همایش بیست و هفتمین سالگرد فاجعه بمباران شیمیایی سردشتبا سخنان و مطالب حجتالاسلام و المسلمین«علی یونسی» دستیاری ویژه ریاست جمهوری اسلامی ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، «جگرخوین» (محمد صدیق احمد) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در ایران، دکتر «اسعد اردلان» استاد دانشگاه و کارشناس ارشد مسائل حقوق بینالملل، «احسان هوشمند» محقق، نویسنده و تحلیلگر اجتماعی و مسائل اقوام، «عثمان مزین» دبیر کمیته حقوقی انجمن دفاع از حقوق مصدومان شیمیایی سردشت، «امیرحسینی» مشاور رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران ایران و رئیس مرکز ارتباطات بنیاد شهید در سالن دفتر دستیاری ویژه رئیس جمهور در تهران برگزار شد.
در این همایش، «جگرخوین» (محمد صدیق احمد) جانشین نمایندگی اقلیم کردستان در تهران هم مطلبی را ارائه داد که بسیار زیاد مورد توجه و عنایت ویژه آقای «علی یونسی» دستیاری ویژه ریاست جمهوری اسلامی ایران در امور اقوام و اقلیتهای دینی و مذهبی، قرار گرفت، متن این سخنرانی در زیر میآید:
جنگ عراق و ایران طولانیترین جنگ قرن بیستم بعد از جنگ ویتنام بود. این جنگ در سپتامبر 1980 میلادی (شهریور 1359) آغاز گردید و هشت سال به طول انجامید؛ جنگی ناعادلانه که دولت و مردم ایران انقلابی را غافلگیر کرد. این جنگ فرسایشی به ملتهای دو کشور تحمیل شد و همه ابعاد زندگی آنها را تحت تأثیر قرار داد.
اساساً جنگها آثار بسیار نامطلوبی بر جای میگذارند. چه بسیار دولتهایی که در تاریخ به واسطه جنگها از بین رفتند، اما مهمتر از آن هزینههایی است که ملتها میپردازند. در جنگ هشت ساله عراق علیه ایران حوادث تلخی روی داد که همگی از آثار نامطلوب جنگ بر ابعاد گوناگون حیات شهروندان دو کشور حکایت دارد. یکی از این حوادث حمله شیمیایی ارتش بعثی به سردشت است.
متأسفانه، هرچقدر دانش بشر بیشتر رشد کرده فناوری نظامی نیز بیشتر توسعه یافته است. از این رو، ارتشها دائماً امکان ساخت و بهکارگیری سلاحهای جدیدی را کسب میکنند که قدرت کشندگی، انهدام و تخریب بیشتری دارند. اوج این فرایند، تولید سلاحهای هستهای، شیمیایی و میکروبی است. اگرچه وجدان بشری آشکارا مخالف تولید و بهکارگیری این گونه از سلاحها است، اما طی قرن بیستم بارها و بارها در جنگها از سلاحهای کشتار جمعی علیه اهداف نظامی و غیر نظامی استفاده شد. به لحاظ تاریخی اولین مورد استفاده از سلاح شیمیایی به جنگ اول جهانی باز میگردد، اما در جنگ عراق علیه ایران بهرهگیری از این سلاح در سطح گسترده در دستور کار ارتش بعثی قرار گرفت و طی آن بسیاری از نظامیان ایران و از آن مهمتر شهروندان دو کشور آسیب جدی دیدهاند. صدام از این سلاح نه تنها علیه شهروندان ایرانی، بلکه علیه شهروندان خود نیز استفاده کرده است.
بی تردید رژیم بعثی صدام رژیمی اقتدارگرا و خودکامه و در همان حال نژادپرست و توسعهطلب بوده است. صدام همه مخالفان خود را دشمن تلقی میکرد؛ چه عراقی باشد و چه نباشد و همه آنها را با هر روش و ابزاری، متعارف و یا غیرمتعارف، سرکوب میکرد. بازبینی رفتارهای صدام با ملتهای دو کشور هر شخص بیطرفی را به این نتیجه اجتنابناپذیر میرساند که این دیکتاتور حتی به ابتداییترین حقوق شهروندان عادی وقعی نمینهاد.
استفاده از سلاح شیمیایی توسط رژیم بعثی در شرایطی انجام شد که معاهدات و کنوانسیونهای بینالمللی متعددی تولید، بهکارگیری و توسعه و حتی صادرات آنرا ممنوع نموده بود. از جمله این موارد میتوان به پروتکل ژنو در سال 1925 اشاره کرد. جالب آنکه عراق خود در سال 1931 به این پروتکل پیوسته بود. اقدام صدام به طور آشکاری در مغایرت با اصول و مواد معاهدات و کنوانسیونهای یادشده بوده است. استفاده رژیم صدام از سلاحهای شیمیایی طی دهه 80 در جنگ علیه ایران به قدری وسیع بود که به جامعه جهانی انگیزه لازم برای تدوین معاهده بینالمللی سلاحهای شیمیایی را در اوایل دهه 90 داده است. این معاهده در سال 1993 در پاریس به امضا رسید و در سال 1997 لازمالاجرا شد.
بسیاری از شهرهای مرزی ایران و عراق مورد حمله شیمیایی ارتش نژادپرست بعثی قرار گرفته است. از جمله در 7 تیرماه 1366 ارتش بعثی این سلاح را علیه سردشت بهکار گرفت. این حمله بیش از هر چیز با هدف کشتار مردم عادی ساکن شهر انجام شد و لذا به واسطه فقدان آمادگی لازم شهروندان عادی برای مواجهه با چنین اقدام شنیعی آسیب جدی به آنها وارد شد. طبق اطلاعات موجود، در این حمله 130 نفر جان خود را از دست دادند و 8000 نفر نیز مجروح شدند. این اقدام ظلمی آشکار از سوی یک رژیم متجاوز علیه شهروندان عادی ایرانی بوده است؛ اقدامی که وجدان هر انسان آزادهای را میآزارد و او را به واکنش وا میدارد.
ما، دولت و مردم اقلیم کردستان عراق عمیقاً با مردم ایران و مخصوصاً مردم سردشت و آسیبدیدگان و بازماندگان این فاجعه احساس همدردی میکنیم و خود را در غم این عزیزان شریک میدانیم؛ چه اینکه ما خود نیز قربانی این رفتار غیر انسانی ارتش بعثی در فاجعه بمباران شیمیایی شهر حلبچه که در جریان آن بیش از 5000 انسان بیدفاع و بیگناه جان خود را از دست دادند، بودهایم. البته در این مجال لازم میدانم به کمکهای سخاوتمندانه و انساندوستانه دولت و مردم ایران به آسیبدیدگان کشورم که تا زمان کنونی نیز ادامه دارد، اشاره کنم و قدردانی نمایم، چراکه این کمکها تا حد زیادی از آلام و اندوه مردم مظلوم و رنجدیده ما کاسته است. نکته قابل توجه در بمبارانهای شیمیایی ارتش عراق بر علیه مناطق مسکونی شهرها و روستاهای ایران و عراق این بود که بیشتر آنها مناطق کردنشین بودند، گویی دیکتاتور بغداد در آرزوی نابودی کامل کردها بهعنوان سپرهای نفوذناپذیر و مدافعان تاریخی تمدن بزرگ و باشکوه آریاییان این سرزمین بود.
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران سالها پیش به پایان رسید، اما ضروری است تلاش کنیم تا آنچه در این رویداداهای دهشتناک بر ملتهای دو کشور گذشته برای ملتهایمان و برای جامعه جهانی بیشتر تشریح و تحلیل شود. غیر از کثیری که از این جنایتها آگاهی ندارند، بسیاری نیز صرفاً میدانند که به حلبچه و سردشت حمله شیمیایی شده و در مورد ابعاد گسترده این موضوع آگاهی زیادی ندارند. ضروری است که اقدامات نهادهای دخیل در اقلیم کردستان عراق و ج.ا.ایران و حتی شهروندان علاقهمند به این موضوع دامنه یابد و همکاریهای لازمه برای رسیدن به اهداف یادشده زمینهسازی و مدیریت شود.
تردیدی نیست که با نهادینه کردن نگرشی نوعدوستانه، باید در جهت مقابله با سلاحهای کشتار جمعی، به طور عام و سلاحهای شیمیایی به طور خاص قدمهای اساسی برداشت و این تلاشها را برای اهداف متعالی چون حفظ صلح در منطقه و جهان وسعت داد. جمهوری اسلامی ایران و اقلیم کردستان عراق دارای اشتراکات دینی، فرهنگی و تمدنی فراوانی هستند که نشان از ظرفیتهای بسیار و بسترهای مناسبی برای رسیدن به آرمانهای والای اخلاقی و انسانی یاد شده دارد.
نکته پایانی و بسیار حایز اهمیت اینکه برای دفاع از حقوق قربانیان فجایع دردناک سردشت و فاجعه حلبچه و برای جلوگیری از تکرار کاربرد سلاحهای شیمیایی باید با همه توان به پیگیری قضایی پروندههای کشورها، اشخاص و کمپانیهایی که چنین سلاحهای مرگباری را در اختیار نظام بعث عراق قرار دادند و یا به تولید آن در عراق کمک کردند، یاری رساند. باشد که با محکومیت و رسوایی و معرفی آنها به جامعه بینالمللی دیگر شاهد نقض گسترده حقوق بشر و قتل عام انسانهای بیدفاع و بیگناه در هیچ کجای جهان نباشیم و همه با هم برای گسترش دموکراسی و جامعه مدنی جهانی، ارزشهای اخلاقی و حقوق بشر و بویژه صلح و آزادی که پیام برجسته ادیان الهی بویژه دین رحمانی اسلام وتمدن باستانیمان است، بکوشیم.
توجه: این مطلب در روزنامه شهروند؛ روز دوشنبه 9 تیرماه 1393، سال دوم، شماره 318، صفحه 11 هم منتشر شده است.