خیلی وقتها پیش میآید، اتفاقات گذشته به همراه تعدادی موقعیت و اتفاقات معاصر به همدیگر میخورند و به یک ضرب المثل گذشتگان تبدیل میشوند.
تعریف میکنند (البته حقایقی هم در آن وجود دارد ولی به دلیل اهمیت مکان، از اسم بردن آن خودداری میکنم) در منطقهای در اقلیم کردستان، کدخدای روستایی بود، احساس کرد که میتواند با کسانی که در آنجا ساکن بودند یک بازی انجام دهد، در فصل زمستان آنها را دور هم جمع میکند و به آنها میگوید: خاطرهای دارم مقداری پول هم جمعآوری کردهام و میخواهم خیر آن نیز به شما برسد، میخواهم امسال باد روستا را از شما بخرم. واضح است که روستاییان آنجا حرفهایش را جدی نمیگیرند و او را مورد مضحکه خود قرار میدهند. میگویند که کدخدا، چگونه این کار ممکن است؟ چگونه باد به فروش میرسد؟
کدخدا بر درخواست خود مصمم است و میگوید که شما چکار به این دارید؛ این باد و این هم پول، برای هر خانهای مقداری پول درنظر میگیریم و در مسجد هم به سراغ ملای روستا میرویم برای اینکه به صورت شرعی و شاهد هم داشته باشد. در مسجد، خانه خدا تفاهمنامه را مینویسند و هر کسی هم پیشمان بشود بایستی چند برابر پول، مبلغی بگذارد. ساکنان آن روستا میگویند اگر اینچنین است برویم و به امید خدا کار را انجام بدهیم.
زمستان گذشت و بهار آمد و به ماه درو و جداکردن کاه و کُلش از گندم رسیدند. روزی کدخدا آمد و روی محصولات رفت و به آنها گفت که نباید کاه و کُلش را از گندمها جدا کنند! چون باد مال آنها نیست و از آن کدخدا است...! بایستی پول نسیم باد را بدهند.
به همه آنها اطلاع داد و بر اساس تفاهمنامه، هیچ کسی حق ندارد باد دیگری را به کار بگیرد وگرنه براساس شهادت ملای روستا گناهکار محسوب میشوند (با ملای روستا هم به نوعی به تفاهم رسیده بود). به ناچار، ساکنان آن روستا با کدخدا به توافق رسیدند که چند برابر پول فروش باد را به وی بدهند و حق به کاربردن باد را به خودشان برمیگردانند.
اگر به وضعیت اکنونی اقتصاد کردستان بنگریم در بحران اقتصادی که در آن گرفتار شده و زیر فشار حکومت مرکزی و همچنین بدهی زیاد و سنگینی قرار گرفته است؛ مطمئناً به راهکاری باهوش و شجاع نیاز دارد، واضح است که تصمیم اقتصادی مستقل و فروش نفت برای آینده تأسیس کردستان مستقل، مسئلهای مهم و شجاعانه است. این تصمیم هم تنها تصمیم یک بعدی نبوده است؛ بلکه تصمیم همه گروهها و احزاب سیاسی کردستان و مشاوران و متخصصان امور اقتصادی بوده است. بدون اینکه همچون واقعیت موجود، مرزهای جغرافیایی کردستان و دشمنهای استراتژی و تاریخی ملت کُرد را مدنظر قرار دهند. متوجه شوند که چه کسانی خواهان این هستند که کُرد بر روی پای خود بایستد. همانطور که امروز هم مشاهده میکنیم پروسه اقتصادی مستقل و فروش نفت همچون ضرب المثلی شد که باد را از ما میخرند و به ما هم میفروشند ... ؟!
ناظم دباغ
نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران
اختصاصی PUKmedia
لینک مطلب:
https://www.pukmedia.com/KS_Direje.aspx?Jimare=144094