نماینده اقلیم کردستان عراق در گفتوگو با ایلنا بررسی کرد:
ابعاد و پیامدهای کنارهگیری مسعود بارزانی/ آینده مبهم موصل و ارتباط با واشنگتن و روسیه بر اساس منافع مشترک نظامی
مشکل اصلی در اقلیم کردستان عدم وجود قانون اساسی مدون و نظام حکمرانی است که البته گام های مثبتی در این راستا برداشته شده است.
از ماههای گذشته نام پیشمرگههای کُرد و همچنین اقلیم کردستان عراق در رسانههای داخلی و بینالمللی بیش از پیش به گوش و چشم میخورد. شاید بتوان اوج آن را پس از کلید زدن عملیات موصل دانست اما در گذشته هم اخباری در مورد تحولات سیاسی و نظامی این جغرافیا که بخشی از عراق به حساب میآید، فضای تحلیلی رسانهها را پر میکرد.
پس از آن که تعداد سفرهای وزیر دفاع آمریکا به عراق افزایش پیدا کرد و زمزمههای طرحریزی و شروع «عملیات پاکسازی موصل» به بالاترین حد خود رسید، تصاویر و سخنرانیهایی از «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق مجدداً فضای رسانههای بینالمللی را اشغال کرد. در اینجا بود که گمانهزنیها برای ورود پیشمرگهها به عملیات موصل شروع شد؛ دیدار بارزانی و حیدر العبادی نخست وزیر عراق هم منحنی انتشار تحلیلهای درست و غلط را در فضای رسانهای به اوج خود رساند اما متن این توافق و اینکه چه مناسباتی در این بین وجود دارد، به صورت دقیق تحلیل و تفسیر نشد.
حتی پیشنهاد بارزانی مبنی بر کنارهگیری از قدرت پس از ۱۲ سال ریاست بر اقلیم کردستان عراق هم در میان اخبار ریز و درشت سوریه و حلب، عملیات موصل و حوادث یمن، دفن شد. از این رو برای بررسی دقیق تحولات سیاسی و امنیتی اقلیم کردستان به سراغ «ناظم عمر دباغ» نماینده اقلیم کرستان عراق در ایرانن رفتیم و در گفتوگو با وی به تشریح مسائل جاری اقلیم کردستان پرداختیم.
تعطیل شدن پارلمان عراق و همچنین عدم وجود قانون اساسی کارآمد و مدون و اختلاف میان احزاب سیاسی وضعیت بحرانی اقلیم را تشدید میکند. دباغ آینده موصل پس از داعش را مبهم ارزیابی میکند و ارتباط آمریکا با اقلیم را بر پایه روابط نظامی با محوریت منافع مشترک قلمداد میکند.
مشروح این گفتوگو به شرح ذیل از نظر خواهد گذشت.
ایلنا: در ماههای اخیر خصوصاً پس از شروع عملیات موصل و ورود پیشمرگههای کُرد به پاکسازی این شهر، شاهد بودیم که مسعود بارزانی به صورت رسمی آمادگی خود برای کنارهگیری از ریاست اقلیم کردستان عراق را اعلام کرد. این که بارزانی پس از ۱۲ سال به چه نتیجهای رسیده است که باید خود را برای انتقال مسالمت آمیز قدرت آماده کند همچنان در هالهای از ابهام قرار دارد. به نظر شما دلایل پیشنهاد ایشان برای کنارهگیری از قدرت بر چه پایهای استوار است؟
دباغ: متاسفانه اقلیم کردستان عراق در سالهای گذشته دچار یک بحران سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی شده است و طبیعتاً به دلیل موقعیت جغرافیایی اقلیم که در عراق مستقر است، بحرانهای این کشور به اقلیم هم سرایت میکند. از این رو باید بگوییم که جدیترین بحران اقلیم کردستان عراق را باید «بحرانن سیاسی» دانست و در امتداد آن «جنگ با داعش» هم باید مد نظر قرار بگیرد. چراکه با پشتوانه پیشمرگههای کُرد حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از اراضی که مربوط به اقلیم کردها بود، آزاد شد و این یک دستاورد بزرگ نظامی در سالهای اخیر برای ما محسوب میشود.
تمامی دستاوردهای اخیر در حوزه نظامی بوده است اما در مسائل سیاسی به نظرم تحول خاصی در اقلیم صورت نگرفته است و از این جهت نمیتوانیم به وضعیت فعلی و آینده روشن دل ببندیم. اگر کردها نتوانند در خانه خود با یکدیگر هماهنگ و همدلی ایجاد کنند، بدون تردید با مشکل روبهرو خواهند شد. عدهای بر این باورند که همدلی کردها با یکدیگر در جنگ با داعش میتواند موجب همگرایی سیاسی بشود اما به نظر من نبرد با داعش به این زودی به پایان نخواهد رسید. ممکن است روال جدید در مقابله با آن پدیدار شود اما تا زمانی که سرمنشاءهای حمایت و عوامل به وجود آمدن داعش را از بین نبریم، بدون تردید آنها به کار خود ادامه خواهند داد.
ار این رو بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان عراق باید گامی موثر در ایجاد وحدت و حل اختلاف میان نیروهای کُرد در اقلیم و حتی عراق بردارد. لذا شاهد بودیم که بارزانی در پیامی اعلام کرد که حاضر است در چارچوب مشخص برای حل اختلاف، تغییر رئیس اقلیم و حتی تغییر نخستوزیر و رئیس پارلمان همفکری کرده و از قدرت کنارهگیری کند. بارزانی حتی گفته بود که اگر احزاب و طیفهای حاضر در اقلیم کردستان او را قبول ندارند، در چارچوب مشخص پیشنهادهای خود را مطرح کنند و به هر توافقی که صورت بگیرد، پابند خواهد شد.
ایلنا: به صورت مشخص کدام یک از احزاب سیاسی و طیفهای مختلف با بارزانی مخالف هستند؟
دباغ: هیچ حزب و گروهی با شخص بارزانی مشکل ندارد، بلکه مساله و مشکل بر سر قانون اساسی و سیستم حکمرانی اقلیم کردستان است. ما در پارلمان کردستان احزاب متفاوتی داریم، به عنوان مثال حزب دموکرات کردستان عراق که مسعود بارزانی ریاست آن را به عهده دارد. البته در داخل پارلمان اقلیم چیزی درر حدود ۱۲ الی ۱۳ حزب وجود دارند. لذا بارزانی گفته است که هر شخصی که آماده رهبری اقلیم بوده و مورد تایید اکثریت احزاب و نفرات قرار بگیرد، به سرعت انتقال قدرت را صورت میدهم.اما در حالت کنونی سخنان وی به منزله استعفاء تلقی نمیشود بلکه تنها اعلام آمادگی برای کنارهگیری از قدرت آن هم بر اساس چارچوب خاص قلمداد میشود.
ایلنا: عمده دلایل اختلاف در داخل اقلیم کردستان بر سر چه مسائلی به وجود آمده است؟
دباغ: یکی از بحثهای به وجود آمده تجدید نظر در مورد قانون اساسی و ریاست اقلیم کردستان است. ریاست اقلیم قبلا با رای مستقیم مردم انتخاب شده است، اما اکثریت احزاب اعلام کردهاند که باید از سوی پارلمان انتخاب شود. از این نظر نیاز به تغییر قانون اساسی احساس میشود. چراکه به دلیل اختلاف میان رئیسس پارلمان ورئیس اقلیم، شاهد تعطیل شدن پارلمان بودیم و این اختلافات اوج گرفت. از این نظر بارزانی در حالت فعلی به دنبال تصویب قانون جدید و بازگشایی مجدد پارلمان است تا اگر در آینده مشکلی بین نمایندگان ایجاد شد، قانون مذکور بتواند به اوضاع سر و سامان دهد.در هفته گذشته مذاکراتی بین بارزانی (حزب دموکرات کردستان عراق) با احزاب اتحادیه میهنی کردستان، حزب گوران، اتحاد اسلامی در سلیمانیه صورت گرفت که منتظر خروجی آن هستیم.
ایلنا: عدهای در مورد حضور مجدد «جلال طالبانی» در جایگاه ریاست اقلیم کردستان گمانیزنیهایی را صورت دادهاند. اساساً جایگاه طالبانی در ساختار قدرت اقلیم چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که شاهد حضور ایشان در جایگاه ریاست اقلیم کرستان باشیم؟
دباغ: به صورت واضح باید بگوییم که شخصیت و چهره طالبانی را نمی توان با اشخاص دیگر مقایسه کرد. اما متاسفانه پس از آنکه ایشان سکته مغزی کردند و در بستر بیماری قرار گرفتند، کنشگری سیاسی کردهای عراق با مشکل مواجه شد. زمانی که طالبانی در بغداد حضور داشت، همگان او را به عنوان یک سیاستمدارر برجسته و با نفوذ در سطح خاورمیانه میشناختند و از این جهت قابلیت این را داشت که بحرانهای عراق و حتی منطقه را حل و فصل کند. لذا یکی از دلایلی که در اقلیم کردستان مشکلاتی به وجود آمده، غیبت طالبانی است. به گونهای که حتی مساله جانشینی بارزانی هم با راهکارها و حضور طالبانی تا حدودی میتوانست مرتفع شود. چراکه هیچ شخصی در قد و قامت طالبانی در اقلیم کردستان وجود ندارد. اما این موضوع نباید باعث شود تا سیاستمدارهای کُرد وارد عرصه سیاسی نشوند و خلاء حضور افراد در آینده به وجود آید. همانطور که در حالت فعلی چنین وضعیتی به وجود آمده و کسی برای جایگزینی بارزانی مطرح نیست.
در وضعیت فعلی هیچکس این توانایی را در خود ندیده است که بتواند وارد عرصه ریاست اقلیم شود. در اینجا این سوال پیش میآید که آیا اقلیم کردستان را باید بر پایه سیاسی و دیپلماتیک مدیریت کرد یا باید با استفاده از قدرت سخت و نظامی آن را جلو برد؟ لذا از این حیث باید تلاش شود که برای غیبت احتمالی بارزانی راهحل ویژه در نظر گرفته شود. رهبران سیاسی اقلیم از پیشنهاد بارزانی استقبال کردند که باید آن را «گشایش نوین در اصلاحات اقلیم کردستان» نامگذاری کنیم.
ایلنا: صراحتاً و به طور مشخص، گزینه مناسبی برای جایگزینی بارزانی در اقلیم در نظر گرفته شده است؟
دباغ: در حالت فعلی مساله گزینه جایگزین بارزانی در اقلیم کردستان مهم به حساب نمیآید بلکه آنچه اهمیت دارد وجود قانون اساسی و قوانین مدون و ساختار منظم ساسی در اقلیم است. از این جهت باید در گام اول یک قانون مشخص برای مدیریت و یک ساختار برای نظارت در اقلیم به وجود آید. لیکن اگر قانون وجود نداشته باشد بدون تردید نفر بعدی که به جای بارزانی به روی کار میآید با مشکل مواجه میشود. به گونهای که در حالت فعلی قدرت نظامی اقلیم کردستان در دست حزب دموکرات کردستان عراق و در سطح دوم در دست اتحادیه میهنی کردستان قرار دارد. در اینجا اگر شخصی خارج از دایره این دو حزب رئیس اقلیم کردستان شد، باید دید که آیا میتواند به پیشمرگههای کُرد دستور بدهد یا خیر؟ چراکه برقراری امنیت و آسایش در اقلیم اساساً در دست دو حزب مذکور است.
