محمد صدیق احمد (جگرخوین) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در جوابیه روزنامه رسالت ذکر کرده است: به باور ما پایبندی به قانون اساسی و به تبع آن اعمال روشهای دموکراتیک در اداره امور کشور، مهمترین شرط وحدت در عراق بوده و هست. در مقدمه قانون اساسی عراق تصریح شده،پايبندي به اين قانون اساسي، میتواند اتحاد، آزادي ملت، سرزمين و حاكميت عراق را براي آن حفظ كند.
محمد صدیق احمد (جگرخوین) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در جمهوری اسلامی ایران جوابیهای به مطلب روزنامه رسالت جهت روشنکردن اذهان عمومی و آگاهی آن روزنامه و خوانندگان، نوشتهاند که در زیر میآید:
جناب آقای سید مرتضی نبوی
مدیر مسؤل محترم روزنامه وزین رسالت
با سلام
با عنایت به انتشار مطلبیدر صفحه اولشماره 8143 مورخ 16 تیر ماه آن روزنامه، با عنوان «بازی بارزانی در زمین صهیونیستها» و عدم سازگاری آن واقعیات موجود، جوابیه ذیل برای روشن کردن اذهان عمومی و آگاهی آن روزنامه و خوانندگان محترم آن به حضور ارسال میگردد. مستدعی است طبق قانون مطبوعات در اولین شماره و در همان صفحه و ستون عیناً درج فرمایید.
1 ـ با تأسف زیاد و علیرغم رابطه بسیار دوستانه و نزدیک ج .ا.ایران با اقلیم کردستان و در حالیکه مقامات محترم ایرانی از جناب آقای بارزانی بعنوان رهبر برجسته عراقی و برادر عزیز یاد می کنند، در این نوشته با استفاده از الفاظ غیر اخلاقی و غیرحرفهای که در ادبیات مرسوم رسانهای جایگاهی ندارد، رییس اقلیم کردستان مورد خطاب واقع شده، بدون اینکه تحلیلی واقعی و منصفانه از شرایط کنونی عراق ارایه شود. اظهارات جناب آقای مسعود بارزانی در موضع ریاست منطقه کردستانعراق در چهارچوب خواسته ملت کرد در عراق است که به درازای یک قرن برای برقراری آزادی، صلح و عدالت، صدها هزار قربانی داده و مورد شنیعترین رفتارهای غیر بشری واقع شدهاند. بزرگترین حمله شیمیایی در تاریخ بشری در سرزمین آنان و در مورد آنان انجام گرفته و شاید بزرگترین تراژدی ناپدید کردن دستهجمعی بشری تاریخ نیز سهم آنان بوده است. بیانات ریاست محترم اقلیم کردستان عراق عموماً در برخی رسانههای ایران به شکل ناقص و گزینشی و با استفاده از منابع غیر معتبر و دست دوم و سوم انعکاس پیدا میکند که سخنان ایشان را معمولاً واژگون و نامفهوم جلوه میدهند.
2 ـدر طول یک قرن گذشته رژیمهای حاکم بر عراق یکی پس از دیگری یا با مردم خود در جنگ بودهاند و یا به همسایگان خود حمله کردهاند. تاریخ سیاسی حداقل سه دهه اخیر گواه این واقعیت تلخ است که در عراق، کشوری که بسترهای بروز دیکتاتوری در آن هنوز از بین نرفته، کردها در عراق اما هرگاه فرصت حضور مؤثر در مدیریت سیاسی و اداری داشتهاند، آرامش و امنیت و ثبات را برای کشور و منطقه به ارمغان آوردهاند و هر گاه تفکرات تمامیتخواهانه و ناسیونالیسم افراطی عربی حاکم بوده، نتیجهای جز ویرانگری و کشتار صدها هزار بلکه میلیونها تن از مردم عادی و غیر نظامی به همراه نداشته است. بدین جهت با توجه به پیچیدگیهای خاص تحولات اخیر در عراق، این بحران نیازمند بررسی دقیق در سطوح و زوایای مختلف است. مشخصا هیچ کدام از جریانهای سیاسی و ترکیبهای جمعیتی عراق به اندازه کردها بر اجرای قانون و برقرای دموکراسی راستین در عراق اصرار نداشتهاند.از همین رو، تلاشهای دولت و رهبران اقلیم کردستان، ازسوی ناظران آگاه و بیطرف، همواره به عنوان عنصری اساسی در برقراری و حمایت از دموکراسی نوپای عراق تعبیر شده است.
3 ـ بحرانهای سیاسی به طور ناگهانی رخ نمیدهند و علل و عواملی بر بروز آنان اثرگذار است و همواره ترکیبی از تهدیدها و فرصتها هستند. عدم توجه به ریشههای پیدایش بحران سیاسی و نیز عدم توجه به فرایند سیاسی حل و مدیریت بحرانبعنوان گزینه مطلوب، کشور را به این درجه از التهاب سیاسی دچار نموده است. در بحران اخیر در مناطق گستردهای از عراق، با از هم پاشیدن ارتش عراق که با میلیاردها دلار سلاحهای امریکایی تسلیح شده بود، این نیروهای منظم پیشمرگ بودند که جلوی پیشرفت داعش را گرفتند و خلاء ارتش عراق را در کمترین زمان ممکن پرکردند و علاوه بر ایجاد سدی محکم در مقابل گسترش تروریسم، به مردم رنجدیده این مناطق با تمام توان یاری رساندند و امنیت و آرامش را در این مناطق بهوجود آوردند و همزمان پذیرای بیش از نیم میلیون آواره شدند. باید یادآور شد بیشتر این مناطق از جمله کرکوک، مناطقی هستند که با مصوبات شورای عالی فرماندهی حزب بعث از کردستان جدا شده بودند؛ مصوباتی که هنوز هم در عراق جدید به قوت خود باقی است.
4 ـ به باور ما پایبندی به قانون اساسی و به تبع آن اعمال روشهای دموکراتیک در اداره امور کشور، مهمترین شرط وحدت در عراق بوده و هست. در مقدمه قانون اساسی عراق تصریح شده،پايبندي به اين قانون اساسي، میتواند اتحاد، آزادي ملت، سرزمين و حاكميت عراق را براي آن حفظ كند. بسیار روشن است اگر دولت بغداد به اجرای قانون اساسی پایبندی واقعی نداشته باشد، اتحاد، معنای خود را از دست خواهد داد.اعلام مواضع اقلیم کردستان از سوی جناب بارزانی برخواسته از اراده مردمی است. در نهایت نیز این مردم رنجدیده اقلیم کردستان عراق هستند که شایستهترین مرجع برای تصمیمگیری در خصوص آینده خود هستند. از سوی دیگر دولت اقلیم کردستان مسئول اظهارات و اعلام مواضع دیگران نیست. بدیهی است سیاستهای همسو و مقطعی دو بازیگر سیاسی در دو سوی دنیا لزوما به معنای هماهنگی آنها نیست؛ بویژه هنگامیکه هیچ مستندی برای آن وجود نداشته باشد. امکان ندارد که ملت و دولت ما جزیی از هرگونه طرح و یا برنامهای بر ضد همسایگان خود بویژه ج.ا.ایران باشد.
5 ـ شایان ذکر است، حتی یک مورد تاریخی نمیتوان یافت که کردها به ایران و اسلام پشت کرده باشند. بلکه برای خدمات کردها به تمدن ایرانی و اسلامی مثالهای بیشمار وجود دارد.از منظر سیاسی نیز دولت اقلیم کردستان از بدو تاسیس در سال 1992 نقش برجستهای در استقرار امنیت در منطقه و بویژه در مرزهای ایران داشته است و دارای مناسبات بسیار خوب با جمهوری اسلامی ایران بوده است. مردم و رهبری سیاسی اقلیم کردستان همواره قدردان کمکهای ج.ا. ایران و ملت بزرگ ایران، در زمان مبارزه با نظام صدام، بمباران شیمیایی حلبچه، آوارگی میلیونی مردم کرد در سال 1991 و ... بوده و خواهند بود. در حال حاضر پیشبینی آینده عراق بسیار دشوار است. چنین به نظر میرسد که شرایط بازگشت به گذشته وجود ندارد. اقلیم کردستان اما تحت هر شرایطی همانگونه که در طول تاریخ نگاهبان تمدن مشترک با شکوه آریایی و اسلامی بوده، در آینده نیز وفادارانه مدافع این روابط عمیق تاریخی، دینی و فرهنگی خواهند بود.