دفتر نمایندگی (201)
اخبار مربوط بە دفتر نمایندگی اقلیم کردستان عراق در ایران
«ناظم دباغ» در گفتوگو با دیپلماسی ایرانی: کنگره آمریکا با اقلیم کردستان عراق همکاری نظامی میکند/ انگیزهها و پیامدهای کمک آمریکا به کردها
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران در گفتوگو با «دیپلماسی ایرانی» بیان میکند اگر دولت مرکزی عراق پایبند به قانون اساسی به منظور حمایت از نیروهای پیشمرگه برای مقابله با داعش باشد، نیازی به چنین طرحی از سوی آمریکا نیست.
دیپلماسی ایرانی: کنگره آمریکا پیش نویس طرح تسلیح پیشمرگهها و گروههای سنی در عراق را تصویب کرد که جنجال های فراوانی را در این کشور برپا کرد. طبق این طرح دولت آمریکا به طور مستقل با کردها و عشایر عراقی رابطه برقرار و آنها را مسلح خواهد کرد. نخست وزیر عراق بر مخالفت دولت فدرال با طرح کنگره آمریکا برای تسلیح نیروهای پیشمرگه و عشایر اهل سنت، مستقل از بغداد تأکید کرده است. دفتر «حیدر العبادی» در بیانیهای اعلام کرد: هرگونه کمکهای تسلیحاتی به عراق باید بر اساس برنامهریزیهای نظامی و تنها از طریق دولت مرکزی عراق انجام گیرد. اما مسئولان اقلیم کردستان عراق، این موضوع را متوجه دولت مرکزی دانسته و بیان میکنند در صورتی که دولت عراق به اصول قانون اساسی پایبند باشد و نیروهای پیشمرگه را جزو نیروهای عراقی بدانند، نیازی به کمکهای خارجی نیست. البته این طرح، شروطی نیز دارد که باید به آن توجه شود. در این باره با «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران گفتوگویی داشتیم که میخوانید:
آیا تصویب طرح کنگره آمریکا مبنی بر اینکه بدون اجازه دولت مرکزی عراق، میتوانند کمکهای نظامی به منطقه اقلیم کردستان داشته باشند، نقض قوانین داخلی عراق است؟
این مسأله از دو جنبه کردی و حقوقی مورد بررسی است. نخست آنکه اگر دولت مرکزی عراق پایبند به قانون اساسی به منظور حمایت از نیروهای پیشمرگه برای مقابله با داعش باشد، نیازی به چنین طرحی از سوی آمریکا نیست. دوم آنکه در طرح مصوب کنگره آمریکا برای ارسال کمکهای نظامی به اقلیم کردستان شروطی تعیین شده است. از جمله آنکه این کمکها توسط دولت مرکزی عراق ارسال میشود. دوم آنکه اگر دولت مرکزی یا اهل تسنن به نیروهای پیشمرگه به منظور مقابله با داعش کمک نکنند، کمکهای نظامی بدون واسطه ارسال میشود. اما باز در این طرح تأکید شده که ارسال کمکهای نظامی به اقلیم کردستان نباید بر مساله تجزیه عراق اثرگذار باشد.
تصویب چنین طرحی در کنگره آمریکا با واکنش دولت مرکزی عراق مواجه شده است، اقلیم کردستان برای حل این موضوعی چه اقدامی خواهد کرد؟
به نظر میرسد حکومت عراق دچار سوءظن شده است. اگر چنین سوءظنی وجود ندارد، تصویب چنین طرحی با واکنش روبهرو نمیشد. همه ما و حتی آمریکا در موقعیت مبارزه با داعش هستیم. امروز بیش از هر زمان دیگری نیاز به جنگ با داعش است. اگر دولت عراق نسبت به اقلیم کردستان حسن ظن داشته باشد، باید به جای واکنش منفی اعلام میکرد که همه ما عراقی و متحد هستیم و نیروهای پیشمرگه نیز جزو نیروهای دفاعی عراق به حساب میآیند. بنابراین هر اقدامی که برای ارتش و پلیس امنیت عراق صورت میگیرد برای نیروهای پیشمرگه نیز انجام میشود. در این صورت نیاز به دخالت خارجی نیست. اما متأسفانه تا این لحظه، مسئولان عراقی نتوانستند وحدت و ذهنیت یکپارچهبودن عراق را بهوجود آورند. ما به عنوان کُرد و اهل تسنن وقتی مشاهد میکنیم که خارج از دولت مرکزی عراق، افرادی آمادگی ارسال کمک برای مبارزه با داعش را دارند، به طور حتم از گامهای اولیه برداشته شده استقبال میکنیم و پس از آن وارد بررسی شرایط آنها میشویم.
زمان حمله داعش به منطقه اقلیم کرستان، تنها کشوری که به درخواستهای اقلیم پاسخ داد، ایران بود. آیا اقدام آمریکا به منظور جبران عدم پاسخ به درخواستهای اقلیم صورت میگیرد یا در مقابل همکاریهای نظامی ایران است؟
هر واکنش، دخالت و کمکی که برای اقیلم کردستان فرستاده شد، به دور از واکنش از سوی این منطقه نبوده است. جمهوری اسلامی ایران نیز در روز اول نقش خود را ایفا و آقای بارزانی نیز از اقدام ایران تشکر کرد. به طور حتم همسایه نزدیکتر بوده و جزو وظایف همسایگی این است که وظیفه خود را زودتر انجام دهد. به نظرم امروز آمریکا به منظور تقویت نفوذ و حضور خود در منطقه به دنبال اجرای اینگونه اقدامهاست.
آیا این مصوبه زمینهساز چالش میان همکاریهای نظامی ایران و آمریکا که هر کدام با اقلیم دارند، نخواهد شد؟
بستگی دارد و نمیدانم نتیجه چه خواهد شد. در کل امروز شرایط مشترکی بین ایران و آمریکا به منظور مبارزه با داعش وجود دارد. اینکه در چه وضعیتی و تحت چه شرایطی کمکهای آمریکا چه اثری دارد، عراق چنین شرایطی را وضع نکرده است. تأکید دولت عراق همواره بر این بوده که برای مبارزه با داعش به آنها کمک کنند و مورد حمایت قرار گیرند تا مناطقی که تحت تصرف داعش است، آزاد شود.
تا چه حد ممکن است اقدام کنگره به همکاریهای نظامی میان ایران و آمریکا برای مبارزه داعش بیانجامد؟
به نظر می رسد بعد از نزدیکی میان ایران و آمریکا در پرونده هستهای، شرایط به گونهای فراهم شده که نزدیکی تهران ـ واشنگتن بیشتر شود. البته باید به مشروط بودن طرح کنگره آمریکا و مسلح کردن نیروهای پیشمرگه توجه ویژه کرد و اگر دولت عراق به قانون اساسی پایبند باشد؛ نیازی به کمک مستقیم آمریکا به پیشمرگهها نیست.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با خبرگزاری آنا: کمک تسلیحاتی آمریکا به پیشمرگهها مشروط است/ پیشمرگهها باید جزء منظومه دفاعی عراق محسوب شوند
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران گفت: اقلیم کردستان از استقرار تسلیحات استقبال نمیکند اما از تقویت نیروهای پیشمرگه در چارچوب منظومه دفاعی عراق استقبال میکند.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با خبرنگار بینالملل خبرگزاری آنا درباره موضع اقلیم کردستان درباره طرح کنگره آمریکا مبنی بر مسلح کردن پیشمرگهها و عشایر سنی عراقی که با مخالفت مقامها و نهادهای ملی این کشور از جمله نخستوزیر و پارلمان روبهرو شده و بسیاری آن را طرحی برای تجزیه عراق توصیف کردهاند، گفت: اقلیم از این موضوع و این طرح استقبال میکند.
او ادامه داد: عراق باید همیشه عراق باشد و به همه گروهها در این کشور نگاه یکسانی وجود داشته باشد. بهخصوص این نگاه در قبال پیشمرگهها از اهمیت بسیاری برخوردار است.
او اضافه کرد: اقلیم کردستان در جنگ روزانه با داعش است و تنها منطقهای بود که توانست با اتکا به نیروهای پیشمرگه مناطق تحت تصرف داعش را آزاد کند.
دباغ گفت: امروز نیروهای پیشمرگه باید طبق قانون اساسی عراقی جزء منظومه دفاعی این کشور محسوب شوند و این یعنی هر کمکی نظامی، مالی و مشورتی که برای جنگ با داعش به عراق ارسال میشود؛ باید در اختیار پیشمرگهها نیز قرار بگیرد.
او با اشاره به طرح اخیر کنگره آمریکا، میگوید: این کمک نظامی و مسلح کردن نیروهای کُرد و سنی در چارچوب قانون اساسی عراقی است. البته این طرح و کمک تسلیحاتی به پیشمرگهها مشروط است.
وی در توضیح طرح کنگره آمریکا اضافه میکند: اگر دولت عراق بخشی از کمکهای ارسالی را در اختیار پیشمرگهها قرار نداد، آمریکاییها مستقیما این کار را خواهند کرد و ما از این پروژه استقبال میکنیم. اما پیش از کمک مستقیم آمریکا، انتظار داریم دولت عراقی حقوق کامل پیشمرگهها ا را طبق قانون اساسی در نظر بگیرد.
نماینده اقلیم کردستان در ایران تاکید کرد: نیروهای پیشمرگه نیروهای قانونمندی هستند و از مرز منطقه اقلیم کردستان محافظت میکنند بنابراین باید جزء منظومه دفاعی عراقی بهشمار روند.
وی بیان کرد: طرح کنگره آمریکا هم به این مسائل اشاره کرد و کمک تسلیحاتی را مشروط به این کرده که اگر دولت مرکزی عراق پیشمرگهها را در حوزه نظامی ـ دفاعی خود قرار نداد، آمریکا مستقیما این کمکها را در اختیار آنها قرار میدهد.
دباغ در پاسخ به این سوال که این طرح آمریکا آیا منجر به تجزیه عراق نخواهد شد، اظهار کرد: اگر دولت مرکزی
به قانون اساسی پایبند باشد به تقویت عراق کمک خواهد در غیر این صورت پیشمرگهها برای مبارزه با گروههای تروریستی نیاز به کمکهای خارجی دارند.
وی تاکید کرد: اقلیم کردستان از استقرار تسلیحات استقبال نمیکند اما از تقویت نیروهای پیشمرگه در چارچوب منظومه دفاعی عراق استقبال میکند.
او درباره احتمال مخالفت ایران به این طرح کنگره گفت: تأکید میکنم کمکهای مطرح در این طرح مشروط است و اگر دولت عراقی به قانون اساسی پایبند باشد نیازی به کمک مستقیم آمریکا به پیشمرگهها نیست.
وی بیان کرد: مگر ایران کمک نظامی و مشورتی برای اقلیم کردستان نفرستاده است. خوب دولت عراقی هم باید به وظیفه خود عمل کند.
نماینده اقلیم کردستان در تهران در پایان گفت: باید به مشروط بودن طرح کنگره آمریکا و مسلح کردن نیروهای پیشمرگه توجه ویژه کرد. متأسفانه در این مدت به این مسأله توجه نشده است.
ناظم دباغ: نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم، مثبت و فعال بوده است
«ناظم دباغ» نماینده دولت اقلیم کردستان عراق در ایران با تقدیر از مواضع کشورمان گفت: نقش جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم، مثبت و فعال بوده است.
«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران در گفتوگو با پایگاه اطلاعرسانی دومین کنگره بینالمللی 17000 شهید ترور، ضمن تمجید از برگزاری این کنگره بینالمللی گفت: برگزاری چنین کنفرانسهایی همیشه برای همگرایی بیشتر دیدگاهها و بهویژه قدردانی از قربانیان و آسیبدیدگان، مفید بوده است.
دباغ با اشاره به ضرورت همسویی و همکاری کشورهای منطقه برای مواجهه با خطر تروریسم افزود: تروریسم در حالحاضر دیگر تنها یک خطر برای یک مجموعه یا یک کشور نیست؛ بلکه خطری برای همه منطقه و حتی کشورهای جهان است؛ لذا این تهدید ضرورت همگرایی را بیشازپیش میکند.
وی افزود: درک منطقی این موضوع که تروریسم همه ما را تهدید میکند و نباید براساس منافع خاص خودمان با آن برخورد کنیم تنها راه همسوکردن تلاشها علیه تروریسم است.
نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه اقلیم کردستان چه تلاشهایی را برای احقاق حقوق ملت کُرد عراق که قربانی جنایات صدام و منافقین بودهاند انجام داده است گفت: دولت اقلیم تلاش میکند تا موضوع کشتارهای جمعی علیه کردها و هدف قرارگرفتن آنها بهوسیله تروریسم را بهطورمستمر در محافل بینالمللی مطرح کند.
دباغ با دوگانهخواندن رفتار کشورهای مدعی مبارزه با تروریسم و ناچیزدانستن کمک برخی کشورهای دیگر، از نقش کشورمان در این عرصه تقدیر کرد و گفت: تاکنون شاهد نقش مثبت و فعال جمهوری اسلامی ایران در مبارزه با تروریسم بودهایم و دولت عراق و اقلیم کردستان نیز بر آن تأکید داشتهاند و از کمکهای ایران به ملت عراق و کردستان تشکر میکنیم.
دباغ در پایان ضمن کمرنگدانستن نقش گروهک تروریستی منافقین در فضای فعلی عراق گفت: گروهک منافقین دیگر مانند گذشته در عراق تأثیرگذار نیست و کردها نیز عملیات جنایتکارانه آنها در حق ملت کُرد را، هنگامیکه این گروه در نزدیکی مرزهای اقلیم کردستان بود، محکوم کردهاند و بر حقوحقوق خود پافشاری میکنند و پیگیر آن هستند.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با روزنامه قانون: پس از توافق ايران و غرب، بهار خاورميانه آغاز ميشود
مهدی الیاسیـ در سالهای اخیر و به خصوص بعد از وقایع موسوم به بهار عربی ، خاورمیانه دست خوش تحولاتی شگرف شد. رشد فزاینده گروههای تروریستی وايجاد بلوک بندیهای تازه در میان دولتهای منطقه، شرایط تازهاي را در خاورمیانه رقم زد. اقلیم کردستان عراق هم از مناطقی بود كه از آسیبهایاين تحولات در امان نماند. برای تحلیلاين رویدادها ، با «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران، به گفتوگو نشستیم. مطالعه اين گفتوگو را به همه علاقهمندان به مسائل منطقه و کردستان پیشنهاد ميکنیم:
به نظر ميرسد در سالهای اخیر مسائل سیاسی و حتی اقتصادی اولویت خود را در خاورمیانه از دست داده و مسائل امنیتی به مسئله اول دولتهای منطقه تبدیل شدهاند. رشد گروههای تروریستی که فاقد کشور مشخصی هستند به یک مشکل منطقهاي تبدیل شده است. توصیف و روایت شما ازاين رویدادها چیست؟
مصداق عینی گروههایی که ميگویید گروه داعش است. داعش، زاده امروز نیست و علیرغماين که اين روزها رو به ضعف ميرود اما از بین نميرود. داعش از بین هم برود گروههای دیگری با همین مشخصات و با رویکرد سلفیگرایانه جایگزین آن خواهند شد. مسائلی که شما در خصوص اولویت پیداکردن امنیت بر اقتصاد و سیاست گفتید درست است اما باید توجه داشت که درست که از یک سو امنیت اولویت پیدا کرده اما دلیل پیداشدن داعش نبود امنیت است. یعنی داعش محصول فراهم شدن فضایی است که در آن کنترل و تسلط نیروهای امنیتی بر اوضاع ، تضعیف شده بود. دلیلاين که نیروهای امنیتی کنترل و تسلط خود بر اوضاع را از دست ميدهنداين است که مدیریت امنیت در کشورهای خاورمیانه تمرکز ندارد و در اختیار یک نهاد مشخص نیست.در بعضی کشورها مثل عراق ، سوریه ، یمن ، لیبی و بعضی کشورهای دیگر خاورمیانه ،اين حس در افکار عموميوجود ندارد که حکومت اين کشور بر اوضاع مسلط است.اين طور نیست که یک نهاد و ارگان امنیتی، به طور مشخص مسئول امور باشد و تعدد مراکز و ارگانهای تصمیم گیری امنیتی وجود دارد. هر تشکیلاتی ، هر رهبری و هر حزبی، هم نیروی مسلح و هم تشکیلات امنیتی مخصوص به خودش را دارد. به همین دلیل و در یک خلاء امنیتی، داعش رشد کرد و توانست مثلا د رعراق ، یک سوم کشور را به سلطه خود در بیاورد.
البته امروز با تلاش دوستان و هم پیمانان توانستیم مناطقی از اقلیم کردستان عراق که در اختیار داعش بود را آزاد کنیم و حدود 95 درصد مناطق اقلیم کردستان که در دست داعش بود اکنون آزاد شده است. در ضمن ارتش عراق با کمک سایر گروهها توانست منطقه تکریت را آزاد کند. مرحله سوم آزادسازی موصل است. دیروز آقای حیدر العبادی به منطقه اقلیم کردستان تشریف آوردند و با آقای بارزانی ملاقات داشتند. دراين دیدار برنامهریزی شده که طرحی برای آزادکردن موصل تهیه شود که در آن نیروهای پیشمرگ کُرد قرار است شریک اين عملیات باشند. یعنی فقط قرار نیست که همکاری کنند بلکه شریک در آزاد کردن موصل باشند.در اين قبیل عملیاتها ممکن است ارتش عراق، پیروزيهایی را نیز به دست بیاورد اما مهمتر از آن، اين است که یک مرکزیت مشخص امنیتی باید ايجاد بشود. هم در عراق و هم در کشورهای دیگر منطقه.
در سالهای اخیر دولتهای تعدادی از کشورهای منطقه در اثر اتفاقاتی مثل بهار عربی یا حمله نظاميآمریکا ، ضعیف شدند و در برخی موارد فرو پاشیدند. تضعیف و تجزیه حاکمیت ملی در کشورهای منطقه بود که به تضعیف و پراکندگی سازمان امنیتاين کشورها و در نتیجه عدم کنترل و رشد گروههای تروریستی منتهی شد.
شاید بعضی از قدرتهای دنیا و بعضی از رهبران منطقه، بدوناين که اوضاع را به درستی بررسی کرده باشند وارد اين بازیها شدند. گفتند بهار عربی! تصور ميکردند بهار عربی به بهاری شدن منطقه منجر ميشود. ولی تنها بهار نشد که حتی پاییز هم نشد. بلکه زمستان به منطقه آمد. هم خوداين رهبران و دولتها آسیب دیدند و هم رهبرانشان آسیب دیدند. به نظر اتفاقاتی که در منطقه ميافتد به دلیل دید کوتاه مدت برخی دولتهاست. همین الان هم فقط به فکراين هستند که داعش را مثلا از فلان شهر بیرون کنند. ولی اگر ملاحظه کنید مدتهاست که ميگویند داعش از فلان جا بیرون رانده شد اما یک هفته بعد ميبینید در همان جنگ و درگیری است. یعنی نميتوانند اين پیروزی را حفظ کنند. ما باید به فکر پیروزیهای بلند مدت و پایدار باشیم. اين مسئله چگونه حاصل ميشود؟ با وحدت و به وجود آوردن نهادی که تمرکز حفظ امنیت را موجب بشود.
به مشکل تعدد و تکثر نهادهای امنیتی و عدم یکپارچگی آنها در کشورهای منطقه و در عراق اشاره کردید. اين مسئله اقلیم کردستان عراق چگونه است؟ در کردستان عراق هم اتحادیه میهنی و حزب دموکرات هر کدام سازمان امنیت خاص خود را دارند. چرا اين مشکل در اقلیم کردستان حل نشده است؟
این خصلت در تمام خاورمیانه وجود دارد. چه کردستان باشد، چه عراق باشد. حتی در ايران هم، اين تعدد وجود دارد. مشکل اين است کهاين نهادهای متعدد امنیتی از سوی یک نهاد مشخص رهبری نميشود.
در حال حاضر گروههای تروریستی در یک کشور مشخص فعالیت نميکنند بلکه بعضا در چند کشور به فعالیت مشغول هستند و مناطقی در چند کشور را به اشغال در آوردهاند. در واقع، اين گروهها عموم کشورهای منطقه را درگیر خود کردهاند. آیا برای مقابله با اين قبیل گروهها ، ضروری نیست که کشورهای منطقه وارد یک پیمان امنیت جمعی شوند و سازمانهای اطلاعاتی منطقه، چیزی شبیه به ناتو را در حوزه امنیتايجاد کنند؟
ما وقتی درباره اتفاقهای منطقه صحبت ميکنیم نباید آن اتفاق را یک جغرافیای محدود در نظر بگیریم. در ضمن باید اثرگذاری آن رویداد در آینده را هم در نظر بگیریم. متاسفانه امروز شاهد هستیم وقتی یک مشکل امنیتی برای یکی از کشورهای منطقه ايجاد ميشود کشورهای همسایه تصور ميکنند در سیاستشان پیروز شدهاند و برای آن کشور مشکل ايجاد کردهاند. بهاين فکر نميکنند که اگر فلان گروه تروریست در فلان کشور پیروز شد، بعدش چه ميشود؟
به نظر من شرایط منطقه بعد از توافقات ايران و 1+5 بسیار تغییر ميکند و یک وضعیت جدید ايجاد ميشود. اين وضعیت جدید را ميتوان به یک بهار واقعی برای برقرار کردن امنیت و آسایش در منطقه تبدیل کرد. قبل از اين توافق، برخی به فکر اين بودند که منطقه را شلوغ کنند تا مثلا فلان کشور پیشرفت نکند تا در آینده تبدیل به تهدید نشود. امروز که میان ايران و قدرتهای جهانی توافقاتی صورت گرفت، اين توافق تنها محدود به توافق ايران و آمریکا یا ايران و کشورهای 1+5 نیست. توافق باید تبدیل شود به توافق ايران با تمام کشورهای منطقه و دنیا. چرا؟ چون وضعیت پیش از توافق بر روابط ايران با همه کشورها اثر گذاشته بود. به نظر من رهبران کشورهای منطقه باید به اين نتیجه برسند که جنگ و تنش فایدهاي ندارد. اما یک مسئله هم وجود دارد و آناين است که شرکتهایی که از وضعیت جنگ و ناامنی در منطقه سود ميبرند مانع تراشی ميکنند. ولی به نظر من در اين مدت اين قدر جنگ و ویرانی در منطقه رخ داده که اين شرکتها هم تا یک مدت طولانی ميتوانند سود ببرند!
از گذشتههای دور ( قبل از پیروزی انقلاب اسلاميدر ايران ) تا کنون در خاورمیانه، ايران، عربستان، ترکیه و اسراییل به عنوان چهار قدرت منطقهاي با یکدیگر به رقابتهای منطقهاي مشغولند که رقابتها گاه صورت خصم آمیز و دشمنی هم پیدا کرده است. هر یک از کشورها نوعی بلوکبندی در منطقه را هم شکل داده اند و کشورهای کوچک تر منطقه، حولاين چهار قدرت، اتحادهایی راايجاد کرده اند. اقلیم کردستان عراق دراين بلوک بندیها چه وضعیتی را برای خود متصور است؟ آیا اقلیم کردستان تلاش کرده به یک قدرت منطقهای خاص گرایش پیدا کند؟ در سالهای اخیر اقلیم کردستان وارد برخی اتحادهای منطقهاي شده کهاين اتحادها سویههای ضدايرانی هم داشته است.
شاید در اين شرایطی که شما فرمودید ما آسیب دیده باشیم، نه اين که منفعت برده باشیم. اين برای ما هم تجربهاي شده است. در منطقه شما از چهار قدرت اسم بردید: عربستان، ايران، ترکیه و اسرائیل. گاهی اوقاتاين چهار کشور، چهار محور را شکل نميدهند. در سالهای اخیر دو محور شکل گرفت. یک محور، ايرانی بود و یک محور، علیه ايران بود. یعنی نقطه مشترک دشمنی با ايران، سه قدرت دیگر را تا حد اتحاد با یکدیگر پیش برد. البته اين اتحاد ضدايرانی سه رهبر دارد: عربستان، اسرائیل و ترکیه.
عربستان و ترکیه رهبری محور اهل سنت را برعهده دارند و ايران هم محور شیعه را هدایت ميکند. در اين وضعیت خاورمیانه کردها شرایط خاص خودشان را دارند. کردستان به چهار منطقه تقسیم شده. کردستان عراق، ايران، ترکیه و سوریه. در میان چهار منطقه کردنشین، مطقهای که قدرت سیاسی و مدیریتی و تا حدی تصمیمگیری دارد اقلیم کردستان عراق است. سیاست اقلیم کردستان عراق در اين شرایطاين است که اولا باید منافع خودش را در چارچوب قانون اساسی عراق حفظ کند. یعنی سیاست اقلیم کردستان عراق باید با سیاست دولت مرکزی عراق تا حدی همخوان باشد. دوم اين که برای کردها منفعت در ايجاد صلح و آرامش در پیرامون شان است. کردها همیشه از تنشها در منطقه زیان دیدهاند. ما طرفدار صلح و آشتی همه قدرتهای منطقه هستیم. در حال حاضر مهمترین مسئله اين است که ما کردها بتوانیم در توافقاتی که در منطقه شکل ميگیرد، شریک باشیم. مثلا اگر ايران و آمریکا با یکدیگر در منطقه توافقی ميکنند ما هم برای اجرای اين توافق، همکار باشیم. ما باید در توافقات منطقهاي فعال باشیم چون در غیاب ما ، همه کردها آسیب ميبینند. ترکیه و ايران و عراق و سوریه آسان ميتوانند برعلیه کردها توافق کنند اگر کردها در منطقه شریک و همکار نباشند.
در اوج مخاصمات منطقهاي شاهد سفر آقای اردوغان به تهران بودیم. به نظر ميرسد توافق هستهاي ايران تحولات جدیدی را در منطقه رقم خواهد زد. آقای روحانی هم در سخنانی که به مناسبت اين توافق داشتند تاکید کردند که قصد ايران صرفا توافق اتمي با قدرتهای جهانی نیست بلکه فراتر از حل پرونده هستهاي به گسترش همکاریهای ايران با همه کشورها و قدرتها مياندیشند. به نظر ميرسد از اين پس شاهد تغییر در موازنه قدرت در منطقه باشیم. ايران و ترکیه به عنوان دو قدرت منطقهاي با مشکل اپوزیسیون کردی مواجه هستند که اپوزیسیون کردی در برخی مواقع به یک مسئله امنیتی حاد برای ايران و ترکیه تبدیل شده اند. موضع دولت اقلیم کردستان عراق نسبت به گروههای اپوزیسیون کردی ايران و ترکیه که عموما در کردستان عراق مستقر هستند، چیست؟ و چه نوع رابطهاي میان اقلیم کردستان عراق با اين گروهها برقرار است؟
در منطقه نژادهای گوناگونی زندگی ميکنند. فارس، ترک، عرب، ترکمن، یهودی و غیره. اعراب تعداد زیادی کشور در منطقه دارند. ما هم کرد هستیم. زمانه و روزگار ما را در چهار کشور تقسیم کرد. به هر حال اين تقسیم صورت گرفته است. وقتی کشوری در یکی از اين مناطق با کردهای خودش مشکل دارد ما نميتوانیم در اين میان دخالتی کنیم. مخصوصا امروز که اقلیم کردستان عراق به نوعی استقرار دارد. حضور اقلیم کردستان عراق در سایر مناطق کردنشین صرفا در چارچوب مقررات و قوانین بینالمللی و پروتکلها و موافقتهای دو یا چند جانبه منطقه صورت ميگیرد. مثل اتفاقی که در کوبانی افتاد. کوبانی یک شهر کردنشین سوری بود. ما در اقلیم کردستان عراق، نیروهایمان را برای حمایت به کوبانی فرستادیم. ولی اين دخالتی که کردیم کاری نبود که بر علیه ايران باشد. کاری نبود که بر علیه ترکیه باشد. کاری نبود که بر علیه دولت مرکزی عراق باشد. اگر کشورهای منطقه اجازه ندهند ما دخالت نميکنیم.
در حال حاضر دو مسئله در منطقه وجود دارد. یکی اسراییل و آینده اسراییل است. دیگری موقعیت کردها در منطقه است. کردها نشان دادهاند که ميتوانند بخشی از راه حل مشکلات منطقه باشند نه اين که خودشان ايجاد کننده مشکل باشند. در گذشته شاید کردها ايجاد کننده برخی مشکلات امنیتی در منطقه بودند. چون دنبال حقوقشان بودند. اما امروز حقوق شان محقق شده. شاید اين حقوق به اندازه دلخواه نباشد ولی خوب است. هم باید اين حقوق را حفظ کنیم و هم به تدریج آن را گسترش بدهیم. در چارچوب اين سیاست باید قوانین بینالمللی رعایت بشود. در طول تاریخ جنبش کردی در عراق اين سیاست را نسبت به سایر کردهای منطقه داشتهایم. اقدامي علیه کردهای سایر کشورها انجام نميدهیم اما حمایتی هم از اقدامات گروههای کردی علیه کشورهای منطقه نميکنیم. به همین دلیل اجازه ندادیم و نخواهیم داد که از زمین ما، دو طرف علیه یکدیگر استفادهاي کنند. با اين سیاست توانستیم آرامش مرزهایمان با ايران و ترکیه و سوریه را حفظ کنیم.
در پیش از پیروزی انقلاب و در دوران محمدرضا پهلوی ، یک جنبش کردی با حمایتايران در عراق شکل گرفت. رئیس وقت ساواک، آقای پاکروان، از اين حرکت پشتیبانی ميکرد و عیسی پژمان نماینده ساواک و دولت ايران برای حمایت لجستیک و امنیتی از جنبش مسلحانه کردی در عراق بود. بعد قرارداد الجزایر یک وقفهاي در پشتیبانیايران از جنبش مسلح کردی در عراق ايجاد شد اما بعد از انقلاب بار دیگر حمایتايران از اين حرکت آغاز شد و در طول دوران صدام حسین ادامه پیدا کرد.ايران به عنوان کشوری که حمایتش از جنبش کردی قدمتی تاریخی دارد و ذیحق است که توقع داشته باشد حرکت کردی علیه خودش به کار گرفته نشود.
من ميخواهم گفته شما را تصحیح کنم. به جنبش کردی در قرارداد الجزایر خیانت شد. اگر ما به محمدرضا شاه وابستگی داشتیم که جنبش کردی باید کاملا متوقف و متلاشی ميشد. درست است، حرکت مسلحانه متوقف شد ولی به محض اين که فضا فراهم شد دوباره حرکت آغاز شد. اگر ما دستپخت شاه و ساواک بودیم چرا جمهوری اسلامی ايران آمد و سیاست شاه در خصوص جنبش مسلحانه کردی را تصحیح کرد؟ جمهوری اسلامي اولا کلا از کرد حمایت کرد. دوم اين که تا امروز شاهد همکاریها و حمایتها و کمکهای جمهوری اسلامی ايران به کردها هستیم. در جنبش کردی در عراق شاهد حرکتها و گروههای مختلف و متفاوتی بودیم. گروه اسلامي بودند، گروههای ناسیونالیستی بودند، گروههای کمونیستی بودند و غیره. ولی جمهوری اسلامي همه اينها را به عنوان کرد دیده و فرقی در حمایت ايجاد نشد و دوستی و هم پیمانی باقی ماند. ما به عنوان اقلیم کردستان عراق تمام قرارداد الجزایر را رد نميکنیم. آن بخشی که به ما مربوط است را قبول نداشتیم. ايران بعد از انقلاب اسلاميهم اگر ميخواست به قرارداد الجزایر پایبند باشد، نباید به کردها کمک ميکرد در حالی که برعکس، ايران کاملا کمک کرد. بعد از انقلاب، سیاست ايران در خصوص حمایت از کردها تغییر نکرد. فقط گام به گام پیش رفت. ما هم بعد از انقلاب به تدریج برای ايرانیها ايجاد اعتماد کردیم. ما سیاستی حکیمانه را پیش گرفتیم. نیامدیم به خاطر کمک به فلان گروه علیه یک مجموعه اقدام کنيم. پرنسیبها را حفظ کردیم.
پس تایید ميکنید که دولت اقلیم کردستان عراق اجازه نميدهد سرزمین، اقلیم و امکانات اقلیم کردستان عراق در اختیار گروههای تروریستی که به عنوان گروههای کردستانايران در اقلیم کردستان عراق مستقر هستند، قرار بگیرد و علیهايران به کار گرفته شود؟
قطعا اجازه نميدهیم. اين هم مربوط به دورانی نیست که حکومت اقلیم کردستان عراق ايجاد شده است. قبل از آن که حکومت اقلیم کردستان به وجود بیاید هم همین طور بود. ما حتی در دورانی که خودمان حکومت نداشتیم هم اجازه نميدادیم هیچ گروه اپوزیسیون ايرانی چه کُرد و چه غیرکُرد ، در خاک ما علیه ايران اقدامي انجام دهد. مثلا سازمان مجاهدین خلق در ابتدای انقلاب در منطقه تحت تسلط اتحادیه میهنی کردستان حضور داشتند. ما به آنها اجازه فعالیت علیه ايران را ندادیم. وقتی سازمان مجاهدین خلق شرایط ما را نپذیرفتند ما آنها را از منطقه خودمان بیرون کردیم. «بیرون راندن» به معنی واقعی کلمه. یعنی به سراغشان رفتیم و بسیار قاطع و جدی گفتیم به سرعت باید از اين منطقه خارج شوید. گفتیم یا باید مسائل مدنظر ما را رعایت کنید یا باید بروید.
دولت اقلیم کردستان عراق نسبت به روندی که آقای اردوغان برای صلح با کردها و پ ک ک اعلام کردهاند، چه موضعی دارد؟
دولت اقلیم کردستان عراق هر روندی که به صلح و سازش بینجامد را ساپورت و پشتیبانی ميکند. و اگر چنین روندی وجود نداشته باشد، همکاری میکند که آن را به وجود بیاورد. چون که صلح به منفعت کردهاست. جنگ برای ما منفعتی ندارد. وقتی که حکومت ترکیه در زمان تورگوت اوزال نیاز خودش به صلح را نشان داد، در آن زمان آقای طالبانی از اين خواسته پشتیبانی و نقش مثبت ايفا کرد. بعد از آن هم آقای بارزانی به عنوان رئیس منطقه اقلیم کردستان تا کنون از اين روند حمایت کرده است. الان در منطقه اقلیم کردستان عراق هم پادگان ارتش ترکیه وجود دارد و هم پادگان پ ک ک. ولی منطقه آرام است. ولی نباید نادیده گرفت که افرادی در گروهها و همین طور دولت هستند که نميخواهند برخی اتفاقات در منطقه روی دهد که اين افراد یا گروهها در آن اتفاق منفعتی نداشته باشند. به همین خاطر دنبال خرابکاری ميروند. من گمان نميکنم ترکیه نیز سیاست عاقلانهاي که ظاهرا در خصوص کردها مطرح کرده است را عملیاتی کند. اما به هر حال ما سیاست صلح را تایید ميکنیم و حاضریم برای پیشبرد آن، همکاری کنیم.
گفته ميشود دولت اقلیم کردستان عراق قصد دارد نقش برادر بزرگتر را برای سایر کردهای منطقهايفا کند. در نتیجه مایل نیست که سایر کردهای گروههای کردی منطقه تحت کنترل و سلطه دولت اقلیم باشند. آیا چنین نگاهی به سایر کردها دارد؟
ببینید! برادر بزرگتر به اين معنا نیست که ما حاکم مطلق تمام کردها باشیم. برادر بزرگتر به اين معناست که ما به عنوان کسی که تجربهاي بیشتر دارد ميخواهیم کردهای سایر مناطق را راهنمایی کنیم. اين به آنها بستگی دارد که چقدر از راهنمایی ما را ميپذیرند. در اين چارچوب ، رهبری کردستان عراق به مسئله کرد در خاورمیانه نگاه ميکند. هدف اصلی ما اين نیست که بخواهیم حاکم کل کردها باشیم. هدف ما اين است که نشان دهیم بهترین نیرو برای هدایت کردها هستیم.
خلاصه گفتوگو:
ـ داعش زاده امروز نیست و علیرغم این که این روزها رو به ضعف میرود اما از بین نمیرود.
ـ متاسفانه امروز شاهد هستیم وقتی یک مشکل امنیتی برای یکی از کشورهای منطقه ایجاد میشود کشورهای همسایه تصور میکنند در سیاست شان پیروز شدهاند.
ـ در منطقه شما از چهار قدرت اسم بردید: عربستان ، ایران، ترکیه و اسراییل. گاهی اوقات این چهار کشور، چهار محور را شکل نمیدهند.
ـ ایران کاملا کمک کرد. بعد از انقلاب، سیاست ایران در خصوص حمایت از کردها تغییر نکرد. فقط گام به گام پیش رفت.
ـ ما هم بعد از انقلاب به تدریج برای ایرانی ها ایجاد اعتماد کردیم. دولت اقلیم کردستان عراق هر روندی که به صلح و سازش بینجامد را ساپورت و پشتیبانی میکند.
عكس: عميد فراهي
روزنامه قانون، دوشنبه 24 فروردین ماه 1394، سال دوم، شماره 491، صفحات 1و 6.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با روزنامه اعتماد: عراق به كمك نياز دارد
ارزيابي سفر حيدر عبادي، نخست وزير عراق به امريكا از ديدگاه يك عراقي ميتواند مبين نكاتي باشد كه مدنظر بغداد است. براي رسيدن به اين هدفدر اين باره گفتوگوي كوتاهي با آقاي ناظم دباغ، نماينده اقليم كردستان عراق در ايران داشتيم كه به شرح زير است:
سفر نخست وزير عراق به امريكا در محافل عراقي، سفري راهبردي خوانده ميشود. به نظر شما اين سفر داراي چه ابعاد مهمي است؟
عراق در شرايط كنوني نياز به كمكهاي متفاوتي دارد. چه از لحاظ سياسي و اجتماعي و چه از لحاظ مبارزه با تروريسم و داعش. در اين ميان پس از توافق ايران با 1+5 دستها براي همكاري بيشتر براي مبارزه با تروريسم بازتر خواهد شد. بنده به اين سفر بسيار خوشبين هستم تا عراق بتواند به حداقل خواستههايي كه دارد دست پيدا كند كه اين ميتواند شامل مساعدت و كمكهاي نظامي و مشورتي شود.
عراق به چه كمكهاي تسليحاتي نيازمند است؟
به نظرم عراق بيش از هر چيز ديگر به كمكهاي مشورتي نياز دارد تا اسلحه و ساير مهمات. اما تسليحاتي هم كه ميتواند به عراق كمك كند شامل هواپيماهاي جنگنده و بدون سرنشين است و همينطور تأمين مهمات ميتواند تأثير بسزايي در شرايط عراق داشته باشد.
كمك تسليحاتي امريكا به عراق چه كمكي به بغداد در مبارزه با داعش ميكند؟
كمكها چه از سوي امريكا باشد چه از سوي هر كشور ديگر ميتواند باعث تقويت نظامي و لجستيكي به عراق شود. داعش يك گروه كوچك نيست بلكه تشكيلاتي است كه خود را به نام دولت اسلامي معرفي ميكند و براي خود قلمرويي ايجاد كرده و داراي نيروهاي زيادي در پشت پرده است كه از سراسر دنيا به اين تشكيلات تروريستي ميپيوندند.
با اين حال به نظر بنده بهترين كمك ميتواند ايجاد و تقويت روابط داخلي ميان اقوام، احزاب و گروههاي مختلف عراقي باشد تا بتواند مشاركتي واقعي را در دولت اين كشور ايجاد كند.
روزنامه اعتماد، چهارشنبه 26 فروردین ماه 1394، سال دوازدهم، شماره 3220، صفحه 6.
بررسی عمق استراتژیک ایران در میزگرد سالنامه شرق با حضور «ناظم دباغ»، «علی موجانی» و «عباسعلی منصوریآرانی» / امنیت بدون مرز
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در ایران در میزگرد سالنامه شرق که با حضور «سیدعلی موجانی» پژوهشگر تاریخ عراق و «عباسعلی منصوریآرانی» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی ایران در دفتر روزنامه شرق برگزار شد؛ گفت: من میخواهم صداقت و دوستی جمهوری اسلامی که تا الان نسبت به مردم عراق و به خصوص کردها داشته است، ادامه یابد و از آن بهره ببریم.
محمدحسن نجمی ـ علی ایوبی: ایران و عراق روابطی فراتر از دو همسایه دارند. اگر امروز نگاهی به روابط تهران و بغداد بیندازیم، بهجای همسایگی میتوان واژه برادری را بهکار برد. یکی از این برادران، چندسال است که دیگر سایه یک دیو به نام «صدام حسین» را برa سر ندارد. پس از سقوط صدام، سرزمین بینالنهرین، زخمهای زیادی برداشت؛ زخمهایی که بر زخمهای قدیمی این کشور اضافه شدند. انفجار پشت انفجار و حملات انتحاری پیدرپی، فقط گوشهای از زخمهای تازه عراق پس از سقوط صدام بودند. چندسالی گذشت و بر این زخم، یک زخم عمیق نیز اضافه شد؛ تروریستهای داعش. برادر بزرگتر که دیگر چند سال است پس از دفع شر صدام، از آبوگل درآمده، به کمک برادر بیمار رفت. اما مسالهای که دو همسایه یا همان دو برادر را به یکدیگر نزدیک میکند، این کمکها نبوده و نیست. تهران و بغداد روابطی به طول تاریخ با یکدیگر دارند و اشتراکاتشان بسیار بیشتر از افتراقات موجود است. به لحاظ فرهنگی و مذهبی، هر دوکشور اکثریتی شیعه دارند. درباره در هم تنیدهشدن ایران و عراق، غیراز اشتراکات مذهبی، میتوان به اشتراکات قومی دو طرف نیز اشاره کرد. پیوندهای خانوادگی که بین مرزنشینان دو طرف ایجاد میشده و میشود، باعث ایجاد پیوندهایی فراتر از مسایل ملموس شد و به پیوندهای دو سرزمین، پیوند «خون»ی هم اضافه شد. اگر بخواهیم به این مسایل با دید سیاسی نگاه کنیم، باید به آن عبارت«عمق استراتژیک» اطلاق شود. «عمق استراتژیک ایران در عراق» موضوعی بود که آن را در میزگرد «سیدعلی موجانی» پژوهشگر تاریخ عراق، «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان در تهران و «عباسعلی منصوریآرانی» عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، به بحث گذاشتیم.
هر کشور ثبات و امنیت همسایگان را هم به نوعی ثبات خود محسوب میکند. از طرف دیگر ایران و عراق از لحاظ فرهنگی و مذهبی دارای آمیختگیهایی هستند. این مساله چقدر به جایگاه امروز ایران در عراق، کمک کرده؟ و اینکه چقدر به سیاستهای تهران بستگی داشته و چقدر مربوطه به اشتراکات تمدنی و مذهبی است؟
موجانی: واقعیت این است که من فکر میکنم، ظرفیتهایی که امروز خودش را در روابط ایران و عراق نشان میدهد، بیشتر از آنکه به جمهوری اسلامی ایران ارتباط داشته باشد، یک مجموعه عناصر یا فاکتورهای ژئوپلیتیکی است که خیلی دیرینتر از ایران امروزی و این چند دهه اخیر است. این عوامل، ارتباط عمیق و پیوسته تاریخی را ایجاد و یک نوع آمیختگی یا چسبندگی بین ایران و عراق برقرار کردند. ما وقتی که قدیم را نگاه میکنیم و از عراق عرب و عراق عجم صحبت میکنیم؛ یعنی سرزمینی که اصلا مرز ندارد و در هم تنیده شده است. بسیاری از آموزهها و بسیاری از این واقعیتهایی که امروز بر ما تحمیل شده است، ریشه در ژئوپلیتیک تاریخی این دو منطقه دارد. جنگ هشتساله صدام با ایران که با یک رویکرد قومی ایجاد شد و مرزهای ما را درگیر کرد، جدالی برای این همبستگی تاریخی بهوجود آورد. قسمتی از آن هم به دوران پهلوی، در دوران قبل از انقلاب برمیگشت که آن هم به دلیل نوع سیاستهای قومی آن موقع در دولت وقت ایران بود و همچنین جنبش قومگرایی عربی «ناصر» ایده بعث عربی این دیوار را مداما قطورتر کرده بود، اما در سال ٢٠٠٣ پس از سقوط صدام این دیوار ترک برداشت و به سرعت خودش را از هم پاشاند و یک فضایی را باز کرد که میشود گفت یک پیوستگی خاکی را بهوجود آورد که قلمرو ژئوپلیتیک و جغرافیایی دو کشور را در درون همدیگر تنید و حتی گستردهتر کرد؛ یعنی امروز، حتی با مسایلی که در سوریه اتفاق افتاده است، شما میبینید که سرنوشت ایران با سرنوشت عراق و سوریه با همدیگر در یک امتداد قرار گرفته و حتی امتدادش را تا مدیترانه نشان میدهد. پس این ظرفیتهای ذاتی ژئوپلیتیک تاریخیای بوده که در این منطقه وجود داشته و امروز خودش را به اشکال مختلف نشان میدهد. حتی به اعتقاد من، بخش قابلملاحظهای از این ظرفیتها به دلیل رویکردی که گاهی اوقات بوده، هنوز فعلیت پیدا نکرده است.
دباغ: به نظرم ماهیت این موضوع در تاریخ نهفته باشد. برای تشکیل عراق، یک قسمتی از ایران جدا شد و یک قسمتی از ترکیه و یک قسمتش هم از مناطق عربی تشکیل شد. خب این موضوع باعث شد تا حالا آن مشکلات حل نشود و این تشکیلات با هم متحد نشدند که حس عراقی داشته باشند.
بههمیندلیل، به نظر من استراتژی ایران در منطقه، نیاز به بررسیهای بیشتر برای آینده دارد؛ چونکه در عراق تلاطم مذهبی و نژادی وجود دارد. شاید بتوان گفت بهدلیل همین شرایط باشد که پدیدهای به نام داعش بهوجود آمد. این پدیده در امنیت کل منطقه اثر دارد. امنیت عراق، ایران، ترکیه و سوریه به هم پیوسته هستند. حالا من یک مقدار
سبقت گرفتم که وارد اصل موضوع بشویم.
چه بخواهیم و چه نخواهیم، ترکیه از اول به پشتوانه سعودیها و قطر، وارد راهی به نام «حمایت اهل تسنن عراق» شد و این مساله باعث ایجاد داعش در منطقه شد. در اینجا باز کشورهایی که در منطقه نفع خودشان را در نظر گرفتند، برای حمایت نفوذ خودشان و تامین انرژی در این منطقه، به نوعی وارد این بازیها شدند. ایران هم نیاز دارد که در منطقه نفوذ داشته باشد. با توجه به اینکه من معتقدم ما با عراقیها همنژادیم، این نزدیکی که با ایران وجود دارد، شاید به نفع ما باشد. بنابراین امنیت منطقه امنیت ایران است و امنیت ایران، امنیت منطقه.
من معتقدم که ایران باید تلاش کند و اجازه ندهد اولا وحدت در عراق بههم بخورد. وقتی فضای وحدت حاکم باشد، این فضا بر تلاطمها تسلط پیدا میکند. ثانیا اینکه باید همپیمانی کرد تا شیعیان قویتر شوند؛ وقتی این همپیمانی قوی شد، میهنپرستان و مسلمانان اهل سنت کردستان این واقعیت را میپذیرند که میتوانیم با هم باشیم و در نتیجه امنیت بیشتری بهوجود میآید. بههمیندلیل من همیشه بر این تاکید میکنم که باید آن اسبابی که باعث بهوجودآمدن داعش شد، برچیده شود؛ چرا که اگر فردا داعش از بین برود ممکن است یک شبه داعش دیگری بهوجود بیاید؛ یعنی یک تشکیلات دیگری بهوجود بیاید و همین سیاست و فرهنگ و فلسفه را داشته باشد.
منصوری آرانی: فکر میکنم که اگر خواسته باشیم درباره عمق استراتژیک صحبت کنیم، باید از آن یک تعریفی داشته باشیم. به علاوه اینکه ببینیم چه تاثیراتی میگذارد. دو کشور که در کنار هم قرار میگیرند و مرز مشترک دارند، حتما تاثیرات متقابل روی هم دارند. بحث راهبردی یا استراتژیک، روی چهار بُعد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است که به همشمولی پیدا میکنند و دفاع نظامی-امنیتی که هرکدام از اینها را میتوانیم در یک شاخه بررسی کنیم. بحث ما عمق استراتژیک است، حالا میتواند این تاثیرات، قشری و سطحی یا عمیق باشد. به هرشکل ما هزار و ٤٥٠ کیلومتر با عراق مرز مشترک داریم که خود این، اقوام مختلفی را از جمله کردها، عربها یا اهل تسنن و شیعیان را در دو سوی مرزها به هم گره زده؛ یعنی خیلی با یکدیگر همبستگی و رفتوآمد دارند. در مقاطعی هم در تاریخهایشان اشتراکاتی دارند. به اضافه اینکه در بحثهای مذهبی هم این نکته را باید مدنظر قرار داد که بارگاه تنی چند از ائمه معصومین (ع) در عراق است و بارگاه امام رضا (ع) در ایران که این مسایل باعث شده تا رفتوآمدهای زیادی بین دو طرف شکل بگیرد. هرکدام از این مسایل را باید موشکافی کنیم تا ببینیم که تاثیراتشان چه بوده است. ما با صدام هم در مقاطعی ارتباطات داشتیم، رفتوآمد داشتیم و نمیتوانستیم بگوییم که او عمق استراتژیک ما هست یا ما عمق استراتژیک صدام هستیم. پس نشان میدهد که سال ١٣٥٧ در پی پیروزی انقلاب اسلامی و همچنین بعد از رفتن صدام، اتفاقی رخ داده است. بههرصورت ارتباطات دولت ما با دولت عراق و تاثیراتی که ما روی برخی مسائل عراق میگذاریم، تاثیرات متقابل اقتصادی دو طرف بر یکدیگر، اشتراکاتی که ما برای نفت در اوپک میتوانیم داشته باشیم، اشتراکاتی که در سازمان کنفرانس اسلامی با هم داریم، اشتراکات منطقهای مانند یک دشمن عمده مشترک مثل اسراییل یا دشمنی با داعش، هرکدام از اینها میتواند شاخه بحث باشد، چون همه مولفهها میتواند جمع شود و عمق استراتژیک را برای ما تعریف کند. بههرشکل عراق دولت باثباتی دارد و حاکمیت وضعیت را در دست گرفته است. آنچه عراق را با افغانستان متفاوت میکند، این تاثیراتی است که ما (ایران) در آنجا گذاشتیم و برعکس آن. اگر راجع به همه اینها ما گفتوگو کنیم صرف این نیست که ما بگوییم عراق عمق استراتژیک ایران هست، بالطبع ایران هم عمق استراتژیک آنها میتواند باشد. یک همپیوستگی را باید بتوانیم تعریف کنیم؛ نقاط افتراق و اشتراک باید جدا شوند و اینکه در چه موضوعاتی اشتراک داریم و در چه موضوعاتی افتراق. در بُعد تاریخ چه موضوعاتی باعث وحدت ما شده و چه موضوعاتی باعث جنگ ما شده است، اینها هرکدام سر جای خودش است، چون تاریخ خیلی از قضایا را در مقاطع مختلف تکرار میکند و نمیتوانیم غفلت کنیم. ما درمورد هرکدام از موضوعات باید گفتوگو کنیم و حالا من یک بابی را باز کردم تا ادامه بحث را دوستان عزیزمان بفرمایند.
موجانی: آقای دباغ گفتند «ایران در عراق نفوذ دارد» من به جای واژه نفوذ با اجازه جناب دباغ میخواهم از واژه «حضور» استفاده کنم؛ یعنی اصلا نفوذ نیست. حضور را هم برایش مثال میزنم؛ این مثال نه از وجه شیعی ایران است و نه از وجه نژادی به لحاظ کردی. من میخواهم مثال بزنم از یک اهل تسننی که دور از مرزهای عراق در منتهاالیه جنوبشرق ایران، یعنی بلوچها وجود دارند؛ حتی امروز هم این پیوستگی را در عراق به مدت مثلا ٢٠٠ ساله امتداد دادند و نهتنها از مرکز عراق شروع کردند، امروز در منتهاالیه غرب عراق قرار گرفتند؛ یعنی مثلا بلوچهایی که آقامحمدخان قاجار به جنوب نجف منتقلشان کرد تا با مقاومت و دفاع برابر حمله وهابیها، امنیت را در آن منطقه برقرار کنند، ١٥٠ سال پیش یعنی بعد از ٥٠ سال که در آن منطقه بودند، ثبات بهوجود آمد. آنها رفتند در «بادیه الشام» امروز مستقر شدند، درست در همین منطقه که داعش الان مستقر است؛ یعنی مرز بین عراق و سوریه. پس شما چنین نمونهای را میبینید که از منتهاالیه شرق ایران تا منتهاالیه غرب عراق پیوستگی دارند. کمتر کشوری در این منطقه هست که اینقدر امتداد داشته باشد و اینقدر حضور خودش را تثبیت کرده باشد. یک مثال تاریخی دیگر هم میزنم؛ مدتی قبل اسناد عثمانی را میدیدم، زمانیکه ناصرالدینشاه به قدرت رسید (١٢٦٤ قمری) در مرز خانقین که نزدیک منطقه جناب آقای دباغ هست، مرز عثمانی گزارشی از تعداد ورودی که به عنوان زائر، تاجر و حتی سیاح به عراق اتفاق افتاده بود، ارایه کرده. در آن سال ٧٤ هزار نفر ایرانی رسما از طریق این مرز وارد عراق شدند. این موضوع مربوط به ١٦٠سال پیش بوده. اصلا نمیتوانیم یک نمونه بارز برایش پیدا کنیم. در کجا میتوانیم یک نمونه برایش پیدا کنیم؟! شاید در اربعین گذشته که حجم قابلملاحظهای از جمعیت به عراق رفتند و برگشتند. پس ارتباط فرهنگی و تعامل اجتماعی و شناخت، خیلی عمیقتر از امروز بود و ظرفیتها بسیار وسیع بوده است.
دباغ: به نظر من میتوان گفت هم نفوذ دارد و هم حضور دارد. شاید یکیشان در دیگری اثرگذار باشد. مساله دیگری که به آن اشاره شد، مساله اقتصاد و امنیت و سیاست است. یک جملهای است که میگوید سیاست از لولههای تفنگ بیرون میآید؛ ولی به نظرمن، سیاست از لولههای نفت بیرون میآید؛ یعنی میشود اقتصاد. اقتصاد و سیاست و امنیت به هم پیوسته هستند. من در چندین مصاحبه اشاره کردم حتی در همایشی که اتاق بازرگانی مشترک ایرانی و عراق بود با حضور آقای شریعتمداری، من باز آنجا تکرار کردم. فرق بین ترکیه و ایران این است که نگاه ترکیه اقتصادی است و میخواهد از راه اقتصادی امنیتش را ایجاد کند. ایران باید به لحاظ مذهبی، سیاسی، اقتصادی و امنیتی، کاری کند که از همه این ظرفیتها استفاده و بهره ببرد. بههمیندلیل من معتقدم که عمق استراتژیکمان مشترک است. برای همین بهنظر من، چه حضور باشد چه نفوذ باشد، خواهینخواهی باید بگوییم ایران در شرایط کنونی در عراق حضور پیدا کرده است، فقط باید از این حضور بهره ببرد؛ بهعبارتدیگر سرمایهگذاریای که شده باید سودش را برگرداند. امروز جنگی جهانی به شکلی جدید در منطقه شکل گرفته است. ببینید از آفریقا، اوکراین، افغانستان، پاکستان، سوریه، عراق، یمن و ... حضور دارند. از طرف دیگر باید این نکته را هم مدنظر قرار دهیم که زوار ایرانی از کجا میتوانند به نجف و کربلا بروند؟ وقتی بین ایران و عراق اطمینان کامل وجود داشته باشد، مردم دو طرف راضی میشوند. مردم آن طرف احساس میکنند که با حضور زوار ایرانی زندگیشان بهتر میشود. بنابراین هم دنبال حفظ امنیتشان میروند و هم به دنبال ایجاد شرایطی که زوار بیشتری بیایند. خب! زوار ایرانی که در آنجا احساس امنیت کرد، بیشتر میرود.
در روزی که داعش حمله کرد، بعضی دوستان درمورد شرایط «اقلیم» از ما سوال کردند. من گفتم اگر ما در جنگ با داعش شکست بخوریم، شاید شما باید در ایران با آنها بجنگید. اقلیم کردستان اگر شکست بخورد، داعش به مرز میرسد. منطقه مرزی اقلیم کردستان با ایران، منطقه صعبالعبوری است که مثل افغانستان میشود. جغرافیای منطقه کمک کرد تا ما بتوانیم خودمان را حفظ کنیم. پس امروز اگر بخواهیم عمق استراتژیک را حفظ کنیم ابتدا باید امنیت در منطقه ایجاد شود و بتوانیم برایناساس زمینه برای فعالیت اقتصادی فراهم شود.
بههرحال امنیت مقولهای جمعی یا بهعبارتی، سرنوشت جمعی است. بنابراین امنیت ایران امنیت عراق هم هست.
دباغ: امنیت، مشترک است. کلا اگر امنیت در ایران مستقر نباشد، روی عراق اثرگذار است و برعکس. همینطور اگر امنیت در عراق مستقر نباشد در سوریه اثرگذار است و بالعکس.
منصوریآرانی: فکر میکنم که وقتی میگوییم عمق استراتژیک باید برسیم به یک نقطهای؛ یعنی اینقدر این مولفههایی که خدمتتان عرض کردم اثرگذاری داشته باشد؛ چه در حوزه اقتصادی، فرهنگی-اجتماعی، سیاسی، دفاعی، جغرافیا و... باید اینقدر تاثیرگذار باشند که بعدا بتواند دلهای دو ملت را به هم نزدیک کند؛ یعنی وقتی ما میگوییم عمق استراتژیک، دو ظرف مختلطه هستند و قانون ظروف مرتبطه حاکم میشود. آنچه بر این ظرف میگذرد بر آن ظرف تاثیر میگذارد و بالعکس. در یک مقطعی اگر ایران آغوشش را باز نمیکرد، با توجه به ارتباطات ترکیه، سوریه و عراق، کاملا کردها شرایط بسیار بدی را پیدا میکردند؛ بهعبارتدیگر ایران محل تنفس کردها شد. همین حالت را ما درمورد شیعیان جنوب داشتیم. یعنی برای ایران قوم کرد با قوم عرب یا اهل تسنن شمالغرب و شیعیان جنوب فرقی ندارد؛ یعنی پیوندها فراتر از موضوعاتی است که بحث نژاد و مسایل دیگر پیش بیاید. ما در آن شرایط باید کمک میکردیم. در آن زمان این ارتباطات را حفظ کردیم. اگر امروز عقبه رییسجمهور و خیلی از وزرای «کرد»، نخستوزیر شیعه یا حتی رییسمجلس «سنی» عراق را ببینیم، یک زمانی با بسیاری از آنها در همینجا در کنار همدیگر بودیم و کلاس درس مشترک داشتیم. برخی از مسوولان ایرانی، هم از عراق آمدند، یا خیلی از مسوولان عراقی هم هستند که در ایران تحصیل کردند و رفتند. بنابراین اینها پیوندهایی است که صورت گرفتهاند. حالا بحثهای دیگر پیش میآید. داعش بهطور یقین در عراق حرکتش را آغاز کرد و الان در عراق حضور دارد و ایران، در درجه اول به عراق و در درجه دوم به خودش کمک میکند. به این میگویند عمق استراتژیک؛ یعنی اینکه ایران مثل خیلی از کشورهای دیگر (فرض کنید ترکیه، عربستان، اردن) بیاید پول و سلاح بدهد تا عراق تخریب شود. ما این کار را نکردیم. الان هم میگوییم حاضریم در حوزه امنیتی، مشاوره بدهیم، آموزش دهیم و حتی نیروهای ما اگر لازم باشد آنجا میروند. اگر لازم شد، میلیونها آدم از ایران میروند تا یک تظاهراتی را در اربعین انجام دهند تا آن بتواند نشانگر یک ثبات باشد. اینها همه در حقیقت همان عمق استراتژیک در ابعاد مختلف است. مثلا اگر الان در عراق، با وجود آگاهی از خطرات، نیروگاه میسازیم و...، همه اینها منجر میشود که آن پیوندی که دلهای ملت دو کشور را به هم گره میزند. بنابراین عمق استراتژیک بدون پیوندخوردن دلها امکانپذیر نیست و مادامیکه این پیوندهای قلبی و دلی شکل نگیرد، به نظر من عمق استراتژیک تحقق پیدا نمیکند.
دباغ: آقای منصوری آرانی، اینجا کنفرانس خبری نیست که دیپلماتیک صحبت کنیم. من قصد ندارم، همکاریها و کمکهای جمهوری اسلامی را ذکر کنم. پس از حمله داعش، آقای بارزانی، رییس اقلیم کردستان برای آقای روحانی نامه میدهد و میگوید که ما از جمهوری اسلامی ایران برای اینکه مثل همیشه در لحظه اول به کمک ما آمد، تشکر میکنیم. این سخنان را در کنفرانس خبری با آقای ظریف هم گفت و در جلسه با وزیر دفاع ایتالیا باز هم تکرار کرد.
موجانی: ببینید من در رابطه با داعش، حداقل در این یک سال اخیر مطالعه کردم و اخبار را دنبال میکردم؛ شکی نداریم که داعش یک بورسی بود که همه اعم از قدرتهای فرامنطهای، قدرتهای درونمنطقهای و حتی از بعضی از اقوام و قبایل و عشایری که در آن قلمرو وجود داشتند، در آن سهامی را خریدند. بعضیها ناآگاهانه سهام را خریدند و بعضیها آگاهانه؛ اما همهشان در یک نقطه یعنی پس از اشغال موصل و اعلام خلافت، به درک مشترک رسیدند. آنها متوجه شدند مدیریت بورس در بورسی که سهام از آن خریدند، خودش بورسباز بزرگی است که امروز سهام همه را گرفته و در واقع همه را اسیر خودش کرده است و امروز آن را جلو میبرد. بخشی از مدیریت این بورس، فکر ذاتی بعثی است، بعث تاریخی است، نه بعث ریشه عراقی یا بعثی که امروز روی جغرافیای زمین است. بخشی از آن هم برمیگردد به برخی از باورهای تاریخی و تمنگجات فکریای که در دنیای اسلام، به ویژه در بخش اهل سنت که به خلافت اعتقاد داشتند، پراکنده بوده. ما با این پدیده روبهرو هستیم. پس این پدیده، برآیندی است از مجموعه عناصری که آمدند سرمایهگذاری کردند و امروز آن مدیر بورس این سرمایهها را در هر حوزهای بخواهد، میچرخاند و هر نوع معاملهای میتواند انجام دهد.
دباغ: شما این مورد را به بورس تشبیه کردید؛ ولی کلا در بورس یکی برنده میشود یکی ورشکست. من اینجا به عنوان یک کرد عراقی نشستهام که وقتی مسایل امنیت استراژی در منطقه را بررسی کنم، حتما منافع خودم را هم در نظر میگیرم. آسوشیتدپرس از من در مورد حضور ایران پرسید که من گفتم آمریکا چه حقی بیشتر از ایران که همسایه است، دارد؟ تاریخ ثابت کرده که چندینبار شما آمدید و رفتید، ولی ایران ماند و از «سنجار» تا «بصره» حضور دارد. همیشه هم میگوییم اگر ایران نبود، بغداد سقوط میکرد و عراقیها آواره بودند؛ ولی خب برای این نباشد که ما جنگ را ادامه دهیم، بلکه برای این باشد که من و شما شریک و همپیمان باشیم؛ چراکه با هم میتوانیم امنیت را حفظ کنیم.
منصوریآرانی: اگر امروز عراق با بحرانی به نام داعش مواجه است، ما وظیفه خودمان میدانیم که به آنها کمک کنیم، چراکه اگر خداینکرده فردا روزی همین اتفاق برای ما بیفتد، همان مردم و دولت به کمک ما میآیند؛ به این میگویند یک عمق استراتژیک.
موجانی: میخواهیم صحبت کنیم ببینیم که عمق استراتژی ما و عراق تا کجا با یکدیگر، همپوشانی کردهاند. بیاییم از یک واقعیت طبیعی صحبت کنیم. مصداق آن هم موردی که همین امروز ما با آن دستبهگریبان هستیم. خاک و رمل صحاری جنوب عراق یا «بادیهالشام»، جزیره «ابنعمر» از آن منطقه بلند میشود و ١٧٠٠-١٨٠٠ کیلومتر بعد به تهران یا در مناطق مختلف ایران وارد میشود و ممکن است همین خاک جزیره «ابنعمر»، ما را با مشکل مواجه کند. اینجا چه چیزی به ما نشان داده میشود؟ نشان میدهد که سرنوشت عراق ولو خاک، سنگریزههای صحاریاش با زندگی ما در هم تنیده شده است و طبیعتا ما نمیتوانیم خودمان را از این منطقه جدا کنیم. زمانی از آمریکا صحبت میکنیم که از بیرون میآید و وارد این منطقه میشود و هر کاری هم میخواهد میکند، سپس میگوید منافع من است. این منافع، منافع غیرمشروع است، اما وقتی من و شما در رابطه با اقلیم طبیعی خودمان به شراکتی برسیم، یقینا در رابطه با اقلیم سیاسی خودمان هم به شراکتی میرسیم و مرحله بعدی این است که به یک اتحاد برسیم. در جامعه ایران هنوز هم خیلیها نمیتوانند درک کنند چرا ایران در کنار عراق، با پدیده تروریسم مقابله میکند. اقناعکردن افکارعمومی که مثلا وظیفه یک نشریه یا یک شبکه ملی است، فقط نیاز به این دارد که مثالهای عینی بزنیم. مسالهای که امروز ما را به هم وابسته میکند این است که ما با سرنوشتی مشترک مرتبط هستیم و اینقدر مشروع است که به شما این اجازه را میدهد که اگر طبیعت، جغرافیا و محیطزیست شما آسیب دید، ورود کنید به داخل قلمرو ما و ما ورود پیدا کنیم به داخل قلمرو شما، تا برایش یک راهحل پیدا کنیم. اگر ما برای این مسایل کاملا طبیعی و ذاتی انسانی که هیچ زدوبند سیاسی هم پشتش نیست، به این معرفت و شناخت برسیم، یقینا در مرحله بعدیاش به لحاظ حاکمیتی هم، به این درک میرسیم.
دباغ: من میخواهم صداقت و دوستی جمهوری اسلامی که تا الان نسبت به مردم عراق و به خصوص کردها داشته است، ادامه یابد و از آن بهره ببریم. بهرهبردن چگونه است؛ یعنی که هم دوستیمان حفظ شود و هم آیندهمان ضمانت داشته باشد. وقتی شما میگویید خاک و گرد از فلان صحرا بلند میشود تا تهران میآید، دلیلش همان جنگی است که در عراق به وجود آمد. همان هزینههایی که برای جنگ شد، برای رفاه مردم شود.
موجانی: من یک پرانتز باز کنم. ببینید صدام هورها را برای جنگ خشک کرد، این اتفاقات افتاد. چون اغراض سیاسی، روی منافع طبیعی سوار شد.
دباغ: برای همین است که میگویم باید از برخی مسایل بگذریم و مسایل کوچک را فدای مسایل بزرگ نکنیم. اگر وضعیت کنونی و گذشته را بهدرستی بررسی نکنیم، آینده را نمیتوان بهخوبی ترسیم کرد.
موجانی: من، به عنوان کسی که مطالعه و پژوهش میکنم، سوالی از آقای «منصوری» دارم: عراق در بین ١٥ همسایه آبی و خاکی ایران، در کدام رتبه و اولویت قرار میگیرد؟ من همیشه تقسیمبندی وزارت خارجه زمان قبل از انقلاب را میبینم که در حوزه عربی چهار اداره وجود داشت. اداره شمالآفریقا، اداره شامات و وادیالنیل، (سوریه و لبنان و اردن و مصر و یمن)، اداره شبهجزیره و یکی هم اداره عراق بود؛ یعنی عراق تنها بود واقعا و عراق یک هویتی کاملا متمایز بود. امروز بهنظر میرسد که هنوز مردم خودمان درک دقیقی از رویکرد اجماع حاکمیت ندارند که در مجلس تعریف میشود و به دستگاهها به عنوان قانون ابلاغ میشود تا بروند این قوانین را اجرا کنند و مجری باشند. واقعا در این تعریف، عمق استراتژیک پیرامون ما، عراق در کدام بخش قرار میگیرد.
این بحث هم در برخی محافل مطرح میشود که حضور ایران در عراق، هزینهزا است و بخشی از افکار عمومی از این بابت اقناع نشدهاند.
منصوری آرانی: اولین صحبتی که در مورد این ١٥همسایه ایران پیش میآید، مرز است. ما طولانیترین مرز را با عراق داریم. این اولین نقطه است. پس یکی از دلایل اهمیت عراق نسبت به کشورهای دیگر میتواند این موضوع باشد. در بحث گردشگری مذهبی، به دلیل وجود بارگاه ائمه اطهار در دوطرف، رفتوآمدهای زیادی صورت میگیرد. هزینههایی که در ارتباط با کشورهای پیرامونی پرداخت کردیم در ارتباط با کدام کشور بیشتر پرداخت کردیم؟ چه در جنگ چه در صلح! بههرصورت و درهرشکل، آن زمانی را که هزینه جنگ را پرداخت کردیم. مراجع تقلیدی که در هر دو طرف، فتواهایشان در طول تاریخ تاثیرگذار بوده و هست. تاثیرات فتوای مراجع تقلید شیعیان که صادر میشد چه تاثیراتی داشت، چه در عراق صادر میشده که در ایران تاثیراتش را داشته و چه فتوایی که در اینجا صادر میشده است تاثیراتش را در آنجا میگذاشته است. اگر جنگ تحمیلی بوده و هشتسال طول میکشد که طی آن هزارانهزارنفر شهید یا کشته میشوند، این تاثیرات خودش را دارد. اما ما الان فکر میکنیم که داعش در آنجا هست و اگر ما از طریق کمک عراق با داعش مبارزه میکنیم، فردا همین داعش میتواند در گوشه دیگری یا مشابهش در اینجا باشد. طبیعتا آنها هم کمک میکنند. این پدیده تروریسم را نمیتوان گفت که مختص نقطه خاص جغرافیایی است. این آتشی است که جغرافیا را در بر میگیرد، چه در غرب ما باشد و چه در شرق ما. بههمینخاطر عرض کردم که ایران و عراق ظروف مرتبطه هستند و هرآنچه بر ایران میگذرد بر آنها میگذرد و هر آنچه بر آنها میگذرد بر ایران. ما با این دید به عراق نگاه میکنیم. در شرایطی که آمریکاییها در منطقه آمدند، در شرایطی که صدام خیلیخیلی ضعیف هم بود و حتی چراغ سبزهایی هم داشتیم، میتوانستیم وارد عراق شویم. اما این کار را نکردیم و این نشان میدهد ایران نگاه حفظ تمامیت ارضی عراق را داشته است. الان در همین انتخابات اخیر، اگر پادرمیانی ایران نبود، دعواهای جاری در عراق، میتوانست ادامه پیدا کند. وقتی صحبت از آرامش میکنیم، ایران به عنوان یک کشوری است که آرامشبخش است و ثباتدهنده است و با همین اهداف است که وارد بحث سیاسی میشود و مشکلات را حلوفصل میکند. به هر شکل با وجود اینکه در سختترین شرایط هستیم، سعی میکنیم بتوانیم کمک کنیم. آن طرف هم تاثیراتش را روی این طرف میگذارد. ما اگر در مورد عمق استراتژیک صحبت میکنیم، معنیاش این نیست که بگوییم یک آقایی به نام ایران وجود دارد و یک منطقه کوچکی به نام عراق که ایران میخواهد «آقا بالاسر» عراق باشد. اصلا این تعریف، تعریف عمق استراتژیک نیست. عمق استراتژیکی که بیان میکنیم، یک ارتباط و تعامل دوطرفه است، مانند یک خیابان دوطرفه. هیچ عراقیای نباید در انتهای این موضوع به این نکته برسد که ایران به دنبال منافع خودش است و به منافع من عراقی کاری ندارد و هیچ ایرانیای نباید احساس کند که آن عراقی، دنبال منافع خودش میگردد و هیچ توجهی به منافع ایران ندارد. منافع عراق، منافع ایران است و منافع ایران منافع عراق است و این دو به هم گره خورده است. مجلس هم با همین رویکرد به این قضیه نگاه میکند و رفتارهایی هم که ما داشتیم و رفتوآمدهای صورتگرفته توسط آقای لاریجانی و حضورش در عراق، حول همین موضوعات بوده. کمیسیون سیاست خارجی نیز بر همین مبنا جلو میرود و گفتوگو میکند.
موجانی: من یک مثال بزنم، میخواهم جای صندلیام را با جناب آقای دباغ به عنوان یک عراقی یک لحظه عوض کنم. عرض کنم وقتی که شما به من گفتید که عمق استراتژیک، من فکر میکردم که بیاییم از نگاه عراق نگاه کنیم، ببینیم که ایران اگر دنبال پیداکردن عمق استراتژیک خود در این منطقه باشد، کجا میتواند این عمق را بهش بدهد. من دو مثال تاریخی میزنم که نشاندهنده این است که همانطور که ما ادعای این را داریم که عراق عمق استراتژیک ایران است، عراق هم میتواند این مثالها را بگذارد روی میز و ملت ما را قانع کند که عمق استراتژیک ما همان عراقی است که از آن صحبت میکنیم.
مثال اول: جنگجهانی اول اتفاق افتاد، ایران توسط قوای عثمانی، روس و انگلیس اشغال شد. دولت مهاجرین به رهبری «نظام مافی» به کرمانشاه و بعد از آن به بغداد رفت؛ یعنی ما دولت موقتمان حاکمیت ما در بغداد رفت و در آنجا ایستاد و از استقلال و حکومت ایران دفاع کرد و توانست استقلال ایران را برگرداند، وگرنه ما الان مستعمره شده بودیم و چهبسا تجزیه. یک دوره دیگر این بود که مراجع ایران در جریان مشروطیت «نجف» را انتخاب کردند. اینجا اتفاقا کاملا دارد به ما نشان میدهد که این دو کشور در این منطقهای که در مورد آن صحبت میکنیم، هم از نظر سیاسی و مذهبی و هم از نظر همافزایی اجتماعی کاملا میتوانند عمق استراتژیک همدیگر باشند و این برای من که بهعنوان محقق تاریخ روابط ایران و عراق فعالیت میکنم، مایه تاسف است که مردم ما در ایران این ظرفیت را نشناختند و به آن وقوف پیدا نکردند و گاهی اوقات مثلا اخبار مربوط به عراق را با تعجب دنبال میکنند.
منصوری آرانی: البته ببینید فرهنگسازی هم در این مورد مهم است. الان ببینید یونان از لحاظ اقتصادی دچار مشکل میشود و آلمان به این کشور کمک میکند.
موجانی: چون حاضر نیستند اجازه دهند که یونان از آنها دور بشود.
منصوری آرانی: دقیقا! مردم آنقدر آگاه شدهاند و فرهنگشان بالا رفته که میپذیرند این کشور برود به یونان کمک اقتصادی کند. آنها به یک توسعهیافتگی رسیدهاند که منافع ملی را در نظر میگیرند و وقتی پای آن بهمیان میآید، اصلا کاری به نژاد و ... ندارند.
سالنامه 1393 روزنامه شرق، صفحات 38 تا 40.
آخرین اخبار
- اقلیم کردستان عراق و ایران بر گسترش و تقویت روابط تأکید کردند
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا: دکتر «مسعود پزشکیان» به اقلیم کردستان عراق میرود
- ناظم دباغ در گفتوگو با ایرنا: ترور اسماعیل هنیه به تنش بیشتر جهان اسلام با رژیم اسرائیل منجر میشود
- نیچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران دیدار کرد
- «نیچیروان بارزانی» جهت شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران وارد تهران شد
- نیچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور به تهران میآید
- «سلام رشدی» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا: تلاش میکنیم مشکلات گذشته میان ایران و اقلیم بوجود نیاید
- سفر نیچیروان بارزانی به تهران؛ گامی مثبت برای اصلاح روابط
- ارزیابی نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران از سفر نیچیروان بارزانی به تهران
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم: در سفر بارزانی درباره هماهنگیهای امنیتی رایزنی شد
- «ناظم دباغ» با «محمود نجفیعرب» رئیس اتاق بازرگانی تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- پروفسور «آلن تورن» جامعهشناس، فیلسوف، متفکر و نظریهپرداز مطرح فرانسوی درگذشت
- «منصور جهانی» منتقد آسیایی سایت معتبر «اندیوایر» بهترین فیلمهای جشنواره کن را انتخاب کرد
- نگاهی به اجرای استاد شهرام ناظری در کنفرانس بینالمللی نسلکشی کُردهای فیلی در اربیل
- در گفتوگو با تلویزیون «فرانس 24» ؛ منصور جهانی: فیلمسازان مطرح ایرانی از جشنواره بینالمللی فیلم کن فرانسه به جهان معرفی شدهاند
- نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در همایش بینالمللی هندسه نظم جدید جهانی شرکت کرد
- «ناظم دباغ» با هیئت صادرات و واردات و اتاق بازرگانی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «سلام رشدی» در مراسم استقبال رسمی از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه عراق شرکت کرد
- تراژدی انفال در کوهستانِ تنهایی
- ناظم دباغ: اتحادیه میهنی باید بخاطر حفظ امنیت اقلیم کردستان، از تاوان دادن به خاطر مواضع میهنی خود بکاهد
- قدرت نرم از اربیل تا رم
- «سلام رشدی» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با خانم «مایرا کوپرز» معاون نماینده «یونامی» در ایران دیدار کرد
- «سلام رشدی» با دانشجویان دختر اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- عباس غزالی: استاد «محمد ماملی» هنرمندی اصیل و دلسوز ملت و سرزمینش بود
- «سلام رشدی» با دانشجویان اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با مسئول بخش خاورمیانه و میانه عراق در وزارت امور خارجه ایران دیدار کرد
- ناظم دباغ: مهمانان اقليم كردستان عراق نبايد باعث سلب آسايش و امنيت ميزبان شوند