ایلنا: یعنی هیچ گزینهای برای ریاست اقلیم وجود ندارد؟
دباغ: نمیتوانم بگویم که وجود ندارد و از جهتی هم نمیتوانم نام ببرم. برای اینکه هنوز هیچ آلترناتیو قوی برای انتقال قدرت در اقلیم به میان نیامده است و از جهت دیگر هم ملاحظات سیاسی مد نظر است. اما سوالی که توسط عدهایطرح میشود این است که آیا بارزانی میتواند مجدداً رئیس اقلیم شود؟ در اینجا پاسخ بهه سوال، مجدداً خلاء قانون مدون و مشخص را به تصویر میکشد. چراکه اگر قانون اساسی وجود داشته باشد خیلی از مشکلات حل و فصل میشود. به عنوان مثال اگر قرار باشد بارزانی مجدداً خود را نامزد انتخابات کند، باید بر اساس متن قانون اساسی تصمیم گرفته باشد و بر هیمن روال مردم هم میتوانند به صورت درست و بدون سردرگمی برای اقلیم تصمیم بگیرند. اما همچنان این بحث وجود دارد که آیا رئیس اقلیم از سوی مردم انتخاب میشود یا از سوی پارلمان؟
ایلنا: با این تفاسیر، گامی برای اصلاح قانون اساسی برداشته شده است؟
دباغ: پیشنهادهایی داده شد و کمیسیون هم برگزار شده امابعد از تعطیل شدن پارلمان و کنار گذاشتن رئیس پارلمان که در حال وارد شدن به سال دوم است، این موضوع مغفول و پرونده راکد مانده است و اختلافها همچنان ادامه دارد. موضوع دوم بحث بحران ترسیم سیاستهای اقلیم است. به صورتی که در وضعیت فعلیی نمیدانیم که نقشه راه و سیاست کلی اقلیم را چه کسی تنظیم میکند. یعنی آیا شخص نخستوزیر خط اصلی سیاسی را میدهد یا این که هیئت وزیران باید به این مساله ورود کنند؟ از این جهت باز هم به بنبست خلاء روشنگری سیاسی برخورد میکنیم وبه نظرم پس از پایان عملیات موصل، شرایط جدیدی به وجود میآید و لازم است تا درک بالایی برای ارائه راهبرد پس از آزادسازی موصل داشته باشیم.
ایلنا: عمده دلیل حضور پیشمرگهها در عملیات موصل چه بوده است؟ به طوری که دیدار مسعود بارزانی و العبادی در بغداد قبل از عملیات موصل گمانهزنیهای زیادی را به راه انداخت و البته از متن توافق میان این دو نفر در مورد موصل اخبار موثق منتشر نشد و در حد چند پاراگراف به بیرون درز کرد. به عنوان یک مطلع از روند سیاستهای اقلیم، علل اصلی حضور پیشمرگه در محورهای شمالی و شرقی عملیات موصل حول چیست؟
دباغ: عمده این حضور، به عملکرد میدانی داعش در عراق برمیگردد. ممکن است تفسیر و تعریف ما از داعش با دولت عراق یکی نباشد اما به هر ترتیب اقلیم کردستان داعش را دشمن کاملاً خطرناکی میداند که به هیچ حزب و دسته و مذهبی رحم نمیکند. از این جهت دیدگاه اقلیم حتی با آمریکا، ترکیه و حتی خیلی از کشورهای منطقه متفاوت است و اگر آنها نخواهند داعش را در عراق ریشهکن کنند بدون شک، کردها مقابل آنها خواهند ایستاد و ما جنگ با داعش را لازم میدانیم.
باید توجه کنیم، زمانی که داعش وارد موصل شد، سوء مدیریت در سیستم سیاسی عراق موجب شد تا آنها موصل را تصرف کنند و فاجعه به بار آمد. تا جایی که در حمله عناصر داعش به پایگاه نظامی اسپایکر در حدود ۱۷۰۰ نفر قتل عام شدند و گفته میشود که تاکنون نتوانستهاند جسد آنها را حتی پیدا کنند. البته ناگفته نماند که منافع برخی از کشورهای منطقه در این بین دخیل بود و حتی نوعی حس انتقامجویی در این منافع دیده میشد. در آن زمان بخشهایی از اقلیم کردستان به اشغال داعش درآمد. اما خوشبختانه با کمکهای ایران و برخی از همپیمانان توانستیم تا حدود زیادی بر داعش فائق بیاییم و آنها را از مرزهای خود دور کنیم.
موقعیت موصل به عنوان یکی از شهرهای بزرگ عراق برای داعش حائز اهمیت بود. از منظری دیگر فاصله این شهر تا اقلیم کردستان در حدود ۷۰ کیلومتر است. از این جهت ادامه حضور داعش در موصل مساوی بود با سرایت تهدید تروریسم و تکفیری به اقلیم کردستان و خصوصاً شهر اربیل. زمانی که بحث حضور نظامی پیشمرگهها در موصل مطرح شد به توافق با آمریکا و عراق رسیدند که بر اساس اصل ۱۴۰ قانون اساسی قرار بر این شد در مناطق کردنشین که در دست داعش قرار دارد، پیشمرگههای کُرد برای آزادسازی آن به ارتش عراق کمک کند. همچنین این اجازه داده شده است که نیروهای پیشمرگه برای تثبیت نقاط بازپسگرفته شده از داعش در آنجا حضور داشته باشند. لذا در اینجا است که باید دید پس از آزادسازی کامل موصل چه اتفاقی در محور سیاسی میافتد؟ به گونهای که قبل از حضور داعش در موصل، کردها در استانداری، شهرداری و حتی تامین امنیت موصل حضور داشتند.
پس از آزادسازی «بعشیقه، بارزانی رسماً اعلام کرد که همچنان ما توافق سیاسی در مورد موصل صورت ندادهایم و این تنها یک توافق نظامی است. در اینجا باید به این موضوع توجه شود که در قانون اساسی عراق به مناطق تحت اختیار کردها اشاره شده است، بنابراین این پرسش پیش میآید که چرا مناطقی که ارتش عراق باعث شد به دست داعش بیافتد، باید توسط پیشمرگهها پس گرفته شود؟ حتی این برای اولین بار در تاریخ است که ارتش عراق و پیشمرگه برای مبارزه با دشمن مشترک همپیمان میشوند و امروز دیده میشود که پیشمرگه به عنوان بازوی قدرتمند عراق محسوب میشود. از این جهت انتظار داریم که پس از آزادسازی موصل نقش کردها مشخص شود، چرا که ترکیب جمعیتی در شرق موصل اکثراً کرد هستند. به نحوی موصل را ولایت نینوا میخواندند که اربیل، کرکوک و حتی سلیمانیه هم جزئی از آن بوده و به مرور زمان تقسیم و از هم جدا شدند.
ایلنا: پس از آزادسازی موصل چه سناریوهایی محتمل است؟
دباغ: در بررسی کلی باید گفت که دو سناریو محتمل است. نخست اینکه اگر مشکلات حل نشود احتمال دارد وضعیت امنیتی منطقه به همین روال ادامه پیداکند که یکی از مشکلات بحث معادله کردی است که بر اساس دو راهکار نظامی و سیاسی قابلیت حل و فصل دارد. اما ممکن است پس از عملیات موصل تفکر بعث درر عراق باعث شودتا هجمههای دیگر علیه کردها صورت گیرد. چراکه همچنان تفکر بعثیزم در ساختار سیاسی و امنیتی عراق وجود دارد. در سناریوی دوم اوضاع به طور دیگری است. باید دید که عراق، موقعیت اقلیم کردستان به عنوان یک جغرافیای سیاسی را قبول دارد یا خیر؟ چراکه کردها در چند سال اخیر وارد تحولات منطقه شدهاند. ما معتقد هستیم که داعش رابطه بین اقلیم کردستان و عراق را با مشکل مواجه کرده است و وحدت عراق را نشانه رفتند.
از این منظر رهبری اقلیم باید به فکر آینده باشد که چگونه میشود با عراق و متحدان رابطه برقرار کرد. به عبارتی دیگر باید مشخص شود که کردها را تنها به عنوان نیروی نظامی در مقابله با داعش قبول دارند یا اینکه به عنوان یک جریان سیاسی تاثیرگذار میشناسند؟ در اینجاست که تمامی این سوالها در حالت فعلی بدون پاسخ مانده است. البته از نظر ما اوضاع و احوال تا حدودی گویای شرایط است اما به هر ترتیب ابعاد پنهان پرونده موصل تا زمانی که پاکسازی به اتمام نرسد، به قوت خود باقی خواهد ماند. اما این قابلیت در حالت فعلی وجود دارد که بر اساس منافع مشترک بتوانیم مشکلات را حل و فصل کنیم.
ایلنا: قبل از شروع عملیات موصل شاهد سفر «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا به اقلیم کردستان بودیم. عدهای بر این باورند که رفتوآمدهای کارتر برای خاتمه پرونده موصل به نفع دموکراتها صورت گرفته و برخی دیگر مخالف این نظریه هستند. چه دستاوردی در این دیدارها حاصل شد؟
دباغ: باید بدانیم که آمریکا یک بازیگر بینالمللی تلقی میشود و از این منظر نمیتوانیم بگوییم که چون دموکراتها در حال خروج از کاخ سفید هستند و قرار است ترامپ و تیم جهوریخواهان وارد آنجا شوند پس باید شاهد سفرهای متعدد اشتون کارتر باشیم. البته نمیتوان این رفتوآمدها را بیتاثیر دانست اما به هر ترتیب نبایدد مبنا را بر این قاعده گذاشت که با تغییر هر رئیسجمهوری در آمریکا سیاستهای کلی هم تغییر پیدا میکند. از این منظر باید توجه داشت که در آمریکا تمامی این مسائل به صورت یک «پرونده» جداگانه مطرح میشود. به گونهای که در مورد داعش یک پرونده مفتوح میشود یا در مورد عراق، سوریه، ایران و حتی افغانستان و کشورهای آمریکای لاتین به صورت جداگانه یک پرونده باز میشود که راهبرد و سیاستها در هر کدام به صورت جداگانه بررسی و پیگیری میشود.
از این منظر و با این شرح مختصر باید بگویم که در مورد اقلیم کردستان هم راهبرد آمریکا به صورت دیگری خواهد بود. یعنی هدف ایالات متحده و راهبرد آن تنها تغییر سلطه بر اقلیم است و در صدد هستند تا قدرت را از شخصی به شخص دیگر بدهند. در اینجاست که با تغییر دولت شاهد هستیم که افرادی که بر روی پرونده اقلیم کار میکردند، به دنبال پیگیری توافقهای دولت جدید خود با اقلیم هستند. سفرهای اشتون کارتر به اقلیم هم در چارچوب توافقهای آمریکا با کشور عراق صورت میگیرد که بیشتر بر پایه مبارزه با داعش استوار است که حمایت از پیشمرگهها را به تصویر میکشد.
در اینجا همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، دو محور حمایتی یا دو سناریو به میان میآید. نخست بحث حمایت نظامی و دوم پشتوانه سیاسی. یعنی باز هم مشخص نیست که سیاست آمریکا در حمایت از اقلیم کردستان به چه دلیل است. بنابراین تنها دستاوردی که میتوان از سفر کارتر به اقلیم متصور بود، بحث حمایت از پیشمرگهها برای رویارویی با داعش در زمین و منافع مشترک دو طرف است.
ایلنا: یعنی هیچ توافق و دستاورد سیاسی در این بین حاصل نشد؟
دباغ: در سیاست، آن هم در ابعاد بینالمللی هیچ متغیری ثابت نیست و به طبع، هیچ سناریویی هم به یک شکل اجرایی نمیشود. زمانی که گفته می شود آمریکا در چارچوب قانون اساسی عراق با آنها وارد مذاکره شده و به همین نسبت با اقلیم وارد مذاکره شدهاند، بحث قوانین بینالمللی و مناسبات سیاسی به میانن میآید. چراکه دولت آمریکا مستقیماً نمیتواند با اقلیم وارد مذاکره شود یا به جغرافیای عراق ورود کند و در آنجاست که نقض حاکمیت عیان میشود. لذا باید دید که آیا در زیر سایه این توافقات نظامی است که احتمال وقوع توافقهای سیاسی قوت میگیرد یا اینکه بر اساس سناریوهای دیگر مذاکرات صورت میگیرد.
در اینجاست که میگوییم آزادسازی موصل در عراق و حتی رقه در سوریه شرایط را تغییر میدهد. چراکه در این جنگها تنها نیروهای کُرد حضور ندارند بلکه تمامی قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در آن حضور دارند. یعنی اگر عاملی مانند ایران و روسیه وجود نداشتند بدون شک حلب آزاد نمیشد. در مقابل هم اگر کشورهای منطقهای از تروریستها حمایت نمیکردند، بدون تردید تاکنون این جنگها ادامه نداشت. از این منظر در حالت فعلی تمامی این همکاریها بیشتر بر پایه مناسبات نظامی و میدانی است که ورود آن به عرصه سیاسی پس از آزادسازی موصل مشخص خواهد شد.
ایلنا: آیا مناسبات نظامی اقلیم تنها به ایالات متحده محدود میشود؟ به طور مشخص پیشمرگهها و به صورت کلی اقلیم کردستان با کشورهای دیگر مانند روسیه و سایرین مناسبات نظامی و امنیتی برقرار کرده است یا خیر؟
دباغ: بله به صورت مشخص با روسیه ارتباط داریم و حتی در مسکو هم نماینده اقلیم کردستان مستقر و فعال است. منافع مشترکی با روسها داریم اما این باعث نمیشود که با ترکیه، آمریکا و حتی ایران ارتباط نداشته باشیم.
ایلنا: مناسبات با مسکو در چه زمینههایی صورت گرفته است؟
دباغ: عمده محورهای مورد بحث و همکاری در مسائل نظامی و تسلیحاتی بود. اخیراً روسها برای مبارزه با داعش تجهیزات و تسلیحات به اقلیم ارسال کردند.
ایلنا: با توجه به نزدیک شدن ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید، دیدگاه اقلیم کردستان نسبت به رئیسجمهور منتخب آمریکا چیست؟
دباغ: موضوع ترامپ و کلاً ایالات متحده همانطور که گفته شد تابع سیاستهای کلی ایالات متحده است اما به نظر میرسد که تاکتیک او تا حدودی متفاوت باشد. ترامپ در بخشی از اظهارات خود از نیروهای پیشمرگه کردستان عراق که در مقابل داعش میجنگند، تقدیر کرد و در اینجا مجدداً بحث میدانی به میان میآید نهه مسائل سیاسی. اما در کل تمامی نهادهای کردستان عراق به ارتباط خود با دستگاههای آمریکایی تا حدودی خوشبین هستند. نباید از این موضوع غافل باشیم که ترامپ تنها یک شخص است و در این بین شعارهای انتخابات یک جایگاهی دارد اما در عمل متغیرها متفاوت هستند.
از این نظر زمانی که به سیاستهای گذشته آمریکا در منطقه نگاه میکنم و حالت فعلی را میسنجم، به نظر میرسد که احتمال نزدیک بودن سیاستهای ترامپ به روسیه تا حدودی به مرحلهی عملیاتی شدن برسد. حتی برعکس این سیاستها هم ممکن است اتفاق بیافتد که بستگی دارد به تیم هدایت کننده ترامپ نه خود او. اما به هر ترتیب من قائل به سیاست و برقراری مناسبات با همسایگان هستم. همسایگانی مانند ترکیه و ایران. چراکه حضور قدرتهای فرامنطقهای در خاورمیانه سیال است.
ایلنا: به عنوان آخرین سوال، آیا مسعود بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان بر حسب شرایط اقدام به اعزام پیشمرگهها برای مبارزه با داعش در سوریه میکند؟
دباغ: همانطور که خودتان در سوال گفتید بستگی به شرایط دارد. باید دید که آیا ظرفیت و قدرت مانور پیشمرگهها در جغرافیای دیگر وجود دارد یا خیر. نیاز به جنگیدن برای هیچ کشوری وجود ندارد اما زمانی که قرار باشد امنیت اقلیم کردستان تهدید شود، بدون شک وارد جنگ با تجاوزکاران خواهیم شد. در مقطعی نیاز بود که بهه کوبانی برویم و با داعش مبارزه کنیم که آنجا حماسهای توسط پیشمرگهها و حتی زنان کُرد در تاریخ و علیه داعش ثبت و ضبط شد اما به هر ترتیب حیثیت و امنیت اقلیم در خطر بود. اما این موجب نخواهد شد که امنیت همسایگان از طرف ما تهدید شود.
گفتوگو: فرشاد گلزاری
ناظم دباغ در گفتوگوی تفصیلی با تسنیم:
ایران نبود، "عراقِ داعش" شکل میگرفت/ کُردهای عراق تجزیهطلب نیستند/ جهان منتظر داعشیهای پارتیزان باشد
آخرین نفسهای داعش در شمال عراق
پس از آنکه برخی از عناصر گروهک تروریستی داعش در راستای کاهش فشار بر همکیشان خود در موصل، به تحرکاتی در شهر کرکوک عراق اقدام کردند، منابع خبری از سیطره نیروهای امنیتی این کشور بر مناطق گوناگون این شهر خبر میدهند.
یادداشت «ناظم دباغ» در روزنامه نوآوران/ امید به حل مشکلات داریم
«ناظم دباغ»نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در یادداشتی درروزنامه «نوآوران» نوشت: در دو یا سه سال اخیر، با ظهور پدیده خطرناک داعش، ایران همواره از متحدان اقلیم کردستان و مهمتر از اینها مواضعی به جد، ضد تروریستی اتخاذ کرده است؛ قطعاً ایران به عنوان یک کشور در کنار ما، خواهد بود.
متن کامل یادداشت «ناظم دباغ»نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در روزنامه نوآوران بدین شرح است: ایران و اقلیم کردستان عراق از قرنها پیش دارای اشتراکات نژادی، فرهنگی و آیینی مختلف و متنوع بودهاند. تقریباً از زمان امپراتوری عباسیان تا به امروز، سطح مراودات و گستره روابط دیپلماتیک این دو کشور در شرایط بهتری قرار داشته است. اقلیم کردستان و کشور ایران با توجه به اینکه از گذشتههای دور هممرز بودهاند، خوشبختانه هیچگونه آسیبی و یا حملهای از طرف دو کشور صورت نگرفته است. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی که این دو کشور در آن قرار گرفتهاند، در ایجاد یک پیوند دوستانه و پایدار تأثیرگذار بوده است. در کنار این مسائل، به رویدادها و اتفاقات دو دهه اخیر نیز باید اشاره کرد؛ در زمان حاکمیت صدام حسین دیکتاتور خونخوار بعثی نیز ایران همواره به عنوان یک همسایه دوست، سطح روابط حسنه خود را به عناوین مختلف نشان داده است. در دو یا سه سال اخیر، با ظهور پدیده خطرناک داعش نیز ایران همواره از متحدان اقلیم کردستان و مهمتر از اینها مواضعی به جد، ضد تروریستی اتخاذ کرده است. پشتیبانی کشور ایران در مقابل انواع رویدادها و اتفاقات خطرناکی که اقلیم را تهدید کرده است، ستودنی بوده است. بر این اساس، اقلیم کردستان نیز وظیفه خود میداند که هر گونه اصطکاک یا تنشی که بین این کشور و گروههای معارض رخ دهد، سعی میکند تا با رایزنی و گفتوگو، زمینه صلح و ثبات فیمابین را فراهم کند.
در مورد سفر دکتر «برهم صالح» باید بگویم که بررسی وضعیت عراق، اقلیم کردستان و منطقه و نیز آینده منطقه بعد از داعش و اهمیت روابط کردها با جمهوری اسلامی و توازن سیاست منطقهای برای حفظ منافع کل طوایف در عراق از محورهای مذاکرات دکتر «برهم صالح» با مقامات جمهوری اسلامی ایران است. تأکید بر تقویت روابط و ایجاد راه حل برای مشکلات بین منطقه کردستان و حکومت مرکزی نیز از جمله موضوعات مطرح شده در این دیدارهاست. باید بگویم که در خصوص اختلافات بین جریانهای کُردی در اقلیم و گفتوگوهایی که در ایران انجام گرفته است، در این خصوص صحبتی نشده است، اما اشاراتی شد که کردها بهتر است اختلافات خود را از طریق مذاکرات حل کنند، چرا که این موضوع باعث تقویت جریان کردی میشود.
تهران نیز درباره اختلافات بین برخی احزاب کردی و حکومت مرکزی عراق اظهار داشته که در چارچوب حقوق
ذکر شده در قانون اساسی این کشور برای کردها این اختلافات حل و فصل شود و حتی این گفتوگوها را تشویق میکند. مقامات جمهوری اسلامی در این گفتوگوها بر یکپارچگی عراق تأکید کردهاند؛ این نظر به طور کلی مخالف نظر ما نبوده، اما ما دسترسی به حقوق کامل خود در چارچوب قانون اساسی را خواستاریم و اختلاف ما در این بخش است. به طور کلی در صحنه سیاسی نباید اختلافات منطقه را نادیده گرفت، اما مسئله استقلال کردی آنچنان که ذکر میشود، مطرح نیست. حرف ما این است که اگر نتوانیم مشکلات را با گفتوگو حل کنیم، تنها راه حل جدایی است، اما امید به حل مشکلات را داریم.
از این مسأله هم نمیتوان غافل ماند که بعد از نابودی فیزیکی داعش و آزادی موصل شرایط جدیدی به وجود میآید و مسائلی بروز میکند که حل آنها نیازمند گفتوگو و مذاکرات بیشتر خواهد بود. قطعاً ایران به عنوان یک کشور در کنار ما، خواهد بود و ما در آینده و در این زمینه گفتوگوهای دوجانبه خواهیم داشت.
«ناظم دباغ»: امروزه فعالیت سیاسی و دیپلماسی و فرهنگی تأثیرات بیشتری دارد
«ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران در گفتوگو با سایت کردانه گفت: زمانی صدای شلیک و توپ تأثیرات خود را داشت؛ اما امروزه فعالیت سیاسی و دیپلماسی و فرهنگی تأثیرات بیشتری دارد.
کوردانه: شرایط کنونی ایران و کردستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
دباغ: شرایط کنونی ایران و اقلیم کوردستان همچون گذشته است و به نظرم هر دو طرف در سطح بالاتری ارتباط خود را توسعه داده و مستحکمتر نمایند. البته این اتفاقات اخیر نوعی نگرانی را در پی داشت که خوشبختانه هردو طرف تلاش کردند تا این وضعیت با تشکیل هیئتی مشترک و ایجاد راه حلی از طریق گفتگو؛ وضعیت را به حالت عادی بر گردانند.
کوردانه: به نظر شما چه تحولی در روژههلات روی داده است که حدکا به عملیات نظامی روی آورده است؟
دباغ: براساس آنچه رسانهها براساس طرز تفکری که از سوی جریانهای سیاسی این بخش از کوردستان مورد مطالعه قرار دادهاند را مورد بررسی قرار دهیم. همچون نظر شخصی براین نظرم در چنین شرایطی مبارزه مسلحانه مشکل و تا حدودی سخت است و مشکلاتی را برای اقلیم کوردستان ایجاد خواهد کرد. اگر به آن توافقی که در بین حکومت اقلیم کوردستان و جریانهای سیاسی و اقلیم کورستان با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد باید بدان پایبند باشیم.
کوردانه: خیلی از تحلیلگران سیاسی معتقد هستند که احزاب روژههلات کوردستان در حال وارد شدن به جنگ نیابتی منطقه شدهاند و در جبهه سنی وارد شدهاند، نظر شما در این رابطه چیست؟
دباغ: به نظرم منطقه بحرانی است و کورد باید هوشیار باشد که وارد جنگ فرقهای - مذهبی و ملیتی نشود. در مورد تمامی موضوعات بحث میشود چه آنانی که بخواهند با کورد خصومت یا دوستی کنند. مهم آنست که کورد وارد جنگی نیابتی نشود که نتیجهاش ندامت در پی خواهد داشت.
کوردانه: با توجه به عملیاتهای حدکا در عمق خاک روژههلات، آن عملیاتها را از لحاظ نظامی و سیاسی بر مردم روژههلات، رژیم و احزاب روژههلات چگونه تأثیری دارد؟
دباغ: در این مورد بحث کردیم که درست است بعضی فعالیتهای مسلحانه بازتاب رسانهای در پی دارد. ولی بیشتر مواقع، بدلیل شهادت و ویرانی زیان بیشتری بدنبال خواهد داشت. اینهم به نوع ایده جریانهای مرتبط با آن برمیگردد.
کوردانه: تا آنجا که ما اطلاع داریم بیشتر تیمهای حدکا که در چند هفته گذشته وارد روژههلات شده اند و یکی از تیم های پژاک در کمین نیروهای ایران جان باختهاند؟ اشکال کار در چه بوده است؟
دباغ: مشخص است بودن نیروی مسلح و مقر و وجود سپاهیان ایران در منطقه، وقتی که رویارویی با همدیگر داشته باشند، تیراندازی و جنگ و درگیری پیش خواهد آمد و کشتار و آتش سوزی و ویرانی را در پی خواهد داشت.
کوردانه: با توجه به این که نیروهای ایران به صورت کامل، مسلح هستند آیا با مبارزه مسلحانه هنوز می توان کاری از پیش برد؟
دباغ: در این مورد سخن گفتم؛ خودم نیز همچون شخصی که عمری را در مبارزه شهر و کوهستان و مبارزه مسلحانه مشارکت داشتهام، از 31 آگوست سال 1996 دیگر اعتقادی به چنین رویه ای از مبارزه ندارم. زیرا لازمه مبارزه مسلحانه، باید شرایط مختص به خود را دارا باشد و جغرافیای ویژه خود را دارد.
بهترین شیوه مبارزه در چنین شرایطی، مبارزه سیاسی و دیپلماسی و روایی دادن به حقوق بشر است. تا کنون در تاریخ، هیچکدام از رژیمها اگر فرصتی یا دستی خارجی نبوده که توانای آنرا داشته باشند آنرا سرنگون نمایند، مبارزه مسلحانه موفق نبوده است.
کوردانه: وضعیت احزاب روژههلات کردستان را چگونه ارزیابی میکنید؟
دباغ: این پرسش باید با احزاب شرق کوردستان مطرح شود و مطمئنم هر کدام از اعضاء و هواداران خود بحث خواهند کرد.
کوردانه: حدکا بصورت رسمی نمیگوید حاضر است با تمام توان در مقابل ایران جنگ مسلحانه نماید و میگوید ما نیروی مسلح برای تبلغ میفرستیم. این شیوه برخورد رسانهای حدکا به خاطر چیست؟
دباغ: محرز آنکه اگر حدکا به توافقی که با حکومت اقلیم کوردستان برگردد، باید این چنین باشد که فعالیت مبارزه مسلحانه نکند و فعالیتهایش در مقرهایی که در اقلیم کوردستان که بدانها اجازه داده شده است که در آنهاتنها فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را به شیوهای آرام و با امنیت بعمل رسانند و زندگی خود را در کوردستان بگذرانند.
کوردانه: هیچ خبر گزاری داخلی و خارجی و حتی میدیا شما در رابطه با اعتصاب روژههلات کوردستان در رابطه با سالروز ترور قاسملو خبری که مسئولین حدکا پخش نمودند و گفتند استقبال عالی بوده پخش نکردند، آیا استقبالی گسترده در روژههلات در این رابطه بوده است یا فقط جنگ تبلغاتی است بین رژیم و حدکا؟
دباغ: از لحاظ رسانهای و مناسبتهای سیاسی در داخل اقلیم کوردستان با این ارتباط دارد که جریانهای سیاسی اقلیم کوردستان در چارچوب منافع کلی اقلیم کوردستان فعالیت نمایند.
کوردانه: بعضی از جریانات سیاسی روژههلات در جواب سوال پول گرفتن از کشورهای مختلف اسرائیل و عربستان و غیره جواب میدهند با ما تماس گرفته نشده و یا میگوید ما اگر شیطان پول بدهد میگیریم نظر شما در این باره چیست؟
دباغ: چنین موضوعی بدین برمیگردد که احزاب سیاسی با توجه به وضعیت معیشتی و بحرانی که در آن قرار گرفتهاند، مطمئناً بدلیل مبارزه مسلحانه ناچار خواهند شد کمکهایی را درخواست کنند و این مقوله نیز از روی ناچاری است. برای همین، بار دیگر تأکید میکنم، مبارزه مسلحانه در چنین شرایطی بسیار سخت و شرط نیست که حتماً به اهداف خود برسد. زمانی صدای شلیک و توپ تأثیرات خود را داشت؛ اما امروزه فعالیت سیاسی و دیپلماسی و فرهنگی تأثیرات بیشتری دارد.
شورش شهباز ـ محمدرضا اسکندری
«ناظم دباغ» در گفتوگو با «نوآوران»: روابطمان را براساس منافع دنبال میکنیم
نوآوران: هادی آذری ـ کردها از آغاز جنگ داخلی در سوریه در بطن توجه قرار گرفتند، بهطوریکه مقاومت مردمی در شهر کوبانی در برابر داعش با بازتاب گستردهای در سطح بینالمللی روبه رو شد. بااینحال، این مسأله که کردهای سوریه پس از جنگ داخلی سوریه و تضعیف دولت مرکزی، بهنوعی اداره مناطق کردنشین را در دست گرفتند، چندان به مذاق ترکیه خوش نیامد. ترکیه احساس میکرد که با توجه به تجربه موفق اقلیم کردستان در عراق، قدرتگیری کردهای سوریه میتواند، کردهای این کشور را نیز برای خودمختاری و استقلال هوایی کند.
مسألهای که با توجه روند تحولات در منطقه در عمل رنگ باخت. بااینحال، «علیاکبر ولایتی: اخیرا در خصوص تشکیل کردستان بزرگ با هدایت آمریکا هشدار داده است. مشاور بینالملل مقام معظم رهبری و دیپلمات سابق، در اظهارنظری جالب، با اشاره به اینکه آمریکاییها در منطقه به دنبال تقویت کردهای سوریه و اتصال آنها به کردهای عراق و دیگر کشورها و تشکیل کردستانی مستقل هستند، گفته است که اگر کردها مستقل شوند اسرائیل دومی شکل میگیرد. «ناظم دباغ» در گفتوگو با «نوآوران» با اشاره به این که اقلیم کردستان در هیچ دورهای با اسرائیل هیچگونه ارتباطی نداشته، معتقد است که کردها هیچگاه رؤیای تشکیل کردستان بزرگ را در سر نمیپرورانند. آنچه در ادامه میخوانید، پاسخهای این دیپلمات کُرد به پرسشهای «نوآوران» است.
روابط اقلیم کردستان با ایالاتمتحده را چگونه ارزیابی میکنید؟
بههرحال، اقلیم کردستان نیز بهمانند دیگر کشورها بر اساس سیاست صلحجویانه و قدرت سازگاری با جامعه جهانی، به دنبال گسترش روابط خود با دیگر کشورهاست. بنابراین حجم مناسبات اقتصادی، امنیتی و فرهنگی با سایر کشورها در سطح بسیاری بالایی قرار داشته و ایالاتمتحده نیز از این مسأله مستثنی نیست و اقلیم کردستان هم روابط خود با آمریکا را بر اساس منافع و سیاستهای مشهود خود با این کشور تنظیم میکند.
گفته میشود که آمریکا توانسته در سوریه کردها را با اهداف خود همراه سازد؟ آیا میتوان این نزدیکی ایجاد شده میان کردهای سوریه با آمریکا را در مبارزه با داعش در راستای تلاش آمریکا برای شکل دادن به یک کردستان بزرگ دانست؟
بهطور حتم ایالاتمتحده در سیاستهای خود در منطقه خاورمیانه، اهدافی را دنبال میکند. اما این که تحرکات آمریکا در منطقه، علیالخصوص سوریه با هدف تشکیل کردستان بزرگ از طریق به هم پیوستن مناطق کردنشین سوریه، عراق و دیگر کشورها صورت گیرد، بیشتر یک توهم و امری غیرممکن است. زیرا فارغ از اهداف آمریکا، ما هیچ سودایی برای تشکیل کردستان بزرگ نداشته و نداریم. پرواضح است که وقتی یک کشور و موجودیت سیاسی مورد تهاجم یک گروه تروریستی مانند داعش قرار گیرد، بنا به عرف بینالمللی کشورهای دیگر به کمک کشور تحت هجوم خواهد شتافت، همانطور که ایران نیز به ما در مقابله با داعش کمکهای شایانی کرد. کمکهای کشورهای مختلف از جمله آمریکا در جنگ با داعش به معنای این نیست که ما تمامیت ارضی خود را به خاطر آنها زیر پا بگذاریم. این کمکها بدون هیچ انتظار و چشمداشتی از سوی طرف کُردی صورت گرفته است.
آیا اسرائیل نیز در میان کشورهایی که در جنگ با داعش به کردها کمک کردند، قرار دارد؟
ما نهتنها در دوران جنگ اخیر با داعش بلکه پیش از آن نیز هرگز در هیچ سطح و حوزهای با اسرائیل رابطه نداشتهایم. در هنگام جنگ نیز نهتنها درخواستی از جانب ما برای کمک یا همکاری امنیتی صورت نگرفته بلکه از طرف اسرائیلی هم هیچگونه پیشنهادی مبنی بر کمک نظامی و تسلیحاتی در کار نبوده و نخواهد بود. بهرغم خواست ما برای گسترش روابط با جامعه جهانی و کشورهای منطقه، اسرائیل تنها کشوری است که ما هیچگونه قصدی برای ارتباط با آن نداریم.
آقای ولایتی اخیرا هشدار دادهاند که تشکیل یک کردستان بزرگ، ایجاد یک اسرائیل دوم را به دنبال دارد. نظر شما درباره این گفته آقای ولایتی چیست؟
نخست این که بدل شدن به اسرائیل شرایط و مؤلفههایی را میطلبد که ما اساسا فاقد آن هستیم. بهعبارت دیگر، کردها مستعد بدل شدن به یک اسرائیل نیستند. موضع ما نسبت به اسرائیل مشخص است. در چنین شرایطی، چگونه میتوانیم به اسرائیل دوم بدل شویم. به نظر من، مقامات ایرانی باید در گفتههای خود در قبال کردها دقت نظر بیشتری به خرج دهند زیرا ما به دنبال توسعه روابط خود با کشورهای منطقه در پرتوی سیاستهای صلحجویانه و قوانین بینالملل هستیم و هیچگاه حاضر نیستیم وجهه بینالمللی خود را برای نزدیکی با سیاستهای اسرائیل به خطر
بیندازیم.
روزنامه نوآوران، دیپلماسی، سال سیزدهم، سهشنبه 29 تیرماه 1395، شماره 512، صفحه 15.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با روزنامه «وطنامروز»: سیاست ما ادامه تقویت روابط با ایران است
«ناظم دباغ»، نماینده اقلیم کردستان در ایران، در گفتوگو با روزنامه «وطن امروز» بر توافقات طرفین درباره امنیت در مرزها تأکید کرد و گفت: سیاست ما ادامه تقویت روابط با ایران است.
درباره آخرین وضعیت اقلیم کردستان از منظر سیاسی، اقتصادی و امنیتی با توجه به اینکه این منطقه درگیر جنگ با داعش بود، توضیح دهید.
در شرایط کنونی اقلیم کردستان با بحران دارایی به دلیل قطع بودجه از طرف حکومت عراق و همینطور افت قیمت نفت که کل کشورهای تولیدکننده نفت با آن درگیر هستند، مواجه است.
به لحاظ امنیتی اقلیم کردستان بهترین امنیت منطقه را دارد. مردم در اقلیم کردستان با حکومت همکاری دارند (حفظ امنیت با همکاری مردم خیلی مهم است) به همین دلیل، انفجارات و مسائل تروریستی در این منطقه به ندرت پیش میآید. اما درباره جنگ با داعش، باید گفت داعش در نتیجه سوءمدیریت و بعضی عوامل دیگر بهوجود آمد. این گروهک، پس از حمله به موصل و بغداد، به سمت اقلیم کردستان آمد. خوشبختانه به کمک قدرت نیروهای پیشمرگه و مقاومت و شجاعت آنها و همکاری کشورهای دوست و همپیمان، توانستیم بیشترین منطقه اقلیم کردستان را که در دست داعش بود؛ آزاد کنیم. ما حتی 40 درصد استان نینوا را نیز از دست داعش آزاد کردیم و الان میتوانیم با افتخار بگوییم توانستیم از مناطقی که شامل ماده 140 در قانون اساسی عراق بود، حمایت کنیم و داعش را از این مناطق بیرون برانیم. با تأسف باید گفت؛ مناطق ماده 140 در کنترل ارتش عراق بود ولی زمانی که داعش به عراق حمله کرد ارتش به جای مقاومت و حمایت از منطقه، یا اسلحه را زمین گذاشت یا آن را به داعش تحویل داد و منطقه را ترک کرد.
ارتباط امروز کردستان عراق با اکراد ترکیه، ایران و سوریه چگونه است؟
اقلیم کردستان ارتباطات مثبت اقتصادی، امنیتی، سیاسی و اجتماعی با ایران و ترکیه دارد. نژاد ما کُرد است و طبیعی است که با کردهای ایران، ترکیه، عراق و سوریه و هر کُرد آوارهای، روابطمان خوب باشد اما مسأله اساسی این است که این ارتباطات، با رعایت قوانین اساسی کشور خودمان و کشورهای همسایه وجود دارد و ما در مسائل
سیاسی و اقدامات مسلحانه علیه کشورهای همسایه همکاری نمیکنیم.
آیا اختلافنظری بین اقلیم کردستان با ترکیه با ظهور پدیدهای به نام داعش به وجود آمده است؟ این سوال را از این منظر میپرسم که ترکیه یکی از حامیان داعش است و تجهیزات در اختیار آنان قرار میدهد. از طرف دیگر، ترکیه مواضع سرسختانهای نسبت به کردهای ترکیه دارد. این رویکرد از 2 وجه اقلیم کردستان را مورد مناقشه قرار میدهد؛ از یک طرف، حمایت از داعش و از سوی دیگر فشار بر کردها. این باعث نشده فاصله شما با ترکیه بیشتر شود؟
نه! این مسائلی را که تعریف کردید، منتفی نمیدانم و وجود دارد ولی ما به عنوان کردستان عراق؛ منافع ویژه خودمان را داریم و دنبال حفظ آن هستیم. ما حکومتی خودمختار هستیم ولی به عنوان کُرد عراق، از قانون اساسی عراق پیروی میکنیم. درست است که ما کُرد هستیم ولی هیچگاه کردهای ایران یا ترکیه را تشویق نمیکنیم علیه ایران یا ترکیه اقدامی کنند. البته این را تا حد توانایی خودمان انجام میدهیم، چرا که توانایی ما محدود است. درباره ترکیه هم باید بگویم حفظ منافع اقلیم کردستان برای ما مهم است و ما وارد مسائل داخلی آن کشور نمیشویم که ببینیم ترکیه به چه کسی کمک میکند اما در چارچوب حکومت عراق که ما بخشی از نیروی ائتلاف علیه داعش هستیم، از راه سیاسی و دیپلماتیک هر جا حس کنیم ترکیه داعش را ساپورت میکند، حتما بحث داریم. ترکیه و مخصوصا ایران، در زمانهای به اقلیم کردستان کمک کردند و خواهند کرد. ترکیه اولین کشوری بود که اجازه صادرات مستقیم نفت اقلیم را داد و باعث شد ما دنبال ایده استقلال اقتصادی برویم. بعد از ترکیه دنبال این هستیم که راه این مساله در ایران رسما باز شود. هر چند، از قبل صادرات غیررسمی از طریق ایران وجود دارد ولی رسمی نیست. ما در رسانهها اینکه ترکیه از داعش پشتیبانی میکند را شنیدهایم و گلایههای خودمان را اعلام کردیم و دنبال این بوده و هستیم که اجازه ندهیم این اتفاق بیفتد اما این را باید گفت که در شرایط کنونی یکی از کشورهای قربانی عملیات تروریستی داعش، ترکیه است. ما در این شرایط نمیآییم به خاطر برخی مسائل و منافع برخی کشورها جدل را گسترش دهیم. ما براساس این چارچوب روابطمان را با ایران و ترکیه برقرار میکنیم تا انشاءالله بتوانیم داعش را از بین ببریم. این مسائلی که به آن اشاره کردید درست است. هر کشوری که به داعش کمک کند هم محکومش میکنیم و هم برای ما ضرر است. هر دولتی ـ جز اسرائیل ـ برای برقراری امنیت و آسایش، به ما کمک کند، در چارچوب قوانین عراق و اقلیم کردستان، ما از آن استقبال میکنیم.
سال 90 سپاه پاسداران سلسله عملیاتهایی را علیه پژاک در غرب کشور آغاز کرد. اقلیم نیز برای کاهش تنشها در این زمینه همکاری داشت. پس از گذشت 5 سال در پی تحرکات جدید در مرزها از سوی گروهکهای تروریستی بار دیگر سپاه درگیر جنگ با این تروریستها شد. ایران با توجه به اینکه این تروریستها در خاک اقلیم کردستان سکنی دارند، از حکومت اقلیم خواسته مانع این گروهکها شود و به توافق دو طرفه پایبند باشد، چرا این تعهدات فیمابین عملیاتی نمیشود؟
در اینجا ضروری است سوال اینگونه مطرح شود. چرا این تخلفات روی داده است؟ اقلیم کردستان و ایران تفاهمنامهای را سال 1986 میلادی منعقد کردند؛ در آن زمان در سرزمین پیشمرگهها، همه گروههای بنام اپوزیسیون ایرانی (فارس و کُرد) در منطقه حضور داشتند. زمانی که آن مناطق در عراق، توسط نیروهای پیشمرگه اتحادیه میهنی کردستان تحت کنترل درآمدند با جمهوری اسلامی ایران تفاهمنامهای را بر این مبنا امضا کردیم که اجازه ندهیم نیروهای اپوزیسیون ایرانی در مناطقی که تحت کنترل نیروهای پیشمرگه کردستان است، به نیروهای جمهوری اسلامی ایران حمله کنند و همچنین از طرف ایران نیز در مناطق تحت کنترل پیشمرگههای کردستان، مقر و مواضع نیروهای اپوزیسیون ایرانی مورد حمله قرار نگیرد. در ادامه، این تفاهمنامه میان جمهوری اسلامی ایران و نیروهای پیشمرگه کردستان به یک قالب و چارچوب قانونیتری در مسؤولیت و تصمیمگیری حکومت اقلیم کردستان منتقل شد. آنها که تفاهمنامه را قبول کردند در این مناطق ماندند و آنهایی هم که آن را قبول نکردند بویژه مجاهدین خلق (منافقین)، منطقه را ترک کردند و از آنجا بیرون رانده شدند. تا مدتی قبل و تاکنون نیز این تفاهمنامه باقی بوده و برقرار است همانطور که در نماز جمعه 11 تیرماه جاری که جناب ژنرال سلامی هشدار دادند ضروری است مسؤولان منطقه به این تفاهمنامه، پایبند باشند و اجازه ندهند مبارزات مسلحانه در زمین اقلیم کردستان به سمت ایران صورت گیرد. در جواب این هشدار، ما به عنوان حکومت اقلیم کردستان، همه نوع تهدیدی را رد کردیم و در عین حال نیز مخالفت خود را با همه نوع فعالیت مسلحانه که امنیت و آسایش منطقه و مرزها را برهم بزند اعلام کردیم. در پیام حکومت اقلیم کردستان، بر این نکته تأکید کردیم که در جهت صلح، آشتی و آرامش در منطقه و تقویت روابط فیمابین، آمادگی خود را اعلام میداریم که به نظرم، هم در سخنرانی ژنرال سلامی و هم در پیام حکومت اقلیم کردستان، نکات مثبتی وجود داشت و باید هر دو طرف، تمام تلاش خود را به کار گیریم تا مردم
منطقه را از ضرر و زیان محفوظ داریم.
سایتهای محلی چند روز قبل از ورود تروریستها به خاک ایران، گزارشی از آغاز اعزام نیرو به سمت ایران را دادند. علت اینکه گروههای تروریستی به راحتی از اقلیم وارد خاک ایران میشوند، چیست؟ آیا نمیشد پیش از ورود این تروریستها به خاک ایران جلوی آنان را گرفت؟
آیا بسیاری از کشورها به دنبال مقابله با داعش نیستند؟ ولی اتفاقات پیش میآید یا نه؟ باید دعا کرد کارهایی که تروریستها در حال ترتیب دادن آن هستند، شکل نگیرد. نمیشود هیچ مرزی را کامل کنترل کرد. این همه قدرت در دنیا در آمریکا، لندن و ... دنبال این هستند که چنین اتفاقاتی پیش نیاید ولی گاه انفجارهایی پیش میآید.
شما از اراده اقلیم کردستان در مواجهه با تروریستها میگویید ولی به نظر میرسد در اقلیم کردستان یک مدیریت واحد علیه این گروهکها وجود ندارد. در تحرکات اخیر رسانههای آقای «نیچروان بارزانی» نخست وزیر اقلیم کردستان عملا تریبون رسانهای گروههای معاند بودند.
در همه رسانههای دنیا و حتی ایران، اشکال و انواع اختلافات وجود دارد. اقلیم کردستان هم از این قاعده مستثنا
نیست ضمن اینکه شرایطش با ایران فرق دارد. تلویزیونی که شما میگویید این ادعا را ندارد که وابسته به آقای بارزانی است. آنها میگویند مستقل هستند و هیچ ارتباطات سیاسیای با کسی ندارند ولی در کل، این ادعا شاید صحت نداشته باشد و هیچ رسانهای مستقل نمیتواند تمام کارهایش را انجام دهد.
این دفتر، نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در ایران است. به عنوان نماینده اقلیم کردستان میگویم هرگونه عملیات مسلحانهای را محکوم کردیم و میکنیم. اساسا وقتی دو طرف روی مسألهای توافق میکنند بدین معناست که آن را قبول دارند و بر همین اساس توافق میکنند تا آن را کنترل کنند. ما نباید همه چیز را به رسانهها وابسته کنیم. در کل، تأکید میکنم سیاست حکومت اقلیم درباره توافقات با ایران سیاست متحدی است که با گروههای متشکل و مشارکتکننده در اقلیم کردستان اجرایی میشود. خوب است در اینجا این را هم بگویم که منتقدی به من انتقاد کرده بود که آقای دباغ نماینده اقلیم کردستان است یا نماینده ایران؟ گفتم من نماینده اقلیم کردستان عراق هستم. حکومتی متشکل از دموکرات، اتحادیه میهنی، گوران، اتحاد اسلامی و... ولی به عنوان نماینده حکومت، وظیفهام بزرگ کردن تنش نیست. وظیفه من، استفاده از زبان دیپلماسی است. کار من این است که اطلاعیه اقلیم کردستان که بر ادامه روابط تاریخی بین ایران و اقلیم تأکید میکند را تفسیر، تحلیل و آن را عملیاتی کنم.
تا اینجا 2 مساله را میتوان تثبیت کرد. یکسری گروهها ممکن است تخلفاتی کرده باشند و شما با آنها برخورد کردید. مسأله دیگر آن چیزی که در رسانههای اقلیم مطرح شده که موضع آقای بارزانی نیست و شما با آن مخالف هستید.
بله! اختلافات در همه دنیا هست ولی سیاست ما ادامه تقویت روابط با ایران است. هیچ کدام از کشورهای سوریه، ترکیه و عراق برای ما کماهمیت نیستند ولی کمکهایی که ایران برای کُردها در طول تاریخ انجام داده، در چشممان است و همیشه آن را ذکر میکنیم بویژه از روزی که انقلاب اسلامی در ایران شکل گرفت و روابط اقلیم با ایران برقرار شد، جز حسن همکاری از جمهوری اسلامی چیز دیگری ندیدیم.
ما متوجه محذوریتهای اقلیم هستیم. اخیرا در جنوب شرق ایران، یک گروهک تروریستی با هدف انجام عملیات تروریستی تلاش داشت وارد خاک ایران شود. دقیقا در همان ایام از شمال غرب ایران و از داخل اقلیم گروهکهای تروریستی وارد خاک ایران شدند. در حال حاضر پاکستان تبدیل به خاستگاه تروریستها در شرق ایران شده است. برخی کارشناسان معتقدند اقلیم کردستان با عدم مبارزه جدی باعث شده غرب ایران نیز تبدیل به خاستگاه تروریستها شود.
این صحت ندارد. ما در اقلیم توانایی نظامی محدودی داریم و در چارچوب قوانین عراق، وظیفه حفاظت از مرز را داریم. در شرایط کنونی در مرز 1050 کیلومتری با داعش در حال جنگ هستیم. این عدد را به راحتی میتوان روی نقشه گفت و الا در صحنه جغرافیایی، منطقه وسیعی است. ما با داعشی میجنگیم که با آلمان، فرانسه، عراق و نیروهای ائتلاف میجنگد. عراق به تنهایی چند صد هزار ارتشی و حشد الشعبی را دارد ولی نیروهای پیشمرگه با این توان محدود و در شرایطی که حقوق ندارند و حکومت عراق آنان را به رسمیت نشناخته است، در حال نبرد با داعش هستند. ما چه نیروی دیگری داریم که جلوی اینها را بگیرد؟ ما دنبال دشمنی با ایران نیستیم. ایران چندین سال است جنگیده و میجنگد و اخیرا با توافق هستهای قدرتش بیشتر شد. این وضعیت جدید شاید بتواند این تنشها را کم کند. اخیرا هم که وزیر خارجه آمریکا گفت حضور ایران در عراق تأثیرگذار است و باید باشد. ما به عنوان کُرد گفتیم به اندازه توانمان برای مقابله با ورود گروهکها به ایران تلاش میکنیم. برای توان بیشتر نیاز به هماهنگی داریم.
پس از هشدارهای ایران و تداوم ورود تروریستها، ایران بخشهایی از خاک اقلیم را هدف قرار داد. پس از آن بود که اقلیم نشست اضطراری برگزار کرد. سوال این است که چرا تا پیش از آن در اقلیم هشدارهای لازم به گروهکها داده نشد؟
نه! شما اطلاعات ندارید. ما یک کمیته امنیت مشترک داشتیم و داریم. وظیفه این کمیته، همین مسائل است ولی اعلام رسانهای نمیشود. اخیرا به خاطر شرایط به وجود آمده جلسه 29 خرداد تبلیغاتی و رسانهای شد. ما توافق کردهایم در آینده نزدیک این جلسات را ادامه دهیم.
برخی گروهها بعد از بیانیه اقلیم کردستان گفتند باز هم به عملیات علیه ایران ادامه میدهند.
حرف و عمل جداست. آنها هم نیرو هستند و مشکلات خود را دارند و نمیشود هر آنچه را که ما میگوییم آنها تأیید کنند و هر آنچه که آنها بگویند را ما تأیید کنیم. نتیجه مهم است. من امیدوارم جلسات ایران و اقلیم ادامه داشته باشد. اما باید این را هم گفت که اگر نیروهایی که داخل ایران هستند، از خارج آمده باشند، حتما به مواضع قبلی خود بازمیگردند اگر نه، آنهایی که داخل ایران هستند مربوط به تصمیم ایران است ولی در کل، ما هم فعالیت نظامی ایران در اقلیم و هم استفاده از زمین اقلیم کردستان علیه ایران را محکوم کردیم. متأسفانه بر اثر بمباران ایران، دچار ضرر و زیان شدیم و چند روستا هم خسارت دید و 4 نفر نیز زخمی شدند و مناطق زیادی هم دچار آتشسوزی شد، ولی دیگر عملیاتی اتفاق نیفتاد.
منظورتان از مذاکره، مذاکره با نیروهای معارض است؟
یک مذاکره بین اقلیم و ایران و مذاکره دیگر بین اقلیم و گروههاست، یعنی اینگونه نیست که ایران و گروهها و
حکومت با هم بنشینیم و جلسه بگذاریم. ما با ایران و با گروهها توافق داریم. یعنی باید پایبند توافق با هر دو طرف باشیم و اجازه ندهیم تخلفات به وجود بیاید و اگر هم به وجود آمد، راهحلش را پیدا کنیم.
ارتباط و تعامل اقلیم کردستان با کشورها بخشی از مسائل داخلی این اقلیم است. در اعترافات عاملان ترور دانشمندان هستهای آمده که آنان از سوی اسرائیل در اقلیم کردستان آموزش دیدند.
نگویید دیدند، بلکه بگویید میگویند. ما در چارچوب قانون اساسی عراق هستیم و اگر دولت با اسرائیل توافق نداشته باشد، ما نیز نباید توافق داشته باشیم. من خیلی از این حرفها را شنیدهام ولی بعضی چیزها را باید از خود طرف شنید. مگر میشود من کُرد با اسرائیل رابطه داشته باشم و کل جهان اسلام را با خودم دشمن کنم؟ البته این را بگویم که در گروهها و تشکیلات مسائلی وجود دارد و خواهد داشت. مسأله اسرائیل خبرساز و بیشتر ساختگی است من نمیگویم صددرصد، زیرا در سیاست صددرصد نداریم. ما همیشه به جمهوری اسلامی گفتهایم که مگر ما در اربیل و سلیمانیه کنسولگری ایران را نداریم؟ در بغداد سفارت نداریم؟ در چنین مواقعی شما از آن طرف اطلاعات دقیق بگیرید و بگویید فلان جا مقر تروریستهاست تا با آنها برخورد قاطع بکنیم. اگر ما همپیمان هستیم باید این همپیمانی را ثابت کرد.
از این بحث کمی فاصله بگیریم. درباره وضعیت جناب آقای طالبانی بفرمایید.
خوشبختانه حال ایشان خوب است. وضعیت ایشان رو به بهبود است ولی کسی در این سن و سال سکته مغزی داشته باشد، خیلی کند بهبود پیدا میکند؛ ولی الحمدلله میتوانیم بگوییم که خوب هستند.
احتمال دارد ایشان به فضای سیاسی بازگردند؟
اصلا، نمیشود؛ حتی به نظر من به عنوان یکی از دوستان ایشان، اگر وضعیتش خوب باشد هم نباید اجازه بدهیم بازگردد، چرا که در این سن و سال، ایشان نیاز به استراحت و آرامش و دور بودن از فضای سیاست دارند. هر چند ایشان روزانه اخبار را رصد میکنند.
رابطه ایشان با مسؤولان اقلیم و آقای بارزانی چگونه است؟
حکومت اقلیم، نتیجه روابط مثبت این دو شخصیت است. دلیل ماندن حکومت، همین است.
روزنامه وطن امروز، سیاست، سال هشتم، شماره 1934، سهشنبه 29 تیرماه 1395، صفحه 2.
صادق امامی
«ناظم دباغ» در گفتوگو با روزنامه «ایران»: پیشمرگه هم مقاومت میکند و هم میجنگد
نیما راد ـ نخستوزیر عراق از تعویق عملیات آزادسازی موصل سخن گفته؛ دومین شهر بزرگ عراق و مرکز خلافت خودخوانده گروه تروریستی داعش. بسیاری میگویند، آزادی موصل پایان سلطه داعش بر صدها هزار عراقی است هر چند هیچ کس تردیدی ندارد مسیر آزادی بسیار دشوارتر از وعده آزادی است. چرا آزادی موصل سختترین مرحله جنگ با داعش است؟ نیروهای کُرد کجای پازل جنگ با داعش قرار دارند؟ آزادی موصل آغاز بازگشت عراق به دوران پیشین است یا شکست داعش، عراقی تازه را شکل خواهد داد؟ «ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران به پرسشهای روزنامه «ایران» درباره آینده جنگ با داعش و رابطه حکومت اقلیم کردستان عراق با دولت مرکزی پاسخ گفته است.
نیروهای پیشمرگه در حال پیشروی در جبهههای غربی و شمالی و بخشی از جبهه شرقی موصل هستند. وضعیت میدانی این نیروها در حال حاضر چگونه است؟
پس از حمله داعش به موصل و تصرف مناطق وسیعی از استان نینوا، ابتدا پیشمرگهها در این مناطق مستقر شدند و با کمک کشورهای همسایه و همپیمانان توانستند بخش مهمی از این مناطق را بازپس بگیرند. نیروهای پیشمرگه کار سختی را انجام دادند و در حال حاضر میتوان گفت بیشتر از 40 درصد استان نینوا که در تصرف داعش بود آزاد شده است.
آیا به دلیل حوزه نفود آقای بارزانی، بیشتر نیروهای وابسته به حزب دموکرات در این منطقه حضور دارند؟
نیروهای پیشمرگه کردستان تحت فرماندهی فرمانده کل نیروهای پیشمرگه کردستان عمل میکنند، براساس وضعیت جغرافیایی و منطقه تحت نفوذ هر حزب، ممکن است در هر منطقه تعداد نیروهای پیشمرگه وابسته به آن حزب بیشتر از دیگر احزاب باشد، مثلاً برای نمونه در منطقه موصل نیروها و پیشمرگههای حزب دموکرات کردستان فراوانی بیشتری دارند و در مناطق کرکوک و سلیمانیه نیروها و پیشمرگههای اتحادیه میهنی کردستان بیشتر هستند.
پیشمرگهها از سمت شمال به نزدیکی موصل رسیدهاند. نیروهای ارتش عراق نیز از جنوب به سمت موصل حرکت میکنند؛ این نیروها چه زمانی میتوانند موصل را محاصره کنند؟
حمله به موصل ویژگیهای خاصی دارد. موصل شهر بزرگی است و میتوان گفت پایتخت داعش در عراق است. بیشتر ساکنان این شهر اهل تسنن هستند و بسیاری از خانوادههای آنان از بعثیهای سابقاند و وابستگیهای شدیدی به قرائتهای افراطی از شریعت دارند. در این وضعیت آسان نیست، تعیین کنیم چه روزی میتوان به موصل حمله کرد یا محاصره آن را به نتیجه رساند اما در کل به نظر من پس از فلوجه، آزادی موصل در دسترستر از گذشته است.
آقای عبادی، نخستوزیر، پیشبینی کرده بود که پیش از پایان سال 2016 موصل آزاد میشود. شما هم همین نظر را دارید؟
امیدوارم این اتفاق بیفتد! اگر توجه کنید میبینید از روزی که آقای عبادی روی کار آمده چندین بار اعلام کرد که الانبار و فلوجه را آزاد میکنیم؛ اما آزادی در نهایت چقدر طول کشید؟ میتوان گفت نیروهای عراقی در جریان حملهها یا اقدامات برای آزادسازی انبار و فلوجه خسته شدهاند.
علاوه بر اینکه حمله به موصل مشکلات بزرگی مانند وضعیت مشارکت پیشمرگه و مشارکت حشدالشعبی را دارد. همچنین به دلیل پیچیدگیهای عراق، ارتش در هر منطقه باید از نیروهای بومی استفاده کند یعنی در منطقه نینوا باید مردم نینوا در آن شرکت فعال داشته باشند.
در نهایت نیروهای کُرد و پیشمرگه تصمیم گرفتند که برای آزادی موصل وارد همکاری شوند اما هنوز تکلیف حشدالشعبی مشخص نشده است.
حاشیههایی که اخیراً درباره حضور حشدالشعبی صورت گرفت بدون شک جنگ را دشوار کرده است. جنگی که به گفته شما ارتش هم برای کاهش حواشی آن مجبور است از نیروهای غیرحرفهای استفاده کند. این مشکل و مرزبندیها در سوریه وجود ندارد چرا در عراق این موضوع تا این حد شدید و حساسیت برانگیز است و چرا اینقدر روند را کند کرده است؟ آیا این نگرانیها را واقعی میدانید یا این مشکلات در شرایط امروز برجسته شده است؟
از این بابت واقعاً متأسف هستم. صفبندی و حزببندی و اختلافات مذهبی و ملیگرایی در عراق و منطقه اوج گرفته است. کسانی این وضعیت را ساختهاند و تشویق میکنند که منفعتشان در اختلاف است و همین اختلافات باعث ایجاد و تقویت داعش شد. اگر مدیریت خوبی در عراق و منطقه انجام میشد، شاهد جنایات داعش نبودیم. ما کُردها میگفتیم وارد جنگ با ترور نمیشویم چون جنگ طایفهای است. وقتی نظرات شوونیستی (ملی گرایان افراطی) را میبینیم مشخص است که اختلافات مذهبی و ملی گرایانه اوج گرفته است. نباید تنها وقتی به خطر میافتیم پیمان دوستی داشته باشیم اما در شرایط عادی نه. در همین شرایط جنگی، تا این لحظه مشکلات بین حکومت اقلیم کردستان و بغداد وجود داشته، از بین نرفته و حتی ادامه دارد. متأسفانه همین عوامل باعث میشود که شرایط تثبیت و تقویت داعش فراهم شود.
قبلاً گفته شده بود، مشارکت کُردها در جنگ موصل وابسته به برخی شروط است. در موصل هم کُردها زندگی میکنند و هم اعراب؛ و بیشتر عربهای منطقه، سنی هستند. بحث این است اگر کُردها موصل را آزاد کنند حقوق آنها در موصل چه خواهد بود؟
یعنی هنوز این هماهنگیها صورت نگرفته و تنها گروههای مختلف در اطراف موصل عملیات خود را انجام میدهند؟
عملیاتهایی که ما انجام دادهایم فقط در مناطق کردنشین بوده است.
برداشت من از صحبت شما این است که پیش از حل شدن مشکلات، نیروهای پیشمرگه تنها مناطق کردنشین را آزاد میکنند.
تا امروز که شرایط این گونه بوده است. برای آینده آماده همکاری هستیم اما شروطی هم داریم. مهمتر اینکه آینده کُردها در موصل چه میشود؟ جنگ با داعش در مناطق کردنشین با جنگ در موصل فرق دارد. مسلماً دشوارتر است و تلفات بیشتری خواهد داشت.
کردها چه خواسته مشخصی از دولت دارند؟
ما هم خواستهای انتخاباتی داریم و مانند ماده 140 درباره منطقه کرکوک استحقاقات جغرافیایی نیز در موصل داریم. سؤالها این است: ما منطقه را آزاد کنیم و به مناطق خود بازگردیم؟ آیا باید آنجا باقی بمانیم؟ اگر بمانیم با چه عنوانی؟ به عنوان نیروی نظامی یا شریک در اداره نینوا؟
نیروهای کُرد امروز عملاً اداره کرکوک را در اختیار دارند در حالی که پیش از جنگ با داعش؛ مسأله کرکوک از سوی کردها تنها با لفاظی سیاسی پیگیری میشد.
حمایت نظامی از کرکوک در اختیار کردها است چون در شرایطی که ارتش عراق از منطقه فرار کرده بود، پیشمرگه اجازه نداد داعش کرکوک را تصرف کند. اما در کرکوک، هم ترکمانها هستند، هم اعراب و هم مسیحی و غیره. آیا موصل هم این گونه میشود؟
مدل پیشنهادی شما برای موصل، مدل کرکوک است؟
مدل پیشنهادی ما درباره تمام عراق این است که کردها باید با دولت شریک باشند. در واقع، خطاب ما به دولت بغداد این است: ما با شما کار کنیم یا برای شما؟ ما در موصل برای شما کار نمیکنیم، با شما کار میکنیم! تا امروز نزدیک به 1700 شهید و بیش از 8 هزار زخمی در جنگ با داعش داشتهایم؛ بجز آوارگان. قیمت اینها چقدر است؟ مسلماً قیمتش این نیست که در جایگاه مزدور قرار بگیریم. حق جغرافیایی، اداری و اقتصادی داریم. وقتی ما میگوییم پیشمرگه جزئی از نیروی دفاعی عراق است، باید حقوق وزارت دفاع و ارتش عراق را دریافت کند، اما آنها میخواهند پیشمرگه شریک موقتی ارتش عراق در آزادسازی موصل باشد.
در اواخر دوره نخستوزیری نوری المالکی و با بالا گرفتن اختلافات بین بغداد و اربیل، نیروهای ارتش عراق تحت عنوان نیروی دجله به کرکوک و مرزهای اقلیم کردستان آمدند و حتی درگیریهای پراکندهای هم با پیشمرگه رخ داد. آیا ممکن است در آینده تقابلی رخ دهد؟ آیا موصل نقطهای است که پیشمرگه و ارتش رو در روی یکدیگر بایستند؟
اگر از ابتدا توافقی صورت نگیرد مسلماً در انتها همین اتفاق رخ میدهد. مناطق جنوب شرقی نینوا تا لب دجله کردنشین هستند و اگر آنها را آزاد کنیم و بعداً ارتش عراق بگوید این مناطق را ترک کنید ما این کار را نخواهیم کرد. اگر رفتیم عقب نشینی نمیکنیم.
یعنی پیشمرگه هر نقطهای که به صورت مستقل تصرف کند به کسی واگذار نخواهد کرد؟
نه هر منطقهای. مناطقی که جغرافیای کردستان است و شامل ماده 140 قانون اساسی عراق میشود. پیشمرگه زمانی در بصره جنگید، زمانی در فلوجه و زمانی در نجف و کربلا با جیش المهدی جنگید اما وقتی جنگ تمام شد به پادگانهای خود بازگشت اما مسأله موصل و کرکوک متفاوت است. ماده 140 قانون اساسی عراق یعنی مسأله مناطق متنازعه در عراق، شامل نینوا، بغداد و صلاح الدین. وقتی که ما به این مناطق رفتیم، با خون از آن حمایت کردیم و با خون آن را پس میگیریم. نه برای جدایی از عراق چون اینها جزو جغرافیای کردستان است.
اما آقای بارزانی مدتها است روی استقلال کردستان از عراق تأکید کرده و این موضع اخیراً تقویت هم شده است.
چرا میگویید فقط آقای بارزانی؟ ما هر روز در کردستان و عراق این نظر را از افراد مختلفی میشنویم. حتی از بعضی از اعضای حزب الدعوه و حتی تعدادی از اعضای پارلمان عراق نیز تاکنون این مسأله را مطرح کردهاند. ما بارها اعلام کردهایم، میخواهیم به عنوان دو برادر ضمن احترام به حق تعیین سرنوشت در یک خانه بمانیم. اما نباید شرایطی ایجاد شود که مجبور شویم به سمت تقسیم این خانه برویم. یعنی مشکل این است که یک طرفه به مسائل نگاه میشود. ما میگوییم مشکلات در چارچوب قانون اساسی عراق حل شود. شما فقط به این مسأله نگاه نکنید که امروز کردها عامل مهمی در اداره دولت عراق و مبارزه و جنگ با داعش هستند، اما بعد از جنگ و تغییر وضعیت عراق، چه اتفاقی برای ما خواهد افتاد؟ موضوع این نیست که ما نمیتوانیم این کار را بکنیم اما ناچاریم ادعا کنیم تا حقوق کامل خود را بگیریم. من همیشه میگویم هر کسی دست دوستی به سمت ما دراز کند ما هم حمایت میکنیم اما زیرمجموعه امپراتوری هیچ کسی نمیشویم.
اخیرا آقای «مسرور بارزانی» پیشنهاد کنفدرالیسم برای عراق و تشکیل سه کشور کنفدرال را مطرح کرده است. خیلیها میگویند این مدل شبیه مدل طرح «جو بایدن» معاون رئیس جمهوری آمریکا است. کنفدرالیسم یک نسخه داخلی است یا خارجی؟
آیا خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نسخه خارجی است؟ خیر. این نتیجه یک انتخابات آزاد و رشد افکار عمومی بود. چرا تلاش اسکاتلند و ولز برای خروج از بریتانیا نسخه خارجی عنوان نمیشود. ما میخواهیم در چارچوب قانون اساسی حقوق خود را محفوظ کنیم. اگر حقوق ما را ندادند، چکار باید کرد؟ همیشه آنچه درخواست میکنی، بیشتر از چیزی است که کسب خواهی کرد. در همه مسائل به همین شکل است. آقای «مسرور بارزانی» و دیگران این نظر را میگویند افراد دیگری هم نظرشان را بگویند که بهترین روش چیست؟ لازم به ذکر است باید آیندهنگری داشت و همه چیز در یک چارچوب قانونی و حقوقی مشخص، تعیین شود؛ مخصوصاً بعد از شکست داعش در عراق.
یعنی اتحادیه میهنی هم در این زمینه با آقایان بارزانی هم نظر است؟
اتحادیه میهنی کردستان اگر قبل از آقای بارزانی و هر جریان دیگری خواهان احقاق حق تعیین سرنوشت نشده باشد، مسلماً بعد از آنها نبوده است. اتحادیه میهنی کردستان نخستین جریانی بود که رسماً خواهان احقاق این حق بوده است. حق تعیین سرنوشت به معنای رد کردن تمامیت ارضی عراق است؟ امروز در عراق و منطقه همه به کردها اهمیت میدهند چون با داعش میجنگند. خطر داعش که برطرف شد باز همین نگاه را به کردها خواهند داشت؟ میخواهیم برای آینده هم کاری کنیم.
در ابتدای نبرد با داعش، ایران حمایتهای نظامی و لجستیکی از اقلیم صورت داد آیا هنوز هم این همکاری وجود دارد؟
در هر شرایطی که اقلیم کردستان نیاز به کمک ایران داشته، ایران همکاری خوبی با ما داشته است.
وضعیت امکانات نظامی پیشمرگه نسبت به پیش از جنگ با داعش چه تغییری کرده است؟
از لحاظ پرستیژ و دیسیپلین مدیریتی بسیار بهتر شده است. با وجود اینکه بیشتر، تجهیزات سبک در اختیار ما قرار دارد اما کشوری مانند آلمان؛ موشک ضدزره «میلان» را در اختیار ما قرار داد که بالانس جنگ را تغییر داد.
بیشترین کمک از کدام کشور بوده؟
آنچه میشنوم این است که آلمان، آمریکا، ایران، ایتالیا، بریتانیا، نروژ و حتی روسیه به ما کمک کردهاند. از مسئولان پیشمرگه میشنویم که کمکها به اندازه نیازها نیست ولی پیشمرگه هم مقاومت میکند و هم میجنگد اما در حملات بیشترین کمک، نیروی هوایی آمریکا است.
روابط ترکیه و اقلیم کردستان عراق در سالهای اخیر پرفراز و نشیب بوده؛ از نزدیکی بسیار زیاد تا دوری بسیار زیاد. در حال حاضر اقلیم کردستان چه رابطهای با دولت ترکیه دارد؟
روابط با ترکیه و ایران برای ما بسیار مهم است. ترکیه نخستین کشوری بود که به صورت رسمی راه صادرات نفت را از اقلیم کردستان باز کرد. درست است که ترکیه هم منافعی از این موضوع برد اما این موضوع برای اقلیم کردستان گام مثبتی برای حرکت به سمت استقلال اقتصادی بود.اما همین رابطه با ایران قبل از ترکیه وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. با این تفاوت که ترانزیت نفت اقلیم از ترکیه با لوله است و از ایران با تانکر. به همین دلیل از سال 2014 پیشنهاد دادیم که نفت ما از طریق لوله از ایران صادر شود و تا حدی گامهای مثبتی پیش رفتیم که با وزارت نفت ایران پیش قرارداد ببندیم.
به صورت سوآپ؟
بله پیشنهاد این بود که در مرحله اول نیازهای پالایشگاه کرمانشاه و تبریز را تأمین کنیم و در وهله دوم به اراک و تهران برسیم. دو راه داریم یا از ایران پول بگیریم یا سوآپ کنیم. این مرحله مانده و منتظر جلسات مشترک هستیم.
این موضوع یعنی عملاً ایران صادرات مستقل نفت شما را به رسمیت شناخته و دولت عراق نمیتواند در این زمینه به شما فشار بیاورد؟
به نظر من این موضوع حل شده است، اگر نبود تا اینجا پیش نمیرفتیم. فراموش نکنید این موضوع تنها به سود کردستان نیست بلکه به سود عراق هم هست. خط صادرات نفت عراق به ایران هیچگاه وجود نداشته است.
روزنامه ایران، صفحه جهان، روز سهشنبه 16 تیرماه 1395، سال بیست و دوم، شماره 6254، صفحه 13.
«ناظم دباغ» در گفتوگو با خبرگزاری مهر: اقلیم کردستان خواستار ادامه روابط دوستانه با ایران است
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران درباره بیانیه اخیر اقلیم در واکنش به سخنان سردار سلامی گفت: لحن بیانیه دوستانه بوده و اقلیم کردستان بر لزوم تداوم روابط دوستانه با ایران تأکید کرده است.
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در گفتوگو با خبرنگار مهر به بیان جزئیاتی از بیانه اخیر این اقلیم در خصوص سخنان سردار سلامی پرداخت.
بر اساس این گزارش، وی در پاسخ به سؤالی پیرامون لحن بیانیه منتشر شده از سوی اقلیم کردستان عراق تصریح کرد: این بیانیه به هیچ وجه شدیداللحن نبوده است، بلکه از لحنی دوستانه برخوردار بوده است.
وی افزود: اقلیم کردستان عراق در این بیانیه خواستار تداوم روابط دوستانه خود با جمهوری اسلامی ایران شده است.
این مقام عراقی ادامه داد: اقلیم کردستان عراق در این بیانیه تأکید کرده است که مشکلات میان این اقلیم و جمهوری اسلامی ایران میبایست از طریق مذاکره و گفتوگو حل و فصل شوند.
دباغ در ادامه تصریح کرد: اقلیم کردستان عراق در این بیانیه ضمن مثبت ارزیابی کردن سلسله جلسات و گفتوگوها میان این اقلیم و هیأت جمهوری اسلامی ایران، خواستار تداوم این جلسات شده است.
نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران همچنین اظهار داشت: در این بیانیه تأکید شده است که اقلیم کردستان عراق همچنان به تعهدات خود مبنی بر ممانعت از انجام هرگونه اقدام نظامی علیه کشورهای همسایه به ویژه جمهوری اسلامی ایران از خاک این اقلیم، پایبند است.
وی افزود: در این بیانیه آمده است که هرگونه اقدام نظامی علیه ایران از خاک اقلیم کردستان عراق محکوم است.
دباغ در ادامه افزود: اقلیم کردستان عراق انتظار دارد که سلسله جلسات میان این اقلیم و مقامات ایرانی که آخرین آن در روز چهارشنبه گذشته برگزار شد، تداوم یابد.
وی همچنین اظهار داشت: روابط میان اقلیم کردستان عراق و جمهوری اسلامی ایران بسیار فراتر از آن است که بوسیله یک سخنرانی یا بیانیه به هم بخورد.
دباغ اظهار داشت: در مجموع، اقلیم کردستان عراق برای ادامه جلسات هماهنگی خود با جمهوری اسلامی ایران از
آمادگی کامل برخوردار است.
این مقام عراقی یادآور شد: اقلیم کردستان عراق همچنان بر لزوم عمل به توافقنامههای گذشته میان ایران مبنی بر «حل و فصل سیاسی بحرانهای دوجانبه»، «برقراری ثبات در مرزهای ایران و اقلیم کردستان» و «ممانعت از انجام عملیات نظامی علیه ایران از طریق خاک اقلیم» تأکید بسیار دارد.
ایران جایگزین ترکیه برای صادرات نفت کردستان عراق میشود؟
سرویس اقتصادی:یک هیئت بلندپایه کردستان عراق قرار است در ماه جولای برای امضای موافقتنامه ساخت خط لوله انتقال نفت اقلیم کردستان عراق به ایران برای ارسال به بازارهای جهانی، عازم تهران شود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم به نقل از پایگاه خبری روداو، یک هیئت بلندپایه کردستان عراق قرار است در ماه جولای برای امضای موافقتنامه ساخت خط لوله انتقال نفت اقلیم کردستان به ایران برای ارسال به بازارهای جهانی، عازم تهران شود.
«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران گفت: قرار است مدت کوتاهی پس از دیدار مقامات دو طرف در ماه آوریل «تفاهمی» بین وزارت نفت ایران و همتایش در اقلیم کردستان به امضا برسد.
به گفته «ماهان زنگنه» معاون وزیر منابع طبیعی اقلیم کردستان عراق هرچند هیچ ضرب الاجل زمانی ای برای امضای توافق نهایی مشخص نشده، اما یک هیئت بلندپایه از اقلیم کردستان قرار است پس از ماه رمضان برای پیگیری این خط لوله به تهران برود.
زنگنه به الجزیره گفته: «دو طرف در زمینه بحث های فنی خط لوله به پیشرفت هایی دست یافته اند. اما موضوعات باقی مانده شامل جنبه های سیاسی و تجاری قرارداد است.»
این قرارداد احتمالا شامل توافقی در زمینه گاز طبیعی نیز خواهد بود.
دباغ گفت، این موافقتنامه به نفع اربیل و تهران است زیرا خط لوله دومی در اختیار اقلیم کردستان قرار خواهد داد که قرار است در ابتدا روزانه 250 هزار بشکه نفت صادر کند.
دباغ در ادامه گفت: «هم اکنون روزانه حدود 400 تا 500 تانکر نفت کردستان را به ایران انتقال میدهند. اگر این حجم نفت از طریق یک خط لوله صادر شود، درآمدهای حاصل از صدور نفت بسیار شفافتر خواهد بود و تأثیر حرکت تانکرهای سنگین نفتکش در جادهها را نیز کاهش خواهد داد.»
این مقام اقلیم کردستان در ادامه گفت: «بازار ایران به ما نزدیکتر است و این در کنار کاهش هزینه کلی انتقال، قیمت نفت ما را نیز بالا میبرد.»
دلیل اصلی ساخت خط لوله دوم داشتن گزینهای جایگزین است که در صورت از دست رفتن دسترسی اقلیم به مسیر صادراتی خود از طریق ترکیه مورد استفاده قرار گیرد.
«در صورت هر گونه درگیری با ترکیه، چه نظامی و چه سیاسی، کردستان میخواهد به مسیر صادراتی دوم دسترسی داشته باشد...کردستان نباید برای صادرات خود تنها وابسته به ترکیه باشد.»
«اگر نفت از کرکوک نیز از طریق این خط لوله به ایران ارسال شود، عراق مشکلی با این پروژه نخواهد داشت.»
بیشتر...
«ناظم دباغ» در گفتوگو با مرصاد: میتوان داعش را شکست داد
ناظم دباغ» در گفتوگو با روزنامه «همدلی»: «کردستان بزرگ» شعار ما نیست
«ناظم دباغ» در گفتوگو با مهر؛ اهداف سفر «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان به تهران
ناظم دباغ: هیچ پایگاه نظامی ایرانی در اقلیم کردستان عراق دایر نشده است
آخرین اخبار
- «ناظم دباغ» با «محمود نجفیعرب» رئیس اتاق بازرگانی تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- پروفسور «آلن تورن» جامعهشناس، فیلسوف، متفکر و نظریهپرداز مطرح فرانسوی درگذشت
- «منصور جهانی» منتقد آسیایی سایت معتبر «اندیوایر» بهترین فیلمهای جشنواره کن را انتخاب کرد
- نگاهی به اجرای استاد شهرام ناظری در کنفرانس بینالمللی نسلکشی کُردهای فیلی در اربیل
- در گفتوگو با تلویزیون «فرانس 24» ؛ منصور جهانی: فیلمسازان مطرح ایرانی از جشنواره بینالمللی فیلم کن فرانسه به جهان معرفی شدهاند
- نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در همایش بینالمللی هندسه نظم جدید جهانی شرکت کرد
- «ناظم دباغ» با هیئت صادرات و واردات و اتاق بازرگانی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «سلام رشدی» در مراسم استقبال رسمی از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه عراق شرکت کرد
- تراژدی انفال در کوهستانِ تنهایی
- ناظم دباغ: اتحادیه میهنی باید بخاطر حفظ امنیت اقلیم کردستان، از تاوان دادن به خاطر مواضع میهنی خود بکاهد
- قدرت نرم از اربیل تا رم
- «سلام رشدی» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با خانم «مایرا کوپرز» معاون نماینده «یونامی» در ایران دیدار کرد
- «سلام رشدی» با دانشجویان دختر اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- عباس غزالی: استاد «محمد ماملی» هنرمندی اصیل و دلسوز ملت و سرزمینش بود
- «سلام رشدی» با دانشجویان اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با مسئول بخش خاورمیانه و میانه عراق در وزارت امور خارجه ایران دیدار کرد
- ناظم دباغ: مهمانان اقليم كردستان عراق نبايد باعث سلب آسايش و امنيت ميزبان شوند
- در گفتوگوی اختصاصی با ایرنا؛ نماینده اقلیم کردستان عراق: درباره گروههای کرد مخالف ایران تصمیم جدی میگیریم/مقرهایشان تخلیه خواهد شد
- مسئول عالیرتبه کُرد، تهدیدهای بسیار بزرگی را فاش میکند
- ایران با کنار گذاشتن جریان صدر در تشکیل دولت جدید عراق ، مخالف است
- «ناظم دباغ» در تهران با ماموستا «علی باپیر» دیدار کرد
- «ناظم دباغ» و «سلام رشدی» با «سایمون شیرکلیف» سفیر انگلستان دیدار کردند
- «ناظم دباغ» با خانم «مایرا کوپرز» معاون نماینده «یونامی» در تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با «لوریس رومرو دیاس» کنسول سفارت اسپانیا در تهران دیدار کرد
- ایران در تلاش است تا میان اتحادیه میهنی و حزب دموکرات میانجیگری کند
- نمایشگاه جهانی عکس «کراس» با موضوع «لباس کردی» در موزه ملی ایران برگزار میشود
- مسرور بارزانی درگذشت جمعی از شهروندان ایرانی براثر جاری شدن سیل را تسلیت گفت
- اظهارات ناظم دباغ دربارە میانجیگری ایران میان حزب دمکرات و اتحادیە میهنی کردستان