امروز: پنج شنبه 20 دی 1403 برابر با 09 ژانویه 2025

مهراوه خوارزمی

ایستادن بر موضع اصرار بر نتیجه همه‌پرسی استقلال عمر کوتاهی داشت. حالا اربیل در حالی به سمت مذاکره با دولت بغداد حرکت می‌کند که با پیش‌شرط‌ هایی همانند ضرورت کناره‌گیری مسعود بارزانی از سمت رئیس جمهوری حکومت خودمختار اقلیم کردستان مواجه است. وضعیتی که «ناظم عمر دباغ»، نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران با این گمانه‌زنی  آن را تحلیل می‌کند که «برخی افراد  از قبال مشاوره‌های اشتباه قصد داشتند رهبری حکومت اقلیم را به بحران بکشانند.» پیشمرگه کردی که حالا پس از سال‌ها مبارزه برای آرمان استقلال، جامه دیپلماتی‌واقع‌گرا را پوشیده است و همزمان هم دولت اقلیم و هم حزب اتحاد میهنی کردستان را در ایران نمایندگی می‌کند. گفت‌وگوی ما با او چند روز پس از آخرین رایزنی سردار قاسم سلیمانی با مقامات اربیل انجام شد و دباغ در آن از نگاهش به مخالفت‌های ایران با همه‌پرسی و ضرورت میانجیگری کشورمان برای حل اختلاف و ایجاد اعتماد دوباره میان بغداد و اربیل سخن گفت.    

قبل از برگزاری همه پرسی استقلال اقلیم، مخالفت‌های جدی از سوی ایران و ترکیه مطرح شد. ارزیابی‌تان از این مخالفت‌ها و تفاوت رویکرد دو کشور نسبت به این موضوع چه بود؟
باید سؤال‌تان را تصحیح کنم؛ ایران، ترکیه و کشورهای دیگر مخالفت‌هایی با انجام همه پرسی مطرح کردند. علاوه بر ایران و ترکیه، کشورهای اروپایی، امریکا و روسیه نیز تأکیدشان بر این بود که رفراندوم انجام نشود. منتها برخی کشورها از اساس با آن مخالفت می‌کردند و برخی دیگر خواهان تعویق همه‌پرسی بودند، اما نقطه مشترک همه این مخالفت‌ها حفظ وحدت عراق و پایبندی به قانون اساسی عراق بود. من این را قبلاً هم گفته‌ام و باز هم خواهم گفت؛ با تجربه و شناختی که دارم جمهوری اسلامی ایران شفافیت و صداقت بیشتری نسبت به دیگران داشت. ایران از روز اول به‌صراحت اعلام کرد که با برگزاری همه‌پرسی مخالف است و در عین حال اعلام کرد که آمادگی دارد در چارچوب قانون اساسی عراق از حقوق مردم اقلیم کردستان و حفظ وحدت عراق دفاع کند. این موضع را ما در امتداد نقش و حمایت برادرانه و دوستانه‌ای ارزیابی کردیم که ایران در سال‌های گذشته نسبت به کردستان عراق ایفا می‌کرد. حمایت ایران از کردهای عراق در برابر اقدامات رژیم بعث صدام و نیز در جنگ برابر داعش فراموش‌مان نمی‌شود. بنابراین برای ما موضع ایران از موضع دیگر کشورها متفاوت است.
من به‌طور مشخص سؤالم را بر دوکشور ایران و ترکیه متمرکز کردم زیرا این دو کشوری هستند که مرزهای مشترکی با اقلیم کردستان دارند و به همین دلیل می‌توانستند مؤثرتر باشند. رئیس جمهوری ترکیه در موضع‌گیری‌هایش سعی داشت از همراهی و اشتراک نظر کامل تهران و آنکارا در قبال اربیل و همه‌پرسی سخن بگوید. آیا واقعاً در نظر شما مواضع دو کشور یکسان بود؟
شاید آقای اردوغان به خاطر منفعت و توافق‌های بلند مدت اقتصادی که با اقلیم کردستان داشت از اعلام و ابلاغ موضع‌گیری رسمی خودش خودداری می‌کرد. اما من همیشه می‌گفتم در برخی شرایطی که ممکن است در آینده پیش بیاید، موضع‌گیری ایران، ترکیه و عراق مشترک می‌شود. اما روال اجرایی آن موضع‌گیری در ترکیه و ایران تفاوت داشت. چنانچه شاهد بودیم ایران مرزش با اقلیم را بست اما ترکیه نبست. ما در طول تاریخ با ایران مشترکات نژادی و فرهنگی بیشتری داشته‌ایم. در حالی که رابطه ما با ترک‌ها این طور نیست. ایران چه قبل از انقلاب و چه پس از آن برای جنبش آزادیخواه کرد همکار و پشتیبان بود. درجنگ ایران و عراق، بمباران شیمیایی حلبچه و پس از کوچ و آوارگی اجباری که ایران مرزهای خود را به روی مردمان کرد عراق باز کرد ما شاهد همکاری و حمایت حکومت ایران بوده‌ایم. اینها نشان می‌دهد که در طول سال‌ها روابط صمیمی میان کردها و جمهوری اسلامی ایران وجود داشت. ایران نخستین کشوری بود که پس از تأسیس فدرالیته اقلیم کردستان کنسولگری خود در اقلیم را رسماً افتتاح کرد. همچنین در جنگ با داعش این مشاورین نظامی ایران بودند که در نخستین روزها برای کمک رسیدند. حمایتی که به مقاومت در برابر داعش و آزادسازی مناطق اشغال شده توسط تروریست‌ها منجر شد. متأسفانه سیاستمداران کرد در بعضی شرایط چندان توصیه‌ها و توضیحات مقام‌های ایرانی درباره همه‌پرسی و بویژه مخالفت آنها با برگزاری همه‌پرسی در کرکوک را درک نکردند. ملاحظاتی که دیدگاه مرحوم جلال طالبانی را به یادم می‌آورد که می‌گفت «ماجرای کرکوک مانند جراحی مغز انسان است که باید جراح مراقب باشد به فلج کردن بیمار منتهی نشود». همین طور هم شد و در چند روز اخیر دیدیم که شرایط طوری شد که بغداد با پشتیبانی همه کشورها و بویژه با پشتیبانی امریکا به مناطق موضوع ماده 140 که کرکوک را هم شامل می‌شد برگشت.
کرکوک قلب اقتصادی بود که به نظر می‌رسید حکومت اقلیم برای‌گذار به مرحله استقلال نگاه ویژه‌ای به منابع نفتی آن داشته است. در شرایطی که احتمال تحریم از سوی کشورهای پیرامونی مطرح بود پیش‌بینی دولتمردان اقلیم درباره مدیریت بحران اقتصادی احتمالی چه بود؟
حتماً رهبران کرد آنقدر هوشمندی داشته‌اند که به چنین مسائل و بحران‌هایی که پس از همه‌پرسی یا استقلال پیش می‌آمد فکر کنند. اما به نظرم مشاوره‌ها و رایزنی‌هایی که به آقای مسعود بارزانی در این باره داده شد، بعضاً اشتباه بود. حتی به باور من برخی افراد از قبال این مشاوره‌های اشتباه قصد داشتند رهبری حکومت اقلیم را به این بحران بکشانند. بحرانی که با بهانه دادن به دست همپیمانان و دولت بغداد و اجبار اقلیم به عقب نشینی از مناطق مورد اختلاف مانند کرکوک، دیاله و صلاح‌الدین شکل گرفته است. در این ماجرا مشخص شد ما نتوانستیم از حمایت کشورهایی که قول‌هایی برای حمایت داده بودند برخوردار شویم. در حالی که ایران از روز اول اعلام کرد که اگر همه پرسی را برگزار کردید، توقع همکاری و پشتیبانی از ما نداشته باشید.
حتماً جز این هشدارها رایزنی‌هایی هم در بین بوده است که آخرین‌اش را چند روز پیش با سفر سردار قاسم سلیمانی به اربیل شاهد بودیم. از رایزنی‌های پیش از برگزاری همه‌پرسی برایمان بگویید. در چه سطحی و با چه رویکردی برگزار شد؟
من شاید صلاح نبینم که همه مسائلی را که تا به حال مطرح شده را در اینجا مطرح کنم. اما همین قدر بگویم که تا آخرین لحظات قبل از آغاز همه‌پرسی دیدارهای زیادی انجام شد. هیأت جمهوری اسلامی ایران تا روز برگزاری همه‌پرسی شاید نزدیک به 70تا 80 جلسه با کل گروه‌ها و احزاب دیدار و رایزنی کردند.
یعنی هیأت‌های دیپلماتیک ایران رسماً به اربیل سفر داشتند؟
نه، جلسات هیأت‌های محلی با ریاست خود آقای سلیمانی انجام شد. آقای سلیمانی همچنین چند جلسه خصوصی و دو نفره با آقایان مسعود بارزانی رئیس‌جمهوری و نیچروان بارزانی نخست‌وزیر اقلیم کردستان و نیز رهبران گروه‌های دیگر از جمله حزب «حرکت تغییر» (گوران) برگزار کرد. در همه جلسات تأکید طرف ایرانی بر این بوده است که «شما این کار را نکنید زیرا اطلاع داریم که بعد همه علیه شما (کردستان عراق) متحد می‌شوند» و «ما می‌خواهیم به‌عنوان جمهوری اسلامی دستاوردهای کردهای عراق در چارچوب قانون اساسی عراق حفظ شود». حتی من خودم در این مسائل شاهدم. در یکی از پیام‌هایی که به من داده شد خود آقای سلیمانی گفتند که ما آمادگی کامل داریم تا در چارچوب قانون اساسی عراق و وحدت عراق از حقوق شما حمایت کنیم تا برسد به اجرای ماده 140». خب این پیام واضح بود. اما خیلی مسائل دیگر شد که نتیجه‌اش به این رسید که حالا ما به‌دنبال این هستیم که جنگ و دعوا متوقف شود و چنانکه شاهد بودید حکومت اقلیم کردستان پاسخ مثبتی به درخواست آقای حیدرالعبادی داد و برای مذاکره اعلام آمادگی کرد. من شخصاً امیدوار بودم که رهبری سیاسی کردستان دچار این اشتباه نمی‌­شد؛ اما حالا که این کار شده است باز خوشحالیم که همیشه کردها خواهان صلح بوده‌اند و امروز تأکیدشان این است که از راه مذاکره به نتیجه برسیم که مشکلات حل شود و مردم کرد آسیب نبینند.
با آنچه گفتید می‌توان حدس زد که در آخرین سفر سلیمانی به اربیل نیز چه مباحثی مطرح شده اما سؤال این است که چه ویژگی‌هایی در او وجود داشته است که به‌عنوان یک فرمانده ارشد  نظامی این نقش دیپلماتیک را ایفا می‌کند و از سوی مقامات کردستان عراق نیز پذیرفته می‌شود؟
من شخصه به آقای سلیمانی خیلی علاقه‌مندم و در رابطه مسائل سیاسی اقلیم کردستان از گذشته تا به امروز شخصاً با ایشان ارتباط داشته‌ام و در شخصیت او فقط وجه نظامی‌اش را نمی‌بینم. دیپلماسی در ذهنیت و شخصیت ایشان جریان دارد. او از گذشته با گروه‌های کرد رابطه داشت. سال 1991 میلادی که قیام شد، من نماینده طالبانی در ایران بودم و همراه هیأتی به دیدار ایشان رفتیم. در جریان بودم که سلیمانی روابط خیلی خیلی نزدیک و صمیمانه‌ای با آقای طالبانی داشت. البته با دیگر رهبران کرد ازجمله آقایان مسعود و نیچروان بارزانی نیز رابطه داشت.
نه به‌عنوان یک نظامی بلکه به‌عنوان یک مشاور سیاسی در حوزه خاورمیانه نقش مثبتی در رابطه میان جمهوری اسلامی و منطقه و حل مسائل سیاسی و نظامی ایفا می‌کرد. آنقدر اعتماد به ایشان هست که می‌تواند اثر‌گذار باشد.به نظر من اعتماد به نفس سلیمانی و توانایی او می‌توانست سبب شود که مشکلات از کردستان عراق دور شود اما متأسفانه از ظرفیت‌های ایشان استفاده نشد.
گمانه زنی‌های متعددی در مورد نقش امریکا و اسرائیل در ترغیب مقام‌های اربیل به برگزاری همه‌پرسی مطرح می‌شد. گمانه‌هایی که با دیدن پرچم رژیم اسرائیل در دست تعدادی از مردم اقلیم کردستان تقویت شد. واقعیت چه بود؟
من درباره اسرئیل قبلاً نظرات خودم را گفته‌ام. اسرائیل منفعت و مصلحت خودش را در منطقه و نیز در اقلیم دارد. اغلب ما کردها خطر اعلام پشتیبانی اسرائیل از همه‌پرسی را درک می‌کردیم زیرا می‌دانستیم اگرچه کشورهایی مانند مصر، اردن یا قطر در تل آویو سفارت دارند اما چنین حمایتی سبب اختلاف اعراب و مسلمانان با کردها از هر مذهبی می‌شد. با این حال برخی مشاوران رهبران کرد اشتباهاً تصور می‌کردند که می‌شود اسرائیل از استقلال کردستان حمایت کند. کما اینکه موضع‌گیری‌های متناقض نتانیاهو درباره همه‌پرسی و اشتباه بودن آن پیش‌بینی را نشان داد.به قول آقای طالبانی شاید بشود تاریخ را جعل کرد و تغییر داد اما این امر برای جغرافیا ممکن نیست. جغرافیای کردستان عراق میان ایران، ترکیه، عراق و سوریه محاط شده است. برای تشکیل دولت کردی حداقل حمایت دو کشور از این چهار کشور ضروری است اگر نه راه نفس‌مان بند می‌آید که‌بند آمد؛ آسمان بسته شد، مرزهای زمینی بسته شدند، عراق هم حمله کرد. من از گذشته هم معتقد بودم که جنگ کردها با دولت جدید عراق حتی سخت‌تر از جنگی است که با ارتش بعث داشتیم، زیرا تفکرات قومیت‌گرا در بخشی از مدیریت جدید وجود دارد و اصرار کردها بر استقلال هم واکنش به همین تفکرات است. اگر دولت بغداد پایبندی بیشتری به قانون اساسی و توافق‌های میان بغداد و اربیل نشان می‌داد شاید به این زودی یا به این روال همه‌پرسی انجام نمی‌شد. بنابراین معتقدم اگر بخواهیم استقلال پیدا کنیم اول باید با بغداد مذاکره کنیم. نمی‌توانیم در مذاکره با تهران یا آنکارا یا دمشق به این نتیجه برسیم. به همین دلیل راه اساسی این است که در چارچوب قانون اساسی عراق بتوانیم مشکلات خودمان را حل کنیم تا تمامیت ارضی عراق حفظ شود. اما این خواست یک طرفه محقق نمی‌شود.
در پارلمان عراق انتقادات متعددی به آقای فؤاد معصوم رئیس جمهوری کرد عراق وارد شد که چرا از برگزاری همه‌پرسی جلوگیری نکرده است. آقای معصوم چقدر برای انجام این مهم امکان داشت؟
من سال‌ها با دکتر فواد همرزم بوده‌ام. اما خب باید بگویم که او از نفوذ همتای جلال طالبانی برخوردار نبود. علاوه بر اینکه توانمندی رئیس جمهوری کرد بستگی به گروه‌های کردی داشت که در اقلیم از او حمایت و تبعیت می‌کنند که متأسفانه در زمان رئیس جمهوری آقای معصوم این شرایط از بین رفت. تسلطی که آقای طالبانی در کل عراق و نه فقط در کردستان داشت از دست رفته است. فؤادمعصوم مردی مبارز، سیاستمدار و آرام و شایسته است اما شرایط تغییر کرده است و توانایی او محدودیت داشت. او سعی خودش را کرد. حتی به اربیل آمد و جلسه برگزار کرد، اما در بغداد کسی منتظر او نبود. برای همین وقتی به پایتخت برگشت نیروهای ارتش به کرکوک آمده بودند.
آیا همه اقوام و گروه‌ها در کردستان عراق با خواستی که دولت آقای بارزانی پیگیری می‌کرد همداستان و هم رأی بودند؟ به نظر می‌رسید که همه پرسی بیش از هرچیز خواست شخصی بارزانی بود تا یک اجماع جمعی...
درست است که مسعود بارزانی این روند را رهبری کرد اما در جلسه‌ای که برگزار شد با وجود همه اختلاف‌ها تصویب شد که همه پرسی در 25 سپتامبر (3 مهر) برگزار شود. اکثریت بر سر این موضوع توافق کردند؛ جز دو گروه سیاسی، یعنی «حرکت تغییر» و «جماعت اسلامی» که آنها هم مخالف استقلال کردی و همه پرسی نبودند اما مخالف روال و شیوه اجرای آن بودند. می‌گفتند چرا این تاریخ؟ چرا با عجله و چرا همه پرسی در پارلمان تصویب نشد؟ به همین دلیل در روز برگزاری همه پرسی من گفتم هرکسی برای استقلال کردی رأی ندهد خیانت می‌کند. این حرف من به این دلیل بود که من کردم، بیش از 50 سال مبارزه‌ای که کرده‌ام برای رسیدن به این آرمان بوده است که برای کردها دولت کردی داشته باشیم. اما اگر از من سؤال کنید می‌گویم که شرایط فراهم کردن دولت کردی به قول آقای طالبانی «رؤیای شاعرانه است». من این رؤیا را دوست دارم اما نمی‌توانم آن را محقق کنم بلکه می‌توانم مدیریتی در اقلیم اعمال کنم که مردم در امنیت و آسایش باشند. حرفم این است که در اقدامات آقای بارزانی همه گروه‌های کرد بجز آن دو گروه مسئول اند. اما نزدیک 16 تشکل از اتحاد میهنی، حزب دموکرات، سوسیالیست و... همه موافق بودند. اما حزب گوران و حزب جماعت اسلامی می‌گفتند که مقدمات این همه پرسی را باید در وحدت نیروهای کرد، وحدت نیروهای پیشمرگه، وحدت نیروهای آسایش و امنیت، فراهم آوردن اقتصاد مطمئن و پیش بینی لازم برای گذران زندگی مردم جست‌و‌جو کرد. با وجود این مخالفت‌ها رئیس حرکت تغییر  در روز همه پرسی رأی خود را بالاگرفت و گفت من به استقلال کردستان رأی می‌دهم اما بقیه خودشان آزادند. ملاعلی رهبر جماعت اسلامی و دکتر برهم صالح هم همین حرف را گفتند. من کردم، سال‌ها مبارزه کرده‌ام مگر می‌توانم به پیشنهاد تشکیل کشور کردی نه بگویم. اما افراد عاقل و باهوش در پاسخ این پیشنهاد می‌پرسند، «چطور؟» و «دولتی که برایم تشکیل می‌دهی مشکلاتم را زیاد می‌کند یا رفاهم را؟». رهبری یک کشور باید مشکلات آینده را ببیند. متأسفانه به نظر من باید همه گروه‌هایی که از بارزانی حمایت کردند مجازات شوند، چه اتحاد میهنی باشد، چه دموکرات باشد. این به معنی آن نیست که کاریزمای رهبران‌مان را از بین ببریم اما باید از اشتباهات‌مان درس بگیریم و به آن ادامه ندهیم. من شخصاً انتظار دارم که به سمت تشکیل یک حکومت دموکراتیک مردمی پیش برویم.
پس به نظر شما برخلاف شعارها، دموکراسی در اقلیم کردستان دچار بحران است؟
بحران بزرگی است، زیرا اگر دموکراسی به معنای واقعی وجود داشت چند نفر در رهبری مسلط نمی‌شدند. مردم گناهی ندارند. وقتی به مردم می‌گویی من دولت مستقل تشکیل می‌دهم آنها فکر می‌کنند جنگ و دعوا تمام می‌شود و آزادی کامل می‌شود اما این طور نیست. تشکیل دولت بدون پذیرش بین‌المللی به آزادی و امنیت و رفاه منجر نمی‌شود. بغداد هم باید بداند که اگر حقوق حقه مردم فراهم نشود مبارزه ادامه خواهد یافت. کردها در طول تاریخ بسیار تلاش کرده‌اند و شکست خورده‌اند، اما دوباره برخاسته‌اند. مسأله هم آرمان کردی نیست. مسأله تحقق حقوق شهروندی برای کردها در عراق است. اینکه لباس و زبان خود را داشته باشند و به‌دلیل قومیت یا مذهب‌شان از دستیابی به مناصب محروم نشوند. چنانکه آقای زنگنه به‌عنوان یک کرد ایرانی به‌دلیل توانمندی‌اش وزیر شده است. مسأله من جغرافیا نیست. چنانکه در اتحادیه اروپا مرز بی‌معنا شده است و شما فقط با تغییر کد تلفن‌تان متوجه می‌شوید که وارد کشور دیگری شده‌اید.
شاید به همین دلیل برای عامه مردم اینکه حکومت اقلیم بخواهد مرزی به مرزها بیفزاید قابل دفاع نبود...
این حرف را قبول دارم اما می‌گویم مرز را از ما بگیرند، اما حقوق‌مان را مطابق قانون بدهند. در عراق تا مسائل حل نشوند همیشه ناآرامی خواهد بود و فضا برای رشد تروریسم فراهم می‌شود. چرا داعش به وجود آمد. داعش امروز به لحاظ نظامی شکست خورده اما تبدیل به ایدئولوژی شد و اگر شرایط به وجود آورنده آن برطرف نشود، مسلماً به نحو دیگری به وجود خواهد آمد.
به هر حال روند به نحوی پیش رفت که اربیل و بغداد به مذاکره روی آورند. آیا این مذاکرات الزاماً به میانجی نیاز دارد؟
بله نیاز هست، زیرا اعتماد میان دو طرف از بین رفته است. بنابراین هم به میانجی و هم به ضمانت نیاز هست.
به‌نظر می‌رسد چند کشور نسبت به ایفای نقش میانجیگری ابراز تمایل کرده‌اند، جز ایران، عربستان مواضعی را مطرح کرده است. روسیه از پادرمیانی برای انتقال نفت سخن گفته... هر کدام از این کشورها ممکن است چه نقشی داشته باشند؟
من در اینجا نظر شخصی خودم را می‌گویم. شاید به لحاظ شکلی میانجیگری سازمان ملل بهتر از دیگر گزینه‌ها باشد زیرا شورای امنیت سازمان‌ملل نمایندگی همه کشورها را برعهده دارد، اما نظر شخصی این است که بهترین میانجیگری، میانجیگری همسایه است زیرا ما جغرافیای مشترکی داریم و اگر فردا هر تحکم و تسلطی خارج از چارچوب منافع کشورهای همسایه به وجود بیاید، مشکل آفرین می‌شود. همچنین در طول تاریخ کشورهای همسایه بویژه ایران در شرایط سخت ما را پناه داده‌اند. پس بهتر است در این میانجیگری حضور داشته باشد. تا این لحظه در میان این کشورها، من صداقت را در موضع و رایزنی‌های ایران دیده ام. تا آنجا که می‌دانم حکومت اقلیم کردستان از سازمان ملل و کشورهای دوست درخواست کرده که بیایند میانجیگری کنند. اینجا دیگر بستگی دارد که کدام کشور نزدیک‌تر است و کدام کشور می‌تواند صادق‌تر باشد. اگر میانجیگری با هدف منافع اقتصادی کشورها باشد مسلماً بی‌نتیجه خواهد بود. چنانکه ترکیه به‌دلیل منافع اقتصادی‌اش موضع‌های مختلفی درباره مسأله اقلیم و خرید نفت اعلام کرد. اشتراک اقتصادی ایران و اقلیم کردستان اما محدود به بازارچه مرزی است و این بی‌طرفی بیشتری ایجاد می‌کند.
در روزهای گذشته خبری از دیدار یک هیأت کردی با آیت‌الله سیستانی منتشر شد. نقش ایشان در کمک به حل این مسأله را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
آیت‌الله سیستانی مرجعیت دینی قوی است که ما کردها برای ایشان احترام قائل هستیم. پیام آیت‌الله سیستانی وقتی صادر شد بلافاصله از سوی رهبری اقلیم کردستان استقبال شد و گفتند که ما آمادگی داریم در چارچوب پیام ایشان وارد مذاکره شویم، اما گروهی که به دفتر ایشان رفتند از طرف اتحادیه میهنی کردستان بودند. آنها  از آن دیدار هم راضی بودند و هم خوشحال. این یک کار حزبی بود اما حکومت اقلیم رسماً اعلام کرد که هم از پیام آقای عبادی استقبال می‌کند و هم از پیام آیت‌الله سیستانی.
انتخاب پارلمانی اقلیم کردستان که قرار بود 10 آبان برگزار شود به تعویق افتاده. احتمال می‌دهید که چه تاریخی برای برگزاری این انتخابات مشخص شود؟
فعلاً بحث و جدل است. بین 6 ماه، یک سال و دو سال آینده مطرح می‌شود. برخی‌ها در شورای کنونی که می‌خواهند حکمرانی‌شان ادامه پیدا کند می‌گویند انتخابات دو سال دیگر برگزار شود. در صورتی که اگر انتخابات پارلمان برگزار شود به نظر من جغرافیای سیاسی اقلیم کردستان تغییر می‌کند.
این تغییر به کدام سمت خواهد بود؟
امروز در صحنه می‌شود چند جهت تعریف کنیم که شامل حرکت تغییر (گوران)، جماعت اسلامی و ائتلاف برای دموکراسی و عدالت پروری به رهبری دکتر برهم صالح است. گروه‌های دیگری هم هستند که می‌خواهند ائتلاف‌های جدیدی را تشکیل بدهند و پیشنهاد داده‌اند که یک حکومت انتقالی و موقت برای حل بحران‌های جاری تشکیل بدهند. حالا اینکه جزئیات این حکومت انتقالی پیشنهادی چیست من چندان در جریان نیستم، اما به هر حال لازمه این است که هر چه زودتر انتخابات پارلمانی و حکومت مردمی و دموکراتیک تشکیل شود و در چارچوب قانون اساسی عراق حقوق ملت کرد تحقق یابد.
یعنی نهایت خواسته‌های اقلیم در مذاکره با بغداد اجرای بدون تنازل قانون اساسی موجود است؟
بله، زیرا اگر قانون تمام و کمال اجرا می‌شد به مشکل نمی‌خوردیم. ما مشکلات زیادی در این باره با بغداد داشتیم مانند پروژه قانون نفت که آماده شد و مورد توافق همه قرار گرفت. اما قرار بود پارلمان تصویب کند اما در کشوی میز رئیس پارلمان باقی مانده است. حکومت اقلیم هم یکطرفه آن را اجرا کرد. همچنین وضعیت نیروهای پیشمرگ از نظر دفاعی یا انتظامی بودن باید مشخص شود. همچنین مسائل مربوط به بودجه، تنظیم روابط دیپلماتیک اربیل و بغداد باید مورد مذاکره قرار بگیرند و اجرایی شوند. همچنین در مورد مناطق اختلافی ماده 140 قرار بود که برای پیوستن‌شان به اقلیم رفراندوم برگزار شود که نشد و اقلیم هم یکطرفه آن ماده را اجرا کرد.
روابط آتی‌تان با ایران را پس از حل مسأله چگونه پیش‌بینی می‌کنید؟
به قول آقای طالبانی نمی‌شود جغرافیا را تغییر داد و به همین دلیل ما همیشه به رابطه و دوستی با ایران نیازمندیم.

نیم نگاه
هیأت جمهوری اسلامی ایران تا روز برگزاری همه‌پرسی شاید نزدیک به 70 تا 80 جلسه با کل گروه‌ها و احزاب دیدار و رایزنی کردند
بهترین میانجیگری، میانجیگری همسایه است زیرا ما جغرافیای مشترکی داریم و اگر فردا هر تحکم و تسلطی خارج از چارچوب منافع کشورهای همسایه به وجود بیاید، مشکل آفرین می‌شود. همچنین در طول تاریخ کشورهای همسایه بویژه ایران در شرایط سخت ما را پناه داده‌اند. پس بهتر است در این میانجیگری حضور داشته باشد
بیش از 50 سال مبارزه‌ای که کرده‌ام برای رسیدن به این آرمان بوده است که برای کردها دولت کردی داشته باشیم. اما اگر از من سؤال کنید می‌گویم که شرایط فراهم کردن دولت کردی به قول آقای طالبانی «رؤیای شاعرانه است»
تشکیل دولت بدون پذیرش بین‌المللی به آزادی و امنیت و رفاه منجر نمی‌شود. بغداد هم باید بداند که اگر حقوق حقه مردم فراهم نشود مبارزه ادامه خواهد یافت.  مسأله تحقق حقوق شهروندی برای کردها در عراق است

 

 

 

تهران- ایرنا- نماینده‌‌ حکومت اقلیم کردستان عراق در ایران گفت: مدت ریاست مسعود بارزانی در اقلیم کردستان عراق تا چهار روز دیگر (اول نوامبر) به پایان می رسد و شایعات مبنی بر کناره گیری وی صحت ندارد زیرا به دلیل پایان دوره ریاست، نیازی به کناره گیری او در این مدت کوتاه نیست.

«ناظم دباغ» روز شنبه در دومین روز فعالیت بیست و سومین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری ها با حضور در غرفه ایرنا افزود: مدت ریاست دو ساله مسعود بارزانی اقلیم کردستان عراق چهار روز دیگر پایان می یابد و وی دیگر نامزد ریاست اقلیم کردستان نخواهد شد.
وی در خصوص آخرین تحولات اقلیم کردستان عراق گفت: اکنون رهبری کل و حکومت اقلیم کردستان عراق پذیرفته است که در چارچوب قانون اساسی عراق و حفظ وحدت عراق به توافقاتی برسند و امروز با برگزاری جلسه ای، توافقاتی بین ارتش عراقی، نیروهای حشد الشعبی و پیشمرگه به وجود آمد.
نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران تصریح کرد: بر اساس توافق انجام شده در جلسه امروز، جنگ متوقف شده و سپس نیروهای پیشمرگه به خط سبز یعنی مرزهای قبل از 2003 برمی گردند.
دباغ درباره تحولات اقتصادی اقلیم کردستان عراق نیز اظهار داشت: ابتدا با شرایط پیش آمده مردم این منطقه به لحاظ سوخت با مشکلاتی مواجه شدند اما با افتتاح مرز باشماق و مرز پرویز خان در ایران که فردا (هفتم آبان ماه) به بهره برداری می رسد و نیز، از آنجا که ترکیه مرز خود را باز گذاشته است، مشکلات اقتصادی مردم کردستان عراق که پس از برگزاری همه پرسی تشدید شده بود، کاهش می یابد.
وی یادآور شد: حکومت اقلیم کردستان عراق، ارتش عراق و پیشمرگه اکنون در حال مذاکره هستند تا در باره حدود مناطق مورد مناقشه به توافق برسند.

نقش ايران براي كردها بسيار متفاوت از تركيه است

حضور سردارسليماني براي وساطت نبود

اقليم كرد بدون هيچ قيد و شرطي آماده مذاكره است

ما خواهان پايبندي بغداد به قانون 140 هستيم

عراق روزهاي پرتلاطمي را پشت سر مي‌گذارد. از يكسو خطر داعش را دفع مي‌كند و از سوي ديگر منازعات داخلي موجب ناآرامي اين كشور گرديده است. پس از آنكه با ورود مرجعيت و وحدت ميان گروه‌هاي مختلف در مبارزه با داعش شاهد پيروزي‌هاي چشم گير در جبهه مقاومت بوديم، ناگهان بحث برگزاري همه پرسي اقليم كردستان و جدايي آن از كشور عراق مطرح گرديد.

اين شوك سياسي به عراقي كه هنوز درميدان مبارزه جاي پا سفت نكرده بود، كمي سخت آمد و مسئولان دولت مركزي نسبت به آن واكنش جدي نشان دادند. همراه با مواضع جدي بغداد، همسايگان عراق نيز نسبت به زمان برگزاري اين همه پرسي در وضعيت فعلي مخالفت كردند و موجي از نارضايتي نسبت به اين اقدام از سراسر جهان به اربيل منتقل شد. اما اقليم بر اقدام خود اصرار كرد و نهايتاً پس از برگزاري رفراندوم و اعلام آراي اكثريت به جدايي كردستان از عراق، شاهد افزايش منازعات با همسايگان و دولت مركزي بوديم.

