بعد از جنگ جهانی اول و سقوط امپراتوری عثمانی، کردستان که قبلا بین دو قدرت عثمانی و ایران تقسیم شده بود، به چهار بخش تقسیم شد و یکی از این بخشها به کشور جدیدالتاسیس سوریه ملحق شد که متاسفانه حکومت اینکشور، کردها را از تمام حقوقشان محروم کرد. کردها هم بر اساس شرایط و مقاطع مختلف، شروع به مبارزه آزادیخواهانه کردند و البته این مبارزه، بیشتر در حوزههای سیاسی و فرهنگی بود که این مساله تا زمان سقوط رژیم بعث عراق و بروز بهار عربی در منطقه تداوم داشت. مردم کُرد سوریه قبل از تحریم آن کشور، فقط در حوزههای سیاسی و فرهنگی فعالیت داشتند، اما برای حفظ امنیت مناطق و مردم از تهدیداتی که از هر طرف با آن روبهرو بودند و همزمان با تشکیل گروههای اپوزیسیون و ارتش آزاد و جبهه النصره اسلامی و چندینگروه دیگر همچون؛ اخوان و سلفی و فرار بعثیهای سابق عراق به سوریه، کردها فعالیتهای خود را افزایش و به حوزههای دیگر نیز گسترش دادند. در این مرحله بود که فعالیت نظامی نیز آغاز و اتحاد کردها موجب شد که بتوانند مناطق تحت تسلط خود را بهخوبی حفظ کنند و اولین بخش از کشور سوریه باشند که برای دفاع از دموکراسی و حقوق بشر به میدان میآیند.
روزبهروز هم اختلافات و دشمنی میان این گروهها و حکومت بشار اسد بیشتر میشد و در این بین، کردها از فرصت پیشآمده استفاده کرده و مبارزه و قیام خود را تداوم بخشیدند.
آنچه شایسته توضیح است، این نکته است که نیروهای اپوزیسیون سوریه ظاهرا یکنفر از کردها را بهعنوان رهبر خود انتخاب کردند اما در عمل آماده نبودند هیچکدام از حقوق کردها را بهرسمیت بشناسند؛ برای همین کردها در سوریه خود را سازمان دادند و مناطق کردنشین را به شیوه کانتون اداره کردند. حکومت سوریه نیز در قبال بیطرفکردن کردها و عدم اتحاد آنها با نیروهای مخالف دیگر، از در جنگ با کردها درنیامد، البته تا الان نیز حاضر نشد معترف به حقوق کردها شود. بهعلت دخالت کشورهای بیگانه و همسایه و مخالفت آنها با حکومت بشار اسد، چندین نقشه و برنامه و کمک برای ارتش آزاد و جبهه النصره و گروههای دیگر روانه شد. یکی از این نقشهها مخالفت با خواستههای کردها و ایجاد داعش بود که از گروههای تروریستی و بعثیهای سابق، جبهه النصره و القاعده عراق، سوریه، کتائبالعشرین و مجاهدینالانصار، نقشبندیها و... ایجاد شد. در اینجا اینها فقط بهدنبال مخالفت با حکومت بشار اسد نبودند، بلکه بهدنبال اجرای اهداف حامیان خود برای بههمزدن تغییراتی که در شرف انجام بود، بودند؛ از جمله پروسه سیاسی عراق جدید و آینده کردها و مقابله با قدرت تشیع و نفوذ ایران در منطقه. یکی از برنامههای داعش، الحاق ولایت موصل سابق به حوزه تحت تسلط خود بود. مشخصا نیز کوبانی بهعنوان کانتونی کردی تنها شهری بود که در میان منطقهای قرار گرفته بود که تحت تسلط داعش در سوریه بود؛ همچنین با کردستان ترکیه نیز هممرز بود. تنها بخشی از مرزهای کوبانی که داعش در آن حضور نداشتند، مرز شمالی این شهر بود که مرز ترکیه بود، برای همین معتقد بودند حمله به کوبانی آنها را به دو هدف میرساند:
١- فاصله میان مناطق تحت نفوذ خود را پر کنند.
٢-منطقه کردی در مرز ترکیه برداشته شود.
اما مبارزان کُرد در کوبانی از زن و مرد، مقاومتی جانانه از این شهر کردند و کوبانی را از تمام مناطق دیگر متفاوت ساختند، در حالیکه این شهر مورد یورش و هجوم و محاصره بود، نیروهای مدافع خلق و مدافع زنان تبدیل به نماد مقاومت شدند و زنان با سلاح مردانشان و دختر و پسر با سلاح پدران به جنگ تروریستها رفتند و راه آینده را بهروشنی ترسیم کردند. این رویداد تاریخی در کوبانی چنان انعکاسی داشت که کردها از تمام دنیا به حمایت و پشتیبانی از آن پرداختند و بعدا نیز حکومت اقلیم کردستان تمام مرزهای تاریخی را درنوردید و نیروی پشتیبانی پیشمرگه را به کوبانی اعزام کرد که البته این علاوه بر کمکهای انسانیای بود که قبلا نیز صورت گرفته بود. ورود نیروهای پیشمرگه و کمکهای آنها نیرو و توان مقاومت را و تاثیرات خود را نشان داد و کوبانی که به سقوط نزدیک بود، آزاد شد و کاملا به تسلط کردها درآمد. نقشه و برنامهای که داعش در سوریه، عراق و اقلیمکردستان داشت، به سمت شکست همهجانبه میرود و اهدافی که از تشکیل دولت اسلامی عراق و شام و الحاق ولایت موصل داشتند نیز بهسمت شکست رفته که البته هزینه این اقدام به بههمزدن تجربه کردها، پروسه سیاسی جدید عراق و نزدیکشدنشان به مرزهای ایران در منطقه منجر شد. مشخص است که داعش به کردها و عراق آسیب رساند؛ از جمله بهتعویقانداختن آرزوهای کردها در اعلام دولت کردی، اما موجب شد اتحاد کردها را در مقابله با تروریستها و دشمنان به دنیا نشان دهد. همچنین به نظر من حکومتی که الان در عراق با مشارکت تمام عراقیها شکل گرفته است، نتیجه رفتارهای داعش در منطقه بود. همچنین داعش موجب تغییر سیاست در عراق قبل از تصرف موصل و بعد از آن شد؛ عراق منزوی و عراق بدون سنی و کُرد جای خود را به عراق برای تمام عراقیها داد. مسالهای دیگر که در این میان رخ داد، این بود که هجوم داعش به سمت اقلیم کردستان و تهدید این منطقه و نزدیکی آنها به مرز ایران، موجب شد ایران سریعا وارد میدان شود و اولین کشوری بود که به حمایت کردها برخاست که بعدا نیز کشورهای دیگر از جمله آمریکا، فرانسه، آلمان، ایتالیا و... به حمایت از کردها برخاستند و مهمتر از همه نیز این بود که تهدید داعش اتحاد گفتمانی میان کردها را ایجاد کرد. البته همچنانکه همه مطلع هستند، داعش علاوه بر کوبانی در مناطق دیگر نیز از ربیعه و سنجار گرفته تا مناطق مخمور، کرکوک، سعدیه و جلولا و... با مقاومت دلیرانه فرزندان کردستان روبهرو شد و همچون کوبانی اتحاد نیروهای کردستان و حضور نیروی پیشمرگه توانست این مناطق را از دست داعش در امان بدارد و به این اطمینان برسد که داعش در اجرای نقشههای شومش ناکام خواهد بود. بنابراین لازم است کُرد بیش از پیش از گذشته درس بگیرد، باید بداند با وجود تمام کمکها و حمایتها تنها راه ضمانت و حفظ و تداومش اتحاد و همبستگی صفوف داخلی خود اوست که با گفتمان واحد سیاسی و اتحاد نیروهای مدافع پیشمرگه تحقق مییابد که میتواند آیندهای روشن و منسجم برای خود رقم بزند و بتواند در بازیهای سیاسی برنده باشد و با منطق کردبودن به تحولات بنگرد و از منافع زودگذر حزبی و شخصی بپرهیزد.
روزنامه شرق، شنبه 9 اسفند 1393، سال دوازدهم، شماره 2248، صفحه 11.