امروز: دوشنبه 17 دی 1403 برابر با 07 ژانویه 2025

سفر آقای «حیدر العبادی» نخست‌وزیر جدید عراق به ایران، با هدف تقویت روابط جمهوری عراق و جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. اینکه رئیس دولت عراق، ایران را به عنوان نخستین مقصد سفرهای خارجی خود برگزیده است؛ خود حامل این پیام است که بغداد برای روابطش با تهران اهمیت ویژه‌ای قائل است. این در حالی است که رفت و آمدهای پیشین انجام شده میان مقامهای ایران و عراق نیز اغلب به دستاوردهای ملموس سیاسی و اقتصادی منجر شده‌اند. بنابراین انتظار می‌رفت که این سفر نیز نتایج مثبتی در پی داشته باشد، بویژه در شرایط کنونی که ایران نقش خود در مبارزه با داعش و برقراری امنیت و آرامش در عراق را به‌خوبی ایفا کرده است. این گزاره‌ای نیست که نگارنده بخواهد به عنوان نماینده دولت اقلیم کردستان عراق در ایران آن را بیان کند. بلکه بسیاری از چهره‌های سیاسی و اجتماعی عراق در اظهار نظرهای خود بر این مسأله تأکید ورزیده‌اند. آنها نقش دیپلماتیک ایران و همکاری‌های نظامی آن با ارتش و نیروهای جهادگر عراق را اتفاقی اثربخش و مثبت ارزیابی می‌کنند.

 

ملاک دیگر برای ارزیابی نتایج سفر العبادی به تهران، ترکیب وزرای هیأت همراه ایشان است. حضور وزرای چندین وزارتخانه کلیدی عراق در درجه اول، نشان دهنده آن است که همکاری‌های دوجانبه میان ایران و عراق در حوزه‌های اقتصادی، نفتی، امنیتی و بازرگانی رو به گسترش است و دامنه همکاری‌ها میان دو همسایه از سطح توافقات و تعارفات مرسوم سیاسی فراتر خواهد رفت. به رغم آنکه فضای روابط تهران و بغداد این روزها تحت تأثیر حوادث توفنده سیاسی قرار دارد اما مقام‌های دو کشور در عین امضای توافقات سیاسی و امنیتی قدم‌های مهم در عرصه مبادلات تجاری و اقتصادی برداشتند. به همین دلیل است که نخست‌وزیر را در این سفر وزرایی همراهی می‌کنند که صبغه اقتصادی مسئولیت‌شان بر دیگر وجوه آن برتری دارد. وزیران نفت، برق، بازرگانی و منابع آبی عراق در کنار یکی از اعضای پارلمان این کشور، «حیدر العبادی» را همراهی می‌کنند.

 

از آنجا که سیاست کلی دولت عراق در حوزه اقتصاد مبتنی بر توسعه سهم بخش خصوصی و نیز افزایش جذب سرمایه‌های خارجی قرار دارد. چنانکه جدیدترین قرارداد اقتصادی میان دو کشور، مبنی بر اختصاص خط اعتباری 300 میلیون دلاری برای گسترش صدور کالا و خدمات از ایران به عراق نیز بر همین مبنا منعقد شده است. گذشته از این دو نکته مهم را در ارزیابی مذاکرات دولتمردان ایران و عراق باید مد نظر قرار داد. در نگاه نخست از آنجا که وزرای همراه العبادی هر کدام یکی از تشکل‌ها و جریانهای اجتماعی و سیاسی عراق را نمایندگی می‌کنند، حضور آنها در تهران، نشانگر این واقعیت است که جناح‌های مختلف عراق نسبت به توسعه همکاری  با ایران رویکرد مثبت دارند و تصمیم دولت جدید عراق در این باره مورد اجماع تشکل‌ها و جریانهای گوناگون است. 

 

وجه دیگر سفر نخست‌وزیر عراق به ایران، تحلیل این سفر در کنار سفرهای دیگر مقامات بین‌المللی و منطقه‌ای است که در هفته جاری به تهران آمدند و حول موضوعات منطقه، بویژه مسأله گروهک تروریستی داعش و تحرک سایر گروه‌های تکفیری رایزنی کردند. این سفر‌ها ‌نشان از نقش فعال و غیر قابل انکار ایران در مسائل امروز خاورمیانه دارد. درست است که به دلایل شرعی و نظری ایران در همپیمانی بین‌المللی برای مبارزه داعش حضور ندارد. اما در واقعیت، این ایران است که در مقابله با این گروهک تروریستی حضوری فعال دارد. شعاع سیاستگذاری منطقه‌ای ایران و نقش آن در منطقه، واقعیتی است که قابل نادیده گرفته شدن نیست.

 

 

 

روزنامه ایران، یادداشت 1، پنجشنبه 1 آبان ماه 1393، سال بیستم، شماره 5775، صفحه اول.

 

 

 

 

منصور جهاني ـ فيلم سینمایی «مردان» به كارگرداني فیلمساز کُرد «بتين قبادی» در بخش «اکتشافات» در سی و نهمين دوره جشنواره بین‌المللی فيلم تورنتودر کشور کانادا به نمایش درآمد.

«مردان» اولین فیلم بلند «بتين قبادی» بعد از فيلم کوتاه داستاني «از باد بپرسيد» Ask The Wind که توانست جایزه خرس کریستال شصتمين دوره جشنواره بین‌المللی فيلم برلين در سال 2010 را از آن خود کند، در نخستین حضور بین‌المللی خود، در بخش «اکتشافات» Discovery تحت عنوان «آینده سینمای جهان» در سی و نهمين دوره جشنواره بین‌المللی فيلم تورنتودر کانادا به روی پرده رفت.

«مردان»که سال گذشته در اقلیم کردستان عراق ساخته شده است در سه سئانس مختلف در روزهای 15، 17 و 23 شهریورماه جاری (6، 8 و 14 سپتامبر 2014)، در جشنواره فيلم تورنتوبه نمایش در‌آمد.

در کنفراس خبری که روز 28 مردادماه (19 آگوست) در تورنتو برگزار شد، توسط مسئولان جشنواره رسماً اعلام شد که «مردان»آخرین ساخته «بتين قبادی» در میان فیلم‌هایی از کشورهای آمریکا، انگلستان، کانادا، فرانسه، آرژانتین، اتریش، نروژ، استرالیا و ... در بخش «اکتشافات» پذیرفته شده است.

جشنواره بین‌المللی فيلم تورنتو که یکی از فستیوالهای معتبر سینمایی در جهان به شمار می‌رود و ورود اکثر فیلم‌های مطرح سینما به جشنواره‌های مختلف جهانی و آکادمی اسکار به حساب می‌آید، در اين دوره با نمایش 300 فیلم‌ از کارگردانان بیش از 60 کشور جهان در بخش‌های داستانی، مستند، تجربی و انیمیشن و با حضور هنرمندان باتجربه و ستاره‌های سرشناس سینمای جهان از روزهای 13 تا 23 شهریورماه جاری (4 تا 14 سپتامبر 2014) در شهر تورنتو در کشور کانادا برگزار شد.

در خلاصه داستان فيلم «مردان» آمده است؛ پیشمرگه‌ای کُرد که در کودکی داستان ناگواری برایش اتفاق ‌افتاده است به انسانی رانده شده، گوشه‌گیر و فردی تنها تبدیل می‌شود؛ وی در طبیعت وحشی و در بین کوههای کردستان به دنبال مرد گمشده‌ای می‌گردد.

«بتين قبادی» سال 1358 در شهر بانه در كردستان ايران متولد شده است. سال 1373 با نقاشی وارد دنيای هنر شد و در سال 1375 با ساخت فيلم كوتاه «نقاشی» برای صدا و سیمای سنندج شروع به فعاليت فيلمسازي نمود. وی تاكنون 6 فيلم­ كوتاه داستانی به نام­های «نقاشی»، «حتماً امروز» در سال 1380، «اينجا آنتن نمي­دهد» در سال 1381، «سربازی كه شكست» در سال 1383، «حاضر براي مردن» در سال 1387 و «از باد بپرسيد» در سال 1387 را كارگرداني كرده است. ویدر سن 23 سالگی برای کامل‌تر کردن فعالیت‌های سینمایی‌اش عازم پاریس شد و این شهر را به مثابه یک دانشگاه انتخاب کرد؛ وی چندین فیلم کوتاه در فرانسه و دیگر کشورهای اروپایی ساخت. سال 2009 با ساختن فیلم کوتاه «از باد

بپرسید» توانست جایزه خرس بلورین (کریستال) جشنواره فيلم برلین در سال 2010 را از آن خود کند.

 

 

 

 

 

 

 

 

مهدي الياسي ـ حضور و رشد پديده داعش در منطقه خاورميانه شرايط جديدي را در اين منطقه ايجاد كرد. اگر چه عموم كشورهاي منطقه تحت تأثير پديده داعش قرار گرفتند اما به نظر مي‌رسد كردها بيش ديگران از اثرات مخرب داعش متأثر شدند.

تسلط داعش بر منابع نفتي، حمايت پيدا و آشكار تركيه و عربستان از داعش و حمله داعش به مناطق كردنشين اقليم كردستان عراق را با تهديدات جدي مواجه كرد. شرايط توليد و صادرات نفت اقليم كردستان عراق و همين طور وضعيت اوضاع امنيتي اقليم مواردي بود كه در خصوص آن با «ناظم دباغ» نماينده اقليم كردستان عراق در تهران به گفت‌وگو نشستيم. مطالعه اين گفت وگو را به علاقه مندان به مسايل سياسي و اقتصادي منطقه پيشنهاد مي كنيم:

 

يكي از تأثيرات پديده داعش در منطقه تأثيرات اقتصادي „آن بود. تأثير داعش بر اقتصاد اقليم كردستان و همكاري‌هاي نفتي و صادرات نفت دولت اقليم به چه نحو بوده است؟

 

در كل هميشه مسايلي مثل ترور، انفجار و ناامني باعث عقب نشيني و كندي فعالان اقتصادي مي‌شود اما حملات داعش در توليد نفت اقليم كردستان عراق اشكالات آن چناني نداشته بلكه بيشتر بر بازار صادرات نفت اقليم و مشتريان تأثير گذاشته و موجب كاهش فروش نفت اقليم شده است. خط انتقال نفت اقليم به تركيه تحت تسلط و كنترل خودمان است.

 

با توجه نقش تركيه در حمايت از گروه‌هاي تندرو اين مسأله تأثيري بر همكاري‌هاي نفتي اقليم كردستان و تركيه داشته است؟

 

 اطلاعي ندارم.

 

بارزاني، نخست وزير اقليم كردستان، چندي پيش اعلام „كرد كه به دليل مشكلات با دولت مركزي عراق و عدم پرداخت سهم نفت منطقه اقليم، اين منطقه دچار مشكلات اقتصادي شده است. اين مسأله كه از قبل هم سابقه داشته در حال حاضر در چه وضعي است؟

 

سياست قطع بودجه اقليم كردستان در زمان مالكي به نحوي بود كه بر وضعيت اقتصادي اقليم اثر منفي گذاشت. ولي با تحمل مردم و هم به وسيله درآمد نفت‌هايي كه خودمان فروختيم، توانستيم كه هزينه‌ها و پرداخت حقوق كاركنان و كارمندان را تأمين كنيم. ولي امروز با تشكيل دولت جديد عراق، يك گام خوبي برداشته شده و دولت اقليم كردستان دارد در دولت مركزي عراق مشاركت مي‌كند و در همين يكي دو روز، تكليف حضور وزراي كُرد در بغداد روشن مي‌شود و به بغداد مي‌روند. اين باعث مي‌شود كه مشكلات مالي و مسأله سهم نفت اقليم كردستان هم حل شود.

 

گويا داعش نفت مناطقي را كه تحت كنترل خود درآورده „است از طريق دولت تركيه به فروش مي‌رساند. برخي منابع ميزان نفت فروخته شده داعش توسط تركيه را بيش از 80 هزار بشكه در روز اعلام كرده‌اند و همين موضوع باعث شده تركيه نقشي آنچناني در سركوب داعش ايفا نكند؟

 

تركيه نه تنها نقش آنچناني در سركوب داعش ندارد كه در واقع مي‌توان گفت هيچ نقشي در سركوب داعش ندارد و حتي در برخي رسانه‌ها مطرح شده كه تركيه همكار داعش بوده است. چاه‌هاي نفتي كه در حال حاضر در كنترل داعش درآمده، عموما نفت عراق است و نه نفت اقليم كردستان. من در خصوص نحوه صادرات آن توسط داعش اطلاعي ندارم اما به هر حال مرز داعش با تركيه است، يعني مرزي كه داعش از طريق آن قابليت صادرات نفت داشته باشد، مرز تركيه است.

 

پس در كنار مسايل امنيتي، منافع اقتصادي هم موجب „همكاري تركيه و داعش شده است؟

 

در مورد تحركات تركيه در منطقه، مخصوصا در سوريه، اين تحليل وجود دارد كه تركيه قصد احياي امپراتوري عثماني و مديريت اهل سنت در منطقه و جهان را دارد. در نتيجه در منطقه از گروه‌هاي مذهبي سني تندرو حمايت مي‌كند. فعاليت‌هاي تركيه هم با رويكرد امنيتي است، هم با رويكرد مذهبي و هم با نگاه اقتصادي.

 

امروز هر تروريستي در هر كجاي جهان كه باشد براي اينكه عضو داعش بشود، مي‌داند كه بايد به فرودگاه استانبول بيايد و خود را به تركيه برساند. از سوي ديگر شاهد هستيم كه به خاطر مسأله كوباني و عدم مشاركت تركيه در اقدام عليه داعش، مذاكرات صلح ميان كردها و دولت تركيه نيز به محاق رفته است. تحليل شما از اين اقدامات و رفتارهاي تركيه چيست؟

 

 تركيه در واقع در حال پياده كردن آن نقشه‌اي است كه برايش برنامه‌ريزي كرده‌اند. همان احياي امپراتوري عثماني كه به آن اشاره كردم ولي به نظر من هر دو اقدام تركيه منفي و نادرست است؛ هم برهم زدن روند مذاكره و آشتي و صلح با كردهاي تركيه، منفي و اشتباه است و هم مسأله همكاريشان با داعش. داعش ديگر پديده‌اي شده كه نماد مجسم تروريسم است. در حال حاضر وقتي گفته مي‌شود داعش، يعني تروريسم و وقتي گفته مي‌شود تروريسم يعني داعش. الان با وجود داعش ديگر كسي صحبت از القاعده، بعثي‌هاي سابق، جبهه النصره و ساير گروه‌هاي تروريستي نمي‌كند. در حال حاضر داعش يك قدرت تروريستي در خاورميانه و جهان است. داعش صرفا يك گروه مسلح نيست كه اقدامات تروريستي مسلحانه انجام بدهد. مساحت و وسعت جنگ‌هاي داعش و مناطق تحت كنترل آن بسيار گسترش پيدا كرده است. الان داعش در سوريه، انبار، كوباني، اقليم كردستان عراق، موصل، نينوا و اطراف بغداد در حال نبرد است. در حال حاضر، طول مرز جنگي داعش بالاي 1400 كيلومتر است. اين احتياج به ساپورت دارد و بدون وجود ساپورت كننده، ممكن نيست.

 

در مورد تروريست‌هايي كه از اروپا به تركيه مي‌آيند، دولت‌هاي اروپايي به خاطر حقوق بشر و مسايلي از اين دست جسارت لازم براي برخورد و دستگيري افرادي كه نسبت به داعشي بودن آنان مظنون هستند را ندارند. براي حل اين مشكل چه كرده اند؟ مرزشان را باز گذاشته‌اند كه از اروپا خارج شوند و به خاورميانه بيايند. مي‌دانند كه فلان فرد از فلان فرودگاه در اروپا در حال خروج است. مشخصات آن فرد را ثبت مي‌كنند. مقصد آن فرد هم مشخص است، مثلا استانبول يا آنكارا و ... . آن فرد وقتي از اروپا خارج شد ديگر اجازه بازگشت به او را نمي‌دهند. آن فرد به خاورميانه ميانه مي‌آيد و داعشي مي‌شود. بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه داعش يك پديده ساخته شده است. نبايد اجازه بدهيم كه برخي منافع و بعضي اختلافات بين كشورهاي منطقه يا قدرت‌هاي جهاني باعث ماندن و حفظ داعش بشود. بايد قاطعانه با داعش برخورد شود.

 

 

در حال حاضر قطر و عربستان كه با مناطق تحت كنترل „داعش خيلي فاصله دارند به نظر مي‌رسد كه تركيه در خط مقدم كمك لجستيك به داعش است. شايعاتي شنيده شده كه داعش در تركيه حتي دفتر نيز دارد.

 

ما هم اين موارد را از طريق رسانه‌ها شنيده‌ايم اما خودمان مدرك و سندي نداريم. اما من مي‌خواهم با بيان يك مثال به اين موضوع بپردازم. ما انسان‌ها به دنيا آمده‌ايم. به دنيا آمدن ما نتيجه همبستري پدر و مادر ماست. كسي همبستري پدر و مادر ما را نديده است و مدركي در اين خصوص وجود ندارد. اما ما به دنيا آمده‌ايم. وجود يك فرد اثبات مي‌كند كه پدر و مادرش همبستر شده‌اند. داعش هم همين است. نمي‌شود كه وجود داعش را مشاهده كنيم و به فكر پدر و مادرش نباشيم. پدر و مادر داعش كيست؟ منافع امنيتي، سياسي و اقتصادي چند كشور منطقه در ايجاد و حمايت از داعش بوده است.

 

با توجه به شرايط منطقه، شما چشم‌انداز اقتصادي اقليم „كردستان عراق را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

به نظر من كردها بايد از شرايط منطقه استفاده درست و واقعي بكنند. به جاي آن كه به فكر منفعت شخصي و گروهي باشيم بايد به فكر منفعت مردم كُرد باشيم. به فكر امنيت و آسايش كردها و رشد اقتصادي منطقه اقليم باشيم. اين براي آينده اقليم كردستان بسيار مهم است. وضعيت اقليم به گونه‌اي است كه مي‌توان به آن نگاه مثبت داشت. هر كس در اقليم سرمايه‌گذاري كند نفع مي‌برد. چه ايران، چه اعراب و چه تركيه. سياست اقليم كردستان عراق بر حفظ و توسعه روابط با كشورهاي همسايه و به خصوص ايران است.

 

 

با توجه اقدامات داعش و حاميانش عليه كردها آيا تصور „نمي‌كنيد كه ضروري است اقليم كردستان با بازنگري در روابطش با كشورهاي منطقه به همكاري سياسي و اقتصادي با كشورهايي در منطقه رو آورد كه نزديكي تاريخي با كردها داشته‌اند؟

 

هر اتفاقي كه در منطقه مي‌افتد بايد همه از آن سود و بهره ببرند. معني سود اين است كه اين اتفاق باعث تفكر جديد و همپيماني‌هاي جديد مي‌شود. همپيماني جديد، دو طرفه است. همپيماني بايد بلندمدت و استراتژيك باشد. بايد در آن صداقت باشد. شرايطي كه داعش به‌وجود آورد مثل يك شوك برقي براي كردها بود. تا مدتي پيش در اقيلم كردستان بسياري از فعالان سياسي و تحليلگران معتقد بودند داعش روي كردها تأثيري ندارد. هر چند من خودم با اين تحليل مخالف بودم و از روز اول مي‌گفتم داعش در اولين فرصتي كه پيدا كند به اقليم كردستان حمله مي‌كند ولي بسياري از سياستمداران و مديران ارشد اقليم كردستان بر اين تصور بودند كه داعش اصلا مشكلي براي ما نيست كه اين تحليل اشتباهي بود.

 

روزنامه جهان صنعت، شنبه 26 مهرماه سال 1393، سال یازدهم، شماره 2912، صفحه 23.

 

 

 

 

جرس: چند هفته از محاصره شهر کوبانی توسط گروه داعش می‌گذرد و درگیری‌های شدید در این منطقه همچنان ادامه دارد.

با این حال حملات هوایی محدود انجام شده توسط ائتلاف قدرت‌های جهانی علیه این گروه چندان موثر نبوده و شبه نظامیان کرد مستقر در کوبانی هم نسبت به اوضاع وخیم انسانی و نامتوازن بودن سلاح‌هایشان در مقابل داعش هشدار می‌دهند.

«جرس» برای تحلیل اوضاع کوبانی و رویکرد کشورهای منطقه در قبال این بحران به سراغ «ناظم دباغ» نماینده رسمی دولت اقلیم کردستان عراق در ایران رفته است.

متن کامل گفت‌وگو را بخوانید:

 

آقای دباغ، چرا با گذشت چند روز از بحران و کشتار مردم کُرد کوبانی توسط داعش٬ تاکنون دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی نتوانسته‌اند اقدامات حمایتی از مردم کوبانی انجام دهند؟

مسئله کوبانی، مسئله حساسی است و دولت‌هایی که به دنبال این هستند تا داعش پیروز شود؛ باید در نظر بگیرند که این اتفاق در صورت وقوع، سبب ناامنی در کشور خودشان خواهد شد. تجربه نشان داده در زمان‌هایی که نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به دنبال ایجاد بحران هستند عواقب آن متوجه خودشان می‌شود. با کمال تأسف باید گفت که امروز قدرت و امکانات داعش از چندین طرف حمایت می‌شود.

 

یعنی دولت‌های شرکت کننده در ائتلاف ضد داعش بیشتر به دنبال منافع خود هستند؟

دقیقا از زمان تشکیل این ائتلاف، حمله داعش به خصوص علیه مردم کُرد بیشتر شده است و الان کوبانی با وضعیت پیچیده‌ای مواجه است. اگرچه مردم کوبانی سرسختانه مقاومت می‌کنند و انشالله داعش و حامیانشان نمی‌توانند کوبانی را تصرف کنند اما اگر خدای نخواسته این اتفاق بیفتد مسلما با توجه به مواضع و اقدامات خونبار و وحشتناک داعش، وضعیت منطقه و کشورهای آن وخیم خواهد شد. بنابراین باید تمام کشورهایی که داعش را به نوعی حمایت می‌کنند به خود بیایند و بدانند گروه‌های تروریستی فقط برای خودشان کار می‌کنند و نمی‌توانند منافع دولت‌های حامی خود را تأمین کنند. بر همین اساس، الان که ائتلافی علیه داعش صورت گرفته باید بر تصمیم خود پایبند باشند و تمام هم و تلاش خود را نه تنها برای تضعیف و محدودکردن داعش، بلکه برای نابودی کامل این گروه تروریستی بگذراند. ائتلاف بین‌المللی هم در این راستا باید کمک رسانی‌های خود را به مردمی که علیه داعش مبارزه می‌کنند انجام دهد و نباید مقطعی عمل کنند.

 

حکومت اقلیم کردستان چه اقداماتی در حمایت از مردم کوبانی انجام داده و آیا با محدودیت‌هایی در این زمینه مواجه بوده است؟

دو مسئله از نظر قانونی و جغرافیایی وجود دارد. یعنی منطقه کوبانی از نظر جغرافیایی در موقعیتی است که تنها از مرز ترکیه به صورت علنی می‌توان به آن کمک رساند و ترکیه منطقه‌ای که دروازه کوبانی است را بسته و نیروهای نظامی ترکیه اجازه هیچ‌گونه ترددی را به آنجا نمی‌دهد. این در حالی است که مردم کردستان آمادگی خود را برای کمک به مردم کوبانی اعلام کرده‌اند و رئیس اقلیم کردستان نامه‌ای در این زمینه به حکومت ترکیه ارسال کرده تا اجازه دهند مرز را برای ارسال کمک‌های مردمی باز کند و همچنین خواهان کمک‌های بین‌المللی با اعزام نیروهای مبارز علیه داعش شده است که این کمک‌ها به مقاومت مردم کوبانی بیانجامد.

 

به این مسئله اشاره کردید که ترکیه مرزهای خود را برای کمک به مردم کوبانی بسته و حتی شاهدیم از دخالت کردهای ترکیه به منظور کمک به کوبانی‌ها جلوگیری می‌کند. این تغییر مواضع و انفعال ترکیه برای چیست؟

این مسئله به سیاست دوگانه و دورویی حکومت ترکیه بر می‌گردد. از یک‌ طرف « احمد داوود اوغلو» نخست وزیر ترکیه می‌گوید که نمی‌گذاریم کوبانی به دست داعش بیفتد و از طرف دیگر اردوغان رئیس جمهور این کشور می‌گوید کوبانی سقوط کرده و داعش آن را تصرف می‌کند. جدای این مسئله، متأسفانه رئیس جمهور ترکیه اعلام کرد که فرقی بین کردهای پ.ک.ک و داعش برایشان وجود ندارد و این سخن بسیار بی‌منطق و حتی ظالمانه است، زیرا داعش و کردهای پ.ک.ک بسیار با هم تفاوت دارند. جالب است که این اظهارات در حالی گفته می‌شود که سیاست ترکیه در راستای حل مسائل خود با کردهای ترکیه است و خود رئیس جمهور ترکیه گفته که به دنبال حل مسالمت آمیز مسئله کُرد است و ترکیه دارد مذاکراتی با «عبدالله اوجالان» رهبر پ.ک.ک انجام می‌دهد. بنابراین این گونه سیاست‌ها نتیجه عکس برای خود ترک‌ها خواهد داشت.

 

جدای رویکرد ترکیه٬ چرا تاکنون اقدامات نظامی کشورهای ائتلاف علیه داعش نتیجه نداده است؟

باید توجه داشت که اقدامات نظامی تنها با حملات هوایی همیشه اثرگذار نیست و باید حملات هوایی و زمینی با هم صورت بگیرد. در هر حال، برای نابودی داعش نباید مقطعی و تنها به منظور تضعیف آن صورت گیرد بلکه باید حملات علیه داعش هماهنگ و قاطعانه و همه جانبه باشد تا به نابودی کامل آن بیانجامد. به عبارت دیگر، ائتلاف علیه داعش نباید به گونه‌ای باشد که داعش را از یک منطقه دور کند و در منطقه‌ای دیگر رشد دهد. هر دولتی که به فکر حفظ داعش باشد خطای فاحشی مرتکب شده است چراکه این اندیشه‌ها فضای مساعد برای رشد پیدا می‌کنند.

 

در صورت سقوط کوبانی چه اتفاقاتی در انتظار منطقه خواهد بود؟

پیش بینی آن دشوار است و انشاالله با مقاومت مردم کوبانی این اتفاق نخواهد افتاد؛ اما آنچه مسلم است عواقب بسیار وخیمی برای کشورهای منطقه در بر خواهد داشت و تقریبا همه متوجه این عواقب شده‌اند و از همین رو تظاهرات‌هایی در حمایت مردم کوبانی و محکومیت داعش در کشورهای مختلف اروپایی و حتی ترکیه صورت می‌گیرد.

 

کشورهای منطقه بخصوص ایران چه اقداماتی باید در این راستا انجام دهند؟

ایران در خصوص عراق و سوریه تا الان کوتاهی نکرده است اما راههای کمک به مردم کوبانی را هم می‌داند و محدودیتی ندارد و از همین رو باید آن اقدامات را هر چه سریع‌تر انجام دهد. قطعا با ارسال کمک‌های نظامی و مردمی از سوی کشورهای منطقه و نهادهای بین‌المللی به کردهای کوبانی آن‌ها همانگونه که تا الان با مقاومت و شجاعت ایستادگی کرده‌اند تا آخرین نفر مقاومت خواهند کرد و شاید یک استالینگراد دیگر باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

دیپلماسی ایرانی:«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در یادداشتی کوتاه برای «دیپلماسی ایرانی» به اقدامات اقلیم کردستان برای کمک به مردم کوبانی و همچنین رویکرد ترکیه و ائئلاف ضد داعش به این بحران پرداخته است.

 

شهر کردنشین سوریه، کوبانی هم مرز با ترکیه، این روزها با بحران مواجه است. این شهر چند روز در محاصره داعش قرار گرفته و با وضعیت پیچیده‌ای مواجه است. اوضاع کوبانی می‌طلبد که همه دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی نسبت به آن اقدامات عملی را به منظور نجات جان انسان‌ها انجام دهند. حکومت اقلیم کردستان به عنوان منطقه کردنشین، نیز سعی داشته و دارد، اقدامات حمایتی خود را از مردم کوبانی انجام دهد. در این راستای هیأتی از طرف پارلمان کردستان به این منطقه اعزام شده تا به بررسی اوضاع شهر و مردم بپردازند و در این راستا گزارشی را به منظور نوع حمایت‌هایی که می‌توان انجام داد، تهیه کنند.

چرا که منطقه اقلیم کردستان آمادگی کامل را نسبت به ارسال کمک‌های لازم به منطقه کوبانی دارد. این کمک‌ها می‌تواند چه کمک‌های مردمی و چه نظامی باشد. اما در این باره آیا نمی‌توان کمک‌های مورد نیاز را به تحت عنوان حکومت اقلیم انجام داد؟ منتظر پاسخ به این پرسش هستیم. این مسأله باید از منظر قانون مورد بررسی قرار گیرد. تا در صورت امکان تصمیم لازم گرفته شود.

در همین حال رییس اقلیم کردستان عراق نیز خواهان کمک‌های بین‌المللی با اعزام نیروهای مبارز علیه داعش شده است که این کمک‌ها به مقاومت مردم کوبانی بیانجامد. در این رابطه تا کنون یک جلسه اضطراری به منظور بررسی و همچنین کمک به مردم کوبانی برگزار شد و در آینده منتظر گزارش هیأت پارلمانی هستیم.

در اینجا رویکرد ترکیه نسبت به کوبانی‌ها نیز قابل بررسی است. به نظر می‌رسد «رجب طیب اردوغان» قصد دخالت در این مسأله را ندارد. چرا که به گفته او پ.ک.ک و  داعش یکی است و کردهای این منطقه نیز با کردهای ترکیه دوست و نزدیکی دارند. ترکیه برای ورود به منطقه راه و روش خودش را دارد. البته باید در نظر داشت که اگر ترکیه بر سر وعده‌های خود مبنی بر مبارزه با داعش ایستاده و اعلام کرده اجازه نمی‌دهد کوبانی به دست داعش بیافتد و این گروه پیشروی کند، صحت این اظهارات در آینده مشخص می‌شود.

مسأله دیگر در قبال کوبانی‌ها، اقدامات ائتلاف ضد تروریسم است. ائتلافی که به منظور مقابله با داعش تشکیل شده و تاکنون نیز گزارش‌هایی مبنی بر حملات هوایی آمریکا به برخی مواضع این گروه انتشار یافته است. هر چند کشورهای منطقه و دولت‌ها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند؛ اما باید بدانند که وقتی در ائتلافی شرکت می‌کنند، باید بر تصمیم خود پایبند باشند و تروریسم در هرکجای دنیا که باشد، با آن مبارزه کنند. به نظر می‌رسد این ائتلاف در منطقه کوبانی محدودیت‌هایی دارد. با این وجود ائتلاف باید کمک رسانی‌های خود را به مردمی که علیه داعش مبارزه می‌کنند، انجام دهد.

 

 

 

 

 

 

 

اگر اندکی به گذشته برگردیم و مناسبات جهانی را بعد از گسترش اندیشه‌های مارکسیزم و لنینیزم و به‌ویژه بعد از جنگ‌های جهانی اول و دوم بررسی کنیم؛ خواهیم دید که آمریکا و دول اروپایی به‌عنوان نمادهای سرمایه‌داری و کولونیالیزم علیه بلوک شرق و سوسیالیزم ادعایی آن، مشغول برنامه‌ریزی با هدف مقابله با رشد کمونیسم شدند، و البته این امر نیز از طریق حمایت از جنبش‌‌های مذهبی به‌ویژه جنبش‌‌های اسلامی اتفاق افتاد.

علت اصلی این انتخاب نیز هم مرز بودن این جریانات با شوروی به‌عنوان مرکز بلوک شرق مخصوصا بعد از اشغال افغانستان از طرف ارتش سرخ بود، که بعدا نیز افغان‌ها گروه‌های اسلامی را تشکیل دادند و با سربرآوردن اسامه بن‌لادن از عربستان از طرف سلفی‌ها و گروه‌های وهابی مورد حمایت قرار گرفت و طالبان را در افغانستان بنیان نهادند. که این نیز موجب گسترش بیش از پیش آنها با هدف بیرون راندن نیروهای شوروی از افغانستان شد و در نتیجه گروه طالبان و اسامه بن لادن احساس قدرت کردند و این گروه جهت اهداف دیگری سوق داده شدند و در این میان بود گروه القاعده شکل گرفت و همکاری نزدیک آنها با طالبان رقم خورد، در طول مسیر فعالیت خود به مخالفت با غرب به‌ویژه آمریکا روی آوردند که نتیجه‌ اقدامات آنها در اوج خود، به انفجار برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در ١١ سپتامبر ٢٠١١ منجر شد.

بعد از این واقعه بود که آمریکا به فکر انتقام و تلافی افتاد و طبیعتا همپیمانی و اتحادی را جهت حمله به افغانستان اجرا و نابودی طالبان و القاعده را هدف قرار دادند؛ اما این گروه‌ها به صورت کامل از بین نرفتند و علت این نیز می‌توانست یا از ناتوانی در نابودی کامل آنها نشأت بگیرد و یا از نیروهای ضعیف شده این گروه‌ها برای اهداف دیگری در آینده مورد استفاده قرار گیرد؛ اما نتیجه ناخواسته‌ این اقدام این بود که القاعده و تکفیری‌ها تبدیل به تهدیدی بزرگ شدند.

همچنان که شاهد بودیم جنگ افغانستان، اشغال کویت و بحران عراق، همگی با همپیمانی بین‌المللی به نتیجه رسید و در عراق نیز، صدام از قدرت پایین کشیده شد و حکومت و سیستم سیاسی جدیدی نیز شکل گرفت و در نتیجه نیروهای بعثی سابق، تکفیری‌ها و سلفی‌های این کشور پراکنده شدند و در این میان به مخالفت با عراق نوین پرداختند. البته آنچه قابل توجه بود این است که باقیمانده‌های این جریان، از صحنه سیاسی و نظامی کشور پاکسازی نشدند، که جای سوال دارد و این جریان روزبه‌روز بر حجم خرابکاری‌ها و انفجارات خود در عراق افزود و تعدادی زیادی نیز از نیروهای القاعده و بعثی‌های سابق عراق به سمت سوریه نیز سرازیر شدند. حکومت سوریه نیز  در آن زمان با توجیه حمایت از بازماندگان بعث و همدلی با آنها و مخالفت با حکومت اکثریت کُرد و شیعه در عراق به آنها پناه می‌داد.

در اینجا لازم است اشاره‌ای داشته باشیم به زمینه‌ای که در افغانستان و عراق و در کلیت مسأله در منطقه پیش آمد و زمینه را برای رشد و گسترش این نیروها فراهم آورد. در حقیقت، مدیریت غلط سیاسی و عدم درک معادلات سیاسی از طرف رهبران سیاسی بود که موجب شد نیروهای سلفی و تکفیری رشد کنند و در کنار آنها نیز القاعده فعالیت‌های خود را افزایش دهد. همچنین در اروپا و دنیای بیرون از منطقه نیز، به شکلی این تفکرات میان جوانان مسلمانی که از نظر روحی در شرایط دیگری قرار داشتند؛ منتشر شد و بیش از پیش رشد پیدا کرد.

در عراق و سوریه نیز به شکلی ویژه، زمینه‌ رشد بیش از پیش آنها فراهم شد؛ چون حکومت عراق توسط اکثریت شیعه اداره می‌شد و این به نوبه خود، مخالفت‌هایی را به‌دنبال داشت و البته نباید از این نکته نیز غافل شد که سیاست‌های غلط نوری مالکی نیز در مدیریت کشور و نوع تعامل وی با رهبران سنی‌ عراق و همچنین ضعف دولت او در خدمت‌رسانی عمومی به‌ویژه در مناطق سنی‌نشین عامل مهم دیگری بود که موجب افزایش مخالفت‌ها با دولت عراق و بخصوص با جریان سیاسی دولت قانون شد.

به شکلی که چندین بار تظاهرات اعتراضی و شورش در این مناطق روی داد که موجبات محاصره و کنترل فلوجه و انبار را به دنبال داشت. این در حالی بود که در ابتدا این اعتراضات و شورش‌ها صرفا جنبه مدنی و اعتراض به شیوه مدیریتی منطقه بود اما با مدیریت غلط توسط دولت مالکی و با استفاده‌ای که سلفی‌ها از این شرایط کردند این اعتراضات سمت و سوی دیگری پیدا کرد و بسیاری از جریانات و گروه‌های سنی را به سمت آنها سوق داد.

در سوریه نیز با دخالت‌های خارجی و از طرفی دیگر نیز، اعمال سیاست‌های تکروانه و تحمیلی رژیم بشار اسد موجب شد که جریانات اپوزیسیون اقداماتی انجام دهند و  در مواردی نیز دست به قیام علیه دولت مرکزی بزنند. به ویژه از طرف اخوان و سلفی‌های حلب، حمص و ... همچنین نارضایتی کردها از دولت مرکزی نیز که سابقه‌ای طولانی داشت و هویت کردی در این کشور سالها نادیده گرفته شده بود و بدیهی‌ترین اصول اولیه انسانی در مورد کردها نقض شده بود. در نتیجه در سوریه نیز با تضعیف حکومت مرکزی راه برای فعالیت گروه‌های سلفی و تکفیری باز شد و با خلأ پیش آمده در بسیاری از مناطق، این گروه‌ها فعالیت‌های خود را به شکلی بی‌سابقه افزایش دادند.

گروه‌هایی تحت عنوان ارتش آزاد و نصرت اسلام و همچنین کردها به مخالفت با بشار اسد پرداختند، اینجا بود که ترکیه، عربستان، قطر و کشورهای اروپایی با اهداف متفاوت و به شکل مستقیم به حمایت از گروه‌های مخالف اسد پرداختند، البته به جز کردها، که آنها نیز در این میان راه دیگری در پیش گرفتند.

  در این شرایط، القاعده عراق و بعثی‌های سابق، هواداران و فعالیت‌های خود را به سمت سوریه گسیل دادند و با

اپوزیسیون عرب سوریه یکی شدند و کردها را به حاشیه راندند. بعد از حمایت بی‌حد و حساب برای گروه‌های تحت عنوان اپوزیسیون سوریه، به شکلی همه اینها قدرت زیادی یافتند و بعدا نیز مشخص شد که تکفیری‌های سلفی از چارچوب این گروه‌ها خارج شده و توانایی ارتش آزاد سوریه نیز رو به کاستی نهاد و بعثی‌های صدامی و القاعده عراق، قدرت بیشتری یافتند و توانستند میدان بازی در سوریه را در دست خود بگیرند.

بعد از این قدرت‌گیری بود که سلفی‌ها و تکفیری‌ها و بخشی از اخوان‌های سوریه یکی شدند و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را بنیاد نهادند، برنامه داعش شامل؛ تشکیل دولت اسلامی، مردود اعلام کردن تمام افکار و ایدئولوژی‌های دیگر و اعلام کافربودن دیگری، روی آوردن به فعالیتهای تروریستی و کشتار و قتل عام مخالفان بود و در این راه چنان پیش رفتند که فعالیت‌هایش را از سوریه به عراق گسترش دادند و در مناطق سنی‌نشین عراق توانستند موصل و تکریت و قسمتی از سامرا و مناطقی از کرکوک و دیاله را به کنترل خود درآوردند و توانستند مناطق گسترده‌ای را به فلوجه و انبار پیوند بزنند که علت این موفقیت آنها نیز، در درجه اول به عدم توانایی ارتش عراق برمی‌گردد که مالکی با اطمینان کامل، بر پایه باقیمانده‌ بعثی‌های ارتش عراق بنیاد نهاده بود. برای همین در مدت زمان کوتاه چند ساعته، نزدیک ١٠٠ هزار سرباز عراقی پا به فرار گذاشتند و منطقه تحت تسلط داعش قرار گرفت و فقط مناطقی امن ماندند که توسط نیروهای پیشمرگه کردستان کنترل می‌شد.

 

این اتفاقات، نتیجه شرایطی بود که بر اثر مدیریت غلط مالکی ایجاد شده بود که برای نمونه؛ اکثریت سنی را در این مناطق مورد بی‌مهری قرار داد  و موجبات گسترش داعش و مخالفت سنی‌ها با خود وی را به دنبال داشت.

البته می‌توان از منظر تاریخی اتحاد میان بعثی‌ها، القاعده، نیروهای سلفی و تکفیری را به تفکری اسلام‌گرا برگرداند که از همان زمان تأسیس بعث به وحدت سوریه، عراق و مصر باور داشتند و الان هم بعد از گذشت سال‌ها با فراهم شدن شرایط، در فکر و زمینه‌سازی برای تشکیل دولت اسلامی و احیای خلافت اسلامی بر اساس عقیده و برنامه خود هستند.

داعش با حمایت کسانی تأسیس شد که از عراق متحد و قدرت‌گیری کردها و شیعیان نفرت داشتند و مدتها به فکر انتقام بودند و در نهایت، به حمله و یورش دست زدند و به گسترش مرزهای تحت کنترل خود روی آوردند که اینجانب نیز قبلا در چندین مصاحبه، به این امر اشاره کرده بودم که داعش در فرصت مناسب به کردستان نیز یورش می‌برد و در نهایت چنین نیز شد.

البته حمله داعش به کردستان و چرخش آنها به این سمت، نقطه عطف تحولات منطقه بود، بعد از حمله داعش به کردستان بیشتر از همیشه تهدید داعش احساس شد و برای همین نیز بود که بلافاصله تمام دنیا به لرزه درآمد و موضع‌گیری‌ها آغاز شد که در این زمینه کشورهای منطقه و جهان در دو جبهه قرار گرفتند:

1ـ کشورهایی که به حمایت از عراق و کُرد در مقابله با داعش پرداختند.

2ـ کشورهایی که کاملا سکوت پیشه کردند و هیچگونه موضعی علیه داعش اتخاذ نکردند.

این دسته‌بندی حاوی حقیقتی است، کشورهایی که در این زمان همکاری نظامی و انسانی عرضه کردند و در

تلاشند که همپیمانی مشترکی برای مقابله با داعش ایجاد کنند، نمی‌بایست یک‌بار دیگر با اهدافی خاص و برای در معرض تهدید قراردادن آرامش و امنیت منطقه، به شکلی مقطعی و محدود به این همپیمانی بنگرند و بعدا نیز آن را به حال خود رها کرده و تجربه افغانستان و عراق تکرار شود.

اگر نگاهی به تجربه بهار عربی در کشورهای منطقه داشته باشیم؛ خواهیم دید که اگر نگاهی جامع و به‌دور از اهداف خاص حاکم نباشد، داعشی خطرناکتر به جان بشریت خواهد افتاد و منطقه و جهان را با تهدید روبه‌رو خواهد کرد. اجازه ندهیم منطقه و ملت‌های خاورمیانه خوراک تسویه و تصفیه منافع و مشکلات دوجانبه یا چندجانبه شوند، متأسفانه در بسیاری از موارد نیز با نابودی یک دیکتاتور، دیکتاتوری بدتر بر سر کار آورده شده که کار را به‌جایی رسانده است مردم در آرزوی حرکتی دیگر برای نابودی دیکتاتور جدید هستند و البته گاه این تسلسل باطل تا مدتها ادامه داشته و دارد.

در پایان لازم است به این نکته اشاره کنم که داعش بسیار کوچکتر از آن چیزیست که الان نشان می‌دهد، چون ساختار آن را جبهه‌ای تشکیل می‌دهد شامل؛ سنی‌های مخالف رژیم سیاسی جدید عراق، اینها دارای دیدگاه‌های متفاوتی هستند؛ البته نه در مورد تفسیر و برداشت از اسلام، بلکه در شیوه‌ تأسیس خلافت اسلامی و آینده دولت اسلامی در منطقه و جهان.

همچنین نباید از یاد برد که داعش نیرویی بدون وطن و سرزمین است، داعش به نوعی اولین سازمان تروریستی جهان است که فرمی بین‌المللی به خود گرفته است و یکی از مهمترین اهداف آنها ایجاد سرزمین و کشوری مختص به خودشان است، در حال حاضر توانسته‌اند تا حدی این هدف خود را در بخشی از سرزمین عراق محقق سازند.

برای همین، جنگ فعلی برای داعش، جنگ مرگ و پیروزی است، آنها مطمئنا با این اوصاف بعد از خود و با شکست‌شان در عراق، فقط و فقط ویرانی و نابودی به‌جای خواهند گذاشت، در صورت پیروزی نیز در فکر ایجاد دولتی با نام خلافت و دولت اسلامی هستند؛ که البته از طرف هیچ جریان اسلامی دیگری حمایت نخواهد شد. چون اصولا داعش، حاضر به پذیرش هیچ خوانش دیگری از اسلام جز نگاه و خوانش خود نیست و با این وضعیت نابودی این گروه تروریستی و ریشه‌کن کردن آن برای تمام کشورهای و نیروهای منطقه امری لازم و ضروری است و باید با برنامه‌ و همپیمانی جامع و همه‌جانبه و البته بلندمدت، هم داعش را نابود سازند و هم زمینه‌های رشد و گسترش گروه‌هایی شبیه داعش در آینده گرفته شود. تجربه نیز ثابت کرده است با بروز گروه‌های جدید، بر میزان درنده‌خویی و قساوت و جنایات آنها نیز افزوده می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

آرمان محمودیان ـ مشخص نیست حسادت نهفته در خاک است یا نفرینی تاریخی، اما هرچه که هست، ظاهرا عراق خوش ندارد کشوری در صدر اخباربودن از آن سبقت گیرد؛ عراق با عجایبش از صدام‌حسین گرفته تا ظهور سهمگین داعش جایگاه در صدر اخباربودن را در انحصار خود گرفته است؛ ظهوری که باعث شد خبرنگار روزنامه «شرق»، با حضور در دفتر نمایندگی اقلیم کردستان در شهرک غرب، با آقای دکتر «محمد صدیق» (جگرخوین)، جانشین نمایندگی اقلیم کردستان و عضو ارشد حزب دموکرات کردستان عراق، درباره تحولات اخیر این کشور گفت‌وگو کند.

‌چندی پیش شهر موصل به دست داعش افتاد؛ سقوطی که به گفته برخی از منابع خبری، پاره‌ای از عشایر سنی نیز در آن بی‌نقش نبودند. شما ریشه این بحران را چگونه تحلیل می‌کنید؟
برای درک بهتر این بحران، به شناسایی عوامل زمینه‌ساز نیاز داریم. می‌دانید یکی از مهم‌ترین و شاید مهم‌ترین مشخصه دموکراسی مدرن، تکثرگرایی یا پلورالیسم سیاسی است که همزیستی مسالمت‌آمیز عقاید گوناگون جامعه را به‌دنبال دارد. اما متأسفانه طی چنددهه، مدیریت سیاسی تمرکزگرا در عراق حاکم بود که جهانیان نتایج فاجعه‌بار آن را دیدند؛ تا اینکه پس از سقوط رژیم بعث در سال 2003 بسیاری این امید را داشتند که ساختار حاکمیتی عراق به سوی تکثرگرایی حرکت کند ولی پس از خروج نیروهای آمریکایی، دولت پیشین با وجود برخورداری از منابع و امکانات قابل ملاحظه، نتوانست شرایط عمومی و امنیتی کشور را به درجه‌ قابل‌ قبولی برساند و اهداف کلان جامعه متکثر عراق را محقق کند؛ ادعایی که در مورد بحران اخیر عراق مطرح است، عدم التزام به توافقات سیاسی موجود و قانون‌ اساسی از سوی دولت فدرال است که موجب شده نه ‌تنها بحران‌های داخلی در عراق حل‌وفصل نشوند، بلکه بحران‌های جدید نیز ظهور پیدا کنند.
در واقع عدم التفات به خواسته‌های معقول جریان‌های سیاسی از سوی دولت پیشین، از دلایل مهمی است که موجب شده تا حلقه‌ها و نیروهایی که مخالف پیشرفت ملت عراق هستند، ناراضی‌ها را به‌ویژه در مناطق مرکزی و غربی جذب کرده و در نتیجه چنین وضعیت بغرنجی پدید‌ آید.


عده‌ای در مقابل، این استدلال را دارند که تا قبل از 2003 عراق توسط یک اقلیت بر اکثریت شیعه اداره شده و حال بعد از سقوط صدام، این اقلیت از قدرت حذف نشده‌اند بلکه جایگاه متناسب جمعیت و کثرتشان به آنان داده شد، آیا می‌توان اینطور برداشت کرد که پاره‌ای از رهبران سنی، حاضر به قبول جایگاه خود  نیستند؟
زیاده‌خواهی‌ها همیشه وجود داشته است، اما عراق امروز، عراق گذشته نیست، بعد از 80 یا 90 سال، تلاش شده است حاکمیتی که نماینده همه اقشار مردم باشد به وجود‌ آید، قاعدتا باید نگاه این نظام نوین، دموکراتیک و ابزارهای آن برای حل مشکلات، گفت‌وگو و سایر ابزارهای قانونی و ‌مسالمت‌آمیز باشد، در حالی که زمامداران تفاوت اساسی در روش‌هایشان برای اداره جامعه نداشتند. البته قانون‌ اساسی جدید عراق، سازوکارهای مناسبی برای‌گذار این کشور از بحران‌های گذشته و جریان صلح‌آمیز امور تدارک دیده که اگر با حسن‌نیت، بدون ملاحظه‌کاری سیاسی و انگیزه‌های شخصی اجرا می‌شد، شاید عراق در حال حاضر با این معضلات روبه‌رو نبود.

 

فرای ریشه‌شناسی بحران فعلی، مسأله این است که نیروهای داعش چگونه موفق شدند با نفراتی حدود 800 الی هزار شبه‌نظامی شهر موصل را اشغال کنند، مشخص است ستون پنجمی داشته‌اند، شما به‌عنوان نماینده حزب دموکرات کردستان عراق و در حقیقت حزب حاکم بر اقلیم هستید، از دید جناح سیاسی مظنون اصلی و مهم‌ترین همکار داعش در این فتح شوم کیست؟


البته بنده در اینجا به‌عنوان جانشین نمایند اقلیم کردستان در ایران با شما سخن می‌گویم؛ در نگاهی کلی می‌توان گفت نارضایتی مردم محلی از سیاست‌های دولت آقای ‌مالکی، باعث شد آنها انگیزه‌ای برای دفاع نداشته باشند حتی برخی از عشایر نه‌تنها مقاومت نکردند بلکه به حمایت از داعش پرداختند. از سوی دیگر ارتشی که آقای ‌مالکی تشکیل داده بود با وجود در اختیار داشتن سلاح‌ها و تجهیزات پیشرفته نظامی فراوان، یک ارتش توانمند و مبتنی بر باورهای ریشه‌دار نبود، نفوذ اطلاعاتی تروریست‌ها نیز در داخل نیروهای ارتش به اذعان بسیاری از آگاهان بسیار محتمل است. به همه اینها، روش‌های وحشیانه داعش در ایجاد رعب و وحشت و جنگ روانی، در کنار عدم توجه دولت مرکزی به هشدارهای مقامات کردستان را باید اضافه کرد. اینها از جمله عواملی بودند که دست‌به‌دست هم دادند تا داعش اینگونه در موصل بحران‌آفرینی کند.

 

یکی از مسایلی که بعد از سقوط موصل مطرح شد و عده‌ای از آن به‌عنوان «بازی بد اقلیم» یاد کردند، تبدیل‌شدن اقلیم به محلی برای گردآوری عشایر سنی بود، آنها هم بعد از اولین جلسه خود در اربیل از داعش و همکارانش با عنوان «جبهه انقلابیون» یاد کردند، چرا اقلیم چنین فضایی به آنان داد و در حقیقت چرا وارد این بازی عربی ـ عربی شد؟


ملت کُرد بزرگ‌ترین قربانی پدیده شوم تروریسم در منطقه است. درست به همین دلیل اکنون نیروهای پیشمرگه کردستان عمده‌ترین و مؤثرترین نیروی مقابله با دولت تروریستی داعش هستند. ما وارد هیچ بازی‌ای نشدیم، اقلیم کردستان با دیگر بخش‌های عراق خیلی متفاوت است و با توجه به شاخص‌های موجود، ما می‌توانیم بحق مدعی باشیم یک جامعه آزاد و پویا در اقلیم کردستان پدید آورده‌ایم اما به این معنا نیست که نقش خود را در کل عراق فراموش کنیم، بلکه سعی می‌کنیم بر اساس باورهای دموکراسی‌خواهانه خود سیاست‌هایمان را دنبال کنیم تا نقشی مثبت در ایجاد همگرایی بین جریان‌های سیاسی عراق ایفا شود. ما اعتقاد داریم برخی از روش‌های دولت مرکزی در برخورد با مخالفان سیاسی‌اش نامناسب بوده است. این منحصر به سنی‌ها و کردها نیست و حتی گاه، شیعیان را هم شامل شده و در مقاطعی که بعضی از مخالفان سیاسی آقای ‌مالکی که در بغداد فضایی برای اظهارنظر پیدا نکردند. در سفرهایشان به اقلیم کردستان نظراتشان را بیان کرده‌اند. البته به هیچ‌کس یا گروهی اجازه داده نشده فعالیتی علیه دولت بغداد داشته باشد. اما بدیهی است دولت ما برای همه جریان‌های قانونمدار حاضر در عرصه سیاسی عراق حق اظهارنظر یا اعلام مواضع را قایل است، همان‌گونه که ما این حق را برای مخالفان سرسخت خود نیز قایلیم و این نه‌تنها یک فاکتور منفی نیست، بلکه نقطه قوت جامعه کردستان است.

 

در نخستین ایامی که داعش به عراق یورش بود، عده‌ای بر این تحلیل بودند بزرگ‌ترین برنده این نبرد کردستان عراق است و شاهدش هم مناطقی بود که پیشمرگه‌های کُرد در آن روزها تصرف کردند، آن پیشروی‌های اولیه به درخواست دولت مرکزی بود یا از سوی اهالی برای ورود پیشمرگه‌های امدادخواهی شد یا اینکه اقلیم از آن به‌عنوان فرصتی تکرارنشدنی استفاده کرد؟


مناطقی که نیروهای نظامی پیشمرگه به آن وارد شدند، مناطق کردنشین و منطقه کردستان خارج از حوزه اقلیم بود. وقتی ارتش عراق شتابزده این مناطق را تخلیه کرد، نیروهای تروریستی این مناطق را هم به قصد تصرف مورد تهاجم قرار دادند و شروع به پیشروی در این نواحی کردند، عکس‌العمل سریع نیروهای پیشمرگه برای دفاع از مردم محلی در مقابل تهاجم وحشیانه تروریست‌های داعش بود و مشخصا پیشروی‌های آنها را متوقف کرد. بسیار روشن است اگر نیروهای داعش به این سرعت این مناطق را هم تصرف می‌کردند، هیچ‌گونه تضمیمی برای حفظ دیگر مناطق و مشخصا بغداد که تروریست‌ها تا 30 کیلومتر آن پیش رفته بودند، وجود نداشت اما مقاومت نیروهای پیشمرگه، روحیه سربازان دولت مرکزی را هم دوچندان کرد، بنابراین نگاه ما نه‌تنها فرصت‌طلبانه نبود، بلکه حق‌طلبانه و حرکتی مشروع برای دفاع از مردم خودمان و کل عراق بود.

 

یکی از مسایلی که در آن ایام ناظران را نسبت به امنیت اقلیم بیمناک می‌کرد، چندصدایی بود که از اقلیم بروز پیدا کرده بود، به‌طوری که مواضع برخی جریان‌ها با موضع حکومت اقلیم، تفاوت داشت، این مسأله چه تأثیری بر ادامه مبارزات گذاشت؟


چندصدایی، اصلی راهنما در دموکراسی‌ها و در جوامع متکثر است، اما با شما موافقم که گاه اظهارنظرهای غیرمسوولانه بعضی از اشخاص یا گروه‌ها وجود دارد که آگاهانه یا ناآگاهانه منافع خود را بر منافع ملی ترجیح می‌دهند. اینگونه اظهارنظرها در داخل و خارج از اقلیم کردستان از دید مردم و مسوولان از اعتبار چندانی برخوردار نیستند. خوشبختانه دولت ما تقریبا نماینده همه مردم کردستان است، چراکه تقریبا همه احزاب و جریان‌های سیاسی شرکت‌کننده در انتخابات در آن حضور دارند.
سیاست‌های رسمی اقلیم کردستان نیز همواره به شکلی بسیار روشن و شفاف از سوی ریاست اقلیم کردستان، ریاست هیأت وزیران و سخنگوی رسمی دولت کردستان اعلام می‌شود و به‌ویژه در عرصه روابط خارجی، متولی و مرجع اعلام سیاست‌های اقلیم کردستان، مسوول روابط خارجه اقلیم کردستان است. خوشبختانه همه مقامات دولت اقلیم کردستان متعهدانه، به شکلی کاملا منسجم و متحد عمل کرده و در چارچوب منافع ملی سخن می‌گویند.


‌پس از پیشروی‌های اولیه نیروهای پیشمرگه ناگهان ورق برگشت و داعش موفق شد مناطقی را از کردها بگیرد و حتی وارد جاده اربیل شود، این وارونگی ناشی از چه بود؟


البته پیشرفت داعش در اقلیم در مقایسه با پیشروی‌هایی که در سایر نقاط عراق کردند، جزیی بود و هم‌اکنون با حملات پی‌درپی پیشمرگه‌ها که با پشتیبانی هوایی همراه است. تقریبا از تمام این مناطق عقب‌نشینی کرده‌اند. اما اینکه چرا آنها موفق شدند به پیشروی‌های محدودی در اقلیم دست یابند، دلایل متعددی می‌تواند داشته باشد که عمده‌ترین آنها، مجهزبودن این نیروهای تروریستی به سلاح‌های مدرن سنگین و پیشرفته بود که در مقابل نیروهای پیشمرگه دارای تسلیحات عمدتا سبک بودند، بخشی از عقب‌نشینی‌ها هم قاعدتا می‌تواند براساس تاکتیک‌های نظامی و در جهت تقویت مواضع دفاعی و خارج‌کردن غیرنظامیان از منطقه جنگی باشد. البته احتمالا اشکالاتی هم در سازماندهی نیروهای پیشمرگه وجود داشت و آقای ‌بارزانی هم در بیانات خود به این احتمال اشاره کردند هر کم‌کاری و سهل‌انگاری که رخ داده بررسی شده و مسببان آن مجازات خواهند شد. البته این جنگ است با همه واقعیت‌هایش هیچ‌گاه در جنگ‌ها شرایط یکنواخت و کاملا قابل پیش‌بینی نیست، گاهی عقب‌نشینی گاهی هم پیشروی می‌کنید.

 

فرای کم‌وکیف تحولات نظامی، اقلیم از کشورهای خارجی درخواست کمک کرده و بنابر اظهارات آقای ‌بارزانی اولین کشوری که این درخواست را اجابت کرده ایران بود، چه شد که از ایران کمک خواستید؟


قبل از هر چیز باید بگویم نگاه اقلیم به ایران نگاهی تاریخی و عمیق است. ما در یک حوزه تمدنی باستانی قرار داریم، زبان، تاریخ و فرهنگ ما دارای ریشه‌های مشترک فراوان است و در تاریخ سیاسی معاصر، کردها با وجود جدایی از ایران و تقسیم‌شدن و قرارگرفتن در حوزه مرزهای سیاسی کشورهای ترکیه، سوریه و عراق، همچنان با ایران پیوندهای ناگسستنی دارند. بعد از انقلاب اسلامی هم با وجود دشمن مشترکی با نام صدام ‌حسین و حزب بعث، ایران از مبارزات ملت کُرد در عراق پشتیبانی کرد و برای سال‌ها صدها هزار آواره کُرد را پناه داد. از سوی دیگر اقلیم کردستان هیچ‌گاه اجازه نداده منافع ایران مورد تهدید واقع شود و رفتار سیاسی اقلیم نیز نشان داده تمام تلاش‌های خود را انجام داده که روابط گسترده‌ای با جمهوری اسلامی ایران داشته باشد. تروریسم داعش تهدید مشترک علیه همه ماست و شکی نبود که ایران در جنگ با این پدیده ضدبشری به ما کمک خواهد کرد؛ همان‌گونه که در هنگام فاجعه حلبچه ما را تنها نگذاشت. در نهایت باید بگویم کمک‌های ایران بسیار ارزنده و به‌موقع بود، قدردانی بسیار ویژه آقای‌ بارزانی نیز از ایران نشان از اهمیت قابل‌توجه این کمک‌ها دارد.

 

پس از صحبت‌های آقای ‌بارزانی، یکی از تحلیل‌هایی که شکل گرفت، این بود که سیاست خارجی اقلیم در حال تغییر است و بار دیگر حضور ایران در اقلیم از رقیب منطقه‌ای خود یعنی ترکیه سبقت خواهد گرفت. شما فکر می‌کنید با توجه به کمک فوری ایران و تعلل و در نهایت عدم کمک از سوی آنکارا، این تحلیل قریب‌الوقوع است؟

تصور نمی‌کنم تغییری در رابطه اقلیم با ترکیه رخ دهد. ما همواره سعی کردیم توازن را در سیاست خارجی خود رعایت کنیم و تلاشمان این است که عاملی برای همگرایی در منطقه باشیم. این را هم باید گفت رابطه دولت اقلیم کردستان با یک کشور به این معنی نیست که رابطه‌اش لزوما با کشور دیگری نوسان پیدا کند. ایران و ترکیه دو همسایه مهم ما هستند. طبیعی است هر کشور سیاست خاص خود را دنبال و براساس اصول و برنامه‌های خود رفتار می‌کند. جمهوری ‌اسلامی ‌ایران به‌عنوان کشوری مهم و بسیار تأثیر‌گذار در منطقه، جهان و در همسایگی ما و عراق، منافع زیادی در این بین دارد، اکثریت جامعه عراق شیعه هستند و ایران، مرکز تشیع در جهان اسلام است. این برای ما کاملا قابل درک و احترام است. اما در عین حال، این نقد حتی گاه از سوی کارشناسان و پژوهشگران سیاسی در داخل ایران نیز به سیاست خارجی ایران وارد می‌شود که حضور فعالی در اقلیم کردستان نداشته و بیشتر این حضور در بغداد بوده است، هر چند روابط سیاسی در سطوح عالی همواره برقرار بوده، اما در حوزه دیپلماسی عمومی، روابط اقتصادی و فرهنگی مناسبات فی‌مابین در سطح مناسبی نیست، اینها بخشی از عواملی هستند که موجب شده شرایط برای کشورهای دیگر با مشترکات به ‌مراتب کمتر با مردم کُرد مهیاتر باشد.

 

یکی از بن‌بست‌ها که تا چندی‌پیش سایه‌اش بر بحران عراق سنگینی می‌کرد، مسأله تشکیل دولت و اصرار مالکی بر ماندن و رقبای او بر رفتن بود تا اینکه ناگهان آقای‌ حیدر العبادی از داخل حزب الدعوه ظهور پیدا کرد و پس از مدتی قدرت به او منتقل شد. کم‌وکیف این پروسه انتقال قدرت چگونه بود؟


پروسه سیاسی عراق به یک بن‌بست رسیده بود و تصور نمی‌شد با حضور آقای ‌مالکی تغییر شگرفی در این بن‌بست به وجود آید. در عین‌ حال، تهدید داعش روزبه‌روز گسترش پیدا می‌کرد و شرایطی را به وجود آورد که لازم شد برای مقابله با گسترش آن برخوردی همه‌جانبه و بین‌المللی صورت گیرد. لازمه برخورد با بحران موجود قبل از هر چیز، تغییر و اصلاح رفتار حاکمیت در بغداد بود؛ بالاخص که آقای ‌مالکی نگاهی انعطاف‌ناپذیر و سخت به حل مسایل سیاسی داشتند و راهکارهای جامع و مناسبی را جست‌وجو نمی‌کردند. در نهایت، تقریبا همه کسانی که از شخص آقای ‌مالکی حمایت می‌کردند، متوجه شدند نارضایتی از مالکی حتی در داخل خود حزب او هم رو به‌افزایش است و در ادامه شرایطی به وجود آمد که حتی مرجعیت هم در خصوص ضرورت تغییر بیانیه دادند.


‌به ‌سراغ حیدر العبادی نخست‌وزیر فعلی برویم، عملکرد او را تاکنون چطور ارزیابی می‌کنید؟


آقای‌ بارزانی اعلام کرده‌اند همچنان پشتیبان تلاش‌های موجود برای پیشرفت روند سیاسی در عراق هستند. اما اقلیم کردستان همچنان در شرایط سختی به‌سر می‌برد. الان مهم‌ترین جبهه جنگ علیه داعش را جبهه‌های اقلیم کردستان تشکیل می‌دهد. دولت بغداد اما حدود 9 ماه است کل بودجه اقلیم کردستان را قطع کرده است. اقلیم کردستان همچنان خویشتندارانه و با درک مسوولیت سنگین اخلاقی و برای اثبات حسن‌نیت خود، در فرآیند تشکیل دولت جدید شرکت کرد، در حالی که هنوز مشکلات بدون حل باقی مانده‌اند. اظهارات آقای ‌عبادی در مقام نخست‌ وزیری تاکنون مثبت ارزیابی می‌شود، اما پیداست هنوز برای اقدام عملی و پشت‌سرگذاشتن مشکلات، راه زیادی را باید پیمود. رهبر سیاسی کردستان مدت‌ زمان سه ‌ماهه‌ای را برای اقدام عملی دولت جدید در مسیر حل مشکلات در نظر گرفته است. اما توقع بجایی از سوی مردم و رهبران در کردستان وجود دارد که آقای ‌عبادی اراده و حسن‌نیت خود برای مرتفع‌کردن مسایل فی‌مابین نشان دهد.

 

آمریکا با ائتلاف نزدیک به 50 کشور و همکاری پنج‌کشور عربی، مواضع داعش را مجددا در هم کوبید. این حملات تا چه حد به مبارزات پیشمرگه‌های شما یاری رساند؟


این بمباران‌ها بسیار مؤثر بوده و توانسته بسیاری از مراکز مهم دولت خلافت خودخوانده داعش را منهدم کند. ملت کردستان عراق به نمایندگی از جهان آزاد با این تهدید خطرناک تروریستی جهانی مقابله می‌کند. رهبر اقلیم کردستان از همه دولت‌ها و ملت‌هایی که در این رویارویی سخت، پشتیبان مردم کردستان و عراق بوده‌اند، صمیمانه قدردانی کرده است. بدون‌ شک برای ریشه‌کن‌کردن تروریسم داعش کمک‌ها و حمایت‌های بیشتری نیاز است.

 

عراق همچنان جامعه‌ای است که اشخاص کاریزماتیک در آن کارایی بیشتری نسبت به تشکل‌ها دارند، برای همین می‌خواهم اسم تعدادی از چهره‌هایی را بیاورم تا شما مختصر در مورد نقش‌آفرینی آنان بگویید؟ «جلال طالبانی» رییس‌جمهوری سابق عراق و تأثیر فقدان حضورش؟


رهبری مبارز و رییس‌جمهور شایسته کُرد عراق در این شرایط سخت. غیبت ایشان به‌دلیل بیماری برای کردستان و عراق بسیار ناگوار بود.

 

«مسعود بارزانی» رییس اقلیم کردستان عراق؟


نماد آزادیخواهی، صلح‌طلبی و دموکراسی‌خواهی ملت کردستان.

 

آیت‌الله ‌سیستانی، مرجع عالیقدر شیعیان؟


شخصیتی بسیار قابل احترام و تأثیر‌گذار در جهان اسلام.

 

«عمار حکیم» رییس مجلس اعلای اسلامی عراق؟


 این نام برای ما کردها همواره یادآور رهبری معتدل تشیع در عراق و فتوای معروف آیت‌الله‌ سیدمحسن حکیم در حمایت از ملت کُرد و روابط صمیمانه‌شان با رهبر بزرگ ملت کُرد ملامصطفی بارزانی است.

 

«فواد معصوم» رییس‌جمهوری کنونی عراق؟


سیاستمداری انقلابی و باتجربه و جانشینی مناسب برای آقای‌ طالبانی.


«قاسم سلیمانی» سردار ایرانی؟


شخصیتی بسیار توانمند و تأثیرگذار در سیاست خارجی و منطقه‌ای جمهوری اسلامی ایران. نقش ایشان بسیار برجسته و قابل‌توجه در نزدیکی جریان‌های سیاسی عراق با یکدیگر و اقلیم کردستان با ایران بسیار قابل‌توجه است.

 

به‌عنوان آخرین سؤال، برآوردتان از آینده بحران داعش چیست؟


با وجود خطر تروریسم، به‌طور شگفت‌انگیزی در فضای سیاسی عراق اجماع ایجاد شده و با توجه به مقاومتی که پیشمرگه‌ها و ارتش با همراهی نیروهای مردمی از خود و با حمایت جامعه جهانی نشان می‌دهند، مبارزه با تروریسم و گروه تروریستی داعش تداوم می‌یابد و به یاری پروردگار توانا در آینده‌ای نزدیک شاهد محو این پدیده تروریستی منفور و استقرار ثبات و آرامش در منطقه خواهیم بود.

روزنامه شرق، سه‌شنبه 15 مهرماه 1393، سال دوازدهم، شماره 2132، صفحه 8.

 

 

 

 

نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران، خطاهای نخست وزیر سابق عراق را فرصتی برای رشد و قدرت‌گیری گروه‌های تکفیری ـ تروریستی در این کشور دانست.

 

گروه راهبرد خبرگزاری دانا (داناخبر) - «ناظم دباغ» سیاستمدار کُرد، در حال حاضر نمایندگی اقلیم کردستان عراق در ایران را بر عهده دارد.

 

او که از افراد نزدیک به «مسعود بارزانی» رییس اقلیم کردستان عراق، است با مقامات عالی رتبه ایران نیز روابطی گرم دارد.

 

به دیدار دباغ رفتیم تا درباره پدیده داعش به عنوان مهمترین معضل امروز خاورمیانه با وی به گفت‌وگو بنشینیم. مشروح این مصاحبه در زیر می‌آید:

 

امروز معضل اصلی منطقه و عراق داعش است. اساسا این پدیده را چگونه باید تفسیر کرد؟

در کل، هر شرایطی که در منطقه و حتی دنیا پیش بیاید، عللی دارد و نتیجه اتفاقات دیگری است. پدیده تکفیری‌ها هم نتیجه اختلافات مذهبی و هم ناشی از برخوردهای غرب و شرق بعد از جنگ جهانی دوم است.

 

دنیای غرب دنبال ابزاری برای کاهش هزینه‌های نبرد با اردوگاه شرق بود و از درون قرائت‌های خاصی از اسلام، گروه‌های تکفیری را به‌وجود آوردند که سپهر رشد و بالندگی این جریان، عربستان سعودی بود. به دنبال اشغال افغانستان از سوی شوروی، این جریانات تقویت شد.

 

باید توجه داشت که دولت‌های حاکم در خاورمیانه نیز عملا فضای رشد این گروه‌ها را فراهم کردند چرا که این گروه‌ها را ابزاری کارا برای مقابله با رقبای منطقه‌ای خود دیدند.

 

تا اینکه به 11 سپتامبر رسیدیم که ائتلافی علیه القاعده ایجاد و به سقوط طالبان منجر شد. در مرحله بعد، سقوط صدام پیش آمد که متهم به اعمال تروریستی و داشتن سلاح‌های کشتار جمعی بود.

 

به بهار عربی رسیدیم که البته خیلی زود به خزان عربی منجر شد. غرب و مخصوصا آمریکایی‌ها با سقوط دیکتاتورها کمکی به برقراری دموکراسی نکردند تا آرامش برقرار شود؛ بلکه برعکس به ناآرامی‌ها دامن زدند. به عنوان مثال برای سقوط «بشار اسد» فضایی فراهم کردند که از درون آن داعش به‌وجود آمد.

 

به گمان من داعش، زاده حزب بعث نیز هست همچنان‌که بعثی‌های فراری در سوریه در مقابل «بشار اسد» نیز جنگیدند امروز البته کسی اسمی از بعثی‌ها نمی‌شنود.

 

در عراق متأسفانه سوءمدیریت «نوری مالکی» و کنار زدن بیش از اندازه اهل سنت، زمینه روی‌گردانی مردم را فراهم کرد. بعدا کردها نیز توسط او به حاشیه رانده شدند. تکفیری‌ها از این نقطه ضعف استفاده کردند. هر چند برخی کردها را متهم به همکاری با داعش کردند اما اتفاقات فلوجه و انبار چه؟ آنجا که کردها حضور ندارند ولی یک سال است که به دست داعش افتاده است. نباید فراموش کنیم اهل سنت در ابتدا به داعش روی خوش نشان دادند والا آن‌ها فقط سه هزار نفر بودند وقتی که از سوریه به عراق آمدند. این راز تصرف موصل، تکریت و ... در 12 ساعت توسط آنان است. نزدیک بیش از 100 هزار نفر نیروی انتظامی و نظامی در منطقه حضور داشتند که به سرعت از هم پاشیدند. فقط سه فرمانده تیپ در آنجا بودند که حتی فرصت نکردند با هلی‌کوپتر فرار کنند! آن‌ها حتی مناطق ماده 140 قانون اساسی عراق را نیز تخلیه کردند. پیشمرگ‌ها قبلا هم آنجا بودند؛ اما در کنار ارتش عراق. حال طبیعی بود در غیاب ارتش، موضع خود را ترک کنند و حتی به تقویت نیرو هم بپردازند. نمی‌شود گفت خوشبختانه، اما حمله داعش باعث شد همه دنیا بفهمد کردها با داعش همکاری نداشتند و امروز هم تنها نیرویی که به صورت جدی با نیورهای تروریستی داعش می‌جنگد؛ پیشمرگ‌ها هستند. به همین علت هم مقامات اکثر کشورهای اروپایی و همین طور ایران، به کردستان رفتند و بر همکاری با کردها علیه داعش تأکید کردند. آقای بارزانی نیز در نامه‌ای از رییس جمهوری ایران تشکر و قدردانی کردند و در کنفرانس خبری نیز با آقای ظریف اعلام نمود؛ اولین کشوری که به ما کمک کرد، جمهوری اسلامی ایران بود. پس همان‌طور که گفتم داعش حاصل اتحاد تکفیری‌ها، بعثی‌ها و اخوانی‌هاست.

 

اخوان المسلمین؟ چه طور جریان اخوان می‌تواند با سلفی‌ها همکاری کند؟

در ابتدا این همکاری بود، حالا اوضاع تغییر کرده است.

 

اخوان در عراق هم پایگاه دارد؟

بله. در کل منطقه پایگاه دارد. چرا الان گفته می‌شود قطر، ترکیه و عربستان سعودی اگر هم با داعش همکاری نکنند، دست‌کم از جنایات آنها چشم‌پوشی می‌کنند؟ حداقل قطر و ترکیه که سلفی ـ تکفیری نیستند بلکه اخوانی هستند. حتی جالب است بدانید برخی چهره‌های برجسته سلفی در کردستان وجود دارند که صراحتا داعش را محکوم کرده‌اند. چرا که این گروه کارهایی را مرتکب شدند که کسی نمی‌تواند آنها را تأیید کند.

 

علت این رفتارها چیست؟

آنها کشور ندارند. گروه داعش از تکفیری‌های فراری از کشورهای خود تشکیل شده است؛ تعدادی از نیروهایشان حتی از اروپا آمده‌اند. آنها سوریه و عراق را که میهن خود نمی‌دانند؛ فامیل و آشنایی ندارند، لذا به خود اجازه می‌دهند هر کاری که می‌خواهند انجام دهند. اگر هم کاری نتواند بکنند؛ خود را منفجر می‌کنند تا به خیال خود به بهشت بروند.

 

از سوی دیگر، بعثی‌های سابق به‌خوبی می‌دانند که مجددا به قدرت بر نمی‌گردند لذا انتقام می‌گیرند. چرا؟ چون اکثریت مردم عراق برای سقوط آنها با نیروهای آمریکایی همکاری کردند. در این مورد مثالی بزنم؛ من مسئول لجستیک نیروهای پیشمرگه بودم و به همه آمارها دسترسی داشتم. کل نیروهای ما در مقابل صدام در بهترین حالت 5 هزار نفر بود. پس ما که نبودیم که توانستیم عراق را از چنگال صدام خارج کنیم بلکه این مردم کردستان و عراق بودند. حتی سایر کسانی‌که با بعثی‌ها مبارزه مسلحانه می‌کردند؛ تعداد قابل توجهی نبودند. همکاری مردم، باعث فروپاشی رژیم بعث شد. در جریان حوادث اخیر هم، بسیاری از مردم در مقابل مالکی قرار گرفتند و بعثی‌های سابق نیز به میدان آمدند.

 

در حال حاضر، تقریبا یک سوم عراق در دست داعش است؛ یک بخش دست کردها و قسمت دیگر نیز در قلمرو شیعیان است، هر چند در این 2 بخش در کنار اکثریت، اقلیت‌های دیگری نیز حضور دارند. ولی در منطقه تحت تصرف داعش، فقط داعشی‌ها می‌توانند زندگی کنند! دیدید که چگونه با مسیحیان و ایزیدی‌ها برخوردی کردند.

 

داعش بین اقلیم کردستان و دولت بغداد فاصله ایجاد کرده است و هم اکنون کردستان مرزی با دولت مرکزی ندارد. تازه چند روز است که نیروهای بغداد و پیشمرگه‌ها راه کرکوک ـ بغداد را باز کرده‌اند وگرنه برای رفتن زمینی به بغداد از کردستان، باید ابتدا به ایران آمده و سپس وارد خاک عراق شویم و برعکس.

 

آینده داعش را چگونه می‌بینید؟

به گمان من، داعش رو به سقوط است اما در اینجا کمک‌ها نباید مقطعی باشد. تجربه افغانستان و گذشته عراق و سوریه باید در برابر دیدگان همه باشد. مبارزه با تروریسم باید ادامه پیدا کند؛ گروه‌های تکفیری مثل ویروس هستند. مصرف دارو باید منظم باشد و چرخه درمان تکمیل شود وگرنه بیماری بهبود نمی‌یابد و دوباره برمی‌گردد.

 

ائتلافی که امروز، غرب در حال راه‌انداختن آن است نباید موقت باشد. نباید تروریسم از یک منطقه دور شود و در منطقه‌ای دیگر رشد کند.

 

هر دولتی که به فکر حفظ داعش باشد خطای فاحشی مرتکب شده است چراکه این اندیشه‌ها فضای مساعد برای رشد پیدا می‌کنند. به علاوه، حمله هوایی کافی نیست؛ ائتلاف علیه داعش، باید نیروی زمینی وارد کند. این نیروی

زمینی است که باید منطقه را پاکسازی کند.

 

نقش کشورهای همسایه عراق در ایجاد این وضعیت چیست؟ مثل سعودی‌ها و ...؟

خیلی از کشورها می‌خواهند عراق را تضعیف کنند؛ چون عراق، همیشه باعث وحشت اسراییل و کشورهای منطقه بوده است؛ موارد تاریخی هم کم نداریم، برای صحت این ادعا می‌توان از؛ حمله به ایران و کویت تا موشک‌پرانی به سوی اسراییل نام برد. متأسفانه در عراق، همیشه زمینه برای رشد دیکتاتوری و تعصب وجود دارد و برخی کشورهای همسایه به این مسأله دامن می‌زنند.

 

اسراییل نیز از فرصت حمله داعش، سوءاستفاده کرد و به غزه یورش برد و جنایات آنها در غزه به حاشیه رفت چراکه تمام نگاه‌ها به سمت مردم ایزیدی، مسیحی و مسلمان در عراق رفت و البته به کردها اشاره‌ای نشد.

 

تنها راه حل این مسأله این است که باید عراق جدیدی ساخته شود تا این توهمات نیز از بین برود. نقش اساسی در سقوط صدام را آمریکا و ایران داشتند چرا که امنیت عراق منافع آنان را نیز تأمین می‌کند.

 

من بعد از انتخاب «حیدر عبادی» هم گفتم؛ تغییر چهره مهم نیست بلکه تفکر باید عوض شود. «حیدر عبادی» فردی ناشناس نیست. از خارج از سیستم که وارد نشده است، او نفر دوم حزب الدعوه بوده و مغز متفکر آنهاست.

 

یعنی معتقدید عبادی هم به راه مالکی می‌رود؟

اگر تفکر عبادی، تفکر مالکی باشد اوضاع بدتر خواهد شد.

 

پیش‌بینی شما چیست؟

فقط می‌توانم تمنا کنم او به راه مالکی نرود؛ ما به رویکرد جدید نیاز داریم. مثلا به یاد دارید که مالکی هم در ابتدای نخست وزیری خود با کردها توافقنامه‌هایی امضا کرد اما به توافقات پایبند نماند. آقای ظریف هم در کنفرانس خبری با آقای بارزانی گفتند: جمهوری اسلامی همه توافقات اقلیم کردستان و دولت بغداد را تأیید می کند.  

 

حتی شیعیان هم از مالکی ناامید شدند. نزدیک به 100 سال، اهل سنت بر عراق حکمرانی کردند. وقتی صدام سقوط کرد همه جشن گرفتیم و گفتیم 2 مظلوم (شیعه و کُرد) به قدرت رسیدند و این دولت مظلومان باعث آرامش و رفاه  مردم می‌شود. متأسفانه ما اشتباهات اهل سنت را تکرار کردیم. ما باید آنها را نیز در قدرت شریک می‌کردیم که نکردیم. خود شیعیان اکنون چندپارچه هستند، از جمله؛ جریان صدر، مجلس اعلا و ائتلاف قانون.

 

من همیشه گفته‌ام ما به همه شیعیان احترام می‌گذاریم. اما متأسفانه نتوانستند با هم متحد شوند اما بعثی‌های سابق با

 مالکی متحد شدند و در حالی‌که 27 میلیارد دلار هزینه ارتش جدید عراق شد ولی 27 ساعت نتوانست در برابر داعش دوام بیاورد.

 

چرا؟

مالکی برای تشکیل ارتش جدید به فرماندهان سابق بعثی روی آورد. کردها و حتی برخی از شیعیان فریاد برآوردند که؛ «آقای مالکی اشتباه نکن»، اما توجهی به این مسأله نکرد. قانون اساسی عراق مقرر کرده است انتخاب فرماندهان تیپ‌ها باید به تصویب پارلمان برسد اما مالکی، قانون را دور زد؛ لذا ارتشی که ارتش عراق نبود عملا، در روز بحران به استقبال بعثی‌ها رفت. تا امروز دولت مالکی حقوق پیشمرگه‌ها را پرداخت نکرده است آن هم در حالی‌که تاکنون پیشمرگه‌ها دست از مقاومت در برابر نیروهای تروریستی داعش نکشیده‌اند. در عین حال که 7 ماه است از طرف دولت مرکزی عراق، بودجه‌ای به اقلیم کردستان اختصاص نیافته است. در نهایت هم مالکی اقلیم کردستان را خانه تروریست‌ها نامید.

 

پس الان چه کسانی به نام ارتش عراق در کنار پیشمرگه‌ها می‌جنگند؟

بازمانده‌های همان ارتش هستند که بخش عمده‌ای از آن فرار کرده بودند. به علاوه نیروهای مردمی نیز حضور دارند.

 

یعنی از جنبه نظامی، پیشمرگه‌ها دست بالا را در تهاجم علیه داعش دارند؟

صد در صد. حتی «هادی العامری» (رییس سازمان بدر) بعد از آزادسازی آمرلی از نیروهای پیشمرگه تشکر کرد ولی مالکی به آنجا رفت و اسمی از پیشمرگه نیاورد.

 

ظاهرا خوشبین نیستید که تفکر عراقی‌ها عوض شود.

نه، خوشبین نیستم. تعصب در عراق زیاد است و امکان همزیستی مسالمت‌آمیز را سلب کرده است و تا این وضع

تغییر نیابد، مشکلی حل نخواهد ‌شد.

 

در روزهای ابتدایی تهاجم داعش، «مسعود بارزانی» سخنانی را مطرح کرد مبنی بر برگزاری همه پرسی و استقلال اقلیم کردستان. آیا واقعا او قصد انجام این کار را داشت یا صرفا مانور سیاسی انجام می‌داد برای امتیازگیری؟

تعیین سرنوشت و رسیدن به آرامش و رفاه خواست هر کسی است. آقای بارزانی چیزی مخالف اعتقاد مردم کُرد نگفته است؛ هر چند ممکن است تفسیرهای اشتباهی از سخنان ایشان صورت بگیرد. آقای بارزانی می‌گوید عراقی می‌خواهد که به قانون اساسی کشور پایبند باشد، که خود این قانون صراحتا این حق را داده است اگر قانون اساسی رعایت نشد، کُردها حق تعیین سرنوشت خود را دارند.

 

به علاوه در ماده 140 قانون اساسی آمده است مناطق مورد تنازع می‌توانند با برگزاری رفراندوم تعیین کنند که آیا به اقلیم کردستان بپیوندند یا بخشی از دولت بغداد باقی بمانند و یا این‌که مستقل باشند. هر چند من مخالف این اصل هستم. برای نمونه این اتاق مال من است؛ چه نیازی دارم مدرک بیاورم و به شما ثابت کنم مال من است؟

 

من جایی دیگر هم گفتم ایرانی‌ها بر مبنای نقشه‌های معتبر جغرافیایی می‌گویند عنوان خلیج فارس درست است نه خلیج عربی. ما هم بر مبنای همین نقشه، مرز کردستان را تعیین می‌کنیم.

 

بارزانی قصد مانور ندارد، حرف او حرف همه کردهاست اما تأکید ما این است می‌خواهیم با عراقی باشیم که به همه احترام بگذارد. همه پایبند قانون اساسی باشند و تجربه‌های رژیم‌های گذشته تکرار نشود.

 

پس بارزانی کماکان به موجودیت عراق واحد اعتقاد دارد؟

اگر غیر از این بود هم اکنون «هوشیار زیباری»، «بابکر زیباری»، «فواد معصوم» و ... که در قدرت نبودند.

 

آیا نمی‌توان گفت بارزانی با تغییرات رخ داده در عراق ناچار شد مواضع خود را تعدیل کند؟

این تحولات باعث تجدیدنظر در مواضع عراقی‌ها شد نه کردها. کُردها مدتها قبل به مالکی هشدار دادند که داعش در حال پیش‌روی است ولی او به این هشدارها اهمیتی نداد. حتی «اثیل نجیفی» (استاندار نینوا تا قبل از ورود داعش) در مصاحبه‌ای گفته که بارها از مالکی خواسته است اجازه دهد بارزانی نیرو بفرستد اما مالکی اجازه نداد. اگر به عقب برگردیم مالکی حتی گفته بود با استقلال کردستان موافق است اما بدون کرکوک. این حرف یعنی چه؟ یعنی به کردها فشار می‌آورد تا با او همراه شوند چرا که پیش خود، این طور ارزیابی کرده بود که ترکیه و ایران و حتی اعراب اجازه نفس کشیدن به کردها بعد از استقلال را نخواهند داد. اما کردها از این همه تحرکات دیپلماتیک ماه‌های اخیر سواستفاده نکردند.

 

یعنی شما همچنان تلاش می‌کنید برای یک عراق یکپارچه؟

ما تلاش نمی‌کنیم، این عربها هستند که باید تلاش کنند. ما هر کاری توانستیم انجام دادیم؛ حالا نوبت بقیه است. از ابتدا عراق یکپارچه نبوده و الان هم نیست. باید دولتی قوی تشکیل شود که با پایبندی به قانون اساسی و احترام به همه اقوام و گروه‌ها، فضای جدیدی ایجاد کند وگرنه ما مشکلی نداریم و هم اکنون نیز  با همه از جمله؛ با ترکیه و ایران روابط مطلوبی داریم.

 

یعنی شما فکر می‌کنید همسایگان اجازه می‌دهند کردستان عراق مستقل شود؟

آنها بر حسب منافع خود عمل می‌کنند. ما به دنبال منافع خودمان در این چهارچوب جغرافیایی (یعنی کردستان عراق) هستیم. من همیشه اقلیم را به جنگلی تشبیه می‌کنم که از همه سو در محاصره آتش است. از هر طرف آتش بیاید می‌سوزد. این وضعیت، علی‌القاعده فکر استقلال را از سر بیرون می‌آورد؛ اما زمانی‌که چاره‌ای نداریم به سمت استقلال می‌رویم. مگر ما سال‌ها با صدام نجنگیدیم؟ استقامت بر حق، باعث بقای انسان است. من بروم کسی دیگر به جای من می‌آید. صدام می‌گفت: عراق از آن همه مردم است غیر از 2 نفر از رهبران کُرد، آقایان طالبانی و بارزانی. که یکی رییس جمهوری عراق شد و دیگری هم رییس اقلیم و هم اکنون نیزآقای «فؤاد معصوم» رئیس جمهور عراق است، چرا صدام چنین می‌گفت؟ برای استقامت بر حق این رهبران.

 

روابط کردستان عراق با اسراییل چگونه است؟

ما با اسراییل رابطه‌ای نداریم. البته اسراییل می‌خواهد به ما نزدیک شود لذا وقتی مسأله استقلال کردستان مطرح شد، شیطنت کرد و به عنوان تنها کشوری از حرکت ما حمایت کرد که خود این حمایت، به ضرر کُرد بود چرا که جهان اسلام را علیه ما تحریک کرد. چرا؟ چون همان‌طور که گفتم نمی‌خواهد عراق قدرتمند و باثبات باشد. چه کسی از پیش‌روی داعش سود می‌جوید؟ مگر می‌شود 300 ماشین داعش به سمت عراق حرکت کنند و هیچ ماهواره جاسوسی و ... متوجه آنها نشده باشد؟

 

در گفت‌وگوهای قبلی نیز یکبار گفتم اگر بخواهیم رابطه برقرار کنیم می‌رویم به سفارت اسراییل در مصر و اردن و نمایندگی تجاری آنها در قطر! منظورم این است که وقتی خود اعراب با اسراییل کنار آمده‌اند به ما ربطی ندارد.

اسراییل دشمن عرب است نه کُرد. من که از عرب، عرب‌تر نیستم! (با خنده)

 

در کل، من به آینده کردستان خوشبینم و به مردم کُرد و نیروهای پیشمرگه اعتماد کامل دارم. امروز کُرد بهترین وضع را دارد. پیشمرگه‌ها در حال پیش‌روی هستند و تروریست‌های بین‌المللی را کنار می‌زنند. ایران بیشترین حمایت را از ما داشته و دارد و در کنار دولت‌های غربی عامل تقویت ما هستند تا پیروزی‌های بیشتری به‌دست بیاوریم. دولت عراق باید از پیشمرگه‌ها حمایت کند کما این‌که ما 3 بار ثابت کردیم که حامی عراق هستیم؛ پیشمرگه‌ها سنگ بنای ارتش جدید عراق بودند؛ به علاوه، نیروی پیشمرگه همراه با ارتش عراق، در بصره، فلوجه و نجف با تروریست‌ها جنگیدند و امروز نه فقط قلمرو کردستان را از دست‌اندازی داعش محفوظ نگه داشته است بلکه مناطق تحت اشغال را با همکاری ارتش عراق آزاد می‌کند.

 

 

 

 

 

 

 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی