وقتیکه به وضعیت دنیا، خاورمیانه، منطقه و کردستان مینگریم در سطح اتفاقات کنونی و فکرکردن به آینده، ضروری است که امیدوار باشیم میتوان وضعیت کنونی را بر روی روشنایی گذشته ارزیابی کرد، آنوقت بر روی روشنایی و وضعیت امروز، میتوان آیندهای واضح متصور شد و به خوبی پیشبینی بکنیم.
به نظر من، با عرض معذرت از همه کسانی که روزانه به اسم ناظر سیاسی و سیاسمتدار و مشاور؛ از طریق پخش مستقیم در تلویزیونها، نوشتن و انعکاس مطالب در رسانههای مختلف گروهی مشاهده میشود، بیشتر مطالب شبیه آهنگ و خوانندههاست، که بر اساس تمایل و احساس خود و نوع ترانه، آهنگی را انتخاب میکند و آن را میخواند. تعدادی هستند که آهنگشان عمر کوتاهی دارد و هستند کسانی که برای تاریخ ماندگار میمانند. ارزیابی و صحبت کردن در مورد اتفاقات سیاسی و نظامی تا انجام تغییرات مختلف، از هر طریقی نتایجی هستند که به تعدادی از دلایل و مشکلات برمیگردند، یعنی ضروری است که گذشته دلایل، امروزه مورد ارزیابی قرار گیرند و بر روی روشنایی آینده، آنوقت میتوانیم بررسی راستین و واقعی برای آینده انجام دهیم.
هم اکنون در خاومیانه و بخصوص در منطقه، مشکل اصلی و خیلی مهم اسرائیل و فلسطین، آمریکا و ایران و همچنین جنگ بر ضد تروریسم و داعش است. بعد از این دایره هم، مشکل طولانی مدت و واقعی که وجود دارد مسئله کُردهاست که به شیوهای گرم؛ کم تا زیاد، همه بخشها را در برگرفته است.
سؤال اینجاست آیا کُرد در میان مشکلات مشترک منطقه در این جدول وجود دارد و میتواند نقش مؤثری در کسب حقوق خود داشته باشد؟ یا اینکه وسیله و بازیگری است برای همکاری طرفهایی که بر ضد همدیگر اقدام میکنند، آنوقت کشورهای قوی و قدرتمند که به اهداف خود رسیدند به کُردها پشت میکنند؟ در بهترین وضعیت ممکن، بگویند بفرمایید با حکومت کشور خودتان به توافق برسید. همانطور که در گذشته و در هنگام انجام رفراندوم مشاهده کردیم.
آیا تنها به دلیل مصلحت و کسب منافع ویژه است؟ همه این مشکلات مشترک، نتیجه مسائلی هستند که تعدادی از آنها به چندین منافع از جمله؛ اقتصادی و بازرگانی و یا اینکه رسیدن به راه چارهای عمومی و تأمین کردن حقوق واقعی برمیگردد؟
برای رسیدن به هر نتیجهای و پیشبینی هر آیندهای ضروری است دلایل وجود مشکلات مورد بررسی قرار گیرد، آنوقت میتواند نتایجش به نفع اختصاصی و تأثیرات آن مورد بهره برداری قرار گیرد و آینده نیز پیشبینی شود. متأسفانه کُرد تا این لحظه هم با همه حقوق حقه و خواستههایش، نتوانسته است خود را به یکی از دلایل اصلی برای حضور و برطرف کردن مشکلات منطقه و رسیدن به حقوق خود تبدیل بکند.
در اینجا میتوان این مسئله را مورد بررسی قرار داد که در طول تاریخ وجود کُردها در کنار همه جنگهای داخلی و بخصوص بعد از شورش سال 1991 و دستآورد آن تا به امروز، همه مقاطع دولتداری، مسئولیت اداری و سیاستورزی و اقتصاد تا در نهایت حضور نظامی در جنگ تحمیلی علیه تروریسم و داعش در عراق را تحلیل کنیم، که نمونهای از آن، تنها حضور و پشتیبانی بود، هر آنچه ماحصل ملت کُرد و نیروهای قهرمان پیشمرگه بود فقط قدردانی از آنها بود؛ بعد از آن، راه را به ما نشان دادند که از طریق حکومت مرکزی بغداد مشکلاتتان را حل کنید و حقوق خود را بهدست بیاورید. کُرد به دلیل وضعیت ویژه جغرافیایی، منطقهای و منافع کشورهای قدرتمند و کشورهای منطقه، نتوانسته است که در داخل خود به یک گفتار سیاسی منسجم و استراتژی مشخص و همیشگی دست پیدا کند.
اگر به همه آن اتفاقات گذشته و وضعیت کنونی امروزه نگاه نکنیم و از آن درس نگیریم؛ مطمئناً در خاورمیانه و منطقه به قربانی رسیدن به آشتی منطقهای تبدیل میشویم.
میتوان تا وضعیت منطقه در کشمکش است، آبرومندانه بتوانیم مشکلات منطقه را برطرف کنیم و اتحاد خود را تقویت کنیم و جای هیچ عذری را باقی نگذاریم و یک گفتار سیاسی برای رسیدن با یک هدف داشته باشیم و در صدد این باشیم در وضعیت امروزه که در بغداد داریم و از توانایی و برادری رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس پارلمان بهره ببریم و با زبان دیپلماسی متین و آرام، از ملتمان در برابر مشکلات، جنگ و کشمکش منافع کشورهای مختلف و ابرقدرتها محافظت بکنیم. همانطور که از قدیم گفتهاند پشت و پناه کُردها کوهها و اتحاد و یک گفتار سیاسی است. یکبار دیگر نگوییم بایستی این کار را انجام میدادیم و این کار را انجام نمیدادیم ... .
نویسنده: ناظم دباغ
لینک مطلب:
https://www.pukmedia.com/KS_Direje.aspx?Jimare=143601