همسايگان به خواسته دولت مركزي مرزهاي هوايي و زميني براقليم را بستند و نمايندگان دولت بغداد را نماينده رسمي در مرزها قلمداد كردند تا از اين طريق مخالفت جدي خود با جدايي كردستان را اعلام كرده باشند. دراين وانفسا مرگ جلال طالباني رهبر و سياستمدار كاركشته كرد نيز موجب از بين رفتن اميدها براي بالانس حوادث ورخدادهاي اخير گرديد. نهايتاً دولت مركزي تصميم گيرفت با استفاده از نيروي نظامي به سمت مناطق متنازعه رفته و چاه‌هاي نفت در كركوك را به دست بگيرد.

مسلماً نمي‌توان جدايي اقليم كردستان را در وضعيت فعلي اقدامي معقولانه تفسير كرد، چرا كه درحال حاضر انرژي كشور عراق تاحد زيادي صرف مبارزه با تروريسم شده و توان پرداختن به چنين منازعه‌اي را نداشت. با اين حال بايد دو روي سكه اين اتفاق را مورد بررسي قرار داد تا نسبت به كل اتفاقات رخ داده بينش عميق تري به دست آورد.

براي اينکه نگاه عميق تري نسبت به اقدامات اقليم كردستان در حوادث اخير به دست آوريم نظرات آقاي دکتر ناظم دباغ نماينده اقليم کردستان عراق در ايران را نيز جويا شديم . از آنجا كه كردستان عراق در مراحل مختلف رابطه مناسبي با ايران و شيعيان داشته، اقدام كنوني آنها كمي با روابط عميق دوطرف مغايرت دارد و ايران سعي دارد تا اين مسئله بدون خدشه دارشدن روابط با بغداد و اقليم حل فصل كند.

مناطق متنازعه اصلي ترين اختلاف كردها و بغداد

دكتر دباغ نيز نسبت به حسن نيت ايران تاكيد دارد و معتقد است: ما به لحاظ نژادي، استراتژيک و طبيعت جغرافيايي با ايران اشتراك داريم. کرد با ايران هم نژاد است؛ ما همه آريايي هستيم؛ هر دو مسلمان هستيم و ما در سرزمين خودمان ساکن هستيم. در طول تاريخ ايران پشتيبان کردها و مردم عراق بوده است و ما هيچ دشمني اي با ايران نداريم. چند سال گذشته کرد عراق ثابت کرده دوست واقعي ايران است و در امنيت و آسايش منطقه و مرزها اثرگذار بوده است. اگرچه ايران از اول مخالف همه پرسي بوده، ولي در کنار اين مخالفت راه حلي داشته است. ايران گفته آمادگي دارد بين اقليم کردستان عراق و بغداد زمينه مذاکره را فراهم کند و از حقوق کرد طبق قانون اساسي عراقي حمايت کرده واين نکته مثبتي است.

اساس اختلافات ميان اقليم كردستان و دولت مركزي برسر مناطق متنازعه در اصل 140 قانون اساسي عراق است. دراين بخش آمده است كه در مناطق متنازعه همچون كركوك بايد همه پرسي انجام شود تا معلوم شود جمعيت منطقه متنازعه مايل هستند در کردستان باشند يا با بغداد؟ . البته اين هم قيد شده است كه اجرا شدن اين همه پرسي بايد با همراهي دولت بغداد باشد و نمي‌توان به صورت يكجانبه آن را برگزار كرد. كردها مدعي انضمام كركوك به اقليم هستند، اما دولت مركزي اين را نپذيرفته و نسبت به منابع نفتي عظيم آن حساسيت دارد.

اگر دولت مركزي به قانون عمل مي‌كرد رفراندومي شكل نمي‌گرفت

نماينده اقليم كردستان عراق معتقد است اين مناطق با توجه به مذاكرات و تفاهمات صورت گرفته با دولت مركزي بايد به صورت مشترك اداره شود، اما دولت مركزي اين مسائل را رعايت نكرده و امروز شاهديم كه نيروي نظامي به آن گسيل داشته است. ناظم دباغ معتقد است كردها در مراحل مختلف همچون مبارزه با داعش با رشادت‌هاي پيشمرگه دركنار دولت مركزي جنگيد و اين حسن نيت كردها را مي‌رساند. چرا كه اگر مقاومت‌هاي نيروهاي پيشمرگ نبود امروز كركوك در دست داعش بود. لذا مي‌بايست در تفاهم و مشاركت همه جانبه امورات اختلافي را حل و فصل نمود.

وي معتقد است كردها نسبت به سفارشات آيت الله سيستاني و دكترالعبادي توجه داشته و حاضر به مذاكره بدون هيچ پيش شرطي هستند، اما دولت مركزي بايد نسبت به اجراي قانون پايبند باشد و خواست كردها را مدنظر قرار دهد. براين اساس اگر دولت مركزي به تعهدات قانون عراق پايبند بود هيچگاه شاهد برگزاري رفراندوم نبوديم.

درحقيقت همه پرسي كردستان واكنشي بود به اقدامات دولت مركزي تا نسبت به تعهدات قانوني پايبند باشد. درحال حاضر نيزما آماده‌ايم تا در هرگونه مذاكره با مقامات بغداد براي حل وفصل مسالمت آميز اين مشكل مشاركت كنيم، بدون آنكه شرطي را مطالبه كنيم و اين نشان از حسن نيت رهبري كرد است.

نقش ايران براي كردها بسيار متفاوت از تركيه است

دراين ميان نقش ايران و تركيه نيز به عنوان همسايگان قدرتمند عراق كه نسبت به مسائل كردها توجه ويژه دارند بسيار حائز اهميت است. دكتر نظام دباغ در اين باره تاكيد دارد كه نبايد حساب ايران با تركيه را نسبت به كردها يكي دانست . وي معتقد است ايران در ساليان دراز و در بسياري از مراحل مختلف همواره حامي و ياور كردها بوده و اين پيوند ميان دوطرف موجب توقعات فراواني است كه نمي‌توان به سادگي از‌آن گذشت.

ما توقع داريم ايران همچون هميشه با استفاده از توان ديپلماسي خود وارد عمل شود و اختلافات را كاهش دهد. بايد براين نكته تاكيد داشت كه اگر ايران و وساطت‌هاي آن نبود، مشخص نيست چه وضعيتي در كركوك با ورود نيروهاي ارتش رخ مي داد و احتمال يك درگيري تمام عيار وجود داشت. ايران دوست عراق و كردهاست و اين مي‌تواند موجب حل مشكل امروز گردد.

هرچند كه رهبري كرد اعلام كرده آماده مذاكره است، اما اين توقع وجود دارد تا دولت مركزي بر وظايف قانوني و تعهداتش پايبند باشد. حضور نيروي نظامي ارتش در مسائل داخلي كار درستي نيست و اين مي‌تواند موجب اختلافات داخلي گردد.

سابقه مذاكرات اقليم كردستان و دولت مركزي طولاني است و دفعات زيادي اين اتفاق افتاده است. چه آن زمان كه جلال طالباني مرحوم روي كار بود و چه بعد از‌آن كه اختلافات بيشتري ميان اقليم و دولت بغداد شكل گرفت. مسائلي همچون ماده 140، قانون پيشمرگ، قانون نفت، پروژه نفت، پروژه روال روابط بين اقليم کردستان و دولت مرکزي، و... ازجمله مواردي است كه كردها براي مذاكره با دولت عراق برآن تاكيد دارند.

حضور سردارسليماني براي وساطت نبود

نماينده اقليم كردستان عراق نيز با تاكيد براين موارد معقتد است، دولت‌هاي پيشين و دولت كنوني نسبت به اين تعهدات بي تفاوتند و حقوق كردها را ناديده مي‌گيرند. اما هربار كه اختلافات افزايش مي‌يابد وعده مذاكره پيرامون مسائل اختلافي مي‌دهند. اين مسئله باعث بروز نا رضايتي در بين كردها گرديده و آنها خواهان تعيين تكليف وضعيت حقوق هستند و هيچ خصومتي با دولت مركزي ندارند. ما همه به عراق پايبنديم و اين را با ابراز حسن نيت خود در دفاع از مرزها و حسن نيت با همسايگان اثبات كرده‌ايم، اما بايد نوع رفتار و واكنش‌هاي دولت مركزي نسبت به كردها را نيز مدنظر قرار داد.

دكتر ناظم دباغ درمورد برخي گمانه زني‌ها پيرامون حضور سردار سليماني براي وساطت ميان دولت مركزي گفت: ايشان دوست وياركردها هستند اما حضورشان دراقليم صرفاً براي حضور برسر مزار جلال طالباني بود كه دوستي ديرينه با ايشان داشتند.

اما با اين اوصاف ما همچون هميشه تمايل داريم تا ايران با استفاده از توان خود نسبت حل موضوع با ديپلماسي لازم وارد ميدان شود و اختلافات را برطرف سازد. امروز كردها آماده هرگونه مذاكره هستند تا دامنه اختلافات بيش از اين نشود و اتفاق بدي در عراق رخ ندهد. با اين اوصاف پيش بيني آينده كمي سخت است اما اين انتظار وجود دارد تا كشورهايي همچون ايران حامي صلح و امنيت همسايگان باشند.

رئیس اقلیم به پیشنهادها و طرح‌های جایگزین بی‌توجهی کرد

لیلا ابراهیمیانسوم مهر، تاریخ برگزاری همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان بود؛ طرحی که بیشتر دولت‌های منطقه و جهان با آن موافق نبودند. از همان ابتدای طرح همه‌پرسی، پیشنهاد ایران تعویق آن بود تا آخرین واکنش که یک روز قبل از برگزاری همه‌پرسی، علی شمخانی، دبیر شورای امنیت ملی، از مسدودشدن مرزهای هوایی کردستان عراق خبر داد. البته قبل از آن هم ایران در دیدار با نمایندگان اقلیم کردستان که با هیئتی به ایران آمده بودند، درباره طرح جایگزین گفت‌وگو کردند. سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، هم در دیدار با مسعود بارزانی از طرح پیشنهادی ایران گفته بود. موضع ترکیه هم درباره همه‌پرسی در اقلیم کردستان مخالفت بود؛ مخالفتی صریح و آشکار، اما با همه این مخالفت‌ها، همه‌پرسی در اقلیم کردستان عراق برگزار شد. حالا عراق روزهای پرتنشی را پشت‌سر می‌گذارد؛ تنش از اربیل به کرکوک رسیده و دامنه آن از کرکوک به اربیل بازگشت. حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق، بعد از یک جلسه امنیتی به نیروهای عراقی دستور داد عملیات بازپس‌گیری کرکوک را آغاز کنند. در پی این دستور، نیروهای نظامی عراق که در روزهای اخیر با تجهیزات نظامی در مرزهای کرکوک مستقر شده بودند، وارد شهر شدند و پس از عقب‌نشینی پرحرف‌وحدیث پیشمرگه‌های کُرد، توانستند چند موضع مهم را در جنوب کرکوک به تصرف خود درآورند. براساس بیانیه ارتش عراق، این نیروها توانستند پایگاه نظامی «کی۱»، میدان نفتی «بابا گورگور»، ساختمان‌های شرکت نفت شمال، یک نیروگاه برق و مجتمع‌های صنعتی را تصرف کنند، اما در اربیل صدای دیگری به گوش می‌رسد؛ رئیس اقلیم کردستان عراق در اولین واکنش رسمی پس از درگیری در کرکوک با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد پیشروی‌های نیروهای دولتی در کرکوک به دلیل «خیانت» یکی از احزاب کُرد بوده است؛ سخنی که به‌طور غیرمستقیم «اتحادیه میهنی» را هدف گرفته بود. روز گذشته، «بافیل طالبانی»، فرزند جلال طالبانی فقید و از اعضای ارشد حزب اتحادیه میهنی کردستان، در گفت‌وگو با شبکه «فرانس ٢٤»، این سخن بارزانی را «ادعایی بی‌اساس» خواند. ناظم دباغ، هم در گفت‌وگو با «شرق» به این مسئله پاسخ می‌دهد و از تحولات اقلیم کردستان عراق بعد از همه‌پرسی استقلال می‌گوید. او این همه‌پرسی را اشتباهی می‌خواند که درنتیجه بسته‌بودن پارلمان اقلیم کردستان و مشاوره‌های بد به مسعود بارزانی رخ داده است. او معتقد است سیاست‌مداری که برای فردای تصمیم خود برنامه نداشته باشد، بی‌سواد است.  بعد از پایان همه‌پرسی طرح جایگزین آمریکا، انگلستان، فرانسه و سازمان ملل در پارلمان کردستان که بعد از دو سال تعطیلی، بازگشایی شده است، رأی نیاورد و اقلیم کردستان همچنان بر خواسته خود، پذیرش نتیجه همه‌پرسی، تأکید دارد. آخرین موضع دولت عراق این است: دادگاه عالی فدرال عراق دستور توقف برگزاری همه‌پرسی استقلال اقلیم کردستان را صادر كند. در این وضعیت، با «ناظم عمر دباغ»، نماینده اتحاديه ميهني و اقليم، به گفت‌وگو نشستیم. 

‌ تحولات به‌سرعت در اقلیم کردستان عراق رخ می‌دهد. 
بله! متأسفانه این‌طور است. نباید این اتفاقات در اقلیم کردستان عراق می‌افتاد؛ البته از روز گذشته، وضعیت به ثبات نسبی برگشته است. عراق با همکاری و توافق دسته‌جمعیی نیروهای آمریکایی و کشورهای منطقه توانست تاحدی نیروهای پیشمرگه را از مناطق کرکوک و مناطقی که قبل از جنگ داعش در اختیار دولت مرکزی بود و بعد از آن به دست کُردها افتاد، بیرون کند. این مناطق از خانقین تا سنجار، چاه‌های نفت زمار و باشیق است. همچنین حکومت اقلیم کردستان در اطلاعیه‌ای، پذیرش پیشنهاد نخست‌وزیر عراق را برای مذاکره طبق قانون اساسی عراق اعلام کرده است. منتظر هستیم شرایطی فراهم شود تا نماینده‌های حکومت اقلیم کردستان با نماینده حکومت مرکزی بغداد جلسه مشترک برگزار کنند. 
‌چرا متأسفانه؟ 
این دو جنبه دارد؛ اول به دلیل اینکه ما نتوانستیم به‌خوبی مشکلات و خطراتی را که قبلا دوستان کُرد، درباره خطر برگزاری همه‌پرسی به آنها اخطار داده بودند در نظر بگیریم. ما نبایدد همه‌پرسی استقلال‌خواهی را برگزار می‌کردیم. برگزاری همه‌پرسی واکنش‌هاي بین‌المللی را در پی داشت، اگرچه با میانجیگری آنها حمله نظامی بغداد به اقلیم کردستان خنثی شد. حالا باید در چارچوب قانون اساسی عراق، مشکلات خود را حل کنیم و باید به قبل از سال ٢٠١٤ برگرديم؛ یعنی جغرافیای اقلیم کردستان که حکومت اقلیم آن را در نظر داشت، کوچک‌تر شد. شاید مرزهای ما به سال ٢٠٠٣ میلادی برگردد؛ یعنی قبل از فروپاشی صدام حسین. 
‌چرا اقلیم کردستان عراق، به پیشنهادهای قبل از برگزاری همه‌پرسی برای به‌تعویق‌انداختن آن بی‌توجه بود؟ 
اشتباه دقیقا همین است؛ باید بپرسیم چرا رئیس اقلیم کردستان به پیشنهادها و طرح‌های جایگزین بی‌توجهی می‌کرد و دلیل این پافشاری بر برگزاری انتخابات چه بود؟ شاید دلیلل اصرار رئیس اقلیم کردستان به این مسئله، مشاوره‌ها و رایزني‌هایی است که به‌دور از واقعیت‌های سیاسی انجام می‌شد. مسعود بارزانی، تنها این تصمیم را نگرفته است، همه گروه‌هایي که در اقلیم کردستان هستند و کسانی که به او مشاوره می‌دادند به یک اندازه در این مسئله خطاکارند. این افراد یا از سیاست بین‌المللی اطلاعی نداشتند یا از این رویه منظور خاصی داشتند. 
‌چه منظوری؟ 
به‌هرحال اینها می‌خواستند کُرد را به مسیری یا بازی بین‌المللی‌ای بکشانند که در نهایت مجبور شوند قانون اساسی عراق را بپذیرند؛ در اینجا فدرالیسم به فدرالیسم حقیقیی برمی‌گردد. یعنی دولت مرکزی درباره سیاست دفاعی، مالی و خارجه تصمیم می‌گیرد. کُرد اختیارات قبلی خود را از دست می‌دهد. ما قبلا اختیاراتی در حد یک دولت داشتیم ولی بعد از این ممکن است حتی دفتر نمایندگی اقلیم کردستان در کشورهای مختلف هم پابرجا نماند و در دل سفارت عراق در تهران تعریف شود. قانون اساسی اجازه دفتر مستقل به اقلیم کردستان را نمی‌دهد. 
‌مشاوران آقای بارزانی چه کسانی بودند؟ 
فعلا صلاح نیست این افراد را اسم ببریم؛ این افراد يا اطلاعی دقیق از مسائل سیاسی ندارند یا اینکه واقعا می‌خواستند کردستان را به بحرانی سوق دهند که نتیجه آن محدودیتت برای کردها باشد. 
‌این نوعی پاک‌کردن صورت‌مسئله یا سلب مسئولیت از افراد رده بالای سیاسی است؟ 
بالاخره کردستان به مسیری رفت که اتحاد بین کشورهای منطقه خیلی به‌سرعت انجام شد. کشورهای اروپایی و سازمان ملل هم با بغداد همراهی کردند. در این مشکلات چندروزه،، آمریکایی‌ها مدام می‌گفتند باید کردها به مذاکره با بغداد برگردند و در چارچوب قانون اساسی عراق، به حفظ وحدت با بغداد یاری رسانند. این پیام‌ها مشخص است؛ یعنی این دولت‌ها سیاست‌های قبل از ١٦ اکتبر کردستان را پذیرا نیستند. 
‌اتحادیه میهنی کردستان عراق چه راهبردی را در پیش داشت؟ 
به نظرم رهبری اتحادیه میهنی کردستان عراق، باید بیشتر به مشورت‌ها و پیام‌هایی که از کشورهای دوست داده می‌شد توجه می‌کرد ولی متأسفانه از زمان بیماری مرحومم مام‌جلال طالبانی، اقلیم کردستان با خلأ رهبری ایشان روبه‌رو شده‌اند. آقای طالبانی سیاست‌مداري واقع‌گرا بود و به خواست فردی توجه نداشت. او جدایی‌طلبی کردستان را رؤیایی می‌دید که ممکن است در خواب تعبیر شود نه در واقعیت. تأکید طالبانی بر حفظ وحدت عراق در چارچوب قانون اساسی عراق بود و اينكه در پارلمان عراق به حقوق اساسی همه مردم و کردها توجه شود. یعنی باید با بغداد توافق استراتژیک داشته باشند. البته حرکت اخیر اقلیم کردستان واکنشی به رفتار نادرست بغداد با اقلیم بود، اما این واکنش اعلام شد. 
‌یعنی چه؟ 
یعنی مدام تأکید کردند که باید بتوانیم همین مسائل را زمینه جدایی از بغداد قرار دهیم. اشتباه دقیقا همین‌جاست. 
‌ اتحادیه میهنی چه رویه‌ای را دنبال می‌کرد؟ 
در کل رؤیای اتحادیه میهنی کردستان برای آینده در چارچوب آرمان‌هایی که داشت، تأمین و دسترسی به حقوق خود در چارچوب قانون اساسی و حق تعیین سرنوشت بوده است.. درون اتحادیه عده‌ای مخالف برگزاری همه‌پرسی بودند و عده‌ای از آن حمایت می‌کردند. جماعت کومله اسلامی و حرکت تغییر هم مخالف برگزاری همه‌پرسی بودند. کل گروه‌های سیاسی با استقلال کردستان موافق هستند اما با رویه و زمان برگزاری همه‌پرسی توافق نداشتند. اما روز قبل و بعد از برگزاری همه‌پرسی مسئله کاملا متفاوت شد؛ یعنی خیلی از گروه‌ها حتی در خود اتحادیه هم اصرار به این کردند که همه‌پرسی به تعویق بيفتد یا اینکه بعد از پایان همه‌پرسی گفتند نباید به مسائل بعدی دامن زد و باید با بغداد در چارچوب قانون اساسی توافق کنیم. در درون اتحادیه تک‌صدایی نبود و صداهای مختلفی به گوش می‌رسید. 
‌کدام دیدگاه در درون اتحادیه در اکثریت بود؟ 
اکثریت با کسانی بود که مخالف برگزاری همه‌پرسی بودند. 
‌آیا اربیل از این مخالفت‌ها مطلع بود؟ 
کاملا اطلاع داشتند. 
‌چرا توجهی نکردند؟ 
شاید پاسخ به این چرایی خیلی زود باشد؛ حتما او هم دلایل خاصی برای این اکراه دارد. 
‌شما قبلا در گفت‌وگو با «شرق» رفراندوم را استراتژی خوانده بودید نه تاکتیک. 
من به‌عنوان نماینده اقلیم کردستان، به‌عنوان سخنگو عمل کرده‌ام. ولی نظر شخصی من همان است که درگفت‌وگو با «فرانس‌پرس» گفتم. همه‌پرسی يك راه برای مبارزه است ولیی همه راه‌ها نیست. مبارزه راه دیپلماسی و مردمی هم دارد. باید رهبری مردم، بتواند و بداند چه شرایطی برای پاسخ مثبت به مردم را بداند. رهبری کرد این پاسخ به مطالبات مردم را نمی‌دانست. 
‌این عدم‌اطلاع را چگونه توجیه می‌کنید؟ 
رئیس اقلیم کردستان در جنگ داعش این اطمینان را پیدا کرده بود که اروپا و آمریکا بار دیگر به آنها تسلیحات خواهند داد. آنها فکر می‌کردند اروپا و آمریکا همان رفتاری را با اقلیمم خواهند داشت که در زمان مبارزه با داعش داشتند. ولی من چندین بار گفته بودم که در چارچوب جنگ داعش این کمک‌ها انجام می‌شد. اروپایی‌ها به عنوان ابزار جنگ به ما نگاه می‌کردند؛ آنها فکر نمی‌کردند ما با عراق مشکل سیاسی داریم. من معتقد بودم جنگ با داعش که تمام شود مشکلات کردستان بیشتر خواهند شد و همین‌گونه هم شد. ما باید خیلی مواظب باشیم وگرنه دشمنان از این خطاها استفاده خواهند کرد و یکی از همین اشتباه‌ها، برگزاری همه‌پرسی بود. ایران، عراق و ترکیه الان باهم متحد هستند؛ اگر کرد باعث امنیت در منطقه نشود مسلم است که آنها علیه کرد متحد خواهند شد. 
‌تعطیلی پارلمان کردستان چقدر بر این تصمیم که شما آن را اشتباه می‌خوانید، تأثیرگذار است؟ 
اگر پارلمان باز بود و همه‌چیز همان‌جا بررسی می‌شد، این اشتباه پیش نمی‌آمد. پارلمان دو سال بود که تعطیل بود. 
‌چرا؟ 
پارلمان کردستان واقعی نبود، فراکسیون‌ها دستورات حزبی می‌گرفتند و بعد دسته‌جمعی رأی می‌دادند. یکی از مشکلات قانون اساسی کردستان بود؛ در قانون اساسی اقلیم بایدد تکلیف رئیس اقلیم مشخص می‌شد که آیا باید در بیرون پارلمان انتخاب می‌شد یا توسط پارلمان و اختیارات رئیس اقلیم هم محل بحث بود. برای حل این مسئله، طرح تجدیدنظر ارسال شد؛ وقتی دیدند که ممکن است این طرح رأی بیاورد، پارلمان تعطیل شد. 
‌یعنی حزب دموکرات؟ 
بله! من بارها هم شنیده بودم که حزب دموکرات گفته بود که این بهترین امتیاز و اختیاری است که ما به دست آورده‌ایم؛ برای همین بهتر است که پارلمان کردستان تعطیل باشد. اگرر پارلمان باز بود حتما اتفاق دیگری می‌افتاد؛ مثلا احزاب کُرد نمی‌خواستند همه‌پرسی در این تاریخ انجام شود. اگر پارلمان، پارلمان واقعی بود این اختلاف‌نظرها همان‌جا مطرح می‌شد. البته کردها مخالف استقلال نیستند. من هم آن زمان گفتم هرکسی رأی به استقلال کرد ندهد خیانت کرده است؛ یعنی بین بله و خیر به همه‌پرسی ما حتما بله می‌گفتیم. خود من بیش از ٥٠ سال است که مبارزه می‌کنم و این مبارزه برای استقلال و حقوق سیاسی است. 
‌گفته می‌شود رئیس اقلیم از تغییر موازنه قدرت در کردستان اطلاعی نداشتند. 
من اصلا این را قبول ندارم؛ مگر می‌شود کسی بر جایی حکومت ‌کند و از تغییرات و کم‌و‌کاستی‌های آنجا اطلاعاتی نداشته باشد. 
‌پس اصرار بر برگزاری همه‌پرسی و در نهایت عقب‌نشینی از کرکوک چه معنا دارد؟ 
این سؤال خود من هم هست که باید پاسخ داده شود؛ من هم می‌پرسم آیا هیچ مدرکی دال بر نتیجه مثبت این اقدام وجود داشت؟ ما گفته بودیم ایران و ترکیه و عراق علیهه کردستان متحد خواهند شد؛ یکی با بستن آسمان و دیگری با بستن زمین و يكي ديگر نيز دنبال حمله نظامی است، اما ایران در حمله پیش‌دستی نمی‌کند. 
‌پاسخ چه بود؟ 
آنها می‌گفتند این تهدیدها چند روز بیشتر طول نمی‌کشد. ما چند تأییدیه می‌گیریم تا استقلال محقق شود. 
‌حزب دموکرات از خیانت اتحادیه میهنی می‌گویند؛ اگر اتحادیه همراهی می‌کرد، این اتفاق در کرکوک نمی‌افتاد؟ 
من از این گفته‌ها متأسفم؛ کسانی که این حرف‌ها را می‌زنند می‌خواهند خیانت‌های خودشان را پرده‌پوشی کنند. در کرکوک در شب اول حمله، اتحادیه میهنی کردستان، طبق گفتهه فرماندهان ارشد اتحادیه، ١٠٢ شهید و ٢٠٠ زخمی داده‌اند. آنها چه توافقی کرده‌اند که بدون هیچ زخمی و شهیدی از هابانا تا بای‌حسن تا سنجار و زمار و... عقب‌نشینی کرده‌اند. یا ٤٤ حلقه چاه نفت به بغداد تحویل داده‌اند؛ آنها با چه توافقی به کردستان خیانت کرده‌اند؟ اگر کار اتحادیه خیانت بود کار آنها ١٠برابر خیانت بود. به‌لحاظ مهمات و قدرت نظامی نیروهای اتحادیه با چه اسلحه و تکنولوژی می‌جنگیدند، ولی در مقابل آنها با جدیدترین تسلیحات می‌جنگیدند. چرا آنها در نیم‌ساعت شهر پرده را تحویل دادند؟ چرا مخمور و سنجار و شهرهای دیگر را خالی کردند؟ 
‌اتحادیه میهنی در کرکوک چه سیاستی را دنبال کرد؟ 
به نظر من سیاست اتحادیه میهنی در کرکوک سیاست عاقلانه‌ای بود. آنها نخواستند خسارت بیشتری تحمیل شود. البته کشاندن ارتش هم تا کرکوک جای سؤال است؛ آیا ممکنن است که اقلیم کردستان عراق از توانایی نظامی بغداد و همسایه‌ها بی‌اطلاع باشد. نیروهای دفاعی بغداد، مثل دوران حمله داعش به عراق نیستند و خیلی فرق کرده‌اند، اما اتحادیه تصمیم گرفت با کمترین خسارت کرکوک را خالی کند. اتحادیه در جلسه ١٦ اکتبر در شهر دوکا گفته باید با بغداد مذاکره کنیم. سؤال دیگر هم این است که دکتر فؤاد معصوم در این جلسه حضور داشت و قرار بود پیشنهادها را به بغداد ببرد، ولی شب حمله شد و منتظر برگشت او به بغداد نشدند. اکثریت اتحادیه خواهان مذاکره با بغداد بودند، ولی در اتحادیه هم کسانی بودند که بارزانی را همراهی کردند. 
‌الان اربیل می‌خواهد با بغداد مذاکره کند؛ این طرح نسبت به طرح‌های قبلی چه امتیارها یا کمبودهایی دارد؟ 
خیلی نسبت به طرح‌های قبلی عقب‌تر است. متأسفم چرا طرح اولیه را قبول نکردند. طرفی که شکست می‌خورد باید بیشتر امتیاز بدهد و عراق به ما به چشم پیروز نگاه نمی‌کند.. جامعه بین‌الملل هم به اقلیم کردستان نظر قبلی را ندارند. الان باید پایبند قانون اساسی باشیم. 
‌امروز مخالفان بارزانی از استعفا تا محاکمه می‌گویند؛ شما فکر می‌کنید آینده سیاسی رئیس اقلیم کردستان چه خواهد شد؟ 
من نمی‌توانم درباره این مسئله گفت‌وگو کنم؛ اما آنچه مهم است این است که کردها باید متحد شوند و صدای واحد و قاطعی داشته باشند. اتحادیه میهنی کردستان و حزب دموکراتت کردستان باید بتوانند شریک سیاسی همدیگر باشند؛ مثل خیلی از کشورهایی که نظام چندحزبی یا دوحزبی دارند. الان در آمریکا حزب جمهوری‌خواه و دموکرات چنین تقسیم قدرت و همکاری‌ای را تجربه می‌کنند. گروه‌های سیاسی کُرد باید لجاجت و خودخواهی را کنار بگذارند. 
‌طبق قانون اساسی عراق، اقلیم کردستان چه امتیازی می‌تواند از این توافق به دست آورد؟ 
طبق قانون اساسی عراق، اقلیم کردستان به‌طور فدرال اداره خواهد شد؛ نیروی نظامی و دفاعی، وزارت خارجه و مالی اقلیم در اختیار بغداد خواهد بود؛ یعنی بعد از این بغداد از ماا امتیاز خواهد گرفت نه اینکه ما از آنها امتیاز بگیریم. من دیروز سخنرانی حیدرالعبادی، نخست وزیر عراق را شنیدم که اصلا اسمی از حکومت اقلیم کردستان نمی‌برد و به‌جای آن در ادبیات خود از هیئت اقلیم کردستان استفاده می‌‌کرد؛ قبلا هیئت حکومت اقلیم کردستان می‌گفت. این همان دادن یک امتیاز از اقلیم به بغداد است. 
‌چطور ممکن است که اقلیم کردستان عراق روز بعد از همه‌پرسی و حوادث بعدی آن را پیش‌بینی نکرده نباشد؟ 
سیاست علم است؛ کسی که فردای سیاست را پیش‌بینی نکند، بی‌سواد است. 
‌به نظر می‌رسد اختلاف قدیمی بین دموکرات‌ها و اتحادیه میهنی بار دیگر خود را نشان می‌دهد. 
اگر کردها اختلافی را مرتکب شدند نباید با دامن‌زدن به این اختلاف‌ها آن را بزرگ‌تر کرد. جناح‌های مختلف کردی به‌جای مقصرجلوه‌دادن یکدیگر بکوشند مشکلات را با هم رفع کنند. 
‌خلأ وجود مام‌جلال طالبانی چقدر در این فضا احساس می‌شود؟ 
خیلی زیاد؛ این مشکلات درست مثل شوک برقی به اقلیم کردستان عراق بود تا بتوانند خطاهای خود را جبران کنند و با همدیگر وارد مذاکره شوند و کسی، کسی را مقصر جلوهه ندهد. 
‌به‌عنوان سؤال آخر، آیا می‌دانید چه کسی به‌عنوان دبیر کل حزب اتحادیه میهنی کردستان انتخاب می‌شود؟ 

من هنوز هیچ برآوردی ندارم؛ به‌ویژه با خروج دکتر برهم صالح که فهرست ائتلافی با شعار دموکراسی و عدالت ارائه داده بود؛ اما به‌دلیل اختلاف‌ها و فضای موجود در اقلیم کردستان عراق از ادامه کار انصراف داد.  

«مسئولان کُرد، طرح قاسم سلیمانی را پذیرفتند»؛ این را «ناظم دباغ»، نماینده اتحادیه میهنی کردستان عراق در تهران، به «انصاف‌نیوز» می‌گوید. او درباره میانجیگری سردار قاسم سلیمانی و توافق بر سر خاتمه طرح جدایی اقلیم کردستان از عراق گفته: «این طرح از سوی مسئولان کُرد پذیرفته‌ شده است».روز سه‌شنبه، «مسعود حیدر»، یکی از نمایندگان پارلمان اقلیم کردستان، در صفحه «فیس‌بوک» خود نوشت: «پس از برگزاری همه‌پرسی، با نظارت حیدر العبادی، نخست‌وزیر عراق و وساطت قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، توافقی ۹ ماده‌ای میان هادی العامری، از فرماندهان حشد الشعبی و بافیل طالبانی، از فرماندهان اتحادیه میهنی کردستان، به وجود آمد که به‌موجب آن تا زمان نامشخص مسئله همه‌پرسی لغو شد». در این گزارش آمده است: «براساس این توافق نیروهای عراقی به مناطق مورد مناقشه بازخواهند گشت و ۱۷ مرکز اداری در استان کرکوک که دولت اقلیم کردستان از سال ۲۰۱۴ آنها را اداره می‌کند، باید به دولت فدرال عراق داده شوند و اگر دولت اقلیم کردستان این مراکز را تحویل ندهد، دولت فدرال خواهان ۱۱ مرکز دیگر خواهد شد و درمجموع ۲۸ مرکز اداری خواهند شد». همچنین آمده است: «مرکز شهر کرکوک تحت سیطره و اداره مشترک خواهد بود و کردها ۱۵ منطقه آن را اداره و تشکیلات ۲۵ منطقه دیگر را بغداد اداره خواهد کرد و این وضعیت شش ماه ادامه خواهد داشت. همچنین دولت فدرال عراق، اماکن استراتژیک کرکوک یعنی اردوگاه کیوان، فرودگاه و میدان‌های نفتی را اداره می‌کند و فرودگاه سلیمانیه برای پروازهای بین‌المللی باز خواهند شد. از سویی دیگر دولت فدرال عراق باید حقوق کارمندان سلیمانیه و کرکوک و همچنین حقوق نیروهای پیشمرگه در مرزهای سلیمانیه را پرداخت کند و طبق خواسته بافیل طالبانی اقلیم حلبچه - سلیمانیه- کرکوک باید تشکیل و برای آن دولت تعیین شود».دباغ درباره نقش سردار سلیمانی در حل مسئله اقلیم کردستان عراق گفته است: «تأکید قاسم سلیمانی بر حفظ وحدت عراق و ایجاد راه‌حل در چارچوب قانون اساسی عراق بوده است. به نظر این موضوع با توجه به پیام‌هایی که از سوی مسئولان کُردی صادر شده، پذیرفته ‌شده است؛ مگر آقای فاضل میرانی، دبیر دفتر سیاسی حزب دموکرات اقلیم کردستان عراق، دیشب در مصاحبه‌ای نگفته است من عراقی هستم و افتخار می‌کنم که عراقی‌ام، وقتی کسی از رهبری کرد این را بگوید چه معنی‌ای دارد؟» او ادامه می‌دهد: «در کل آقای سلیمانی در چارچوب دستورات رهبری و جمهوری اسلامی ایران برخورد می‌کند؛ ایشان از روز اول به‌عنوان یکی از مسئولان جمهوری اسلامی ایران به رهبری کُرد ابلاغ و توجیه کرد که انجام‌دادن همه‌پرسی به منفعت کُرد نیست و گفت ما به‌عنوان جمهوری اسلامی ایران آمادگی داریم در چارچوب قانون اساسی عراقی و حفظ وحدت عراق، برای ایجاد راه‌حل مناسب پشتیبان باشیم».شنبه گذشته، بیست‌ودوم مهر، «قاسم سلیمانی» به اقلیم کردستان عراق سفر کرد؛ پایگاه خبری «سوئیس‌اینفو» از سفر فرمانده سپاه قدس ایران به کردستان عراق خبر داد. این پایگاه خبری به نقل از یک منبع کُرد گزارش داد: «سردار قاسم سلیمانی، فرمانده سپاه قدس ایران، به‌منظور گفت‌وگو درباره بحران به‌وجودآمده میان مقامات کرد و دولت مرکزی عراق بعد از اجرای همه‌پرسی استقلال وارد کردستان عراق شده است». حالا دباغ به «ایسنا» می‌گوید: «رهبران کرد این آمادگی را دارند که از طریق مذاکره بین اربیل و بغداد مسائل و مشکلات به‌وجودآمده بین دو طرف را حل کنند».همه کشورهای منطقه به بارزانی درباره عواقب برگزاری همه‌پرسی در سوم مهر هشدار داده بودند؛ ولی او به هیچ‌کدام از توصیه‌ها گوش نکرد. حالا بعد از تنش میان اربیل و بغداد بر سر کرکوک، یکی از مناطق مورد منازعه، فشارها به بارزانی بیشتر شده است. ناظم دباغ، درباره انتشار برخی از خبرها مبنی بر افزایش فشارها بر مسعود بارزانی برای استعفا از ریاست اقلیم کردستان و همچنین آخرین تحولات درباره انجام مذاکرات بین اربیل و بغداد، گفت: «در همان موقع که بحث برگزاری رفراندوم در کردستان مطرح بود، با وجود اینکه برخی از اقوام کرد در آن منطقه و همچنین کشورهای همسایه با برگزاری رفراندوم موافق نبودند، آقای بارزانی تصمیم بر این موضوع داشتند و متأسفانه به برخی از نصایح و مشورت‌ها در این زمینه گوش ندادند».
دباغ درباره تحولات اخیر در کرکوک هم افزود: «نیروهای دولت مرکزی عراق و پیشمرگه‌های کرد موافقت کردند به شرایط ماده ١٤٠ که دو طرف درباره مناطق تحت نفوذشان توافق کرده بودند، بازگردند».
میانجیگری ایران جلوی خون‌ریزی و ویرانی را گرفت
هم‌زمان «وفیق سامرائی»، رئیس پیشین اداره اطلاعات نظامی عراق، در گفت‌وگو با یک رسانه عربی گفت: میانجی‌گری ایران میان سلیمانیه و بغداد جلوی ریختن خون‌‌ هزاران نفر و ویرانی شهرها را گرفت. میانجیگری ایران برنامه‌های بارزانی را شکست داد. او گفت: «مسئله جدایی الحشدالشعبی از دیگر نیروهای مسلح عراق به خاطرات پیوست».
 «برهم صالح»، رئیس ائتلاف برای دموکراسی و عدالت عراق و یکی از فرماندهان پیشین اتحادیه میهنی کردستان عراق هم به «شبکه المیادین» گفته است: «زمانی که داعش به مرزها رسید، ایران کمک‌های فراوانی به اقلیم کردستان عراق کرد. مردم اقلیم کردستان از نظام حاکم در اربیل راضی نیستند و مسئله همه‌پرسی نیازمند بازنگری است».

 

تعویق انتخابات پارلمانی اقلیم
اقلیم کردستان از تعلیق در اقدامات برای برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست این اقلیم خبر داد. به گزارش ایسنا، به‌ نقل از المیادین، کمیسیون برگزاری انتخابات اقلیم کردستان اعلام کرد اقدامات برای برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم کردستان را که قرار بود در اوایل ماه میلادی آتی برگزار شود، به حالت تعلیق درآورده است. «کفاح محمود سنجار»، مشاور رئیس اقلیم کردستان عراق، اعلام کرده بود انتخابات پارلمانی و ریاست این اقلیم در موعد مقرر خود به‌طور هم‌زمان برگزار خواهد شد. خبر دیگر اینکه نماینده اتحادیه میهنی کردستان عراق در تهران درباره آخرین وضعیت این حزب و انتخاب دبیر کل جدید آن گفت: «درباره انتخاب دبیر کل جدید موضوع خاصی مطرح نشده است و طبق قانون اتحادیه در صورت فوت یا استعفای دبیر کل، معاون اول تمام اختیارات را بر عهده می‌گیرد و تاآنجا‌که اطلاع دارم دو ماه زمان وجود دارد که دبیر کل جدید انتخاب شود».

 

ناظم دباغ نماينده اقليم كردستان عراق در تهران ;

طي 24 ساعت گذشته خبرهاي زيادي از اتفاقات در كركوك منتشر شده است. بر اساس اطلاعاتي كه من دارم، تا الان كلا درگيري‌اي داخل شهر كركوك رخ نداده است و اگر رخدادي اتفاق افتاده است خارج از شهر كركوك بوده است. آن اتفاقات و رويارويي‌هايي كه خارج از كركوك رخ داده است هم آنچنان رخدادهاي مهمي نبود. حكومت عراق مساله همه‌پرسي استقلال اقليم كردستان عراق و همچنين مساله تسلط نيروهاي پيشمرگه در مناطق متنازعه، موضوع ماده 140 قانون اساسي عراق را قبول ندارد و همين باعث شده است تا اختلاف نظري در مورد حضور نيروهاي پيشمرگه در استان كركوك پيش بيايد. اين در شرايطي است كه نيروهاي پيشمرگه با در ميان گذاشتن جان‌شان و با دادن خون اين مناطق را از دست داعش آزاد كرده‌اند يا در مقابل هجوم داعش از آن حمايت كرده‌اند. سعي و تلاش زيادي از سوي دو طرف وجود دارد كه اين مساله بدون درگيري حل شود و از راه گفت‌وگو و مذاكره بتوان به نتيجه مورد قبول طرفين رسيد. حكومت اقليم كردستان بر اين موضوع تاكيد مي‌كند كه مشكلات دو جانبه بايد از طريق مذاكره و گفت‌وگو حل و فصل شود. تبليغ مي‌شود كه در مورد مسائل پيش آمده ميان دو حزب عمده كردستان عراق، يعني حزب اتحاد ميهني كردستان و حزب دموكرات اختلاف وجود دارد. من علاقه‌اي ندارم در مورد اختلاف ميان اتحاديه ميهني كردستان و حزب دموكرات موضع‌گيري كنم. اما معتقدم كه بايد منتظر ماند تا حقايق روشن شود. اميدوارم كه تا روز سه‌شنبه واقعيت در مورد خبرهايي كه در اين مورد منتشر شده است روشن شود. ممكن است برخي بيانيه‌ها و حرف‌ها از سوي مقامات بيان شده‌باشد، اما حقيقتي كه در ميدان رخ مي‌دهد، با اين گفته‌ها متفاوت است. من هم به عنوان نماينده حكومت اقليم كردستان عراق در تهران و هم به عنوان شخص حقيقي يعني ناظم دباغ، نمي‌توانم بر اساس برخي گمانه‌زني‌ها و بدون در اختيار داشتن اطلاعات دقيق پاسخ بدهم.
حجم خبرها و گمانه زني‌ها در مورد مساله كركوك بسيار زياد است، اتهام‌ها و ادعاهاي مختلفي بيان مي‌شود، گروهي دعواي كنوني را بين حشد الشعبي و پيشمرگه عنوان مي‌كنند و قصد دارند مساله را به يك دعواي فرقه‌اي تبديل كنند. درگيري به هيچ‌وجه وارد شهر كركوك نشده است، نه ارتش عراق و نه حشد الشعبي به شهر كركوك وارد نشده‌اند. اتفاقاتي كه رخ داده است در مناطق حوالي كركوك رخ داده و نيروهاي پيشمرگه به اين دليل كه نتوانستند، مقاومت كنند مناطق را ترك كرده‌اند. اين درگيري‌ها هر چه باشد نام‌هايي مانند درگيري قومي، درگيري مذهبي، درگيري ارضي روي آن نمي‌توان گذاشت. هر اسمي روي آن بگذاريم، به نظر من بايد طرفين اين مساله كمال دقت و مراقبت را از خود نشان دهند، چه كرد، چه عرب همه بايد دقت كنند. چنين چيزهايي فقط به نفع دشمنان عراق و دشمنان قوم كرد است. اينكه تلاش بكنند درگيري را درگيري فرقه‌اي نشان بدهند تنها و تنها به كرد و عراقي ضربه مي‌زند. كردها در حكومت عراق مشاركت دارند و شريك بغداد هستند و همين الان هم در بغداد حضور دارند. چنين رويدادهايي بايد توسط مقامات دو طرف با دقت بررسي شود و اجازه داده‌نشود كه دشمنان عراق مورد استفاده قرار بگيرند. بايد اشاره كنم كه كشورهاي دوست، وارد شده‌اند تا از حجم اين رويدادها كاسته شود و موضوع از طريق گفت‌وگو و مذاكره حل شود. حتي اشاره‌هايي كه به حضور حزب كارگران كردستان تركيه يا پ‌ك‌ك مي‌شود به نظر من به هيچ عنوان صحت ندارد. اين مسائلي كه مطرح مي‌شود، عوامل و پايه‌هايي براي ايجاد تنش‌هاي بيشتر در منطقه هستند و باعث مي‌شوند مشكلاتي كه وجود دارد تعميق بشود و آسيب‌هاي بيشتري وارد كند. انتشار چنين خبرهايي فقط به اين دليل است كه بهانه‌اي در اختيار دولت تركيه براي ورود به مساله اقليم كردستان عراق بدهند.

 

 

http://etemadnewspaper.ir/?News_Id=89222 

 

 درگیری‌های روز گذشته در حوالی کرکوک میان ارتش عراق و نیروهای پیشمرگه را باید در ادامه چالش‌ها و تنش‌ها میان دولت اقلیم کردستان و دولت فدرال عراق در سال‌های اخیر دانست که در هفته‌های اخیر و بعد از برگزاری همه‌پرسی اقلیم بیش از هر زمانی بالا گرفته است. درواقع این درگیری‌ها بر سر مناطق مناقشه‌برانگیز میان اقلیم و دولت مرکزی است که هنوز به صورت دقیق تعیین تکلیف نشده‌اند و برگزاری همه‌پرسی نیز بر حساسیت آنها افزود. کنترل این مناطق مناقشه‌برانگیز تا پیش از بروز پدیده داعش در عراق، به صورت مشترک از طرف اقلیم و دولت مرکزی صورت می‌گرفت؛ اما با ورود داعش به خاک عراق و عقب‌نشینی نیروهای مسلح دولت مرکزی از این مناطق، کنترل و اداره این مناطق مناقشه‌برانگیز عملا به دست نیروهای پیشمرگه افتاد و از آن زمان تاکنون حفاظت از این مناطق برعهده نیروهای اقلیم کردستان بوده است. حال در شرایط جدید، دولت مرکزی می‌خواهد به مناطقی که پیش‌تر به صورت مشترک اداره می‌شدند، بازگردد. از دیگر سو، تلاش‌های بسیاری از سوی دو طرف صورت گرفت تا این مسائل و مناقشات پای میز مذاکره و به صورت مسالمت‌آمیز حل‌وفصل شوند؛ اما تاکنون این مذاکرات به نتیجه نرسیده است و نتیجه آن درگیری میان نیروهای پیشمرگه و نیروهای مسلح عراقی بوده است. در واقع بیش‌از‌این که خود این اقدام در ماهیت دچار اشکال باشد، می‌توان گفت که زمان‌بندی این اقدام بیشتر باعث این تنش‌ها شده است؛ بااین‌حال این درگیری‌ها به معنای شکست کامل روند مسالمت‌آمیز نبوده و دو طرف همچنان می‌توانند با فرونشستن تنش‌ها دوباره پای میز مذاکره این مسائل را تعیین تکلیف کنند. در واقع مسئله اصلی در کرکوک، کنترل منابع نفتی است که در سال‌های اخیر در اختیار نیروهای کرد بوده است. البته منابع نفتی کرکوک همواره برای کردها بیشتر از آنکه منافع باشد، مایه دردسر بوده‌اند. با‌این‌حال هنوز نشانه‌های قدرتمندی از پیگیری مذاکرات و روند صلح‌آمیز در عراق دیده می‌شود. سفر آقای فؤاد معصوم، رئیس‌جمهوري عراق، به اربیل و دیدار با مسعود بارزانی، رئیس اقلیم کردستان را می‌توان یک اقدام امیدبخش توصیف کرد که نشان می‌دهد دولت مرکزی نیز همچنان خواستار مذاکره با رهبران کردی برای پایان‌دادن به این تنش‌هاست. در واقع نباید فراموش کرد که شاید در کوتاه‌مدت شاهد افزایش تنش‌ها باشیم؛ اما با تداوم مذاکرات بدون‌تردید اوضاع بهبود خواهد یافت و این چیزی است که دو طرف خود را به آن متعهد می‌دانند.

از دیگر سو ما شاهد وارد عمل شدن ائتلاف ضدداعش نیز بوده‌ایم که این نیز به کاهش تنش‌ها و درگیری‌ها کمک خواهد کرد. در واقع این مداخله با این هدف صورت گرفت که در درجه اول، جنگ از حوالی کرکوک به داخل این شهر کشیده نشود؛ علاوه‌بر‌این حضور یک نیروی سوم و موازنه‌گر، دو طرف را بیش‌از‌پیش به مذاکره و پیشبرد راه‌حل صلح‌آمیز ترغیب و تشویق می‌کند. در واقع می‌توان گفت که خلاف تحلیل‌های اولیه ائتلاف ضدداعش در حمایت و پشتیبانی از نیروهای پیشمرگه وارد عمل نشد؛ بلکه هدف اصلی جلوگیری از گسترش درگیری‌ها بین دو طرف بود. از دیگر سو، در شرایط حساس کنونی رهبران عراق و اقلیم یعنی آقای مسعود بارزانی و حیدر العبادی نقش بسیار حساسی برعهده دارند. در واقع این دو رهبر كردي و عراقي می‌توانند با اتخاذ مواضعی حساب‌شده و غیراحساسی شرایط را برای مذاکره و عادی‌سازی شرایط فراهم آورند. هر‌گونه جنگ لفظی و واکنش‌های هیجانی و احساسی از سوی دو طرف تنها بر تنش‌ها خواهد افزود. هرچند در شرایط بحرانی و درگیری، ممکن است مواضعی تند از سوی مقامات اتخاذ شود؛ اما به جای درگیرشدن در جنگ‌های کلامی و دامن‌زدن به تقابل‌های نژادی، باید بر نقاط اشتراک و تفاهم تکیه کرد.

 

تهران - ایرنا - نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران گفت، نبود جلال طالبانی در عرصه سیاسی عراق احساس می شود.

ناظم دباغ عصر پنجشنبه در حاشیه مراسم بزرگداشت مرحوم جلال طالبانی رهبر اتحادیه میهنی کردستان عراق که در تهران برگزار شد، در گفت وگو با خبرنگار ایرنا افزود: پیروی مسئولان سیاسی عراق از سیاست واقع بینانه ای که جلال طالبانی داشت می تواند به ایجاد یک توافق سیاسی و وحدت منجر شود.
وی خلاء وجود مرحوم جلال طالبانی را خیلی مشخص توصیف کرد و بر تلاش بیشتر برای پیروی از خط و منشا طالبانی تاکید کرد.
به گزارش ایرنا، جلال طالبانی رئیس جمهوری سابق عراق و رهبر اتحادیه میهنی که از سال 2012 به دنبال یک سکته شدید خانه نشین شده بود، روز سه شنبه 11 مهرماه درگذشت. 
این رهبر کرد عراقی که به مرد راه حل ها از طریق گفت و گو نیز معروف بود، از سال 2003 هنگام سقوط صدام و تشکیل نظام جدید نقش مهمی در اداره عراق و حل و فصل اختلافات میان جریان های سیاسی این کشور ایفا کرد و بسیاری براین باورند که عراق امروز خلاء وی و شخصیت ممتازش را بطور محسوسی درک می کند. 
جلال طالبانی پس از گذشت نیم قرن مبارزه در میدان های جنگ و سیاست، سرانجام غروب جمعه(14 مهر) با بدرقه صدها هزار تن از شهروندان عراقی در کردستان عراق(محله دباشان سلیمانیه) به خاک سپرده شد. 
محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه ایران در مراسم خاکسپاری جلال طالبانی با اهدای گل پای تابوت حامل پیکر جلال طالبانی رئیس جمهوری فقید عراق، به مقام و شخصیت برجسته این مبارز ضد بعثی ادای احترام کرد. ظریف و هیات همراهش، عالی ترین هیات خارجی در این مراسم بودند. 
طالبانی اولین رئیس جمهور غیر عرب عراق نیز محسوب می شود. او در منطقه و جهان به مرد اعتدال و اهل گفت وگو مشهور بود و اولین خبر دستگیری صدام حسین را نیز او به خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرنا) داد. 
همچنین مراسم تکریم و بزرگداشت رئیس جمهوری پیشین عراق و دبیر کل اتحادیه میهنی کردستان روز دوشنبه در شهر بانه و مریوان کردستان برگزار شد. 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی