امروز: یکشنبه 09 ارديبهشت 1403 برابر با 28 آوریل 2024

تهران - ایرنا - «ناظم عمر دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در تهران در حاشیه بیستمین نمایشگاه مطبوعات در تهران؛ «طایفه گرایی» را «زاییده غرب» دانست و گفت: مسلمانان باید افکار دینی خود را اصلاح کنند و برای جلوگیری از تفرقه، تحت تأثیر تبلیغات سوء غرب قرار نگیرند.

 

به گزارش روز چهارشنبه ایرنا، «ناظم دباغ» با تأکید بر تغییر نگرش مسلمانان و کنار گذاشتن اختلافات جزیی گفت: شیعه، سنی و کُرد همگی با هم باید از مرزهای عراق دفاع کنند.

 

دباغ با تشکر از کمک‌های جمهوری اسلامی ایران و حسن همکاری آن با عراق در همه زمینه‌ها از جمله اطلاع‌رسانی افزود: نمایندگی رسانه‌های ایرانی در اربیل در شمال عراق، با رسانه‌های اقلیم کردستان همکاری نزدیکی دارند.

 

وی افزود: در کردستان عراق 21 روزنامه منتشر می‌شود که همگی اخبار تجاوز و شکست‌های اخیر تروریستهای داعش را به خوبی پوشش می‌دهند.

 

وی سطح روابط اقلیم کردستان عراق با ایران را عالی توصیف کرد و ابراز امیدواری کرد که این روند در آینده هم ادامه یابد.

 

وی با اشاره به تشکیل نیروهای حمایت مردمی کرد در 'کوبانی' و دفاع غیرتمند آنها از اهالی این شهر در برابر تروریست‌های متجاوز داعش گفت: کردها با جان و دل از خاک و ناموس خود دفاع می‌کنند.

 

وی با ابراز رضایت از عملکرد دولت جدید عراق به نخست وزیری «حیدر العبادی» گفت: این امر تحولی برای عراق بود و انتقال قدرت موجب شد سنی، شیعه و کُرد با تفکری جدید با یکدیگر همکاری کنند.

 

بیستمین نمایشگاه مطبوعات و خبرگزاری‌های تهران از هفدهم آبان ماه کار خود آغاز کرده و تا بیست و سوم همین ادامه خواهد داشت.

 

 

 

حمیدرضا آریان‌پور ـ کوبانی به نماد مقاومت مردم کُرد تبدیل شده است. این شهر که پیش از جنگ با جمعیتی از مردمان کُرد، عرب، ترکمن و ارمنی بیش از 45 هزار نفر را در خود جای داده بود، پس از تشدید جنگ داخلی در سوریه، کوبانی از سال 2012 تحت کنترل نیروهای «ی پ گ» قرار گرفت. در نهایت در سال جاری میلادی اعلام شد که این منطقه کانتون کوبانی را تشکیل داده، تقلیدی از کانتون‌های سوئیس با همان آرمان‌ها. آشکار است که این آرمان‌ها دشمنانی چون تروریست‌های دولت خودخوانده داعش داشت، اما حمله نیروهای رادیکال «دولت اسلامی» به کوبانی تنها از سر تضادهای ایدئولوژیک نبود. شکست داعش در نفوذ به اقلیم کردستان عراق باعث توجه این گروه تندور به دیگر مناطق کردنشین شد تا کوبانی یکی از اهداف رادیکال‌ها شود. جنایات داعش در این منطقه چیزی شبیه جنایات وحشتناک این‌ها در دیگر مناطق کردنشین و غیرکردنشین بود، اما تعلل برخی کشورهای منطقه و همچنین کشورهای غربی در حمایت از مبارزان کوبانی، کانون توجه بسیاری از رسانه‌های مستقل شد. در این میان سیاست‌های ترکیه حتی بیشتر از سیاست غرب مورد انتقاد قرار گرفت. نماد وضعیت مورد نقد عکسی بود که از خاک ترکیه گرفته شد و پرچم داعش را بر فرار تپه مشرف به کوبانی نشان می‌داد. چرایی و چگونگی سیاست گذاری خارجی ترکیه، آمریکا و ایران از مباحث نه حاشیه‌ای که متن بحران کوبانی است؛ شهری که تا آستانه تصرف پیش رفت و بعد به دلیل مقاومت با حملات کم سابقه‌ای مواجه شد. این موضوعات را نماینده نخست اقلیم کردستان عراق در ایران در میان گذاشته‌ایم.

 

«ناظم دباغ» متولد شهریور سال 1948 در شهرستان کویه‌ استان اربیل در عراق است. او پس از آزادسازی کردستان عراق در سال 1991 به‌ مسئولیت نیروی اتحادیه‌ میهنی کردستان در استان دهوک انتخاب شد. پس از آن در اتحادیه‌ میهنی کردستان مسئول اداره‌ دفتر سیاسی در اربیل، معاون وزیر آموزش اقلیم کردستان در کابینه‌ یکم و دوم، 3  بار دیگر مسئول دفتر سیاسی،  نماینده‌ «جلال طالبانی» و اتحادیه‌ میهنی کردستان همراه با کنگره‌ قومی کردستان در بروکسل بوده تا در ادامه برای مأموریت‌هایی به ایران بیاید. او نماینده‌ اتحادیه‌ میهنی کردستان در زمینی امور اقتصادی و بازرگانی در جمهوری اسلامی ایران بود تا از سال 2002 تا 2008 میلادی نماینده‌ اتحادیه‌ میهنی کردستان در ایران و در نهایت نماینده‌ حکومت اقلیم کردستان در ایران شود. گفت‌وگوی «صدا» با او درباره رویدادهای اخیر در کوبانی و دیگر مناطق کردنشین را در پی می‌خوانید.

 

 

 

مناطق کردنشین بسیاری در ماه‌ های گذشته مورد حمله تررویست‌ها قرار گرفته‌اند، چرا کوبانی این چنین توجهی به خود جلب کرده است؟

 

سیاست داعش در مناطق مختلف کردنشین تفاوتی با همدیگر نداشته است. اما شکست داعش در اقلیم کردستان عراق باعث شد که آنها جنگ را به مناطقی مانند سنجار (شنگال) و کوبانی بکشانند. آنها در این مناطق با تمام توان ظاهر شدند و جنایات آنها توجه‌ همگان را به خود جلب کرد.

 

 

 

همزمان با حمله به کوبانی، نیروهای دولت اسلامی در عراق پیشروی‌های قابل توجهی داشتند. بعضا گفته شده که جلب توجه‌ها به کوبانی تاکتیک داعش برای بهبود موقعیت استراتژیک پیرامون بغداد بوده است. آیا این مسأله را تأیید می‌فرمایید؟

 

در تفکیک سیاست‌های جنگی و نظامی باید گفت که وقتی گروه‌های نظامی می‌خواهند عملیاتی انجام بدهند، مسلم است که از همه گزینه‌ها استفاده می‌کنند. اما من معتقدم که داعش در عراق آنقدر که عقب‌نشینی کرده، پیشروی نداشته است. داعش برای حمله به مناطق پرجمعیت، نیاز به نیروهای زیادی دارد، اما آنها سیاستی دارند که در چهارچوب آن، هر جا فرصتی به دست بیاورند حتما حمله‌ای را انجام خواهند داد. از این رو، آنچه به آن اشاره کردید می‌تواند به عنوان یک احتمال در نظر گرفته شود. داعش در کوبانی موقعیت چندان خوبی هم ندارد، ولی به هر حال ممکن است از چنان استراتژی‌ای استفاده کرده باشد.

 

 

 

پیشمرگ‌های کُرد در آزادسازی بخش‌های تصرف شده کوبانی و همچنین جلوگیری از تصرف دیگر نقاط این شهر و منطقه، موفقیت بزرگی به دست آوردند که به تلافی سنگین تروریست‌ها منجر شد. چه عواملی را در موفق عمل کردن نیروهای کُرد موثر می‌دانید؟

 

در مورد کوبانی نباید از لفظ آزادسازی استفاده کرد، من «حمایت» از کوبانی را بیشتر می‌پسندم. مناطق داخلی کوبانی در دست نیروهای پیشمرگ و «ی.پ.گ» بوده و تاکنون هم در دست آنها باقی مانده است. اما مقاومت و وحدت بین نیروهای پیشمرگ و مسلح کُرد که همه دنیا در این مدت شاهد آن بوده‌اند، مسائلی هستند که باید بسیار مورد توجه باشند. حتی کردهای دیگر مناطق نیز به خاطر کوبانی به خیابان‌ها ریختند. چنین اعتراضاتی در تأیید این مقاومت و اتحاد بوده است.

 

 

نیروهای کُرد از سوی چه کشورهایی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم حمایت شدند؟

 

ظاهرا تا به حال نیروهای غیرکُرد به کوبانی و مناطق اطراف آن نرفته‌‌اند. اما ممکن است از راه‌های مختلف کمک‌هایی به کوبانی رسیده باشد. کمک‌هایی از سوی نیروهای خارجی انجام شده است. آخرین نمونه این کمک‌ها چند روز پیش اتفاق افتاد که در جریان آن، هواپیماهای آمریکایی توانستند از راه آسمان مقداری مهمات نظامی و دارویی به کوبانی برسانند. همانطور که همگان شاهد هستند هواپیماهای آمریکایی به همراه نیورهای ائتلاف، مواضع و سنگرهای داعش را بمباران کردند و لطمات سنگینی به آنها وارد آوردند.

 

 

 

پس می‌توان گفت که واشنگتن حمایت لجستیک هم برای نیروهای مبارز کُرد فراهم کرده است.

 

به نظر من همین طور است. وقتی کمک‌هایی به وسیله هواپیما انجام می‌شود و تجهیزات نظامی به کوبانی می‌رسد قطعا می‌توان گفت که آمریکا کمک لجستیک به کردها کرده است.

 

 

 

تهران چطور؟ آیا ایران کمک مستقیم یا غیرمستقیمی در مورد کوبانی داشته است؟

 

اگر به نامه رئیس اقلیم کردستان به رئیس جمهوری ایران آقای دکتر روحانی و همین طور سخنان جناب آقای بارزانی در کنفرانس خبری با وزیر امور خارجه ایران جناب آقای ظریف در اربیل و همچنین گفته‌های بقیه مقامات و نمایندگان ایران و کردستان بازگردیم، می‌بینیم که همکاری بین دو طرف وجود داشته است. همه مقامات کردستان تأکید داشته‌اند که جمهوری اسلامی ایران از روز اول، نقش مثبت خود را ایفا کرده و کمک‌های نظامی و انسان دوستانه‌اش را در اختیار اقلیم کردستان قرار داده است. البته من در مورد همکاری در کوبانی اطلاعات چندانی ندارم؛ اما دور از ذهن نیست که ایران نقش خود را در این منطقه نیز ایفا کرده باشد.

 

 

 

آیا منافع مشترک تهران و اربیل در شرایط حاضر می‌تواند دو طرف را بیش از این به هم نزدیک کند؟

 

پدیده تروریسم، در منطقه و حضور داعش در کشورهای خاورمیانه نه تنها تهدیدی برای کردستان و عراق بلکه خطری برای امنیت کل دنیا است. امنیت اقلیم کردستان و عراق هم، امنیت جمهوری اسلامی ایران است. بنابراین همکاری‌های لازم برای مقاومت و مبارزه با داعش از جمله سیاست‌های استراتژیکی است که کردستان، عراق و ایران باید آن را مورد ملاحظه قرار دهند.

 

 

 

پس باید در انتظار گرم شدن بیشتر روابط ایران و کردستان باشیم؟

 

با توجه به تحولات گذشته و رویدادهای کنونی می‌توان گفت که آینده خوبی در انتظار روابط دو طرف است. به گمان من، مناسبات متقابل ایران و کردستان و همچنین عراق تقویت خواهد شد.

 

 

 

یک مسأله قابل توجه این است که وقتی نیروهای خودخوانده «دولت اسلامی» در حال پیشروی به سوی کردستان بودند، نیروهای خارجی به سرعت جلوی حرکت بیشتر آنها را گرفتند، اما حمایت واقعی از کوبانی زمان بسیار بیشتری برد و در نهایت هم به سطح حمایت از کردستان عراق نرسید. این تفاوت برخورد یا دست کم تفاوت در نتیجه ناشی از چیست؟

 

در کل باید گفت که برخی کشورهایی که امروز از وجود داعش احساس خطر می‌کنند، از ابتدا چنین حسی نداشتند. تصور برخی بر این بود که داعش پتانسیل ایجاد چنین میزانی از خطر را ندارد. وقتی داعش به طرف اقلیم کردستان حرکت کرد، خطرات بالقوه بیشتر مورد توجه قرار گرفت. اگر اقلیم کردستان به دست داعش می‌افتاد مناطق تحت کنترل داعش در عراق، بسیار بیشتر و موقعیت این گروه نیز بسیار تقویت می‌شد. به علاوه اقلیم کردستان به دلیل داشتن درآمدهای نفتی منطقه ثروتمندی است که اگر به کنترل نیروهای داعش درمی‌آمد باعث تقویت بیش از پیش مالی و روحی این گروه می‌شد. از همین رو، دخالت جدی نیروهای خارجی از همین جا شروع شد تا دست بالا را از داعش بگیرد. در کوبانی هم ما شاهد هستیم که هواپیماهای نیروهای ائتلاف به خصوص ایالات متحده تحرکات خوبی انجام داده‌اند. این تحرکات مثبت، در مناطق حضور داعش چه در داخل و چه در خارج کوبانی انجام شده است.

 

 

 

یعنی کوبانی به لحاظ استراتژیک از اهمیت کمتری برای نیروهای ائتلاف برخوردار نبوده است؟

 

من نمی‌گویم که اهمیت کوبانی از اقلیم کردستان کمتر بوده است. کوبانی مرحله بعدی تحرکات داعش بود. داعش پس از آنکه سرش در منطقه کردستان به سنگ خورد؛ رو به مناطقی آورد که فکر می‌کرد می‌تواند در آنها پیروز باشد. به این ترتیب داعش به مناطقی مانند کوبانی کشیده شد. کوبانی وسط منطقه جغرافیایی نفود داعش بود. دوم اینکه کوبانی از سه طرف توسط نیروهای داعش محاصره شده بود. و سوم اینکه کوبانی از طرف شمال شرق هم‌مرز با ترکیه بود. داعش به این دلایل، تصور می‌کرد که می‌تواند به آسانی کوبانی را به تصرف خود درآورد.

 

 

 

آمریکا در روزهایی که خطرات زیادی متوجه کوبانی بود، اعلام کرد که نجات کوبانی اولویت این کشور نیست و مسئله اصلی خارج کردن کنترل پالایشگاه‌های نفت از دست داعش است. در کل سیاست خارجی آمریکا در مورد مناطق کردنشین را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 

به نظر من اولویت برای آمریکا، غرب یا دیگر کشورها؛ حفظ منافع خود آنها است. آن منفعتی که آنها در منطقه دارند و برای حفظ آن تلاش می‌کنند، همین مسأله انرژی است. مناطق نفت‌خیز، چه عراق باشد، چه سوریه و چه کل منطقه خلیج فارس، برای آنها مهم است و آنها تلاش می‌کنند که این مناطق در کنترل آنها بماند. مسأله دیگر این است که یکی از عواملی که باعث ثروتمندشدن داعش شده و در آینده نیز خواهد شد و در قدرت آنها تأثیرگذار است؛ منابع نفتی است. این مسأله می‌تواند در تصمیم‌گیری‌ها سهیم باشد. شاید از این رو است که اولویت غرب، آزادکردن مناطق نفتی است.

 

 

 

آیا سیاست کشورهای غربی در مورد مناطق مختلف کردنشین متفاوت است؟ یعنی مثلا در مورد اقلیم کردستان با دیگر مناطق کُردی رفتار متفاوتی می‌شود؟

 

همیشه باید مسأله منافع را در نظر گرفت. یک کشور ممکن است بر اساس منافعی که دارد؛ رفتار متفاوتی داشته باشد. ولی امروز، خطر درجه یکی وجود دارد که باعث شده ما کمک از هر سویی را بپذیریم. الان ما از هر کسی که جلوی داعش بایستد؛ استقبال می‌کنیم. اما روال همان است که همه بر اساس منافعشان عمل می‌کنند.

 

 

 

آیا غرب به دلیل نیاز به نفوذ ترکیه، دست آنکارا را برای برخورد دلخواه با کردهای این کشور باز گذاشته است؟ آیا ممکن است فشارها روی ترکیه افزایش پیدا کند؟

 

نمی‌توانیم چنین اتهامی را به غرب بزنیم که دست ترکیه را برای سرکوب کردها باز گذاشته است. اما خُب در شرایط موجود هم حرکت قابل توجهی را از سوی ترکیه ندیده‌ایم. واقعیتی که وجود دارد و ما از طرف‌های مختلف می‌شنویم این است که سکوت ترکیه باعث حرف و حدیث‌های بسیاری شده است. گفته می‌شود که ترکیه به داعشی‌ها اجازه داده است که حملات خود علیه نیروهای کُرد را تشدید کنند. ما از ترکیه انتظار نداشتیم که به داعش کمک کند. اما امروز ترکیه، سیاست جدیدی در پیش گرفته که بر مبنای آن، وزیر خارجه این کشور اعلام کرده است که به نیروهای کردی که قصد کمک به مبارزان کوبانی را دارند؛ اجازه عبور از مرز ترکیه داده خواهد شد. حالا باید منتظر به تحقق پیوستن این دستور باشیم.

 

 

 

اگر این سیاست تحقق یابد، چه چیزی را عامل آن می‌دانید؟ آیا تظاهرات گسترده کردها در ترکیه مهم‌ترین عامل این تغییر است یا فشارهای بین‌المللی هم موثر بوده است؟

 

تظاهرات کردها در ترکیه حتما یکی از این دلایل است. اما ترکیه در کل، در شرایطی سختی قرار گرفته است. مسأله «واقعیت» و «حقیقت» وجود دارد. امروز کل دنیا برای مبارزه با تروریسم با یکدیگر همکار شده‌اند. وقتی ترکیه عضو ناتو باشد؛ نمی‌تواند به همه پیشنهادات و توصیه‌های ناتو نه بگوید. از این رو، شاید در شرایط جدید این درک پیدا شده باشد که برای ایجاد امنیت در ترکیه و آرام‌کردن منتقدان کُرد در این کشور باید راهی پیدا شود که نشان بدهد ترکیه نیت خیری در مورد کردها دارد. اینکه به نیروهای پیشمرگ اجازه عبور از مرز ترکیه داده شده، شاید نشانه‌ای از همین تغییر باشد.

 

 

 

آیا شما به تغییر سیاست ترکیه امید دارید؟

 

پاسخ این سوال را به آینده موکول می‌کنم.

 

 

 

در مورد نتیجه عملیات نیروهای ائتلاف بین‌المللی چگونه فکر می‌کنید؟ با توجه به اینکه برخی اعضای عرب این ائتلاف نظامی آشکارا یا پنهانی از داعش حمایت کرده‌اند، آیا این ائتلاف را برای مبارزه با تروریست‌ها موثر می‌دانید؟

 

اگر فعالیت‌های این ائتلاف مقطعی نباشد و ادامه پیدا کند، همپیمانی بر سر مبارزه با داعش می‌تواند مثبت باشد و من امید دارم که نتیجه خوبی در بر داشته باشد.

 

 

 

در مورد کارشکنی‌های برخی کشورهای منطقه که عضو ائتلاف هستند چطور؟

 

مشکل چنین کشورهایی دورویی است. مثلا برخی کشورهای عربی از داعش پشتیبانی می‌کنند اما همزمان در عملیات بین‌المللی علیه داعش هم شرکت دارند. حتی گفته می‌شود که هواپیماهای این کشورها از همان روزهای نخست، برای حمله آماده بوده است.

 

 

 

با توجه به آشوب در منطقه، چشم‌انداز اقلیم کردستان را به لحاظ امنیتی، سیاسی و اقتصادی چگونه می‌بینید؟ کردستان در ماه‌های اخیر تضعیف یا تقویت شده است؟

 

از یک نظر می‌توان گفت که کردستان ضربه خورده است. وقتی در منطقه‌ای ناامنی به‌وجود بیاید و رسانه‌ها مملو از اخباری باشد که حاکی از حضور داعش پیرامون اقلیم کردستان است، فعالیت‌های اقتصادی در این منطقه با کاهش مواجه خواهد شد. اما شرایط را از یک زاویه دیگر نیز باید مورد ارزیابی قرار داد. در این مدت شرایطی ایجاد شده است که در آن نیروهای پیشمرگ کردستان؛ به نماد مبارزه علیه تروریسم تبدیل شده‌اند. این امر، به کردستان قدرت داده است. این قدرت به علاوه مشارکت کردستان در تشکیل دولت جدید عراق؛ موجب رشد روابط سیاسی، مناسبات اقتصادی و تقویت امنیت کردستان خواهد شد. نتیجه این قدرت، همین حالا هم به صورت جذب همپیمانان قابل مشاهده است. منظور من از همپیمانان فقط غرب نیست، کشورهای هم مرز با کردستان مانند ایران هم روابط بهتری با اقلیم خواهند داشت. همه باید با همکاری با یکدیگر، امنیت منطقه را تقویت و جلوی داعش را بگیریم.

 

 

 

در آخر مایلم بپرسم که با توجه به تمام آنچه تشریح فرمودید، پیش‌بینی شما از رابطه اربیل و بغداد در آینده چیست؟

 

همان‌طور که اشاره کردم؛ حضور داعش، باعث ایجاد تفکرات جدید شده است. روشن شده که اگر ما در عراق متحد نباشیم و حل مشکلات بین گروه‌های مختلف را پیگیری نکنیم، نتیجه‌ای جز شکل‌گیری گروه‌هایی مانند داعش و بعد رشد آنها در عراق در انتظار ما نخواهد بود. همین تصور باعث شد که دولتی جدید با مشارکت فراگیر در عراق به‌وجود بیاید. امیدواریم که با تفکرات جدید، برای حفظ امنیت و اتحاد در عراق به همکاری ادامه دهیم تا عراق با موقعیتی جدید، بتواند به رشد منطقه کمک کند.

 

 

 

هفته‌نامه خبری ـ تحلیلی صدا، بخش جهان، دوره جدید، شماره 10، سوم آبان ماه 1393، صفحات 64 و 65.

 

 

 

 

 

 زمانی که صدام در عراق حکومت می‌کرد، حزب بعث عراق روی کار آمده بود؛ تفکراتی در آن زمان در حزب بعث رشد کرد و در سوریه نیز سلفی‌ها و تکفیری‌ها نیز در قالب تشكیلاتی خاص متحد شدند و همین تفکرات بعثی‌ها بین این اتحاد حاکم شد و وحدتی را میان تروریست‌ها در سوریه و عراق به وجود آورد و دولت خود را «دولت اسلامی عراق و شام» یعنی داعش نام‌گذاری کردند.

 

نماینده اقلیم كردستان عراق با تشریح دلایل و ریشه‌های شكل‌گیری گروه تروریستی داعش، تشكیل ائتلافی علیه این گروه تروریستی را بهانه‌ای برای ورود مجدد به عراق ارزیابی كرده است. او معتقد است كه آمریکا سه تجربه یا راهکار را برای ورود به عراق تجربه کرده است: تجربه اول آنها جنگ خلیج ‌فارس علیه صدام بود، تجربه دوم بیرون راندن «نوری مالکی» از عراق بود و تجربه سوم حمله به داعش است.

 

«ناظم عمر دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در گفت‌وگو با خبرنگار خبرگزاری ایلنا درباره اهداف پنهان پیدایش داعش گفت: داعش چیزی نیست که خود به یک باره به‌وجود آمده یا ظهور کرده باشد بلکه عواملی بوده تا داعش را حمایت کند و فضایی هم بوده که در آن رشد کند؛ در سوریه و عراق این فضای مناسب مهیا بوده است و جدای از این مطلب، دنیای امروز دنیای منافع است و هر کشوری سعی دارد تا منطقه را زیر نظر و سلطه خودش بگیرد و مخصوصا دو عامل اقتصادی و انرژی عواملی هستند که برای حضور در منطقه مهم و حائز اهمیت هستند.

 

وی با تأکید بر این که در تاریخ نیز به این مسائل به وضوح اشاره شده است، گفت: زمانی که حزب عدالت در ترکیه به ریاست «رجب طیب اردوغان» قدرت را به دست گرفت، شاهد سیاستی هستیم که در آن سنت‌گرایی وجود داشته و این سنت‌گرایی باعث شده است که نزدیکی خاصی بین ترکیه، قطر و عربستان سعودی نیز به وجود آید و در مقابل آنها نیز شیعه قرار دارد که منافع هر کدام متفاوت است.

 

دباغ با اشاره به گذشته عراق در ارتباط با زمینه‌های تشکیل داعش در منطقه گفت: زمانی که صدام در عراق حکومت می‌کرد، حزب بعث عراق روی کار آمده بود؛ تفکراتی در آن زمان در حزب بعث رشد کرد و در سوریه نیز سلفی‌ها و تکفیری‌‌ها در قالب برخی تشكیلات خاص متحد شدند و همین تفکرات بعثی‌ها بین این اتحاد حاکم شد و وحدتی را میان تروریست‌ها در سوریه و عراق به وجود آورد و دولت خود را «دولت اسلامی عراق و شام» یعنی داعش نام‌گذاری کردند اما کشورهای منطقه در ارتباط با موضع‌گیری در برابر این گروهک تروریستی حول دو محور می‌گردند: یعنی یا با داعش همکار هستند یا در مبارزه با این گروه هستند و نمی‌توانیم بگوییم کشوری بی‌طرف باشد و عملکرد هر کشوری در این چارچوب، گویای سیاست‌های آن کشور است یعنی یا با داعش هستند یا مخالف آنها هستند.

 

نماینده اقلیم کردستان عراق در ادامه تصریح کرد: داعش پدیده‌ای منفی است و شبه‌نظامیان فعال در این گروه تنها محدود به عراق یا سوریه نیستند و افراد بیش از 70 کشور دنیا در آن عضویت دارند و این عمل بدون نقشه و نگرش خاصی صورت نمی‌پذیرد چرا که داعش برای تغییر جغرافیای سیاسی منطقه پدید آمده است و یکی از اهداف آنها کردها هستند و همانطور که در تاریخ نیز آمده است؛ کردستان فقط یک کردستان بود و بعداً تقسیم شد. سیاست بر این بود که ارامنه را به میان منطقه جغرافیایی کردها بیاورند که متأسفانه آن طور که در تاریخ نیز ثبت و ضبط شده است، جنگی میان ترک‌ها و ارامنه و کردها به وجود آمد که می‌توان به کشتار ارامنه توسط ترک‌ها اشاره كرد و هم اکنون نیز اگر ریزتر نگاه کنیم، می‌بینیم که موقعیت داعش در میان عراق و سوریه و ترکیه قرار گرفته است یعنی به دنبال این هستند که کردستان عراق و سوریه را از لحاظ جغرافیایی از هم دور کنند. بعد از شرایط سوریه، از تجربیاتی که در کردستان عراق ممکن است ایجاد شود، هراس وجود دارد و به همین دلیل کوبانی در وسط جغرافیای فعلی داعش قرار گرفته است که از سه طرف به داعش و از یک طرف به ترکیه ختم می‌شود و تصورشان این بود که این ناحیه نقطه ضعف منطقه است و به راحتی می‌توانند آن را تصرف کنند اما روحیه و مقاومت شهروندان کوبانی این معادله را بر هم زد.

 

وی درباره بمباران‌های مواضع داعش توسط آمریکا به ایلنا گفت: آمریکا در صرف هزینه‌های خود به نفعش است که از بمباران هوایی استفاده کند تا اینکه بخواهد در منطقه نیرو وارد کند چراکه زمانی که یک پیكر یك سرباز وارد شهری در آمریکا می‌شود، نوعی هیجان و اعتراض را به همراه خود وارد آن شهر می‌کند و این پرسش سریعاً مطرح می‌شود که چرا باید فرزندان ما در عراق کشته شوند که اوضاع کنونی آمریکا پذیرای این شوک روانی نخواهد بود اما تسلیحات یا همان بمباران هوایی یک شیء مادی است و به طبع مخاطراتی را هم در بر نخواهد داشت و این دلیلی شد تا تسلیحات و لوازم پزشکی به کردهای کوبانی تحویل داده شود اما پس از دخالت آمریکا به ویژه در کوبانی؛ ترکیه سریعاً به فکر فرو رفت که چرا این کمک‌ها را نباید از طریق آنها و از کانال آنها به کوبانی رساند و به نوعی منفعت خود را خواستار است مثلاً همین چند روز گذشته اردوغان گفت كه نباید اسلحه به پ‌.ك‌.ك برسد اما در همان ترکیه وزیر خارجه این کشور می‌گوید كه ما اجازه می دهیم نیروهای پیشمرگه اربیل یعنی نیروهای اقلیم کردستان به دلیل اینکه جزء یک سیستم قانونی هستند، از راه ترکیه به کوبانی ورود کنند و دلیل این موضوع هم این است که می‌خواهند نیروهایی وارد شوند که اسلحه دستشان نماند و هر موقع که خواستند ارسال اسلحه به کوبانی را قطع کنند اما دلیل دیگر آن است که ترکیه عضو ناتو است و زمانی که عضو ناتو باشد، می‌بایست پایبند یک سری از قوانین و مقررات ناتو باشد و زمانی که کل کشورهای عضو ناتو از ترکیه می‌خواهند که نقش خود را در مقابله با داعش مشخص کند؛ ترکیه منافع خود را در این موضوع می‌سنجد که بتواند توازن در هر دو طرف را رعایت کند یعنی هم مبارز در مقابل داعش است و هم همکار با داعش و تاکنون نیز کلمه داعش را به زبان نیاورده و تأكید می‌كند كه ما در مقابله و مبارزه با تروریسم همکاری می‌کنیم اما ترور و تروریسم باید مشخص شود و نباید کلی‌گویی شود. به همین دلیل بارزانی خواستار آن شد كه با باز شدن راهی به مردم کوبانی کمک شود و باید به این نکته توجه داشت که کوبانی به پشتوانه مردمش، کوبانی است و مردم کوبانی کردها هستند و به این دلیل حکومت اقلیم کردستان در چارچوب سیاست‌ها و منافع و همچنین قانون اساسی خود، اقدام به ارسال کمک کرد به طوری که خود بارزانی به عنوان فرمانده قوای مسلح کردستان با تأیید پارلمان کردستان تصویب كرد که تعدادی از نیروهای قدرتمند پیشمرگه کُرد به کوبانی اعزام شوند.

 

موضوع بعدی بحث هم‌پیمانی و ائتلاف ضد داعش است که خیلی از کشورهای عربی همانطور که به داعش کمک می‌کنند، علیه این گروه نیز با آمریکا همکاری می‌کنند یعنی یک سیاست دو پهلو دارند اما کشور ایران در این هم‌پیمانی عضو نیست ولی به صورت قاطع همکاری خود را با دولت عراق در راستای مبارزه با تروریسم اعلام کرده است چراکه از هیچ کمکی برای مبارزه با تروریسم دریغ نکرده است.

 

دباغ با بیان این‌که ائتلاف و هم پیمانی‌ها در راستای ریشه‌کنی داعش از منطقه باید جدی باشد، گفت: برای نابودی داعش در منطقه می‌بایست ریشه این گروه از بنیان قطع شود مانند قطع منابع مالی و انسانی و پشتیبانی این گروه چراکه بیش از یک سوم زمین عراق مانند سامرا، فلوجه، نینوا، تکریت و دیگر استان‌ها در اختیار این گروه تروریستی است و با کمی دقت می‌توان تجهیزات به روز دنیا اعم از خودروهای مدل 2014 و 2015 میلادی و همچنین آخرین تسلیحات نظامی را در دستان عناصر این گروه دید و همین امکانات باعث شده که امروز در استان‌هایی مانند فلوجه، الانبار، سامرا و به طور کلی جبهه‌ای به طول هزار و 400 کیلومتر را زیر آتش درگیری‌ها و حملات خود ببرد و از همین عوامل می‌توان فهمید که مسلماً این فعالیت‌ها توسط یک گروه پارتیزانی و چریکی صورت نمی‌گیرد بلکه کار یک دولت است به همین دلیل اگر ملاحظه کنید، داعش در صدد تصرف کردستان بود و اگر این اتفاق می‌افتاد، نتیجه دیگری در راه بود یعنی اگر پایشان به کردستان باز می‌شد، دسترسی به کوه ها و حتی منابع طبیعی رخ می‌داد که این خود یک خطر بسیار بزرگی در منطقه محسوب می‌شود و زمین جغرافیایی آنها قرار بود وسیع‌تر شود از این رو مقاومت در کردستان به وجود آمد و همین مقاومت نیز در کوبانی مشهود شد و نمادی از ایستادگی مردم کُرد را به نمایش گذاشت.

 

وی ادامه داد: ترکیه در روند تحولات سوریه نقش دارد به طوری که روزی اردوغان از متحدان با سوریه بشمار می‌رفت اما کمی بعد از آن، زمانی که «احمد داوود اوغلو: وزیر خارجه شد، بیان کرد: تا چند ماه دیگر دولت «بشار اسد» سقوط خواهد کرد و ائتلافی علیه بشار به وجود آوردند که در این نیز موفقیتی كسب نكردند و خلاف این عمل اجرا شد و به موازات این نیز یک سری احزاب و بخش‌ها تشکیل شد که یکی از آنها کردها بودند و ترکیه نیز از این موضوع ناراحت بود ولی همچنان بعد از 3 سال باز هم بشار اسد پابرجاست و در انتخابات نیز پیروز میدان شد و این باعث شد تا برخی تغییرات در سیاست به وجود آید وحتی نظرات آمریکایی‌ها وسعودی‌ها تغییر پیدا کرد و دیگر گزینه تغییر نظامی مطرح نشد و گزینه تغییر بشار اسد به میان آمد که قبلاً تغییر نظام سوریه بود و بعد از آن نیز امروزه آمریکایی‌ها می‌گویند كه باید دنبال راه حلی سیاسی باشیم و ترکیه می‌خواهد به شرایط قبل از این موضوع بازگردد و منافعش را حفظ کند و به نوعی به دنبال راهکار برای برآورده کردن نیازهای گذشته خود است.

 

وی در انتها با اشاره به تجربیات گذشته آمریکا از حضور در عراق، درباره ورود مجدد آنها به این کشور، گفت كه آمریکا سه تجربه یا راهکار را برای ورود به عراق تجربه کرده است: تجربه اول آنها جنگ خلیج‌فارس علیه صدام بود، تجربه دوم بیرون راندن «نوری مالکی» از عراق بود و تجربه سوم حمله به داعش است که ترکیه نیز اجازه استفاده از پایگاه ناتو که در خاک کشورش است را برای حمله به داعش صادر نکرد و باید گفت که آمریکا گام‌های خود را برای ورود مجدد به عراق برداشته است اما این را باید بدانند که مردم عراق و همچنین پیشمرگه‌های کرد هیچ گاه اجازه دخالت مجدد و دست‌اندازی به کردستان و عراق را نخواهند داد به طوریکه هم‌اکنون زنان کرد نیز دوش به دوش مردانشان در مبارزه علیه داعش حضور دارند و همین خود نمادی از مقاومت و ایثار را در کوبانی پایه گذاشته است.

 

 

 

 

اعتماد: شرايط كوباني به جايي رسيده كه سقوط اين شهر به ساعت‌ها و دقيقه‌ها بند شده است، شرق اين استان سقوط كرده و گفته مي‌شود 40 درصد اين منطقه در اختيار داعش است. درگيري‌ها به داخل شهر كوباني كشانده شده و با وجود حملات هواپيماهاي ائتلاف عليه داعش اين گروه همچنان در حال پيشروي است و كردهاي كوباني در حال مقاومت در برابر تروريست‌هاي داعش هستند و اين شرايط در حالي رخ مي‌دهد كه تانك‌هاي ارتش تركيه در مرزهاي سوريه تنها نظاره‌گر كشته شدن كردها در كوباني هستند. در اين شرايط گفت‌وگويي داشتيم با «ناظم دباغ» نماينده اقليم كردستان عراق در ايران و در خصوص شرايط كنوني كوباني، نظر ايشان را جويا شديم.

 

 

 

طبق آخرين اخباري كه خبرگزاري آر تي روسيه منتشر كرده است 40 درصد از كنترل كوباني به دست داعش افتاده است، شما شرايط كنوني اين منطقه را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

اولا اين موضوع به عنوان تبليغات در جنگ محسوب مي‌شود و مشخص نيست زماني كه داعش مي‌گويد اين كار را انجام داده است يا گروه ديگر، واقعي باشد. اما آنچه مشخص است مقاومت مردم كوباني در برابر داعش ثابت كرده است كه تصرف آن كار آساني نيست. كوباني اگرچه اكنون از سه طرف محاصره داعش است با اين حال اجازه ورود به شهر را به داعش نداده است و با وجود تجهيزات كم، داعش نتوانسته است تاكنون كردها را شكست دهد. اين شرايط نشان مي‌دهد كه اگر تجهيزات و كمك مناسب به دست مبارزان كُرد برسد قطعا مي‌توانند داعش را از كوباني به بيرون برانند. به نظر من اكنون تنها چيزي كه مردم كوباني نياز دارند اسلحه و تجهيزات است و الا كردها نيروي كافي را در اختيار دارند و از روحيه بسيار بالايي برخوردار هستند تا در برابر داعش ايستادگي كنند.

 

 

 

نقش تركيه را در شرايط كنوني كوباني چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

نقشي كه اكنون تركيه ايفا مي‌كند اين است كه اجازه نمي‌دهد هيچ كمكي به كردهاي كوباني برسد. اگرچه رييس اقليم كردستان عراق به‌طور رسمي از دولت تركيه درخواست كرده است كه از كردهاي كوباني حمايت كند تاكنون اقدامي صورت نداد. و تنها در مرز تركيه با سوريه تانك‌هاي ارتش را مستقر كرده است و هيچ اقدامي صورت نمي‌دهد. اين درحالي است كه هيأتي پارلماني كه از كردستان عراق به مرزهاي سوريه آمده بود قصد داشت تا از شرايط كوباني ديدن كند، در ابتدا ارتش تركيه اين اجازه را نداد اما در نهايت اجازه داد عده‌يي محدود از نمايندگان به كوباني بروند و مجدد بازگردند.

 

 

 

آيا كردستان عراق مي‌تواند حمايتي از كردهاي سوريه انجام دهد؟

 

اين اقدام بسيار دشوار است زيرا كردستان عراق مرزي با كوباني ندارد و تنها راه از مسير تركيه است.

 

 

 

شما اكنون چه انتظاري از تركيه داريد؟

 

هيچ انتظار وي‍ژه‌يي نداريم. تركيه به عنوان يك دولت دموكراسي‌خواه، به عنوان يك دولت كه عضو ناتو است، در قالب يك كشور اسلامي، در قالب حقوق بشر يا در قالب همپيماني عليه تروريست‌هاي داعش بايد اقدام لازم را به عمل آورد.

 

 

 

تأثير حملات ائتلاف را در معادلات چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

من از مدت‌ها قبل هم اشاره كردم كه حملات نيروي هوايي اثري محدود دارد. اگر همراه اين حملات از كردها حمايت شود مي‌تواند بسيار مؤثر‌تر باشد. ما انتظار نداريم كه نيروي خارجي وارد منطقه شود زيرا با حمايت مي‌توان در برابر داعش ايستادگي كرد. به مانند اقدامي كه در كردستان عراق انجام شد و از كردهاي عراق حمايت شد از كردهاي سوريه نيز حمايت به عمل ‌آيد.

 

 

 

بسياري نگران هستند كه با تجهيز كردها پس از پايان بحران با منطقه كردستاني مواجه هستيم كه داراي تسليحات جنگي پيشرفته است و ممكن است اين خود مجدد تبديل به بحراني ديگر شود. نظر شما در اين خصوص چيست؟

 

اين يك بهانه است، كردها دليلي ندارند كه بخواهند از اين شرايط سوءاستفاده كنند. آنها اين تجهيزات را تنها براي حمايت از خودشان مي‌خواهند. شرايط كنوني ثابت كرد كه بايد از كردها حمايت كرد. كردها تنها مي‌خواهند در چارچوب قانون اساسي كشوري كه در آن وجود دارند فعاليت كنند.

 

 

 

روزنامه اعتماد، یکشنبه 20 مهرماه 1393، سال دوازدهم، شماره 3081، صفحه 6.

 

 

 

 

 

سفر آقای «حیدر العبادی» نخست‌وزیر جدید عراق به ایران، با هدف تقویت روابط جمهوری عراق و جمهوری اسلامی ایران انجام شده است. اینکه رئیس دولت عراق، ایران را به عنوان نخستین مقصد سفرهای خارجی خود برگزیده است؛ خود حامل این پیام است که بغداد برای روابطش با تهران اهمیت ویژه‌ای قائل است. این در حالی است که رفت و آمدهای پیشین انجام شده میان مقامهای ایران و عراق نیز اغلب به دستاوردهای ملموس سیاسی و اقتصادی منجر شده‌اند. بنابراین انتظار می‌رفت که این سفر نیز نتایج مثبتی در پی داشته باشد، بویژه در شرایط کنونی که ایران نقش خود در مبارزه با داعش و برقراری امنیت و آرامش در عراق را به‌خوبی ایفا کرده است. این گزاره‌ای نیست که نگارنده بخواهد به عنوان نماینده دولت اقلیم کردستان عراق در ایران آن را بیان کند. بلکه بسیاری از چهره‌های سیاسی و اجتماعی عراق در اظهار نظرهای خود بر این مسأله تأکید ورزیده‌اند. آنها نقش دیپلماتیک ایران و همکاری‌های نظامی آن با ارتش و نیروهای جهادگر عراق را اتفاقی اثربخش و مثبت ارزیابی می‌کنند.

 

ملاک دیگر برای ارزیابی نتایج سفر العبادی به تهران، ترکیب وزرای هیأت همراه ایشان است. حضور وزرای چندین وزارتخانه کلیدی عراق در درجه اول، نشان دهنده آن است که همکاری‌های دوجانبه میان ایران و عراق در حوزه‌های اقتصادی، نفتی، امنیتی و بازرگانی رو به گسترش است و دامنه همکاری‌ها میان دو همسایه از سطح توافقات و تعارفات مرسوم سیاسی فراتر خواهد رفت. به رغم آنکه فضای روابط تهران و بغداد این روزها تحت تأثیر حوادث توفنده سیاسی قرار دارد اما مقام‌های دو کشور در عین امضای توافقات سیاسی و امنیتی قدم‌های مهم در عرصه مبادلات تجاری و اقتصادی برداشتند. به همین دلیل است که نخست‌وزیر را در این سفر وزرایی همراهی می‌کنند که صبغه اقتصادی مسئولیت‌شان بر دیگر وجوه آن برتری دارد. وزیران نفت، برق، بازرگانی و منابع آبی عراق در کنار یکی از اعضای پارلمان این کشور، «حیدر العبادی» را همراهی می‌کنند.

 

از آنجا که سیاست کلی دولت عراق در حوزه اقتصاد مبتنی بر توسعه سهم بخش خصوصی و نیز افزایش جذب سرمایه‌های خارجی قرار دارد. چنانکه جدیدترین قرارداد اقتصادی میان دو کشور، مبنی بر اختصاص خط اعتباری 300 میلیون دلاری برای گسترش صدور کالا و خدمات از ایران به عراق نیز بر همین مبنا منعقد شده است. گذشته از این دو نکته مهم را در ارزیابی مذاکرات دولتمردان ایران و عراق باید مد نظر قرار داد. در نگاه نخست از آنجا که وزرای همراه العبادی هر کدام یکی از تشکل‌ها و جریانهای اجتماعی و سیاسی عراق را نمایندگی می‌کنند، حضور آنها در تهران، نشانگر این واقعیت است که جناح‌های مختلف عراق نسبت به توسعه همکاری  با ایران رویکرد مثبت دارند و تصمیم دولت جدید عراق در این باره مورد اجماع تشکل‌ها و جریانهای گوناگون است. 

 

وجه دیگر سفر نخست‌وزیر عراق به ایران، تحلیل این سفر در کنار سفرهای دیگر مقامات بین‌المللی و منطقه‌ای است که در هفته جاری به تهران آمدند و حول موضوعات منطقه، بویژه مسأله گروهک تروریستی داعش و تحرک سایر گروه‌های تکفیری رایزنی کردند. این سفر‌ها ‌نشان از نقش فعال و غیر قابل انکار ایران در مسائل امروز خاورمیانه دارد. درست است که به دلایل شرعی و نظری ایران در همپیمانی بین‌المللی برای مبارزه داعش حضور ندارد. اما در واقعیت، این ایران است که در مقابله با این گروهک تروریستی حضوری فعال دارد. شعاع سیاستگذاری منطقه‌ای ایران و نقش آن در منطقه، واقعیتی است که قابل نادیده گرفته شدن نیست.

 

 

 

روزنامه ایران، یادداشت 1، پنجشنبه 1 آبان ماه 1393، سال بیستم، شماره 5775، صفحه اول.

 

 

 

 

مهدي الياسي ـ حضور و رشد پديده داعش در منطقه خاورميانه شرايط جديدي را در اين منطقه ايجاد كرد. اگر چه عموم كشورهاي منطقه تحت تأثير پديده داعش قرار گرفتند اما به نظر مي‌رسد كردها بيش ديگران از اثرات مخرب داعش متأثر شدند.

تسلط داعش بر منابع نفتي، حمايت پيدا و آشكار تركيه و عربستان از داعش و حمله داعش به مناطق كردنشين اقليم كردستان عراق را با تهديدات جدي مواجه كرد. شرايط توليد و صادرات نفت اقليم كردستان عراق و همين طور وضعيت اوضاع امنيتي اقليم مواردي بود كه در خصوص آن با «ناظم دباغ» نماينده اقليم كردستان عراق در تهران به گفت‌وگو نشستيم. مطالعه اين گفت وگو را به علاقه مندان به مسايل سياسي و اقتصادي منطقه پيشنهاد مي كنيم:

 

يكي از تأثيرات پديده داعش در منطقه تأثيرات اقتصادي „آن بود. تأثير داعش بر اقتصاد اقليم كردستان و همكاري‌هاي نفتي و صادرات نفت دولت اقليم به چه نحو بوده است؟

 

در كل هميشه مسايلي مثل ترور، انفجار و ناامني باعث عقب نشيني و كندي فعالان اقتصادي مي‌شود اما حملات داعش در توليد نفت اقليم كردستان عراق اشكالات آن چناني نداشته بلكه بيشتر بر بازار صادرات نفت اقليم و مشتريان تأثير گذاشته و موجب كاهش فروش نفت اقليم شده است. خط انتقال نفت اقليم به تركيه تحت تسلط و كنترل خودمان است.

 

با توجه نقش تركيه در حمايت از گروه‌هاي تندرو اين مسأله تأثيري بر همكاري‌هاي نفتي اقليم كردستان و تركيه داشته است؟

 

 اطلاعي ندارم.

 

بارزاني، نخست وزير اقليم كردستان، چندي پيش اعلام „كرد كه به دليل مشكلات با دولت مركزي عراق و عدم پرداخت سهم نفت منطقه اقليم، اين منطقه دچار مشكلات اقتصادي شده است. اين مسأله كه از قبل هم سابقه داشته در حال حاضر در چه وضعي است؟

 

سياست قطع بودجه اقليم كردستان در زمان مالكي به نحوي بود كه بر وضعيت اقتصادي اقليم اثر منفي گذاشت. ولي با تحمل مردم و هم به وسيله درآمد نفت‌هايي كه خودمان فروختيم، توانستيم كه هزينه‌ها و پرداخت حقوق كاركنان و كارمندان را تأمين كنيم. ولي امروز با تشكيل دولت جديد عراق، يك گام خوبي برداشته شده و دولت اقليم كردستان دارد در دولت مركزي عراق مشاركت مي‌كند و در همين يكي دو روز، تكليف حضور وزراي كُرد در بغداد روشن مي‌شود و به بغداد مي‌روند. اين باعث مي‌شود كه مشكلات مالي و مسأله سهم نفت اقليم كردستان هم حل شود.

 

گويا داعش نفت مناطقي را كه تحت كنترل خود درآورده „است از طريق دولت تركيه به فروش مي‌رساند. برخي منابع ميزان نفت فروخته شده داعش توسط تركيه را بيش از 80 هزار بشكه در روز اعلام كرده‌اند و همين موضوع باعث شده تركيه نقشي آنچناني در سركوب داعش ايفا نكند؟

 

تركيه نه تنها نقش آنچناني در سركوب داعش ندارد كه در واقع مي‌توان گفت هيچ نقشي در سركوب داعش ندارد و حتي در برخي رسانه‌ها مطرح شده كه تركيه همكار داعش بوده است. چاه‌هاي نفتي كه در حال حاضر در كنترل داعش درآمده، عموما نفت عراق است و نه نفت اقليم كردستان. من در خصوص نحوه صادرات آن توسط داعش اطلاعي ندارم اما به هر حال مرز داعش با تركيه است، يعني مرزي كه داعش از طريق آن قابليت صادرات نفت داشته باشد، مرز تركيه است.

 

پس در كنار مسايل امنيتي، منافع اقتصادي هم موجب „همكاري تركيه و داعش شده است؟

 

در مورد تحركات تركيه در منطقه، مخصوصا در سوريه، اين تحليل وجود دارد كه تركيه قصد احياي امپراتوري عثماني و مديريت اهل سنت در منطقه و جهان را دارد. در نتيجه در منطقه از گروه‌هاي مذهبي سني تندرو حمايت مي‌كند. فعاليت‌هاي تركيه هم با رويكرد امنيتي است، هم با رويكرد مذهبي و هم با نگاه اقتصادي.

 

امروز هر تروريستي در هر كجاي جهان كه باشد براي اينكه عضو داعش بشود، مي‌داند كه بايد به فرودگاه استانبول بيايد و خود را به تركيه برساند. از سوي ديگر شاهد هستيم كه به خاطر مسأله كوباني و عدم مشاركت تركيه در اقدام عليه داعش، مذاكرات صلح ميان كردها و دولت تركيه نيز به محاق رفته است. تحليل شما از اين اقدامات و رفتارهاي تركيه چيست؟

 

 تركيه در واقع در حال پياده كردن آن نقشه‌اي است كه برايش برنامه‌ريزي كرده‌اند. همان احياي امپراتوري عثماني كه به آن اشاره كردم ولي به نظر من هر دو اقدام تركيه منفي و نادرست است؛ هم برهم زدن روند مذاكره و آشتي و صلح با كردهاي تركيه، منفي و اشتباه است و هم مسأله همكاريشان با داعش. داعش ديگر پديده‌اي شده كه نماد مجسم تروريسم است. در حال حاضر وقتي گفته مي‌شود داعش، يعني تروريسم و وقتي گفته مي‌شود تروريسم يعني داعش. الان با وجود داعش ديگر كسي صحبت از القاعده، بعثي‌هاي سابق، جبهه النصره و ساير گروه‌هاي تروريستي نمي‌كند. در حال حاضر داعش يك قدرت تروريستي در خاورميانه و جهان است. داعش صرفا يك گروه مسلح نيست كه اقدامات تروريستي مسلحانه انجام بدهد. مساحت و وسعت جنگ‌هاي داعش و مناطق تحت كنترل آن بسيار گسترش پيدا كرده است. الان داعش در سوريه، انبار، كوباني، اقليم كردستان عراق، موصل، نينوا و اطراف بغداد در حال نبرد است. در حال حاضر، طول مرز جنگي داعش بالاي 1400 كيلومتر است. اين احتياج به ساپورت دارد و بدون وجود ساپورت كننده، ممكن نيست.

 

در مورد تروريست‌هايي كه از اروپا به تركيه مي‌آيند، دولت‌هاي اروپايي به خاطر حقوق بشر و مسايلي از اين دست جسارت لازم براي برخورد و دستگيري افرادي كه نسبت به داعشي بودن آنان مظنون هستند را ندارند. براي حل اين مشكل چه كرده اند؟ مرزشان را باز گذاشته‌اند كه از اروپا خارج شوند و به خاورميانه بيايند. مي‌دانند كه فلان فرد از فلان فرودگاه در اروپا در حال خروج است. مشخصات آن فرد را ثبت مي‌كنند. مقصد آن فرد هم مشخص است، مثلا استانبول يا آنكارا و ... . آن فرد وقتي از اروپا خارج شد ديگر اجازه بازگشت به او را نمي‌دهند. آن فرد به خاورميانه ميانه مي‌آيد و داعشي مي‌شود. بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه داعش يك پديده ساخته شده است. نبايد اجازه بدهيم كه برخي منافع و بعضي اختلافات بين كشورهاي منطقه يا قدرت‌هاي جهاني باعث ماندن و حفظ داعش بشود. بايد قاطعانه با داعش برخورد شود.

 

 

در حال حاضر قطر و عربستان كه با مناطق تحت كنترل „داعش خيلي فاصله دارند به نظر مي‌رسد كه تركيه در خط مقدم كمك لجستيك به داعش است. شايعاتي شنيده شده كه داعش در تركيه حتي دفتر نيز دارد.

 

ما هم اين موارد را از طريق رسانه‌ها شنيده‌ايم اما خودمان مدرك و سندي نداريم. اما من مي‌خواهم با بيان يك مثال به اين موضوع بپردازم. ما انسان‌ها به دنيا آمده‌ايم. به دنيا آمدن ما نتيجه همبستري پدر و مادر ماست. كسي همبستري پدر و مادر ما را نديده است و مدركي در اين خصوص وجود ندارد. اما ما به دنيا آمده‌ايم. وجود يك فرد اثبات مي‌كند كه پدر و مادرش همبستر شده‌اند. داعش هم همين است. نمي‌شود كه وجود داعش را مشاهده كنيم و به فكر پدر و مادرش نباشيم. پدر و مادر داعش كيست؟ منافع امنيتي، سياسي و اقتصادي چند كشور منطقه در ايجاد و حمايت از داعش بوده است.

 

با توجه به شرايط منطقه، شما چشم‌انداز اقتصادي اقليم „كردستان عراق را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟

 

به نظر من كردها بايد از شرايط منطقه استفاده درست و واقعي بكنند. به جاي آن كه به فكر منفعت شخصي و گروهي باشيم بايد به فكر منفعت مردم كُرد باشيم. به فكر امنيت و آسايش كردها و رشد اقتصادي منطقه اقليم باشيم. اين براي آينده اقليم كردستان بسيار مهم است. وضعيت اقليم به گونه‌اي است كه مي‌توان به آن نگاه مثبت داشت. هر كس در اقليم سرمايه‌گذاري كند نفع مي‌برد. چه ايران، چه اعراب و چه تركيه. سياست اقليم كردستان عراق بر حفظ و توسعه روابط با كشورهاي همسايه و به خصوص ايران است.

 

 

با توجه اقدامات داعش و حاميانش عليه كردها آيا تصور „نمي‌كنيد كه ضروري است اقليم كردستان با بازنگري در روابطش با كشورهاي منطقه به همكاري سياسي و اقتصادي با كشورهايي در منطقه رو آورد كه نزديكي تاريخي با كردها داشته‌اند؟

 

هر اتفاقي كه در منطقه مي‌افتد بايد همه از آن سود و بهره ببرند. معني سود اين است كه اين اتفاق باعث تفكر جديد و همپيماني‌هاي جديد مي‌شود. همپيماني جديد، دو طرفه است. همپيماني بايد بلندمدت و استراتژيك باشد. بايد در آن صداقت باشد. شرايطي كه داعش به‌وجود آورد مثل يك شوك برقي براي كردها بود. تا مدتي پيش در اقيلم كردستان بسياري از فعالان سياسي و تحليلگران معتقد بودند داعش روي كردها تأثيري ندارد. هر چند من خودم با اين تحليل مخالف بودم و از روز اول مي‌گفتم داعش در اولين فرصتي كه پيدا كند به اقليم كردستان حمله مي‌كند ولي بسياري از سياستمداران و مديران ارشد اقليم كردستان بر اين تصور بودند كه داعش اصلا مشكلي براي ما نيست كه اين تحليل اشتباهي بود.

 

روزنامه جهان صنعت، شنبه 26 مهرماه سال 1393، سال یازدهم، شماره 2912، صفحه 23.

 

 

 

 

دیپلماسی ایرانی:«ناظم دباغ» نماینده اقلیم کردستان عراق در ایران در یادداشتی کوتاه برای «دیپلماسی ایرانی» به اقدامات اقلیم کردستان برای کمک به مردم کوبانی و همچنین رویکرد ترکیه و ائئلاف ضد داعش به این بحران پرداخته است.

 

شهر کردنشین سوریه، کوبانی هم مرز با ترکیه، این روزها با بحران مواجه است. این شهر چند روز در محاصره داعش قرار گرفته و با وضعیت پیچیده‌ای مواجه است. اوضاع کوبانی می‌طلبد که همه دولت‌ها و نهادهای بین‌المللی نسبت به آن اقدامات عملی را به منظور نجات جان انسان‌ها انجام دهند. حکومت اقلیم کردستان به عنوان منطقه کردنشین، نیز سعی داشته و دارد، اقدامات حمایتی خود را از مردم کوبانی انجام دهد. در این راستای هیأتی از طرف پارلمان کردستان به این منطقه اعزام شده تا به بررسی اوضاع شهر و مردم بپردازند و در این راستا گزارشی را به منظور نوع حمایت‌هایی که می‌توان انجام داد، تهیه کنند.

چرا که منطقه اقلیم کردستان آمادگی کامل را نسبت به ارسال کمک‌های لازم به منطقه کوبانی دارد. این کمک‌ها می‌تواند چه کمک‌های مردمی و چه نظامی باشد. اما در این باره آیا نمی‌توان کمک‌های مورد نیاز را به تحت عنوان حکومت اقلیم انجام داد؟ منتظر پاسخ به این پرسش هستیم. این مسأله باید از منظر قانون مورد بررسی قرار گیرد. تا در صورت امکان تصمیم لازم گرفته شود.

در همین حال رییس اقلیم کردستان عراق نیز خواهان کمک‌های بین‌المللی با اعزام نیروهای مبارز علیه داعش شده است که این کمک‌ها به مقاومت مردم کوبانی بیانجامد. در این رابطه تا کنون یک جلسه اضطراری به منظور بررسی و همچنین کمک به مردم کوبانی برگزار شد و در آینده منتظر گزارش هیأت پارلمانی هستیم.

در اینجا رویکرد ترکیه نسبت به کوبانی‌ها نیز قابل بررسی است. به نظر می‌رسد «رجب طیب اردوغان» قصد دخالت در این مسأله را ندارد. چرا که به گفته او پ.ک.ک و  داعش یکی است و کردهای این منطقه نیز با کردهای ترکیه دوست و نزدیکی دارند. ترکیه برای ورود به منطقه راه و روش خودش را دارد. البته باید در نظر داشت که اگر ترکیه بر سر وعده‌های خود مبنی بر مبارزه با داعش ایستاده و اعلام کرده اجازه نمی‌دهد کوبانی به دست داعش بیافتد و این گروه پیشروی کند، صحت این اظهارات در آینده مشخص می‌شود.

مسأله دیگر در قبال کوبانی‌ها، اقدامات ائتلاف ضد تروریسم است. ائتلافی که به منظور مقابله با داعش تشکیل شده و تاکنون نیز گزارش‌هایی مبنی بر حملات هوایی آمریکا به برخی مواضع این گروه انتشار یافته است. هر چند کشورهای منطقه و دولت‌ها بر اساس منافع خود عمل می‌کنند؛ اما باید بدانند که وقتی در ائتلافی شرکت می‌کنند، باید بر تصمیم خود پایبند باشند و تروریسم در هرکجای دنیا که باشد، با آن مبارزه کنند. به نظر می‌رسد این ائتلاف در منطقه کوبانی محدودیت‌هایی دارد. با این وجود ائتلاف باید کمک رسانی‌های خود را به مردمی که علیه داعش مبارزه می‌کنند، انجام دهد.

 

 

 

 

 

 

 

اگر اندکی به گذشته برگردیم و مناسبات جهانی را بعد از گسترش اندیشه‌های مارکسیزم و لنینیزم و به‌ویژه بعد از جنگ‌های جهانی اول و دوم بررسی کنیم؛ خواهیم دید که آمریکا و دول اروپایی به‌عنوان نمادهای سرمایه‌داری و کولونیالیزم علیه بلوک شرق و سوسیالیزم ادعایی آن، مشغول برنامه‌ریزی با هدف مقابله با رشد کمونیسم شدند، و البته این امر نیز از طریق حمایت از جنبش‌‌های مذهبی به‌ویژه جنبش‌‌های اسلامی اتفاق افتاد.

علت اصلی این انتخاب نیز هم مرز بودن این جریانات با شوروی به‌عنوان مرکز بلوک شرق مخصوصا بعد از اشغال افغانستان از طرف ارتش سرخ بود، که بعدا نیز افغان‌ها گروه‌های اسلامی را تشکیل دادند و با سربرآوردن اسامه بن‌لادن از عربستان از طرف سلفی‌ها و گروه‌های وهابی مورد حمایت قرار گرفت و طالبان را در افغانستان بنیان نهادند. که این نیز موجب گسترش بیش از پیش آنها با هدف بیرون راندن نیروهای شوروی از افغانستان شد و در نتیجه گروه طالبان و اسامه بن لادن احساس قدرت کردند و این گروه جهت اهداف دیگری سوق داده شدند و در این میان بود گروه القاعده شکل گرفت و همکاری نزدیک آنها با طالبان رقم خورد، در طول مسیر فعالیت خود به مخالفت با غرب به‌ویژه آمریکا روی آوردند که نتیجه‌ اقدامات آنها در اوج خود، به انفجار برجهای دوقلوی سازمان تجارت جهانی در ١١ سپتامبر ٢٠١١ منجر شد.

بعد از این واقعه بود که آمریکا به فکر انتقام و تلافی افتاد و طبیعتا همپیمانی و اتحادی را جهت حمله به افغانستان اجرا و نابودی طالبان و القاعده را هدف قرار دادند؛ اما این گروه‌ها به صورت کامل از بین نرفتند و علت این نیز می‌توانست یا از ناتوانی در نابودی کامل آنها نشأت بگیرد و یا از نیروهای ضعیف شده این گروه‌ها برای اهداف دیگری در آینده مورد استفاده قرار گیرد؛ اما نتیجه ناخواسته‌ این اقدام این بود که القاعده و تکفیری‌ها تبدیل به تهدیدی بزرگ شدند.

همچنان که شاهد بودیم جنگ افغانستان، اشغال کویت و بحران عراق، همگی با همپیمانی بین‌المللی به نتیجه رسید و در عراق نیز، صدام از قدرت پایین کشیده شد و حکومت و سیستم سیاسی جدیدی نیز شکل گرفت و در نتیجه نیروهای بعثی سابق، تکفیری‌ها و سلفی‌های این کشور پراکنده شدند و در این میان به مخالفت با عراق نوین پرداختند. البته آنچه قابل توجه بود این است که باقیمانده‌های این جریان، از صحنه سیاسی و نظامی کشور پاکسازی نشدند، که جای سوال دارد و این جریان روزبه‌روز بر حجم خرابکاری‌ها و انفجارات خود در عراق افزود و تعدادی زیادی نیز از نیروهای القاعده و بعثی‌های سابق عراق به سمت سوریه نیز سرازیر شدند. حکومت سوریه نیز  در آن زمان با توجیه حمایت از بازماندگان بعث و همدلی با آنها و مخالفت با حکومت اکثریت کُرد و شیعه در عراق به آنها پناه می‌داد.

در اینجا لازم است اشاره‌ای داشته باشیم به زمینه‌ای که در افغانستان و عراق و در کلیت مسأله در منطقه پیش آمد و زمینه را برای رشد و گسترش این نیروها فراهم آورد. در حقیقت، مدیریت غلط سیاسی و عدم درک معادلات سیاسی از طرف رهبران سیاسی بود که موجب شد نیروهای سلفی و تکفیری رشد کنند و در کنار آنها نیز القاعده فعالیت‌های خود را افزایش دهد. همچنین در اروپا و دنیای بیرون از منطقه نیز، به شکلی این تفکرات میان جوانان مسلمانی که از نظر روحی در شرایط دیگری قرار داشتند؛ منتشر شد و بیش از پیش رشد پیدا کرد.

در عراق و سوریه نیز به شکلی ویژه، زمینه‌ رشد بیش از پیش آنها فراهم شد؛ چون حکومت عراق توسط اکثریت شیعه اداره می‌شد و این به نوبه خود، مخالفت‌هایی را به‌دنبال داشت و البته نباید از این نکته نیز غافل شد که سیاست‌های غلط نوری مالکی نیز در مدیریت کشور و نوع تعامل وی با رهبران سنی‌ عراق و همچنین ضعف دولت او در خدمت‌رسانی عمومی به‌ویژه در مناطق سنی‌نشین عامل مهم دیگری بود که موجب افزایش مخالفت‌ها با دولت عراق و بخصوص با جریان سیاسی دولت قانون شد.

به شکلی که چندین بار تظاهرات اعتراضی و شورش در این مناطق روی داد که موجبات محاصره و کنترل فلوجه و انبار را به دنبال داشت. این در حالی بود که در ابتدا این اعتراضات و شورش‌ها صرفا جنبه مدنی و اعتراض به شیوه مدیریتی منطقه بود اما با مدیریت غلط توسط دولت مالکی و با استفاده‌ای که سلفی‌ها از این شرایط کردند این اعتراضات سمت و سوی دیگری پیدا کرد و بسیاری از جریانات و گروه‌های سنی را به سمت آنها سوق داد.

در سوریه نیز با دخالت‌های خارجی و از طرفی دیگر نیز، اعمال سیاست‌های تکروانه و تحمیلی رژیم بشار اسد موجب شد که جریانات اپوزیسیون اقداماتی انجام دهند و  در مواردی نیز دست به قیام علیه دولت مرکزی بزنند. به ویژه از طرف اخوان و سلفی‌های حلب، حمص و ... همچنین نارضایتی کردها از دولت مرکزی نیز که سابقه‌ای طولانی داشت و هویت کردی در این کشور سالها نادیده گرفته شده بود و بدیهی‌ترین اصول اولیه انسانی در مورد کردها نقض شده بود. در نتیجه در سوریه نیز با تضعیف حکومت مرکزی راه برای فعالیت گروه‌های سلفی و تکفیری باز شد و با خلأ پیش آمده در بسیاری از مناطق، این گروه‌ها فعالیت‌های خود را به شکلی بی‌سابقه افزایش دادند.

گروه‌هایی تحت عنوان ارتش آزاد و نصرت اسلام و همچنین کردها به مخالفت با بشار اسد پرداختند، اینجا بود که ترکیه، عربستان، قطر و کشورهای اروپایی با اهداف متفاوت و به شکل مستقیم به حمایت از گروه‌های مخالف اسد پرداختند، البته به جز کردها، که آنها نیز در این میان راه دیگری در پیش گرفتند.

  در این شرایط، القاعده عراق و بعثی‌های سابق، هواداران و فعالیت‌های خود را به سمت سوریه گسیل دادند و با

اپوزیسیون عرب سوریه یکی شدند و کردها را به حاشیه راندند. بعد از حمایت بی‌حد و حساب برای گروه‌های تحت عنوان اپوزیسیون سوریه، به شکلی همه اینها قدرت زیادی یافتند و بعدا نیز مشخص شد که تکفیری‌های سلفی از چارچوب این گروه‌ها خارج شده و توانایی ارتش آزاد سوریه نیز رو به کاستی نهاد و بعثی‌های صدامی و القاعده عراق، قدرت بیشتری یافتند و توانستند میدان بازی در سوریه را در دست خود بگیرند.

بعد از این قدرت‌گیری بود که سلفی‌ها و تکفیری‌ها و بخشی از اخوان‌های سوریه یکی شدند و دولت اسلامی عراق و شام (داعش) را بنیاد نهادند، برنامه داعش شامل؛ تشکیل دولت اسلامی، مردود اعلام کردن تمام افکار و ایدئولوژی‌های دیگر و اعلام کافربودن دیگری، روی آوردن به فعالیتهای تروریستی و کشتار و قتل عام مخالفان بود و در این راه چنان پیش رفتند که فعالیت‌هایش را از سوریه به عراق گسترش دادند و در مناطق سنی‌نشین عراق توانستند موصل و تکریت و قسمتی از سامرا و مناطقی از کرکوک و دیاله را به کنترل خود درآوردند و توانستند مناطق گسترده‌ای را به فلوجه و انبار پیوند بزنند که علت این موفقیت آنها نیز، در درجه اول به عدم توانایی ارتش عراق برمی‌گردد که مالکی با اطمینان کامل، بر پایه باقیمانده‌ بعثی‌های ارتش عراق بنیاد نهاده بود. برای همین در مدت زمان کوتاه چند ساعته، نزدیک ١٠٠ هزار سرباز عراقی پا به فرار گذاشتند و منطقه تحت تسلط داعش قرار گرفت و فقط مناطقی امن ماندند که توسط نیروهای پیشمرگه کردستان کنترل می‌شد.

 

این اتفاقات، نتیجه شرایطی بود که بر اثر مدیریت غلط مالکی ایجاد شده بود که برای نمونه؛ اکثریت سنی را در این مناطق مورد بی‌مهری قرار داد  و موجبات گسترش داعش و مخالفت سنی‌ها با خود وی را به دنبال داشت.

البته می‌توان از منظر تاریخی اتحاد میان بعثی‌ها، القاعده، نیروهای سلفی و تکفیری را به تفکری اسلام‌گرا برگرداند که از همان زمان تأسیس بعث به وحدت سوریه، عراق و مصر باور داشتند و الان هم بعد از گذشت سال‌ها با فراهم شدن شرایط، در فکر و زمینه‌سازی برای تشکیل دولت اسلامی و احیای خلافت اسلامی بر اساس عقیده و برنامه خود هستند.

داعش با حمایت کسانی تأسیس شد که از عراق متحد و قدرت‌گیری کردها و شیعیان نفرت داشتند و مدتها به فکر انتقام بودند و در نهایت، به حمله و یورش دست زدند و به گسترش مرزهای تحت کنترل خود روی آوردند که اینجانب نیز قبلا در چندین مصاحبه، به این امر اشاره کرده بودم که داعش در فرصت مناسب به کردستان نیز یورش می‌برد و در نهایت چنین نیز شد.

البته حمله داعش به کردستان و چرخش آنها به این سمت، نقطه عطف تحولات منطقه بود، بعد از حمله داعش به کردستان بیشتر از همیشه تهدید داعش احساس شد و برای همین نیز بود که بلافاصله تمام دنیا به لرزه درآمد و موضع‌گیری‌ها آغاز شد که در این زمینه کشورهای منطقه و جهان در دو جبهه قرار گرفتند:

1ـ کشورهایی که به حمایت از عراق و کُرد در مقابله با داعش پرداختند.

2ـ کشورهایی که کاملا سکوت پیشه کردند و هیچگونه موضعی علیه داعش اتخاذ نکردند.

این دسته‌بندی حاوی حقیقتی است، کشورهایی که در این زمان همکاری نظامی و انسانی عرضه کردند و در

تلاشند که همپیمانی مشترکی برای مقابله با داعش ایجاد کنند، نمی‌بایست یک‌بار دیگر با اهدافی خاص و برای در معرض تهدید قراردادن آرامش و امنیت منطقه، به شکلی مقطعی و محدود به این همپیمانی بنگرند و بعدا نیز آن را به حال خود رها کرده و تجربه افغانستان و عراق تکرار شود.

اگر نگاهی به تجربه بهار عربی در کشورهای منطقه داشته باشیم؛ خواهیم دید که اگر نگاهی جامع و به‌دور از اهداف خاص حاکم نباشد، داعشی خطرناکتر به جان بشریت خواهد افتاد و منطقه و جهان را با تهدید روبه‌رو خواهد کرد. اجازه ندهیم منطقه و ملت‌های خاورمیانه خوراک تسویه و تصفیه منافع و مشکلات دوجانبه یا چندجانبه شوند، متأسفانه در بسیاری از موارد نیز با نابودی یک دیکتاتور، دیکتاتوری بدتر بر سر کار آورده شده که کار را به‌جایی رسانده است مردم در آرزوی حرکتی دیگر برای نابودی دیکتاتور جدید هستند و البته گاه این تسلسل باطل تا مدتها ادامه داشته و دارد.

در پایان لازم است به این نکته اشاره کنم که داعش بسیار کوچکتر از آن چیزیست که الان نشان می‌دهد، چون ساختار آن را جبهه‌ای تشکیل می‌دهد شامل؛ سنی‌های مخالف رژیم سیاسی جدید عراق، اینها دارای دیدگاه‌های متفاوتی هستند؛ البته نه در مورد تفسیر و برداشت از اسلام، بلکه در شیوه‌ تأسیس خلافت اسلامی و آینده دولت اسلامی در منطقه و جهان.

همچنین نباید از یاد برد که داعش نیرویی بدون وطن و سرزمین است، داعش به نوعی اولین سازمان تروریستی جهان است که فرمی بین‌المللی به خود گرفته است و یکی از مهمترین اهداف آنها ایجاد سرزمین و کشوری مختص به خودشان است، در حال حاضر توانسته‌اند تا حدی این هدف خود را در بخشی از سرزمین عراق محقق سازند.

برای همین، جنگ فعلی برای داعش، جنگ مرگ و پیروزی است، آنها مطمئنا با این اوصاف بعد از خود و با شکست‌شان در عراق، فقط و فقط ویرانی و نابودی به‌جای خواهند گذاشت، در صورت پیروزی نیز در فکر ایجاد دولتی با نام خلافت و دولت اسلامی هستند؛ که البته از طرف هیچ جریان اسلامی دیگری حمایت نخواهد شد. چون اصولا داعش، حاضر به پذیرش هیچ خوانش دیگری از اسلام جز نگاه و خوانش خود نیست و با این وضعیت نابودی این گروه تروریستی و ریشه‌کن کردن آن برای تمام کشورهای و نیروهای منطقه امری لازم و ضروری است و باید با برنامه‌ و همپیمانی جامع و همه‌جانبه و البته بلندمدت، هم داعش را نابود سازند و هم زمینه‌های رشد و گسترش گروه‌هایی شبیه داعش در آینده گرفته شود. تجربه نیز ثابت کرده است با بروز گروه‌های جدید، بر میزان درنده‌خویی و قساوت و جنایات آنها نیز افزوده می‌شود.

 

 

 

 

 

 

 

 

آخرین اخبار

گزارشات پر بازدید

حالت های رنگی