امروز: شنبه 03 آذر 1403 برابر با 23 نوامبر 2024

نماینده حکومت اقلیم کردستان عراق وضعیت خاورمیانه را پیچیده توصیف کرده و گفت شرایط برای تشکیل حکومت کردی فراهم نیست اما حق داریم موضوع را مطرح و شرایط اجرای همه پرسی را فراهم کنیم.

«ناظم دباغ» در گفت‌وگوی اختصاصی با دیپلماسی ایرانی: اولین و آخرین شرط برای استقلال کردستان، موافقت دولت مرکزی عراق است / همان شرایطی که کشور عراق را بوجود آورد، میتواند موجب استقلال کردستان شود / بارزانی گفت بعد از داعش، عراقی جدید خواهیم داشت / ترکیه برای حفظ منافع خود، بیش از ایران از اقلیم کردستان حمایت کرد / آمادگی داریم در هر شرایطی از مردم کُرد حمایت کنیم / به همان اندازه که به ترکیه نیاز داریم، به ایران هم نیاز داریم / مدارک حضور مجاهدین خلق در اقلیم کردستان را ارائه کنند!

 

 

دیپلماسی ایرانی ـ کورش چهاردوری: کردستان عراق، تنها منطقه کردنشین در خاورمیانه است که بعد از سال ها مبارزه، توانسته به خودمختاری سیاسی دست یابد. اما این غایت آرزوی کردهای عراقی نیست. استقلال کردستان، موضوعی است که به اذعان رهبران اقلیم کردستان، تنها با یک مانع مواجه است و آن موافقت دولت مرکزی عراق است. با این حال، رابطه اقلیم کردستان با همسایگان خود، از جمله ایران و ترکیه، از دیگر مسائل پرحاشیهای است که می توان درباره آن، با نماینده اقلیم کردستان در تهران گفت و گو کرد. «ناظم عمر دباغ»، نماینده اقلیم کردستان در ایران در دفتر خود، میزبان خبرنگار «دیپلماسی ایرانی» بود و به سوالات بسیاری پاسخ داد!

 

از کردستان عراق که صحبت میشود، شاید نخستین موضوعی که به ذهن میرسد، مسأله استقلال طلبی کردهاست. با توجه به وضعیت فعلی عراق و منطقه، اقلیم کردستان تا چه اندازه به موضوع استقلال فکر میکند؟

 

در این جا دو مسأله مطرح است. درباره فکر کردن به موضوع استقلال، نه فقط رهبری سیاسی کردستان، بلکه تک تک کردها به استقلال کردستان فکر میکنند. اما مسأله دوم این است که ایجاد این حق مردم کردستان، به پاسخ این پرسش بستگی دارد که کی؟ و چگونه؟ در شرایط کنونی، مسائل و عواملی وجود دارد که موجبات آن را فراهم آورده که روی مسأله استقلال سخن بگوییم. اما به صورت کلی، رهبری و اکثریت کردها، اعتقاد دارند که استقلال کردستان، بیش از هر چیزی، به توافق مابین حکومت اقلیم کردستان و دولت مرکزی عراق بر میگردد. آن شرایط باید فراهم شود. آن زمان میتوان روی ابعاد دیگر مسأله استقلال صحبت کرد.

 

اگر موافقت دولت مرکزی عراق را از معادله استقلال کردستان کنار بگذاریم، چه عوامل دیگری در استقلال کردستان نقش دارد؟

 

به نظر من، اولین و آخرین شرط برای استقلال کردستان، موافقت دولت مرکزی عراق است. چون این مساله به مشکلات داخل عراق بر میگردد. چرا که اگر ایران، ترکیه یا حتی آمریکا و بریتانیا بخواهند درباره استقلال کردستان صحبت کنند، همه آنها موضوع را به دولت مرکزی عراق احاله میدهند. حتی اگر دولت مستقل کردستان، بدون کسب موافقت از دولت مرکزی عراق تشکیل شود، دیر یا زود خفه خواهد شد.

 

فکر میکنید روزی خواهد رسید که دولت مرکزی عراق با استقلال کردستان موافقت کند؟

 

در سیاست هیچ چیزی محال نیست و میتوان روی آن فکر کرد اما دیر و زود دارد. شما اگر به شکل گیری عراق باز گردید، میبینید که این کشور بعد از فروپاشی دولت عثمانی تشکیل شد و چند جزء را با هم ترکیب کردند و نام آن را «عراق» گذاشتند. شاید شرایطی ایجاد شود و همان وحدتی که از جزئیات شکل گرفته بود، فرو بپاشد و به وضعیت قبلی یا وضعیت جدیدی بدل شود.

 

آقای بارزانی، زمانی که داعش موصل را اشغال کرد، اعلام کردند که امروز باید کردها برای استقلال وارد عمل شوند. چه شد که این مساله از دستورکار آقای بارزانی و اقلیم کردستان خارج شد؟

 

نه، این طور نبوده است. بعد از فروپاشی ارتش عراق و تصرف موصل از طرف داعش، شرایطی به وجود آمد که براساس آن، فاصلهای 1050 کیلومتری بین مرز اقلیم کردستان و عراق ایجاد شد. آن زمان بود که جناب آقای بارزانی فرمود: «عراقی جدید، بعد از داعش خواهیم داشت.» به همین جهت، ما عملا از عراق جدا شدیم و تنها راهی که ما میتوانستیم به بغداد برویم، راه هوایی بود. اگر میخواستیم زمینی به بغداد برویم، باید ابتدا به ایران میآمدیم و بعد از آن، به عراق میرفتیم. گرچه شرایط جدیدی پیش آمد، اما ما دستپاچه نشدیم و به جای آن که سخن از استقلال بگوییم، از راه حل سخن گفتیم. ما وارد پیمانی به رهبری عراق برای مبارزه با داعش شدیم. با همین پیمان، نیروهای پیشمرگ کُرد به رهبری آقای بارزانی، توانستند در اولین قدم، مناطقی را تصرف و آزاد کنند و بعد از آن هم در عملیات آزادسازی موصل شرکت داشتیم. این طور نبود که اظهارنظر آقای بارزانی قطعی باشد. شرایطی به وجود آمد که بر اساس آن، آقای بارزانی گفتند که ما حالا عراقی جدید داریم. امروز هم ما میگوییم که بعد از آزادسازی موصل، شرایط جدیدی به وجود خواهد آمد. آیا دولت عراق میتواند با قدرتش برای ایجاد وحدت در داخل عراق استفاده کند؟ یا نه، از نیروی جدیدی که به وجود آمده، سوء استفاده کرده و اعلام میکند که کردها را قبول ندارم. شما اطلاع دارید از زمانی که عراق جدید تشکیل شده هیچگاه کردها دست از مبارزه بر نداشتند. اولین کاری که کردها کردند، مبارزه برای خودمختاری بود. فشار زیادی اعمال شد و قربانیهای فراوانی در این راه دادیم و نهایتا ما در حکومت جدید عراق، به حکومت فدرالیستی اکتفا کردیم. وقتی امروز ما شاهد تحقق فدرالیسم در داخل قانون اساسی هستیم، توقع داریم که به حساب آییم. اما اگر در این فدرالیسم به حساب نیاییم و در مدیریت عراق شریک نباشیم، آنگاه فدرالیسم چه معنا میدهد؟ اما به صورت کلی، توقع داریم که بعد از تمامشدن جنگ با داعش در موصل، برای حفظ و امنیت بیشتر برای عراق، کردستان و منطقه، بتوانیم با حکومت عراق به توافقی برسیم که آن توافق، مایه برقراری امنیت و آرامش در منطقه و عراق باشد و کُرد بتواند دارای حق شهروندی خود در عراق باشد.

 

دست کم در وضعیت فعلی، ایران، ترکیه و عراق، جزء مخالفان استقلال کردستان عراق هستند. اگر این توافق که اشاره کردید، حاصل نشود، آیا کردها حاضرند دست به اسلحه ببرند و برای کسب استقلال، هزینه انسانی بپردازند؟

 

شما باید بین استقلال طلبی و به دست آوردن حقوق خود و حمایت از خود، تفکیک قائل شوید. برای حمایت از خود و حفظ حقوق کردها، در چارچوب قانون اساسی عراق و قوانین بینالمللی، آمادگی هر نوع مبارزهای را داریم. اما به شرایط مربوط است.

 

تنها منبع درآمد کردستان عراق، خط لولهای به نام جیحان است که از ترکیه میگذرد. چندی پیش هم شاهد سفر آقای بارزانی به ترکیه بودیم. به نظر میرسد که در حال حاضر، اقلیم کردستان با ترکیه روابط گرمی دارد. این گرمی روابط با ترکیه از کجا نشأت میگیرد؟

 

هر گرمی و تقویت روابطی، از حفظ منافع و قدرت دو طرفه نشأت میگیرد. ما در شرایطی بودیم که بین ما و بغداد اختلاف به وجود آمد و بغداد نتوانست به تعهداتی که با کردها، راجع به اجرا و تسریع پروژه قانونی نفت بسته بود، پایبند باشد. ما هم برای بازسازی اقلیم کردستان، به بهره برداری از ثروت زیرزمینی خود اتکا داشتیم. زمانی از پول همین نفت، بمب میخریدند و بر سر مردم اقلیم کردستان میریختند. ما هیچ مخالفتی با پروژه نفت عراق نداریم. اما آن قانون در پارلمان عراق تصویب نشد. به این علت که تصمیمی سیاسی بود. از طرف دیگر، ما دو کشور همسایه داریم؛ یعنی ایران و ترکیه. اولین کشوری که از طریق ماشین و ترانزیت برای صادرات نفت اقلیم کردستان راه باز کرد که تا امروز هم ادامه دارد، ایران بود. اما اولین کشوری که رسما اجازه داد از طریق خط لوله، نفت اقلیم کردستان به خارج از کشور ترانزیت شود، ترکیه بود. این تفاوت میان ایران و ترکیه است. اخیرا تلاشهای زیادی بین ایران و اقلیم کردستان صورت گرفت تا خط لوله دوم را از طریق ایران، راهاندازی کنیم. اما متأسفانه به دلیل برخی از مسائل، تا امروز این پروژه اجرایی نشده است. از سوی دیگر، ترکیه برای حفظ منافع خود و همچنین تامین سوخت و انرژی خود، بیش از ایران از اقلیم کردستان حمایت کرد. به نظر من در آینده هم این حمایت، ادامه پیدا خواهد کرد.

 

اما ما شاهدیم که ترکیه با کردهای کشور خود چگونه برخورد میکند و با کردهای سوریه، در زمانی که ماجرای کوبانی پیش آمد، چگونه برخورد کرد. ضمن این که از اقلیم کردستان توقع میرود، به عنوان تنها منطقه خودمختار کُردی در خاورمیانه، از حقوق کردهای ترکیه و سوریه حمایت کند. اما با دولت ترکیه همکاری میکند. این تناقض را چطور توضیح میدهید؟

 

تناقضی وجود ندارد. این پرستیژ کار تشکیلات کردستان عراق است. ما در شئونات کُردی در داخل ایران، ترکیه یا سوریه دخالت نمیکنیم. ما تنها کردهای عراق را در چارچوب قانون اساسی، مورد حمایت قرار میدهیم. البته ما خواستار حفظ حقوق کردها، در چارچوب قانون اساسی کشورهای مختلف هستیم. ما ترکیه را در مسائلی مانند جنگ در کردستان ترکیه یا کردستان سوریه محکوم کردیم. اما در این جا، منفعت مشترکی بین اقلیم کردستان عراق و ترکیه وجود دارد. من نمیتوانم همه چیز را قربانی مسائل شعاری کنم. ما در کردستان عراق، در منطقهای جغرافیایی قرار گرفتهایم که یک سمت ما ایران، سمت دیگر ما ترکیه و سمت دیگر ما سوریه و عراق قرار دارند. در چنین شرایطی ما نمیتوانیم با همه بجنگیم. اما در شرایطی که فراهم شد، پیشمرگههای کُرد عراق در جنگ کوبانی شرکت کردند. کوبانی آزاد شد و ما به اقلیم کردستان بازگشتیم. ما هر جایی که بتوانیم از کردها حمایت کنیم، حمایت کردهایم. اما دخالت نمیکنیم. یعنی وقتی پیشمرگهها را به کردستان سوریه فرستادیم، مردم منطقه از ما خواستند. ما به عنوان کُرد، آمادگی داشته، داریم و خواهیم داشت تا در هر شرایط مناسبی به مردم کُرد کمک کنیم؛ مشروط بر آن که خلاف قانون اساسی نباشد.

 

به جنگ پیشمرگهها در کوبانی اشاره کردید. میدانم که پیشمرگهها نقش زیادی در مبارزه با داعش دارند. میخواهم شکل و اندازه این مبارزه را بدانم.

 

توانایی و امکانات نظامی و تسلیحاتی پیشمرگهها محدود است. ما از امکاناتی استفاده میکنیم که کشورها و هم پیمانان دوست و دولت عراق به پیشمرگهها میدهند. به لحاظ نیروی انسانی، ما حضور داریم. چه در کوبانی و چه در عملیات آزادسازی موصل. ما همیشه از دوستان خود در منطقه و از جمهوری اسلامی ایران، درخواست کمک کردهایم. جا دارد که از همه این دوستان که ایران هم جزء آنان است به جهت این کمکها تشکر کنیم. پیشمرگهها به جهت همین کمکها بوده که توانسته نبرد با داعش را تا این جا ادامه دهد.

 

با توجه به تغییراتی که برای عراق پیش بینی کردید و آن را زمینهساز استقلال کردستان دانستید، این احتمال را میدهید که روزی کردستان عراق و سوریه ادغام شوند؟

 

در حالت کنونی، شاید آن شرایط فراهم نشود. ما همواره تاکید کردهایم که مشکل ما با بغداد است. وارد این مساله نمیشویم که چه کسی، چه میخواهد! مثل این که کشورهای منطقه، نظیر ایران و ترکیه، چه موضعگیری خواهند داشت. اما این نظر شخصی من است که شاید دیگران بخواهند سیستمی به وجود آورند که در منطقه، فاصلهای ایجاد کنند تا آن هلال شیعی که تعریف شده را به هم بریزند. در این صورت، بین ایران و سوریه و لبنان، فاصله ایجاد خواهند کرد. من به عنوان دولت کُردی، چنین احتمالی را نمیدهم اما این احتمال وجود دارد که به شکل اداره اهل تسنن، به اساسی برگردد که در تاریخ داشته است و ولایت موصل یا نینوا نام داشت. جغرافیای ولایت نینوا این است که بعد از جنگ جهانی اول و فروپاشی دولت عثمانی، امپراتوری را تجزیه کردند و قسمتی از نینوا، موصل نام گرفت و استانهای دیگری مثل سلیمانیه، اربیل و کرکوک شکل گرفت. شامل سوریه هم خواهد شد. اسکندرون هم در سوریه، مقابل ولایت نینوا به ترکیه داده شد که ترکیه راضی باشد.

 

رابطه کردستان عراق با اسرائیل چگونه است؟ این اتهام به اقلیم کردستان وارد میشود که به اسرائیل اجازه داده تا جاسوسان خود را در مرز با ایران مستقر کند و از آن جا رصد اطلاعاتی انجام شود. این اتهام را میپذیرید؟

 

ما در داخل عراق هستیم. آسان نیست که به واسطه رابطه با اسرائیل، تمامی کشورهای اسلامی و عربی را با خود دشمن کنیم. اقلیم کردستان رابطه مثبتی با کشورهای عربی و اسلامی دارد. مثل ایران، ترکیه، اردن، سعودی، کویت، امارات و مصر. من این موضوع را اساسا تکذیب میکنم.

 

اساسا رابطه با اسرائیل را تکذیب میکنید؟

 

در حالت کنونی، هیچ رابطهای میان حکومت کردستان عراق و اسرائیل وجود ندارد و در آینده هم وجود نخواهد داشت. مصر، اردن، قطر و امارات با اسرائیل رابطه دارند. زمانی گفتم که اگر ما بخواهیم با اسرائیل رابطه برقرار کنیم، به سفارت اسرائیل در مصر و اردن یا به دفتر منافع اقتصادی اسرائیل در قطر و امارات مراجعه میکنیم. ما از عرب، عربتر نیستیم اما به عنوان یک جنبش آزادیخواه به اندازه زیادی طرفدار مردم فلسطین هستیم. امروز در کردستان عراق، فلسطینیها نمایندگی دارند.

 

چه چالشهایی بین دولت مرکزی عراق و اقلیم کردستان وجود دارد؟

 

چالشهایی که ما داریم شامل قانون نفت، قانون پیشمرگه و قانون روابط میان اقلیم کردستان و دولت مرکزی است. بعد از آنها، مشکل دیگری که به این موارد اضافه شد، قطع بودجه از طرف حکومت مرکزی بود. قرار بود پیشمرگه کردستان، به عنوان یک تشکیلات نظامی، جزء منظومه دفاعی ارتش عراق باشد. بر این اساس، باید حقوق پیشمرگه پرداخت شود و مهمات آنها فراهم شود. ما گلایه داریم که در جنگی که با داعش داشته و داریم، کمک چندانی از طرف دولت عراق به ما نرسیده است.

 

اتفاقا یکی از مسائلی که وجود دارد این است که وقتی نیروهای نظامی ترکیه، به شمال عراق وارد و در منطقه بعشیقه مستقر شدند، دولت مرکزی عراق اعتراض کرد که این ورود بدون هماهنگی با بغداد بوده و ترکها مدعی بودند که با کردستان هماهنگ هستند!

 

هماهنگی بین ترکیه و وزیر دفاع سابق عراق صورت گرفت. اما این توافق به عنوان توافق میان اهل تسنن و ترکیه قلمداد شد. ترکیه تنها از راه اقلیم کردستان وارد شد اما توافقی با اقلیم کردستان نداشت. وقتی وزیر دفاع عراق به ایران سفر کند، نماینده دولت عراق محسوب میشود. اما متاسفانه به سمتهای ملی نسبت قومیتی میدهند. وقتی وزیری کُرد یا سنی باشد دولت عراق میگوید که این توافق میان کردها یا سنیها انجام شده، نه دولت مرکزی عراق! بر اساس اطلاعاتی که من دارم، نیروهای ترک، نیروهای وزیر دفاع وقت و استاندار نینوا را در بعشیقه آموزش میدادند.

 

شما مشکلی با حضور نظامی ترکها در اقلیم کردستان ندارید؟

 

هم مشکل داریم و هم مشکل نداریم! به طور کلی ما معتقدیم که باید قوانین بینالمللی و احترام به خاک عراق، رعایت شود. چرا که اگر امروز نگاه کنید، ارتش ترکیه در کردستان هم حضور دارد. اما طبق توافقاتی که با صدام حسین صورت گرفت، قرار بر این بود که میزان مشخصی به خاک کردستان نفوذ کنند. بعد از آن که ما وارد جنگ با صدام شدیم و تا امروز، ارتش ترکیه در خاک کردستان باقی مانده است.

 

اما دولت مرکزی و شخص نخست وزیر عراق، چندی پیش درگیریهای شدید لفظی با ترکیه بر سر حضور نظامی آنها در عراق داشت و به نظر میرسد که اتکای ترکیه برای حضور در شمال عراق، بر اقلیم کردستان است.

 

متاسفانه سیاستمداران عراقی جزر و مد دارند. سخنرانیهایشان بستگی به آن ساعت و زمان دارد. نه نگاهی به گذشته دارند و نه به آینده. تنها در لحظه فکر میکنند که از نظر من در سیاست این نگرش اشتباه بزرگی است. شما وقتی قرار است راجع به مسائل استراتژیک سخنرانی کنید، هم باید از گذشته اطلاع داشته باشید، هم مسائل فعلی را بررسی کنید و هم از لحاظ دور بردی، مسائل را پیش بینی کنید.

 

به نظر میرسد که روابط اقلیم کردستان با ایران، به گرمی گذشته نیست. آیا مشکلی در رابطه با ایران وجود دارد؟

 

خیر، تا این لحظه میتوانم بگویم که رابطه اقلیم کردستان با ایران، خوب، محکم و مثبت و ادامهدار است. در آینده هم چنین رابطه ای مدنظر اقلیم کردستان است. چرا که ما با ایران، جغرافیای مشترک داریم و امکان تغییر این جغرافی وجود ندارد. به همان اندازه که به ترکیه نیاز داریم، به ایران هم نیاز داریم. به نظر من رابطه با اقلیم کردستان به سیاست دو کشور ایران و ترکیه بستگی دارد که تا چه اندازهای برای بهبود و تحکیم روابط، جلو بیایند. من به عنوان نماینده اقلیم کردستان که امروز در خدمت شما هستم، از رابطه با ایران راضی هستم. چرا که در هر موضوعی که کردستان عراق درخواستی داشته، جمهوری اسلامی ایران دریغ نکرده است. البته نوسان در روابط همیشه وجود دارد.

 

بله، اما به نظر میرسد که در موضعگیریها، مواضع اقلیم کردستان به مواضع عربستان سعودی و ترکیه نزدیکتر است تا ایران. حتی این اتهام علیه اقلیم کردستان مطرح میشود که اقلیم کردستان اجازه داده که سعودیها، مجاهدین خلق را در کردستان مستقر کنند و از آن جا برای انجام عملیات های تروریستی وارد ایران شوند.

 

این که چه گفته میشود، با این که چه انجام میشود تفاوت دارد. اقلیم کردستان یک اداره مستقل در چارچوب قانون اساسی عراق است. به علاوه شاید نمایندگانی که در اقلیم کردستان حضور دارند در بغداد سفارت نداشته باشند. ما زمانی کنسولگری ایران را در سلیمانیه و اربیل داشتیم، در حالیکه ایران در آن زمان، در بغداد سفارت نداشت. هر دولتی که در بغداد سفارت داشته باشد، حق دارد که در اقلیم کردستان هم کنسولگری داشته باشد. در چارچوب قانون اساسی عراق و قوانین اقلیم کردستان اجازه نخواهیم داد که کنسولگری کشوری خلاف این قوانین اقدام کند. چرا که ما نمیخواهیم در اقلیم کردستان، مکانی برای ایجاد ناامنی علیه کشورهای همسایه داشته باشیم. اما احتمال دارد که در بعضی شرایط، حتی در داخل ایران سفارتخانهای وجود داشته باشد که نماینده آن سخنی بر خلاف مقررات ایران بگوید. در آن زمان، وزارت امور خارجه نماینده آن سفارتخانه را احضار و به آن تذکر میدهد. این مسائلی که شما اشاره کردید، تنها در حد حرف است. اما من در حضور شما تاکید میکنم که به جای طرح این دست سخنان، مدارک دال بر حضور مجاهدین در اقلیم کردستان را عرضه کنند. وقتی که مدارک عرضه شد، اگر از سوی اقلیم کردستان پیگیری نشد، سخن شما صحیح است. مجاهدین خلق هیچ حضوری در اقلیم کردستان ندارند. ما همه آنها را بیرون کردیم و همچون ایران، آنها را «منافقین» خطاب میکنیم. آنها علیه کردها جنگیدهاند و همکاران صدام بودند. آنها مقامات بلند مرتبه کُرد را شهید کردند. اما هیچ زمانی تکذیب نکردیم که دفاتر تشکیلات سیاسی و گروههای کُرد ایرانی، در اقلیم کردستان حضور ندارند. همیشه گفتیم که حضور دارند و برای آن هم توافقنامهای وجود دارد. طبق آن توافق، نه تنها سعودی، بلکه هر کشور دیگری که بخواهد گروههای کُرد ایرانی را در اقلیم کردستان تحریک کند، حتما توجیه خواهد شد که نباید چنین عملی انجام یا تکرار شود.

 

یعنی شما از گروههای کُرد ایرانی که بعضی از آنها خواهان استقلال کردستان ایران هستند، حمایت میکنید؟

 

گروههای کُرد ایرانی خواهان استقلال کردستان نیستند. آنها به دنبال احقاق حقوق مردم کُرد هستند. حمایت ما از این گروهها، حمایت سیاسی است تا بتوانند در اقلیم کردستان، فعالیت سیاسی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشند. این مساله هم برای امروز نیست. در زمان صدام حسین، این گروهها در منطقه ما مستقر شدند. از روز نخستی که ارتباط ما با جمهوری اسلامی ایران برقرار شد، توافق کردیم که اجازه ندهیم گروههای کُرد ایرانی، با استفاده از خاک کردستان عراق به ایران حمله کنند و اجازه نمیدهیم که ایران از طریق خاک اقلیم کردستان به آنها حمله کند. این توافق هم از اواخر سال 1986 میلادی عملیاتی شده است.

 

چقدر به رئیس جمهور جدید امریکا امیدوار هستید که بتوانید روابط گرمتری از دوران اوباما با آمریکا داشته باشید؟

 

درباره ترامپ نظر دادن، کمی سخت است. چرا که با توجه به شعارها و سخنرانیهایی او نمیتوانیم خوشبین باشیم که در مواقع حساس اقدام خاصی انجام دهد.

 

به صورت مشخص، چه توقعی از دولت جدید امریکا دارید؟

 

توقع داریم که از کردها حمایت کند. مثل کشورهایی که امروز این حمایت را انجام میدهند. ما توقع زیادی هم از امریکا نداریم. چرا که دولت امریکا تنها در پی منافع خود است و شخصا، با پیگیریهایی که انجام دادهام، میدانم که تاکید تمام مسئولین امریکایی بر پشتیبانی نظامی از نیروهای پیشمرگه است. پشتیبانی از نیروهای پیشمرگه هم در چارچوب قانون اساسی عراق است و هیچ کمک مستقیمی به اقلیم کردستان صورت نمیگیرد مگر این که از طریق بغداد باشد.

 

بخشی از فرودگاه اربیل را به امریکا دادید تا پایگاهی نظامی در اقلیم کردستان ایجاد کند. فکر نمیکنید که ایجاد پایگاه نظامی در اربیل، موجب ایجاد نوعی رقابت با دولت مرکزی میشود؟

 

تا این لحظه امریکاییها با بغداد هماهنگ هستند. امریکا باید در اقلیم کردستان پایگاه نظامی داشته باشد، چرا که از اربیل میتوان به موصل حمله کرد. شما مطلع هستید، زمانی که ترکها استفاده از پایگاه انجرلیک را برای حمله به داعش ممنوع کردند، از آن زمان نیروهای امریکایی به عراق و اقلیم کردستان منتقل شدند.

 

آقای بارزانی تا چه زمانی قصد دارند که حکومت را اداره کنند؟

 

آقای بارزانی اطلاعیههایی صادر کردند و نظرات خودشان را گفتند و گفتند که ما آمادگی داریم مسئولیت را به کسی که منتخب شود، تحویل دهیم. اما متاسفانه تا امروز گروههای سیاسی نتوانستند به توافقی با یکدیگر دست یابند و نقشه راهی برای حل مشکلات اقلیم کردستان به وجود آورند. آخرین سخنی که ایشان گفتند این بود که تغییراتی در ریاست اقلیم، ریاست پارلمان و ریاست حکومت انجام شود.

 

در کوتاه مدت چنین توافقی حاصل خواهد شد؟

 

آرزو میکنیم که به زودی این توافق ایجاد شود. چرا که تلاشهای بسیار زیادی بین حزب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان و گروههای دیگر صورت میگیرد. در واقع مشکل بین حزب دموکرات و اتحادیه میهنی کردستان است. اگر آنها به نتیجه نهایی برسند، مشکلات حل خواهد شد اما شاید هم تا انتخابات که تقریبا یک سال آینده است، طول بکشد.

 

این عدم توافق بین گروههای سیاسی، زمینهساز ایجاد بیثباتی در کردستان نخواهد شد؟

 

صد در صد. اگر توافقی ایجاد نشود، ثبات اقلیم کردستان به هم خواهد ریخت.

 

ابعاد و پیامدهای کناره‌گیری مسعود بارزانی/ آینده مبهم موصل و ارتباط با واشنگتن و روسیه بر اساس منافع مشترک نظامی 


مشکل اصلی در اقلیم کردستان عدم وجود قانون اساسی مدون و نظام حکمرانی است که البته گام های مثبتی در این راستا برداشته شده است.

از ماه‌های گذشته نام پیشمرگه‌های کُرد و همچنین اقلیم کردستان عراق در رسانه‌های داخلی و بین‌المللی بیش از پیش به گوش و چشم می‌خورد. شاید بتوان اوج آن را پس از کلید زدن عملیات موصل دانست اما در گذشته هم اخباری در مورد تحولات سیاسی و نظامی این جغرافیا که بخشی از عراق به حساب می‌آید، فضای تحلیلی رسانه‌ها را پر می‌کرد.

پس از آن که تعداد سفرهای وزیر دفاع آمریکا به عراق افزایش پیدا کرد و زمزمه‌های طرح‌ریزی و شروع «عملیات پاک‌سازی موصل» به بالاترین حد خود رسید، تصاویر و سخنرانی‌هایی از «مسعود بارزانی» رئیس اقلیم کردستان عراق مجدداً فضای رسانه‌های بین‌المللی را اشغال کرد. در اینجا بود که گمانه‌زنی‌ها برای ورود پیشمرگه‌ها به عملیات موصل شروع شد؛ دیدار بارزانی و حیدر العبادی نخست وزیر عراق هم منحنی انتشار تحلیل‌های درست و غلط را در فضای رسانه‌ای به اوج خود رساند اما متن این توافق و اینکه چه مناسباتی در این بین وجود دارد، به صورت دقیق تحلیل و تفسیر نشد.

حتی پیشنهاد بارزانی مبنی بر کناره‌گیری از قدرت پس از ۱۲ سال ریاست بر اقلیم کردستان عراق هم در میان اخبار ریز و درشت سوریه و حلب، عملیات موصل و حوادث یمن، دفن شد. از این رو برای بررسی دقیق تحولات سیاسی و امنیتی اقلیم کردستان به سراغ «ناظم عمر دباغ» نماینده اقلیم کرستان عراق در ایرانن  رفتیم و در گفت‌وگو با وی به تشریح مسائل جاری اقلیم کردستان پرداختیم.

تعطیل شدن پارلمان عراق و همچنین عدم وجود قانون اساسی کارآمد و مدون و اختلاف میان احزاب سیاسی وضعیت بحرانی اقلیم را تشدید می‌کند. دباغ آینده موصل پس از داعش را مبهم ارزیابی می‌کند و ارتباط آمریکا با اقلیم را بر پایه روابط نظامی با محوریت منافع مشترک قلمداد می‌کند.

مشروح این گفت‌وگو به شرح ذیل از نظر خواهد گذشت.

ایلنا: در ماه‌های اخیر خصوصاً پس از شروع عملیات موصل و ورود پیشمرگه‌های کُرد به پاکسازی این شهر، شاهد بودیم که مسعود بارزانی به صورت رسمی آمادگی خود برای کناره‌گیری از ریاست اقلیم کردستان عراق را اعلام کرد. این که بارزانی پس از ۱۲ سال به چه نتیجه‌ای رسیده است که باید خود را برای انتقال مسالمت آمیز قدرت آماده کند همچنان در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. به نظر شما دلایل پیشنهاد ایشان برای کناره‌گیری از قدرت بر چه پایه‌ای استوار است؟

دباغ: متاسفانه اقلیم کردستان عراق در سال‌های گذشته دچار یک بحران سیاسی، اقتصادی و حتی اجتماعی شده است و طبیعتاً به دلیل موقعیت جغرافیایی اقلیم که در عراق مستقر است، بحران‌های این کشور به اقلیم هم سرایت می‌کند. از این رو باید بگوییم که جدی‌ترین بحران اقلیم کردستان عراق را باید «بحرانن سیاسی» دانست و در امتداد آن «جنگ با داعش» هم باید مد نظر قرار بگیرد. چراکه با پشتوانه پیشمرگه‌های کُرد حدود ۸۰ تا ۹۰ درصد از اراضی که مربوط به اقلیم کردها بود، آزاد شد و این یک دستاورد بزرگ نظامی در سال‌‌های اخیر برای ما محسوب می‌شود.

تمامی دستاوردهای اخیر در حوزه نظامی بوده است اما در مسائل سیاسی به نظرم تحول خاصی در اقلیم صورت نگرفته است و از این جهت نمی‌توانیم به وضعیت فعلی و آینده روشن دل ببندیم. اگر کردها نتوانند در خانه خود با یکدیگر هماهنگ و همدلی ایجاد کنند، بدون تردید با مشکل روبه‌رو خواهند شد. عده‌ای بر این باورند که همدلی کردها با یکدیگر در جنگ با داعش می‌تواند موجب همگرایی سیاسی بشود اما به نظر من نبرد با داعش به این زودی به پایان نخواهد رسید. ممکن است روال جدید در مقابله با آن پدیدار شود اما تا زمانی که سرمنشاءهای حمایت و عوامل به وجود آمدن داعش را از بین نبریم، بدون تردید آنها به کار خود ادامه خواهند داد.

2

ار این رو بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان عراق باید گامی موثر در ایجاد وحدت و حل اختلاف میان نیروهای کُرد در اقلیم و حتی عراق بردارد. لذا شاهد بودیم که بارزانی در پیامی اعلام کرد که حاضر است در چارچوب مشخص برای حل اختلاف، تغییر رئیس اقلیم و حتی تغییر نخست‌وزیر و رئیس پارلمان همفکری کرده و از قدرت کناره‌گیری کند. بارزانی حتی گفته بود که اگر احزاب و طیف‌های حاضر در اقلیم کردستان او را قبول ندارند، در چارچوب مشخص پیشنهادهای خود را مطرح کنند و به هر توافقی که صورت بگیرد، پابند خواهد شد.

ایلنا: به صورت مشخص کدام یک از احزاب سیاسی و طیف‌های مختلف با بارزانی مخالف هستند؟

دباغ: هیچ حزب و گروهی با شخص بارزانی مشکل ندارد، بلکه مساله و مشکل بر سر قانون اساسی و سیستم حکمرانی اقلیم کردستان است. ما در پارلمان کردستان احزاب متفاوتی داریم، به عنوان مثال حزب دموکرات کردستان عراق که مسعود بارزانی ریاست آن را به عهده دارد. البته در داخل پارلمان اقلیم چیزی درر حدود ۱۲ الی ۱۳ حزب وجود دارند. لذا بارزانی گفته است که هر شخصی که آماده رهبری اقلیم بوده و مورد تایید اکثریت احزاب و نفرات قرار بگیرد، به سرعت انتقال قدرت را صورت می‌دهم.اما در حالت کنونی سخنان وی به منزله استعفاء تلقی نمی‌شود بلکه تنها اعلام آمادگی برای کناره‌گیری از قدرت آن هم بر اساس چارچوب خاص قلمداد می‌شود.

ایلنا: عمده دلایل اختلاف در داخل اقلیم کردستان بر سر چه مسائلی به وجود آمده است؟

دباغ: یکی از بحث‌های به وجود آمده تجدید نظر در مورد قانون اساسی و ریاست اقلیم کردستان است. ریاست اقلیم قبلا با رای مستقیم مردم انتخاب شده است، اما اکثریت احزاب اعلام کرده‌اند که باید از سوی پارلمان انتخاب شود. از این نظر نیاز به تغییر قانون اساسی احساس می‌شود. چراکه به دلیل اختلاف میان رئیسس پارلمان ورئیس اقلیم، شاهد تعطیل شدن پارلمان بودیم و این اختلافات اوج گرفت. از این نظر بارزانی در حالت فعلی به دنبال تصویب قانون جدید و بازگشایی مجدد پارلمان است تا اگر در آینده مشکلی بین نمایندگان ایجاد شد، قانون مذکور بتواند به اوضاع سر و سامان دهد.در هفته گذشته مذاکراتی بین بارزانی (حزب دموکرات کردستان عراق) با احزاب اتحادیه میهنی کردستان، حزب گوران، اتحاد اسلامی در سلیمانیه صورت گرفت که منتظر خروجی آن هستیم.

ایلنا: عده‌ای در مورد حضور مجدد «جلال طالبانی» در جایگاه ریاست اقلیم کردستان گمانی‌زنی‌هایی را صورت داده‌اند. اساساً جایگاه طالبانی در ساختار قدرت اقلیم چیست؟ آیا این احتمال وجود دارد که شاهد حضور ایشان در جایگاه ریاست اقلیم کرستان باشیم؟

دباغ: به صورت واضح باید بگوییم که شخصیت و چهره طالبانی را نمی توان با اشخاص دیگر مقایسه کرد. اما متاسفانه پس از آنکه ایشان سکته مغزی کردند و در بستر بیماری قرار گرفتند، کنشگری سیاسی کردهای عراق با مشکل مواجه شد. زمانی که طالبانی در بغداد حضور داشت، همگان او را به عنوان یک سیاستمدارر برجسته و با نفوذ در سطح خاورمیانه می‌شناختند و از این جهت قابلیت این را داشت که بحران‌های عراق و حتی منطقه را حل و فصل کند. لذا یکی از دلایلی که در اقلیم کردستان مشکلاتی به وجود آمده، غیبت طالبانی است. به گونه‌ای که حتی مساله جانشینی بارزانی هم با راهکارها و حضور طالبانی تا حدودی می‌توانست مرتفع شود. چراکه هیچ شخصی در قد و قامت طالبانی در اقلیم کردستان وجود ندارد. اما این موضوع نباید باعث شود تا سیاست‌مدارهای کُرد وارد عرصه سیاسی نشوند و خلاء حضور افراد در آینده به وجود آید. همانطور که در حالت فعلی چنین وضعیتی به وجود آمده و کسی برای جایگزینی بارزانی مطرح نیست.

5

در وضعیت فعلی هیچکس این توانایی را در خود ندیده است که بتواند وارد عرصه ریاست اقلیم شود. در اینجا این سوال پیش می‌آید که آیا اقلیم کردستان را باید بر پایه سیاسی و دیپلماتیک مدیریت کرد یا باید با استفاده از قدرت سخت و نظامی آن را جلو برد؟ لذا از این حیث باید تلاش شود که برای غیبت احتمالی بارزانی راه‌حل ویژه در نظر گرفته شود. رهبران سیاسی اقلیم از پیشنهاد بارزانی استقبال کردند که باید آن را «گشایش نوین در اصلاحات اقلیم کردستان» نامگذاری کنیم.

ایلنا: صراحتاً و به طور مشخص، گزینه مناسبی برای جایگزینی بارزانی در اقلیم در نظر گرفته شده است؟

دباغ: در حالت فعلی مساله گزینه جایگزین بارزانی در اقلیم کردستان مهم به حساب نمی‌آید بلکه آنچه اهمیت دارد وجود قانون اساسی و قوانین مدون و ساختار منظم ساسی در اقلیم است. از این جهت باید در گام اول یک قانون مشخص برای مدیریت و یک ساختار برای نظارت در اقلیم به وجود آید. لیکن اگر قانون وجود نداشته باشد بدون تردید نفر بعدی که به جای بارزانی به روی کار می‌آید با مشکل مواجه می‌شود. به گونه‌ای که در حالت فعلی قدرت نظامی اقلیم کردستان در دست حزب دموکرات کردستان عراق و در سطح دوم در دست اتحادیه میهنی کردستان قرار دارد. در اینجا اگر شخصی خارج از دایره این دو حزب رئیس اقلیم کردستان شد، باید دید که آیا می‌تواند به پیشمرگه‌های کُرد دستور بدهد یا خیر؟ چراکه برقراری امنیت و آسایش در اقلیم اساساً در دست دو حزب مذکور است.

ایلنا: یعنی هیچ گزینه‌ای برای ریاست اقلیم وجود ندارد؟

دباغ: نمی‌توانم بگویم که وجود ندارد و از جهتی هم نمی‌توانم نام ببرم. برای اینکه هنوز هیچ آلترناتیو قوی برای انتقال قدرت در اقلیم به میان نیامده است و از جهت دیگر هم ملاحظات سیاسی مد نظر است. اما سوالی که توسط عده‌ایطرح می‌شود این است که آیا بارزانی می‌تواند مجدداً رئیس اقلیم شود؟ در اینجا پاسخ بهه سوال، مجدداً خلاء قانون مدون و مشخص را به تصویر می‌کشد. چراکه اگر قانون اساسی وجود داشته باشد خیلی از مشکلات حل و فصل می‌شود. به عنوان مثال اگر قرار باشد بارزانی مجدداً خود را نامزد انتخابات کند، باید بر اساس متن قانون اساسی تصمیم گرفته باشد و بر هیمن روال مردم هم می‌توانند به صورت درست و بدون سردرگمی برای اقلیم تصمیم بگیرند. اما همچنان این بحث وجود دارد که آیا رئیس اقلیم از سوی مردم انتخاب می‌شود یا از سوی پارلمان؟

ایلنا: با این تفاسیر، گامی برای اصلاح قانون اساسی برداشته شده است؟

دباغ: پیشنهاد‌هایی داده شد و کمیسیون هم برگزار شده امابعد از تعطیل شدن پارلمان و کنار گذاشتن رئیس پارلمان که در حال وارد شدن به سال دوم است، این موضوع مغفول و پرونده راکد مانده است و اختلاف‌ها همچنان ادامه دارد. موضوع دوم بحث بحران ترسیم سیاست‌های اقلیم است. به صورتی که در وضعیت فعلیی نمی‌دانیم که نقشه راه و سیاست کلی اقلیم را چه کسی تنظیم می‌کند. یعنی آیا شخص نخست‌وزیر خط اصلی سیاسی را می‌دهد یا این که هیئت وزیران باید به این مساله ورود کنند؟ از این جهت باز هم به بن‌بست خلاء روشنگری سیاسی برخورد می‌کنیم وبه نظرم پس از پایان عملیات موصل، شرایط جدیدی به وجود می‌آید و لازم است تا درک بالایی برای ارائه راهبرد پس از آزادسازی موصل داشته باشیم.

27

ایلنا: عمده دلیل حضور پیشمرگه‌ها در عملیات موصل چه بوده است؟ به طوری که دیدار مسعود بارزانی و العبادی در بغداد قبل از عملیات موصل گمانه‌زنی‌های زیادی را به راه انداخت و البته از متن توافق میان این دو نفر در مورد موصل اخبار موثق منتشر نشد و در حد چند پاراگراف به بیرون درز کرد. به عنوان یک مطلع از روند سیاست‌های اقلیم، علل اصلی حضور پیشمرگه در محورهای شمالی و شرقی عملیات موصل حول چیست؟

دباغ: عمده این حضور، به عملکرد میدانی داعش در عراق بر‌می‌گردد. ممکن است تفسیر و تعریف ما از داعش با دولت عراق یکی نباشد اما به هر ترتیب اقلیم کردستان داعش را دشمن کاملاً خطرناکی می‌داند که به هیچ حزب و دسته و مذهبی رحم نمی‌کند. از این جهت دیدگاه اقلیم حتی با آمریکا، ترکیه و حتی خیلی از کشورهای منطقه متفاوت است و اگر آنها نخواهند داعش را در عراق ریشه‌کن کنند بدون شک، کردها مقابل آنها خواهند ایستاد و ما جنگ با داعش را لازم میدانیم.

باید توجه کنیم، زمانی که داعش وارد موصل شد، سوء مدیریت در سیستم سیاسی عراق موجب شد تا آنها موصل را تصرف کنند و فاجعه به بار آمد. تا جایی که در حمله عناصر داعش به پایگاه نظامی اسپایکر در حدود ۱۷۰۰ نفر قتل عام شدند و گفته می‌شود که تاکنون نتوانسته‌اند جسد آنها را حتی پیدا کنند. البته ناگفته نماند که منافع برخی از کشورهای منطقه در این بین دخیل بود و حتی نوعی حس انتقام‌جویی در این منافع دیده می‌شد. در آن زمان بخش‌هایی از اقلیم کردستان به اشغال داعش درآمد. اما خوشبختانه با کمک‌های ایران و برخی از هم‌پیمانان توانستیم تا حدود زیادی بر داعش فائق بیاییم و آنها را از مرزهای خود دور کنیم.

موقعیت موصل به عنوان یکی از شهرهای بزرگ عراق برای داعش حائز اهمیت بود. از منظری دیگر فاصله این شهر تا اقلیم کردستان در حدود ۷۰ کیلومتر است. از این جهت ادامه حضور داعش در موصل مساوی بود با سرایت تهدید تروریسم و تکفیری به اقلیم کردستان و خصوصاً شهر اربیل. زمانی که بحث حضور نظامی پیشمرگه‌ها در موصل مطرح شد به توافق با آمریکا و عراق رسیدند که بر اساس اصل ۱۴۰ قانون اساسی قرار بر این شد در مناطق کردنشین که در دست داعش قرار دارد، پیشمرگه‌های کُرد برای آزادسازی آن به ارتش عراق کمک کند. همچنین این اجازه داده شده است که نیروهای پیشمرگه برای تثبیت نقاط باز‌پس‌گرفته شده از داعش در آنجا حضور داشته باشند. لذا در اینجا است که باید دید پس از آزادسازی کامل موصل چه اتفاقی در محور سیاسی می‌افتد؟ به گونه‌ای که قبل از حضور داعش در موصل، کردها در استانداری، شهرداری و حتی تامین امنیت موصل حضور داشتند.

پس از آزادسازی «بعشیقه، بارزانی رسماً اعلام کرد که همچنان ما توافق سیاسی در مورد موصل صورت نداده‌ایم و این تنها یک توافق نظامی است. در اینجا باید به این موضوع توجه شود که در قانون اساسی عراق به مناطق تحت اختیار کردها اشاره شده است، بنابراین این پرسش پیش می‌آید که چرا مناطقی که ارتش عراق باعث شد به دست داعش بیافتد، باید توسط پیشمرگه‌ها پس گرفته شود؟ حتی این برای اولین بار در تاریخ است که ارتش عراق و پیشمرگه برای مبارزه با دشمن مشترک هم‌پیمان می‌شوند و امروز دیده می‌شود که پیشمرگه‌ به عنوان بازوی قدرتمند عراق محسوب می‌شود. از این جهت انتظار داریم که پس از آزادسازی موصل نقش کردها مشخص شود، چرا که ترکیب جمعیتی در شرق موصل اکثراً کرد هستند. به نحوی موصل را ولایت نینوا می‌خواندند که اربیل، کرکوک و حتی سلیمانیه هم جزئی از آن بوده و به مرور زمان تقسیم و از هم جدا شدند.

ایلنا: پس از آزادسازی موصل چه سناریوهایی محتمل است؟

دباغ: در بررسی کلی باید گفت که دو سناریو محتمل است. نخست اینکه اگر مشکلات حل نشود احتمال دارد وضعیت امنیتی منطقه به همین روال ادامه پیداکند که یکی از مشکلات بحث معادله کردی است که بر اساس دو راهکار نظامی و سیاسی قابلیت حل و فصل دارد. اما ممکن است پس از عملیات موصل تفکر بعث درر عراق باعث شودتا هجمه‌های دیگر علیه کردها صورت گیرد. چراکه همچنان تفکر بعثیزم در ساختار سیاسی و امنیتی عراق وجود دارد. در سناریوی دوم اوضاع به طور دیگری است. باید دید که عراق، موقعیت اقلیم کردستان به عنوان یک جغرافیای سیاسی را قبول دارد یا خیر؟ چراکه کردها در چند سال اخیر وارد تحولات منطقه شده‌اند. ما معتقد هستیم که داعش رابطه بین اقلیم کردستان و عراق را با مشکل مواجه کرده است و وحدت عراق را نشانه رفتند.

15

از این منظر رهبری اقلیم باید به فکر آینده باشد که چگونه می‌شود با عراق و متحدان رابطه برقرار کرد. به عبارتی دیگر باید مشخص شود که کردها را تنها به عنوان نیروی نظامی در مقابله با داعش قبول دارند یا اینکه به عنوان یک جریان سیاسی تاثیرگذار می‌شناسند؟ در اینجاست که تمامی این سوال‌ها در حالت فعلی بدون پاسخ مانده است. البته از نظر ما اوضاع و احوال تا حدودی گویای شرایط است اما به هر ترتیب ابعاد پنهان پرونده موصل تا زمانی که پاک‌سازی به اتمام نرسد، به قوت خود باقی خواهد ماند. اما این قابلیت در حالت فعلی وجود دارد که بر اساس منافع مشترک بتوانیم مشکلات را حل و فصل کنیم.

ایلنا: قبل از شروع عملیات موصل شاهد سفر «اشتون کارتر» وزیر دفاع آمریکا به اقلیم کردستان بودیم. عده‌ای بر این باورند که رفت‌وآمدهای کارتر برای خاتمه پرونده موصل به نفع دموکرات‌ها صورت گرفته و برخی دیگر مخالف این نظریه هستند. چه دستاوردی در این دیدارها حاصل شد؟

دباغ: باید بدانیم که آمریکا یک بازیگر بین‌المللی تلقی می‌شود و از این منظر نمی‌توانیم بگوییم که چون دموکرات‌ها در حال خروج از کاخ سفید هستند و قرار است ترامپ و تیم جهوریخواهان وارد آنجا شوند پس باید شاهد سفرهای متعدد اشتون کارتر باشیم. البته نمی‌توان این رفت‌وآمدها را بی‌تاثیر دانست اما به هر ترتیب نبایدد مبنا را بر این قاعده گذاشت که با تغییر هر رئیس‌جمهوری در آمریکا سیاست‌های کلی هم تغییر پیدا می‌کند. از این منظر باید توجه داشت که در آمریکا تمامی این مسائل به صورت یک «پرونده» جداگانه مطرح می‌شود. به گونه‌ای که در مورد داعش یک پرونده مفتوح می‌شود یا در مورد عراق، سوریه، ایران و حتی افغانستان و کشورهای آمریکای لاتین به صورت جداگانه یک پرونده باز می‌شود که راهبرد و سیاست‌ها در هر کدام به صورت جداگانه بررسی و پیگیری می‌شود.

از این منظر و با این شرح مختصر باید بگویم که در مورد اقلیم کردستان هم راهبرد آمریکا به صورت دیگری خواهد بود. یعنی هدف ایالات متحده و راهبرد آن تنها تغییر سلطه بر اقلیم است و در صدد هستند تا قدرت را از شخصی به شخص دیگر بدهند. در اینجاست که با تغییر دولت شاهد هستیم که افرادی که بر روی پرونده اقلیم کار می‌کردند، به دنبال پیگیری توافق‌های دولت جدید خود با اقلیم هستند. سفرهای اشتون کارتر به اقلیم هم در چارچوب توافق‌های آمریکا با کشور عراق صورت می‌گیرد که بیشتر بر پایه مبارزه با داعش استوار است که حمایت از پیشمرگه‌ها را به تصویر  می‌کشد.

 در اینجا همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، دو محور حمایتی یا دو سناریو به میان می‌آید. نخست بحث حمایت نظامی و دوم پشتوانه سیاسی. یعنی باز هم مشخص نیست که سیاست آمریکا در حمایت از اقلیم کردستان به چه دلیل است. بنابراین تنها دستاوردی که می‌توان از سفر کارتر به اقلیم متصور بود، بحث حمایت از پیشمرگه‌ها برای رویارویی با داعش در زمین و منافع مشترک دو طرف است.

ایلنا: یعنی هیچ توافق و دستاورد سیاسی در این بین حاصل نشد؟

دباغ: در سیاست، آن هم در ابعاد بین‌المللی هیچ متغیری ثابت نیست و به طبع، هیچ سناریویی هم به یک شکل اجرایی نمی‌شود. زمانی که گفته می شود آمریکا در چارچوب قانون اساسی عراق با آنها وارد مذاکره شده و به همین نسبت با اقلیم وارد مذاکره شده‌اند، بحث قوانین بین‌المللی و مناسبات سیاسی به میانن می‌آید. چراکه دولت آمریکا مستقیماً نمی‌تواند با اقلیم وارد مذاکره شود یا به جغرافیای عراق ورود کند و در آنجاست که نقض حاکمیت عیان می‌شود. لذا باید دید که آیا در زیر سایه این توافقات نظامی است که احتمال وقوع توافق‌های سیاسی قوت می‌گیرد یا اینکه بر اساس سناریوهای دیگر مذاکرات صورت می‌گیرد.

4

در اینجاست که می‌گوییم آزادسازی موصل در عراق و حتی رقه در سوریه شرایط را تغییر می‌دهد. چراکه در این جنگ‌ها تنها نیروهای کُرد حضور ندارند بلکه تمامی قدرت‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای در آن حضور دارند. یعنی اگر عاملی مانند ایران و روسیه وجود نداشتند بدون شک حلب آزاد نمی‌شد. در مقابل هم اگر کشورهای منطقه‌ای از تروریست‌ها حمایت نمی‌کردند، بدون تردید تاکنون این جنگ‌ها ادامه نداشت. از این منظر در حالت فعلی تمامی این همکاری‌ها بیشتر بر پایه مناسبات نظامی و میدانی است که ورود آن به عرصه سیاسی پس از آزادسازی موصل مشخص خواهد شد.

ایلنا: آیا مناسبات نظامی اقلیم تنها به ایالات متحده محدود می‌شود؟ به طور مشخص پیشمرگه‌ها و به صورت کلی اقلیم کردستان با کشورهای دیگر مانند روسیه و سایرین مناسبات نظامی و امنیتی برقرار کرده است یا خیر؟

دباغ: بله به صورت مشخص با روسیه ارتباط داریم و حتی در مسکو هم نماینده اقلیم کردستان مستقر و فعال است. منافع مشترکی با روس‌ها داریم اما این باعث نمی‌شود که با ترکیه، آمریکا و حتی ایران ارتباط نداشته باشیم.

ایلنا: مناسبات با مسکو در چه زمینه‌هایی صورت گرفته است؟

دباغ: عمده محورهای مورد بحث و همکاری در مسائل نظامی و تسلیحاتی بود. اخیراً روس‌ها برای مبارزه با داعش تجهیزات و تسلیحات به اقلیم ارسال کردند.

ایلنا: با توجه به نزدیک شدن ورود «دونالد ترامپ» به کاخ سفید، دیدگاه اقلیم کردستان نسبت به رئیس‌جمهور منتخب آمریکا چیست؟

دباغ: موضوع ترامپ و کلاً ایالات متحده همانطور که گفته شد تابع سیاست‌های کلی ایالات متحده است اما به نظر می‌رسد که تاکتیک او تا حدودی متفاوت باشد. ترامپ در بخشی از اظهارات خود از نیروهای پیشمرگه کردستان عراق که در مقابل داعش می‌جنگند، تقدیر کرد و در اینجا مجدداً بحث میدانی به میان می‌آید نهه مسائل سیاسی. اما در کل تمامی نهادهای کردستان عراق به ارتباط خود با دستگاه‌های آمریکایی تا حدودی خوش‌بین هستند. نباید از این موضوع غافل باشیم که ترامپ تنها یک شخص است و در این بین شعارهای انتخابات یک جایگاهی دارد اما در عمل متغیرها متفاوت هستند.

11

از این نظر زمانی که به سیاست‌های گذشته آمریکا در منطقه نگاه می‌کنم و حالت فعلی را می‌سنجم، به نظر می‌رسد که احتمال نزدیک بودن سیاست‌های ترامپ به روسیه تا حدودی به مرحله‌ی عملیاتی شدن برسد. حتی برعکس این سیاست‌ها هم ممکن است اتفاق بیافتد که بستگی دارد به تیم هدایت کننده ترامپ نه خود او. اما به هر ترتیب من قائل به سیاست و برقراری مناسبات با همسایگان هستم. همسایگانی مانند ترکیه و ایران. چراکه حضور قدرت‌های فرامنطقه‌ای در خاورمیانه سیال است.

ایلنا: به عنوان آخرین سوال، آیا مسعود بارزانی به عنوان رئیس اقلیم کردستان بر حسب شرایط اقدام به اعزام پیشمرگه‌ها برای مبارزه با داعش در سوریه می‌کند؟

دباغ: همانطور که خودتان در سوال گفتید بستگی به شرایط دارد. باید دید که آیا ظرفیت و قدرت مانور پیشمرگه‌ها در جغرافیای دیگر وجود دارد یا خیر. نیاز به جنگیدن برای هیچ کشوری وجود ندارد اما زمانی که قرار باشد امنیت اقلیم کردستان تهدید شود، بدون شک وارد جنگ با تجاوزکاران خواهیم شد. در مقطعی نیاز بود که بهه کوبانی برویم و با داعش مبارزه کنیم که آنجا حماسه‌ای توسط پیشمرگه‌ها و حتی زنان کُرد در تاریخ و علیه داعش ثبت و ضبط شد اما به هر ترتیب حیثیت و امنیت اقلیم در خطر بود. اما این موجب نخواهد شد که امنیت همسایگان از طرف ما تهدید شود.

گفت‌وگو: فرشاد گلزاری 

 

ایران نبود، "عراقِ داعش" شکل می‌گرفت/ کُردهای عراق تجزیه‌طلب نیستند/ جهان منتظر داعشی‌های پارتیزان باشد

پس از آنکه برخی از عناصر گروهک تروریستی داعش در راستای کاهش فشار بر هم‌کیشان خود در موصل، به تحرکاتی در شهر کرکوک عراق اقدام کردند، منابع خبری از سیطره نیروهای امنیتی این کشور بر مناطق گوناگون این شهر خبر می‌دهند.

«ناظم دباغ»نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در یادداشتی درروزنامه «نوآوران» نوشت: در دو یا سه سال اخیر، با ظهور پدیده خطرناک داعش، ایران همواره از متحدان اقلیم کردستان و مهم‌تر از اینها مواضعی به جد، ضد تروریستی اتخاذ کرده است؛ قطعاً ایران به عنوان یک کشور در کنار ما، خواهد بود.

متن کامل یادداشت «ناظم دباغ»نماینده حکومت اقلیم کردستان در تهران در روزنامه نوآوران بدین شرح است: ایران و اقلیم کردستان عراق از قرن‌ها پیش دارای اشتراکات نژادی، فرهنگی و آیینی مختلف و متنوع بوده‌اند. تقریباً از زمان امپراتوری عباسیان تا به امروز، سطح مراودات و گستره روابط دیپلماتیک این دو کشور در شرایط بهتری قرار داشته است. اقلیم کردستان و کشور ایران با توجه به اینکه از گذشته‌های دور هم‌مرز بوده‌اند، خوشبختانه هیچگونه آسیبی و یا حمله‌ای از طرف دو کشور صورت نگرفته است. موقعیت جغرافیایی و ژئوپلتیکی که این دو کشور در آن قرار گرفته‌اند، در ایجاد یک پیوند دوستانه‌ و پایدار تأثیرگذار بوده است. در کنار این مسائل، به رویدادها و اتفاقات دو دهه اخیر نیز باید اشاره کرد؛ در زمان حاکمیت صدام حسین دیکتاتور خونخوار بعثی نیز ایران همواره به عنوان یک همسایه دوست، سطح روابط حسنه خود را به عناوین مختلف نشان داده است. در دو یا سه سال اخیر، با ظهور پدیده خطرناک داعش نیز ایران همواره از متحدان اقلیم کردستان و مهم‌تر از اینها مواضعی به جد، ضد تروریستی اتخاذ کرده است. پشتیبانی کشور ایران در مقابل انواع رویدادها و اتفاقات خطرناکی که اقلیم را تهدید کرده است، ستودنی بوده است. بر این اساس، اقلیم کردستان نیز وظیفه خود می‌داند که هر گونه اصطکاک یا تنشی که بین این کشور و گروه‌های معارض رخ دهد، سعی می‌کند تا با رایزنی و گفت‌وگو، زمینه صلح و ثبات فی‌مابین را فراهم کند.

در مورد سفر دکتر «برهم صالح» باید بگویم که بررسی وضعیت عراق، اقلیم کردستان و منطقه و نیز آینده منطقه بعد از داعش و اهمیت روابط کردها با جمهوری اسلامی و توازن سیاست منطقه‌ای برای حفظ منافع کل طوایف در عراق از محورهای مذاکرات دکتر «برهم صالح» با مقامات جمهوری اسلامی ایران است. تأکید بر تقویت روابط و ایجاد راه حل برای مشکلات بین منطقه کردستان و حکومت مرکزی نیز از جمله موضوعات مطرح شده در این دیدارهاست. باید بگویم که در خصوص اختلافات بین جریان‌های کُردی در اقلیم و گفت‌وگوهایی که در ایران انجام گرفته است، در این خصوص صحبتی نشده است، اما اشاراتی شد که کردها بهتر است اختلافات خود را از طریق مذاکرات حل کنند، چرا که این موضوع باعث تقویت جریان کردی ‌می‌شود.

تهران نیز درباره اختلافات بین برخی احزاب کردی و حکومت مرکزی عراق اظهار داشته که در چارچوب حقوق

ذکر شده در قانون اساسی این کشور برای کردها این اختلافات حل و فصل شود و حتی این گفت‌وگوها را تشویق می‌کند. مقامات جمهوری اسلامی در این گفت‌و‌گوها بر یکپارچگی عراق تأکید کرده‌اند؛ این نظر به طور کلی مخالف نظر ما نبوده، اما ما دسترسی به حقوق کامل خود در چارچوب قانون اساسی را خواستاریم و اختلاف ما در این بخش است. به طور کلی در صحنه سیاسی نباید اختلافات منطقه را نادیده گرفت، اما مسئله استقلال کردی آنچنان که ذکر می‌شود، مطرح نیست. حرف ما این است که اگر نتوانیم مشکلات را با گفت‌وگو حل کنیم، تنها راه حل جدایی است، اما امید به حل مشکلات را داریم.

 

از این مسأله هم نمی‌توان غافل ماند که بعد از نابودی فیزیکی داعش و آزادی موصل شرایط جدیدی به وجود می‌آید و مسائلی بروز می‌کند که حل آنها نیازمند گفت‌وگو و مذاکرات بیشتر خواهد بود. قطعاً ایران به عنوان یک کشور در کنار ما، خواهد بود و ما در آینده و در این زمینه گفت‌و‌گوهای دوجانبه خواهیم داشت.

 «ناظم دباغ» نماینده حکومت اقلیم کردستان در ایران در گفت‌وگو با سایت کردانه گفت: زمانی صدای شلیک و توپ تأثیرات خود را داشت؛ اما امروزه فعالیت سیاسی و دیپلماسی و فرهنگی تأثیرات بیشتری دارد.

 

کوردانه: شرایط کنونی ایران و کردستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دباغ: شرایط کنونی ایران و اقلیم کوردستان همچون گذشته است و به نظرم هر دو طرف در سطح بالاتری ارتباط  خود را توسعه داده و مستحکمتر نمایند. البته  این اتفاقات اخیر نوعی نگرانی را در پی داشت که خوشبختانه هردو طرف تلاش کردند تا این وضعیت با تشکیل هیئتی مشترک و ایجاد راه حلی از طریق گفتگو؛ وضعیت را به  حالت عادی بر گردانند.

 

کوردانه: به نظر شما چه تحولی در روژهه‌لات روی داده است که حدکا به عملیات نظامی روی آورده است؟

دباغ: براساس آنچه رسانه‌ها براساس طرز تفکری که از سوی جریانهای سیاسی این بخش از کوردستان مورد مطالعه قرار داده‌اند را مورد بررسی قرار دهیم. همچون نظر شخصی براین نظرم در چنین شرایطی مبارزه مسلحانه مشکل و تا حدودی سخت است و مشکلاتی را برای اقلیم کوردستان ایجاد خواهد کرد. اگر به آن توافقی که در بین حکومت اقلیم کوردستان و جریانهای سیاسی و اقلیم کورستان با جمهوری اسلامی ایران وجود دارد باید بدان پایبند باشیم.

 

کوردانه: خیلی از تحلیلگران سیاسی معتقد هستند که احزاب روژهه‌لات کوردستان در حال وارد شدن به جنگ نیابتی منطقه شده‌اند و در جبهه سنی وارد شده‌اند، نظر شما در این رابطه چیست؟

دباغ: به نظرم منطقه بحرانی است و کورد باید هوشیار باشد که وارد جنگ فرقه‌ای - مذهبی و ملیتی نشود. در مورد تمامی موضوعات بحث می‌شود چه آنانی که بخواهند با کورد خصومت یا دوستی کنند. مهم آنست که کورد وارد جنگی نیابتی نشود که نتیجه‌اش ندامت در پی خواهد داشت.

 

کوردانه: با توجه به عملیاتهای حدکا در عمق خاک روژهه‌لات، آن عملیاتها را از لحاظ  نظامی و سیاسی بر مردم روژهه‌لات، رژیم و احزاب روژهه‌لات چگونه تأثیری دارد؟

دباغ: در این مورد بحث کردیم که درست است بعضی فعالیتهای مسلحانه بازتاب رسانه‌ای در پی دارد. ولی بیشتر مواقع، بدلیل شهادت و ویرانی زیان بیشتری بدنبال خواهد داشت. اینهم به نوع ایده جریانهای مرتبط با آن برمی‌گردد.

 

کوردانه: تا آنجا که ما اطلاع داریم بیشتر تیم‌های حدکا که در چند هفته گذشته وارد روژهه‌لات شده اند و یکی از تیم های پژاک در کمین نیروهای ایران جان باخته‌اند؟ اشکال کار در چه بوده است؟

دباغ: مشخص است بودن نیروی مسلح و مقر و وجود سپاهیان ایران در منطقه، وقتی که رویارویی با همدیگر داشته باشند، تیراندازی و جنگ و درگیری پیش خواهد آمد و کشتار و آتش سوزی و ویرانی را در پی خواهد داشت.

 

کوردانه: با توجه به این که نیروهای ایران به صورت کامل، مسلح هستند آیا با مبارزه مسلحانه هنوز می توان کاری از پیش برد؟

دباغ: در این مورد سخن گفتم؛ خودم نیز همچون شخصی که عمری را در مبارزه شهر و کوهستان و مبارزه مسلحانه مشارکت داشته‌ام، از 31 آگوست سال 1996 دیگر اعتقادی به چنین رویه ای از مبارزه ندارم. زیرا لازمه مبارزه مسلحانه، باید شرایط مختص به خود را دارا باشد و جغرافیای ویژه خود را دارد.

بهترین شیوه مبارزه در چنین شرایطی، مبارزه سیاسی و دیپلماسی و روایی دادن به حقوق بشر است. تا کنون در تاریخ، هیچکدام از رژیمها اگر فرصتی یا دستی خارجی نبوده که توانای آنرا داشته باشند آنرا سرنگون نمایند، مبارزه مسلحانه موفق نبوده است.

 

کوردانه: وضعیت  احزاب روژهه‌لات کردستان را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دباغ: این پرسش باید با احزاب شرق کوردستان مطرح شود و مطمئنم هر کدام از اعضاء و هواداران خود بحث خواهند کرد.

 

کوردانه: حدکا بصورت رسمی نمی‌گوید حاضر است با تمام توان در مقابل ایران جنگ مسلحانه نماید و می‌گوید ما نیروی مسلح برای تبلغ می‌فرستیم. این شیوه برخورد رسانه‌ای حدکا به خاطر چیست؟

دباغ: محرز آنکه اگر حدکا به توافقی که با حکومت اقلیم کوردستان برگردد، باید این چنین باشد که فعالیت مبارزه مسلحانه نکند و فعالیتهایش در مقرهایی که در اقلیم کوردستان که بدانها اجازه داده شده است که در آنهاتنها فعالیت سیاسی و اجتماعی خود را به شیوه‌ای آرام  و با امنیت بعمل رسانند و زندگی خود را در کوردستان بگذرانند.

 

کوردانه: هیچ خبر گزاری داخلی و خارجی و حتی میدیا شما در رابطه با اعتصاب روژهه‌لات کوردستان در رابطه با سالروز ترور قاسملو خبری که مسئولین حدکا پخش نمودند و گفتند استقبال عالی بوده پخش نکردند، آیا استقبالی گسترده در روژهه‌لات در این رابطه بوده است یا فقط جنگ تبلغاتی است بین رژیم و حدکا؟

دباغ: از لحاظ رسانه‌ای و مناسبتهای سیاسی در داخل اقلیم کوردستان با این ارتباط دارد که جریانهای سیاسی اقلیم کوردستان در چارچوب منافع کلی اقلیم کوردستان فعالیت نمایند.

 

کوردانه: بعضی از جریانات سیاسی روژهه‌لات در جواب سوال پول گرفتن از کشورهای مختلف اسرائیل و عربستان و غیره جواب می‌دهند با ما تماس گرفته نشده و یا می‌گوید ما اگر شیطان پول بدهد می‌گیریم نظر شما در این باره چیست؟

دباغ: چنین موضوعی بدین برمی‌گردد که احزاب سیاسی با توجه به وضعیت معیشتی و بحرانی که در آن قرار گرفته‌اند، مطمئناً بدلیل مبارزه مسلحانه ناچار خواهند شد کمکهایی را درخواست کنند و این مقوله نیز از روی ناچاری است. برای همین، بار دیگر تأکید می‌کنم، مبارزه مسلحانه در چنین شرایطی بسیار سخت و شرط نیست که حتماً به اهداف خود برسد. زمانی صدای شلیک و توپ تأثیرات خود را داشت؛ اما امروزه فعالیت سیاسی و دیپلماسی و فرهنگی تأثیرات بیشتری دارد.

 

 

شورش شهباز ـ محمدرضا اسکندری

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی