اگر ما به ارزشها، منافع راستین و باورهای یکدیگر احترام بگذاریم هیچگاه روابطمان تهدید نخواهد شد. هنگامیکه در بحرانها ایرانیان پیش از دیگران به یاری ما می شتابند، مطمئن باشید ملت کرد قدرشناسانه این نیکیها را به یاد خواهد داشت و با باور تمام می گویم همانگونه که تاریخ نشان داده است ایران هیچوقت از سوی کردستان ضربه نخورده و تهدید نخواهد شد، و به واقع کردستان و ایران فرصتهای بزرگی برای یکدیگر هستند.

 

کردپرس- بعنوان جانشین نمایندگی اقلیم کردستان عراق در ایران نظرتان درباره موانع موجود بر سر راه توسعه مناسبات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در بین دو طرف چیست؟

چون واقعا به گسترش روابط بین ایران و اقلیم کردستان علاقه مندم به این سوال شما کمی صریح تر جواب میدهم. قبل از هرچیز برخی فوبیاهای عمدتاً ذهنی و نه واقعی از جمله «ایران هراسی در نزد برخی کردهای عراق» و «کردهراسی در نزد برخی مقامات و نخبگان ایرانی» را مانع گسترش همه جانبه روابط میدانم. البته خوشبختانه روابط سیاسی موجود بسیار خوب است و مقامات دو طرف در سطوح عالی همواره با یکدیگر دیدار می کنند و درک خوبی از این روابط میان دو طرف وجود دارد. اما هنوز مناسبات اقتصادی و اجتماعی و بویژه فرهنگی در سطح قابل قبول و شایسته ای نیست. برای بررسی عدم رشد روابط در سایر حوزه ها باید نگاهی آسیب شناسانه داشت. در حالیکه در ایران و در اقلیم کردستان دائماً همایشها و کنفرانسهایی در خصوص روابط دوجانبه با کشورهای دیگر برگزار میشود، در دو سوی مرز ایران و کردستان تقریبا رغبتی برای بحث و گفتگو در این زمینه وجود ندارد. برای نمونه در همین چند روز گذشته قرار بود در دانشگاه رازی کرمانشاه همایشی یک روزه برای بررسی تحولات عراق و اقلیم کردستان پس از حضور داعش و بررسی روابط اقلیم کردستان و ایران با حضور دوازده نفر از اساتید دانشگاههای اقلیم کردستان برگزار شود که در شب قبل از همایش لغو شد و تا این لحظه که بنده با شما صحبت می کنم هنوز دانشگاه رازی نامه ای رسمی در خصوص چرایی لغو یا تعویق این همایش منتشر و ارسال نکرده است! این در حالی است که برگزاری چنین همایشی می توانست و می تواند دیدگاههای واقع بینانه تری از طرفین ایجاد کند و همچنین مباحثی همچون ایجاد روابط علمی، اعزام دانشجو و تبادل استاد را نیز بدنبال داشته باشد و قطعاً طرفین با هم فکری در مورد مسائل و مصائب مشترک مانند ظهور داعش و چگونگی مبارزه با آن بدنبال راهکار می رفتند.

 

درک این مساله سخت است که در ایران، چنانچه کارشناس، تحلیلگر یا استاد دانشگاهی از اقلیم کردستان از نزدیک در خصوص واقعیات موجود در کردستان و عراق بخواهد در محفلی دانشگاهی و تحقیقاتی تحلیل خود را ارایه دهد نگرانی وجود داشته باشد.البته باید بگویم متاسفانه این مشکل تنها در ایران و شهری همچون کرمانشاه دیده نمی شود بلکه بعضاً در کشور خودم هم اگر استاد دانشگاهی یا کارشناسی ایرانی بعنوان مثال حتی در باب تاریخ و تمدن و پیوستگی های دو ملت بخواهد سخن بگوید ممکن است با ظن، شک و تردید به او نگریسته شود!

 

چرا دانشجوی علاقمند به زبان و ادبیات فارسی ایرانی از اقلیم کردستان برای تحصیل در رشته زبان و ادبیات فارسی، با صرف هزینه ای گزاف به کشوری هزاران کیلومتر دورتر و آنسوی اقیانوس میرود؟ در حالیکه وی می تواند  با طی مسافتی بسیار کوتاه و هزینه های کمتری و از راه زمینی و در زمانی یکی دو ساعته به دانشگاهی در ایران آمده و زبان فارسی را در خاستگاه آن و شهری همچون کرمانشاه، سنندج، همدان و دانشگاههایی نظیر رازی و بوعلی و ... و نه کشوری همچون استرالیا و دانشگاه سیدنی تحصیل کند.

 

در اینجا به عنوان یک فرد دانشگاهی که اتفاقا همه تحصیلاتش را در ایران و در نزد اساتید برجسته ایرانی بوده است می خواهم بپرسم، به راستی این دغدغه ها از کجا نشات گرفته؟ از آشنایی و تبادل افکار مابین اندیشمندان و نخبگان فرهنگی، علمی و سیاسی ایران و کردستان چه چیز و چه کسانی زیان می بینند؟ آیا شرایط کنونی پیوندهای بین دو ملت ایران و کرد با وجود خاستگاه، تاریخ و تمدن مشترک، و نیز سابقه همزیستی افتخار آمیز و شکوهمند هزاران ساله، در شان دو ملت است؟! ما در حوزه دیپلماسی عمومی چه کرده ایم؟ تقریباً هیچ. در حوزه روابط فرهنگی چه قدمهایی برداشته شده است؟ بازهم به جرات می توان گفت هیچ. تنها رابطه خوب سیاسی نمی تواند ضامن مطمئنی برای روابط مناسب در همه ابعاد در آینده باشد.شکی نیست اما، روابط عمیق و راهبردی در حوزه های فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی، می تواند چشم انداز قابل اطمینانی از مناسبات در همه عرصه ها را به همراه داشته باشد.

خبرگزاری تسنیم: کارشناسان و تحلیلگران مسائل ترکیه و عراق در نشست «بررسی رویکرد ترکیه در قبال عراق و منطقه» بر این باورند که ترکیه بیش از این ظرفیت ندارد تا در مسائل منطقه بازی کند و دوره تنزل ترکیه بعد از تحولات سوریه آغاز شده است.

 

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری تسنیم، پس از شروع بحران در سوریه از سال 2011 و سرازیر شدن تروریست‌ها از بیش از 80 کشور دنیا ترکیه با داشتن بیش از 800 کیلومتر مرز زمینی با سوریه به‌اعتراف بسیاری از کشورهای دنیا حتی همپیمانان آنکارا محور ترانزیت تروریست‌ها به سوریه بوده است. دبیرخانه گروه موسوم به ائتلاف معارضان خارج‌نشین سوریه در این کشور قرار دارد. آنکارا در جریان حمله اخیر گروه تروریستی داعش به منطقه کُردنشین عین العرب (کوبانی)، بارها از ورود کمک به سوریه برای این شهر کُردنشین خودداری کرد. ترکیه در حمایت تسلیحاتی، آموزش، مداوا و امدادرسانی به گروه‌های مسلح مخصوصاً در استان حلب واقع در شمال این کشور نقشی محوری داشته، این کمک تا آنجا رسید که یک جنگنده ارتش سوریه را نیز با شلیک موشک سرنگون کرد. مسئولان ترک همیشه مسئله ایجاد منطقه حائل و پرواز ممنوع را در مرزهای خود با سوریه مطرح کرده‌اند که کارشناسان آن را تلاشی برای ایجاد حاشیه امن برای آموزش و تحرکات گروه‌های مسلح مخالف نظام سوریه می‌دانند. ترکیه اخیراً با آمریکا قراردادی را برای آموزش آنان که معارضان معتدل سوریه می‌خواند، امضا کرده است.

 

بر همین اساس، خبرگزاری تسنیمنشستی را با حضور سه تن از کارشناسان مسائل ترکیه و عراق از جمله؛ «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران، «جگرخوین» جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در ایران و همچنین دکتر «جعفر حق‌پناه» استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل منطقه در خصوص رویکردهای آنکارا در قبال بغداد برگزار کرد که متن کامل این میزگرد به‌صورت پرسش و پاسخ در اختیار کاربران قرار می‌گیرد.

 

تسنیم:پس از سقوط صدام ما شاهد بروز مشکلات زیادی در روابط ترکیه و عراق هستیم، شما سیاست آنکارا در قبال بغداد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دکتر جعفر حق‌پناه: در مورد سیاست ترکیه در قبال عراق باید به این نکته اشاره کنم که ترکیه تا سالهای گذشته

سیاست خاورمیانه‌ای خاصی را به‌عنوان اولویت خود مدنظر قرار نداده بود. البته رویکرد نگاه به غرب در تمام دولت‌های ترکیه وجود دارد، حتی در سالهای نخستین دولت حزب عدالت و توسعه وجود داشت. عراق هم تحت الشعاع سیاست‌های کلان ترکیه در قبال غرب قرار داشت. نگاه به خاورمیانه به‌خصوص در دوره روی کار آمدن اوغلو تغییر کرد.

ترکیه نگاه عمیق‌تری به شرق و به اطراف خود پیداکرد، نگاه به عراق هم معنادار شد که این امر با تحولات اقتصادی ترکیه همراه گشت. به‌تدریج نگاه به عراق هم جدی‌تر شد. ترکیه در سالهای نخستین بعد از صدام کنسولگری‌های کمی در عراق داشت اما الآن افزایش پیدا کرده است. ترکیه تا سال 2008 مسائل امنیتی را در نگاه به عراق دنبال می‌کرد اما با خروج نیروهای آمریکایی فضا برای ایفای نقش ترکیه فراهم شد. بعد از خروج نیروهای آمریکایی اهل‌سنت و افراط گرایان با دولت مرکزی جنگ خود را آغاز کردند. ترکیه به‌تدریج که سیاست‌های مذهبی را نیز دنبال می‌کرد، سعی کرد که این گروه‌ها را تحت حمایت خود قرار دهد.

همین طور به‌موازات حل شدن مسائل کردی در داخل دولت ترکیه نگاه امنیتی آنکارا به کردستان عراق هم به‌تدریج کاهش پیدا کرد، نگاه منفی‌ای که ترکیه به حکومت اقلیم کردستان داشت، رنگ باخت و اینک یک شراکت راهبردی با اقلیم کردستان دارد. حضور چندین هزار شرکت ترکیه‌ای در کردستان عراق، سفرهای دوجانبه و افتتاح کنسولگری‌های آنکارا نشان می‌دهد که نگاه ترکیه تغییر پیدا کرده است.

آنکارا بعد از تحولات خاورمیانه که از آن به‌عنوان بهار عربی تعبیر می‌کند، احساس کرد که موقعیتی برای نقش‌آفرینی پیدا کرده و دروازه‌های ورود به عراق و سوریه بازشده است. از آنجایی که جریان‌های اسلام‌گرا در دیگر کشورها به قدرت می‌رسیدند، ترکیه هم سعی کرد بدیلی در عراق برای آنها پیدا کند لذا اهل‌تسنن عراق را پیدا کرد. اکنون ماجرای حمایت ترکیه از داعش به اوج خود رسیده و این روند فعلاً ادامه دارد.

 

تسنیم:بعد از جنگ 1990 که آمریکا صدام را تضعیف کرد، ترکیه کمربند امنیتی در شمال عراق تشکیل داد. زمانی که آمریکا می‌خواست عراق را اشغال کند، آنکارا پایگاه‌ اینجرلیک خود را در اختیار نظامیان آمریکایی قرار نداد، بعد هم سیاست خصمانه‌ای در قبال عراق اتخاذ کرد که سبب بروز شکاف بزرگی در روابط دو کشور شد. به‌رغم سفرهای دوجانبه‌ و سخنان دیپلماتیکی که مقامات آنکارا ــ بغداد مطرح کرده‌اند، آیا تیرگی روابط دو کشور کاسته خواهد شد؟ سرانجام ترکیه با در نظر گرفتن موضوع سوریه و کردها چه سیاستی در قبال عراق در پیش خواهد گرفت؟

دکتر حق‌پناه: در مرحله اول یعنی مخالفت آنکارا با آمریکا و همراهی نکردن با اشغال عراق مورد استقبال نخبگان عراقی که برخی از آنها از معارضان صدام بودند، قرار گرفت. با وجود این، ترکیه در آن زمان سیاست خاصی را دنبال نمی‌کرد. در اینجا باید به این نکته اشاره کنم، روابط بین کشورهای منطقه در قبال عراق صرفاً شامل معادلات دوجانبه نیست. برداشت کلی من این است که خاورمیانه به پیک بحران خود رسیده است و فقط به جنگ نرسیده است. در تئوری بحران گفته می‌شود که وقتی بحران به اوج رسید باید چاره‌ای اندیشید. همان‌گونه که عربستان تصمیم به بازگشایی سفارت خود در عراق گرفت، ترکیه نیز به‌تدریج همین کار را خواهد کرد. به‌نظر من اول باید حمایت‌های کشورهای منطقه از داعش کاهش یابد تا بازی برد ــ برد محقق شود، در غیر این صورت بحران عراق می‌تواند به کشورهای دیگر سرایت پیدا کند. همه کشورها در معرض بحران عراق قرار دارند.

 

تسنیم: آقای دباغ، یکی از مشکلات عراق رابطه بین دولت مرکزی و اقلیم کردستان است. دولت مرکزی می‌گوید قراردادهای نفتی که بین اقلیم کردستان عراق و ترکیه منعقد شده است، بدون اطلاع دولت بغداد است؟

 

دوره تنزل ترکیه بعد از تحولات سوریه آغاز شده

 

ناظم دباغ: قبل از اینکه پاسخ سؤال شما را بدهم، در رابطه با مسائلی که شما با آقای حق‌پناه مطرح کردید، باید بگویم نفوذ ترکیه در عراق به بعد از جنگ جهانی دوم بازمی‌گردد، یعنی بعد از استقرار دولت سکولار در ترکیه؛ آنکارا همواره در این اندیشه بود که یک موقعیتی در اروپا پیدا کند چون راه پیشرفت را اروپا می‌دانست. آنکارا در این زمینه خیلی تلاش کرد ولی نتیجه‌ای نگرفت، به‌خاطر اینکه اروپا می‌گفت ترکیه باید اصلاحاتی انجام دهد تا بتواند به اتحادیه اروپا بپیوندد. هنگامی که حزب عدالت و توسعه در ترکیه قدرت را به دست گرفت علاوه بر ایجاد تغییراتی در رهبری این کشور، سناریوهای خاصی برای خود مطرح کرد؛ به‌ویژه بعد از سقوط صدام. در این زمان، نفوذ اهل‌سنت در منطقه شمال عراق رو به ضعف گذاشت. ترکیه هم برای اینکه موقعیت اقتصادی و سیاسی خود را در منطقه تقویت کند، شروع به اجرای برنامه کرد تا بتواند منفعتش را ببرد.

به‌نظر من مسائلی که در منطقه رخ داده بیشترین سود را ترکیه برده است. این کشور بازی خودش را کرد و اکنون دوره تنزلش به‌ویژه بعد از تحولات سوریه شروع شده است. در زمان بحران سوریه شنیدیم که «احمد داود اوغلو» می‌گفت نظام «بشار اسد» طی 30 روز سقوط خواهد کرد. اما اکنون 30 روز، وارد چهار سال خود شده است. ترکیه هم خواست از ابزار دیگری استفاده کند که موقعیت اقلیم کردستان عراق بود. وقتی دولت بغداد تشکیل شد، تلاش کردند که موقعیت اهل‌تسنن و ترکمن‌ها در عراق و کردستان تقویت شود.

 

ترکیه به‌دنبال مهار کردهاست

 

تسنیم:آیا این درخواست با حمایت ترکیه است؟

ناظم دباغ: به‌نظرم اکثریت با ترکیه است. اقلیم کردستان چهار تا موقعیت دارد: کردستان ایران، ترکیه، عراق، سوریه. به‌نظر من ترکیه از دولت‌هایی است که اگر بتواند به مسائل حقیقی کردها اعتراف نمی‌کند. بنده معتقدم، آنکارا به‌دنبال این است که از طریق راهکارهای اقتصادی یک‌طوری کردها را مهار کند، البته در زمان صدام توانست موافقت رژیم بعث عراق را بگیرد و به‌عنوان ایجاد یک مرز امنیتی در داخل عراق وارد شمال این کشور شود.

خوشبختانه با قیام و انتفاضه کردستان تا حدی توانستیم اختیارات ترکیه را که بعد از سقوط صدام به دست گرفته بود، مهار کنیم. با وجود این، ترکها وارد اقتصاد و نفت شمال عراق شدند. این یک تیغ دولبه بود که هم به‌ نفع و هم به ‌ضررشان است. ترکیه از یک لحاظ نفت اقلیم کردستان عراق را تحت کنترل خود قرار داد و ما راه دیگری نداشتیم و اعلام کردند: از 2014.1.1 صادرات نفت را از طریق لوله ترکیه شروع می‌کنیم. بنده هم گفتم آمریکایی‌ها و ترکها از این وضعیت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق استفاده کردند و پروژه‌های نفتی خود را تکمیل ساختند. حفاری‌ها به‌عهده شرکت‌های آمریکایی و ترکیه‌ای و غربی قرار گرفت.

حال، آیا بیشتر آمریکایی‌ها سرمایه گذاری کرده‌اند یا ترکها؟ من نمی‌توانم دقیق بگویم. شرکت‌های ترک، آلمانی، روس، آمریکایی ولی آمریکایی‌ها بیشتر است. در مجموع، ترکیه می‌خواهد از طریق این لوله نفت با عراق وارد معامله شود زیرا اقلیم کردستان نقطه مشترک بین ترکیه، ایران و سوریه و عراق است. به‌هرحال، امیدوارم توافقاتی انجام شود که همه موافق باشند.

اما درباره اینکه کردها نیز از ورود ترکیه به اقتصاد و نفت شمال عراق منفعت بردند باید بگویم وقتی که دولت بغداد با شیوه قبلی با کردها برخورد می‌کند، ما چاره‌ای نداریم جز اینکه براساس منافع خودمان عمل کنیم. این در حالی است که الآن «اردوغان» و «اوغلو» حرفشان این است که تشکیل "دولت کرد" در منطقه تهدیدی علیه آنکاراست. وزیر خارجه عراق در کنفرانس مشترک با وزیر نفت ترکیه گفته است: ما خواهش می‌کنیم در روابط نفتی خود با اقلیم کردستان عراق تجدید نظر کنید. ترکیه کشوری است که در منطقه اهمیت خود را دارد، به‌اندازه ایران، سوریه، به‌اندازه خود دولت عراق اهمیت دارد. برخی به آرامی سیاست خود را پی می‌گیرند برخی هم به‌شیوه دیگری دارند.

 

کردها با سقوط موصل احساس خطر کردند

 

ناظم دباغ: کردها نمی‌توانند بدون رعایت سیاست‌ کشورهای منطقه اقدامات لازم را انجام دهند. کشورهای غربی،

اروپایی و سایر کشورهای جهان هر اقدامی که انجام می‌دهند برای حفظ منافع خودشان است. من هم به‌عنوان یک کُرد، منافع خودم را در نظر می‌گیرم. وقتی داعش در پاریس عملیات انجام داد بعد فرانسه مبارزه با داعش را آغاز کرد. هنگامی که داعش موصل را اشغال کرد، کردها خطر را احساس کردند اما کسی که از ما کمک خواست با ما صادق نبود، چون کردها نمی‌پذیرفتند که دولتی سیاه‌پوش مثل داعش همسایه آنها باشد. اما وقتی که ترکیه سناریوهایی را طراحی می‌کرد، در این اندیشه بود، از طریق این مسائلی که در عراق وجود دارد، شاید بتواند خلافت عثمانی را باز کند.

هنگامی که این پدیده "داعش" هم پیدا شد، قطر و عربستان کنار کشیدند. اردن هم اعلام آمادگی کرد تا نظامیان خود را برای مبارزه علیه داعش به عراق اعزام کند. اهل‌سنت عراق هم برای مبارزه با این گروه دست به سلاح بردند. در چنین وضعیتی چه‌ کسی از کردها حمایت خواهد کرد؟ من به‌عنوان یک کُرد می‌گویم در شرایط سیاسی کنونی باید به فکر حفظ منافع خودم در چارچوب جغرافیایی باشم که بتوانم روی پای خویش بایستم و منافع خودم را حفظ کنم. واقعیتش را بخواهید در مسئله داعش رهبری کرد تأکید کرد: ما عراق فدرال و پایبند قانون اساسی می‌خواهیم. به همین خاطر تنها راه این است که ما در چارچوب سیاستی که پایبند حق تعیین سرنوشت باشد، حرکت کنیم.

 

ترکیه نگاه ابزاری به کردستان عراق دارد

 

دکتر حق‌پناه: در قرن بیست و یکم این‌طور نیست که گروه قومی مانند کردها بازنده اصلی در این میدان باشند. در وضعیت کنونی حکومت اقلیم کردستان وضعیتش تثبیت خواهد شد، همان طوری که الآن شده است. پدیده جهانی شدن و سایر عوامل به این وضعیت کمک می‌کند. شاید در کوتاه‌مدت درگیری‌هایی پیش بیاید اما در شرایط جدید، وضعیت منطقه رو به ثبات بیشتری خواهد رفت و ترکیه هم باید این وضعیت را بپذیرد.

ترکیه نگاهی ابزاری به کردستان دارد. حزب عدالت و توسعه اعتقادی به هویت کردی در ترکیه و کردستان عراق ندارد اما به‌دلیل ملاحظات جهانی، موازین کپنهاک را رعایت می‌کند تا به اتحادیه اروپا ملحق شود، بنابراین، نگرانی کمتری نسبت به حکومت اقلیم کردستان دارند. پیوند هویتی بین کردها و ترکیه وجود ندارد. سابقه جنگ و درگیری بین آنها وجود دارد. با همه این احوال، ترکیه نمی‌تواند صرفاً ابزار فشاری داشته باشد. باید به حکومت اقلیم کردستان که به فدرال تبدیل شده نگاه جدیدی داشته باشد.

 

ترکیه ظرفیت ایفای نقش بیشتر در منطقه را ندارد

دکتر حق‌پناه: ترکیه باید این واقعیت را بپذیرد، همه کشورهای منطقه این را خواهند پذیرفت، وقتی عربستان می‌گوید "باید در اربیل کنسولگری داشته باشیم" نشان دهنده این است که این واقعیت را پذیرفته است. در این شرایط ملتهب با پیش‌بینی آقای دباغ موافقم که ترکیه بیش از این ظرفیت ندارد تا در مسائل منطقه بازی کند. ترکیه اقتصادش بسیار آسیپ پذیر است، به صادرات و توریسم وابستگی دارد. ترکیه موقعیت‌های سالهای 2008 و 2010 را ندارد. با عربستان به‌خاطر اخوان المسلمین و مصر درگیر است. قدرت نرم خود را در کشورهای عربی از دست داده است و اختلاف جدی با اروپا و آمریکا دارد. بنابراین، ترکیه نمی‌تواند در چند جبهه انرژی خود را مصرف کند.

در داخل هم که اختلافات و مسائل داخلی حاد دارد، ترکیه با اقلیت 20 میلیونی علویان مواجه است که نیمی از آنها کُرد هستند و نیمی ترک که اینها مشکل جدی هستند که از بسیاری از حقوق خود محروم هستند. رؤیای جاه‌طلبانه عثمانی هم که وجود دارد. علویان و شیعیان؛ وضعیتشان را ببیند. مشکل هویتی در ترکیه خیلی وجود دارد. این سیاست‌های خارجی تهاجمی ترکیه به‌خاطر سرپوش گذاردن بر مسائل داخلی خود است. توریستی‌ترین مناطق ترکیه نزدیک سوریه و مناطق درگیری است. حقیقت این است که ترکیه از ژئوپولیتیک به ایدئولوژیک چرخش پیدا کرده است.

 

کردستان عراق به ترکیه نگاه مثبتی ندارد

 

دکتر حق‌پناه: آنکارا به استفاده از جنگهای نیابتی روی آورده است که توانش را ندارد. این ظرفیت را ایران دارد و عربستان هم دارد اما ترکیه این ظرفیت را ندارد. اما ترکیه معلوم نیست که بتواند این قضیه را جبران کند. دیر یا زود به بن‌بست خواهد خورد. حکومت اقلیم کردستان یکی از بازیگرانی است که نسبت به سیاست‌های ترکیه دیگر نگاه مثبتی ندارد. ترکیه به‌خاطر حمایت از داعش مورد سوءظن اقلیم کردستان است.

تسنیم: جناب محمد صدیق (جگرخوین)، یکی از مشکلاتی که در روابط ترکیه و اربیل شاهد آن بودیم این بود که آنکارا اجازه نداد نیروهای کُرد به حمایت از کردهای سوریه وارد عمل شوند و این موضوع سبب شد تا کردها خیلی ناراضی شوند، با در نظر گرفتن این موضوع شما آینده مناسبات اربیل ــ آنکارا را چگونه می‌بینید؟

محمد صدیق (جگرخوین): اقلیم کردستان موجودیت سیاسی نسبتاً مستقلی است و این امری پذیرفته شده برای کشورهای منطقه و جامعه بین‌المللی است. به‌منظور بررسی رابطه این اقلیم با ترکیه باید آن را به چند حوزه سیاسی، اجتماعی، اقتصادی تقسیم کرد. در بعد سیاسی نزدیکی اقلیم کردستان و ترکیه به‌ویژه بعد از فروپاشی [نظام]  صدام و تحولاتی که در ترکیه به وجود آمد، با شرایط جدیدی همراه شد.

با توجه به نگاه ترکیه به فرصت‌های اقتصادی جدید به‌وجود آمده در اقلیم کردستان، مناسبات اقتصادی توسعه پیدا کرد، بالطبع این مناسبات برای آنکارا بسیار سودآور بود اما در حوزه‌های سیاسی و امنیتی موضوع بسیار حساس‌تر می‌شود. مشکلات دولت ترکیه در مدیریت بحران "مسئله کُرد" به اوج خود رسیده بود و آنکارا در راستای برداشتن گامهای مؤثر برای تسریع پروژه پیوستن به اتحادیه اروپا ناگزیز از اتخاذ نگاهی جدید و روشهای مؤثرتر برای حل مسئله کُرد بوده است. همزمان با این تحولات در ترکیه در عراق نیز سیاست‌های انعطاف پذیری در قبال اقلیم کردستان در پیش گرفته شد.

اینها تمام دلایلی بود که روند توسعه روابط همه‌جانبه را سرعت بخشید، اما با وجود فضای سیاسی نوین، به نظر می‌رسید که ترکیه به نتایج مطلوب خود نرسیده است. وقوع بهار عربی اوضاع امنیتی غیرقابل پیش‌بینی برای همه و بالطبع برای ترکیه به وجود آورد؛ به‌طوری که آنکارا وادار به اتخاذ تصمیمات آنی در قبال بحران به وجود آمده کرد که دستاوردهای روشنی برای ترکیه به‌همراه نداشت. ترکیه علاقمند بود نظام بشار اسد در زمانی کوتاه سقوط کند، البته این خواسته آنها محقق نشد.

 

آنکارا تسهیلات لازم را برای کمک به مدافعان کوبانی فراهم نکرد

 

محمد صدیق (جگرخوین): در خصوص پدیده داعش که به‌تصور بنده یک تروریسم ارتقایافته است، نمی‌توان مشخصاً هیچ کشوری را به حمایت از داعش متهم کرد ولی می‌توان گفت طرف‌های متعددی وجود دارند که از ظهور داعش سود بردند. پیروزی‌های داعش در منطقه، در سوریه و در عراق موجب شد تا ترکیه نیز با شرایط بغرنجی روبه‌رو شود که به‌آسانی نمی‌توانست خود را با آن تطبیق دهد. با توجه به این شرایط جدید، آنکارا در زمان مورد انتظار ما، تسهیلاتی برای اعزام نیروی پیشمرگ برای کمک به رزمندگان کُرد مدافع کوبانی در اختیار اقلیم کردستان عراق نگذاشت.

اما در عین حال اگر شما تصمیم گیرنده ترکیه‌ای باشید در چنین وضعیتی تصمیم‌گیری برای شما سخت خواهد بود؛ از سویی ملاحظات امنیتی خود را دارید، از طرف دیگر انتظارات فزاینده داخلی و نیز جامعه بین‌المللی و متحدان خود را. به همین خاطر، ترکیه سعی کرد سیاستی بینابینی با کمترین ریسک را در پیش بگیرد و در این راستا و به‌دنبال درخواست ریاست اقلیم کردستان آقای بارزانی و همچنین ائتلاف بین‌المللی اجازه داد تا گروه محدودی از پیشمرگ‌ها به کوبانی اعزام شوند. به‌دنبال این رویداد، می‌توان گفت انتقادات ما از ترکیه کمتر شد. همچنین در داخل عراق بعد از تشکیل دولت «حیدر عبادی» شاهد تحولات مثبتی در روابط ترکیه و عراق بودیم، اقلیم کردستان از پیشرفت روابط دو کشور استقبال می‌کند.

توسعه روابط ترکیه و عراق مادامی که هدف آن رفع مشکلات موجود به‌وسیله گفت‌وگو و در جهت سعادت دو ملت باشد، به‌هیچ‌وجه خلاف منافع اقلیم کردستان نیست و ما علاقمندیم این روابط تقویت شود. شرایط به‌گونه‌ای است که ترکیه و همچنین کشورهای دیگر نمی‌توانند موقعیت کنونی کردها را نادیده بگیرند. قبل از فروپاشی [نظام] صدام و چند سال قبل از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه در آنکارا ما شاهد دو رژیم اقتدارگرای نظامی در ترکیه و عراق بودیم، این رژیم‌ها همواره مشکلات خود را با تکیه بر نگاه منحصراً امنیتی حل می‌کردند.

اما نگاه دولت ترکیه به حل مسئله کرد دگرگون شده است. دولت بغداد نیز نگاه متفاوتی نسبت به گذشته دارد. با این همه، تصور می‌کنم شرایط التهابی منطقه به حد بالای رسیده است. شاید کشورهای درگیر در بحران حس می‌کنند که بیش از این نتوانند این درجه از التهاب را تحمل کنند. عزم جدی جامعه بین‌المللی و کشورهای منطقه به‌ویژه برای فرونشاندن بحران تروریسم داعش بسیار لازم است.

به‌هرحال، در شرایط کنونی فکر نمی‌کنم روابط کردها با آنکارا به‌سمت سراشیبی پیش برود. سیاست اقلیم کردستان این است که با مشارکت همسایگانش و متحدانش بتواند شرایطی به وجود آورد که با حفظ منافع مشروع همه طرفها خطر جنگ و تروریسم از منطقه از بین رفته و با استقرار صلح  شرایط باثباتی در منطقه به وجود آید.

 

ناظم دباغ: من تأکید می‌کنم موقعیت کردها در خاورمیانه موقعیتی مثبت است. ما در چارچوب قانون اساسی عراق به‌دنبال حل مسئله خود هستیم. شرایط جدید در منطقه به‌وجود آمده است؛ کردها وزنه تعادل شده‌اند. کردها در حال جنگ با داعش هستند. از یک طرف، برای خودشان و از طرف دیگر، به‌جای دیگران می‌جنگند، نمی‌توان این مسئله را نادیده گرفت.

 

محمد صدیق (جگرخوین): ما کردها نیز قاعدتاً باید به فکر امنیت مردم خودمان  باشیم. بدون شک عراقی باثبات به‌نفع همه ماست و عراق سراسر آشوب به‌نفع ما و ملت عراق و هیچ کس دیگر نیست. پس باید به‌دنبال یافتن راهکارهای مناسب و مسالمت‌آمیز برای گذار از این شرایط بحرانی بود.

 دکتر حق‌پناه: دوستان به هویت عراقی اشاره کردند، عراق از ابتدا به‌خاطر استعمار مشکل هویتی داشت، تأکیدم بر ضعف فرهنگ سیاسی مشارکتی در کل عراق است. این مفهوم در برگیرنده یک تفرقه‌گرایی، حزب‌گرایی و شخصیت‌مداری در رفتار سیاسی عراق است، شیعه و کُرد و سنی نمی‌شناسد. میان این سه طایفه اصیل کُرد، شیعه و عرب اهل‌سنت بیشتر یک فرهنگ عشیره‌ای و حزب‌گرایی رخ داده که بسیار هم در طول تاریخ نهادینه شده است که مبتنی بر حذف دیگری بوده و در طول تاریخ این امر به‌شکلی رخ داده که اینها صرفاً برای مواردی به‌صورت مقطعی به‌سمت فاصله گرفتن از یکدیگر حرکت می‌کردند.

البته به‌صورت تاریخی همین فرهنگ سیاسی موجب شده که گروه‌های مظلوم با هم یک دیدگاه‌های مشترکی داشته باشند، مثل ائتلاف تاریخی که بین کردها و شیعه در عراق شکل گرفت. به‌رغم از بین رفتن رژیم دیکتاتوری عراق هنوز بقایای این نگاه است. الآن همه مردم در عراق از این جنگ و خونریزی به ستوه آمدند و می‌بینند که این بازی هیچ برد و باختی ندارد. الآن هم کردها هم شیعیان هم اهل‌تسنن از خواسته‌های خود کوتاه آمدند که دولت ائتلافی عراق را به وجود آورد که جامعه بین‌الملل هم روابط خوبی با این دولت دارد. بنابراین، دولت عراقی جدید دولتی کم و بیش ملی است و از مقبولیت بیشتر بین‌الملل برخوردار است، این نقطه خوبی است. دوستان کُرد هم نقاط قوت بیشتری دارند و به آسیب پذیری‌های خود واقفند و می‌توانند در موضوع قدرت تعامل داشته باشند.

 

ترک‌ها بالاتر از ظرفیت خود در منطقه وارد عمل شدند

 

ناظم دباغ: ضمانت حقوق کُرد و شیعه عراق دو چیز است، اول وحدت کُرد ــ کُرد و وحدت شیعه ــ شیعه و دوم وحدت کُرد و شیعه.

 

محمد صدیق (جگرخوین): البته من معتقد به وحدت کُرد و شیعه و سنی‌های معتدل و میانه‌رو هستم. سخن آخرم در خصوص ترکیه این است که ترکها سعی کردند برای تأثیرگذاری بر رویدادهای منطقه بالاتر از ظرفیت‌های خود عمل کنند که موفقیت چندانی برایشان به‌همراه نداشت، دولت‌مردان آنکارا برای حل مشکلات به وجود آمده و گذار از بحران کنونی باید نگاه منطقی‌تری داشته باشند، ارزش‌های اخلاقی فراگیرتری را در نظر بگیرند و سیاست‌های مناسب‌تر و جامع‌تری را دنبال کنند.

ایسکانیوز: از آغاز حملات داعش به شمال عراق، ارتش این کشور، شبه‌نظامیان مردمی شیعه، گروه‌های مردمی دیگر و نیروهای کردستان عراق برای رویارویی با این گروه تروریستی به پا خاستند و هرکدام نیز در جایگاه و موقعیت خود،  پیروزی‌های بسیاری کسب کردند، اما آخرین پیروزی متعلق به نیروهای پیشمرگه‌ کُرد در آزادی سنجار است که تأثیر فراوانی بر ادامه مبارزات علیه داعش دارد. با این بهانه در گفت‌وگویی با «محمد صدیق احمد» (جگرخوین)، جانشین نمایندگی اقلیم کردستان عراق در ایران، شکسته شدن محاصره سنجار و شرایط پس از آن را به بحث و گفت‌و‌گو نشستیم.

آرمان ـ فرشاد اعظمی: «محمد جواد ظریف» در ادامه برنامه‌های سفر به عراق، با مسئولان اقلیم کردستان از جمله «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان دیدار و گفت‌و‌گو کرد. «محمد صدیق احمد» (جگرخوین) جانشین نماینده اقلیم کردستان در ایران طی گفت‌وگو با روزنامه آرمان به دستاوردهای این دیدار و نتایج آن در آینده تحولات عراق پرداخته است.

وی ضمن رد هرگونه مداخله یکطرفه نظامی کشورها در تحولات عراق اعتقاد دارد اکنون عراق نه نیاز به مداخله نظامی از طرف ایران که نیازمند حمایت‌های تجهیزاتی است چرا که حمایت‌های حامیان پشت‌پرده داعش و همچنین تسخیر چند پایگاه مجهز عراق از سوی تروریست‌ها باعث تقویت دوباره داعش شده است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید:

 

به نظر شما آقای ظریف بر چه اساسی تصمیم به دیدار با مقامات کردستان عراق گرفته‌اند و چه دستاوردهای این دیدار برای منطقه خواهد داشت؟

ایران همسایه بزرگ ماست. پیوندهای گسترده‌ای بین دولت عراق، اقلیم کردستان و ایران وجود دارد. از طرف دیگر ایران به‌عنوان یک قدرت منطقه و یک بازیگردان منطقه در صحنه تحولات عراق وجود دارد و می‌تواند تأثیر به‌سزایی ایفا کند. سفر اخیر آقای ظریف نیز از چند بُعد مختلف اهمیت دارد. مهم‌ترین بحث و ویژگی این سفر آن است که عراق شرایط خاصی را پشت‌سر می‌گذارد. کمک به اجماع نیروهای عراقی و سیاسی برای تشکیل دولت فراگیر و ایستادگی در برابر تروریسم و مبارزه با گروه‌های تروریستی یک اصل مهم در شرایط کنونی عراق است. همان‌طور که آقای بارزانی نیز بارها گفتند و تأکید داشتند، ایران در روزهای سخت حامی و پشتیبان مردم عراق، دولت و اقلیم کردستان بوده است. از این منظر سفر وزیر خارجه کشور ایران به عراق و اقلیم کردستان و اینکه از دولت عراق و اقلیم کردستان و هرگونه توافقی که بین آنان صورت بگیرد، اعلام حمایت می‌کنند بسیار مهم و قابل تقدیر است. به‌ویژه آنکه اقلیم کردستان در شرایط کنونی کانون مبارزه با تروریسم و مشخصا داعش است. ایران به‌عنوان حامی مهم عراق می‌تواند کمک به ایستادگی و مقابله با نیروی‌های تروریست کند.

 

اگر چه کشورهای خارجی ادعای دخالت نظامی ایران در تحولات اخیر عراق را دارند ولی به تکرار شاهد آن بودیم که مقامات ایران چنین ادعایی را تکذیب کرده‌اند. فکر می‌کنید چرا چنین ادعایی درباره دخالت نظامی ایران وجود دارد؟ و به نظر شما دولت عراق چه نگاهی به حمایت‌های ایران دارد؟

دولت عراق یک تفاهمنامه با ایالات متحده دارد که بر اساس همین تفاهمنامه نیز از آمریکا درخواست مداخله کرده است. در مورد ایران من هنوز ندیده‌ام که چنین درخواستی صورت گرفته باشد. از طرف دیگر نیروهای کردستان اعلام کرده‌اند که نیاز به مداخله نظامی دیگر کشورها ندارند و تنها نیازمند تسلیحات و تجهیزات نظامی هستند. کما اینکه آقای بارزانی در دیدار با آقای ظریف نیز اعلام کردند که نیاز ما تجهیزات و تسلیحات است و ایران اولین کشوری بود که به ما کمک کرد که نتیجه موثر و مثبت آن را در مقابله با گروه‌های تروریستی شاهد بودیم.

 

 فکر می‌کنید حمایت‌های ایران از عراق تا کجا خواهد بود و آیا به سطح دخالت نظامی نیز خواهد رسید؟

در اینکه نیروهای داعش مجهز بوده و با توجه به از دست رفتن چند پایگاه نظامی مجهز و پیشرفته دولت عراق در مبارزه با این گروه، تجهیزاتشان بیشتر و قوی‌تر شده، شکی نیست. اما مقابله با داعش به‌ویژه در شمال کشور و مناطق کردنشین خوب و موفقیت‌آمیز بوده است. نیروهای اقلیم کردستان با ایستادگی و پیشروی در مبارزه با داعش به نوعی آنان را مجاب به عقب‌نشینی کرده‌اند. به همین خاطر است که همچنان تأکید و درخواست ما همان کمک‌های تسلیحاتی و تجهیزاتی است و نیازمند مداخله نظامی نیستیم. البته طبیعی است که اگر ادامه درگیری‌ها و تحولات موجب شد تا مواضع ایران به نوعی تهدید شود، نظامیان ایران ورود کنند ولی در کل شرایط کنونی و آنچه شواهد نشانی می‌دهد ما نیازمند مداخله نظامی کشوری نیستیم.

 

در روزهای شروع درگیری‌های داخلی عراق برخی از سیاستمداران غربی سعی داشتند تا گزینه‌های نظامی را مانند سوریه برای حل مشکل عراق مطرح کنند. فکر می‌کنید اگر چنین گزینه‌هایی مطرح می‌شد چه اتفاقی برای عراق رخ می‌داد؟

شرایط عراق و سوریه متفاوت است. بحران عراق بیشتر ریشه سیاسی دارد تا امنیتی و نظامی. اگر دولت قبل مرتکب اشتباهات عمده نمی‌شد چنین شرایطی پیش نمی‌آمد؛ یعنی اگر دولت گذشته تلاش خوبی برای جذب نکردن نیروهای معترض و منتسب به رژیم گذشته نمی‌کرد که اکثرا با جریان‌های منافق داخلی و خارجی ارتباط داشتند تا به کشور و منافع ملی ضربه بزنند این اتفاقات رخ نمی‌داد. بسیاری از همین نیروها به داعش پیوستند و باعث شدند تا این اتفاقات رخ بدهد. اما در جواب سوال شما باید بگویم که در حالت کلی تصور نمی‌کنم دخالت خارجی مشکلی را حل کند. از نظر نیرو چه نیروهای مردمی و چه اقلیم کردستان توانسته‌اند خود را تجدید کنند. برای حل این بحران راه‌حل‌های دیگر پیش‌روی مجامع بین‌المللی باز است. طبق قطعنامه سازمان ملل و حمایت جامعه جهانی باید منابع مالی، رفت‌وآمدها، دسترسی به امکانات و تجهیزات بر هر جریان و گروه تروریستی قطع شود. رشد تروریسم یک تهدید جدی برای جهان است که برای حل آن لازم وحدتی جهانی صورت بگیرد.

 

نظر شما درباره تغییر رویکردهای دولت ایران چیست؟ برخی کشورها سعی بر گسترش ایران‌هراسی در منطقه دارند در حالی‌که مسئولان کشور در تلاشند تا سیاست‌های ایران را در چارچوب‌های صلح‌جویانه دنبال کنند.

این طبیعی است که دولت‌های منطقه در بسیاری نقاط رقیب یکدیگر باشند. به تعبیر دیگر خیلی از سیاست‌های ایران ممکن است در راستای منافع کشورهای دیگر نباشد که به همین دلیل آنان ایران را ضد خود می‌دانند. اما نقش ایران در بحران عراق و کمک به حل آن را مثبت می‌دانیم. هرچند این امکان وجود دارد که بتوانند نوعی توازن ایجاد کنند، تأثیر بیشتری خواهد داشت؛ طبق سیاست رسمی ایران، حکومت منتخب مردم عراق، اقلیم کردستان و هرگونه توافق بین طرفین مورد حمایت ایران است که جای قدردانی و امیدواری دارد.

واحد مرکزی خبر: شنوندگان عزیز، این مصاحبه‌ای است با آقای «محمد صدیق احمد» (جگرخوین)،جانشین نمایندگی اقلیم کردستان عراق در ایران. آقای «محمد صدیق احمد» از اینکه در این گفت‌وگو با ما شرکت کردید از شما تشکر می‌کنم. به عنوان اولین سؤال آقای احمد، چندی پیش رهبران گروه تروریستی داعش تهدید کردند که هدف بعدی آنها تصرف بغداد است. به نظر شما چقدر این تهدید به واقعیت نزدیک است و آیا داعش تجهیزات و نفرات داعش برای عملی کردن این تهدید کافی است؟

 

محمد صدیق احمد: البته تهدید همیشه وجود داشته است، ولی با توجه به درگیریهایی که داعش اخیراً با نیروهای پیشمرگه اقلیم کردستان عراق داشته، از نظر من قدرت نظامی نیروهای داعش تضعیف شده است. این بدین معنا است که این گروه قدرت و تجهیزات کافی برای حمله گسترده به شهری مثل بغداد را ندارد. اشغال بغداد کار آسانی نیست و نیروهای داعش قادر به انجام آن نیستند. علاوه بر آن به غیر از ارتش عراق، نیروهای مردمی نیز حضور دارند. از نظر من تهدید اشغال بغداد یک تهدید واقعی نیست.

 

واحد مرکزی خبر: شما در خبرها خواندید که ایزدیهای شمال عراق منطقه را بعد از اینکه تعدادی از آنها توسط داعش ربوده شدند؛ رها کردند. بعدها ما شنیدیم که نیروهای پیشمرگه اقدام به شکستن محاصره منطقه سنجار که ایزدیها در آنجا حضور داشتند کردند. لطفا به ما بگوئید که در حال حاضر اوضاع ایزدیها چگونه است؟

 

محمد صدیق احمد: خوشبختانه بیشتر افرادی که در منطقه کوهستانی سنجار زندگی می‌کردند به استان دهوک منتقل شدند  و در آنجا ساکن شدند. شمار کمی از آنها در کوه ماندند که اقداماتی کمکی برای آنها در حال انجام است. در کوه سنجار گذرگاه‌ها و راه‌ها برای دسترسی ایمن و حفاظت شده وجود دارند که از طریق آنها یاری رساندن به باقی مانده ایزدیها آغاز شده است و از این نظر مشکلی وجود ندارد. طبق گزارشهای رسیده شماری از زنان و بچه‌های کُرد ایزدی به طور وحشیانه‌ای اسیر شدند. البته گزارشات متفاوت است. به همین دلیل ما نمی‌توانیم یک آمار واقعی ارائه دهیم. اما آنچه که مشخص است اینکه بر اساس باورهای غلط و فریبنده داعش، برخی از زنان ایزدی و دختران آنها به آنها خدمت خواهند کرد. حکومت کردستان عراق و متحدان آن از همه امکانات خود برای دفاع از کردهای ایزدی استفاده خواهند کرد تا از کردهای ایزدی دفاع کنند و ما امیدورایم که وضعیت آنها در این مسیر بهبود یابد و آنها ان‌شاء‌الله به خانواده‌های خود باز گردند.

 

واحد مرکزی خبر: به عنوان آخرین سؤال، اتحادیه اروپا تصویب کرد که اعضاء برای دفع تروریسم در عراق سلاحهایی به این کشور ارسال کنند. کشورهای غربی ماهیت تروریستی داعش را به عنوان تهدیدی برای منطقه و کل جهان پذیرفتند. چه انتظاراتی از جامعه جهانی با ملاحظه به فرایندها و پیشرفتهای اخیر در عراق می‌تواند وجود داشته باشد؟

 

محمد صدیق احمد: قاعدتاً مقابله با تروریسم نمی‌تواند محدود به یک کشور باشد. تروریسم یک تهدید جهانی و بین‌المللی است و جامعه بین‌المللی باید تلاشهای گسترده‌ای را برای مقابله با آن انجام دهد. اعلامیه اتحادیه اروپا و شورای امنیت برای ایجاد ارتباط و هماهنگی‌ها جهت ایجاد توافق، جنگ علیه تروریسم، مخصوصاً قطع منابع مالی داعش، بستن راه‌های دسترسی به این منابع و مقابله با رفت و آمدهایی که در این مقیاس داشتند؛ بسیار مفید و مؤثر بود. ما معتقدیم که سازمان ملل، اتحادیه اروپا، جامعه جهانی، کشورهای منطقه و نیروهای مترقی که از دموکراسی پشتیبانی می‌کنند باید برای ریشه‌کنی پدیده شیطانی تروریسم در منطقه متحد شوند. این پدیده نه تنها برای مردم عراق و سوریه، بلکه برای کل منطقه یک تهدید به حساب می‌آید.

 

به علاوه، خوشبختانه، اتحاد خوبی میان نیروهای منطقه و حتی در درون نیروهای عراقی برای مقابله با تهدید داعش وجود دارد و اینکه آن به عنوان یک تهدیدات مؤثر شناخته شده است. عقب نشینی و شکست نیروهای داعش در روزهای اخیر و مقاومت وفادارنه و محکم نیروهای پیشمرگه با کمک نیروی هوایی آمریکا و همچنین کمکهای متحدان کردها و ملت عراق نتیجه مثبتی در پی داشته و من فکر می‌کنم تهدید داعش به فرجام نخواهد رسید.

 

به طور خلاصه با اجماعی که ما انتظار داریم در گروه‌های سیاسی در عراق به وجود بیاید و رویدادهای اخیر و مشاهده استعفای دولت برای تشکیل کابیتنه جدید به وسیله نخست وزیر، توان لازمه برای حمایت از دمکراسی و قانون در کشور و منطقه به‌وجود آمده و اگر خدا بخواهد ما شاهد پس زدن این تهدیدات از عراق، منطقه و جهان خواهیم بود.

 

مایل هستم که بگویم در هر صورت، تهدید در منطقه وجود دارد و دشمنان نباید در جهان دست کم گرفته شوند. اما با ملاحظه به شکستهای داعش، قاعدتاً استراتژیهای نظامی آنها بر حملاتی جهت محافظت از خودشان متمرکز خواهد شد. بنابراین تهدید علیه بغداد و سایر مناطق در این نگاه ارزیابی می‌شود. به طور کلی من فکر نمی‌کنم که تروریستهای داعش چنین توانی داشته باشند.

 

 

 

واحد مرکزی خبر: ممنون از شما که در این مصاحبه شرکت کردید و از توجه شما سپاسگذارم.

 

 

 

http://english.irib.ir/analysis/interviews/item/194585-iraqi-kurdistan-envoy-in-iran-isil,-a-threat-to-region-and-the-whole-world

 

 

 

 

آرمان محمودیان ـ مشخص نیست حسادت نهفته در خاک است یا نفرینی تاریخی، اما هرچه که هست، ظاهرا عراق خوش ندارد کشوری در صدر اخباربودن از آن سبقت گیرد؛ عراق با عجایبش از صدام‌حسین گرفته تا ظهور سهمگین داعش جایگاه در صدر اخباربودن را در انحصار خود گرفته است؛ ظهوری که باعث شد خبرنگار روزنامه «شرق»، با حضور در دفتر نمایندگی اقلیم کردستان در شهرک غرب، با آقای دکتر «محمد صدیق» (جگرخوین)، جانشین نمایندگی اقلیم کردستان و عضو ارشد حزب دموکرات کردستان عراق، درباره تحولات اخیر این کشور گفت‌وگو کند.

‌چندی پیش شهر موصل به دست داعش افتاد؛ سقوطی که به گفته برخی از منابع خبری، پاره‌ای از عشایر سنی نیز در آن بی‌نقش نبودند. شما ریشه این بحران را چگونه تحلیل می‌کنید؟
برای درک بهتر این بحران، به شناسایی عوامل زمینه‌ساز نیاز داریم. می‌دانید یکی از مهم‌ترین و شاید مهم‌ترین مشخصه دموکراسی مدرن، تکثرگرایی یا پلورالیسم سیاسی است که همزیستی مسالمت‌آمیز عقاید گوناگون جامعه را به‌دنبال دارد. اما متأسفانه طی چنددهه، مدیریت سیاسی تمرکزگرا در عراق حاکم بود که جهانیان نتایج فاجعه‌بار آن را دیدند؛ تا اینکه پس از سقوط رژیم بعث در سال 2003 بسیاری این امید را داشتند که ساختار حاکمیتی عراق به سوی تکثرگرایی حرکت کند ولی پس از خروج نیروهای آمریکایی، دولت پیشین با وجود برخورداری از منابع و امکانات قابل ملاحظه، نتوانست شرایط عمومی و امنیتی کشور را به درجه‌ قابل‌ قبولی برساند و اهداف کلان جامعه متکثر عراق را محقق کند؛ ادعایی که در مورد بحران اخیر عراق مطرح است، عدم التزام به توافقات سیاسی موجود و قانون‌ اساسی از سوی دولت فدرال است که موجب شده نه ‌تنها بحران‌های داخلی در عراق حل‌وفصل نشوند، بلکه بحران‌های جدید نیز ظهور پیدا کنند.
در واقع عدم التفات به خواسته‌های معقول جریان‌های سیاسی از سوی دولت پیشین، از دلایل مهمی است که موجب شده تا حلقه‌ها و نیروهایی که مخالف پیشرفت ملت عراق هستند، ناراضی‌ها را به‌ویژه در مناطق مرکزی و غربی جذب کرده و در نتیجه چنین وضعیت بغرنجی پدید‌ آید.


عده‌ای در مقابل، این استدلال را دارند که تا قبل از 2003 عراق توسط یک اقلیت بر اکثریت شیعه اداره شده و حال بعد از سقوط صدام، این اقلیت از قدرت حذف نشده‌اند بلکه جایگاه متناسب جمعیت و کثرتشان به آنان داده شد، آیا می‌توان اینطور برداشت کرد که پاره‌ای از رهبران سنی، حاضر به قبول جایگاه خود  نیستند؟
زیاده‌خواهی‌ها همیشه وجود داشته است، اما عراق امروز، عراق گذشته نیست، بعد از 80 یا 90 سال، تلاش شده است حاکمیتی که نماینده همه اقشار مردم باشد به وجود‌ آید، قاعدتا باید نگاه این نظام نوین، دموکراتیک و ابزارهای آن برای حل مشکلات، گفت‌وگو و سایر ابزارهای قانونی و ‌مسالمت‌آمیز باشد، در حالی که زمامداران تفاوت اساسی در روش‌هایشان برای اداره جامعه نداشتند. البته قانون‌ اساسی جدید عراق، سازوکارهای مناسبی برای‌گذار این کشور از بحران‌های گذشته و جریان صلح‌آمیز امور تدارک دیده که اگر با حسن‌نیت، بدون ملاحظه‌کاری سیاسی و انگیزه‌های شخصی اجرا می‌شد، شاید عراق در حال حاضر با این معضلات روبه‌رو نبود.

 

فرای ریشه‌شناسی بحران فعلی، مسأله این است که نیروهای داعش چگونه موفق شدند با نفراتی حدود 800 الی هزار شبه‌نظامی شهر موصل را اشغال کنند، مشخص است ستون پنجمی داشته‌اند، شما به‌عنوان نماینده حزب دموکرات کردستان عراق و در حقیقت حزب حاکم بر اقلیم هستید، از دید جناح سیاسی مظنون اصلی و مهم‌ترین همکار داعش در این فتح شوم کیست؟


البته بنده در اینجا به‌عنوان جانشین نمایند اقلیم کردستان در ایران با شما سخن می‌گویم؛ در نگاهی کلی می‌توان گفت نارضایتی مردم محلی از سیاست‌های دولت آقای ‌مالکی، باعث شد آنها انگیزه‌ای برای دفاع نداشته باشند حتی برخی از عشایر نه‌تنها مقاومت نکردند بلکه به حمایت از داعش پرداختند. از سوی دیگر ارتشی که آقای ‌مالکی تشکیل داده بود با وجود در اختیار داشتن سلاح‌ها و تجهیزات پیشرفته نظامی فراوان، یک ارتش توانمند و مبتنی بر باورهای ریشه‌دار نبود، نفوذ اطلاعاتی تروریست‌ها نیز در داخل نیروهای ارتش به اذعان بسیاری از آگاهان بسیار محتمل است. به همه اینها، روش‌های وحشیانه داعش در ایجاد رعب و وحشت و جنگ روانی، در کنار عدم توجه دولت مرکزی به هشدارهای مقامات کردستان را باید اضافه کرد. اینها از جمله عواملی بودند که دست‌به‌دست هم دادند تا داعش اینگونه در موصل بحران‌آفرینی کند.

 

یکی از مسایلی که بعد از سقوط موصل مطرح شد و عده‌ای از آن به‌عنوان «بازی بد اقلیم» یاد کردند، تبدیل‌شدن اقلیم به محلی برای گردآوری عشایر سنی بود، آنها هم بعد از اولین جلسه خود در اربیل از داعش و همکارانش با عنوان «جبهه انقلابیون» یاد کردند، چرا اقلیم چنین فضایی به آنان داد و در حقیقت چرا وارد این بازی عربی ـ عربی شد؟


ملت کُرد بزرگ‌ترین قربانی پدیده شوم تروریسم در منطقه است. درست به همین دلیل اکنون نیروهای پیشمرگه کردستان عمده‌ترین و مؤثرترین نیروی مقابله با دولت تروریستی داعش هستند. ما وارد هیچ بازی‌ای نشدیم، اقلیم کردستان با دیگر بخش‌های عراق خیلی متفاوت است و با توجه به شاخص‌های موجود، ما می‌توانیم بحق مدعی باشیم یک جامعه آزاد و پویا در اقلیم کردستان پدید آورده‌ایم اما به این معنا نیست که نقش خود را در کل عراق فراموش کنیم، بلکه سعی می‌کنیم بر اساس باورهای دموکراسی‌خواهانه خود سیاست‌هایمان را دنبال کنیم تا نقشی مثبت در ایجاد همگرایی بین جریان‌های سیاسی عراق ایفا شود. ما اعتقاد داریم برخی از روش‌های دولت مرکزی در برخورد با مخالفان سیاسی‌اش نامناسب بوده است. این منحصر به سنی‌ها و کردها نیست و حتی گاه، شیعیان را هم شامل شده و در مقاطعی که بعضی از مخالفان سیاسی آقای ‌مالکی که در بغداد فضایی برای اظهارنظر پیدا نکردند. در سفرهایشان به اقلیم کردستان نظراتشان را بیان کرده‌اند. البته به هیچ‌کس یا گروهی اجازه داده نشده فعالیتی علیه دولت بغداد داشته باشد. اما بدیهی است دولت ما برای همه جریان‌های قانونمدار حاضر در عرصه سیاسی عراق حق اظهارنظر یا اعلام مواضع را قایل است، همان‌گونه که ما این حق را برای مخالفان سرسخت خود نیز قایلیم و این نه‌تنها یک فاکتور منفی نیست، بلکه نقطه قوت جامعه کردستان است.

 

در نخستین ایامی که داعش به عراق یورش بود، عده‌ای بر این تحلیل بودند بزرگ‌ترین برنده این نبرد کردستان عراق است و شاهدش هم مناطقی بود که پیشمرگه‌های کُرد در آن روزها تصرف کردند، آن پیشروی‌های اولیه به درخواست دولت مرکزی بود یا از سوی اهالی برای ورود پیشمرگه‌های امدادخواهی شد یا اینکه اقلیم از آن به‌عنوان فرصتی تکرارنشدنی استفاده کرد؟


مناطقی که نیروهای نظامی پیشمرگه به آن وارد شدند، مناطق کردنشین و منطقه کردستان خارج از حوزه اقلیم بود. وقتی ارتش عراق شتابزده این مناطق را تخلیه کرد، نیروهای تروریستی این مناطق را هم به قصد تصرف مورد تهاجم قرار دادند و شروع به پیشروی در این نواحی کردند، عکس‌العمل سریع نیروهای پیشمرگه برای دفاع از مردم محلی در مقابل تهاجم وحشیانه تروریست‌های داعش بود و مشخصا پیشروی‌های آنها را متوقف کرد. بسیار روشن است اگر نیروهای داعش به این سرعت این مناطق را هم تصرف می‌کردند، هیچ‌گونه تضمیمی برای حفظ دیگر مناطق و مشخصا بغداد که تروریست‌ها تا 30 کیلومتر آن پیش رفته بودند، وجود نداشت اما مقاومت نیروهای پیشمرگه، روحیه سربازان دولت مرکزی را هم دوچندان کرد، بنابراین نگاه ما نه‌تنها فرصت‌طلبانه نبود، بلکه حق‌طلبانه و حرکتی مشروع برای دفاع از مردم خودمان و کل عراق بود.

 

یکی از مسایلی که در آن ایام ناظران را نسبت به امنیت اقلیم بیمناک می‌کرد، چندصدایی بود که از اقلیم بروز پیدا کرده بود، به‌طوری که مواضع برخی جریان‌ها با موضع حکومت اقلیم، تفاوت داشت، این مسأله چه تأثیری بر ادامه مبارزات گذاشت؟


چندصدایی، اصلی راهنما در دموکراسی‌ها و در جوامع متکثر است، اما با شما موافقم که گاه اظهارنظرهای غیرمسوولانه بعضی از اشخاص یا گروه‌ها وجود دارد که آگاهانه یا ناآگاهانه منافع خود را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند. اینگونه اظهارنظرها در داخل و خارج از اقلیم کردستان از دید مردم و مسوولان از اعتبار چندانی برخوردار نیستند. خوشبختانه دولت ما تقریبا نماینده همه مردم کردستان است، چراکه تقریبا همه احزاب و جریان‌های سیاسی شرکت‌کننده در انتخابات در آن حضور دارند.
سیاست‌های رسمی اقلیم کردستان نیز همواره به شکلی بسیار روشن و شفاف از سوی ریاست اقلیم کردستان، ریاست هیأت وزیران و سخنگوی رسمی دولت کردستان اعلام می‌شود و به‌ویژه در عرصه روابط خارجی، متولی و مرجع اعلام سیاست‌های اقلیم کردستان، مسوول روابط خارجه اقلیم کردستان است. خوشبختانه همه مقامات دولت اقلیم کردستان متعهدانه، به شکلی کاملا منسجم و متحد عمل کرده و در چارچوب منافع ملی سخن می‌گویند.


‌پس از پیشروی‌های اولیه نیروهای پیشمرگه ناگهان ورق برگشت و داعش موفق شد مناطقی را از کردها بگیرد و حتی وارد جاده اربیل شود، این وارونگی ناشی از چه بود؟


البته پیشرفت داعش در اقلیم در مقایسه با پیشروی‌هایی که در سایر نقاط عراق کردند، جزیی بود و هم‌اکنون با حملات پی‌درپی پیشمرگه‌ها که با پشتیبانی هوایی همراه است. تقریبا از تمام این مناطق عقب‌نشینی کرده‌اند. اما اینکه چرا آنها موفق شدند به پیشروی‌های محدودی در اقلیم دست یابند، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که عمده‌ترین آنها، مجهزبودن این نیروهای تروریستی به سلاح‌های مدرن سنگین و پیشرفته بود که در مقابل نیروهای پیشمرگه دارای تسلیحات عمدتا سبک بودند، بخشی از عقب‌نشینی‌ها هم قاعدتا می‌تواند براساس تاکتیک‌های نظامی و در جهت تقویت مواضع دفاعی و خارج‌کردن غیرنظامیان از منطقه جنگی باشد. البته احتمالا اشکالاتی هم در سازماندهی نیروهای پیشمرگه وجود داشت و آقای ‌بارزانی هم در بیانات خود به این احتمال اشاره کردند هر کم‌کاری و سهل‌انگاری که رخ داده بررسی شده و مسببان آن مجازات خواهند شد. البته این جنگ است با همه واقعیت‌هایش هیچ‌گاه در جنگ‌ها شرایط یکنواخت و کاملا قابل پیش‌بینی نیست، گاهی عقب‌نشینی گاهی هم پیشروی می‌کنید.

 

فرای کم‌وکیف تحولات نظامی، اقلیم از کشورهای خارجی درخواست کمک کرده و بنابر اظهارات آقای ‌بارزانی اولین کشوری که این درخواست را اجابت کرده ایران بود، چه شد که از ایران کمک خواستید؟


قبل از هر چیز باید بگویم نگاه اقلیم به ایران نگاهی تاریخی و عمیق است. ما در یک حوزه تمدنی باستانی قرار داریم، زبان، تاریخ و فرهنگ ما دارای ریشه‌های مشترک فراوان است و در تاریخ سیاسی معاصر، کردها با وجود جدایی از ایران و تقسیم‌شدن و قرارگرفتن در حوزه مرزهای سیاسی کشورهای ترکیه، سوریه و عراق، همچنان با ایران پیوندهای ناگسستنی دارند. بعد از انقلاب اسلامی هم با وجود دشمن مشترکی با نام صدام ‌حسین و حزب بعث، ایران از مبارزات ملت کُرد در عراق پشتیبانی کرد و برای سال‌ها صدها هزار آواره کُرد را پناه داد. از سوی دیگر اقلیم کردستان هیچ‌گاه اجازه نداده منافع ایران مورد تهدید واقع شود و رفتار سیاسی اقلیم نیز نشان داده تمام تلاش‌های خود را انجام داده که روابط گسترده‌ای با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. تروریسم داعش تهدید مشترک علیه همه ماست و شکی نبود که ایران در جنگ با این پدیده ضدبشری به ما کمک خواهد کرد؛ همان‌گونه که در هنگام فاجعه حلبچه ما را تنها نگذاشت. در نهایت باید بگویم کمک‌های ایران بسیار ارزنده و به‌موقع بود، قدردانی بسیار ویژه آقای‌ بارزانی نیز از ایران نشان از اهمیت قابل‌توجه این کمک‌ها دارد.

 

پس از صحبت‌های آقای ‌بارزانی، یکی از تحلیل‌هایی که شکل گرفت، این بود که سیاست خارجی اقلیم در حال تغییر است و بار دیگر حضور ایران در اقلیم از رقیب منطقه‌ای خود یعنی ترکیه سبقت خواهد گرفت. شما فکر می‌کنید با توجه به کمک فوری ایران و تعلل و در نهایت عدم کمک از سوی آنکارا، این تحلیل قریب‌الوقوع است؟

تصور نمی‌کنم تغییری در رابطه اقلیم با ترکیه رخ دهد. ما همواره سعی کردیم توازن را در سیاست خارجی خود رعایت کنیم و تلاشمان این است که عاملی برای همگرایی در منطقه باشیم. این را هم باید گفت رابطه دولت اقلیم کردستان با یک کشور به این معنی نیست که رابطه‌اش لزوما با کشور دیگری نوسان پیدا کند. ایران و ترکیه دو همسایه مهم ما هستند. طبیعی است هر کشور سیاست خاص خود را دنبال و براساس اصول و برنامه‌های خود رفتار می‌کند. جمهوری ‌اسلامی ‌ایران به‌عنوان کشوری مهم و بسیار تأثیر‌گذار در منطقه، جهان و در همسایگی ما و عراق، منافع زیادی در این بین دارد، اکثریت جامعه عراق شیعه هستند و ایران، مرکز تشیع در جهان اسلام است. این برای ما کاملا قابل درک و احترام است. اما در عین حال، این نقد حتی گاه از سوی کارشناسان و پژوهشگران سیاسی در داخل ایران نیز به سیاست خارجی ایران وارد می‌شود که حضور فعالی در اقلیم کردستان نداشته و بیشتر این حضور در بغداد بوده است، هر چند روابط سیاسی در سطوح عالی همواره برقرار بوده، اما در حوزه دیپلماسی عمومی، روابط اقتصادی و فرهنگی مناسبات فی‌مابین در سطح مناسبی نیست، اینها بخشی از عواملی هستند که موجب شده شرایط برای کشورهای دیگر با مشترکات به ‌مراتب کمتر با مردم کُرد مهیاتر باشد.

 

یکی از بن‌بست‌ها که تا چندی‌پیش سایه‌اش بر بحران عراق سنگینی می‌کرد، مسأله تشکیل دولت و اصرار مالکی بر ماندن و رقبای او بر رفتن بود تا اینکه ناگهان آقای‌ حیدر العبادی از داخل حزب الدعوه ظهور پیدا کرد و پس از مدتی قدرت به او منتقل شد. کم‌وکیف این پروسه انتقال قدرت چگونه بود؟


پروسه سیاسی عراق به یک بن‌بست رسیده بود و تصور نمی‌شد با حضور آقای ‌مالکی تغییر شگرفی در این بن‌بست به وجود آید. در عین‌ حال، تهدید داعش روزبه‌روز گسترش پیدا می‌کرد و شرایطی را به وجود آورد که لازم شد برای مقابله با گسترش آن برخوردی همه‌جانبه و بین‌المللی صورت گیرد. لازمه برخورد با بحران موجود قبل از هر چیز، تغییر و اصلاح رفتار حاکمیت در بغداد بود؛ بالاخص که آقای ‌مالکی نگاهی انعطاف‌ناپذیر و سخت به حل مسایل سیاسی داشتند و راهکارهای جامع و مناسبی را جست‌وجو نمی‌کردند. در نهایت، تقریبا همه کسانی که از شخص آقای ‌مالکی حمایت می‌کردند، متوجه شدند نارضایتی از مالکی حتی در داخل خود حزب او هم رو به‌افزایش است و در ادامه شرایطی به وجود آمد که حتی مرجعیت هم در خصوص ضرورت تغییر بیانیه دادند.


‌به ‌سراغ حیدر العبادی نخست‌وزیر فعلی برویم، عملکرد او را تاکنون چطور ارزیابی می‌کنید؟


آقای‌ بارزانی اعلام کرده‌اند همچنان پشتیبان تلاش‌های موجود برای پیشرفت روند سیاسی در عراق هستند. اما اقلیم کردستان همچنان در شرایط سختی به‌سر می‌برد. الان مهم‌ترین جبهه جنگ علیه داعش را جبهه‌های اقلیم کردستان تشکیل می‌دهد. دولت بغداد اما حدود 9 ماه است کل بودجه اقلیم کردستان را قطع کرده است. اقلیم کردستان همچنان خویشتندارانه و با درک مسوولیت سنگین اخلاقی و برای اثبات حسن‌نیت خود، در فرآیند تشکیل دولت جدید شرکت کرد، در حالی که هنوز مشکلات بدون حل باقی مانده‌اند. اظهارات آقای ‌عبادی در مقام نخست‌ وزیری تاکنون مثبت ارزیابی می‌شود، اما پیداست هنوز برای اقدام عملی و پشت‌سرگذاشتن مشکلات، راه زیادی را باید پیمود. رهبر سیاسی کردستان مدت‌ زمان سه ‌ماهه‌ای را برای اقدام عملی دولت جدید در مسیر حل مشکلات در نظر گرفته است. اما توقع بجایی از سوی مردم و رهبران در کردستان وجود دارد که آقای ‌عبادی اراده و حسن‌نیت خود برای مرتفع‌کردن مسایل فی‌مابین نشان دهد.

 

آمریکا با ائتلاف نزدیک به 50 کشور و همکاری پنج‌کشور عربی، مواضع داعش را مجددا در هم کوبید. این حملات تا چه حد به مبارزات پیشمرگه‌های شما یاری رساند؟


این بمباران‌ها بسیار مؤثر بوده و توانسته بسیاری از مراکز مهم دولت خلافت خودخوانده داعش را منهدم کند. ملت کردستان عراق به نمایندگی از جهان آزاد با این تهدید خطرناک تروریستی جهانی مقابله می‌کند. رهبر اقلیم کردستان از همه دولت‌ها و ملت‌هایی که در این رویارویی سخت، پشتیبان مردم کردستان و عراق بوده‌اند، صمیمانه قدردانی کرده است. بدون‌ شک برای ریشه‌کن‌کردن تروریسم داعش کمک‌ها و حمایت‌های بیشتری نیاز است.

 

عراق همچنان جامعه‌ای است که اشخاص کاریزماتیک در آن کارایی بیشتری نسبت به تشکل‌ها دارند، برای همین می‌خواهم اسم تعدادی از چهره‌هایی را بیاورم تا شما مختصر در مورد نقش‌آفرینی آنان بگویید؟ «جلال طالبانی» رییس‌جمهوری سابق عراق و تأثیر فقدان حضورش؟


رهبری مبارز و رییس‌جمهور شایسته کُرد عراق در این شرایط سخت. غیبت ایشان به‌دلیل بیماری برای کردستان و عراق بسیار ناگوار بود.

 

«مسعود بارزانی» رییس اقلیم کردستان عراق؟


نماد آزادیخواهی، صلح‌طلبی و دموکراسی‌خواهی ملت کردستان.

 

آیت‌الله ‌سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان؟


شخصیتی بسیار قابل احترام و تأثیر‌گذار در جهان اسلام.

 

«عمار حکیم» رییس مجلس اعلای اسلامی عراق؟


 این نام برای ما کردها همواره یادآور رهبری معتدل تشیع در عراق و فتوای معروف آیت‌الله‌ سیدمحسن حکیم در حمایت از ملت کُرد و روابط صمیمانه‌شان با رهبر بزرگ ملت کُرد ملامصطفی بارزانی است.

 

«فواد معصوم» رییس‌جمهوری کنونی عراق؟


سیاستمداری انقلابی و باتجربه و جانشینی مناسب برای آقای‌ طالبانی.


«قاسم سلیمانی» سردار ایرانی؟


شخصیتی بسیار توانمند و تأثیرگذار در سیاست خارجی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران. نقش ایشان بسیار برجسته و قابل‌توجه در نزدیکی جریان‌های سیاسی عراق با یکدیگر و اقلیم کردستان با ایران بسیار قابل‌توجه است.

 

به‌عنوان آخرین سؤال، برآوردتان از آینده بحران داعش چیست؟


با وجود خطر تروریسم، به‌طور شگفت‌انگیزی در فضای سیاسی عراق اجماع ایجاد شده و با توجه به مقاومتی که پیشمرگه‌ها و ارتش با همراهی نیروهای مردمی از خود و با حمایت جامعه جهانی نشان می‌دهند، مبارزه با تروریسم و گروه تروریستی داعش تداوم می‌یابد و به یاری پروردگار توانا در آینده‌ای نزدیک شاهد محو این پدیده تروریستی منفور و استقرار ثبات و آرامش در منطقه خواهیم بود.

روزنامه شرق، سه‌شنبه 15 مهرماه 1393، سال دوازدهم، شماره 2132، صفحه 8.

 

 

 

 

«محمد صدیق احمد» (جگرخوین) جانشین نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در گفت‌وگو با دیپلماسی ایرانی با اشاره به سفر وزیر امور خارجه ایران به کردستان عراق تأکید می‌کند که تحولات اخیر و حمایت‌های ایران از اقلیم کردستان عراق در مقابل گروه تروریستی داعش، نشان می‌دهد روابط اقلیم کردستان و ایران روابطی مستحکم و ناگسستنی است.

 

دیپلماسی ایرانی: اقدامات ایران در موضع عراق در موضوع دو سطح متفاوت و در عین حال مرتبط با یکدیگر هم در داخل و هم خارج عراق را دربرمی‌گیرد. ایران یکی از متحدان اصلی کشور عراق به حساب می‌آید. نزدیکی های فرهنگی، مذهبی و بعضا قومی موجب شده روابط ایران و عراق متفاوت از سایر کشورهای منطقه باشد. نگاه ایران به مسایل عراق را می‌توان در تشکیل دولت جدید مشاهده کرد. حمایت‌های ایران از دولت جدید و تحرکات تازه دستگاه دیپلماسی ایرانی نسبت به عراق مبنی بر مشارکت همه اقوام و گروه‌های مذهبی در عراق است که علی القاعده نقطه آغازین مهار تهدید تروریسم و فرقه گرایی به شمار می‌آید. در این میان حضور آقای ظریف در عراق و دیدار با مسئولان ارشد و همچنین مراجع تقلید خود مؤید این ادعاست. در این میان حضور وزیر امور خارجه ایران در منطقه اقلیم کردستان به عنوان عالی‌ترین مقام رسمی ایران از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در عین حال این سفر، پیامدهای داخلی برای عراق به منظور نزدیکی کردها و شیعیان و همچنین اثرات منطقه‌ای بر کردهای منطقه ـ ترکیه، سوریه و ایران ـ خواهد داشت. درباره اهمیت این سفر و تبعات آن بر رابطه دو جانبه تهران ـ بغداد با «محمد صدیق احمد» (جگرخوین) جانشین نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران به گفت‌وگو پرداختیم که در ادامه می‌خوانید:

 

«محمد جواد ظریف» وزیر خارجه عالی ترین مقام ایرانی است که به منطقه اقلیم کردستان عراق سفر کرد. پیامدهای این سفر برای اقلیم کردستان چیست؟ چرا این سفر در این مقطع صورت گرفت؟

روابط با جمهوری اسلامی ایران برای ما بسیار حائز اهمیت است و البته به نظر می‌رسد اقلیم کردستان هم در سیاست خارجی ایران جایگاه ویژه‌ای دارد. سفر وزیر محترم امور خارجه ایران در این زمان، بیش از هر چیز می­تواند نشانی از حمایت ایران از مردم عراق و اقلیم کردستان باشد. اقلیم کردستان به‌ویژه بعد از بحران اخیر در عراق، به کانون اصلی مبارزه با نیروهای تروریستی خلافت خود خوانده اسلامی داعش تبدیل شده و نیروهای نظامی پیشمرگ موثرترین نیروها در جنگ با این نیروهای تروریستی بوده‌اند. حمایت از مردم کردستان و نیروهای نظامی آن برای از بین بردن این تهدید فزاینده تروریستی توسط جامعه بین‌المللی و کشورهای دوست و همسایه اهمیت زیادی دارد و جمهوری اسلامی ایران به عنوان کشوری بزرگ و قدرتمند، کمک‌های ارزنده‌ای به مردم و کشور ما ارایه کرده است. همانطور که آقای بارزانی اعلام کردند ایران اولین کشوری بود که کمک‌های تسلیحاتی خود را به اقلیم کردستان ارسال کرد و در نامه ریاست اقلیم کردستان به ریاست جمهوری اسلامی ایران از این کمک‌ها به شکلی ویژه قدردانی شد.

 

پیامدهای منطقه‌ای ـ برای کردهای ترکیه، سوریه و ایران ـ این سفر چه خواهد بود؟

این سوال بسیار مهم و البته حساسی است. من مایل هستم برداشت خود از این موضوع را به عنوان یک پژوهشگر روابط بین‌الملل بیان کنم و نه صرفاً موضع دولتم را که بارها و بارها در خصوص حل صلح آمیز مسأله کُرد تکرار شده است. شایان توجه است که در عرصه روابط بین‌الملل مسأله‌ای به نام کُرد وجود دارد که پس از سال‌ها انکار و سرکوب در عراق نه تنها از بین نرفته، بلکه اکنون ابعاد منطقه‌ای و بین‌المللی گسترده‌ای پیدا کرده است. از این رو نمی‌توانیم مسأله کُرد در عراق را تنها در چارچوب کشور عراق مورد بررسی قرار دهیم. این یک مسأله صرفاً داخلی نیست و تأثیرات فرا منطقه‌ای آن بسیار مشهود است. نکته مهمی که می‌خواهم به آن اشاره کنم این است که ایران خاستگاه کردهاست. با احترام کامل به منافع ملی و اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، باید بگویم که این کشور بزرگ از تمام توانمندی‌ها و ابزارهای مؤثرش برای تأثیرگذاری بر این مساله کاملاً استفاده نکرده است. از این منظر سفر آقای ظریف را می‌توان بسیار مهم و تأثیرگذار ارزیابی کرد. تحولات اخیر و حمایت‌های ایران از اقلیم کردستان عراق در مقابل گروه تروریستی داعش نشان می‌دهد روابط اقلیم کردستان و ایران روابطی مستحکم و ناگسستنی است و استفاده از ظرفیت‌های موجود و گسترده طرفین می‌تواند در حل و فصل مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی بسیار اثرگذار باشد. البته این را هم باید اضافه کنم که بی تردید کردها در هر جای جهان که ساکن باشند، ایران را وطن خود می‌دانند و از توسعه و تعمیق روابط ایران و اقلیم کردستان استقبال می‌کنند.

 

حضور آقای ظریف تا چه حد بر کاهش تنش میان کردها و شیعیان کمک خواهد کرد؟

تنش موجود به ­هیچ وجه مابین کردها و شیعیان نبوده، بلکه بین ما و دولتمردان عراقی به ویژه نخست وزیر سابق آقای نوری مالکی و کسانی بوده که در همراهی با سیاست‌های تمامیت خواهانه ایشان بودند. متناسب با واقعیت عراق در حال حاضر این تیم سهم بسزایی در ایجاد بحران‌های سیاسی و امنیتی کشور داشته‌اند. نگاه ما به شیعیان همچنان به عنوان متحدان راهبردی است، و می‌توان ادعا کرد عراق نوین برپایه این اتحاد شکل گرفته است. در این مسیر جمهوری اسلامی ایران با توجه به پیوندهای گسترده با این دو عنصر اساسی می­تواند نقش مهمی در ایجاد همگرایی بیشتر بین آنها و همه ترکیب جمعیتی در عراق داشته باشد. نکته‌ای که نباید از نظر دور داشت اینکه رعایت توازن در روابط با همه جریان‌های سیاسی و ترکیب‌های جمعیتی عراق اهمیت فراوانی دارد. اگر آقای ظریف، به عنوان رئیس دستگاه دیپلماسی ایران، توانسته باشد در عین تلاش برای نزدیک کردن دیدگاههای بغداد و اربیل، در ایجاد ارتباط با نیروهای معتدل و دموکراسی خواه عرب سنی و سایر اقلیت‌ها نیز سعی و تلاش نماید، در پیشبرد سیاستهای خود در راستای عراق با ثبات و دموکراتیک موفقیت بیشتری خواهد داشت.

 

آیا این سفر می‌تواند همکاری‌ها و کمک‌های نظامی میان ایران و کردستان را در پی داشته باشد؟

همانطور که عرض کردم این سفر، اهمیت بسیار دارد و بدون شک همکاری‌های دو جانبه برای مبارزه با تروریسم دولت اسلامی داعش ادامه خواهد داشت. تاریخ گویای این است که ایران هیچگاه مردم ما را در مقابله با سختی‌ها تنها نگذاشته است.

 

چه میزان کردستان از مواضع خودش مبنی بر استقلال از عراق تعدیل داشته است و چه تضمینی می‌تواند به ایران مبنی بر تداوم همکاری‌های با دولت مرکزی بدهد؟

رهبران ما بارها تأکید داشته‌اند که این اراده مردم کردستان است که در جهت حق تعیین سرنوشت یا هر انتخاب دیگری تعیین کننده است. سیاست‌های اقلیم کردستان قبل از هر چیز، در راستای منافع مردم کردستان، صلح، امنیت و ثبات پایدار در کشور و منطقه خواهد بود و در این راستا رایزنی مقامات ما با همتایان ایرانی خود، ورای اهداف و ارزش‌های که به آنها باور داریم، تأثیر مهمی برای درک و ارزیابی بهتر از شرایط موجود به نفع ملت‌هایمان خواهد داشت. همکاری و روابط دوستانه ما با جمهوری اسلامی ایران مقطعی نیست، بنابراین بحران‌های مقطعی تغییرات اساسی در سیاست‌ها و راهبردهایمان به وجود نخواهد آورد. اقلیم کردستان اعلام داشته متعهد به شرکت فعال در روند سیاسی عراق جدید در صورت رفع اشتباهات گذشته در دولت مالکی و نیز اعمال سیاست‌های عملی دموکراتیک از سوی دولت جدید است. البته در زمان کنونی مقابله با تروریسم (تقریباً) دولتی داعش برای منطقه و جامعه جهانی اولویتی فوری است، چرا که این خطری بالقوه است که همه را تهدید می‌کند و نه فقط عراق و کردستان را.

 

 

 

 

 

 

 

 

محمد صدیق احمد (جگرخوین) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در جوابیه روزنامه رسالت ذکر کرده است: به باور ما پایبندی به قانون اساسی و به تبع آن اعمال روش‌های دموکراتیک در اداره امور کشور، مهم‌ترین شرط وحدت در عراق بوده و هست. در مقدمه قانون اساسی عراق تصریح شده،پايبندي به اين قانون اساسي، می‌تواند اتحاد، آزادي ملت، سرزمين و حاكميت عراق را براي آن حفظ ‌كند.

 

محمد صدیق احمد (جگرخوین) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در جمهوری اسلامی ایران جوابیه‌ای به مطلب روزنامه رسالت جهت روشن‌کردن اذهان عمومی و آگاهی آن روزنامه و خوانندگان، نوشته‌اند که در زیر می‌آید:

 

جناب آقای سید مرتضی نبوی

مدیر مسؤل محترم روزنامه وزین رسالت

با سلام

با عنایت به  انتشار مطلبیدر صفحه اولشماره 8143 مورخ  16 تیر ماه آن روزنامه، با عنوان «بازی بارزانی در زمین صهیونیست‌ها» و عدم سازگاری آن واقعیات موجود، جوابیه ذیل برای روشن کردن اذهان عمومی و آگاهی آن روزنامه و خوانندگان محترم آن به حضور ارسال می‌گردد. مستدعی است طبق قانون مطبوعات در اولین شماره و در همان صفحه و ستون عیناً درج فرمایید.

 

1 ـ با تأسف زیاد و علی‌رغم رابطه بسیار دوستانه و نزدیک ج .ا.ایران با اقلیم کردستان و در حالیکه مقامات محترم ایرانی از جناب آقای بارزانی بعنوان رهبر برجسته عراقی و برادر عزیز یاد می کنند، در این نوشته با استفاده از الفاظ غیر اخلاقی و غیرحرفه‌ای که در ادبیات مرسوم رسانه‌ای جایگاهی ندارد، رییس اقلیم کردستان مورد خطاب واقع شده، بدون اینکه تحلیلی واقعی و منصفانه از شرایط کنونی عراق ارایه  شود. اظهارات جناب آقای مسعود بارزانی در موضع ریاست منطقه کردستانعراق در چهارچوب خواسته ملت کرد در عراق است که به درازای یک قرن برای برقراری آزادی، صلح و عدالت، صدها هزار قربانی داده و مورد شنیع‌ترین رفتارهای غیر بشری واقع شده‌اند. بزرگ‌ترین حمله شیمیایی در تاریخ بشری در سرزمین آنان و در مورد آنان انجام گرفته و شاید بزرگ‌ترین تراژدی ناپدید کردن دسته‌جمعی بشری تاریخ نیز سهم آنان بوده است. بیانات ریاست محترم اقلیم کردستان عراق عموماً در برخی رسانه‌های ایران به شکل ناقص و گزینشی و با استفاده از منابع غیر معتبر و دست دوم و سوم انعکاس پیدا می‌کند که سخنان ایشان را معمولاً واژگون و نامفهوم جلوه می‌دهند.

 

2 ـدر طول یک قرن گذشته رژیم‌های حاکم بر عراق یکی پس از دیگری یا با مردم خود در جنگ بوده‌اند و یا به همسایگان خود حمله کرده‌اند. تاریخ سیاسی حداقل سه دهه اخیر گواه این واقعیت تلخ است که در عراق، کشوری که بسترهای بروز دیکتاتوری در آن هنوز از بین نرفته، کردها در عراق اما هرگاه فرصت حضور مؤثر در مدیریت سیاسی و اداری  داشته‌اند، آرامش و امنیت و ثبات را برای کشور و منطقه به ارمغان آورده‌اند و هر گاه تفکرات تمامیت‌خواهانه و ناسیونالیسم افراطی عربی حاکم بوده، نتیجه‌ای جز ویرانگری و کشتار صدها هزار بلکه میلیون‌ها تن از مردم عادی و غیر نظامی به همراه نداشته است. بدین جهت با توجه به پیچیدگی‌های خاص تحولات اخیر در عراق، این بحران نیازمند بررسی دقیق در سطوح و زوایای مختلف است. مشخصا هیچ کدام از جریان‌های سیاسی و ترکیب‌های جمعیتی عراق به اندازه کردها بر اجرای قانون و برقرای دموکراسی راستین در عراق اصرار نداشته‌اند.از همین رو، تلاش‌های دولت و رهبران اقلیم کردستان، ازسوی ناظران  آگاه و بی‌طرف، همواره به عنوان عنصری اساسی در برقراری و حمایت  از دموکراسی نوپای عراق تعبیر شده است.

 

3 ـ بحران‌های سیاسی به طور ناگهانی رخ نمی‌دهند و علل و عواملی بر بروز آنان اثرگذار است و همواره ترکیبی از تهدیدها و فرصت‌ها هستند. عدم توجه به ریشه‌های پیدایش بحران سیاسی و نیز عدم توجه به فرایند سیاسی حل و مدیریت بحرانبعنوان گزینه مطلوب، کشور را به این درجه از التهاب سیاسی دچار نموده است. در بحران اخیر در مناطق گسترده‌ای از عراق، با از هم پاشیدن ارتش عراق که با میلیاردها دلار سلاح‌های امریکایی تسلیح شده بود، این نیروهای منظم  پیشمرگ بودند که جلوی پیشرفت داعش را گرفتند و خلاء ارتش عراق را در کم‌ترین زمان ممکن پرکردند و علاوه بر ایجاد سدی محکم در مقابل گسترش تروریسم، به مردم رنج‌دیده این مناطق با تمام توان یاری رساندند و امنیت و آرامش را در این مناطق به‌وجود آوردند و همزمان پذیرای بیش از نیم میلیون آواره شدند. باید یادآور شد بیش‌تر این مناطق از جمله کرکوک، مناطقی هستند که با مصوبات شورای عالی فرماندهی حزب بعث از کردستان جدا شده بودند؛ مصوباتی که هنوز هم در عراق جدید به قوت خود باقی است.

 

4 ـ به باور ما پایبندی به قانون اساسی و به تبع آن اعمال روش‌های دموکراتیک در اداره امور کشور، مهم‌ترین شرط وحدت در عراق بوده و هست. در مقدمه قانون اساسی عراق تصریح شده،پايبندي به اين قانون اساسي، می‌تواند اتحاد، آزادي ملت، سرزمين و حاكميت عراق را براي آن حفظ ‌كند. بسیار روشن است اگر دولت بغداد به اجرای قانون اساسی پایبندی واقعی نداشته باشد، اتحاد، معنای خود را از دست خواهد داد.اعلام مواضع اقلیم کردستان از سوی جناب بارزانی برخواسته از اراده مردمی است. در نهایت نیز این مردم رنج‌دیده اقلیم کردستان عراق هستند که شایسته‌ترین مرجع برای تصمیم‌گیری در خصوص آینده‌ خود هستند. از سوی دیگر دولت اقلیم کردستان مسئول اظهارات و اعلام مواضع دیگران نیست. بدیهی است سیاست‌های همسو و مقطعی دو بازیگر سیاسی در دو سوی دنیا لزوما به معنای هماهنگی آن‌ها نیست؛ بویژه هنگامی‌که هیچ مستندی برای آن وجود نداشته باشد. امکان ندارد که ملت و دولت ما جزیی از هرگونه طرح و یا برنامه‌ای بر ضد همسایگان خود بویژه ج.ا.ایران باشد.

 

5 ـ شایان ذکر است، حتی یک مورد تاریخی نمی‌توان یافت که کردها به ایران و اسلام پشت کرده باشند. بلکه برای خدمات کردها به تمدن ایرانی و اسلامی مثال‌های بی‌شمار وجود دارد.از منظر سیاسی نیز دولت اقلیم کردستان از بدو تاسیس در سال 1992 نقش برجسته‌ای در استقرار امنیت در منطقه و بویژه در مرزهای ایران داشته است و دارای مناسبات بسیار خوب با جمهوری اسلامی ایران بوده است. مردم و رهبری سیاسی اقلیم کردستان همواره قدردان کمک‌های ج.ا. ایران و ملت بزرگ ایران، در زمان مبارزه با نظام صدام، بمباران شیمیایی حلبچه، آوارگی میلیونی مردم کرد در سال 1991 و ... بوده و خواهند بود. در حال حاضر پیش‌بینی آینده عراق بسیار دشوار است. چنین به نظر می‌رسد که شرایط بازگشت به گذشته وجود ندارد. اقلیم کردستان اما تحت هر شرایطی همان‌گونه که در طول تاریخ نگاهبان تمدن مشترک با شکوه آریایی و اسلامی بوده، در آینده نیز وفادارانه مدافع این روابط عمیق تاریخی، دینی و فرهنگی خواهند بود.

 

 

 

 

 

 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی