عراق در یک ماهه اخیر با تحولات و دگرگونیهایی روبر بوده است. نوشتار ذیل توسط ناظم دباغ نمانیده کردهای عراق در مورد رویکرد های کنونی و نگاه اقلیم کردستان به رخدادهای داخلی و روابط خارجی عراق است:
اقلیم کردستان و مسائل داخلی عراق:
بعد از شروع فعالیت القاعده و بخصوص بعد از جنگ عراق و کویت، روز به روز القاعده و ترور در منطقه پخش شد و گسترش یافت. در کنار اینها، رژیم طالبان در افغانستان و رژیم بعث در عراق سقوط کردند، ولی بازماندههای نیروهایشان به دفاع از خود پرداختند و در منطقه پخش شدند. بعد از آغاز انقلابهای یکی پس از دیگر بر علیه رژیمهای تعدادی از کشورهای عربی به نام «بهار عربی» (که میتوان از آن به «بهار پاییزی» نیز نام برد) نیروهای وابسته به اخوان المسلمین، القاعده و سلفیها در اکثر کشورها این قیامها را به نفع خود تصرف کردند و به شیوه دیگری گسترش دادند. در نهایت نیز به نام «اپوزیسیون» در سوریه بر علیه سوریه قیام کردند و در این کشور به نام جبهه النصره، القاعده و ارتش آزاد به میدان آمدند. در این راستا کشورهای منطقه و تعدادی از کشورهای عربی همچون؛ ترکیه، قطر و عربستان با آنها همکاری کردند. اهداف ترکیه تنها سقوط سوریه نبود بلکه تضعیف و از بینبردن جنبش ملی کُرد در سوریه و بعد از آن، با همکاری عربستان و قطر نوعی از سنیگرایی برای مقاومت در برابر علویها و شیعه در منطقه بود.
در سایه این همکاریها و لشکرکشی بر علیه سوریه، نیروهای نصره، القاعده و سلفیها رشد کردند. واضح است که اینها به این هم بسنده نکردند؛ القاعده در سوریه و در عراق به اتفاق همدیگر، دولت اسلامی عراق و شام تحت عنوان «داعش» را تشکیل دادند که در هر دو کشور نیرو داشتند. در این بین پتانسیل دولت سوریه و پشتیبانی ایران، فشار زیادی به داعش و النصره وارد آورد. نبایستی هم فراموش کنیم که کُردها با زیرکی توانستند از این فرصت برای پاسداری از مناطق خودش از دست سوریه استفاده کنند و از نفوذ داعش و نصره به مناطقشان جلوگیری نمودند.
سه سال قبل، ترکیه و کشورهای دیگر براین باور بودند که در مدت یک ماه، بشار اسد سقوط میکند، ولی بعد از گذشت سه سال این اتفاق نیفتاد، و بایستی در اینجا به این اشاره کنم در عراق، تنها «جلال طالبانی» (مام جلال) رئیس جمهور عراق بود که پیشبینی کرد که سوریه سقوط نمیکند و ترس از آینده از دست القاعده و سلفیها را هشدار داد. البته مطرح کردن به کاربردن سلاح شیمیایی از طرف سوریه و تهدیدکردن کشورهای ابرقدرت و به کاربردن نیرو بر علیه سوریه، ترس از سلفیها و ترور و القاعده؛ نوعی از مشکلات را به نفع سوریه تغییر داد، بخصوص اینکه سوریه با همکاری روسیه موافقت نمودند که در این کشور سلاحهای شیمیایی از بین برده شود. همه اینها باعث شدند که میدان نبرد و سرکشیهای داعش از سوریه به داخل عراق منتقل شود که به دلیل وجود نیروهای القاعده و داعش در عراق، زمینه آن فراهم بود.
همچنین بهره گرفتن از این خلل امنیتی که در عراق وجود دارد و ناهماهنگی و اختلاف میان طرفهای مذهبی، حکومتی، سیاسی و … متأسفانه بر قدرتمندشدن داعش، القاعده و ترور در عراق تأثیرگذار بوده است. این امر باعث شده است که آمریکا و قدرتهای خارجی برای پشتیبانی اپوزیسیون سوریه و نیروهای نصره و ارتش آزاد شیوه ای دیگر را در ذهن بپرورانند. یعنی ترس از نیروهای سلفی تندرو و القاعده، خیلی خطرناکتر است. به همین دلیل، اگر بخواهیم مقابل ترور بایستیم و از گسترش داعش جلوگیری کنیم؛ ضروری است که حکومت عراق قبل از هر چیزی به مطالبات بحق مردم رسیدگی نماید که میتوان به رفاه، آبادانی و تأمین امنیت هموطنان اشاره نمود. این مهم با همفکری سیاسی و حل مشکلات بر سر راه گفتوگو و با همبستگی نیروهای سیاسی و جریانهای مذهبی به تحقق میپیوندد. این امر هم توسط عراقی فدرال، دموکرات و متحد به سرانجام میرسد که در آن حکومتی متشکل از همه احزاب و گروهها به دور از خودپرستی، مصالح شخصی و حزبی تشکیل شود. در این حال بایستی به اصولی برگردیم که در آغاز تأسیس عراق جدید با تشکیل همپیمانی کُرد، شیعه و برادران سنی ـ که در زمان رژیم بعث بر اثر مبارزاتشان متضرر شده بودند ـ به آن پایبند بودیم. اتحادی که میان کُرد و عرب برای پاسداشت عراق شکل گرفت. مشخص است اتحاد کُرد و شیعه در عراق برای حفظ و نگهداری امروز و آینده عراق نقش اصلی را ایفا میکند و این اتحاد، با همبستگی شیعهها و احزاب و گروههای کُردی حفظ میشود. بنابراین معتقدم هر خللی که در این همپیمانی بهوجود بیاید؛ اختلافات موجود، به نفع دشمنان کُرد و شیعه به سرانجام میرسد.
آینده جایگاه ریاست جمهوری عراق:
عراق جدید با همت و مساعدت کُرد و شیعه و بخشی از سنیها تشکیل شد، و براساس جایگاه احزاب و گروههای سیاسی عراق و قانون اساسی، پستهای اصلی بین کُرد، سنی و شیعه تقسیم شدند. چنانچه پست رئیس جمهوری عراق به کردها رسید و در میان کُردها نیز «جلال طالبانی» متصدی این پست شد که این هم به نگاه آنها برای دفاع از یکپارچگی خاک عراق و ارتباط میان کُردها و عربها برمیگردد. ضرورت دارد که این پست تنها به کُردها اختصاص داده شود و نبود «مام جلال» هم تاکنون به خوبی احساس میشود. تغییری در پایگاه کُردها در عراق و بغداد بوجود آمده است و روز به روز نیز به مشکلات میان عراق و اقلیم کردستان افزوده میشود. به همین دلیل، وجود یک رئیس جمهور کُرد در بغداد برای حل مشکلات و حفظ یکپارچگی عراق ضروری است.
روابط بین دولت اقلیم کردستان و دولت بغداد:
در اختلافاتی که بر سر قانون نفت، پیشمرگه، بودجه و ماده ۱۴۰ میان دو طرف وجود دارد، نحوه ارتباطات اقلیم کردستان و حکومت مرکزی عراق نشان میدهد که اختلاف بر سر قانون نفت، بیشتر از دیگر مشکلات دو طرف برجستهتر است که آن را هم میتوان از طریق گفتوگوی سیاسی و قانون اساسی حل نمود. به همین دلیل، در مواقع ضروری هیئت حکومت اقلیم کردستان به بغداد سفر میکند و به طور مداوم در فکر حل آن از طریق گفتوگو و مذاکرات است.
اقلیم کردستان و اعتراضها و مخالفتها در مناطق سنینشین غرب عراق:
حکومت اقلیم کردستان به دید همکاری و مسئولیت به مشکلات نگاه میکند. بخصوص امروزه در عراق در مخالفت با حکومت، نارضایی و اعتراض مشاهده میشود، این نارضاییها و اعتراضات دو چیز را به ما نشان میدهد. در بخش نخست، خواست مردم برای تأمین رفاه و آبادانی و همچنین یکسانی گفتار سیاسی عراق است که از آن حمایت میشود و در بخش دوم نیز کنار نهادن خواست واقعی و مسلم مردم به سمت خشونت و ترور است که در پیشانی آن داعش، القاعده و سلفیها قرار دارد. لذا به طور قطع بایستی در مقابل آن ایستاد، به همین دلیل بهتر است که حکومت عراق آن را درک کند و آنها را از همدیگر جدا نماید.
نگاه اقلیم کردستان به روابط خارجی عراق:
نگاه حکومت اقلیم کردستان بر اساس روابطش، به طور کلی به شیوهای است که در ابتدای تشکیل جنبش آزادیخواهی ملت کُرد این ضرورت را درک کرده است که بر پایة موقعیت جغرافیایی ارتباط خوبی با همسایگانش چه ترکیه و یا ایران و سوریه تا دیگر روابط بینالمللی و با کشورهای جهان داشته باشد. ولی این ارتباط با حفظ استقلال و لحاظ نمودن مصلحتها است. به همین دلیل میتوان گفت امروزه حکومت اقلیم کردستان براساس قانون و استراتژی عراق فدرال و همچنین مصالح ملی و کلان عراق با همسایگان و دنیای بیرون ارتباط خوبی دارد.
نقش عراق در سوریه و کردستان سوریه:
حکومت اقلیم کردستان در چهارچوب عراق فدرال به مصالح خود پایبند است و به هیچ شیوهای در مسائل کشورهای دیگر چه در سایة ملی و چه در سایة منطقهای دخالت نمیکند. آنچه که امروزه در سوریه روی داده است، آتش آن نیز عراق را در برگرفته است و دور از انتظار نیست که دامن کردستان را نیز بگیرد. به همین دلیل برای روبروشدن با ترور و القاعده نبایستی تعلل کرد و عراق هم در این چهارچوب نقش خواهد داشت. در اینجا این بحث به میان میآید که نقش اقلیم کردستان بر روی کردهای سوریه چیست؟ واضح است که ما تنها نقشی که در این میان ایفا میکنیم همکاری معنوی و انسانی و نشاندادن راه دفاع و اتحاد میان آنها در مقابل ترور و القاعده است که در نهایت به خودشان برمیگردد که در چهارچوب قانون کشورشان چه راه حلی برای آن پیدا کنند.
روابط عراق با کشورهای عربی:
متأسفانه نمیتوانیم بگوییم ارتباط عراق با کشورهای عربی در حد طبیعی قرار دارد. عراق در تلاش برای بهبود روابط و بازگرداندن آن به وضعیت مطلوب بوده است، ولی متأسفانه تاکنون دیدگاههای مذهبی و ملی در آن تأثیر داشته است. برای بهبود این ارتباط، به نظر من اکثر کشورهای عربی به شیوه حزب بعث و رژیم ساقط شدة عراق فکر میکنند و وانمود میشود که در عراق کُرد و شیعه قدرت را در دست گرفتهاند و سنیها را به حاشیه راندهاند و معتقدند بایستی عراق همچون گذشته در دست اقلیت سنی اداره شود و یک بار دیگر عراق به عقب برگردد. در حالی که عراق فدرال، دموکرات و تکثرگرا میتواند بر روی پاهای خود بایستد و نه عراق تک رو و دیکتاتور.
روابط با قدرتهای بزرگ و آمریکا:
همچنانکه گفته شد برای عراق و اقلیم کردستان، ارتباطات خارجی در چهارچوب قانون اساسی عراق و استراتژی مشخص در کنار حفظ استقلال، تقویت و بهبود همه نوع روابط همسنگ با کشورهای قدرتمند، آمریکا و همسایگان، جایگاه و اهمیت خاص خود را داراست. همچنان که با همکاری همگان عراق جدید تشکیل شد و رژیم بعث صدام از میان رفت و همه در تأسیس عراق جدید مشارکت کردند. به همین دلیل برای زنده نگه داشتن، بازسازی عراق، آبادانی و تأمین آرامش و امنیت منطقه، یک ارتباط همسنگ با همسایگان و دنیای بیرون مهم و ضروری است.