احمد شرف الدین ـ همزمان با بیست و ششمین سالگرد بمباران شیمیایی حلبچه و کشتار مردم این شهر، همایشی با عنوان «روایت ایرانی فاجعه حلبچه» توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر و معماری جهاد دانشگاهی و با همکاری انجمن مردم نهاد افراز برگزار شد.
حمایتهای بینالمللی از جنایتهای جنگی
در این مراسم، «جعفر حقپناه» از محققان مطالعات قومی و استاد دانشگاه تهران با طرح چند پرسش درباره رخداد فاجعه شیمیایی حلبچه گفت: «آیا حلبچه قربانی جنگ عراق علیه ایران بود؟ یا اینکه اگر عراقیها همراه رزمندگان ایرانی نبودند و با آنها همکاری نمیکردند چنین فاجعهای رخ میداد؟ در پاسخ به این پرسشها باید بگویم این تراژدی در زمانی رخ داد که جنگ سرد و نظام دو قطبی بر جهان حاکم بود و مناطقی مانند خاورمیانه نیز به گونهای وابسته به یکی از دو ابرقدرت غرب و شرق بودند.»
وی ادامه داد: «این وابستگی موجب میشود که جنگها به یک جنگ نیابتی از بلوک غرب و شرق تبدیل شوند اما به نظر من جنگ هشت ساله عراق علیه ایران یک استثنا بود؛ چرا که برای نخستینبار شاهد بودیم دو ابرقدرت غرب و شرق با یکدیگر به توافق رسیدند و هر دو از یک طرف بحران که عراق بود حمایت کردند. این حمایت موجب شد که مردم حلبچه توسط سلاحهای شیمیایی هدف گرفته شوند. این سلاحها در شرکتهای آلمانی ساخته شده بود و توسط هواپیماهای «سوخو» و «میگ» شوروی سابق علیه این مردم استفاده شد.»
مقابله با هویت بنیادی کردها
دیگر سخنران این مراسم محمد صدیق احمد «جگرخوین» جانشین نمایندگی دولت منطقهای کردستان عراق در تهران بود که گفت: «در سالهای 1983 تا پایان جنگ، صدام اقدامهای متعددی در جهت نسلکشی کردها انجام داد. وی در این مدت 4500 روستای کردنشین مرزی درکردستان را با خاک یکسان کرد و ساکنان آنها را یا به اردوگاههای اجباری منتقل نمود یا به نواحی دیگر عراق تبعید کرد. در این اقدام هزاران خانه، مدرسه، مسجد و کلیسا نابود شد. او حتی دستور داد درختان این مناطق را قطع کنند تا بدین شکل هیچگونه اثری از حیات و امکانی برای بازگشت آوارگان باقی نماند. اقدام بیرحمانه و ضد بشری صدام در حمله به حلبچه به واقع یکی از مهمترین ابعاد و اوج چنین سیاست نژادپرستانه بود ...
وی تأکید کرد: «در این میان، نقش ملت و دولت ایران در حمایت از آسیبدیدگان فاجعه حلبچه بیبدیل و شایسته تقدیر است. نهادهای گوناگون دولت ایران اعم از ارتش، سپاه، هوانیروز و هلال احمر، با همه توان و امکانات موجود به آسیبدیدگان این حادثه یاری رساندند. هماکنون نیز مصدومان شیمایی حلبچه برای معالجه به ایران اعزام میشوند. این خود از نشانگان حس نوع دوستی و انساندوستی ایرانیان است که از ممیزات مشترک تمدنی و ارزشی ایرانیان و کردها است. علاوه بر آن، اقدام ایران در شناساندن ابعاد این فاجعه انسانی به گوش جهانیان تلاش درخور دیگری است. رهبران ایرانی حمله شیمیایی به حلبچه را به اطلاع دبیر کل وقت سازمان ملل رساندند و او نیز این موضوع را به شورای امنیت ارجاع داد. البته تحت تأثیر فشار قدرتهای بزرگ و قدرتهایی که خود، صدام را به جنگافزارهای شیمیایی تجهیز کرده بودند، شورای امنیت صرفاً این اقدام را محکوم و از بردن نام عراق اجتناب کرد، اما تلاش ایران در معرفی این رویداد غیرانسانی دامنه گستردهتری یافت. به دعوت تهران گروههای متعددی از مجامع دولتی و غیردولتی از قربانیان شهر در حالی که همچنان پیکر شهدای این حمله بر زمین بود، بازدید کردند و از آن تصاویر بسیاری تهیه نمودند. اقدامهای وسیعی نیز برای بازدید هیأتهای سیاسی از مصدومان حادثه صورت گرفت. تهران تلاش کرد تا با هرگونه امکانی ابعاد این فاجعه نژادپرستانه را برای جهانیان روشن کند تا بدین شکل ماهیت واقعی رژیم بعث، شخص صدام و مظلومیت مردم حلبچه را به دنیا بنمایاند.»
غربیها تأمین کننده سلاحهای کشتار جمعی
یکی از نکات مهم این همایش سخنان «سیمون مینکس» دادستان ارشد هلندی و مسئول پرونده «فرانزفن آنرات» تبعه هلند و فروشنده عمده مواد شیمیایی به دولت صدام بود که «طیپی امیبه» در این همایش، اطلاعاتی را درباره پرونده محاکمه «فرانز فن آنرات» ارائه کرد.
در بخشی از سخنان «سیمون مینکس» آمده است: «پرونده فن آنرات مهمترین پرونده در هلند پس ازجنگ جهانی دوم بوده است،این تبعه هلند مهمترین منبع تهیه و تحویل موادشیمیایی به دولت عراق درزمان جنگ ایران وعراق مطرح است.»
وی در بخش دیگری از سخنان خود یکی از جنبههای مهم این پرونده را موفقیت در دادگاه و محکوم شدن متهم عنوان کرد و در ادامه آورد: در این دادگاه علاوه بر اثبات اینکه این مواد به دولت عراق تحویل داده شد، بایستی تبدیل آنها به سلاح شیمیایی و استفاده ازآنها علیه مردم ایران و عراق نیز اثبات میشد که در نهایت بعد از چندین سال تلاش موفق شدیم این موارد را اثبات کنیم و نشان دهیم که این مواد علیه مردم سردشت و حلبچه و چندین مکان دیگر در ایران به کار رفته است. فن آنرات زمانی اقدام به فروش و تحویل این مواد شیمیایی به عراق کرده است که طبق قوانین بینالمللی، تحویل این مواد به کشورهای در حال جنگ ممنوع بوده و کسی اجازه نداشته این گونه مواد را به عراق تحویل دهد.»
وی همچنین صرف وقت و بودجه بسیار را لازمه مشخص شدن اسامی شرکتهایی که در تولید و تحویل سلاحهای شیمیایی به دولت عراق سهیم بودهاند دانست و گفت: «شرکتهایی که این گونه معاملات را انجام دادهاند، بدون شک خود را مخفی میکنند، چرا که آنها بخوبی و بدون شک مطلعاند که چه کاری انجام دادهاند و همچنین از نتیجه دادگاه علیه خودشان آگاهند، بنابراین برای پیگیری متهمان و شرکتهایی که در این جنایت بشری سهیم بودند، نیاز به صرف زمان و هزینه بسیار است.»
دیگر سخنران این مراسم «عبدالرحمن زیباری» وکیل مردم کرد در دادگاه صدام بود او در این همایش گفت: «نخستین حمله شیمیایی رژیم دیکتاتور و ساقطشده بعث، در درهای که ایل بزرگ «جاف» در آنجا زندگی میکنند، روی مردم بیگناه ساکن منطقه «بالیسان» انجام شد؛ ۸۱ روز پس از این فاجعه، قطعنامه ۵۹۸ در شورای امنیت سازمان ملل متحد برای آتشبس جنگ میان عراق و ایران تصویب شد. این قطعنامه حاوی هیچگونه محکومیت و رسوایی برای رژیم صدام نبود؛ به همین دلیل کشور جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی(ره) این قطعنامه را قبول نکرد. شورای امنیت سازمان ملل به این جنایت، تنها بهعنوان جنگی که میان دو کشور روی داده است، نگاه میکرد، ولی این جنایت، بزرگتر و گستردهتر از جنگ میان دو کشور بود.
عملیات انفال
در کنار اینها، ایران در روز 8/8/1988 به برقراری آتشبس رضایت داد و به صورت رسمی در تاریخ 20/8/1988 جنگ میان عراق و ایران متوقف شد، اما عملیات انفال و بمباران شیمیایی توسط رژیم بعث عراق متوقف نشد؛ زیرا عملیات مرحله هشتم انفال از روز 25/8/1988 تا تاریخ 6/9/1988 ادامه پیدا کرد که هیچگونه جنگی میان عراق و ایران برقرار نبود. وی در ادامه افزود: «استان دهوک با کشور ایران هیچ مرز مشترکی ندارد و تنها با کشورهای ترکیه و سوریه مرز مشترک دارد.
اگر صدام و علی حسن مجید به دلیل نخستین بمباران شیمیایی محکوم شده بودند، از دیگر بمبارانهای شیمیایی پشیمان میشدند؛ ولی به این کارشان ادامه دادند تا اینکه در روز 16/3/1988 شهر حلبچه را بمباران شیمیایی کردند که بر اثر آن ۵هزار نفر شهید و ۱۱هزار نفر زخمی شدند. همچنین همان رژیم در روز 2/8/1990 کشور کویت را اشغال کرد. همچنین در بهار سال ۱۹۹۱ قیام مردم عراق و کردستان در ۱۴ استان «توسط این رژیم سرکوب شد.»
به اعتقاد بنده، حلبچه بخشی از عملیات انفال و کشتار بیش از 180 هزار کردعراقی است. همچنین عملیات انفال اول که در روز 9/2/1988 تا تاریخ 23/2/1988بهطور مرتب ادامه داشت، عملیاتی سخت بود؛ برای اینکه باید مردم را از روستاها به سمت زندانهای دستهجمعی در «توبزاوا» در نزدیکی کرکوک منتقل میکردند؛ تا بعداً آنها را با اتومبیل به کوههای «حمرین» یا «حَزَر» یا «نُگره سلمان» ببرند، اما صدام حسین تصمیم گرفت حلبچه را در همان مکان خودش به گور دستهجمعی تبدیل کند، بدون اینکه مردمانش را بهجای دیگری منتقل کند.
رأی نهایی در مورد پرونده انفال براساس مواد ۱۱، ۱۲ و ۱۳ قانون شماره ۱۰ سال ۲۰۰۵، قانون دادگاه عالی جنایات عراق و رأی نهایی در مورد پرونده حلبچه نیز با همان مواد قانونی مورد تأیید قرار گرفت. در کنار اینها، در روز 17/1/2010 این جنایت بهعنوان نسلکشی و جنایت علیه بشریت (ژینوساید) قلمداد نشد، ولی دادگاه تجدیدنظر در روز 28/2/2010 آن را بهعنوان نسلکشی اعلام کرد و به انفال تبدیل شد، زیرا از اساس انفال است. هماکنون جنگ عراق و ایران خاتمه یافته است، ولی منازعه همچنان ادامه دارد، خسارات ناشی از جنگ پیگیری نشده است. حلبچه به استان تبدیل شد؛ ولی زخمها هنوز التیام نیافتهاند و خسارات ناشی از بمباران شیمیایی هنوز جبران نشده است. عراق و ایران همچون دو کشور با همدیگر مشکلات را برطرف میکنند ولی نه از راه دادگاه عدالت بینالمللی لاهه.
روزنامه ایران، سال بیستم، شماره: 5618، شنبه 23 فروردین ماه 1393، صفحه 10.
با حضور دکتر «جگرخوین» معاون نمایندگی اقلیم کردستان عراق در تهران، «عبدالرحمان زیباری» وکیل مردم حلبچه در دادگاه صدام و علی شیمیایی، دکتر «مصطفی قانعی» متخصص و پزشک بیماران بمباران شیمیایی حلبچه، دکتر «اسعد اردلان»، دکتر «بایزید مردوخی»، دکتر «قطب الدین صادقی»، دکتر «جعفر حق پناه»، «احسان هوشمند»، دکتر «مجتبی برزویی»، «محمد علی چاوشی»، «اردشیر پشنگ» و چندین شخصیت دیگر، همایش «روایت ایرانی فاجعه بمباران شیمیایی حلبچه» در تالار اجتماعات پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری جهاد دانشگاهی در شهر تهران برگزار شد.
«عبدالرحمان حاجی زیباری» وکیل مردم حلبچه در دادگاه صدام و حقوقدان سرشناس کُرد، در همایش «روایت ایرانی فاجعه حلبچه» مطلبی تحت عنوان «حلبچه بخشی از انفال و بمباران شیمیایی است» را قرائت نمود که در ادامه آن را میخوانید:
در روز 16/4/1987 اولین حمله شیمیایی رژیم دیکتاتور و ساقط شده بعث، در درهای که ایل بزرگ «جاف» در آن جا زندگی میکنند بر روی مردم بیگناه ساکن منطقه «بالیسان» انجام شد؛ 81 روز پس از این فاجعه، قطعنامه 598 در شورای امنیت سازمان ملل متحد جهت آتشبست جنگ میان عراق و ایران تصويب شد. این قطعنامه حاوی هیچ گونه محکومیت و رسوایی برای رژیم صدام حسین نبود؛ به همین دلیل کشور جمهوری اسلامی ایران به رهبری امام خمینی (ره) این قطعنامه را قبول نکرد. شورای امنیت سازمان ملل به این جنایت، تنها به عنوان جنگی که میان دو کشور روی داده است، نگاه میکرد؛ ولی این جنایت، بزرگتر و گستردهتر از جنگ میان دو کشور بود. در کنار اینها، ایران در روز 8/8/1988 به برقراری آتشبست رضایت داد و به صورت رسمی در تاریخ 20/8/1988 جنگ میان عراق و ایران متوقف شد. اما عملیات انفال و بمباران شیمیایی توسط رژیم بعث عراق متوقف نشد؛ زيرا عملیات مرحله هشتم انفال از روز 25/8/1988 تا تاريخ 6/9/1988 ادامه پیدا کرد که هیچ گونه جنگی میان عراق و ایران برقرار نبود.
استان دهوک با کشور ایران هیچ مرز مشترکی ندارد و تنها با کشورهای ترکیه و سوریه مرز مشترک دارد. اگر صدام حسین و علی حسن مجید به دلیل اولین بمباران شیمیایی محکوم شده بودند، از دیگر بمبارانهای شیمیایی پشیمان میشدند؛ ولی به این کارشان ادامه دادند تا این که در روز 16/3/1988 شهر حلبچه را بمباران شیمیایی کردند که بر اثر آن 5 هزار نفر شهید و 11 هزار نفر زخمی شدند. همچنین همان رژیم در روز 2/8/1990 کشور کویت را اشغال کرد. همچنین در بهار سال 1991 قيام مردم عراق و کردستان در 14 استان توسط این رژیم سرکوب شد.
به اعتقاد بنده، حلبچه بخشی از عملیات انفال است، به این دلایل:
1 ـ در بین مراحل انفال 1 و 2 صورت گرفته است.
2 ـ متهمان پرونده انفال همان متهمان پرونده حلبچه هستند.
3 ـ قربانیان پرونده انفال همان قربانیان پرونده حلبچه هستند و برادران ایرانیمان که آنها هم ریشة آریایی دارند، به عبارت دیگر صدام حسین با یک سنگ دو گنجشک را کشت، گروهی که ملیت آنها کُرد بودند را از بین برد و گروهی دیگر را که ملیت آنها کُرد و ایرانی و ریشة آنها آریایی است را قتل و عام نمود. همچنین عملیات انفال اول که در روز 9/2/1988 تا تاريخ 23/2/1988 به طور مرتب ادامه داشت، عملیاتی سخت بود؛ برای این که مردم را از روستاها به سمت زندانهای دسته جمعی در «توبزاوا» در نزدیکی کرکوک منتقل کنند؛تا بعداً آنها را با اتومبیل به کوههای «حمرین» و یا «حَزَر» و یا «نُگره سلمان» ببرند، اما صدام حسین تصمیم گرفت حلبچه را در همان مکان خودش به گور دسته جمعی تبدیل نماید، بدون این که مردمانش را به جای دیگری منتقل کند.
4 ـ رأی نهایی در مورد پرونده انفال براساس مواد ، 12،11 و 13 قانون شماره 10 سال 2005 قانون دادگاه عالی جنایات عراق و رأی نهایی در مورد پرونده حلبچه نیز با همان مواد قانونی مورد تأیید قرار گرفت. در کنار اینها در روز 17/1/2010 این جنایت را به عنوان نسلکشی و جنایت علیه بشریت (ژینوساید) قلمداد نکرد، ولی دادگاه تجدید نظر در روز 28/2/2010 آن را به عنوان نسلکشی اعلام نمود و به انفال تبديل شده، زيرا از اساس انفال است.
5 ـ حلبچه انفال است، بلکه قله انفال نیز هست؛ زيرا در مرحلهای جنایت نسلکشی غليان میکند، حلبچه امواج خروشان نسلکشی انفال است. همچنین عملیات منطقه «گرمیان» غُرش نسلکشی انفال است که در مدت 13 روز از تاريخ 7/4/1988 تا 20/4/1988 تعداد 55 هزار مردم گرمیانی انفال شدند و از طرف رژیم بعث سر به نیست شدند.
هم اکنون جنگ عراق و ایران خاتمه یافته است، ولی منازعه همچنان ادامه دارد، خسارات ناشی از جنگ پیگیری نشده است. حلبچه به استان تبدیل شد؛ ولی زخمها هنوز التيام نيافتهاند و خسارات ناشی از بمباران شیمیایی هنوز جبران نشده است. عراق و ایران همچون دو کشور با همديگر مشکلات را برطرف میکنند ولی نه از راه دادگاه عدالت بینالمللی لاهه.
کُرد و عراق و ایران چرا با همدیگر علیه کمپانیهایی که سلاح کشتار جمعی را به صدام حسین فروختند و تعداد آنها 207 شرکت است، شکایتی تنظیم نمیکنند؟
چرا عراق و ایران با همدیگر شکایتی علیه این کشورها نمینویسند؟
همه اینها سؤال هستند و ضرورت دارد که جواب درستی به آنها داده شود.
آخرین اخبار
- اقلیم کردستان عراق و ایران بر گسترش و تقویت روابط تأکید کردند
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا: دکتر «مسعود پزشکیان» به اقلیم کردستان عراق میرود
- ناظم دباغ در گفتوگو با ایرنا: ترور اسماعیل هنیه به تنش بیشتر جهان اسلام با رژیم اسرائیل منجر میشود
- نیچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان عراق با دکتر مسعود پزشکیان رئیس جمهور ایران دیدار کرد
- «نیچیروان بارزانی» جهت شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور ایران وارد تهران شد
- نیچیروان بارزانی رئیس اقلیم کردستان برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس جمهور به تهران میآید
- «سلام رشدی» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری ایرنا: تلاش میکنیم مشکلات گذشته میان ایران و اقلیم بوجود نیاید
- سفر نیچیروان بارزانی به تهران؛ گامی مثبت برای اصلاح روابط
- ارزیابی نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران از سفر نیچیروان بارزانی به تهران
- ناظم دباغ در گفتوگو با خبرگزاری تسنیم: در سفر بارزانی درباره هماهنگیهای امنیتی رایزنی شد
- «ناظم دباغ» با «محمود نجفیعرب» رئیس اتاق بازرگانی تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- پروفسور «آلن تورن» جامعهشناس، فیلسوف، متفکر و نظریهپرداز مطرح فرانسوی درگذشت
- «منصور جهانی» منتقد آسیایی سایت معتبر «اندیوایر» بهترین فیلمهای جشنواره کن را انتخاب کرد
- نگاهی به اجرای استاد شهرام ناظری در کنفرانس بینالمللی نسلکشی کُردهای فیلی در اربیل
- در گفتوگو با تلویزیون «فرانس 24» ؛ منصور جهانی: فیلمسازان مطرح ایرانی از جشنواره بینالمللی فیلم کن فرانسه به جهان معرفی شدهاند
- نمایندگی حکومت اقلیم کردستان در همایش بینالمللی هندسه نظم جدید جهانی شرکت کرد
- «ناظم دباغ» با هیئت صادرات و واردات و اتاق بازرگانی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «سلام رشدی» در مراسم استقبال رسمی از رئیس جمهور و وزیر امور خارجه عراق شرکت کرد
- تراژدی انفال در کوهستانِ تنهایی
- ناظم دباغ: اتحادیه میهنی باید بخاطر حفظ امنیت اقلیم کردستان، از تاوان دادن به خاطر مواضع میهنی خود بکاهد
- قدرت نرم از اربیل تا رم
- «سلام رشدی» با «صفین دزهیی» رئیس اداره روابط خارجی حکومت اقلیم کردستان دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با خانم «مایرا کوپرز» معاون نماینده «یونامی» در ایران دیدار کرد
- «سلام رشدی» با دانشجویان دختر اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- عباس غزالی: استاد «محمد ماملی» هنرمندی اصیل و دلسوز ملت و سرزمینش بود
- «سلام رشدی» با دانشجویان اقلیم کردستان در تهران دیدار کرد
- «ناظم دباغ» با مسئول بخش خاورمیانه و میانه عراق در وزارت امور خارجه ایران دیدار کرد
- ناظم دباغ: مهمانان اقليم كردستان عراق نبايد باعث سلب آسايش و امنيت ميزبان شوند